حامد فروزان؛ سیدرضا نقیب السادات
چکیده
ارتباطات تربیت محور مفهومی نوینی است که از مفاهیم دو گانه ارتباطات انسانی و تربیت دینی الهام گرفته است. با نگرش در مفهوم ارتباطات انسانی از نوع اسلامی می توان به این موضوع اذعان نمود که غالبا در برقراری ارتباطات اعم از چهره به چهره، حضوری، غیرمستقیم، فردی، اجتماعی و....می توان به دو نوع کلی ارتباط پی برد. در هر یک از انواع ارتباط، مسائلی ...
بیشتر
ارتباطات تربیت محور مفهومی نوینی است که از مفاهیم دو گانه ارتباطات انسانی و تربیت دینی الهام گرفته است. با نگرش در مفهوم ارتباطات انسانی از نوع اسلامی می توان به این موضوع اذعان نمود که غالبا در برقراری ارتباطات اعم از چهره به چهره، حضوری، غیرمستقیم، فردی، اجتماعی و....می توان به دو نوع کلی ارتباط پی برد. در هر یک از انواع ارتباط، مسائلی نظیر رشد، تعالی، تربیت وهدایت و...را به وضوح می توان مشاهده نمود. بنابراین، نویسندگان درصدد ارائه پاسخی متقن بدین سوال اساسی می باشند که ارتباطات تربیت محور مبتنی بر چه شاخص هایی است؟ و در ادامه ارتباطات تربیت محور در نظام اسلامی(ایران) دارای چه پیامدهای تربیتی، فرهنگی و ارتباطاتی خواهد بود؟ نتایج پژوهش که بر اساس تحلیل نخبگی یا سوات و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه ای تدوین گردیده اند، 59 مولفه اصلی را در راستای طراحی مدل ارتباطات تربیت محور احصاء نموده اند. سپس مولفه ها و با استفاده از تکنیک QSPM مورد تحلیل و ارزیابی دقیق واقع شدند و پس از تبیین و اولویت بندی متغیرها، طرحواره ارتباطات تربیت محور دینی تدوین گردید. نظریه های مورد استفاده در این مقاله نیز مبتنی بر نظریه های تربیت اسلامی علامه مطهری و ارتباطات دینی پروفسور حمید مولانا می باشد.
هادی خانیکی
چکیده
مقاله پیش رو مروری بر سیر تحول مفهوم ارتباطات در ایران بر پایه آموزشهای جدید دانشگاهی دارد. مطالعات نخستین در این حوزه، بر دو واژه "وسایل ارتباط جمعی" و "رسانه" مبتنی است که واژه نخست، مورد تأکید مرحوم دکتر معتمدنژاد و واژه دوم، مورد تأکید روانشاد دکتر مجید تهرانیان بود. این تمایز در نامگذاری تنها از اختلاف بر سر دامنه سختافزارها ...
بیشتر
مقاله پیش رو مروری بر سیر تحول مفهوم ارتباطات در ایران بر پایه آموزشهای جدید دانشگاهی دارد. مطالعات نخستین در این حوزه، بر دو واژه "وسایل ارتباط جمعی" و "رسانه" مبتنی است که واژه نخست، مورد تأکید مرحوم دکتر معتمدنژاد و واژه دوم، مورد تأکید روانشاد دکتر مجید تهرانیان بود. این تمایز در نامگذاری تنها از اختلاف بر سر دامنه سختافزارها و فناوریهای ارتباطی نشئت نمیگیرد، بلکه ناظر بر وجوه اجتماعی زبان ومعنا یافتن واژگان در این حوزه نیز هست؛ چنانکه بر واژه "رسانه" در این میان معانی جدیدی بار شد که پیش از این، در زبان فارسی به چشم نمیخورد. مقاله با مطالعه تاریخی و با روش اسنادی روند پیدایش و تحول این مفاهیم را از میان آثار و نوشتههای معتمدنژاد و تهرانیان که هر دو نقش مؤسس در آموزش و پژوهش ارتباطات در ایران دارند، واکاویده و به اعتبار تأسیس دانشکده علوم ارتباطات و راهاندازی فصلنامه "مطالعات رسانههای نوین"، انتظارهای جدید از دانش ارتباطات و رسانههای نوین را مطرح کرده است. نویسنده در این مقاله بر اساس مطالعهای تاریخی و تطبیقی نتیجه میگیرد که در "مطالعات رسانههای نوین باید هر دو وجه سختافزاری و نرمافزاری تحولات جدید را در تمامیسطوح رسانهای و ارتباطی مد نظر قرار داد.