سید علیاصغر سلطانی؛ امیرعلی تفرشی
چکیده
گرایش عمده مخاطبان ایرانی به استفاده از شبکههای ماهوارهای، لزوم مطالعه پیامهای ارسالیِ این شبکهها را، از طریق واسازی پیام و کشف مفروضات بدیهی انگاشته شده آنها، ایجاب میکند. بر این اساس پژوهش حاضر با مدنظر قرار دادن برنامههای تولیدی شبکه «من و تو» و تحلیل گفتمان آنها بر اساس نظریه و روش لاکلاوموفه، پاسخ به سؤال پژوهش ...
بیشتر
گرایش عمده مخاطبان ایرانی به استفاده از شبکههای ماهوارهای، لزوم مطالعه پیامهای ارسالیِ این شبکهها را، از طریق واسازی پیام و کشف مفروضات بدیهی انگاشته شده آنها، ایجاب میکند. بر این اساس پژوهش حاضر با مدنظر قرار دادن برنامههای تولیدی شبکه «من و تو» و تحلیل گفتمان آنها بر اساس نظریه و روش لاکلاوموفه، پاسخ به سؤال پژوهش را آغاز کرد. در این وضعیت با استفاده از مفهوم واسازی، و قطع رابطه دال و مدلولهای گفتمانی برنامه (مفروضات بدیهی انگاشته شده)، مفروضات گفتمانی برنامه شناسایی و مفصلبندی برای آنها شکل گرفت. بهحسب مطالعه انجامشده، «مردم»، «تساهل و مدارا»، «تجربههای جدید»، «خوشگذرانی» و «فرهنگ و هنر» بهعنوان دالهای مرکزی گفتمان برنامههای این شبکه مورد شناسایی قرار گرفتند. همچنین مشخص گردید، بیشترین هویتهای گفتمانی که این شبکه مورد بازنمایی قرار میدهد، دو هویت گفتمانی «مردم ایران» و «حکومت جمهوری اسلامی ایران» میباشد. «مردم ایران» در زنجیره هم ارزی شبکه قرارگرفته و بازنمایی میشوند و «حکومت ایران» در راستای زنجیره تفاوت من وتو. در این وضعیت گفتمان من وتو از کارکرد دال خالی و فضای استعاری گفتمانی نیز استفاده میکند، و با بازنمایی منفی از گفتمان حکومت ایران و نمایش دالهایی که-بهحسب بازنمایی- جایشان در مفصلبندی گفتمانیِ این حکومت خالی میباشد؛ و در مقابل مفصلبندی آن دالهای خالی در گفتمان خود، تلاش میکند تا بتواند گفتمان رقیب خود را مورد حاشیه رانی قرار دهد و هژمونی معناییِ خود را تثبیت کند. ازجمله مشخصههای گفتمانی دیگر برنامههای مورد مطالعه تاکید بر «معنویت یا خدا گرایی/پرستیِ فاقد شریعت و تعصب» و پرداخت مثبت به «سلطنت پهلوی» بهحسب پیوند آن با «گذشته خاطرهانگیز» مخاطب میباشد.