سوسن باستانی؛ هادی خانیکی؛ سعید ارکانزاده یزدی
چکیده
بعد از انقلاب ارتباطات و اطلاعات و ظهور رسانههای نوین، انحصار رسانههای جریان اصلی از دست رفت و مردم با ابزارهای بسیار متنوعتری روبهرو شدند. پژوهش حاضر، به پیمایش مصرف و میزان اعتماد و رضایت و مشارکت رسانهای شهروندان تهرانی میپردازد که با ابزار پرسشنامه بسته در میان مناطق مختلف تهران انجامشده است. پیمایش نشان میدهد که ...
بیشتر
بعد از انقلاب ارتباطات و اطلاعات و ظهور رسانههای نوین، انحصار رسانههای جریان اصلی از دست رفت و مردم با ابزارهای بسیار متنوعتری روبهرو شدند. پژوهش حاضر، به پیمایش مصرف و میزان اعتماد و رضایت و مشارکت رسانهای شهروندان تهرانی میپردازد که با ابزار پرسشنامه بسته در میان مناطق مختلف تهران انجامشده است. پیمایش نشان میدهد که استفاده رسانههای جریان اصلی روزنامه، رادیو، تلویزیون و خبرگزاری در میان افرادی با ویژگیهای شخصی متفاوت چندان تفاوتی با هم ندارد اما افرادی با تحصیلات بالاتر یا سن پایینتر بهطور معنیداری متفاوت از دیگران رسانههای نوین را مصرف میکنند. همچنین پیمایش مشخص میکند که مصرف رسانههای نوین در میزان زمان مصرف رسانههای جریان اصلی اثرگذار بوده اما در میزان رضایت یا اعتماد یا اثرگذاری آنها چندان نقشی نداشته است.
سید علیاصغر سلطانی؛ امیرعلی تفرشی
چکیده
گرایش عمده مخاطبان ایرانی به استفاده از شبکههای ماهوارهای، لزوم مطالعه پیامهای ارسالیِ این شبکهها را، از طریق واسازی پیام و کشف مفروضات بدیهی انگاشته شده آنها، ایجاب میکند. بر این اساس پژوهش حاضر با مدنظر قرار دادن برنامههای تولیدی شبکه «من و تو» و تحلیل گفتمان آنها بر اساس نظریه و روش لاکلاوموفه، پاسخ به سؤال پژوهش ...
بیشتر
گرایش عمده مخاطبان ایرانی به استفاده از شبکههای ماهوارهای، لزوم مطالعه پیامهای ارسالیِ این شبکهها را، از طریق واسازی پیام و کشف مفروضات بدیهی انگاشته شده آنها، ایجاب میکند. بر این اساس پژوهش حاضر با مدنظر قرار دادن برنامههای تولیدی شبکه «من و تو» و تحلیل گفتمان آنها بر اساس نظریه و روش لاکلاوموفه، پاسخ به سؤال پژوهش را آغاز کرد. در این وضعیت با استفاده از مفهوم واسازی، و قطع رابطه دال و مدلولهای گفتمانی برنامه (مفروضات بدیهی انگاشته شده)، مفروضات گفتمانی برنامه شناسایی و مفصلبندی برای آنها شکل گرفت. بهحسب مطالعه انجامشده، «مردم»، «تساهل و مدارا»، «تجربههای جدید»، «خوشگذرانی» و «فرهنگ و هنر» بهعنوان دالهای مرکزی گفتمان برنامههای این شبکه مورد شناسایی قرار گرفتند. همچنین مشخص گردید، بیشترین هویتهای گفتمانی که این شبکه مورد بازنمایی قرار میدهد، دو هویت گفتمانی «مردم ایران» و «حکومت جمهوری اسلامی ایران» میباشد. «مردم ایران» در زنجیره هم ارزی شبکه قرارگرفته و بازنمایی میشوند و «حکومت ایران» در راستای زنجیره تفاوت من وتو. در این وضعیت گفتمان من وتو از کارکرد دال خالی و فضای استعاری گفتمانی نیز استفاده میکند، و با بازنمایی منفی از گفتمان حکومت ایران و نمایش دالهایی که-بهحسب بازنمایی- جایشان در مفصلبندی گفتمانیِ این حکومت خالی میباشد؛ و در مقابل مفصلبندی آن دالهای خالی در گفتمان خود، تلاش میکند تا بتواند گفتمان رقیب خود را مورد حاشیه رانی قرار دهد و هژمونی معناییِ خود را تثبیت کند. ازجمله مشخصههای گفتمانی دیگر برنامههای مورد مطالعه تاکید بر «معنویت یا خدا گرایی/پرستیِ فاقد شریعت و تعصب» و پرداخت مثبت به «سلطنت پهلوی» بهحسب پیوند آن با «گذشته خاطرهانگیز» مخاطب میباشد.