محمد رضایی؛ مریم پورعسکری
چکیده
چکیده این پژوهش چگونگی تأثیر عضویت افراد در فیسبوک را بر رفتار رأیدهی آنها در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 مطالعه میکند. روش تحقیق، کیفی است، برای جمعآوری دادهها از اتنوگرافی مجازی و تکنیکهای مشاهده و مصاحبه عمیق و همچنین برای تحلیل دادهها از تحلیل تماتیک استفاده شده است. بنابر یافتههای این پژوهش تابوبودن مشارکت در ...
بیشتر
چکیده این پژوهش چگونگی تأثیر عضویت افراد در فیسبوک را بر رفتار رأیدهی آنها در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 مطالعه میکند. روش تحقیق، کیفی است، برای جمعآوری دادهها از اتنوگرافی مجازی و تکنیکهای مشاهده و مصاحبه عمیق و همچنین برای تحلیل دادهها از تحلیل تماتیک استفاده شده است. بنابر یافتههای این پژوهش تابوبودن مشارکت در انتخابات 92 بهعنوان اولین انتخابات ریاستجمهوری بعد از انتخابات و حوادث سال 88، نبود فضای تبادل نظر بهجز فیسبوک و همچنین قرارداشتن فیسبوک در جایگاه فضایی در برابر رسانههای رسمی از دلایل چرایی تأثیرگذاری آن بر تغییر نظر انتخاباتی کاربران از عدم مشارکت به مشارکت است. دلایلی که به وضعیت سیاسی ایران، وضعیت انتخابات ریاستجمهوری 92 و نیز فیلتر بودن فیسبوک برمیگردد. همچنین براساس این یافتهها اطلاع از نظرات گوناگون کاربران و شخصیتهای سیاسی، تکرار و بازتکرار محتواهای بسیجکننده و انتشار موضع افراد غیرسیاسی مشهور، از مکانیسمهای چگونگی تأثیرگذاری فیسبوک بر تغییر نظر انتخاباتی و سپس رفتار رأیدهی است. یافتهها نشان میدهد که نخست، مطالعه تأثیر «سایتهای شبکه اجتماعی» مانند فیسبوک بر مشارکت سیاسی بدون توجه به وضعیت خاص سیاسی و موقعیت این شبکهها در ایران امکانپذیر نیست. دوم، بحثهای سیاسی شاید منجر به افزایش اطلاعات و انگیزه سیاسی شوند، اما به ناچار منجر به تغییر رفتار انتخاباتی نمیشوند. سوم، نمیتوان از مشارکت سیاسی بهطورکلی سخن گفت، چراکه مشارکت سیاسی مفهوم گستردهای است که مشارکت انتخاباتی یکی از انوع آن است. چه بسا، عدم مشارکت انتخاباتی را نیز باید گونهای مشارکت سیاسی سلبی در ایران بهحساب آورد.
علیرضا عبداللهی نژاد؛ جواد صادقی؛ ابوذر قاسمی نژاد
چکیده
در عصر کنونی، رفتار سیاسی شهروندان در جوامع گوناگون تحت تأثیر رسانهها و فناوریهای جدید ارتباطاتی قرار گرفته و تغییر شکل و ماهیت داده است. یکی از مهمترین رفتارهای سیاسی شهروندان، مشارکت سیاسی و رفتار رأیدهی آنان است که بیش از هر چیز دیگری، در محدوده عمل و تأثیر وسائل ارتباطجمعی و بهویژه رسانههای اجتماعی نوپدید قرار گرفته ...
بیشتر
در عصر کنونی، رفتار سیاسی شهروندان در جوامع گوناگون تحت تأثیر رسانهها و فناوریهای جدید ارتباطاتی قرار گرفته و تغییر شکل و ماهیت داده است. یکی از مهمترین رفتارهای سیاسی شهروندان، مشارکت سیاسی و رفتار رأیدهی آنان است که بیش از هر چیز دیگری، در محدوده عمل و تأثیر وسائل ارتباطجمعی و بهویژه رسانههای اجتماعی نوپدید قرار گرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر تلاش دارد، تأثیر رسانههای اجتماعی- فیسبوک، اینستاگرام و تلگرام- بر مشارکت سیاسی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی را در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری (هفتم اسفندماه 1394) بررسی و مطالعه نماید. روش پژوهش، پیمایش و ابزار گردآوری دادهها نیز پرسشنامه محقق ساخته است. با استفاده از فرمول کوکران از جامعه آماری 8569 نفری - که تمام دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشکدههای پردیس اصلی دانشگاه علامه طباطبائی را شامل میشد- 370 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب و بررسی شدند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین میزان استفاده از رسانههای اجتماعی منتخبِ تحقیق با مشارکت سیاسی (413/0)، میانِ میزان اعتماد به رسانههای اجتماعی موردبررسی و مشارکت سیاسی (318/0) و میزان اثربخشی در استفاده از رسانههای اجتماعی با مشارکت سیاسی (523/0) رابطة مثبت و معناداری وجود دارد. در ارتباط با دو متغیر زمینهای مقطع تحصیلی (401/0-) و سن پاسخگویان (دانشجویان نمونه تحقیق) با مشارکت سیاسی (431/0-) نیز رابطه معکوس و معنادار است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی نیز نشان میدهد، که حدود 32 درصد از کل واریانس مشارکت سیاسی دانشجویان با این پنج متغیرِ معنادار یعنی میزان استفاده، میزان اعتماد، میزان اثربخشی، مقطع تحصیلی و سن قابل پیشبینی است.
سیده زهرا اجاق؛ سید رسول میرزایی موسوی
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور مطالعه کنشهای ارتباطی اعضاء در گروههای مجازی تلگرام ازنظر نحوه مدیریت تأثیر با استفاده از عملکرد چهره خود انجامشده است. برای این منظور از ترکیب نظری کنش ارتباطی هابرماس و مدیریت تأثیر یا کنش نمایشی گافمن استفاده شده است. با توجه به ویژگی نوشتاری خاص پیامها در تلگرام، رویکرد روش مورد استفاده تحلیل سبک زبانی ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور مطالعه کنشهای ارتباطی اعضاء در گروههای مجازی تلگرام ازنظر نحوه مدیریت تأثیر با استفاده از عملکرد چهره خود انجامشده است. برای این منظور از ترکیب نظری کنش ارتباطی هابرماس و مدیریت تأثیر یا کنش نمایشی گافمن استفاده شده است. با توجه به ویژگی نوشتاری خاص پیامها در تلگرام، رویکرد روش مورد استفاده تحلیل سبک زبانی است. در این تحقیق حدود 10 هزار کاربر از 20 گروه تلگرام تحت عنوان هنر، علم و ورزش ارزیابی میشوند. نتایج این مطالعه حاکی از حضور بارز کنش معطوف به هدف در این گروهها است. شبکه اجتماعی تلگرام باوجود اینکه فرصتی برای حضور و تشکیل گروه فراهم ساخته ولی رابطه پیروی بر رابطه گفتگویی و تعاملی در این گروهها غلبه دارد. بازنمایی خود کاربران در گروههای تلگرامی اغلب از راه تأیید و پذیرش پیامها و در فقدان نقد و مخالفت انجام میشود. همچنین نتایج نشان میدهند که هنجار حمایتگری در این گروهها با مفهوم جدیدی بروز کرده است که افراد برای عملکرد چهره مثبت، گسترش ارتباطات مثبت و مدیریت تأثیر هدفمند از آن استفاده میکنند.
محمد مهدی ایزدخواه؛ سبحان یحیائی
چکیده
بازاریابی عصبی علم جدیدی است که به بررسی رفتار مصرفکننده، نه بر اساس خودآگاه بلکه بر اساس ناخودآگاه فرد میپردازد. این دانش نوپا ابزارها و روشهای متنوعی دارد که یکی از آنها، پتانسیل وابسته به رویداد میباشد که در این تحقیق مورداستفاده قرارگرفته. هدف از تحقیق حاضر، شناسایی مؤلفههای جذابیت کاراکترهای پویانمایی است. بنابراین، ...
بیشتر
بازاریابی عصبی علم جدیدی است که به بررسی رفتار مصرفکننده، نه بر اساس خودآگاه بلکه بر اساس ناخودآگاه فرد میپردازد. این دانش نوپا ابزارها و روشهای متنوعی دارد که یکی از آنها، پتانسیل وابسته به رویداد میباشد که در این تحقیق مورداستفاده قرارگرفته. هدف از تحقیق حاضر، شناسایی مؤلفههای جذابیت کاراکترهای پویانمایی است. بنابراین، پژوهش به سؤالاتی ازایندست پاسخ خواهد گفت که کاراکتر زن برای کودکان جذابتر است یا کاراکتر مرد؟ کاراکتر انسان برای کودکان جذابتر است یا کاراکتر حیوان؟ همچنین، پاسخ کودکان در روش سنتی (پرسش از فرد) و روش بازاریابی عصبی مقایسه شده و فهم جدیدی از چگونگی رفتار کودکان در توجه به شخصیتهای موجود در برنامههای کودکان ارائه میشود. تناقضهایی میان آنچه کودکان گفتهاند و میان آنچه در ناخودآگاهشان میگذرد در تحقیق مکشوف گردید که در مخاطب شناسی و تصمیمگیریهای سیاستی رسانهها میتواند مؤثر باشد.
شیوا مرادی؛ نادر نادری
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تأثیر مصرف رسانههای نوین بر قصد کارآفرینانه دانشجویان کارآفرینی دانشگاه تهران است. در سالهای اخیر مطالعات محدودی در حوزه رسانه و کارآفرینی انجام شده که بیشتر آنها به کارآفرینی در رسانهها پرداخته و به نقش ترغیبی و ترویجی رسانهها در حوزه کارآفرینی توجه نکردهاند. این پژوهش برای اولین باراست که در ایران ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی تأثیر مصرف رسانههای نوین بر قصد کارآفرینانه دانشجویان کارآفرینی دانشگاه تهران است. در سالهای اخیر مطالعات محدودی در حوزه رسانه و کارآفرینی انجام شده که بیشتر آنها به کارآفرینی در رسانهها پرداخته و به نقش ترغیبی و ترویجی رسانهها در حوزه کارآفرینی توجه نکردهاند. این پژوهش برای اولین باراست که در ایران به بررسی تأثیر مصرف رسانههای نوین بر قصد کارآفرینانه میپردازد. ابزار جمعآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است و جامعه آماری 450 نفر از دانشجویان مشغول به تحصیل در مقاطع ارشد و دکترای رشته کارآفرینی دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران در سال 95-1394 هستند. نمونهگیری به روش احتمالی طبقهای نسبی متناسب و حجم نمونه 210 نفر است. نتایج پژوهش نشان میدهد که افراد موردمطالعه بهطور میانگین چهار ساعت از شبانهروز از اینترنت استفاده میکنند و بیشترین میزان رسانههای نوین اینترنتی مورداستفاده به ترتیب شامل وبسایتهای خبری آنلاین، شبکههای اجتماعی مجازی، وبسایتهای علمی و آموزشی و وبلاگها و ویکیها بوده است. نتایج بیانگر این است که رابطه معنادار و مثبتی بین مصرف رسانههای نوین و قصد کارآفرینانه در بین دانشجویان وجود دارد. بدین معنا که هرچه میزان مصرف رسانههای نوین اینترنتی در بین دانشجویان بالاتر میرود، انگیزه و قصد کارآفرینانه در میان دانشجویان موردبررسی بهویژه در بُعد درک امکانپذیری برای راهاندازی یک کسبوکار و اقدام علمی برای شروع فعالیت کارآفرینانه تقویت میشود. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری نیز نشان میدهد که استفاده از رسانههای نوین از طریق تأثیرگذاری بر سایر متغیّرها (شاخصهای قصد کارآفرینانه) بهصورت غیرمستقیم بر قصد کارآفرینانه دانشجویان تأثیر داشته است.
علی انتظاری؛ مقصود امیری؛ نجمه سادات مرتجی
چکیده
این مقاله تلاش کرده است الگوی رفتار اشتراک دانش متخصصان ایرانی را در فضای مجازی موردمطالعه قرار دهد. بدین منظوراز مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند، روش دلفی و پرسشنامه الکترونیک بهعنوان ابزار تحقیق در دو مرحله کیفی و کمی استفاده شده است. بهمنظور تأمین اهداف تحقیق، مصاحبه با خبرگان مسلط بر موضوع تا تحقّق "کفایت نظری" ادامه یافته است. ...
بیشتر
این مقاله تلاش کرده است الگوی رفتار اشتراک دانش متخصصان ایرانی را در فضای مجازی موردمطالعه قرار دهد. بدین منظوراز مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند، روش دلفی و پرسشنامه الکترونیک بهعنوان ابزار تحقیق در دو مرحله کیفی و کمی استفاده شده است. بهمنظور تأمین اهداف تحقیق، مصاحبه با خبرگان مسلط بر موضوع تا تحقّق "کفایت نظری" ادامه یافته است. پس از آن بهمنظور تأیید و یا تصحیح شاخصهای شناسایی شده از تحلیل محتوای کیفی متن مصاحبهها، از روش دلفی استفاده شد. بدین ترتیب الگوی رفتار اشتراک دانش از دل دادههای مرحله کیفی پژوهش استخراج شد. پس از آن بهمنظور اعتبارسنجی کمّی الگو، پرسشنامههای الکترونیک از طریق روش زنجیرهای در اختیار 299 نفر (نرخ بازگشت، 77%) از کاربران شبکه تخصصی قرار گرفت. دادهها با استفاده از نرمافزار Smart PLS و تکنیک تحلیل عاملی تأییدی تحلیل و وزن متغیرها مشخص گردید. در الگوی رفتار اشتراک دانش متخصصان در فضای مجازی به ترتیب اهمیت: شاخصهای ابعاد فردی، گروهی و محیطی، استخراج شدند. شاخصهای بُعد فردی به ترتیب انگیزش، اخلاقیات، شخصیت (شامل برونگرا، سازشکار و خود گشوده)، توانایی، نگرش بهمنظور اشتراک دانش و امینت روانی میباشد. بُعد گروهی دارای 3 شاخص منافع مشترک، ساختار گروه و سرمایه اجتماعی است. مؤلفههای بُعد محیطی شامل تکنولوژیکی (الزامات فنی شبکههای اجتماعی تخصصی)، سیاسی- حقوقی (سیاستگذاری فضای مجازی کشور)، اقتصادی (هزینه و تنوع بستههای اینترنت) اجتماعی- فرهنگی (سبک زندگی متخصصان و شخصیت ملی) میباشد.
علی اصغر کیاء؛ المیرا فتوحی کندلجی
چکیده
گسترش آموزش با در نظر گرفتن گستردگی جوامع، لزوم تعلیم و آموزش دائمی شهروندان، کمبود فضای فیزیکی و هزینه بری ساخت آن، محدودیت زمانی برای افراد و مشکلات ترافیکی در جامعه امروز، اهمیت آموزش از راه دور (اینترنتی) را دوچندان نموده است. افزایش میزان اثربخشی و بازده آموزشی نیز از دیگر برتریهای این نحوه تعلیم نسبت به روشهای سنتی است. نظام ...
بیشتر
گسترش آموزش با در نظر گرفتن گستردگی جوامع، لزوم تعلیم و آموزش دائمی شهروندان، کمبود فضای فیزیکی و هزینه بری ساخت آن، محدودیت زمانی برای افراد و مشکلات ترافیکی در جامعه امروز، اهمیت آموزش از راه دور (اینترنتی) را دوچندان نموده است. افزایش میزان اثربخشی و بازده آموزشی نیز از دیگر برتریهای این نحوه تعلیم نسبت به روشهای سنتی است. نظام سلامت میتواند با بسترسازی و ایجاد فضای مناسب، نسبت به توسعه کاربری اینترنت در حوزه سلامت اقدام نماید. این پژوهش باهدف بررسی نقش آموزش الکترونیک در ارتقای سطح آگاهی کاربران جوان اینترنتی از حوزه بهداشت و سلامت انجامشده است. جامعه آماری این تحقیق 200 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه علامه طباطبائی بودند که بر اساس فرمول کوکران 130 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند و برای انتخاب نمونه از روش نمونهگیری تصادفی استفاده شد. از مهمترین یافتههای پژوهش بر اساس چارچوب نظری مورداشاره، یعنی نظریه استفاده و رضایتمندی، این است که پیامها و اطلاعات سلامت پایگاههای پزشکی و بهداشتی در تغییر نگرش و همچنین توسعه رفتارهای بهداشتی کاربران نقش بسزایی دارند و در مقایسه با سایر رسانههای جمعی، درصد بالایی از نیازهای اطلاعاتی آنها را پاسخگو میباشند. علاوه بر این، بر اساس مدل احتمال و تفصیل، افراد نمونه برای تقویت و حفظ سلامتی مطلوب خودشان، این نوع اطلاعات بهداشتی را بهعنوان یک عامل مهم تلقی میکنند و برای مدیریت سلامت خود از آنها بهره میبرند. بنابراین فرضیه اصلی محقق در این پژوهش بر اساس یافتههای تحلیلی (استنباطی) مورد تأیید قرار گرفت.