محمدرضا نوروزپور؛ فریده محمد علیپور
چکیده
ایالاتمتحده آمریکا همواره در سیاست خارجی خود در قبال جمهوری اسلامی ایران از ابزار دیپلماسی عمومی بهصورت «راهبردی» استفاده کرده است اما به دلایلی ازجمله نداشتن رابطه دیپلماتیک سنتی با ایران و لزوم داشتن ابزاری برای مدیریت افکار عمومی و جمعآوری اطلاعات از داخل ایران، در سالهای ریاست جمهوری باراک اوباما توجه ویژهای به ...
بیشتر
ایالاتمتحده آمریکا همواره در سیاست خارجی خود در قبال جمهوری اسلامی ایران از ابزار دیپلماسی عمومی بهصورت «راهبردی» استفاده کرده است اما به دلایلی ازجمله نداشتن رابطه دیپلماتیک سنتی با ایران و لزوم داشتن ابزاری برای مدیریت افکار عمومی و جمعآوری اطلاعات از داخل ایران، در سالهای ریاست جمهوری باراک اوباما توجه ویژهای به «دیپلماسی دیجیتال» و «شبکههای اجتماعی» ایجاد شد. استفاده از دیپلماسی دیجیتال و بهطور خاص دیپلماسی توئیتری (توئیپلماسی) بهعنوان ابزاری کارآمد برای سیاست خارجی آمریکا در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما و وزارت خارجه هیلاری کلینتون شدت گرفت و به نقشآفرینی مؤثر در انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 در ایران با استفاده از توئیتر، فیسبوک و یوتیوب و بعدازآن منجر شد. ازاینرو، سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه وزارت خارجه آمریکا از دیپلماسی دیجیتال برای تأثیرگذاری بر ایران در دوران ریاست جمهوری اوباما بهره برده است؟ در پاسخ با استفاده از روش تبیینی، این فرضیه بررسی میگردد که وزارت خارجه آمریکا در چارچوب دیپلماسی دیجیتال با استفاده از توئیتر و ظرفیتهای آن برای به خیابان کشاندن و سازماندهی معترضین به نتیجه انتخابات، جمعآوری اطلاعات از داخل ایران و انتشار تحلیلهای هدفمند و اشاعه ایران هراسی در مقیاس جهانی به مدیریت جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران پرداخته است.