سیدجمال الدین اکبرزاده جهرمی؛ سیدنورالدین رضوی زاده؛ محدثه شیخی
چکیده
توجه به بدن در جوامع معاصر رو به فزونی است. آمارهای فزاینده جراحیهای زیبایی و مصرف لوازمآرایشی نیز نشان از همین موضوع در ایران دارد. در فرایند مدیریت بدن رسانهها و ازجمله شبکههای اجتماعی نقشی تعیینکننده دارند، چرا که تصور افراد از بدن ایدهآل اغلب متکی به تصاویر رسانهای است. ویژگیهایی چون سطح دسترسی بالا، بصری بودن و عامهپسندیِ ...
بیشتر
توجه به بدن در جوامع معاصر رو به فزونی است. آمارهای فزاینده جراحیهای زیبایی و مصرف لوازمآرایشی نیز نشان از همین موضوع در ایران دارد. در فرایند مدیریت بدن رسانهها و ازجمله شبکههای اجتماعی نقشی تعیینکننده دارند، چرا که تصور افراد از بدن ایدهآل اغلب متکی به تصاویر رسانهای است. ویژگیهایی چون سطح دسترسی بالا، بصری بودن و عامهپسندیِ ناشی از حضور ستارگان، اینستاگرام را بدل به مورد مناسبی برای مطالعات مدیریت بدن میکند. این مقاله با استفاده از روش پیمایش به بررسی نقش اینستاگرام در مدیریت بدن زنان میپردازد. جامعه آماری شامل کلیه دختران و زنان بین ۱۵ تا ۵۵ سال ساکن منطقه یک و منطقه بیست تهران (شهرری) است. جمعآوری اطلاعات با بهرهگیری از تکنیک پرسشنامه و به روش نمونهگیری احتمالی و از نوع تصادفی چندمرحلهای انجام شده است. یافتهها نشان میدهند که بین منطقه محل سکونت و تمایلات زنان در مدیریت بدن تفاوت معناداری وجود ندارد. با افزایش مصرف اینستاگرام، تمایلات مدرن زنان در مدیریت بدن افزایش مییابد. همچنین نحوه مصرف اینستاگرام با نحوه مدیریت بدن در ارتباط است، بدین معنی که زنان دنبال کننده سلبریتیها و صفحات مد هم به لحاظ نگرش و هم به لحاظ رفتار از سطح مدیریت بدن بالاتری برخوردارند. علاوه بر این یافتهها نشان میدهند زنانی که صفحات سلبریتیها را دنبال میکنند، میزان رضایتشان از ظاهر و بدن خود پایینتر است. میتوان مدعی شد یافتهها در سطحی کلیتر حاکی از این هستند که میان فعالیت در شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام و تغییر چارچوبهای ارزشی زنان ایرانی در حوزه بدن، ارتباط وثیقی وجود دارد.
عبدالعلی علی عسکری؛ سیاوش صلواتیان؛ محمد حسین اقبال دوست
چکیده
جایگاه تلویزیون که تا پیش از این بیشترین سهم را در سبد مصرف رسانهای مخاطبان داشت، حالا با تحولات سریع حوزه رسانههای نوین به جد در معرض تهدید است. هدف اصلی مقاله حاضر شناسایی راهکارهایی برای استفاده از ظرفیتهای پهنباند در ارتقای جایگاه تلویزیون در سبد مصرف رسانهای مخاطبان است. برای شناسایی این راهکارها با استفاده از روش دلفی ...
بیشتر
جایگاه تلویزیون که تا پیش از این بیشترین سهم را در سبد مصرف رسانهای مخاطبان داشت، حالا با تحولات سریع حوزه رسانههای نوین به جد در معرض تهدید است. هدف اصلی مقاله حاضر شناسایی راهکارهایی برای استفاده از ظرفیتهای پهنباند در ارتقای جایگاه تلویزیون در سبد مصرف رسانهای مخاطبان است. برای شناسایی این راهکارها با استفاده از روش دلفی کلاسیک به خبرگان حوزه علوم ارتباطات و متخصصانی که در زمینه رسانههای بر بستر پهنباند خبرگی نظری و یا تجربی داشتند، رجوع شد. 21 نفر از ایشان با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش دلفی در سه دور اجرا شد که در مرحله اول از طریق روش مصاحبه عمیق و در مراحل بعدی به کمک پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات مورد نیاز گردآوری شد. نهایتاً اعضای پنل دلفی درباره 21 راهکار که در 5 بخش «محتوایی»، «مدیریتی»، «تکنیکی»، «خط مشی گذاری» و «تجاری- اقتصادی» طبقهبندی شده بودند، به اجماع نظر رسیدند. از مهمترین راهکارهای محتوایی شناساییشده میتوان به «تولید محتوای مختص فضای مجازی» و «تغییر در مدل خبررسانی»؛ از مهمترین راهکارهای مدیریتی به «مخاطب شناسی بستر پهنباند» و «ارتقای سطح سواد رسانهای کاربران»؛ از مهمترین راهکارهای تکنیکی به «تحول در حوزه آرشیو» و «استفاده از ظرفیت بازخوردگیری برای واکاوی ویژگیهای کاربران»؛ از مهمترین راهکارهای خط مشی گذاری به «تنظیم مقررات روشن» و «تعامل بازیگران حوزه پخش فراگیر صوت و تصویر در فضای مجازی» و از مهمترین راهکارهای تجاری- اقتصادی به «خلق ارزش افزوده برای فروش محصولات بیشتر» و «ایجاد بستر مناسب برای فروش محصولات» اشاره کرد.
محمد سعید ذکایی؛ فرزانه نزاکتی رضاپور
چکیده
این پژوهش، با هدف شناخت سبک زندگی «دیجیتال و درحرکت» دانشجویان که اصطلاحاً آن را «موبیتال» نامیدهایم، انجامشده است. به این منظور، با روش نظریۀ مبنایی و تکنیک مصاحبۀ اپیزودیک با دانشجویان دو دانشگاه سطح یک کشور (علامه طباطبائی و صنعتی شریف) که سه گروه آموزشی اصلی علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه را پوشش میدهند، ...
بیشتر
این پژوهش، با هدف شناخت سبک زندگی «دیجیتال و درحرکت» دانشجویان که اصطلاحاً آن را «موبیتال» نامیدهایم، انجامشده است. به این منظور، با روش نظریۀ مبنایی و تکنیک مصاحبۀ اپیزودیک با دانشجویان دو دانشگاه سطح یک کشور (علامه طباطبائی و صنعتی شریف) که سه گروه آموزشی اصلی علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه را پوشش میدهند، گفتگو کردیم. برخلاف پژوهشهایی که فقط رضایت حاصل از کاربری تکنولوژیهای نوین ارتباطی برای کاربران را برجسته میکنند، در این پژوهش دریافتیم که تجربۀ زیستۀ دانشجویان از کاربری دستگاههای دیجیتال همراه، تجربۀ متناقضگونۀ احساس «خشنودی و ناخشنودی همزمان» است. اگرچه این تجربه در آنها «ناهماهنگی شناختی» و احساسی دوگانه نسبت به دستگاههای دیجیتال همراه ایجاد کرده، اما دانشجویان استراتژیهایی برای کاهش این ناهماهنگی یافتهاند. آنها سعی میکنند با «انتخاب عقلانی» و «خودکنترلی» منافع خود را از این سبک زندگی جدید، حداکثر کنند و از آسیبهای آن تا حد ممکن دور بمانند. همچنین، دریافتیم که هر سه عامل دانشجویان، دستگاهها و جامعه، در شکلدهی به آنچه «سبک زندگی موبیتال» مینامیم، نقش دارند. نظریۀ کنشگر- شبکه، بهتر از سایر دیدگاهها میتواند وضعیت موجود را تبیین کند. این یافته، دیدگاه مهمی در خصوص ارزیابی نظریههای موجود و چشمانداز ارزشمندی برای صورتبندی نظریههای جدید ارائه میدهد.
مهدی منتظر قائم؛ مونا شعبان کاسهگر
چکیده
در این مقاله به توانمندی زنان در فضای سایبر پرداخته شده است. مطالعه توانایی زنان در فضای سایبر از این جهت است که این فضا شرایط لازم برای مشارکت زنان فارغ از برخی محدودیتهای دنیای واقعی را فراهم میکند که این امر میتواند به توانمندی فردی بینجامد. آنها میتوانند با داشتن مجموعه مهارتها و انگیزه لازم مسیر را برای استفاده از ...
بیشتر
در این مقاله به توانمندی زنان در فضای سایبر پرداخته شده است. مطالعه توانایی زنان در فضای سایبر از این جهت است که این فضا شرایط لازم برای مشارکت زنان فارغ از برخی محدودیتهای دنیای واقعی را فراهم میکند که این امر میتواند به توانمندی فردی بینجامد. آنها میتوانند با داشتن مجموعه مهارتها و انگیزه لازم مسیر را برای استفاده از اینترنت در جهت منافع خود و تولید محتوا هموار کنند. همچنین با رساندن صدایشان به گوش دیگران امکان تغییر و اصلاح کلیشههای قالبی و ایماژهایی که به آنها نسبت داده میشود را عملی میسازند. اما آنها برای عملیاتی کردن امکان استفاده از اینترنت در جهت هر آنچه که میخواهند، نیازمند مؤلفههایی هستند. به همین دلیل برای شناسایی این مؤلفهها و تأثیر آنها بر توانمند شدن فردی زنان در استفاده از فضای سایبر، پرسشنامهای آنلاین طراحی و تنظیم شد و در اختیار زنانی که در فضای سایبر به انواع فعالیتها میپردازند، قرار داده شد. بعد از تکمیل پرسشنامهها، تعداد 429 پرسشنامه با استفاده از نرمافزار Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته نشان میدهد متغیرهایی همچون هدفمندی فعالیت، میزان آشنایی نسبت به زنان فعال، میزان فعالیت و سواد رسانهای انتقادی در بخش مصرف و تولید، توانمندی زنان در استفاده از فضای سایبر را افزایش میدهد.
سیدجمال الدین اکبرزاده جهرمی
چکیده
پساتلویزیون که با تحقق همگرایی رسانهای و گذار از شکل سنتی تلویزیون آغاز میشود، نه به معنای مرگ تلویزیون بلکه تجدید ساختار در شیوههای تولید، توزیع و مصرف محتوای تلویزیونی است. همگرایی رسانهای که بهمثابه تحولی ساختاری سازمانهای پخش تلویزیونی را به چالش کشیده است، سازمان صداوسیما را بواسطۀ موقعیت انحصاریاش با وضعیت خطیرتری ...
بیشتر
پساتلویزیون که با تحقق همگرایی رسانهای و گذار از شکل سنتی تلویزیون آغاز میشود، نه به معنای مرگ تلویزیون بلکه تجدید ساختار در شیوههای تولید، توزیع و مصرف محتوای تلویزیونی است. همگرایی رسانهای که بهمثابه تحولی ساختاری سازمانهای پخش تلویزیونی را به چالش کشیده است، سازمان صداوسیما را بواسطۀ موقعیت انحصاریاش با وضعیت خطیرتری کرده است. این مقاله در صدد بررسی واکنشهای صداوسیما به همگرایی رسانهای و ارزیابی این واکنشهاست و برای این منظور از روش کیفی مصاحبۀ عمیق و سندپژوهی بهره میبرد. در مجموع با 17 نفر از کارشناسان و سیاستگذاران حوزۀ تلویزیون مصاحبه گردید. یافتههای تحقیق حاکی از این است که صداوسیما با درک مخاطرات و فرصتهای فضای جدید، اقدامات زیادی را در دستور کار قرار داده است؛ راه-اندازی پخش زمینی دیجیتال، افزایش شبکههای تلویزیونی، «اچ. دی » کردن بعضی از شبکهها، بهره-گیری از تکنولوژی ماهواره و توزیع سیگنال تلویزیونی در سطح ملی و قرار دادن شبکههای ملّی و استانی بر روی ماهواره برای دسترسی به مخاطبان بیشتر در سطح ملّی و نیز و راهاندازی شبکههای ماهوارهای تلویزیونی در سطح منطقهای و جهانی بخشی از این اقدامات است. سیاستها و اقدامات صداوسیما با نقدهایی جدی نیز روبرو است از جمله این که در توسعۀ شبکهها و خدمات رویکردی تکنولوژیک غلبه دارد؛ بواسطۀ فقدان سازوکارهای بازار و انحصار صداوسیما، اقدامات انجام شده مبتنی بر برنامهریزی متمرکزی است که هزینههای زیاد و کارایی کم را به همراه دارد و این که در بسط همگرایی و پیامدهای آن رویکردی اغلب امنیتی و سیاسی مشهود است.
مصطفی غنی زاده؛ علی یوسفی؛ غلامرضا صدیق اورعی
چکیده
اینستاگرام از جمله شبکه اجتماعی عکس محوری است که در سالهای اخیر با اقبال گسترده ایرانیان روبرو بوده و درعینحال چالشهایی را پیش روی مردم ایران قرار داده است. این در حالی است که بسیاری از هنجارهای عمل و تعامل در این شبکه برای جامعه شناسان مبهم و ناشناخته است. هدف نوشتار حاضر شناسایی هنجارهای عمل و تعامل در این فضا و تناسب میان این ...
بیشتر
اینستاگرام از جمله شبکه اجتماعی عکس محوری است که در سالهای اخیر با اقبال گسترده ایرانیان روبرو بوده و درعینحال چالشهایی را پیش روی مردم ایران قرار داده است. این در حالی است که بسیاری از هنجارهای عمل و تعامل در این شبکه برای جامعه شناسان مبهم و ناشناخته است. هدف نوشتار حاضر شناسایی هنجارهای عمل و تعامل در این فضا و تناسب میان این هنجارها با ساختار اینستاگرام با استفاده از روش مردمنگاری اینترنتی است. زمینه تحقیق حاضر، کاربران ایرانی فعال و مقیم ایران در شبکه اجتماعی اینستاگرام با تأکید بر کاربران دارای فالور بیشتر بوده است. مهمترین نتایج این تحقیق عبارتاند از: نخست شناسایی تعدادی از مهمترین هنجارهای عمل و تعامل در این شبکه از جمله هنجار نامگذاری پروفایل، انتخاب عکس پروفایل، نوشتن متن بیوگرافی، ارسال اتفاقات روزمره در استوری، ارسال عکسهای اصلی در هیستوری، لایک، فالوکردن و کامنت گذاری بوده است. دوم شناسایی دو نوع ساختار اجتماعی در اینستاگرام است. یکی ساختار نرمافزاری مانند استوری، هیستوری و کامنت که مهیاکننده و محدودکننده کنشهای مختلف است و دومی ساختارهای هنجاری که توسط کاربران ساخته میشود. این ساختارها گزینههایی را به کنشگران پیشنهاد میدهد و افراد با استفاده از آن گزینهها و خلاقیتهایشان اقدام به جذب فالور مینمایند که موجب افزایش فالور برای برخی و ایجاد نوعی قشربندی براساس فالورها میگردد.
سارا ابوطالب جولا؛ علیرضا حسینی پاکدهی؛ زهرا حکیمی
چکیده
پژوهش حاضر درصدد است که به چگونگی نقش تماشای سریالهای تلویزیونی ماهوارهای در تغییر پوشش محلی زنان کُرد شهر پاوه با مطالعه موردی سریال حریم سلطان از دیدگاه این زنان بپردازد و مهمترین علل و انگیزهها و دلایلی که موجب این تغییر شدهاند را، شناسایی کند. این پژوهش از نوع کیفی است که از روش تحلیل مضمونی مصاحبه بهعنوان روش اجرای تحقیق ...
بیشتر
پژوهش حاضر درصدد است که به چگونگی نقش تماشای سریالهای تلویزیونی ماهوارهای در تغییر پوشش محلی زنان کُرد شهر پاوه با مطالعه موردی سریال حریم سلطان از دیدگاه این زنان بپردازد و مهمترین علل و انگیزهها و دلایلی که موجب این تغییر شدهاند را، شناسایی کند. این پژوهش از نوع کیفی است که از روش تحلیل مضمونی مصاحبه بهعنوان روش اجرای تحقیق و تکنیک مصاحبه نیمه ساختیافته برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان 50-15ساله کُرد در سال 94-93 ساکن شهر پاوه که در دوخت لباس محلی خود از مدل خرم سلطان استفاده کردهاند. در این پژوهش نمونهگیری به شیوه هدفمند از میان جامعه آماری صورت گرفت و ملاک تعین حجم نمونه نیز اشباع نظری سؤالات تحقیق بود. بر اساس نتایج این تحقیق تغییر صورت گرفته در پوشش صرفاً ایده گرفتن از لباسهای سریال حریم سلطان و ترکیب آن با پوشش محلی بوده است و تنها عامل تغییر آن را نمیتوان صرفاً تماشای برنامههای ماهوارهای دانست بلکه این عامل خود بهعنوان عامل اصلی و مستقیم در کنار عوامل دیگر، اثر خود را تشدید میکند.
محمد جواد بادین فکر؛ حسین سرفراز؛ مرتضی سمیعی
چکیده
با مروری بر آثار ترجمهای و تألیفی فارسی در باب فرهنگ شهرت، بر تفوق نگاه های انتقادی پی می بریم؛ از منظر نشانهشناختی موضع انتقادی رولان بارت نسبت به نظام های نشانهای درون فرهنگ به مثابه نظامهای ایدئولوژیک و اسطورهای تلقی رایج و کارویژه نشانهشناسی، افشای دلالتهای پنهان و عمدتاً سرکوبگرانه آنهاست؛ در حالیکه ادعای مقاله ...
بیشتر
با مروری بر آثار ترجمهای و تألیفی فارسی در باب فرهنگ شهرت، بر تفوق نگاه های انتقادی پی می بریم؛ از منظر نشانهشناختی موضع انتقادی رولان بارت نسبت به نظام های نشانهای درون فرهنگ به مثابه نظامهای ایدئولوژیک و اسطورهای تلقی رایج و کارویژه نشانهشناسی، افشای دلالتهای پنهان و عمدتاً سرکوبگرانه آنهاست؛ در حالیکه ادعای مقاله وجود کارکردهای فرهنگی سلبریتی به مثابه یک نظام نشانهای و فرهنگ شهرت به مثابه یک سپهرنشانهای است که با استفاده از نظریه و روششناسی یوری لوتمان پایهگذار مکتب نشانهشناسی فرهنگی تلاش شده است تا تحلیلی تازه از فرهنگ شهرت ارائه شود. نتیجه گیری نظری این مقاله بر این شد که فرهنگ شهرت به عنوان یکی از سپهر های نشانه ای درون فرهنگ قرار داشته و در فرایند های تعیین مرز کردن سپهر فرهنگ مشارکت دارد. سپس با استفاده از نشانه شناسی فرهنگی لوتمان، لایو اینستاگرامی حسن آقامیری ( سلبریتی روحانی) با احلام( سلبریتی زن خواننده) که یک پدیده سلبریتی محور از دو صنف متضاد بوده ، به مثابه پیکره مطالعاتی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه این تحلیل مشخص نمود که دو سلبریتی نهایتا در یک توافق مرز موسیقی حلال و حرام را در لایو اینستاگرام مشخص می نمایند. حسن آقامیری به عنوان مرز در سپهر دین، احلام را که یک عنصر نه-دین محسوب می شود به داخل سپهر دین ترجمه می کند. در طرف مقابل آقامیری خود نیز به وسیله احلام به سپهر موسیقی راه می یابد. در نهایت همخوانی این دو سلبریتی بایکدیگر منجر به انفجار در سپهر نشانه ای می شود.
غلامرضا حداد
چکیده
در عصر انقلاب اطلاعات و ارتباطات، حیات اجتماعی بطور عام و حیات سیاسی بطور خاص، عمیقاً رسانه-ای شده است. در کنار تعابیر متنوعی که تاکنون از این پدیده ارائه شده است، این مقاله بر تعبیری خاص از سیاست رسانهای شده استوار است مبنی بر وضعیتی که در آن، گسترش حضور و نقش رسانهها در حیات سیاسی جوامع، شرایطی را فراهم میآورد که افراد عادی ...
بیشتر
در عصر انقلاب اطلاعات و ارتباطات، حیات اجتماعی بطور عام و حیات سیاسی بطور خاص، عمیقاً رسانه-ای شده است. در کنار تعابیر متنوعی که تاکنون از این پدیده ارائه شده است، این مقاله بر تعبیری خاص از سیاست رسانهای شده استوار است مبنی بر وضعیتی که در آن، گسترش حضور و نقش رسانهها در حیات سیاسی جوامع، شرایطی را فراهم میآورد که افراد عادی امکان کنشگری خاص و فعالانه سیاسی بیابند. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که آیا رسانهای شدن سیاست تمامی جوامع را فارغ از ظرفیتهای خاص و ویژگیهای زمینهای خود به یک شکل متاثر میکند یا پدیدهای زمینهمند است که بروندادهای متفاوت و متنوعی را در محیطهای متفاوت به همراه خواهد داشت. در این راستا دو نمونهی جو لولهکش در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده 2008 و میرزاآقا در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم 1396 به عنوان افرادی عادی که رسانهای شدن سیاست امکان تبدیل آنان به سوژههای کنشگر سیاسی را فراهم آورده موضوع مطالعهای مقایسهای قرار گرفتند. با انتخاب جامعهشناسی فرهنگی به عنوان چارچوب نظری، مقایسهی این دو نمونه در سه شاخص پویائی سوژگی سیاسی، گونهشناسی رسانهها، و ماندگاری سوژگی سیاسی نشان داد که رسانهای شدن سیاست پدیدهای زمینهمند است که در جوامع توسعهیافتهی دموکراتیک، پویائی حداکثری سوژگی سیاسی در بستر تمامی سطوح رسانههای کلانمقیاس، میانمقیاس و خردمقیاس، و با ماندگاری سوژگی بالا را به همراه دارد اما در جوامع درحال توسعه و شبه دموکراسیها، پویائی حداقلی سوژگی سیاسی تنها در سطح رسانههای خردمقیاس و محدود به دورههای برگزاری انتخابات را ممکن مینماید.
راضیه فرشید؛ فائزه سادات بحرالعلومی طباطبائی؛ نصرت ریاحی نیا
چکیده
هدف پژوهش حاضر تحلیل و مقایسه مفاهیم سواد رسانه ای و سواد رایانه ای بر اساس آثار نمایه شده در پایگاه وب آو ساینس است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش شناسی، توصیفی با رویکرد علم سنجی است که در آن از فنون تحلیل شبکه استفاده شده است. جامعه پژوهش تولیدات علمی مرتبط با موضوع سواد رسانه ای و سواد رایانه ای است. یافتههای بدست آمده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تحلیل و مقایسه مفاهیم سواد رسانه ای و سواد رایانه ای بر اساس آثار نمایه شده در پایگاه وب آو ساینس است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش شناسی، توصیفی با رویکرد علم سنجی است که در آن از فنون تحلیل شبکه استفاده شده است. جامعه پژوهش تولیدات علمی مرتبط با موضوع سواد رسانه ای و سواد رایانه ای است. یافتههای بدست آمده حاکی از آن است که در حوزه سواد رسانه ای 1736 اثر و در حوزه سواد رایانه ای 772 اثر نمایه شده است. فدرو در حوزه سواد رسانه و گراسر آ سی بیشترین تولیدات را در حوزه سواد رایانه داشته اند. در میان کشورها، آمریکا در جایگاه اول در دو حوزه قرار گرفته است که در این میان ایران با 11 اثر در جایگاه 31 سواد رایانه و با 8 اثر در جایگاه 19 سواد رسانه قرار گرفته است. واژگان آثار سواد رسانه 9 خوشه و آثار سواد رایانه 6 خوشه را تشکیل دادند. 327 کلیدواژه مشترک در خوشه های موضوعی این دو حوزه وجود دارد که سبب تنها 19 درصد میزان تشابه میان دوحوزه است. همچنین توجه به حوزه سواد رسانه و سواد رایانه بهعنوان یکی از مولفههای جامعه در رشد و ارتقای افراد میتواند نقش بسزایی داشته باشد. در تحلیلها و نتایج پژوهش حاضر پیشنهاداتی برای مدیران و سیاست مداران ارائه گردید تا موضوعات این حوزه بهتر روشن شود و به شکل بهتری برای توسعه آن سرمایه گذاری شود.
حسین سلیمی؛ پیمان وهاب پور
چکیده
توئیتر یکی از رسانههای شبکه اجتماعی است که امکان تعامل گسترده در عرصهٔ جهانی را برای ما فراهم میکند. این رسانه در یک دهه اخیر مورد توجه سیاستمداران و بهویژه دیپلماتها قرار گرفته و محفلی برای انعکاس اولویتها، ارزشها و ایدههای آنان شده است. استفاده از این زیرساخت نوع جدیدی از دیپلماسی را با عنوان «توئیپلماسی» به وجود ...
بیشتر
توئیتر یکی از رسانههای شبکه اجتماعی است که امکان تعامل گسترده در عرصهٔ جهانی را برای ما فراهم میکند. این رسانه در یک دهه اخیر مورد توجه سیاستمداران و بهویژه دیپلماتها قرار گرفته و محفلی برای انعکاس اولویتها، ارزشها و ایدههای آنان شده است. استفاده از این زیرساخت نوع جدیدی از دیپلماسی را با عنوان «توئیپلماسی» به وجود آورده و بیش از 92 درصد از کشورهای عضو سازمان ملل در این رسانه، حساب کاربری دارند و هویت خود و کشورشان را نمایندگی میکنند. در ایران نیز سیاستمداران و دیپلماتها از این قافله عقب نماندهاند و حضور فعالی دارند. این مقاله در تلاش است با استفاده از نظریه امنیت هستی شناختی به بررسی چگونگی بازنمایی هویت و هنجارهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در توئیتر نماید. پرسش اصلی این است که سیاستمدار ایرانی خود را چگونه و با چه روایتی در شبکه اجتماعی توئیتر عرضه میکند؟ بر این اساس محورهای ذیل بهعنوان روایت ایرانی از سیاست خارجی ایران جمعبندی میشوند: 1. ایران؛ امنیت ساز منطقه 2. ایران؛ دولت توسعهگرای اقتصادی 3. ایران؛ پایبند به تعهدات بینالمللی و 4. ایران مستقل. مهمترین ناامن کننده روایت ایرانی از سیاست خارجی نیز ایالاتمتحده آمریکا به نمایندگی توئیتر دونالد ترامپ و نیز رژیم صهیونیستی شناساییشده که کنشگران سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تلاش میکنند در مقابل آن هویت امن و معتبر خویش را بازسازی کرده و قوام بخشند.
فاطمه طاهری
چکیده
سرمایه اجتماعی توسط بانک جهانی به عنوان هنجارهای اجتماعی نهفته در ساختارهای اجتماعی تعریف شده است که نقش هماهنگی اقدامات افراد برای نیل به اهداف را بر عهده دارد. با افزایش ارتباطات الکترونیکی، بستر سرمایه اجتماعی تغییر نموده و دغدغه پژوهشگران را به سمت سرمایه اجتماعی آنلاین پیش برده است. هدف این مقاله واکاوی نظرات مخالف و موافق ...
بیشتر
سرمایه اجتماعی توسط بانک جهانی به عنوان هنجارهای اجتماعی نهفته در ساختارهای اجتماعی تعریف شده است که نقش هماهنگی اقدامات افراد برای نیل به اهداف را بر عهده دارد. با افزایش ارتباطات الکترونیکی، بستر سرمایه اجتماعی تغییر نموده و دغدغه پژوهشگران را به سمت سرمایه اجتماعی آنلاین پیش برده است. هدف این مقاله واکاوی نظرات مخالف و موافق صاحبنظران در ارتباط با ظهور این متغیر میباشد. با توجه به ماهیت مروری مقاله، تعداد 138 مقاله معتبر بینالمللی مورد بررسی اولیه قرار گرفت که با توجه به نامناسب بودن عنوان، چکیده و محتوای 78 مقاله، تعداد 60 مورد برای بررسی نهایی در نظر گرفته شد. مرور این موارد به بررسی مطالعات صورت گرفته در حوزه سرمایه اجتماعی آنلاین و نتایج حاصل از دیدگاه صاحبنظران می-پردازد. نتایج نشان میدهد اگرچه سرمایه اجتماعی آنلاین تا حد زیادی توسط پژوهشگران مورد تایید قرار گرفته است، اما آراء مخالف در این ارتباط نشان میدهند بهرهگیری از سرمایه اجتماعی آنلاین در وضعیت مطلوب نیازمند تقویت مهارتهای ارتباطات الکترونیکی، توسعه پلتفرمهای مختلف و چگونگی استفاده صحیح از انها میباشد. در واقع هنوز بین صاحبنظران، توافق جمعی در ارتباط با وضعیت سرمایه اجتماعی در شبکههای اجتماعی آنلاین وجود ندارد و پژوهشهای بیشتری مورد نیاز است تا وضعیت این مفهوم نو پا را با وضوح بیشتری مورد شناسایی قرار دهد. این مطالعه بعنوان روزنهای برای شروع مطالعات منسجم وضعیت سرمایه اجتماعی در شبکههای اجتماعی و ارتباطات الکترونیکی، اهمیت و ضرورت پژوهشهای کیفی و کمی مختلف در این ارتباط را رهنمون می-شود.
محمدصادق نصراللهی؛ محمد جواد بادین فکر
چکیده
فضای مجازی با محوریت و سکانداری پیامرسانهای اجتماعی، بخش غالب مصرف رسانهای مخاطبان را در عصر حاضر تسخیر کرده است. تحلیل اجمالی الگوی ارتباطی کاربران در پیامرسانهای اجتماعی نشاندهندة استفادة متعارف از ایموجی ها است؛ به طوری که کمتر گفتگوی مجازیای را میتوان یافت که تهی از ایموجی باشد. استفادة نادرست، مبهم و چندگانه از ایموجیها به ...
بیشتر
فضای مجازی با محوریت و سکانداری پیامرسانهای اجتماعی، بخش غالب مصرف رسانهای مخاطبان را در عصر حاضر تسخیر کرده است. تحلیل اجمالی الگوی ارتباطی کاربران در پیامرسانهای اجتماعی نشاندهندة استفادة متعارف از ایموجی ها است؛ به طوری که کمتر گفتگوی مجازیای را میتوان یافت که تهی از ایموجی باشد. استفادة نادرست، مبهم و چندگانه از ایموجیها به ویژه در فرهنگهایی غیر از فرهنگ مولد آنها، این سؤال را در ذهن نگارندگان پرورید که منشأ این پدیده چیست؟ و تفاوت فرهنگی قرارداد کنندة ایموجی و مصرفکنندة آن چگونه در تحقق چنین پدیدهای اثرگذار بوده است؟ در جهت پرداختن به این دغدغه، سؤال اصلی مقاله اینگونه مطرح میشود که مدلولها و مفاهیم صریح و ضمنی ایموجیهای پیامرسانهای اجتماعی چیست و آیا تأثر آنها از نظام فرهنگی و ارزشی جهان غرب قابل اثبات است؟این مقاله با بهرهگیری از روش نشانهشناسی و با استفاده از تکنیک همنشینی و جانشینی، معانی فرهنگی صریح و ضمنی برآمده از ایموجیهای منتخب را (23 ایموجی) در سه بخش خانواده، جنسیت و زبان دست بررسی کرده است. یافتههای این مقاله نشان میدهد که رهیافت فرهنگی حاکم بر ایموجیها، تکثرگرایی و نسبیت فرهنگی برآمده از مدرنیسم و پست مدرنیسم است. طبیعتا این دو رهیافت منجر به بروز پدیدههایی چون خلاء فرهنگی، تفاوت فرهنگی، تضاد فرهنگی، تقابل فرهنگی، ابهام فرهنگی و اشاعة فرهنگی در مصرفکنندگان و مخاطبان شده است. در پایان تأکید مقاله بر اتخاذ رویکرد فعال کشورها در ایجاد ایموجیهای بومی و متناسب با فرهنگ آنها است.
آزاده سالمی؛ هادی خانیکی؛ حبیب صبوری خسروشاهی؛ شهناز هاشمی
چکیده
استفاده بهینه از فناوریهای نوین ارتباطی در عین حالی که نیازمند سواد رسانهایست، ممکن است با بهبود این مهارتها همراه باشد. برای بررسی این موضوع، هدف از این پژوهش، دستیابی به الگویی برای پیشبینی وضعیت سواد رسانهای درحوزه سلامت با توجه به نقش و سهم استفاده کاربران از رسانههای اجتماعی است. منظور از سواد رسانهای سلامت، درک افراد ...
بیشتر
استفاده بهینه از فناوریهای نوین ارتباطی در عین حالی که نیازمند سواد رسانهایست، ممکن است با بهبود این مهارتها همراه باشد. برای بررسی این موضوع، هدف از این پژوهش، دستیابی به الگویی برای پیشبینی وضعیت سواد رسانهای درحوزه سلامت با توجه به نقش و سهم استفاده کاربران از رسانههای اجتماعی است. منظور از سواد رسانهای سلامت، درک افراد از تواناییشان در دسترسی، تحلیل، خلق و انتقال پیامهای ارتباطی در حوزه سلامت از طریق رسانههاست. روش تحقیق، پیمایش و جامعه آماری، شهروندان بزرگسال تهرانی هستند که از اینترنت استفاده میکنند. نمونهگیری به روش خوشهای چندمرحلهای و زمان اجرای پیمایش، اردیبهشت ماه سال 1398 بوده است. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته است که روایی (صوری و سازه) و پایایی (ضریب آلفای کرونباخ 837/0) آن مناسب ارزیابی شده است. بر اساس الگوی تحلیل مسیر، از میان متغیرهای بررسی شده، «رضامندی از کاربرد رسانههای اجتماعی در حوزه سلامت» بیشترین سهم را در پیشبینی تغییرات سواد رسانهای سلامت کاربران اینترنت در تهران دارد و بعد از آن به ترتیب «میزان استفاده از رسانههای اجتماعی»، «سالهای تحصیل»، «پذیرش رسانههای اجتماعی در حوزه سلامت» و «سن» قرار دارند. میتوان نتیجه گرفت با افزایش ضریب نفوذ اینترنت، شکاف دیجیتال بیش از دسترسی و میزان استفاده اعضای جامعه از فناوریهای نوین، در زمینه نحوه بهرهگیری آنان از این رسانهها معنا پیدا میکند. در بین متغیرهای زمینهای، «جنس» نقشی در تبیین سواد رسانهای در حوزه سلامت نداشته است اما «تحصیلات» و «سن» به شکاف دیجیتال در بین گروههای اجتماعی دامن میزنند.
فاطمه نوری راد؛ هادی خانیکی
چکیده
نوجوانان امروز به واسطه حضور دائمی در رسانههای اجتماعی در زیست جهانی زندگی می کنند که بیش از گذشته مرزهایش نامشخص است. رسانه ها و ابزارهای فناورانه ارتباطی مواجهه غیرمستقیم فرهنگ های دیگر را بیش از پیش مهیا کردهاند. و این موقعیت، نوجوان را در شرایطی قرار می دهد که ناچار است درگیر چالشهایی بر سر هویت و تعریف خود شود. هویت شکل گرفته ...
بیشتر
نوجوانان امروز به واسطه حضور دائمی در رسانههای اجتماعی در زیست جهانی زندگی می کنند که بیش از گذشته مرزهایش نامشخص است. رسانه ها و ابزارهای فناورانه ارتباطی مواجهه غیرمستقیم فرهنگ های دیگر را بیش از پیش مهیا کردهاند. و این موقعیت، نوجوان را در شرایطی قرار می دهد که ناچار است درگیر چالشهایی بر سر هویت و تعریف خود شود. هویت شکل گرفته در هر فردی از نوع و سبک خاصی برخوردار است. که تحت عنوان سبک های هویتی نامیده می شود. سبکهای هویتی، همان مقیاس و میزان تمایزی است که می توان در میان افراد قائل شد. در این خصوص، برزونسکی (1992)، سبکهای هویتی را مشتمل بر اطلاعاتی ، هنجاری ، سردرگم و متعهد میداند.به این اعتبار پژوهش حاضر درصدد است رابطه بین نگرش به رسانه های اجتماعی با سبک های هویتی را در نوجوانان 12 تا 18 ساله با روش پیمایش آنلاین و نمونه آماری 1065 نفر بررسی کند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه استاندارد برزونسکی و محقق ساخته است.نتایج پژوهش حاکی از آن است که با توجه به آزمون کولوموگرف – اسمیرنف و سطح معناداری به دست آمده بالای 5/0 داده های پژوهش نرمال و از آزمونهای پارامتریک استفاده شد. با توجه به آزمون همبسنگی پیرسون در سطح معناداری 5/0 بین هویت سردرگم و متعهد و نگرش به رسانه های اجتماعی رابطه معنادار وجود دارد و فرض وجود رابطه بین سبک هویتی اطلاعاتی و هنجاری با نگرش به رسانه های اجتماعی رد شده است.
سام محمدپور؛ یونس شکرخواه
چکیده
کاربرد نظریه برجستهسازی در پنجاهسالگی خود بسیار فراگیرتر از گذشته شده است و امروزه میتوان آن را به دو شاخه اصلی برجستهسازی سنتی و مدرن تقسیم کرد. بر اساس نظریه برجستهسازی، احزاب سیاسی با بهرهگیری از ابزار رسانهای و بازاریابی سیاسی قادرند توجهات را به موضوعات مورد نظر خود معطوف سازند. برای مدتهای طولانی، مفروضات اصلی ...
بیشتر
کاربرد نظریه برجستهسازی در پنجاهسالگی خود بسیار فراگیرتر از گذشته شده است و امروزه میتوان آن را به دو شاخه اصلی برجستهسازی سنتی و مدرن تقسیم کرد. بر اساس نظریه برجستهسازی، احزاب سیاسی با بهرهگیری از ابزار رسانهای و بازاریابی سیاسی قادرند توجهات را به موضوعات مورد نظر خود معطوف سازند. برای مدتهای طولانی، مفروضات اصلی نظریه برجستهسازی حول محور روزنامهها و شبکههای رادیویی و تلویزیونی -به عنوان رسانههای جمعی فراگیر- تنظیم شده بود. با گسترش فناوریهای ارتباطی و ظهور شبکههای اجتماعی، نقش تعیینکننده رسانههای سنتی در انتخابات به چالش کشیده شده است و امروزه احزاب سیاسی به منظور برجستهسازی مواضع و برنامههای خود به دنبال استفاده و حضور هرچه بیشتر در شبکههای اجتماعی هستند. در این راستا، پژوهش حاضر با بهرهمندی از مباحث نظریه برجستهسازی و بررسی رفتار رسانهای احزاب بریتانیایی در دو انتخابات عمومی 2015 و 2017، در صدد پاسخ به این پرسش بود که گرایش احزاب بریتانیا به استفاده از رسانههای مختلف در دو انتخابات مذکور چگونه بوده است. یافتههای پژوهش، با تکیه بر یافتهها و نتایج مهمترین سازمانهای آماری بریتانیا و جهان نشان داد که انتخابات عمومی 2015 و 2017 بریتانیا، به ترتیب نقطه عطف و نقطه اوجی در گرایش احزاب بریتانیایی به شبکههای اجتماعی به عنوان ابزار برجستهسازی در دوران مدرن بوده است. بر این اساس، به نظر میرسد شبکههای اجتماعی با پایان دادن به دههها سلطه روزنامهها و شبکههای تلویزیونی، در حال مطرح شدن به عنوان رسانههای تعیینکننده در کارزارهای انتخاباتی هستند.
سید محمدباقر جعفری؛ علیرضا امیرکبیری؛ حسین امجدی
چکیده
استفاده روزافزون شهروندان از خدمات وب 2.0 و رسانههای اجتماعی که اکثراً هم بومی نیستند لزوم تلاش دولت برای ورود به عرصۀ خدماترسانی از طریق ابزار رسانه های اجتماعی را جدیتر مینماید. در این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سؤالات هستیم که اگر دولت بخواهد برای خدماترسانی از طریق ابزار رسانه های اجتماعی عمل نماید، اولاً چه ...
بیشتر
استفاده روزافزون شهروندان از خدمات وب 2.0 و رسانههای اجتماعی که اکثراً هم بومی نیستند لزوم تلاش دولت برای ورود به عرصۀ خدماترسانی از طریق ابزار رسانه های اجتماعی را جدیتر مینماید. در این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سؤالات هستیم که اگر دولت بخواهد برای خدماترسانی از طریق ابزار رسانه های اجتماعی عمل نماید، اولاً چه مجموعه عوامل تأثیرگذاری وجود خواهد داشت و دوماً کدامیک از این عوامل پیشران و کدامیک بهعنوان عامل پیشگیر در مسیر حرکت دولت عمل خواهند نمود. برای انجام این پژوهش، از روش فراترکیب استفاده به عملآورده شده است. برای دستیابی به تعداد مقالات مناسب بررسی، از روش 7 مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شد. نهایتاً تعداد 39 مقاله موردبررسی واقع شد. برای ارزیابی کیفیت 39 منبع نهایی از ابزار گلین استفاده شد. تمام 39 منبع نهایی توانستند نمره بالای 75 درصد را کسب نمایند. بررسی این مقالات از طریق روش فراترکیب نهایتاً ما را به شناسایی 4 عامل، مدیریتی، سازمانی، انسانی و زیرساختی رهنمون شد. هرکدام از این عوامل شامل زیرعامل هایی هستند که با توجه به ادبیاتِ موردبررسی بهعنوان پیشران و یا پیشگیر بر سر راه استفاده دولت از رسانه های اجتماعی برای خدماترسانی، عمل میکنند. برای تعین پاسخ به نوع تأثیر عامل (پیشران بودن و یا پیشگیر بودن) با توجه به متن پژوهش ها و همینطور محدودیت های موجود در کشور از این منظر، تصمیم گیری شد.
حسین کرمانی؛ مرضیه ادهم؛ امیرعلی تفرشی
چکیده
هدف این مقاله، ارائه یک رهیافت جامع و دقیق برای انجام تحقیقات اجتماعی در توئیتر است. توئیتر در سالهای اخیر به رسانهای محبوب در بین کاربران تبدیل شده اما مسائل روش شناختی تحقیق در رسانههای اجتماعی در ایران به موازات گسترش استفاده از این رسانهها توسعه نیافته است. این در حالیاست که نبود یک رهیافت نظاممند میتواند به تشتت نظری ...
بیشتر
هدف این مقاله، ارائه یک رهیافت جامع و دقیق برای انجام تحقیقات اجتماعی در توئیتر است. توئیتر در سالهای اخیر به رسانهای محبوب در بین کاربران تبدیل شده اما مسائل روش شناختی تحقیق در رسانههای اجتماعی در ایران به موازات گسترش استفاده از این رسانهها توسعه نیافته است. این در حالیاست که نبود یک رهیافت نظاممند میتواند به تشتت نظری و روشی و در نهایت عدم اعتبار یافتهها در تحقیقات روی توئیتر فارسی بیانجامد. ما در این تحقیق با ترکیب سه روش تحلیل شبکه اجتماعی، تحلیل محتوای مردمنگارانه و تحلیل گفتمان انتقادی رسانههای اجتماعی تلاش میکنیم این خلا را رفع کنیم. رهیافت ارائه شده شامل تمامی مراحل انجام یک تحقیق از انتخاب بازه زمانی گردآوری دادهها تا تحلیلهای آماری و نهایی است. این رهیافت برخلاف رهیافتهای موجود، کاربر و محتوا (توئیت) را بطور همزمان در نظر گرفته و تحلیل میکند. همچنین راهکارهایی برای کدگذاری کاربرها و شناسایی ویژگیهای جمعیت شناختی آنها و توئیتها ارائه میکند که می تواند مبنایی برای انجام تحقیقات بعدی باشد.
امیرحسین عالمی؛ سید نورالدین رضوی زاده
چکیده
شبکههای اجتماعی امروز یکی از اصلیترین محیطها برای بروز احساسات و همینطور تأثیرپذیری در مواجه با اخبار و معضلات اجتماعی هستند. ازاینرو شناخت این محیط برای فهم رفتار کاربران و شناخت نقش فضای مجازی بسیار پراهمیت است. در تحقیق پیشرو، اینستاگرام بهعنوان یکی از شبکههای اجتماعی مهم در بین کاربران فارسیزبان (ازلحاظ تعداد ...
بیشتر
شبکههای اجتماعی امروز یکی از اصلیترین محیطها برای بروز احساسات و همینطور تأثیرپذیری در مواجه با اخبار و معضلات اجتماعی هستند. ازاینرو شناخت این محیط برای فهم رفتار کاربران و شناخت نقش فضای مجازی بسیار پراهمیت است. در تحقیق پیشرو، اینستاگرام بهعنوان یکی از شبکههای اجتماعی مهم در بین کاربران فارسیزبان (ازلحاظ تعداد کاربران) برای تحقیق انتخاب شد تا معضل اجتماعی خشونت خانگی علیه زنان بهعنوان یکی از سوژههای مهمی که افکار عمومی را در سالهای اخیر تحت تأثیر قرار داده است موردبررسی قرار گیرد. در این تحقیق موضوع قتل شرافتی (قتل رومینا اشرفی) بهعنوان یکی از حادترین اشکال خشونت خانگی بهطور هدفمند برای مطالعه انتخاب شد و با تحلیل هشتگ #رومینا_اشرفی در اینستاگرام بخش عمدهای از محتوای بهکاررفته در این شبکه اجتماعی که مرتبط با حادثه بودند استخراج شد. از میان ۴۵.۸ هزار پست 33 هزار و 740 پست بر اساس بیشترین بازدید و بیشترین مشارکت نمونهگیری شد. سپس خط زمانی تولید محتوا در اینستاگرام استخراج گردید و با استفاده از هشتگهای مشابه، محتوای منتشرشده نیز محوربندی گردید. در ادامه پستهای برتر و پربازدیدترین و پر مشارکتترین محتوا و کاربران شناسایی شدند. درنهایت با رویکرد نتنوگرافی کامنتهای پر بازدیدترین پست منتشرشده با هشتک مذکور تحلیل و دستهبندی گردید. این مطالعه نشان داد که کاربران در مواجه با حوادث اینچنینی چه رویکرد و چه رفتاری را بیشتر بروز میدهند.
علی اصغر کیاء؛ مرسده نیک بخش
چکیده
این پژوهش درصدد «شناسایی چیستی و چرایی رفتار ارتباطی کاربران ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام» از رهگذر تعاملات درونشبکهای و بازنمود زندگی روزمره کاربران در محیط شبکه، با استفاده از روش نتنوگرافی یا مردمنگاری بوده است. هدف اصلی پژوهش، «گونهشناسی از الگوهای فرهنگی رایج در کنشهای کاربران اینستاگرام» بوده و در ...
بیشتر
این پژوهش درصدد «شناسایی چیستی و چرایی رفتار ارتباطی کاربران ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام» از رهگذر تعاملات درونشبکهای و بازنمود زندگی روزمره کاربران در محیط شبکه، با استفاده از روش نتنوگرافی یا مردمنگاری بوده است. هدف اصلی پژوهش، «گونهشناسی از الگوهای فرهنگی رایج در کنشهای کاربران اینستاگرام» بوده و در این مسیر، «شناسایی انگیزهها و دلایل کنشهای کاربران» بهعنوان هدف فرعی مد نظر قرار گرفته است.در گردآوری دادهها و توصیف و تحلیل یافتهها، از مواضع نظری در سنت تعاملگرایی نمادین و روششناسی مردمنگارانه پیروی شده است.تحلیل یافتهها حاکی از آن است که صاحبان صفحههای زندگی روزمره اینستاگرام در خودبیانگری، تصویری ایدهآل از سبک زندگی، موقعیت و شخصیت خود ارائه دادهاند که در بعد مادی به مصرفگرایی به عنوان نماد ارزشی طبقه مرفه و در بعد معنوی به درهمآمیختگی سبکهای دستیابی به رضایت درونی اشاره داشته است. درمجموع به نظر میرسد مهمترین انگیزه کاربران در ایدهآلسازی، جستجوی ایدهآلها در فضای مجازی به دلیل ناکارآمدی یا بازدارندگی شرایط سیاسی و اجتماعی فضای واقعی است. همزمان با فردگرایی تشدید شده ناشی از ایدهآلسازی در خودبیانگری کاربران و فردگرایی تضعیف شده ناشی از الزامات حضور شبکهای در تعاملات کاربران مواجه هستیم. بهطوریکه رفتارهای کاربران در برخی زمینههای تعاملی بر خودمداری دلالت داشته و در برخی دیگر از زمینهها حاکی از جمعگرایی است.
طاهر روشندل اربطانی؛ سعیدرضا عاملی؛ مجتبی حاجی جعفری
چکیده
مقاله حاضر باهدف امکانسنجی کاربست محتوای کاربرساخته بهعنوان گونه محتوایی غالب و در حال رشد فزاینده در فضای مجازی در فرآیندهای بازاریابی محتوایی و احصای الگوی این کاربست است. مسئله اساسی این پژوهش آن است که چگونه و بر اساس چه الگویی میتوان محتوای کار برساخته را در فرآیند بازاریابی محتوایی استفاده کرد؟ این مطالعه به نوع خاصی از ...
بیشتر
مقاله حاضر باهدف امکانسنجی کاربست محتوای کاربرساخته بهعنوان گونه محتوایی غالب و در حال رشد فزاینده در فضای مجازی در فرآیندهای بازاریابی محتوایی و احصای الگوی این کاربست است. مسئله اساسی این پژوهش آن است که چگونه و بر اساس چه الگویی میتوان محتوای کار برساخته را در فرآیند بازاریابی محتوایی استفاده کرد؟ این مطالعه به نوع خاصی از محتوای کار برساخته یعنی نظرات کاربران در محیطهای شبکههای اجتماعی فضای مجازی توجه دارد. روش اجرای این پژوهش مبتنی بر روش نظریه داده بنیاد با رویکرد گلیزری[1] است. نظرات موجود در وبگاه دیجیکالا با استفاده از نمونههایی که کفایت نظری لازم برای روش نظریه داده بنیاد فراهم کند، احصاء شدند و دادههای بهدستآمده مبتنی بر مراحل کدگذاری چهار مرحلهای نظریه داده بنیاد تحلیل شدند تا به قضایای نظری مطلوب دست پیدا کنیم. در پایان مبتنی بر فرآیندهای پنج مرحلهای تدوینشده، که عبارتند از: طراحی و برنامهریزی برای بازاریابی محتوایی؛ تولید و تصدی محتوای مرتبط با طراحی و برنامهریزی بازاریابی محتوایی؛ دروازهبانی و توزیع محتوای تولیدی و تحت تصدی؛ ارتباط و درگیری با مخاطب/مشتری بازاریابی محتوایی و سنجش راهبرد بازاریابی محتوایی، به تحلیل یافتههای حاصل از نظرات کاربرساخته پرداخته شد. بنابراین حجم از دادهها و یافتههای ناشی از تحلیل آنها میتوان گفت که نظرات کاربرساخته موجود در فروشگاه آنلاین در چهار گروه قابلشناسایی هستند که عبارتند از: نظرات محصولگرایانه، نظرات راهنما، نظرات تجاری و نظرات روایی که الگوی کاربست آنها در فرآیندهای ذکرشده در جمعبندی مطرحشده است. [1]. Galsserian Approach
غلامرضا کمری؛ عباس اسدی؛ امیرحسام اسحاقی
چکیده
شبکه های اجتماعی (پلتفرم های موبایلی) شبکه ی ارتباطی فراگیر و غیر رسمی است از این رو بستر مناسبی برای تولید و انتشار قابل توجهی از شایعه می باشد که اثرات منفی بسیاری بر جامعه می گذارد. شناخت علل و چگونگی تشکیل وکسترش این پدیده ناهنجار ارتباطات مجازی در کاهش و منترل آن کارساز است.از این رو این تحقیق با هدف شناخت قالب های رایج شایعه و گفتمان ...
بیشتر
شبکه های اجتماعی (پلتفرم های موبایلی) شبکه ی ارتباطی فراگیر و غیر رسمی است از این رو بستر مناسبی برای تولید و انتشار قابل توجهی از شایعه می باشد که اثرات منفی بسیاری بر جامعه می گذارد. شناخت علل و چگونگی تشکیل وکسترش این پدیده ناهنجار ارتباطات مجازی در کاهش و منترل آن کارساز است.از این رو این تحقیق با هدف شناخت قالب های رایج شایعه و گفتمان شناسی آن در فضای مجازی انجام گرفت. روش تحقیق کیفی و از نوع تحلیل مضمون است. جامعه آماری مطالعات و تحقیقات اخیر در حوزه شایعه و فضای مجازیست که پس از تجزیه و تحلیل 30 داده ی علمی(مقاله، پایان نامه و طرح تحقیقاتی)، نتایج نشان داد: در رابطه با گفتمان و قالب سه مولفه اصلی : ساختارگفتمان – قالب و زمینه در تولید اغلب شایعات مشابه هستند و در ادامه نتایج به ترتیب زیر مقوله های؛ محتوای تغییر پذیر، باور پذیر بودن، گفتارعامیانه، بدون سند و غیر علمی بودن، نامشخص ، ابهام و اغراق آمیز بودن، گفتارآتشین و تلقین فاجعه ، قالب حقیقت جویی، انتقادی، آزادی خواهی، حقوق بشری، هیجانی و پیشگویانه همچنین موضوعات خاص، اجتماعی– مدنی، سیاسی و امنیتی در رابطه با «قالب های رایج و نوع گفتمان شایعه سازی در فضای مجازی» استخراج شد.
اردشیر زابلیزاده؛ سید ندا موسوی
چکیده
استعاره در زبانشناسی شناختی، تعریفی کاملاً متفاوت از تعریف ادبی آن دارد و به نوعی، تار و پود تفکر و شناخت انسان را میسازد. در این تحقیق به ضرورت بررسی استعارههای به کار گرفته شده در گفتمانهای خبری پرداخته شده است. تحقیق بر مبنای ارائه و توضیح مثالهایی از استعارههای مورد استفاده در گفتمانهای بینالمللی است که منجر به ...
بیشتر
استعاره در زبانشناسی شناختی، تعریفی کاملاً متفاوت از تعریف ادبی آن دارد و به نوعی، تار و پود تفکر و شناخت انسان را میسازد. در این تحقیق به ضرورت بررسی استعارههای به کار گرفته شده در گفتمانهای خبری پرداخته شده است. تحقیق بر مبنای ارائه و توضیح مثالهایی از استعارههای مورد استفاده در گفتمانهای بینالمللی است که منجر به ایجاد فضای ذهنی از پیش طراحی شدهای در ذهن افراد میشود. مسئلة اصلی این پژوهش، بررسی نقش استعاره در گفتمان خبری رسانههای بینالمللی است و اینکه استفاده از استعاره چگونه به انسجام گفتمانی کمک میکند و مخفیگاه ایدئولوژی میشود. پس از روشن شدن این بعد از کارکرد استعاره، در مرحلة بعد به بررسی راهکارهای عملی پرداخته خواهد شد که میتوان از آنها در تولید متون خبری بهره گرفت. از تفکر استعاری نمیتوان اجتناب کرد، به خصوص در موضوعات پیچیده و انتزاعی نظیر سیاست خارجی. از آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت که توجه به استعارهها در خدمت کشف واقعیت خواهد بود.
عبدالله بیچرانلو
چکیده
مسئله اصلی پژوهش پیش رو این است که در میدان رقابت تلویزیونهای ماهوارهای با شبکههای تلویزیونی داخلی، بخشی از مخاطبان ایرانی، از تلویزیونهای داخلی روگردان شده و به رقیب رو آوردهاند. ازاینرو، به مطالعه ویژگیهای برنامهها و شیوههای تعامل مهمترین شبکههای تلویزیونی ماهوارهای فارسیزبان سرگرمیمحور با مخاطبان- که ...
بیشتر
مسئله اصلی پژوهش پیش رو این است که در میدان رقابت تلویزیونهای ماهوارهای با شبکههای تلویزیونی داخلی، بخشی از مخاطبان ایرانی، از تلویزیونهای داخلی روگردان شده و به رقیب رو آوردهاند. ازاینرو، به مطالعه ویژگیهای برنامهها و شیوههای تعامل مهمترین شبکههای تلویزیونی ماهوارهای فارسیزبان سرگرمیمحور با مخاطبان- که منجر به توفیق نسبی آنها در جذب مخاطب شده - پرداخته شده است تا علل این توفیق، واکاوی شود. با در نظر گرفتن مسئله پژوهش، این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که مهمترین شبکههای تلویزیونی ماهوارهای فارسیزبان سرگرمیمحور از چه روشهایی برای جذب مخاطب بهره میگیرند؟ در این تحقیق با مشاهده پیوسته شبکههای تلویزیونی ماهوارهای در مدت اجرای تحقیق (حدود یک سال)، ضبط و تحلیل محتوای کیفی آنها، توصیفی از وضع موجود این شبکهها و رویکردهایی که در قبال مخاطبان خود اتخاذ کردهاند، ارائهشده است. با استفاده از تحلیل محتوای کیفی (تحلیل کنداکتور، موسیقی، ولهها، آنونسها، تعامل مجریان با مخاطبان، موضوع و محتوای برنامههای ترکیبی، و...)، برنامههای سه شبکه تلویزیونی ماهوارهای که در دوره اجرای این مطالعه، از پرمخاطبترین شبکهها بودهاند یعنی شبکههای «من و تو 1»، «جِم[1]» و «تری ای فمیلی[2]»، مطالعه و درباره شیوههای گوناگون جذب مخاطب در این شبکهها یا دلایل اقبال به برنامههای آنها تأمل شد. این شبکهها با روشهای متعددی برای جلب مخاطبان تلاش کردهاند که مهمترین آنها عبارتند از: 1. تمرکز بر سرگرمی 2. بهرهگیری از زیباییهای ساختاری 3. تمرکز بر حضور پررنگ زنان در برنامهها 4. تمرکز بر حل مسائل و پاسخگویی به نیازهای مخاطبان 5. تمرکز بر فرهنگ و تولیدات هنری عامهپسند 6. مدیریت کنداکتور (برنامهریزی پخش) مناسب. [1]. GEM [2]. AAA Family
مرتضی نورمحمدی
چکیده
رسانههای نوین یک اصطلاح فراگیر است که اشاره به ابزارهای رسانهای دارد که به شیوههای تعاملی و مشارکتی بهکار گرفته میشود. حضور و تاثیرگذاری رسانههای نوین در تمامی ابعاد حیات بشری اعم از سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در سطح روابط فروملی، ملی و بینالمللی بهطور روزافزون در حال گسترش است. این فناوریها، همراه با رشد روزافزون شرکتهای ...
بیشتر
رسانههای نوین یک اصطلاح فراگیر است که اشاره به ابزارهای رسانهای دارد که به شیوههای تعاملی و مشارکتی بهکار گرفته میشود. حضور و تاثیرگذاری رسانههای نوین در تمامی ابعاد حیات بشری اعم از سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در سطح روابط فروملی، ملی و بینالمللی بهطور روزافزون در حال گسترش است. این فناوریها، همراه با رشد روزافزون شرکتهای چندملیتی، سازمانهای بیندولتی و بازیگران غیردولتی، یک جهان بدون مرز را ایجاد کرده است و نظام دولت ـ ملت را بیاعتبار ساخته است. با وجود ادبیات گسترده پیرامون نقش رسانههای نوین در اهداف خرابکارانه(تروریسم، جرم)، نقش رسانههای نوین در صلحسازی و حلوفصل منازعات کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در همین راستا، این پژوهش به بررسی نقشی که رسانههای نوین میتوانند در حلوفصل منازعات و برقراری صلح ایفا کنند، میپردازد. برهمین اساس، سوال پژوهش حاضر این است که رسانههای نوین چگونه میتوانند در حلوفصل منازعات و برقراری صلح نقشآفرینی کنند؟ فرضیة پژوهش این است که رسانههای نوین از طریق تغییر ایستارهای افراد و بازسازی اعتماد، توانمندسازی گروههای اجتماعی و تنوعبخشی مجاری ارتباطی میتوانند بسترهای دموکراتیک حلوفصل منازعات و برقراری صلح را تقویت کنند. روش پژوهش، توضیحی ـ تبیینی است.