محمدصادق نصراللهی
چکیده
پالایش فضای مجازی به عنوان یک تدبیر در جهت سالمسازی این زیست بوم، پای ثابت سیاستهای حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران بوده و در عین حال، همیشه عرصهای برای منازعة سیاستگذاران و ذینفعان تلقی شده است. با ظهور شبکهها و پیام رسانهای اجتماعی، بسامد و دامنة این منازعه دوچندان شده؛ به طوری که امروزه پالایش تلگرام مبدل به یکی از اصلیترین ...
بیشتر
پالایش فضای مجازی به عنوان یک تدبیر در جهت سالمسازی این زیست بوم، پای ثابت سیاستهای حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران بوده و در عین حال، همیشه عرصهای برای منازعة سیاستگذاران و ذینفعان تلقی شده است. با ظهور شبکهها و پیام رسانهای اجتماعی، بسامد و دامنة این منازعه دوچندان شده؛ به طوری که امروزه پالایش تلگرام مبدل به یکی از اصلیترین حوزههای مناقشهبرانگیز میان قوه مجریه و قوه قضائیه شده است. اگر بپذیریم که پالایش فضای مجازی یک مسئلة عمومی است، سؤال اساسی آنست که چه راهکارها و تدابیری را میتوان جهت بهبود آن ارائه کرد؟این مقاله با بهرهگیری از روش مصاحبه با خبرگان (29 خبره) و تحلیل این نظرات با استفاده از روش تحلیل مضمونی، سه الگوی سیاستی «فراسیاستهای پالایش»، «پالایش غیرمتمرکز حاکمیتی» و «پالایش همگرای فرهنگی-ارتباطی» (پهفا) را ارائه میکند. الگوی اول بر ضرورت بقای پالایش حاکمیتی تأکید داشته، ضمن آنکه اصلاح آن را ضروری میانگارد. همچنین لازم میداند توسعة مفهومی در پالایش صورت پذیرد. بر همین اساس، الگوی دوم شامل پیشنهادهایی در جهت هر چه مردمیتر شدن پالایش حاکمیتی از جمله: تحقق پالایش ردهبندی شدة کاربرمحور، ارتقای پایش مردمی، شاخصسازی محتوای مجرمانه و ... است. الگوی سوم نیز در یک رویکرد فعال، ضمن بازتعریف پالایش و موسع کردن مفهوم آن، سیاستهایی همچون: خودپالایشی، پالایش خانگی، پالایش نرم از طریق ارتقای تولید محتوا و سرویس بومی، استقرار نظام رتبهبندی محتوا و ... را پیشنهاد میکند.