دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات رسانههای نوین2538-22093920170522Study of Parental Mediation Strategies in Childrens' Game playing: Necessity of Game Rating Systemsمطالعه ابعاد نظارت والدین بر مصرف بازیهای ویدئویی فرزندان و ضرورت ایجاد نظام رتبهبندی129737410.22054/cs.2017.18630.158FAمقدادمهرابیپژوهشگر پسادکتری ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهرانعلیرضادهقاندانشیار ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهرانJournal Article20170130The purpose of this research was to study the significance of creating video game<br />rating system from Iranian parents’ point of view. To study this significance, we<br />studied extensions of governmental mediation in video game reproduction and<br />distribution. We also explored the extent of parental supervision on children video<br />game behavior. Through in-depth interview from 5 parents we extracted common<br />categories of parental mediation pattern, parents’ point of view toward video game<br />rating system, and parents’ point of view toward game effects. Based on extracted<br />common categories and literature in parental studies we surveyed 230 parents.<br />One of main results of this study proves that from Iranian parents’ point of view, it<br />is highly essential to create video game rating system. However, they were also<br />concerned with objectivity during formation of any video game rating system. There<br />is some incongruence between governmental mediation and parents’ expectations to<br />be informed on how to mediate in their children’s video game behavior.<br />Due to lack of various mediation mechanisms in Iran, limiting time spent on games<br />is the most common pattern in parental mediation. Enthusiastic parental category in<br />point of view toward video game rating system is also popular. Most Iranian parents<br />have a negative view toward video game effects on their children. They also believe<br />in the strictest way to prevent all their young children from accessing games with<br />higher age label.هدف از این پژوهش مطالعه ضرورت ایجاد نظام رتبهبندی از دید والدین است. در مطالعه این ضرورت، ابعاد نظارت والدین بر رفتار بازی فرزندان را نیز مورد مطالعه قرار دادیم. با روش تحقیق کیفی مصاحبه عمیق مقولههای مشترک مربوط به الگوهای نظارت، انواع والدین بر اساس دیدگاه نسبت به نظام رتبهبندی و بازی فرزندان و دیدگاه نسبت به تأثیرات بازیها را شناسایی کردیم. با کمک ادبیات تحقیق و مقولههای استخراج شده رواج هر مقوله را در پیمایشی از 230 پدر و مادر مطالعه کردیم.
مهمترین نتایج تحقیق بیانگر آن است که الگوی نظارت محدودکننده زمانی به دلیل عدم وجود مکانیسمهای دیگر نظارت در ایران، رایجتر است. در مقایسه با دیگر مقولههای مربوط به دیدگاه نسبت به نظام رتبهبندی، مقوله والدین مشتاق کسب آگاهی نسبت به شیوههای نظارت بر رفتار بازی فرزندان رایجتر است. اغلب والدین نسبت به تأثیر بازیها بر فرزندان خود دیدگاه کاملاً منفی دارند. تحلیل رابطه بین دادههای پیمایش نشان میدهد هر چه سن فرزندان کمتر باشد میزان نظارت والدین بر انجام بازیهای ویدئویی فرزندان و اهمیت ایجاد نظام رتبهبندی از نظر آنها افزایش مییابد.دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات رسانههای نوین2538-22093920170522Media Literacy Education in Cyberspace
A case study of Canadian website “Media Smarts” and Iranian website “Media Literacy”آموزش سواد رسانهای در فضای مجازی (مقایسه وبسایت مدیااسمارتس کانادا و وبسایت سواد رسانهای ایران)3176737510.22054/cs.2017.9241.25FAعلیرضاحسینی پاکدهیاستادیار ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائیحسنیه الساداتشبیریکارشناس ارشد علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20170311In different countries, media literacy education methods and success rates differ. For example, Canada, with its profound history in media literacy education, is the most successful country in the world, but despite widespread importance of media in Iran, media literacy education in this country is relatively new.The present study compared performance of a model country in teaching media literacy (Canada) with a country new on this way (Iran). Therefore, the performance of Canadian Media Awareness Network that provides media literacy education via “Media Smarts Website” and Iranian “Media Literacy Website”, the only Persian website providing media literacy education, were compared using “content analysis" method. The main results are as follows: majority of the contents in Iranian Website were "informative" and "alarming", but most of the contacts in Canadian Website had features of a real “educational sources. Canadian Website developed educational contents using the theories proposed by media literacy experts; While Iranian website has not used these valuable sources.روشها و میزان موفقیت آموزش سواد رسانهای در کشورهای مختلف، متفاوت است؛ برای مثال کشوری چون کانادا باسابقهای طولانی در آموزش سواد رسانهای، یکی از موفقترینهای این حوزه در جهان است. اما آموزش سواد رسانهای در ایران با وجود فراگیری رسانهها در کشور، پدیدهای نسبتاً نوظهور محسوب میشود. این پژوهش باهدف مقایسه عملکرد یک کشور الگو در آموزش سواد رسانهای (کانادا) با کشوری نوپا در این راه (ایران) انجام شد. به همین منظور، عملکرد شبکه آگاهی رسانهای کانادا که از طریق «وبسایت مدیااسمارتس» به آموزش سواد رسانهای میپردازد و «وبسایت سواد رسانهای» ایران که تا امروز، تنها نمونه فارسی آموزش سواد رسانهای در فضای مجازی بوده است، با روش «تحلیل محتوا» مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. از مهمترین یافتههای پژوهش میتوان به این موارد اشاره کرد: در وبسایت کانادایی بیشترِ مطالب دارای ویژگیهای یک متن «آموزشی» هستند اما محتواهای سایت ایرانی در حد ارائه «اطلاعات عمومی» درباره سواد رسانهای و تأکید بر ضرورت و اهمیت فراگیری آن محدود شده است. در دو وبسایت مورد بررسی، اطلاعرسانی و آموزش درباره سواد رسانهای بیشتر بر محفوظ ماندن از «مخاطرات» و «پیامدهای منفی» رسانهها تمرکز دارد تا توجه به بهرهمندی از «مزایا» و «پیامدهای مثبت» رسانهها. همچنین با توجه به تقسیمبندی توانمندی سواد رسانهای به دو حوزه «دانش» و «مهارت» در هر دو وبسایت بیشتر به حوزه «دانش» توجه شده است و درنهایت، وبسایت کانادایی در تدوین مطالب آموزشی از نظریههای متخصصان سواد رسانهای بهره گرفته بود؛ موضوعی که در مطالب وبسایت ایرانی کمتر دیده شد<strong>.</strong>دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات رسانههای نوین2538-22093920170522Scenarios for Iran’s Cyberspace Issues in 1395shسناریوهای مسائل فضای مجازی ایران در سال ۱۳۹۵77117737610.22054/cs.2017.12820.76FAمحمد مهدیمولاییدانشجوی دکتری علوم ارتباطات، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهرانحامدطالبیانمربی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، و دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه خوارزمیحمیدعابدیدانشجوی دکتری علوم ارتباطات، دانشکده علوم ارتباطات، دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20170203In this article, we will present some scenarios for Iran’s cyberspace issues in 1395sh (equal 20 March 2016 – 20 March 2017 in Gregorian calendar). Scanning of Iran’s environment, showed 195 variables have higher priority than average. These variables are recognized by gathering data from different methods and getting expert viewpoints in various fields, in '1395sh Iran’ Futures Studies’ project. Among them there are seven variables defined in cyberspace and some other variables set in relation with cyberspace. In this article, we constructed seven hypotheses for Iran, based on seven key variables and other related variables, then, probabilistic cross impact analysis method is used to create scenarios. To do so, we measured the occurrence probability of each hypothesis by expert opinion firstly, and we estimate the cross impact of each hypothesis on others in the condition of occurrence or failure secondly, until conditional probability matrixes are formed. To analysis of data, ‘Smic-Prob Expert’ software which is a tool in French school of strategic foresight (La Prospective) is used. 64 possible scenarios for Iran’s cyberspace along with occurrence probability of each are estimated with software. The Findings indicate that scenarios based on status quo with the most probabilities do not draw a desirable future for Iran’s cyberspace in forthcoming year.در این مقاله با استفاده از روش تحلیل احتمالاتی اثرات متقابل، سناریوهایی را برای مسائل فضای مجازی ایران در سال ۱۳۹۵ ارائه خواهیم کرد. در پژوهش سالانه «آیندهپژوهی ایران ۱۳۹۵» با پویش و پایش محیط ایران و از طریق روشهای متفاوت گردآوری داده و اخذ نظرات خبرگان و کارشناسان حوزههای مختلف، تعداد 195 متغیر مشخص شده که برای ایران در سال ۱۳۹۵ دارای اهمیت متوسط به بالا هستند. از میان این متغیرها، تعداد هفت مورد در حوزه فضای مجازی تعریف میشوند و برخی دیگر از متغیرها نیز در ارتباط با فضای مجازی قرار داشتند. در این مقاله با مبنا قرار دادن هفت متغیر اصلی و سایر متغیرهای مرتبط، شش گمانه برای فضای مجازی ایران در سال ۱۳۹۵ برساختهایم. سپس از روش تحلیل احتمالاتی اثرات متقابل برای ساخت سناریوها استفاده شده است. بدین منظور ابتدا احتمال وقوع هر یک از گمانهها با نظر خبرگان تخمین زده شده، پسازآن اثرات متقابل وقوع یا عدم وقوع هر یک از گمانهها بر یکدیگر را نیز تخمین زدهایم تا ماتریسهای احتمالات شرطی این شش گمانه شکل بگیرد. برای تحلیل دادهها از نرمافزار Smic-Prob Expert که یکی از ابزارهای آیندهنگاری راهبردی مکتب فرانسوی (لا پراسپکتیو) است استفاده شده است. از طریق نرمافزار، موقعیت ۶۴ سناریوی ممکن برای فضای مجازی ایران در سال ۱۳۹۵ به همراه تخمین احتمال هرکدام محاسبه شده است. نتایج نشان داد سناریوهای دارای بیشترین احتمال که مبتنی بر تداوم وضعیت کنونی هستند، آینده مطلوبی برای فضای مجازی ایران در سال پیش رو ترسیم نمیکنند.دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات رسانههای نوین2538-22093920170522The Representation of the National Information Network in Overseas Mediaبازنمایی «شبکه ملی اطلاعات» در رسانههای برونمرزی120161737710.22054/cs.2017.13156.143FAمحمدساجدهاشمیدانشجوی دکتری فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع)محمدهادیهمایوندانشیار و عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسلامی، فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع)Journal Article20170219The National Information Network (NIN) in Iran as the communication infrastructure of the national cyberspace is an ongoing project that has been a subject of media attention including some foreign media agencies in recent years. Since the media representations in this regard can be effective on public opinion orientations about the nature of the national information network, the representation of the project in some Persian and non-persian overseas media that have been selected by theoretical sampling has been studied using qualitative content analysis. Accordingly key statements arised from the selected texts have been summarized as far as possible and analyzed as the themes. Finally, six categories and eleven sub-categories were derived from the themes. Main categories include: Ambiguity in relationship between national information network and global Internet; Iran’s Authoritarian and totalitarian approach to the cyberspase by establishing the national information network; Iran’s demagogic propaganda about the national information network; Public concern over the implementation of the project; Costly process of launching the project and financial corruption of its implementers; and Iran’s inability to launch the national information network because of some social barriers and consequences.شبکه ملی اطلاعات بعنوان زیرساخت ارتباطی فضای مجازی کشور، پروژهای در دست اجرا است که در مقاطع مختلف مورد توجه رسانهها ازجمله رسانههای خارجی قرار گرفته است. ازآنجاییکه بازنماییهای رسانهای در این خصوص میتواند در جهتگیری افکار عمومی نسبت به ماهیت شبکه ملی اطلاعات مؤثر واقع شود، در این پژوهش بازنمایی این طرح در برخی رسانههای برونمرزی (بیبیسی فارسی، دویچهوله فارسی، رادیو فردا، رادیو زمانه، سیانان، الجزیره، گاردین و واشنگتنپست) را که بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند، به روش تحلیل محتوای کیفی مورد مطالعه قرار دادهایم. بر این اساس، گزارههای کلیدی برآمده از متون برگزیده تا جای ممکن خلاصه شده و بهصورت مضامین منتزع شده از متن مورد تحلیل قرار گرفتند؛ و در نهایت شش مقوله اصلی و یازده مقوله فرعی از دل این مضامین استنتاج گردیدند. مقولههای اصلی عبارتند از: مبهم بودن نسبت شبکه ملی اطلاعات با اینترنت جهانی، اقتدارگرایی و تمامیتخواهی جمهوری اسلامی در فضای مجازی با راهاندازی شبکه ملی اطلاعات، عوامفریبانه بودن تبلیغات جمهوری اسلامی درباره این شبکه، نگرانی همگانی از اجرای این پروژه، فرایند پرهزینه اجرای این طرح و فساد مالی مجریان آن، و عدم امکان راهاندازی شبکه ملی اطلاعات به دلیل موانع و تبعات اجتماعی آن.دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات رسانههای نوین2538-22093920170522Principles for filtering news websitesاصول پالایش (فیلترینگ) پایگاههای اطلاعرسانی اینترنتی164194737810.22054/cs.2017.10650.39FAحامدبابازاده مقدمدانشجو دکتری حقوق بین الملل عمومی دانشگاه علوم و تحقیقات تهرانعباساسدیدانشیار گروه روزنامه نگاری دانشگاه علامه طباطبائی0000-0003-3720-7411Journal Article20170205The internet is an important tool to support the right to freedom of expression; through facilitating publication, search, and access to information, it has prepared the ground for the application of this fundamental right. Today, there is no doubt that the development of the Internet and the continued application of the new communication tool requires a developed and coherent legal system. In addition to supporting the fundamental freedoms of media, and avoiding possible abuses of this freedom, the expected legal system should be able to ensure cheap, sustainable and secure access to the media. This paper attempts to examine and study the most important issues of the legal system of news websites, including the regulations around such issues as establishment, monitoring, assessment, as well as blocking. The results of the study shows how despite the effective measure, the existing legal system for news websites is not efficient and cannot meet the current needs.امروزهتردیدی وجود ندارد که توسعه و گسترش اینترنت و همچنین بهرهمندی از این ابزار نوین ارتباطی، نیازمند یک نظام حقوقی مدون و منسجم است. نظام حقوقی مورد نظر باید بتواند ضمن تأمین آزادی این رسانه نوین، مانع سوءاستفاده احتمالی از آزادی بیانشده و به مردم اطمینان دهد که دسترسی و استفاده آنها از رسانههای اینترنتی ارزان، امن و پایدار خواهد بود. در بین رسانههای اینترنتی، پایگاههای اطلاعرسانی یا همان سایتهای خبری به لحاظ نقش و تأثیری که بر تأمین حق آزادی بیان دارند، شاید بیش از سایر این رسانهها نیاز به نظام حقوقی مدون و منسجم دارند.<br /> در این مقاله تلاش شده تا با توجه به اهمیت پالایش پایگاههای اطلاعرسانی اینترنتی، اصولی برای پالایش صحیح و قانونمند این رسانههای نوین ارائه گردد. به همین منظور اصول هفتگانه آزادی اینترنت، مداخله حداقلی دولتها، قانونمندی، شفافیت، امکان دادخواهی، هوشمندی و آموزش بر مبنای اسناد حقوق بشری، مصوبات یونسکو و توصیهنامههای شورای اروپا و همچنین تجربیات کشورهای پیشرو در زمینه حقوق ارتباطات شناسایی و مورد نقد و بررسی قرار گرفتهاند.دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات رسانههای نوین2538-22093920170522The Effect of virtual communications on collective alienation in Mashad Cityآثار ارتباطات مجازی بر بیگانگی جمعی (مورد مطالعه: شهر مشهد)195219737910.22054/cs.2017.15473.106FAعلییوسفیدانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسیکمالاوجاقلودکترای جامعه شناسی اقتصادی و توسعه دانشگاه فردوسی مشهد و مدیر کل برنامه ریزی فرهنگی و اجتماعی دانشگاه فرهنگیانJournal Article20170122In this article, collective alienation means the reduction of density or rate of real relationship to possible relationship in social networks of family, kinship, friendship, colleague and neighborhood. The Fundamental hypothesis of this research indicates that virtual communication has a binary effect on collective alienation. This effect is reductive in the condition of long-term communication and feminine sexuality whereas it is increasing in the condition of short-term communication are masculine sexuality.<br />The results of the hypothesis inquiry on the social networks of a sample of 160 residents of Mashad City, aged 16 years old and over indicates that:<br />Firstly; collective alienation in social networks of Mashad City is high on the whole.<br />Secondly; virtual communication accumulation is much more than that of face to face communication. Thirdly; there isn’t a relation between virtual communication accumulation and collective alienation in all networks. Finaly; in spite of the prediction, the increase of virtual communication within family and friendship networks, has been reductive to collective alienation.بیگانگی جمعی در این نوشتار به معنای کاهش چگالی یا نسبت ارتباط واقعی به ارتباط ممکن در شبکههای اجتماعیِ خانوادگی، خویشاوندی، دوستی، همکاری و همسایگی است. فرضیه اساسی تحقیق حاضر عبارت است از این که: ارتباطات مجازی، اثر دوگانهای بر بیگانگی جمعی دارد. این اثر در شرایط طولانی بودن سابقه ارتباط و جنسیت زنانه، کاهنده است درحالیکه در شرایط کوتاه بودن سابقه ارتباط و جنسیت مردانه ارتباط گیرنده، افزاینده است. نتایج وارسی فرضیه بر روی شبکههای اجتماعی یک نمونه 160 نفره تصادفی از افراد 16 ساله و بالاتر ساکن شهر مشهد نشان میدهد: اول این که بیگانگی جمعی در شبکههای اجتماعی شهر مشهد، در مجموع بالاست. دوم این که تراکم روابط مجازی بسیار بیشتر از تراکم روابط چهره به چهره در بیشتر شبکههاست. سوم این که تراکم ارتباط مجازی در همه شبکهها با بیگانگی جمعی ارتباط ندارد. و سرانجام برخلاف پیشبینی، افزایش ارتباط مجازی در شبکههای خانوادگی و دوستی سبب کاهش بیگانگی جمعی شده است.دانشگاه علامه طباطبائیمطالعات رسانههای نوین2538-22093920170522The Relationship between Media Consumption and Life Style Changes among Students of islamic azad universityرابطه مصرف رسانهای با تغییر سبک زندگی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی)221255738010.22054/cs.2017.11954.60FAحبیب الهفتحیکارشناس ارشد گروه علوم ارتباطات اجتماعی، واحد علوم و تحقیقات اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، اردبیلعلیجعفریاستادیارگروه علوم ارتباطات اجتماعی، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، اردبیل0000000192048105Journal Article20170119This study aimed to investigate the relationship between media consumption and lifestyle changes among students of Islamic Azad University, Ardabil. This research is survey method. The population of this research were all students of Islamic Azad University of Ardebil to the number 13000 of which 384 were selected by Cochran. The results showed that the Direct correlation between the use of digital media and life style. consumption, political and religious behavior There is a direct correlation and negative correlation with deviant behavior. there is no significant relationship between deviant behavior and management body. Satellite direct correlation between consumption and lifestyle and cultural consumption, material consumption, deviant behavior, political behavior and management body direct correlation between religiosity and a significant inverse correlation. The results of analysis of variance showed a significant relationship between media type and lifestyle. So that lifestyle changes in students who are more often using satellite and the students who use the Internet are less often. The result is that in a semi-interactive relationship style new media are able to enter the daily lives of your audience Because, lifestyle behaviors in daily life that every person is different from others.پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه مصرف رسانهای با تغییر سبک زندگی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل به روش پیمایشی انجام شده است. اصلیترین نظریههایی که قادر به تبیین تئوریک مسئله این تحقیق بود نظریه کاشت و نظریـه سبک زندگی بوردیـو است. از ترکیب دو نظریه پیر بوردیو و نظریه کاشت گربنر به رابطه بین سبک زنـدگی و مصـرف رسانهای توجه شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد اردبیل در سال تحصیلی 1394 بوده که از بین آنها 384 نفر از طریق فرمول کوکران انتخاب گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که بین مصرف رسانهای و سبک زندگی رابطه وجود دارد. همچنین بین میزان مصرف رسانههای دیجیتال با مصرف فرهنگی، مصرف مادی، رفتار سیاسی و دینداری همبستگی مستقیم وجود دارد. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نیز نشان داد که بین نوع رسانه و سبک زندگی رابطه معناداری وجود دارد، بهگونهای که تغییرات سبک زندگی در دانشجویانی که غالباً از ماهواره استفاده میکنند بیشتر و در بین دانشجویانی که غالباً از اینترنت استفاده میکنند کمتر است. بهعبارتدیگر مصرف ماهواره بیشترین تغییر را در سبک زندگی دانشجویان ایجاد کرده است.