رضا همتی؛ احسان آقابابایی؛ فائقه اسماعیلی
چکیده
فناوریهای ارتباطی به بخش جداییناپذیری از زندگی در عصر حاضر تبدیلشدهاند. در میان این، موبایل (تلفن همراه هوشمند) تأثیرات مهمی بر زندگی فردی و اجتماعی جوانان بهویژه دانشجویان گذاشته است. هدف از پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کیفی توصیف معنای کاربران از موبایل بر اساس تجربه استفاده از این وسیله است. مشارکتکنندگان در این پژوهش 15 ...
بیشتر
فناوریهای ارتباطی به بخش جداییناپذیری از زندگی در عصر حاضر تبدیلشدهاند. در میان این، موبایل (تلفن همراه هوشمند) تأثیرات مهمی بر زندگی فردی و اجتماعی جوانان بهویژه دانشجویان گذاشته است. هدف از پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کیفی توصیف معنای کاربران از موبایل بر اساس تجربه استفاده از این وسیله است. مشارکتکنندگان در این پژوهش 15 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان بودند که از طریق نمونهگیری هدفمند برای مصاحبه انتخاب شدند. بر اساس تحلیل مصاحبهها، دو مقولة اصلی («سوژگی متقابل» و «پارادوکس موبایل») و پنج مقوله فرعی («تشخص بخشی به موبایل»، «شکلگیری خود مجازی»، «بی موبایل هراسی»، «فرصت سازی موبایل» و «فرصت سوزی موبایل») در ارتباط با تجارب دانشجویان از موبایل شناسایی شدند. یافتههای پژوهش نشان داد که تلقی و فهم دانشجویان دختر از موبایل بهواسطه گسترش شبکههای اجتماعی مجازی نظیر اینستاگرام فراتر از یک وسیله صرفاً ارتباطی است. کاربران با برقراری ارتباطی دوسویه با موبایل از امکانات آن برای بازتعریف هویت خود در فضای مجازی استفاده کرده و گاهی هویت مجازی را بر خود واقعیشان ترجیح میدهند. جذابیتهای و استفاده افراط گونه از آن علاوه بر ایجاد وابستگی موجب شده تا این وسیله جانشین ارتباطات چهره به چهره شود. دراینبین کاربران با شخصیت دادن به موبایل و ارائه تعریفی انسان گونه از آن در ذهن خود سعی در توجیه این وابستگی داشتند. درنهایت از منظر تجارب دانشجویان، موبایل و شبکههای اجتماعی ذیل آن نظیر اینستاگرام علاوه بر ایجاد فرصتها و ظرفیتهای گوناگون، دلالتهای منفی زیادی را نیز به همراه دارد، این تناقضات باعث شده تا تصویری دوگانه و پارادوکسیکال از موبایل در ذهن کاربران نقش ببندد.
سید ضیاء هاشمی؛ محمد رهبری
چکیده
توسعه شبکههای اجتماعی مجازی در سالیان اخیر و ایجاد سهولت بیشتر برای دسترسی به این شبکهها از طریق موبایلهای هوشمند، بر فرهنگ مردم و به خصوص نسل جوانی که روزانه از این شبکهها استفاده میکنند تأثیرات فراوانی گذاشته است. در میان این شبکهها، توئیتر به علت فیلتر بودن در ایران و فعالیت بسیاری از کاربرانش با نام مستعار، شرایطی را ...
بیشتر
توسعه شبکههای اجتماعی مجازی در سالیان اخیر و ایجاد سهولت بیشتر برای دسترسی به این شبکهها از طریق موبایلهای هوشمند، بر فرهنگ مردم و به خصوص نسل جوانی که روزانه از این شبکهها استفاده میکنند تأثیرات فراوانی گذاشته است. در میان این شبکهها، توئیتر به علت فیلتر بودن در ایران و فعالیت بسیاری از کاربرانش با نام مستعار، شرایطی را فراهم میکند تا افراد در آن آزادانهتر سخن بگویند یا آن گونه که هیرشی میگوید، کنترل اجتماعی بر آنها کمتر میشود. پایینتر بودن کنترل اجتماعی میتواند منجر به افزایش تولید محتوای مبتذل در توئیتر گردد. بنابراین فهم نقش توئیتر در بکارگیری محتوای مبتذل به عنوان امری ناهنجار و قبیح ضرورت دارد تا تأثیرات هنجاری استفاده آن بر کاربرانش سنجیده شود.در این پژوهش محتوای توئیتر، با استفاده از دادهکاوی بر اساس کلیدواژهها و با روش توصیفی- آماری از سال 88 تا 96 مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای حاصل از دادهکاوی بر روی 82 میلیون توئیت، نشان میدهد که اگرچه توئیتهایی با مضامین مبتذل در سالهای اولیه استفاده از توئیتر، بیشتر مورد استفاده کاربران قرار گرفته است، اما پس از سال 92 میزان استفاده از این مضامین به نرخ نسبتا ثابتی رسیده و در مجموع نیز تنها حدود 3 تا 4درصد از کل توئیتها را شامل شده است. در نتیجه برخلاف فرضیه اولیه، توئیتر باعث قبحزدایی از این نوع مضامین نشده است که علت این امر میتواند شکلگیری یک هنجار جدید در این اجتماع مجازی و افزایش کنترل اجتماعی غیر رسمی به دنبال حضور کاربران با نام و نشان خودشان میباشد.
مژده کیانی
چکیده
هویت جنسیتی یکی از چالشهای جامعه جهانی امروز است. زبان نوشتاری، گفتاری و تصویری برای ارتباط با دیگران در فضای مجازی، زمینه هویت جنسیتی سیال را فراهم نموده است. این مقاله با هدف تحلیل واقعیت و بازنمایی هویت جنسیتی کاربران فضای مجازی با استفاده از روش کیفی تحلیل گفتمان بر اساس مدل فیسک به تحلیل سطوح هویت جنسیتی کاربران پرداخته است. ...
بیشتر
هویت جنسیتی یکی از چالشهای جامعه جهانی امروز است. زبان نوشتاری، گفتاری و تصویری برای ارتباط با دیگران در فضای مجازی، زمینه هویت جنسیتی سیال را فراهم نموده است. این مقاله با هدف تحلیل واقعیت و بازنمایی هویت جنسیتی کاربران فضای مجازی با استفاده از روش کیفی تحلیل گفتمان بر اساس مدل فیسک به تحلیل سطوح هویت جنسیتی کاربران پرداخته است. روش نمونهگیری هدفمند بود. نمونه تحلیل، پست و کامنتهای کاربران زن و مرد شبکههای اجتماعی اینستاگرام و تلگرام از آبان تا اسفندماه سال 1396 بود. پست و کامنتهای 300 کاربر زن و مرد با روشهای رایج در تحلیل گفتمان بررسی شده است. تحلیل پست و کامنتهای کاربران نشان داد که کاربران زن، کامنتهای بیشتری به ثبت رساندهاند. بر اساس یافتههای این مطالعه، مردان پستهای بیشتری ثبت میکنند. نتایج به تقویت این مفهوم که «زنان در شبکههای اجتماعی آنلاین، بیشتر حمایت و تأیید میکنند» منجر شد. نتایج این مطالعه نشان داد که زنان به اشتراک موضوعهای شخصیتر تمایل دارند و مردان بیشتر متمایل به مسائل کمتر شخصی هستند. گفتمان مسلط در این مطالعه «ماندگاری زنان در گفتمان سنتی حمایتی - تأییدی نسبت به مردان» است.
مهدی شریفی؛ سهیلا بورقانی فراهانی؛ ملیحه شیانی؛ مهدخت شریفی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگویی جهت ارتقای کارکرد شبکههای اجتماعی مجازی در راستای بهبود وضعیت سلامت زنان انجام شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا، توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری افراد فعال در زمینه سلامت زنان و شبکههای مجازی بود که بر اساس فرمول کوکران 384 نفر از آنان به روش هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگویی جهت ارتقای کارکرد شبکههای اجتماعی مجازی در راستای بهبود وضعیت سلامت زنان انجام شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا، توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری افراد فعال در زمینه سلامت زنان و شبکههای مجازی بود که بر اساس فرمول کوکران 384 نفر از آنان به روش هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارهای آماری SPSS و SmartPLS استفاده شد. نتایج نشان داد که 10 عامل ویژگی فردی، استحکام خانواده، میزان آگاهی زنان، مشارکت اجتماعی، کارآیی شبکههای اجتماعی، جوامع آنلاین، ویژگیهای روانی، ویژگیهای فرهنگی، ویژگیهای اجتماعی و عوامل کلان اقتصادی بر تأثیرگذاری شبکههای اجتماعی مجازی بر سلامت زنان مؤثر هستند و سه عامل میزان آگاهی زنان (802/0)، عوامل کلان اقتصاد (801/0) و کارآیی شبکههای اجتماعی (772/0) دارای بالاترین سهم اثرگذاری هستند. لازم است سیاستگذاران تلاش برای کاهش لایههای اجتماعی، یعنی کاهش نابرابری در قدرت، وجهه اجتماعی، درآمد و ثروت مرتبط با موقعیتهای اقتصادی- اجتماعی مختلف را در فعالیتهای خود قرار دهند. راهکارهایی مانند: تغییر رویکرد برنامهریزان و مسئولین کشور نسبت به این فضا و برداشتن محدودیت استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی و حذف نگاه منفی آنها در مورد کاربران این شبکهها توصیه شده است.
افشار کبیری؛ موسی سعادتی؛ الناز قاسمی
چکیده
مطالعة حاضر با هدف بررسی نقش شبکههای مجازی در تبیین آگاهی سیاسی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد شهر ارومیه انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری مشتمل بر کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه میباشد که از این تعداد 380 دانشجو بهعنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به شیوة نمونهگیری ...
بیشتر
مطالعة حاضر با هدف بررسی نقش شبکههای مجازی در تبیین آگاهی سیاسی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد شهر ارومیه انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری مشتمل بر کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه میباشد که از این تعداد 380 دانشجو بهعنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به شیوة نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها در این تحقیق پرسشنامه میباشد. همچنین، جهت تجزیهوتحلیل اطلاعات از نرمافزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که میانگین آگاهی سیاسی به تفکیک محتوای مصرف شبکههای مجازی تفاوت معنیداری داشته است، بهطوریکه دانشجویانی که از محتوای خبری و مذهبی شبکههای مجازی استفاده میکنند، آگاهی بیشتری نسبت به سایر گروهها دارند. همچنین، رابطه خطی بین میزان مداومت در مصرف و میزان آگاهی سیاسی دانشجویان مورد تأیید واقع شد و نوع رابطه نیز مثبت و مستقیم میباشد. همبستگی بین متغیرهای میزان استفاده از شبکههای مجازی و آگاهی از جناحبندیهای سیاسی و قوانین انتخاباتی و تقسیمات کشوری مثبت و معنادار بوده است. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهای حاضر در مدل رگرسیونی، توانستهاند 14 درصد از تغییرات متغیر آگاهی سیاسی را تبیین نمایند.واژههای کلیدی: * استادیار جامعهشناسی دانشگاه ارومیه. a.kabiri@urmia.ac.ir** استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)، قزوین. saadati.2245@yahoo.com *** کارشناس ارشد جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز (نویسنده مسئول). e.ghasemi17@gmai.com
کبری کریمیان؛ مهربان پارسامهر؛ سید علیرضا افشانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعهشناختیِ عوامل مرتبط با گرایش نوجوانان دختر دبیرستانهای شهرکرد به شبکههای اجتماعی مجازی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر متوسطه شهر شهرکرد که در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل میدهد که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 390 نفر برآورد شده است. دادهها با استفاده ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعهشناختیِ عوامل مرتبط با گرایش نوجوانان دختر دبیرستانهای شهرکرد به شبکههای اجتماعی مجازی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر متوسطه شهر شهرکرد که در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل میدهد که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 390 نفر برآورد شده است. دادهها با استفاده از ابزار پرسشنامه و با استفاده از شیوه نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای جمعآوری گردید. اعتبار ابزار به وسیله روش اعتبار محتوایی مورد تأیید قرار گرفت و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آماری اسپیرمن، پیرسون، آزمون تحلیل واریانس، آزمون تعقیبی توکی، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر استفاده شد. یافتهها نشان داد بین پایه تحصیلی، پایگاه اقتصادیاجتماعی والدین دانشآموزان، میزان استفاده از اینترنت، مدت زمان عضویت در شبکههای اجتماعی، سادگی و سهولت استفاده از شبکههای اجتماعی، میزان استفاده اطرافیان(دوستان و خانواده)، نیاز به پیشرفت، انزوای اجتماعی، گرایش به جنس مخالف با گرایش به شبکههای اجتماعی مجازی رابطه مستقیم و معنیداری وجود داشت. بی
مصطفی صالحی؛ حمید عبداللهیان؛ علیرضا اسحاقپور
چکیده
در این پژوهش درصدد هستیم تا وزن ویژگیهای مختلف هوموفیلی ازجمله: جنسیت، مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، سال ورود به دانشگاه، شهرستان محل سکونت و وضعیت تأهل را برای کاربران ایرانی در یک شبکه اجتماعی مجازی نمونه (دانشجویان تحصیلات تکمیلی زنجان)، به دست آوریم. تا آنجا که میدانیم، این مقاله اولین کار پژوهشی است که الگوی رفتاری کاربران ایرانی ...
بیشتر
در این پژوهش درصدد هستیم تا وزن ویژگیهای مختلف هوموفیلی ازجمله: جنسیت، مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، سال ورود به دانشگاه، شهرستان محل سکونت و وضعیت تأهل را برای کاربران ایرانی در یک شبکه اجتماعی مجازی نمونه (دانشجویان تحصیلات تکمیلی زنجان)، به دست آوریم. تا آنجا که میدانیم، این مقاله اولین کار پژوهشی است که الگوی رفتاری کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی مجازی، را مورد مطالعه قرار میدهد. ساختار مقاله نیز مبتنی بر بیان مسئله و بعد ارائه طرح نظری برای تبیین نظری آنکه مبتنی بر استفاده از نظریه هوموفیلی برای شناسایی روابط هوموفیلی در بین دانشجویان دانشگاه زنجان بهعنوان نمونه موردی است. سپس در بخش روششناسی به ارائه ابزار اندازهگیری هوموفیلی میپردازیم و در نهایت نیز تحلیلها را ارائه کرده و نتیجهگیری میکنیم تا دستاورد علمی مقاله روشن شود.