علیرضا عبداللهی نژاد؛ احمد امید
چکیده
این مقاله به مطالعه ساختار و نحوه پوشش اخبار مربوط به روابط و مناسبات ایران و آمریکا در رسانههای بینالمللی انگلیسیزبان در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ و پس از خروج وی از برجام، از طریق بررسی مطالب خبری مرتبط در وبسایتهای «سیانان»، «فاکسنیوز»، «الجزیره» و «پرس تیوی» میپردازد. در این پژوهش ...
بیشتر
این مقاله به مطالعه ساختار و نحوه پوشش اخبار مربوط به روابط و مناسبات ایران و آمریکا در رسانههای بینالمللی انگلیسیزبان در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ و پس از خروج وی از برجام، از طریق بررسی مطالب خبری مرتبط در وبسایتهای «سیانان»، «فاکسنیوز»، «الجزیره» و «پرس تیوی» میپردازد. در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده و جامعه آماری آن شامل 465 مطلب خبری در بازه زمانی ششماهه اول سال 2019 است. در این تحقیق از روش نمونهگیری تصادفی نظاممند به صورت هفتهای متناوب استفاده شده است.یافتههای تحقیق در دو سطح توصیفی و تبیینی نشان داد که بیشتر مطالب منتشر شده در این وبسایتها دارای جهتگیری منفی نسبت به مناسبات ایران و آمریکا (64.5 درصد) بودهاند. در این میان، سیانان، بیشترین حجم از خبرهای منفی از روابط این دو کشور را بازتاب داده است. کمترین جهتگیری منفی نیز به الجزیره تعلق داشت. همچنین این تحقیق نشان داد که هر چهار وبسایت، ارزش خبری برخورد و درگیری را با برجستگی خاصی (75.3 درصد) مورد تاکید قرار دادهاند؛ که این نشاندهنده حجم تنش در روابط این دو کشور است.از یک منظر کلی، نتایج پژوهش نشان میدهد که نوع پوشش رسانهای و بازنماییِ شبکههای تلویزیونی مورد بررسی از رویدادهای معطوف به روابط و مناسبات تهران و واشنگتن از سیاستهای اصلی و کلان خود در این رابطه پیروی میکنند. این نوع همراستایی و همگرایی با سیاستمداران و تصمیمسازان سیاسی، به طور خاص، در وبسایتهای «سیانان» و «فاکسنیوز» از یک سو و «پرس تیوی» از سوی دیگر قابل مشاهده است.
علیرضا عبداللهی نژاد؛ نوشین مجلسی
چکیده
مقاله حاضر به مطالعه پدیده خشونتکلامی در صفحات مجازی پربازدید در اینستاگرام پرداخته است. بدین منظور در گام نخست، صفحات پرطرفداری که تا زمان آغاز این پژوهش بیش از یک میلیون دنبالکننده داشتند، شناسایی شد. این صفحات متعلق به 19 سلبریتی هنری در داخل ایران است. پس از آن، اظهارنظرهای دنبالکنندگان این صفحات از منظر خشونت کلامی مورد مطالعه ...
بیشتر
مقاله حاضر به مطالعه پدیده خشونتکلامی در صفحات مجازی پربازدید در اینستاگرام پرداخته است. بدین منظور در گام نخست، صفحات پرطرفداری که تا زمان آغاز این پژوهش بیش از یک میلیون دنبالکننده داشتند، شناسایی شد. این صفحات متعلق به 19 سلبریتی هنری در داخل ایران است. پس از آن، اظهارنظرهای دنبالکنندگان این صفحات از منظر خشونت کلامی مورد مطالعه قرار گرفت. در این پژوهش از نظریههای ادب از براون و لوینسون (1978 و 1987) و بیادبی کلامی از کالپپر (2011) که با محوریت وجهه، ذیلِ نظریه نمایشی گافمن قرار میگیرند، استفاده شده است. برای انجام پژوهش از روش کیفیِ تحلیل مضمون استفاده شد. سرانجام، با تحلیل حدود 1500 اظهارنظر (کامنت) که حاوی خشونت کلامی بودند، اشباع نظری حاصل شد و تعداد 9 مضمون فراگیر با عنوان زندگی شخصی، جایگاه و مقام حرفهای هنرمند، آسایش و رفاه، جنسی، جنسیت، سیاست، مذهب، قومیت و اصل و نسب و دغدغههای اجتماعی، فرهنگی و شهروندی استخراج شدند. پس از این مرحله، شبکه مضامین فراگیر به عنوان الگوهای اصلی و پرتکرار دادههای متنی، ترسیم و همچنین پیش از آن در جداول نُهگانه دو سطح دیگر مضامین یعنی تعداد مضامین پایه و سازماندهنده آورده، توصیف و تحلیل شد.
علیرضا عبداللهی نژاد؛ جواد صادقی؛ ابوذر قاسمی نژاد
چکیده
در عصر کنونی، رفتار سیاسی شهروندان در جوامع گوناگون تحت تأثیر رسانهها و فناوریهای جدید ارتباطاتی قرار گرفته و تغییر شکل و ماهیت داده است. یکی از مهمترین رفتارهای سیاسی شهروندان، مشارکت سیاسی و رفتار رأیدهی آنان است که بیش از هر چیز دیگری، در محدوده عمل و تأثیر وسائل ارتباطجمعی و بهویژه رسانههای اجتماعی نوپدید قرار گرفته ...
بیشتر
در عصر کنونی، رفتار سیاسی شهروندان در جوامع گوناگون تحت تأثیر رسانهها و فناوریهای جدید ارتباطاتی قرار گرفته و تغییر شکل و ماهیت داده است. یکی از مهمترین رفتارهای سیاسی شهروندان، مشارکت سیاسی و رفتار رأیدهی آنان است که بیش از هر چیز دیگری، در محدوده عمل و تأثیر وسائل ارتباطجمعی و بهویژه رسانههای اجتماعی نوپدید قرار گرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر تلاش دارد، تأثیر رسانههای اجتماعی- فیسبوک، اینستاگرام و تلگرام- بر مشارکت سیاسی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی را در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری (هفتم اسفندماه 1394) بررسی و مطالعه نماید. روش پژوهش، پیمایش و ابزار گردآوری دادهها نیز پرسشنامه محقق ساخته است. با استفاده از فرمول کوکران از جامعه آماری 8569 نفری - که تمام دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشکدههای پردیس اصلی دانشگاه علامه طباطبائی را شامل میشد- 370 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب و بررسی شدند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین میزان استفاده از رسانههای اجتماعی منتخبِ تحقیق با مشارکت سیاسی (413/0)، میانِ میزان اعتماد به رسانههای اجتماعی موردبررسی و مشارکت سیاسی (318/0) و میزان اثربخشی در استفاده از رسانههای اجتماعی با مشارکت سیاسی (523/0) رابطة مثبت و معناداری وجود دارد. در ارتباط با دو متغیر زمینهای مقطع تحصیلی (401/0-) و سن پاسخگویان (دانشجویان نمونه تحقیق) با مشارکت سیاسی (431/0-) نیز رابطه معکوس و معنادار است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی نیز نشان میدهد، که حدود 32 درصد از کل واریانس مشارکت سیاسی دانشجویان با این پنج متغیرِ معنادار یعنی میزان استفاده، میزان اعتماد، میزان اثربخشی، مقطع تحصیلی و سن قابل پیشبینی است.