الهه رحمانی؛ سیدرضا نقیب السادات؛ مسعود تقی آبادی
چکیده
پژوهش حاضر تحت عنوان نقش رسانههای نوین در سبک زندگی سلامتمحور باهدف شناخت ابعاد نقشآفرینی در کنار میزان بهرهمندی پاسخگویان از رسانههای نوین؛ انجامشده است و با روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی و حجم نمونه 376 نفر برآورد شده است.نتایج نشان میدهد که رسانهها در بعد سلامت ...
بیشتر
پژوهش حاضر تحت عنوان نقش رسانههای نوین در سبک زندگی سلامتمحور باهدف شناخت ابعاد نقشآفرینی در کنار میزان بهرهمندی پاسخگویان از رسانههای نوین؛ انجامشده است و با روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی و حجم نمونه 376 نفر برآورد شده است.نتایج نشان میدهد که رسانهها در بعد سلامت جسمانی بیشترین اطلاعرسانی را انجام میدهند و ویژگیهای فردی و اجتماعی پاسخگویان تغییر زیادی در رابطه بین رسانههای نوین با مؤلفههای سلامت (ابعاد) ایجاد نکردهاند و عمده تغییرات حاصل ناشی از شیوههای بهرهبرداری از رسانههای نوین بوده است. زابطه بین استفاده از رسانههای نوین در سبک زندگی سلامتمحور و در زمینه سلامت و رابطه بین استفاده از کانالهای شبکههای اجتماعی مرتبط با سلامت در سبک زندگی سلامتمحور با 1% درصد خطا و 99% اطمینان معنیدار است. رابطه بین رسانههای نوین و بعد سلامت روحی و جسمانی در سبک زندگی سلامتمحور با1%درصد خطا و 99% درصد اطمینان معنیدار است و رابطه بین پوششدهی رسانههای نوین در بعد سلامت معنوی و اجتماعی در سبک زندگی سلامتمحور با 1%درصد خطا و 95%درصد اطمینان معنیدار نیست. همچنین جاذبهها و الگوهای بهرهبرداری از رسانههای نوین عامل اصلی تغییر در سبک زندگی سلامتمحور افراد بوده است. در اینجا استفاده بیشتر از رسانههای نوین تغییر بیشتری را بهزعم افراد در سبک زندگی سلامتمحور ایجاد نموده است و با توجه به نظریه کاشت افراد به میزانی که از رسانهها استفاده میکنند ارزشهای آن را بیشتر درونی میکنند که در اینجا نیز این اتفاق رخداده است.
غلامرضا تاج بخش؛ محمد دانشفر
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر تماشای شبکههای ماهوارهای بر مدیریت بدن زنان و دختران شهر شیراز انجام شده است. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه پژوهشگرساخته میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان و دختران 18 تا 45 ساله شهر شیراز میباشد. حجم نمونه برآمده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، برابر با 400 ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر تماشای شبکههای ماهوارهای بر مدیریت بدن زنان و دختران شهر شیراز انجام شده است. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه پژوهشگرساخته میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان و دختران 18 تا 45 ساله شهر شیراز میباشد. حجم نمونه برآمده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، برابر با 400 نفر و شیوه نمونهگیری، خوشهای چندمرحلهای تصادفی است. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. یافتهها نشان داد که میانگین سنی پاسخدهندگان 3/29 سال میباشد. 52 درصد از پاسخدهندگان، مجرد و 48 درصد متأهلاند، 75 درصد، بومی و 25 درصد غیربومیاند، بین مدتزمان تماشای برنامههای ماهوارهای و رضایت از بدن زنان و دختران رابطه معنادار وجود دارد. بین مدتزمان تماشای برنامههای ماهوارهای و مدیریت بدن زنان و دختران رابطه معنادار وجود دارد. رضایت از بدن زنان و دختران با توجه به نوع برنامههای ماهوارهای مورد مشاهده، متفاوت است. مدیریت بدن زنان و دختران با توجه به نوع برنامههای ماهوارهای مورد مشاهده، متفاوت است. بین رضایت از بدن و مدیریت بدن زنان و دختران رابطه معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیری نشان داد که متغیرهای تأثیرگذار بر مدیریت بدن، به ترتیب تأثیرگذاری عبارتاند از: 1- تماشای برنامههای تبلیغاتی و بازرگانی، 2- تماشای برنامههای اقتصادی، 3- تماشای سریال در شبکههای جم، فارسی 1، پیام سی و...، 4- تماشای برنامههای ورزشی، 5- تماشای برنامههای خبری که درکل 8/33 درصد از واریانس مدیریت بدن را تبیین میکنند.
محمد حسینی مقدم؛ تهمینه شاوردی؛ فروزنده جعفرزاده پور
چکیده
پژوهش حاضر به دنبال درک تفاوت شهرت افراد در فضای حقیقی و فضای مجازی است. هدف از این پژوهش، توسعه و معرفی روش های جدید در مطالعات مربوط به فضای مجازی، تحلیل میزان کاربردپذیری سنت نظریات تاثیر رسانه در شرایط گسترش مناسبات فضای جدید درفضای مجازی و مقایسه تفاوت توان رسانه های مختلف بر متغیر مورد بررسی یعنی «شهرت فردی» می باشد. برای ...
بیشتر
پژوهش حاضر به دنبال درک تفاوت شهرت افراد در فضای حقیقی و فضای مجازی است. هدف از این پژوهش، توسعه و معرفی روش های جدید در مطالعات مربوط به فضای مجازی، تحلیل میزان کاربردپذیری سنت نظریات تاثیر رسانه در شرایط گسترش مناسبات فضای جدید درفضای مجازی و مقایسه تفاوت توان رسانه های مختلف بر متغیر مورد بررسی یعنی «شهرت فردی» می باشد. برای این منظور، از موتور جستجوی گوگل به عنوان ابزار پایه برای تولید لیست مشهور ترین افرادی که نام کوچک یکسانی داشته اند، استفاده شده و سپس با استفاده از روش لمپرت و شولمن در کمّی کردن شهرت، به هریک از افراد این لیست، مقادیر عددی متناسب با شهرت شان اختصاص داده شده است. در گام بعد مقادیر شهرت مجازی این افراد با نتایج پیمایشی مشابه در فضای حقیقی مقایسه شده و تفاوت ها با استفاده نظریه «کاشت» تبیین گردیده است. نتایج به دست آمده بیانگر این مطلب است که ضریب و رتبه بندی شهرت مجازی افراد با رتبه شهرت حقیقی آنها تفاوت معناداری دارد و نیز رسانه های مختلف در ایجاد این میزان از شناخته شدگی نقش متفاوتی دارند. این مطلب موید این است که میان آن کسانی که مردم در موردشان چیزهایی می دانند با آن کسانی که مردم می خواهند در موردشان چیزهایی بدانند تفاوت وجود دارد.