سعید ذکایی؛ محمد جواد ایمانی خوشخو
چکیده
با توجه به این که شوخی سیاسی یکی از قالبهای رایج ارتباطی در ایام حساس انتخابات ریاست ریاست جمهوری سال 1396 بود، این پژوهش به این سوال پرداخته است که چگونه در سیاسیترین زمان ممکن از شوخی سیاسی بهره گرفته شده است. بدین منظور دو گروه تلگرامی با گرایشات مفرط اصلاحطلبی و اصولگرایی انتخاب شد و بیش از 7000 پیام از این دو گروه در بازهی زمانی ...
بیشتر
با توجه به این که شوخی سیاسی یکی از قالبهای رایج ارتباطی در ایام حساس انتخابات ریاست ریاست جمهوری سال 1396 بود، این پژوهش به این سوال پرداخته است که چگونه در سیاسیترین زمان ممکن از شوخی سیاسی بهره گرفته شده است. بدین منظور دو گروه تلگرامی با گرایشات مفرط اصلاحطلبی و اصولگرایی انتخاب شد و بیش از 7000 پیام از این دو گروه در بازهی زمانی یک ماه قبل از انتخابات با روش سایبراتنوگرافی مورد تحلیل گرفت. نتایج این پژوهش نشان میدهد که شوخی در مقام سلاح در نبرد نشانهشناختی علیه گروه رقیب و حفظ فاصله شناختی از ایشان استفاده شد و در مقام تسکین به عنوان ابزاری برای کاهش فشارها و اضطرابهای سیاسی و افزایش همدلی با خودیها مورد استفاد قرار گرفت. اما تفاوت عمده در بین دو گروه، استفاده از شوخی مقاومت (استهزای شرایط بد) توسط گروه اصلاحطلب بود. همچنین جریان یافتن ارتباطات سیاسی در بستر شبکههای اجتماعی مجازی، از یک سو موجب متناسبسازی این بستر با شرایط زبانی و فرهنگی مخاطبان و از سوی دیگر، باعث تغییر منطق امر سیاسی بواسطه ویژگیهای ذاتی این رسانه شده است. در واقع، در این بستر نوظهور شاهد اختلاط و درهمرفتگی فضاها (سیاسی و غیرسیاسی، شخصی و غیرشخصی، شادی و غم و ...) هستیم.
غلامرضا حداد
چکیده
در عصر انقلاب اطلاعات و ارتباطات، حیات اجتماعی بطور عام و حیات سیاسی بطور خاص، عمیقاً رسانه-ای شده است. در کنار تعابیر متنوعی که تاکنون از این پدیده ارائه شده است، این مقاله بر تعبیری خاص از سیاست رسانهای شده استوار است مبنی بر وضعیتی که در آن، گسترش حضور و نقش رسانهها در حیات سیاسی جوامع، شرایطی را فراهم میآورد که افراد عادی ...
بیشتر
در عصر انقلاب اطلاعات و ارتباطات، حیات اجتماعی بطور عام و حیات سیاسی بطور خاص، عمیقاً رسانه-ای شده است. در کنار تعابیر متنوعی که تاکنون از این پدیده ارائه شده است، این مقاله بر تعبیری خاص از سیاست رسانهای شده استوار است مبنی بر وضعیتی که در آن، گسترش حضور و نقش رسانهها در حیات سیاسی جوامع، شرایطی را فراهم میآورد که افراد عادی امکان کنشگری خاص و فعالانه سیاسی بیابند. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که آیا رسانهای شدن سیاست تمامی جوامع را فارغ از ظرفیتهای خاص و ویژگیهای زمینهای خود به یک شکل متاثر میکند یا پدیدهای زمینهمند است که بروندادهای متفاوت و متنوعی را در محیطهای متفاوت به همراه خواهد داشت. در این راستا دو نمونهی جو لولهکش در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده 2008 و میرزاآقا در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم 1396 به عنوان افرادی عادی که رسانهای شدن سیاست امکان تبدیل آنان به سوژههای کنشگر سیاسی را فراهم آورده موضوع مطالعهای مقایسهای قرار گرفتند. با انتخاب جامعهشناسی فرهنگی به عنوان چارچوب نظری، مقایسهی این دو نمونه در سه شاخص پویائی سوژگی سیاسی، گونهشناسی رسانهها، و ماندگاری سوژگی سیاسی نشان داد که رسانهای شدن سیاست پدیدهای زمینهمند است که در جوامع توسعهیافتهی دموکراتیک، پویائی حداکثری سوژگی سیاسی در بستر تمامی سطوح رسانههای کلانمقیاس، میانمقیاس و خردمقیاس، و با ماندگاری سوژگی بالا را به همراه دارد اما در جوامع درحال توسعه و شبه دموکراسیها، پویائی حداقلی سوژگی سیاسی تنها در سطح رسانههای خردمقیاس و محدود به دورههای برگزاری انتخابات را ممکن مینماید.