فریبا سیدان؛ فاطمه انگورج تقوی
چکیده
رسانه های نوین،از طریق ترویج الگوهای متفاوت تعامل اجتماعی وامکان دسترسی به اطلاعات وسیع، چشم اندازهای جدیدی به روی اعضای خانواده گشوده وبافراهم کردن فرصت های جدید برای فعالیت مشترک، تأثیرات شگرفی برارتباطات اعضای خانواده گذاشته است.هدف اصلی این مقاله،مطالعه نحوه میانجیگری وتعاملات والدین دربکارگیری واستفاده فرزندان ازامکانات ...
بیشتر
رسانه های نوین،از طریق ترویج الگوهای متفاوت تعامل اجتماعی وامکان دسترسی به اطلاعات وسیع، چشم اندازهای جدیدی به روی اعضای خانواده گشوده وبافراهم کردن فرصت های جدید برای فعالیت مشترک، تأثیرات شگرفی برارتباطات اعضای خانواده گذاشته است.هدف اصلی این مقاله،مطالعه نحوه میانجیگری وتعاملات والدین دربکارگیری واستفاده فرزندان ازامکانات فضای مجازی،حدودو مرزهای فعالیت بافناوریهای ارتباطی ومهارتهای لازم در فضای رسانه است.این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است.نمونه تحقیق،مشارکت کنندگان بالقوه ازوالدین درسطح شهرکرج بودند.بادر نظر گرفتن اهمیت حداکثرتنوع درنمونه تحقیق ومحدودیت های موجودبرای انجام مصاحبه،ملاک هایی برای انتخاب چارچوب نمونه درنظر گرفته شد.بااستفاده ازنمونه گیری هدفمند(برمبنای معیارهای انتخاب)ونظری،بعدازمصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نمونه والد،اشباع مضمونی حاصل شد.یافته های این پژوهش از57 اظهار مهم غیرتکراری وغیرهمپوشان،ذیل4 "مضمون کلی"شامل توانمندی رسانهای والدین،"میانجیگری محدود کننده"،"میانجیگری دیده بان"،"میانجیگری فعال"،10"مضمون فرعی" و43 "واحد معنایی فشرده" به دست آمدند.نتایج نشان داد مهارتهای رسانه ای والدین شامل راهبردهایی است که به آنان امکان می دهد به طورموثربامحیط رسانه ای واستفاده کودکان و نوجوانان روبرو شوند.باتوجه به انواع استراتژیهای میانجیگری های محدود کننده،دیده بانی و فعال،در تعاملات پیچیده والد-کودک،بسیاری از عوامل زمینه سازفردی مداخله کرده واستراتژیهای میانجیگری،باتغییرات رفتارهای دیجیتالی کودکان متغیربوده،وتابعی ازرشدوفعالیت آنان درفضای مجازی است.بنابراین نحوه مواجهه والدین بافضای رسانه،منحصربه یک استراتژی میانجیگری نبوده،وممکن است به منظورمداخلة رسانه ای،والدین ازچندروش استفاده کنند.نه تنهاوالدین بررفتارهای کودک تأثیرگذارند،بلکه رفتارواقعی کودک یا تواتمندیهای دیجیتالی وی نیزرفتارآنان رامتأثرنموده،به نحوی که رویکردمیانجیگری خودرا،باتوجه به فعالیتی که کودک انجام میدهد،اتخاذ می کنند.
محمد مهدی ایزدخواه؛ سبحان یحیائی
چکیده
بازاریابی عصبی علم جدیدی است که به بررسی رفتار مصرفکننده، نه بر اساس خودآگاه بلکه بر اساس ناخودآگاه فرد میپردازد. این دانش نوپا ابزارها و روشهای متنوعی دارد که یکی از آنها، پتانسیل وابسته به رویداد میباشد که در این تحقیق مورداستفاده قرارگرفته. هدف از تحقیق حاضر، شناسایی مؤلفههای جذابیت کاراکترهای پویانمایی است. بنابراین، ...
بیشتر
بازاریابی عصبی علم جدیدی است که به بررسی رفتار مصرفکننده، نه بر اساس خودآگاه بلکه بر اساس ناخودآگاه فرد میپردازد. این دانش نوپا ابزارها و روشهای متنوعی دارد که یکی از آنها، پتانسیل وابسته به رویداد میباشد که در این تحقیق مورداستفاده قرارگرفته. هدف از تحقیق حاضر، شناسایی مؤلفههای جذابیت کاراکترهای پویانمایی است. بنابراین، پژوهش به سؤالاتی ازایندست پاسخ خواهد گفت که کاراکتر زن برای کودکان جذابتر است یا کاراکتر مرد؟ کاراکتر انسان برای کودکان جذابتر است یا کاراکتر حیوان؟ همچنین، پاسخ کودکان در روش سنتی (پرسش از فرد) و روش بازاریابی عصبی مقایسه شده و فهم جدیدی از چگونگی رفتار کودکان در توجه به شخصیتهای موجود در برنامههای کودکان ارائه میشود. تناقضهایی میان آنچه کودکان گفتهاند و میان آنچه در ناخودآگاهشان میگذرد در تحقیق مکشوف گردید که در مخاطب شناسی و تصمیمگیریهای سیاستی رسانهها میتواند مؤثر باشد.