مهدی بیگدلو
چکیده
فرهنگ سیاسی در ایران بهعنوان فضایی فرهنگی که نمایانگر چگونگی ارتباط مردم با نظام سیاسی است در دهههای اخیر از پدیدههای متنوعی همچون انقلاب، ساختار نظام سیاسی، کارگزاران حکومتی و... متاثر شده است. در این فضای فرهنگی پدیده شبکههای اجتماعی مجازی در سالهای اخیر آثار مختلفی بر جای گذاشته است. اما اینکه این پدیده و بهطور خاص شبکههای ...
بیشتر
فرهنگ سیاسی در ایران بهعنوان فضایی فرهنگی که نمایانگر چگونگی ارتباط مردم با نظام سیاسی است در دهههای اخیر از پدیدههای متنوعی همچون انقلاب، ساختار نظام سیاسی، کارگزاران حکومتی و... متاثر شده است. در این فضای فرهنگی پدیده شبکههای اجتماعی مجازی در سالهای اخیر آثار مختلفی بر جای گذاشته است. اما اینکه این پدیده و بهطور خاص شبکههای توئیتر و فیسبوک توانسته مانند دیگر پدیدههای تاریخی بر فرهنگ سیاسی استادان دانشگاهها بهعنوان قشری که بیشترین بهرهبرداری را از این دو شبکه اجتماعی دارند تاثیر بگذارد، مسئلهای است که پژوهش حاضر برای پاسخگویی به آن از روش موردی- زمینهای و در سطح توصیفی- تحلیلی بهره برده است. این تحقیق با بهرهگیری از نظرات استادان علوم انسانی دانشگاههای هشت کلانشهر کشور به شیوه پیمایشی و سپس تحلیل دادههای بهدست آمده با استفاده از آزمون تاو کندال به این نتیجه دست یافته است که سه کارکرد توسعه قابلیتهای نظارتی، همگرایی ارتباطات اجتماعی و ارزشسازی توییتر و فیسبوک در مجموع بر شش مولفه از هشت مولفه فرهنگ سیاسی کاربران دانشگاهی در ایران موثر بوده که از این میان هر سه کارکرد بر نقد نظام سیاسی؛ دو کارکرد بر بیاعتمادی، بیگانهستیزی و برتری ارزشهای دینی و فقط یک کارکرد بر افراطگرایی و خودمداری تاثیر دارند و رفتارهای فراقانونی و مطلقگرایی فکری نیز تاثیری از این کارکردها نمیپذیرند.
سروناز تربتی
چکیده
تحقیق حاضر بهمنظور تحلیل ارتباطگران فیسبوک همچون سوژههای لکانی انجامگرفته است. برخلاف نظریههای رایج ارتباطی که ارتباط را فرایند ساده انتقال پیام و آگاهانه میدانند، در روانکاوی لکان این دو ویژگی به چالش کشیده میشود. سوژه روانکاوانه لکان، سوژه آگاه مدرن نیست، بلکه سوژهای است که توسط میل دیگری یا زبان برساخته میشود ...
بیشتر
تحقیق حاضر بهمنظور تحلیل ارتباطگران فیسبوک همچون سوژههای لکانی انجامگرفته است. برخلاف نظریههای رایج ارتباطی که ارتباط را فرایند ساده انتقال پیام و آگاهانه میدانند، در روانکاوی لکان این دو ویژگی به چالش کشیده میشود. سوژه روانکاوانه لکان، سوژه آگاه مدرن نیست، بلکه سوژهای است که توسط میل دیگری یا زبان برساخته میشود و چون میان آنچه توسط زبان میگوید و آنچه هستی اوست، شکاف وجود دارد، سوژه خطخورده تلقی میگردد. با توجه به این که سوژه خطخورده لکانی، همواره با حفره مواجه است و این امر که زبان در رویکرد او ناخودآگاه تلقی میگردد، این تحقیق با بهرهمندی ازنظریات روانکاوانه لکان و روش تحلیل روانکاوانه و پسا ساختارگرایانه درصدد تبیین و تحلیل تعامل گران فیسبوک و پاسخ به دو پرسش است: ۱- چگونه ارتباط نگاه محور که مبتنی بر دیدن و دیده شدن است در فیسبوک تبدیل به یک فانتزی میشود؟ ۲- چگونه گفتمان فیسبوک را میتوان در چارچوب گفتمان سرمایهداریِ هیستریک تبیین و برساخت سوژههای هیستریک شده حاصل از نفوذ گفتمان سرمایهداری را تفسیر نمود؟ در تحقیق حاضر کاربران فیسبوک چون سوژههایی که در عرصه نگاهمحوری با یاری امر تصویری برای پر کردن حفره تروماتیک تا بالاترین حد فانتزی، تعاملات خود را گسترش میدهند، تحلیل میگردند. مورد مطالعاتی، تبیین کاربران پیج بچه پولدارهای تهرانی در فیسبوک است، که با توجه به مبانی نظری تحقیق، همچون سوژههای هیستریک در امر دیداری دست به خیالپردازی میزنند. تحلیل کاربران نشان میدهد که چگونه روابط اجتماعی در قالب گفتمانها معنادار میگردد و کارکرد فیسبوک چون عرصهای برای تعاملات فردی و اجتماعی محلی برای فانتزی دیداری میشود. بهمنظور انضمامی ساختن تحلیل نظری کاربران، تعداد ۱۰۰ تصویر از این صفحه مورد بررسی قرار گرفته است.
محمد رضایی؛ مریم پورعسکری
چکیده
چکیده این پژوهش چگونگی تأثیر عضویت افراد در فیسبوک را بر رفتار رأیدهی آنها در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 مطالعه میکند. روش تحقیق، کیفی است، برای جمعآوری دادهها از اتنوگرافی مجازی و تکنیکهای مشاهده و مصاحبه عمیق و همچنین برای تحلیل دادهها از تحلیل تماتیک استفاده شده است. بنابر یافتههای این پژوهش تابوبودن مشارکت در ...
بیشتر
چکیده این پژوهش چگونگی تأثیر عضویت افراد در فیسبوک را بر رفتار رأیدهی آنها در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 مطالعه میکند. روش تحقیق، کیفی است، برای جمعآوری دادهها از اتنوگرافی مجازی و تکنیکهای مشاهده و مصاحبه عمیق و همچنین برای تحلیل دادهها از تحلیل تماتیک استفاده شده است. بنابر یافتههای این پژوهش تابوبودن مشارکت در انتخابات 92 بهعنوان اولین انتخابات ریاستجمهوری بعد از انتخابات و حوادث سال 88، نبود فضای تبادل نظر بهجز فیسبوک و همچنین قرارداشتن فیسبوک در جایگاه فضایی در برابر رسانههای رسمی از دلایل چرایی تأثیرگذاری آن بر تغییر نظر انتخاباتی کاربران از عدم مشارکت به مشارکت است. دلایلی که به وضعیت سیاسی ایران، وضعیت انتخابات ریاستجمهوری 92 و نیز فیلتر بودن فیسبوک برمیگردد. همچنین براساس این یافتهها اطلاع از نظرات گوناگون کاربران و شخصیتهای سیاسی، تکرار و بازتکرار محتواهای بسیجکننده و انتشار موضع افراد غیرسیاسی مشهور، از مکانیسمهای چگونگی تأثیرگذاری فیسبوک بر تغییر نظر انتخاباتی و سپس رفتار رأیدهی است. یافتهها نشان میدهد که نخست، مطالعه تأثیر «سایتهای شبکه اجتماعی» مانند فیسبوک بر مشارکت سیاسی بدون توجه به وضعیت خاص سیاسی و موقعیت این شبکهها در ایران امکانپذیر نیست. دوم، بحثهای سیاسی شاید منجر به افزایش اطلاعات و انگیزه سیاسی شوند، اما به ناچار منجر به تغییر رفتار انتخاباتی نمیشوند. سوم، نمیتوان از مشارکت سیاسی بهطورکلی سخن گفت، چراکه مشارکت سیاسی مفهوم گستردهای است که مشارکت انتخاباتی یکی از انوع آن است. چه بسا، عدم مشارکت انتخاباتی را نیز باید گونهای مشارکت سیاسی سلبی در ایران بهحساب آورد.
علیرضا عبداللهی نژاد؛ جواد صادقی؛ ابوذر قاسمی نژاد
چکیده
در عصر کنونی، رفتار سیاسی شهروندان در جوامع گوناگون تحت تأثیر رسانهها و فناوریهای جدید ارتباطاتی قرار گرفته و تغییر شکل و ماهیت داده است. یکی از مهمترین رفتارهای سیاسی شهروندان، مشارکت سیاسی و رفتار رأیدهی آنان است که بیش از هر چیز دیگری، در محدوده عمل و تأثیر وسائل ارتباطجمعی و بهویژه رسانههای اجتماعی نوپدید قرار گرفته ...
بیشتر
در عصر کنونی، رفتار سیاسی شهروندان در جوامع گوناگون تحت تأثیر رسانهها و فناوریهای جدید ارتباطاتی قرار گرفته و تغییر شکل و ماهیت داده است. یکی از مهمترین رفتارهای سیاسی شهروندان، مشارکت سیاسی و رفتار رأیدهی آنان است که بیش از هر چیز دیگری، در محدوده عمل و تأثیر وسائل ارتباطجمعی و بهویژه رسانههای اجتماعی نوپدید قرار گرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر تلاش دارد، تأثیر رسانههای اجتماعی- فیسبوک، اینستاگرام و تلگرام- بر مشارکت سیاسی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی را در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری (هفتم اسفندماه 1394) بررسی و مطالعه نماید. روش پژوهش، پیمایش و ابزار گردآوری دادهها نیز پرسشنامه محقق ساخته است. با استفاده از فرمول کوکران از جامعه آماری 8569 نفری - که تمام دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشکدههای پردیس اصلی دانشگاه علامه طباطبائی را شامل میشد- 370 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب و بررسی شدند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین میزان استفاده از رسانههای اجتماعی منتخبِ تحقیق با مشارکت سیاسی (413/0)، میانِ میزان اعتماد به رسانههای اجتماعی موردبررسی و مشارکت سیاسی (318/0) و میزان اثربخشی در استفاده از رسانههای اجتماعی با مشارکت سیاسی (523/0) رابطة مثبت و معناداری وجود دارد. در ارتباط با دو متغیر زمینهای مقطع تحصیلی (401/0-) و سن پاسخگویان (دانشجویان نمونه تحقیق) با مشارکت سیاسی (431/0-) نیز رابطه معکوس و معنادار است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی نیز نشان میدهد، که حدود 32 درصد از کل واریانس مشارکت سیاسی دانشجویان با این پنج متغیرِ معنادار یعنی میزان استفاده، میزان اعتماد، میزان اثربخشی، مقطع تحصیلی و سن قابل پیشبینی است.
محمد رضایی؛ محمدعلی خلیلی اردکانی؛ بهرنگ ضابطیان
چکیده
این مقاله بر آن است تا ساخت خود زنانه در فیسبوک را مورد بررسی قرار دهد. برای نیل به این هدف، پروفایل فیسبوک 20 کاربر حرفهای را به روش تحلیل محتوی کیفی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان میدهد که از میان دو رویکرد خوشبینانه و بدبینانه به حضور زنان در فیسبوک، رویکرد خوشبینانه تایید میشود. بدین معنا که زنان کاربر ...
بیشتر
این مقاله بر آن است تا ساخت خود زنانه در فیسبوک را مورد بررسی قرار دهد. برای نیل به این هدف، پروفایل فیسبوک 20 کاربر حرفهای را به روش تحلیل محتوی کیفی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان میدهد که از میان دو رویکرد خوشبینانه و بدبینانه به حضور زنان در فیسبوک، رویکرد خوشبینانه تایید میشود. بدین معنا که زنان کاربر حرفهای در بخشهای مختلف پروفایل فیسبوکشان مانند پستهای روی وال، عکس پروفایل، تنظیمات خصوصی، اسم پروفایل، کامنتها، دوستان و گروهها، برخلاف کلیشههای جنسیتی رایج که زنان را احساساتی، مطیع، منفعل، وابسته و جذاب نشان میدهد، به شیوههای مختلف، خود را فعال، مستقل، قدرتمند و منتقد شرایط اجتماعی موجود، نشان دادهاند. بنابراین در فیسبوک، تاحدودی شاهد شکسته شدن مرزهای جنسیتی دوتایی هستیم.