میلاد میرمحمدصادقی؛ عبدالعلی قوام؛ افسانه مظفری
چکیده
مقالهی حاضر با استفاده از روش تحلیل شبکههای اجتماعی (SNA) به بررسی اکتشافی شبکهای متشکل از 7885 نفر و 9927 پیوند از کاربران عربزبانِ هوادار گروه تروریستی داعش در شبکهی اجتماعی آنلاین توییتر پرداخته است. هدف از این پژوهش، کشف و استخراج ساختار روابط کاربران مذکور، بررسی مزایا و معایب کارکردی این ساختار برای گروه تروریستی داعش، و شناسایی ...
بیشتر
مقالهی حاضر با استفاده از روش تحلیل شبکههای اجتماعی (SNA) به بررسی اکتشافی شبکهای متشکل از 7885 نفر و 9927 پیوند از کاربران عربزبانِ هوادار گروه تروریستی داعش در شبکهی اجتماعی آنلاین توییتر پرداخته است. هدف از این پژوهش، کشف و استخراج ساختار روابط کاربران مذکور، بررسی مزایا و معایب کارکردی این ساختار برای گروه تروریستی داعش، و شناسایی افرادی (گرههایی) بود که بهلحاظ سنجههای مرکزیت بهعنوان گرههای کلیدی بالقوه در این شبکه محسوب میشدند. بر اساس یافتههای این پژوهش، شبکهی روابط هواداران عربزبان گروه تروریستی داعش در توییتر در بازهی زمانی بهمنماه تا اسفندماه 1397 از ساختاری نامتمرکز با قطر شبکهای بالا، و خوشههایی تشکیل شده بود که با یکدیگر و کل شبکه، پیوندی ضعیف داشتند. این ساختار سبب انعطاف، پایایی و چابکی شبکهی مورد مطالعه و نیز حفظ ناشناسی کاربران مرکزی آن میشد. همچنین ضمن تعیین گرههای دارای بالاترین سنجههای مرکزیت شبکهای، مشخص شد کاربران شبکهی مورد مطالعهی این پژوهش، در سه دستهی کلی قابل تقسیمبندی هستند: «اعضای کلیدی»، «رابطان» و «پیروان».
علی آدمی؛ سیداحمد نکویی
چکیده
رسانهها در عصر جدید امکانات مثبتی را برای پیشبرد ارزشهای انسانی و پیشرفت صلح در جامعه جهانی ایجاد کردهاند و از سوی دیگر، با توجه به محدودیت در کنترل و گستره بیحدوحصر آن به ابزاری در دست گروههای رادیکال و جهادی برای تبلیغ ارزشها و گسترش اقدامات ضد انسانی و ضد حقوق بشری آنان تبدیل شده است. در این میان منطقه خاورمیانه کانون اصلی ...
بیشتر
رسانهها در عصر جدید امکانات مثبتی را برای پیشبرد ارزشهای انسانی و پیشرفت صلح در جامعه جهانی ایجاد کردهاند و از سوی دیگر، با توجه به محدودیت در کنترل و گستره بیحدوحصر آن به ابزاری در دست گروههای رادیکال و جهادی برای تبلیغ ارزشها و گسترش اقدامات ضد انسانی و ضد حقوق بشری آنان تبدیل شده است. در این میان منطقه خاورمیانه کانون اصلی فعالیت و مبارزات منفی این گروهها بوده که در سالهای بعد از 2010 نیز به کانون اصلی بحران در سطح جهانی تبدیل شده است. بر همین مبنا، رد راستای بررسی چرایی این مسئله، پرسش اصلی مقّال حاضر این است که «رسانه چه جایگاهی در راهبردهای گروههای سلفی بهویژه القاعده و داعش داشته و فعالیت رسانهای این گروهها چه تاثیری را بر زیست اجتماعی مردمان خاورمیانه داشته است؟» واقعیت آن است که گروههای جهادی و بهطور خاص دو گروه تروریستی القاعده و داعش، در سالهای اخیر راهبرد رسانهای مشخص و گستردهای را بر مبنای تلاش برای عضوگیری، ترویج خشونت، مشروعیتسازی و فراخواندن پیامهای خود برای طرفدران و دشمنان، در پیش گرفتهاند.همچنین، این گروهها در عرصه میدانی نیز خاورمیانه را به جولانگاه اصلی اقدامات مخرب خود تبدیل کردهاند و شرایط بهگونهای شده که میتوان امروزه از سایه افکندن تروریسم و جهادیگری بر خاورمیانه سخن به میان آورد. در سطحی دیگر، فعالیتها و بهطور خاص استقرار حکومت اسلامی داعش در سالهای بعد از 2014 در کشورهای عراق و سوریه، منطقه خاورمیانه را در مسیر بازتولید دائم خشونت و ارزشهای داعشی قرار خواهد داد.