جواد دلیری؛ محمد سلطانی فر؛ علی اکبر فرهنگی؛ هادی خانیکی
چکیده
در این مقاله یک مدل مطلوب برای رسانههای داخلی (سازمان های مطبوعاتی)ایران طراحی و اراِئه شده است.در این پژوهش، با توجه به ماهیت اکتشافی پژوهش از روش گراندد تئوری یا نظریه داده بنیاد استفاده شد. شیوه اجراء اکتشافی، نحوه گردآوری دادهها به صورت کیفی و با استفاده از ابزار مصاحبه انجام گرفت، نمونه آماری در این مطالعه، ۵۰ نفر است. این پژوهش ...
بیشتر
در این مقاله یک مدل مطلوب برای رسانههای داخلی (سازمان های مطبوعاتی)ایران طراحی و اراِئه شده است.در این پژوهش، با توجه به ماهیت اکتشافی پژوهش از روش گراندد تئوری یا نظریه داده بنیاد استفاده شد. شیوه اجراء اکتشافی، نحوه گردآوری دادهها به صورت کیفی و با استفاده از ابزار مصاحبه انجام گرفت، نمونه آماری در این مطالعه، ۵۰ نفر است. این پژوهش در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. در کدگذاری محوری، ۶ شبکه اصلی، ۲1 مولفه اصلی و ۳۵۴ مولفه فرعی به عنوان مولفههای مدل نوین اتاق خبر رسانههای جهان برای الگو گرفتن رسانه های داخلی شناسایی شد. براساس یافتههای این پژوهش یک اتاق خبر چهار لایه ای شامل شبکه تولید ، شبکه محصول ، شبکه توزیع و انتشار و شبکه مخاطب و مشتری طراحی . ویژگی های هر لایه و ارتباط بین لایه ها نیز تشریح شد «دیجیتالی شدن فرایند تولید و توزیع محتوا»، «ارایه محتوای تعاملی» و کاهش هزینه ، چابک و افزایش سرعت خبررسانانی و همزایی و همگرایی در تولید و توزیع محتوا و تکیه بر هوش مصنوعی و داده کاوی از جمله این ویژگی هاست .
سیدجمال الدین اکبرزاده جهرمی
چکیده
پساتلویزیون که با تحقق همگرایی رسانهای و گذار از شکل سنتی تلویزیون آغاز میشود، نه به معنای مرگ تلویزیون بلکه تجدید ساختار در شیوههای تولید، توزیع و مصرف محتوای تلویزیونی است. همگرایی رسانهای که بهمثابه تحولی ساختاری سازمانهای پخش تلویزیونی را به چالش کشیده است، سازمان صداوسیما را بواسطۀ موقعیت انحصاریاش با وضعیت خطیرتری ...
بیشتر
پساتلویزیون که با تحقق همگرایی رسانهای و گذار از شکل سنتی تلویزیون آغاز میشود، نه به معنای مرگ تلویزیون بلکه تجدید ساختار در شیوههای تولید، توزیع و مصرف محتوای تلویزیونی است. همگرایی رسانهای که بهمثابه تحولی ساختاری سازمانهای پخش تلویزیونی را به چالش کشیده است، سازمان صداوسیما را بواسطۀ موقعیت انحصاریاش با وضعیت خطیرتری کرده است. این مقاله در صدد بررسی واکنشهای صداوسیما به همگرایی رسانهای و ارزیابی این واکنشهاست و برای این منظور از روش کیفی مصاحبۀ عمیق و سندپژوهی بهره میبرد. در مجموع با 17 نفر از کارشناسان و سیاستگذاران حوزۀ تلویزیون مصاحبه گردید. یافتههای تحقیق حاکی از این است که صداوسیما با درک مخاطرات و فرصتهای فضای جدید، اقدامات زیادی را در دستور کار قرار داده است؛ راه-اندازی پخش زمینی دیجیتال، افزایش شبکههای تلویزیونی، «اچ. دی » کردن بعضی از شبکهها، بهره-گیری از تکنولوژی ماهواره و توزیع سیگنال تلویزیونی در سطح ملی و قرار دادن شبکههای ملّی و استانی بر روی ماهواره برای دسترسی به مخاطبان بیشتر در سطح ملّی و نیز و راهاندازی شبکههای ماهوارهای تلویزیونی در سطح منطقهای و جهانی بخشی از این اقدامات است. سیاستها و اقدامات صداوسیما با نقدهایی جدی نیز روبرو است از جمله این که در توسعۀ شبکهها و خدمات رویکردی تکنولوژیک غلبه دارد؛ بواسطۀ فقدان سازوکارهای بازار و انحصار صداوسیما، اقدامات انجام شده مبتنی بر برنامهریزی متمرکزی است که هزینههای زیاد و کارایی کم را به همراه دارد و این که در بسط همگرایی و پیامدهای آن رویکردی اغلب امنیتی و سیاسی مشهود است.