علی محبی؛ علی اصغر کیاء
چکیده
هدف اصلی پژوهش این است تا همبستگی بین میزان استفاده از شبکههای اجتماعی و تغییرات فرهنگی را در چهار حوزه «سرمایه اجتماعی» ، «اعتقادات مذهبی» ، «فرد شدگی» و «هویت» مشخص کرده و جهت تغییرات فرهنگی را با توجه به مدل ارزشهای مادی و فرامادی اینگلهارت مشخص نماید. در این پژوهش علاوه بر مطالعه کتابخانهای، ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش این است تا همبستگی بین میزان استفاده از شبکههای اجتماعی و تغییرات فرهنگی را در چهار حوزه «سرمایه اجتماعی» ، «اعتقادات مذهبی» ، «فرد شدگی» و «هویت» مشخص کرده و جهت تغییرات فرهنگی را با توجه به مدل ارزشهای مادی و فرامادی اینگلهارت مشخص نماید. در این پژوهش علاوه بر مطالعه کتابخانهای، از روش پیمایش نیز استفاده شد. یافتههای حاصل از این پژوهش نشان میدهد میزان سرمایه اجتماعی پاسخگویان در حد متوسط است و افرادی که از شبکههای اجتماعی استفاده بیشتری داشتند، سرمایه اجتماعی آنها در حال کم شدن است. در مورد «فرد شدگی» که فرد را بهسوی کنش جمعی و آرمانهای مشترکی چون حفظ محیطزیست یا ایجاد اجتماعهای بشردوستانه جهت میدهد، مشخص شد با افزایش استفاده از شبکههای اجتماعی میزان فرد شدگی نیز افزایش مییابد. در مورد «هویت» نیز یافتهها نشان میدهد با افزایش استفاده از شبکههای اجتماعی، میل به شفافیت هویت در کاربران در حال افزایش است. بر اساس نتایج تحقیق همچنین مشخص شد بین دو متغیر «اعتقادات مذهبی در شبکههای اجتماعی» و «میزان استفاده از شبکههای اجتماعی» رابطه معناداری وجود ندارد. یافتههای پژوهش در مورد «ارزشهای موردتوجه در شبکههای اجتماعی» نیز نشان میدهد که کاربران به ارزشهای فرامادی تصریحشده در مدل اینگلهارت تمایل بیشتری دارند. این یافته همسو با نتایج پژوهشهای انجامشده در دیگر کشورها است و تمایزی بین کاربران ایرانی و دیگر کشورها در توجه به ارزشها در فضای مجازی دیده نمیشود.