فائزه بهمن میرزا؛ فریده حسین ثابت؛ فرامرز سهرابی
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر استفاده از شبکههای اجتماعی بر افسردگی با نقش میانجی تصویر بدن انجام شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادههای پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه جوانان عضو در شبکه های اجتماعی بوده است و اعضای نمونه با روش غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدند. حجم ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر استفاده از شبکههای اجتماعی بر افسردگی با نقش میانجی تصویر بدن انجام شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادههای پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه جوانان عضو در شبکه های اجتماعی بوده است و اعضای نمونه با روش غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدند. حجم نمونه مورد نیاز با استفاده از فرمول گرین 106 نفر تعیین شد (234=n). برای گردآوری دادهها از سه پرسشنامه استاندارد اعتیاد اینترنتی یانگ (1998)، تست افسردگی بک (1967)، پرسشنامه روابط چندبعدی خود-بدن (1997) استفاده شد. نتایج تحلیل دادهها در پژوهش نشان داد که افسردگی پاسخدهندگان خفیف میباشد. همچنین میانگین و انحراف استاندارد استفاده از شبکههای اجتماعی نشاندهنده عدم وابستگی روانی به اینترنت است و در نهایت میانگین و انحراف استاندارد تصویر بدن در پژوهش از تصویر بدنی قوی در پاسخدهندگان خبر میدهد. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که استفاده از شبکههای اجتماعی به طور متوسط با متغیر افسردگی همبستگی دارد و تغییرات این متغیر را به طور معناداری پیشبینی میکند (0.001>P ). همچنین نقش میانجی تصویر بدن در رابطه بین استفاده از شبکههای اجتماعی و افسردگی تایید شد. با توجه به تاثیر معنادار استفاده از شبکههای اجتماعی بر افزایش افسردگی از طریق نقش میانجی تصویر بدن، اتخاذ راهکارهایی جهت آموزش و فرهنگسازی در زمینه استفاده از این شبکهها و افزایش ادراک افراد از تصویر بدنیشان از طریق برنامههای آموزشی و کارگاههای روانشناختی امری اجتنابناپذیر بهنظر میرسد.
فریده حسین ثابت؛ زهرا جهانگرد؛ عبدالله معتمدی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی، سبکهای دلبستگی و همبستگی خانوادگی با استفاده از فیسبوک در کاربران انجام شد. شرکتکنندگان پژوهش را دانشآموزان دختر مقطع دبیرستان شهر تهران تشکیل دادند (204 نفر کاربر، 103 نفر غیر کاربر). از آنها خواسته شد که مقیاس هوش هیجانی برادبری و گریوز، مقیاس سبکهای دلبستگیهازان و شیور و پرسشنامه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی، سبکهای دلبستگی و همبستگی خانوادگی با استفاده از فیسبوک در کاربران انجام شد. شرکتکنندگان پژوهش را دانشآموزان دختر مقطع دبیرستان شهر تهران تشکیل دادند (204 نفر کاربر، 103 نفر غیر کاربر). از آنها خواسته شد که مقیاس هوش هیجانی برادبری و گریوز، مقیاس سبکهای دلبستگیهازان و شیور و پرسشنامه انسجام خانواده رضویه و سامانی و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ را تکمیل کنند. برای تحلیل دادههای پژوهش از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گامبهگام و برای بررسی برازش کلی مدل آزمون هوسمر و لمشو استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که: 1) از بین متغیرهای پیشبین، متغیرهای انسجام خانواده و هوش هیجانی توانستند بهطور مستقل و معناداری کاربر و غیر کاربر بودن افراد را پیشبینی نمایند، 2) بین انسجام خانواده و میزان استفاده از فیسبوک همبستگی منفی معناداری وجود دارد، 3) بین زیرمقیاسهای هوش هیجانی و نمره کل آن و میزان استفاده از فیسبوک همبستگی منفی معناداری وجود دارد، 4) همبستگی معناداری بین سبکهای دلبستگی با میزان استفاده از فیسبوک وجود ندارد. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که افرادی که دارای هوش هیجانی پایین و انسجام خانوادگی کمتر هستند بیشتر به سمت استفاده از فیسبوک گرایش پیدا میکنند و بین استفاده از فیسبوک و سبکهای دلبستگی رابطهای وجود ندارد.