عزت اله میرزایی؛ الهام کشاورز مقدم
چکیده
پژوهش حاضر به ضرورت سیاستگذاری اجتماعی در حیطة مدیریت و کنترل افکار عمومی ایرانیان میپردازد. این پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی-تحلیلی تلاش مینماید تا با تکیه بر آراء و عقاید 16 نفر از اساتید و خبرگان در حوزههای علوم اجتماعی و علوم ارتباطات در دانشگاههای تهران، تربیت مدرس و خوارزمی و از طریق نرمافزارِ MAXQDA به این مهم پاسخ دهد ...
بیشتر
پژوهش حاضر به ضرورت سیاستگذاری اجتماعی در حیطة مدیریت و کنترل افکار عمومی ایرانیان میپردازد. این پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی-تحلیلی تلاش مینماید تا با تکیه بر آراء و عقاید 16 نفر از اساتید و خبرگان در حوزههای علوم اجتماعی و علوم ارتباطات در دانشگاههای تهران، تربیت مدرس و خوارزمی و از طریق نرمافزارِ MAXQDA به این مهم پاسخ دهد که چه بستر و زمینههایی موجب شکلگیری نوعی ذهنیت منفی میان ایرانیان شده است؟ چنانچه این تحقیق در گام نخست به دنبال فهم تأثیرگذاری علّتهای شکلدهنده به بدبینی افکار عمومی و ذهنیت مشوّش ایرانیان و در گام دوم با تحلیل روابط معنادار علّت و معلولی در پی ارائه استراتژیهایی در حوزة سیاستگذاری اجتماعی است. یافتههای تحقیق دال بر این بوده که از عواملی نظیر ِناامیدی، منفیگرایی، بیاعتمادی و کاهش اقبال به فضای رسانهای رسمی میتوان بهعنوان بسترهای شکلدهنده به افکار عمومی ایرانیان نام برد. همین بسترها موجب شدهاند که ویژگیهای این افکار عمومی به سمت تغییر و تحوّل در روند کنشگری افکار عمومی (تبدیل واکنش به کنش)، نارضایتی و مطالبهگری مردم متأثر از جوّ رسانهای و فضای مجازی، توجّه افکار عمومی به ارزشها و هنجارهای جهانی، تمایل به شکلدهی جنبشها و کنشهای اعتراضی جدید و ... سوق پیدا کند. درنهایت با تکیه بر بسترها و ویژگیهای افکار عمومی ایرانیان، میتوان از سه مقولة اقدام تحت پوشش، اقدام هماهنگ ساز (شکلدهی به روایتهای همسو) و اقدام رسانهای جهت هدایت و مدیریت افکار عمومی بهره گرفت. با توجّه به آنچه گفته شد، میتوان نتیجه گرفت که توجّه به رسانهها و شبکههای اجتماعی بایستی هرچه بیشتر در راستای هدایت و مدیریت افکار عمومی مدنظر قرار گیرد.
هادی خانیکی؛ علی احمدی
چکیده
بحرانها جزء جداییناپذیر زندگی اجتماعی بهشمار میروند و روزبهروز برتعداد و تنوع آنها افزوده میشود. رسانههای اجتماعی بهدلیل قابلیتهای گسترده در جذب مخاطب و توانایی شکلدهی به افکار عمومی نقش مهمی در پیشگیری و مدیریت بحرانها دارند بهنحویکه با توجه به کارکردهای متعددشان، میتوانند بهعنوان یکی از ارکان اصلی مدیریت ...
بیشتر
بحرانها جزء جداییناپذیر زندگی اجتماعی بهشمار میروند و روزبهروز برتعداد و تنوع آنها افزوده میشود. رسانههای اجتماعی بهدلیل قابلیتهای گسترده در جذب مخاطب و توانایی شکلدهی به افکار عمومی نقش مهمی در پیشگیری و مدیریت بحرانها دارند بهنحویکه با توجه به کارکردهای متعددشان، میتوانند بهعنوان یکی از ارکان اصلی مدیریت بحران محسوب شوند. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل مضمون در بازه زمانی اسفندماه ۹۸ تا شهریورماه ۹۹ باهدف بازنمایی اخبار ویروس کووید 19 در رسانههای اجتماعی ایرانیان، به تحلیل بیشترین مطالب منتشرشده و نیز پر بازدیدترین پستهای کانالهای تلگرامی مرتبط با شیوع کرونا پرداخته است. بر اساس یافتههای پژوهش با کاهش شدت انتشار مطالب مرتبط با کرونا، از میزان اهمیت پستهای مرتبط با قرنطینه، فاصلهگذاری اجتماعی و اقدامات دولت برای مدیریت بحران در کانالهای تلگرامی کاسته شده و حساسیت و توجه مردم به اعمال محدودیتهای کرونایی در بازه زمانی موردبررسی کاهش یافته است که این امر عاملی اصلی تشدید بحران کرونا در جامعه در بازه زمانی موردمطالعه بوده است.
سعید اشیری؛ سید محمدحسین هاشمیان؛ علی اصغر اسلامی تنها
چکیده
بلاکچین، بهمثابه یک تکنولوژی برافکن و تحولگرا، دارای آثار و کارکردهای فراگیری در حوزهی عمومی و فرهنگی است و نگاه غالب تهدیدمحور یا فرصتمحور یا ترکیبی و واقعبینانه از آن، زمینهساز اتخاذ رویکردها و خطّمشیهای عمومی و فرهنگی متناسب با آن خواهد بود. بازشناسی بلاکچین از کمند تحلیل استعارههای هستیشناختی، پنجره و دریچهی ...
بیشتر
بلاکچین، بهمثابه یک تکنولوژی برافکن و تحولگرا، دارای آثار و کارکردهای فراگیری در حوزهی عمومی و فرهنگی است و نگاه غالب تهدیدمحور یا فرصتمحور یا ترکیبی و واقعبینانه از آن، زمینهساز اتخاذ رویکردها و خطّمشیهای عمومی و فرهنگی متناسب با آن خواهد بود. بازشناسی بلاکچین از کمند تحلیل استعارههای هستیشناختی، پنجره و دریچهی جدیدی را برای شناخت دقیقتر این تکنولوژی را بهدست خواهد داد. این استعارهها مبتنی بر استعارهی مبنایی و اصلی بلاکچین بهمثابه شبکه یا سیستم، در سه سطح استعارههای فراسیستمی، درونسیستمی و بیناسیستمی دستهبندی و سپس تحلیلی از مهمترین استعارههای بلاکچین، بدین نحو بهدست آمده است: بلاکچین بهمثابه رمزگان؛ بلاکچین بهمثابه خزانه؛ بلاکچین بهمثابه خداوندگار.
محمد حسین انصاری جعفری؛ محمدرضا رسولی؛ نسترن خواجه نوری
چکیده
هدف پژوهش حاضر، شناخت رابطه بین مهارت تفکر انتقادی و تعهد مذهبی بهعنوان منظومهی شناختی مخاطب با سواد رسانهای در دانشآموزان سال آخر متوسطه مدارس منطقه 4 آموزشوپرورش شهر تهران است که در سال تحصیلی 99-98 اشتغال به تحصیل داشتند. این پژوهش به روش زمینهیابی انجام شده است. نمونه آماری پژوهش، 205 دانشآموز بودند که از طریق محاسبه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، شناخت رابطه بین مهارت تفکر انتقادی و تعهد مذهبی بهعنوان منظومهی شناختی مخاطب با سواد رسانهای در دانشآموزان سال آخر متوسطه مدارس منطقه 4 آموزشوپرورش شهر تهران است که در سال تحصیلی 99-98 اشتغال به تحصیل داشتند. این پژوهش به روش زمینهیابی انجام شده است. نمونه آماری پژوهش، 205 دانشآموز بودند که از طریق محاسبه فرمول کوکران از بین جامعه آماری، انتخاب شدند. نمونهگیری پژوهش به روش احتمالی ساده انجام گرفت. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه بوده و برگرفته از پرسشنامههای تفکر انتقادی ریکتس، تعهد مذهبی ورتینگتون و پرسشنامه محقق ساخته است. روایی پرسشنامه محقق ساخته، با مشارکت و کسب نظر 35 نفر از اساتید دانشگاههای کشور و بر اساس الگوی لاوشه سنجیده شد. در این پژوهش از آزمون پیرسون برای بررسی میزان همبستگی بین متغیرها و مدل رگرسیون چندگانه برای بررسی برازش دادهها استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پژوهش، رابطه مستقیم و معنیداری وجود داشت. همچنین بین یک به یک زیرمقیاسهای متغیرهای پژوهش رابطه مستقیم وجود داشت. مدل رگرسون چندگانه، همبستگی نسبتاً نیرومند و معناداری را بین متغیرهای پژوهش نشان داد. مقدار ضریب تعیین تعدیلشده در این مدل نیز نشان داد که برازش دادهها بهخوبی صورت یافته و فرض پژوهش تأیید میشود. بنابراین برای بهبود اثربخشی سواد رسانهای میتوان از آموزش مهارت تفکر انتقادی به مخاطب و تقویت منظومه شناختی، ارزشی معتبر وی سود جست.
حسین حیدری؛ اسماعیل جهانی؛ مرتضی قلیچ؛ سعید کبیری؛ جواد مداحی؛ محمدعلی رمضانی
چکیده
تحولات اجتماعی ازجمله ظهور شبکههای اجتماعی مجازی در سالهای اخیر باعث ایجاد تغییراتی در نحوه گذران اوقات فراغت شده است. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن ارائه تصویری از نحوه انجام فعالیتهای فراغتی مشترک در خانواده، تأثیر شبکههای اجتماعی مجازی بر آن موردبررسی قرار گیرد. روش پژوهش پیمایش و جامعه آماری شامل افراد بالای 15 سال ...
بیشتر
تحولات اجتماعی ازجمله ظهور شبکههای اجتماعی مجازی در سالهای اخیر باعث ایجاد تغییراتی در نحوه گذران اوقات فراغت شده است. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن ارائه تصویری از نحوه انجام فعالیتهای فراغتی مشترک در خانواده، تأثیر شبکههای اجتماعی مجازی بر آن موردبررسی قرار گیرد. روش پژوهش پیمایش و جامعه آماری شامل افراد بالای 15 سال شهر تهران است. حجم نمونه برابر با 600 نفر است که از طریق فرمول کوکران محاسبه شده است. روش نمونهگیری، خوشهای چندمرحلهای است و نمونهها با روش نمونهگیری تصادفی مطبق انتخاب شدهاند. یافتههای بهدستآمده نشان میدهد که خانواده همچنان محوریت اصلی در انجام فعالیتهای فراغتی مشترک را دارا است. د جایگاه اقوام و خویشان ناچیز است و جایگاه دوستان ارتقا یافته است. مدت استفاده و میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی بر رفتن به سفرهای زیارتی و رفتن به سفرهای سیاحتی تفریحی با اعضای خانواده تأثیر کاهنده دارد ولی حضور با هویت واقعی و میزان فعال بودن در شبکههای اجتماعی باعث تقویت فعالیتهای مشترک فراغتی با اعضای خانواده شده است. نتایج نشان داد که شبکههای اجتماعی مجازی تأثیری دوسویه بر انجام فعالیتهای فراغتی مشترک دارد. تغییرات این حوزه نشان میدهد که بندهای خویشاوندی در جامعه در حال گسست بوده و روابط بین فردی در جامعه در حال تجربه تحولاتی جدیدی است که در آن روابط بین فردی غیرانتخابی در حال حرکت به سمت روابط بین فردی انتخابی است که اساس آن را نه نسبتهای خونی بلکه علایق مشترک شکل میدهد.
فرزین باقری شیخانگفشه؛ مهرناز صالحی رج؛ حجت الله فراهانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رواسازی و اعتباریابی مقیاس اختلال رسانههای اجتماعی در دانشجویان ایرانی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع ارزشیابی بود. نمونه شامل 404 نفر، از دانشجویان استان تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بودند که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دانشجویان پرسشنامههای اختلال رسانههای اجتماعی، اعتیاد ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رواسازی و اعتباریابی مقیاس اختلال رسانههای اجتماعی در دانشجویان ایرانی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع ارزشیابی بود. نمونه شامل 404 نفر، از دانشجویان استان تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بودند که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دانشجویان پرسشنامههای اختلال رسانههای اجتماعی، اعتیاد به اینترنت و عزت نفس را تکمیل کردند. ویژگیهای روانسنجی مقیاس اختلال رسانههای اجتماعی از طریق آزمون تحلیل عامل تأییدی، روایی واگرا، روایی همزمان، همبستگی پیرسون و ضریب آلفای کرونباخ در نرمافزار R نسخه 1/4 در سطح معناداری 05/0 تحلیل شد. ساختار نه عاملی مقیاس اختلال رسانههای اجتماعی با استفاده از تحلیل عامل تأییدی بررسی و تأیید شد (99/0=CFI، 03/0=RMSEA). در بررسی روایی ملاکی همزمان و واگرا، همبستگی مقیاس اختلال رسانههای اجتماعی با مقیاس اعتیاد به اینترنت مثبت و معنادار بود. همچنین رابطه اختلال رسانههای اجتماعی با عزت نفس نیز منفی و معنادار بود. ضریب آلفای کرونباخ برای نمره کل مقیاس اختلال رسانههای اجتماعی 94/0 و برای ابعاد آن 74/0 تا 92/0 به دست آمد. یافتهها بیانگر روایی سازهای و پایایی قابل قبول مقیاس اختلال رسانههای اجتماعی است و ساختار چندبعدی این مقیاس میتواند به منظور تشخیص اختلال رسانههای اجتماعی کمک کند.
الیا برهان زاده؛ رضا واعظی؛ حبیب الله رودساز؛ قدسی بیات
چکیده
در دو دهه اخیر به دنبال توسعه ارتباطات و اطلاعات و تحول مسیرهای کلیدی ارتباط دولت وشهروندان به منظور افزایش مشارکت شهروندان و پشتیبانی از امور دولتی، فناوری تلفن همراه در جهان مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا مطالعه حاضر با هدف بهبود ارتباط دولت با شهروندان با استفاده از شناسایی مولفه های اصلی شخصی سازی دولت همراه در ایران و ...
بیشتر
در دو دهه اخیر به دنبال توسعه ارتباطات و اطلاعات و تحول مسیرهای کلیدی ارتباط دولت وشهروندان به منظور افزایش مشارکت شهروندان و پشتیبانی از امور دولتی، فناوری تلفن همراه در جهان مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا مطالعه حاضر با هدف بهبود ارتباط دولت با شهروندان با استفاده از شناسایی مولفه های اصلی شخصی سازی دولت همراه در ایران و با استعانت از رویکرد پژوهش کیفی و سنت تحقیقات اکتشافی ضمن اعمال نمونه گیری هدفمند و از رهگذر انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته اقدام به گرداوری داده ها نموده است. برای تحلیل مصاحبه ها از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شده و یافته های پژوهش حاکی از آن است که شخصی سازی دولت همراه در ایران 5 مضمون فراگیر و 16 مضمون فرعی را در قالب عوامل اجتماعی (خدمات الکترونیک، مشارکت الکترونیک)، عوامل اقتصادی (بهره وری، سیاستگذاری)، عوامل مدیریتی (پاسخگویی، سرمایه انسانی، شفاف سازی)، عوامل سیاسی (قانونگذاری الکترونیک، زیرساختهای فناوری اطلاعات) و عوامل فرهنگی (پشتیبانی الکترونیک، آموزش الکترونیک) شامل میشود و میتواند به عنوان یک اقدام مهم در جهت افزایش شفافیت فعالیت های دولتی و نیز رضایتمندی شهروندان از دولت، موثر باشد. همچنین کمک میکند جریان اطلاعات سریعتر به شهروندان ارائه گردد.
حمیده حسین زاده؛ افسانه توسلی.
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی فمینیسم سایبر در ایران و باهدف شناسایی مطالبات بازنمایی شده در شبکههای اجتماعی فمینیستی صورت گرفته است؛ این پژوهش بر اساس نوع هدف، کاربردی و به لحاظ نوع روش، کیفی است. در این مطالعه بهمنظور شناسایی مطالبات بازنمایی شده، محتوای شبکههای اجتماعی فمینیستی موردبررسی قرار گرفته است، ازاینرو از مجموع 44 ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور بررسی فمینیسم سایبر در ایران و باهدف شناسایی مطالبات بازنمایی شده در شبکههای اجتماعی فمینیستی صورت گرفته است؛ این پژوهش بر اساس نوع هدف، کاربردی و به لحاظ نوع روش، کیفی است. در این مطالعه بهمنظور شناسایی مطالبات بازنمایی شده، محتوای شبکههای اجتماعی فمینیستی موردبررسی قرار گرفته است، ازاینرو از مجموع 44 پیج شناساییشده با دارا بودن شاخصههای مرتبط زیر: «1_اشارههای نشانهشناسی از رویکردهای فمینیستی در تنظیم متن و محتوای بکار رفته، 2_ وجود کلیدواژههای فمینیستی و اندیشههای مرتبط در متن و محتوای بکار رفته، 3_ صفحات فعال فمینیستی بیانکنندهی مطالبات. 4_مرتبط بودن پستها با مطالبات حوزه زنان. 5_ تمرکز در خصوص زن ایرانی، 6_ معرفی خود بهعنوان فمینیست در قسمت مشخصات (بیو) این شبکهها»، 16 پیج پرمخاطب با تعداد فالوور بیش از K50 مورد انتخاب و تحت تجزیهوتحلیل دادهای قرار گرفتند. تحلیل یافتههای فاز کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت که درنهایت یک هستهی اصلی تحت عنوان «رفع محدودیتهای اعمالشده علیه زنان» و پنج مضمون اصلی شامل: «1. رفع بیعدالتی و نابرابری جنسیتی، 2. رفع محرومیت نسبی از مناسبات و تجربه زیسته، 3. رفع بحران عاملیت زنانه، 4. رفع کلیشههای برساخت حول گفتمان تبعیض، 5. رفع سرکوب و خفقان نظاممند» شناسایی شد. با توجه به این دادهها میتوان نتیجه گرفت: فمینیستهای سایبر با در نظر گرفتن پیشفرض «اعمال محدودیتهای اعمالشده علیه زنان» دست به کنشهایی در میدان فضای سایبر میزنند که نتیجهی آن بازنمایی مطالباتی در فضای مجازی بهعنوان مطالبات زنان در میدان واقعیت میباشد.
مهزیار اکبری؛ تحفه قبادی لموکی؛ پیمان غفاری آشتیانی؛ حسین حاجی بابائی
چکیده
به واسطه کاهش روز افزون اثربخشی رویکرد های تبلیغاتی فعلی، استفاده از فناوری واقعیت افزوده به عنوان یک رسانه تبلیغاتی نوین و جذاب، می تواند به عنوان یک راهکار موثر در نظر گرفته شود. بر همین اساس هدف این پژوهش، تبیین و شناسایی ابعاد و شاخص های اصلی موثر بر تبلیغات واقعیت افزوده موبایل محور، غربال گری و اعتبار سنجی آن ها و در نهایت ارائه ...
بیشتر
به واسطه کاهش روز افزون اثربخشی رویکرد های تبلیغاتی فعلی، استفاده از فناوری واقعیت افزوده به عنوان یک رسانه تبلیغاتی نوین و جذاب، می تواند به عنوان یک راهکار موثر در نظر گرفته شود. بر همین اساس هدف این پژوهش، تبیین و شناسایی ابعاد و شاخص های اصلی موثر بر تبلیغات واقعیت افزوده موبایل محور، غربال گری و اعتبار سنجی آن ها و در نهایت ارائه مدل تبلیغاتی واقعیت افزوده مبتنی بر تلفن های همراه هوشمند با محوریت نشانگر های فیزیکی تحت عنوان یک رسانه تبلیغاتی جدید بود. در این مطالعه با بهره گیری از رویکرد آمیخته و ترکیبی از دو روش کیفی و کمی متوالی، در مرحله اول با استفاده از ابزار مصاحبه های نیمه ساختاری یافته با 14 خبره، داده های لازم جمع آوری و روش داده بنیاد اجرا گردید. روایی و پایایی بخش کیفی نیز تایید شد. در مرحله دوم از روش دلفی فازی به منظور اعتبار سنجی مقولات شناسایی شده و ارائه مدل نهایی استفاده گردید. در بخش کیفی5143 مفهوم اولیه، 912 مقوله فرعی، 59 مقوله اصلی شناسایی و در قالب 6 سازه سازمان دهی گردید. تمامی شاخص ها توسط روش دلفی فازی مورد تایید قرار گرفت. با وجود عمر نه چندان طولانی فناوری واقعیت افزوده در صنعت تبلیغات، همچنین تاثیر پذیری آن از عوامل زمینه ای حاکم، این فناوری می تواند در نقش یک رسانه نوین با کمک به صنعت تبلیغات، نتایج ارزشمندی را برای مخاطبان، محصول، شرکت، برند و جامعه در پی داشته باشد و به بازاریابان در کسب نتایج مطلوب کمک نماید.
محمد فرجی؛ سیدجعفر موسوی؛ فرشاد امامی
چکیده
هدف از انجام تحقیق طراحی مدل مطلوب برندسازی شخصی ورزشکاران حرفهای در اینستاگرام و نقش آن بر مهاجرت ورزشی بود. روش تحقیق آمیخته بهصورت کیفی و کمی و اطلاعات بخش کیفی با استفاده از مطالعات کتابخانهای و مصاحبه نیمه ساختارمند از 15 نفر از خبرگان به دست آمد. متعاقباً با تکنیک دلفی غربالگری صورت گرفت که 4 عامل و 52 شاخص شناسایی و براین ...
بیشتر
هدف از انجام تحقیق طراحی مدل مطلوب برندسازی شخصی ورزشکاران حرفهای در اینستاگرام و نقش آن بر مهاجرت ورزشی بود. روش تحقیق آمیخته بهصورت کیفی و کمی و اطلاعات بخش کیفی با استفاده از مطالعات کتابخانهای و مصاحبه نیمه ساختارمند از 15 نفر از خبرگان به دست آمد. متعاقباً با تکنیک دلفی غربالگری صورت گرفت که 4 عامل و 52 شاخص شناسایی و براین اساس پرسشنامه 52 سؤالی تدوین شد. جامعه آماری شامل ورزشکاران حرفهای فعال در اینستاگرام و برای تعیین حجم نمونه به ازای هر عامل 10 نمونه، درمجموع 520 نمونه در نظر گرفته شد. برای مدلسازی معادلات ساختاری از نرمافزار SmartPLS2 استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی بعد از سه مرحله اصلاح، چهار عامل 1-عملکردی با 7 شاخص 2-شخصی با 12 شاخص 3-اجتماعی با 13 شاخص و 4-اخلاقی با 8 شاخص، درمجموع 40 شاخص به دست آمد. از طریق بررسی پایایی درونی، پایایی گویهها، روایی همگرا و واگرا و ضرایب معناداری مسیرها و همچنین میزان R2 مدل مورد برازش و تأیید قرار گرفت. شاخص نیکویی برازش (گاف) برابر 48/0 محاسبه شد که بسیار مناسب بود. همچنین نتایج نشان داد که برند شخصی ورزشکاران بر روی مهاجرت ورزشی تأثیر دارد (44/0=(و 11/17 =T). میزان تأثیر عوامل اجتماعی برابر 0.185 و عوامل شخصی برابر 0.384 و در سطح P<0/01 معنیدار بودند ولی عوامل عملکردی و اخلاقی تأثیر معنیداری نداشتند. مقدار R2 نشان داد که عوامل چهارگانه برند شخصی ورزشکاران حدود 48 درصد از علل مهاجرت ورزشی را تبیین میکند. در نهایت علی رغم عوامل مختلفی که سبب مهاجرت میشود، مهاجرت ورزشکاران بهعنوان بخشی از فرآیند ورزش جهانی است و رسانهها با انتشار سریع اطلاعات این فرآیند را تسهیل مینمایند.