آرمان حیدری؛ وحید دستیار؛ فاطمه جعفری
چکیده
بدن و مفهوم بدن که در تحلیلهای جامعهشناختیِ سنتی غایب بود، امروزه، در قلب جامعهشناسی، زندگی اجتماعی و خودپندارۀ هویتی ما قرار دارد. با گسترش رسانهها و تکنولوژیهای ارتباطی نوین، یکی از مهمترین چالشها در حوزۀ مدیریت بدن به ابهام پیرامون میزان تأثیر نیروهای جهانی یا زمینههای محلی مربوط میشود. این مقاله با اتکای بر رویکرد ...
بیشتر
بدن و مفهوم بدن که در تحلیلهای جامعهشناختیِ سنتی غایب بود، امروزه، در قلب جامعهشناسی، زندگی اجتماعی و خودپندارۀ هویتی ما قرار دارد. با گسترش رسانهها و تکنولوژیهای ارتباطی نوین، یکی از مهمترین چالشها در حوزۀ مدیریت بدن به ابهام پیرامون میزان تأثیر نیروهای جهانی یا زمینههای محلی مربوط میشود. این مقاله با اتکای بر رویکرد جهان- محلی شدن، بر اساس نظریات رابرتسون، گیدنز، راجرز، فیدرستون و پذیرش اجتماعی، تأثیر استفاده از رسانههای نوین بر مدیریت بدن را با میانجیگری پذیرش اجتماعی در بین زنان باشگاهی شهر نورآباد ممسنی بررسی کرده است. روش تحقیق، پیمایشی، ابزار گرداوری دادهها پرسشنامه، و روش نمونهگیری، نمونهگیری متناسب با حجم توأم با تصادفی ساده بوده است. بر اساس نتایج تحقیق، بیشترین استفادۀ زنان از رسانههای نوین، به ترتیب، کسب اطلاع و شیوۀ کاربرد وسایل ورزشی، جستجوی الگوهای تناسب اندام، و کسب اطلاعات در مورد مد و پوشش (اینترنت)؛ استفاده از شبکههای تبلیغ مد، مشاهدۀ برنامههای علمی، پزشکی، ورزشی، و تبلیغات تجاری (ماهواره) بودهاند. در بین شاخصهای متعدد سازۀ مدیریت بدن، ورزش و تناسب اندام، جراحی و زیبایی بدن و کیفیت پوشش تأثیرگذارترین شاخصها بودهاند. با مقایسۀ میزان تأثیر رسانههای نوین (81/.) و پذیرش اجتماعی (17/.) بر مدیریت بدن میتوان گفت رسانههای نوین، به میزان چشمگیری، بیشتر از میزان پذیرش اجتماعی موجب افزایشِ توجه زنان به مدیریت بدنشان در ابعاد مختلف شدهاند.
اعظم راودراد؛ میترا شمسی
چکیده
پژوهش حاضر به واکاوی پیامهای بصریای میپردازد که زنان ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام بهاشتراک گذاشته اند، با این هدف که دریابیم آنها چگونه خود را در این شبکه بازنمایی میکنند. این واکاوی، بر اساس تحلیل ایدئولوژیکِ «جان بِرجر» صورت گرفتهاست و در آن، هر تصویر، گزارشی از این موضوع نگریسته شده که یک زن هویت فردی ...
بیشتر
پژوهش حاضر به واکاوی پیامهای بصریای میپردازد که زنان ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام بهاشتراک گذاشته اند، با این هدف که دریابیم آنها چگونه خود را در این شبکه بازنمایی میکنند. این واکاوی، بر اساس تحلیل ایدئولوژیکِ «جان بِرجر» صورت گرفتهاست و در آن، هر تصویر، گزارشی از این موضوع نگریسته شده که یک زن هویت فردی و اجتماعی خود را چگونه میبیند، تعریف میکند و نشان میدهد. در این پژوهش، پس از معرفی کاربران و ارزیابی فضای کلی تصاویرشان، چند نمونه عکس هر کاربر تحلیل شدهاست. در جمعبندی تصاویر کاربران کوشیدهایم رابطه تصاویر با گفتمانهای موجود درباره زنان مشخص شود. بر اساس یافتههای پژوهش، برخی از تصاویر زنان بر نوعی مقاومت در برابر فشارهای اجتماعیِ تبدیل شدن به زنی هنجارمند دلالت دارد که آن را میتوان نشانی از بازاندیشی در هویت تعریفشده زن و ساخت و بازنمایی هویت بر اساس انتخاب کاربران دانست. تحلیل بیشتر تصاویر نشان میدهد زنان در روایت بصری زندگی خود، با بازنمایی خود بر اساس هنجارها و ارزشهای رایج جامعه، به تقویت ارزشهای هژمونیک نظام فرهنگی مردسالارانهای میپردازند که در آن بالیدهاند. آنها دست به کنشهای روایی بصری میزنند که موقعیت زنانگی را آنطور تعریف میکند که جامعه مطلوب میداند!
مریم مقیمی؛ هادی خانیکی؛ سید علی اصغر سلطانی
چکیده
مقاله پیشرو با هدف تحلیل گفتمان انتقادی نفرتپراکنی زنان علیه زنان در صفحات کاربران زن در شبکه اینستاگرام به نگارش درآمده است. بر این اساس با رجوع به آراء گلیردونه در زمینه مقابله با نفرتپراکنی اینترنتی، به تحلیل گفتمان انتقادی صفحات چهار کاربر زن فعال در حوزه زنان پرداخته شد. به این منظور با توجه به رهیافت تحلیل گفتمانی تئون ...
بیشتر
مقاله پیشرو با هدف تحلیل گفتمان انتقادی نفرتپراکنی زنان علیه زنان در صفحات کاربران زن در شبکه اینستاگرام به نگارش درآمده است. بر این اساس با رجوع به آراء گلیردونه در زمینه مقابله با نفرتپراکنی اینترنتی، به تحلیل گفتمان انتقادی صفحات چهار کاربر زن فعال در حوزه زنان پرداخته شد. به این منظور با توجه به رهیافت تحلیل گفتمانی تئون ای. وندایک، فرم کار ویژهای برای ثبت و استخراج اطلاعات از متن خبرهای انتخابشده در نظر گرفته شد. نتایج نشان میدهد که تحلیل و بررسی پستهای بررسیشده حاکی از سه نوع خشونت است: علیه تبعیض و نظام مردسالاری، علیه نهاد خانواده و نقش سنتی زنان و در نهایت رستگاری به سمت ارزشهای فمنیستی و مدرن از دریچه تخریب و علیه ارزشهای سنتی و تلاش برای شکستن قفس سنتها. در برآیند کلی مطالعه گفتمانی صفحات مورد بررسی، مشخص گردید که دال مرکزی مجموع پستهای مطالعهشده در نظم گفتمانی هویت زنانه «اجتماعی بودن» است. زن باید در جامعه حضور داشته باشد. حضور زن در جامعه منتج به آگاهی زنانه شده، برابری جنسیتی رخ خواهد داد. دالهای پیرامونی دیگری نیز چون «نفی جمعگرایی»، «روابط جنسی» و «برابری جنسیتی» منظومه گفتمانی کاربران زن را در نظم گفتمانی هویت زنانه تشکیل میدهند. این گفتمان، دیگریهایی را نیز برای خود متصور است که اغلب در قالب هویتهایی تحجر و نگاه مردسالارنه، ضدانسانیت، اختلالات جنسی، چندهمسری، تبعیض تاریخی و... نمایان میشوند.
غلامرضا تاج بخش؛ محمد دانشفر
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر تماشای شبکههای ماهوارهای بر مدیریت بدن زنان و دختران شهر شیراز انجام شده است. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه پژوهشگرساخته میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان و دختران 18 تا 45 ساله شهر شیراز میباشد. حجم نمونه برآمده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، برابر با 400 ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر تماشای شبکههای ماهوارهای بر مدیریت بدن زنان و دختران شهر شیراز انجام شده است. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه پژوهشگرساخته میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان و دختران 18 تا 45 ساله شهر شیراز میباشد. حجم نمونه برآمده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، برابر با 400 نفر و شیوه نمونهگیری، خوشهای چندمرحلهای تصادفی است. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. یافتهها نشان داد که میانگین سنی پاسخدهندگان 3/29 سال میباشد. 52 درصد از پاسخدهندگان، مجرد و 48 درصد متأهلاند، 75 درصد، بومی و 25 درصد غیربومیاند، بین مدتزمان تماشای برنامههای ماهوارهای و رضایت از بدن زنان و دختران رابطه معنادار وجود دارد. بین مدتزمان تماشای برنامههای ماهوارهای و مدیریت بدن زنان و دختران رابطه معنادار وجود دارد. رضایت از بدن زنان و دختران با توجه به نوع برنامههای ماهوارهای مورد مشاهده، متفاوت است. مدیریت بدن زنان و دختران با توجه به نوع برنامههای ماهوارهای مورد مشاهده، متفاوت است. بین رضایت از بدن و مدیریت بدن زنان و دختران رابطه معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیری نشان داد که متغیرهای تأثیرگذار بر مدیریت بدن، به ترتیب تأثیرگذاری عبارتاند از: 1- تماشای برنامههای تبلیغاتی و بازرگانی، 2- تماشای برنامههای اقتصادی، 3- تماشای سریال در شبکههای جم، فارسی 1، پیام سی و...، 4- تماشای برنامههای ورزشی، 5- تماشای برنامههای خبری که درکل 8/33 درصد از واریانس مدیریت بدن را تبیین میکنند.
سیدجمال الدین اکبرزاده جهرمی؛ سیدنورالدین رضوی زاده؛ محدثه شیخی
چکیده
توجه به بدن در جوامع معاصر رو به فزونی است. آمارهای فزاینده جراحیهای زیبایی و مصرف لوازمآرایشی نیز نشان از همین موضوع در ایران دارد. در فرایند مدیریت بدن رسانهها و ازجمله شبکههای اجتماعی نقشی تعیینکننده دارند، چرا که تصور افراد از بدن ایدهآل اغلب متکی به تصاویر رسانهای است. ویژگیهایی چون سطح دسترسی بالا، بصری بودن و عامهپسندیِ ...
بیشتر
توجه به بدن در جوامع معاصر رو به فزونی است. آمارهای فزاینده جراحیهای زیبایی و مصرف لوازمآرایشی نیز نشان از همین موضوع در ایران دارد. در فرایند مدیریت بدن رسانهها و ازجمله شبکههای اجتماعی نقشی تعیینکننده دارند، چرا که تصور افراد از بدن ایدهآل اغلب متکی به تصاویر رسانهای است. ویژگیهایی چون سطح دسترسی بالا، بصری بودن و عامهپسندیِ ناشی از حضور ستارگان، اینستاگرام را بدل به مورد مناسبی برای مطالعات مدیریت بدن میکند. این مقاله با استفاده از روش پیمایش به بررسی نقش اینستاگرام در مدیریت بدن زنان میپردازد. جامعه آماری شامل کلیه دختران و زنان بین ۱۵ تا ۵۵ سال ساکن منطقه یک و منطقه بیست تهران (شهرری) است. جمعآوری اطلاعات با بهرهگیری از تکنیک پرسشنامه و به روش نمونهگیری احتمالی و از نوع تصادفی چندمرحلهای انجام شده است. یافتهها نشان میدهند که بین منطقه محل سکونت و تمایلات زنان در مدیریت بدن تفاوت معناداری وجود ندارد. با افزایش مصرف اینستاگرام، تمایلات مدرن زنان در مدیریت بدن افزایش مییابد. همچنین نحوه مصرف اینستاگرام با نحوه مدیریت بدن در ارتباط است، بدین معنی که زنان دنبال کننده سلبریتیها و صفحات مد هم به لحاظ نگرش و هم به لحاظ رفتار از سطح مدیریت بدن بالاتری برخوردارند. علاوه بر این یافتهها نشان میدهند زنانی که صفحات سلبریتیها را دنبال میکنند، میزان رضایتشان از ظاهر و بدن خود پایینتر است. میتوان مدعی شد یافتهها در سطحی کلیتر حاکی از این هستند که میان فعالیت در شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام و تغییر چارچوبهای ارزشی زنان ایرانی در حوزه بدن، ارتباط وثیقی وجود دارد.
مهدی شریفی؛ سهیلا بورقانی فراهانی؛ ملیحه شیانی؛ مهدخت شریفی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگویی جهت ارتقای کارکرد شبکههای اجتماعی مجازی در راستای بهبود وضعیت سلامت زنان انجام شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا، توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری افراد فعال در زمینه سلامت زنان و شبکههای مجازی بود که بر اساس فرمول کوکران 384 نفر از آنان به روش هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگویی جهت ارتقای کارکرد شبکههای اجتماعی مجازی در راستای بهبود وضعیت سلامت زنان انجام شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا، توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری افراد فعال در زمینه سلامت زنان و شبکههای مجازی بود که بر اساس فرمول کوکران 384 نفر از آنان به روش هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارهای آماری SPSS و SmartPLS استفاده شد. نتایج نشان داد که 10 عامل ویژگی فردی، استحکام خانواده، میزان آگاهی زنان، مشارکت اجتماعی، کارآیی شبکههای اجتماعی، جوامع آنلاین، ویژگیهای روانی، ویژگیهای فرهنگی، ویژگیهای اجتماعی و عوامل کلان اقتصادی بر تأثیرگذاری شبکههای اجتماعی مجازی بر سلامت زنان مؤثر هستند و سه عامل میزان آگاهی زنان (802/0)، عوامل کلان اقتصاد (801/0) و کارآیی شبکههای اجتماعی (772/0) دارای بالاترین سهم اثرگذاری هستند. لازم است سیاستگذاران تلاش برای کاهش لایههای اجتماعی، یعنی کاهش نابرابری در قدرت، وجهه اجتماعی، درآمد و ثروت مرتبط با موقعیتهای اقتصادی- اجتماعی مختلف را در فعالیتهای خود قرار دهند. راهکارهایی مانند: تغییر رویکرد برنامهریزان و مسئولین کشور نسبت به این فضا و برداشتن محدودیت استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی و حذف نگاه منفی آنها در مورد کاربران این شبکهها توصیه شده است.
فرید عزیزی؛ محمد اتابک؛ حسینعلی افخمی
چکیده
امروزه، بازیهای رایانهای صنعت جهانی بزرگی است که با صنعتهای انتشار کتاب، موسیقی و فیلم در حال رقابت است و محصولات این صنعت بهصورت گستردهای از سوی کودکان و نوجوانان برای پر کردن اوقات فراغت استفاده میشود. بازیهای رایانهای همراه با سرگرمی و لذت، ایماژها و دیدگاههای بستهبندیشدهای را در قالب کلیشهها ارائه میدهند. ...
بیشتر
امروزه، بازیهای رایانهای صنعت جهانی بزرگی است که با صنعتهای انتشار کتاب، موسیقی و فیلم در حال رقابت است و محصولات این صنعت بهصورت گستردهای از سوی کودکان و نوجوانان برای پر کردن اوقات فراغت استفاده میشود. بازیهای رایانهای همراه با سرگرمی و لذت، ایماژها و دیدگاههای بستهبندیشدهای را در قالب کلیشهها ارائه میدهند. پژوهش حاضر با مطالعه بر روی مجموعه بازی رایانهای السا در پی واسازی کلیشههای جنسیتی زنانه است. این مطالعه ضمن بررسی بازنمایی جنسیت در این مجموعه بازی، نشان میدهد چه دلالتها و مضامین پنهانی در پس برساخت نمونه آرمانی زنانه نهفته است. بهطورکلی این پژوهش برای رمزگشایی از مضامین و کلیشههای جنسیتی پنهان شده در این مجموعه بازی از رویکرد کیفی و روش نشانهشناسی استفاده میکند. یافتهها نشان داد حضور شخصیت زن در اغلب صحنهها تروماتیک و مسئلهدار است؛ از جمله مقولههای کلیشهای برسازنده این هویت تروماتیک عبارتاند از: قرار گرفتن در نقشهای تعیینشده، بدن تربیتپذیر، نمایش توأم با رضایت و حضور پنهان سوژه حامی. کلیشههای جنسیتی نهفته در پس این بازی، زنان را متعلق به خانه و محیط آن میداند و از طریق طبیعی سازی نقشهای جنسیتی در پی تشدید روابط موجود است.