سروناز تربتی؛ امین مهدوی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی جوکها در خصوص توافق هستهای که در شبکههای مجازی انتشاریافتهاند، انجام شده است. مسئله اصلی این تحقیق آشکار کردن سویههای ایدئولوژیک و وابستگی این جوکها در خصوص امر هستهای با جناحهای قدرت است و این سؤال مطرح است که چگونه زبان در مناسبات قدرت در قالب طنز و شوخطبعی چرخش پیدا کرده است و همچون یک امر رهاییبخش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی جوکها در خصوص توافق هستهای که در شبکههای مجازی انتشاریافتهاند، انجام شده است. مسئله اصلی این تحقیق آشکار کردن سویههای ایدئولوژیک و وابستگی این جوکها در خصوص امر هستهای با جناحهای قدرت است و این سؤال مطرح است که چگونه زبان در مناسبات قدرت در قالب طنز و شوخطبعی چرخش پیدا کرده است و همچون یک امر رهاییبخش از تحکم و نظم پایگانی موجود، امکان تفسیرهای متفاوت از گفتمان غالب و تکصدا را ایجاد میکند. در این مقاله از روش تحلیل گفتمان انتقادی با رویکرد سهبعدی فرکلاف، نظریه کارناوال باختین و طنز گروستیک استفاده شده است. بدین منظور تعدادی از جوکهای هستهای در فضای مجازی تحلیل و بررسی شدهاند. نتایج نشان داد که خیالپردازی حاصل از جنبههای ایدئولوژیک زبان جوک، وضعیت موجود را بازنمایی و بازتفسیر میکند و به ایجاد، حفظ و تغییر در روابط اجتماعی و کردارهای گفتمانی منتهی میگردد. همچنین با توجه به ویژگیهای متنی آن مشخص شد که تعدادی از آنها، بازتفسیری مثبت و تعدادی نیز بازتفسیری منفی از توافق هستهای دارند. به نظر میرسد که بازنمایی مثبت در قالب ایدئولوژی قدرت حاکم (دولت یازدهم) و بازنمایی منفی در قالب ایدئولوژی اصولگرایان شکلگرفته است. درواقع، ژانر زبانی جوک در خدمت قدرت قرارگرفته و برای هژمونیک و چندصدایی شدن گفتمانهای قدرت به کار گرفته میشود.