محمدحسن شیخ الاسلامی؛ داود رضاپور
چکیده
رشد و توسعه فناوریهای ارتباطی در سالهای اخیر سبب شده شبکههای اجتماعی به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره تبدیل شوند و استفاده از این شبکهها در راستای دیپلماسی عمومی و سایبر دیپلماسی افزایش پیدا کند. در این میان، توییتر به عنوان یکی از مهمترین شبکههای اجتماعی موجود، به بستری مهم برای اجرای دیپلماسی عمومی تبدیل شده و پژوهش ...
بیشتر
رشد و توسعه فناوریهای ارتباطی در سالهای اخیر سبب شده شبکههای اجتماعی به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره تبدیل شوند و استفاده از این شبکهها در راستای دیپلماسی عمومی و سایبر دیپلماسی افزایش پیدا کند. در این میان، توییتر به عنوان یکی از مهمترین شبکههای اجتماعی موجود، به بستری مهم برای اجرای دیپلماسی عمومی تبدیل شده و پژوهش حاضر در تلاش است با معرفی دو شاخص نزدیکی به ساختار افقی شبکههای اجتماعی و استفاده از ظرفیت شبکه اجتماعی به منظور شبکهسازی، به بررسی و مقایسه عملکرد دو حساب کاربری سفیر چین در تهران و حساب کاربری وزارت امور خارجه آمریکا- فارسی، به عنوان نماد دیپلماسی توییتری دو کشور پیشرو در حوزه دیپلماسی عمومی و سایبر دیپلماسی، در قبال جمهوری اسلامی ایران بر پایه شاخصهای تعریف شده و تحلیل دادههای جمعآوری شده از شبکه اجتماعی توییتر بپردازد. بر مبنای پژوهش انجام شده ذیل شاخص نخست، میزان محافظهکاری و اعمال قدرت ساختار عمودی بر حساب کاربری وزارت خارجه آمریکا- فارسی در مقایسه با حساب کاربری سفیر چین در تهران کمتر بوده و در دیگر سو، عملکرد حساب کاربری سفیر چین در تهران در مقایسه با حساب کاربری وزارت خارجه آمریکا- فارسی در استفاده از قابلیت شبکه اجتماعی توییتر برای ایجاد ارتباط دو سویه از طریق رپیلای، مطلوبتر بوده است. در خصوص شاخص دوم نیز حساب کاربری سفیر چین در تهران هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی، عملکرد بهتری در استفاده از ظرفیت شبکه اجتماعی توییتر برای شبکهسازی در مقایسه با حساب کاربری وزارت خارجه آمریکا- فارسی داشته است.
محمدرضا نوروزپور؛ فریده محمد علیپور
چکیده
ایالاتمتحده آمریکا همواره در سیاست خارجی خود در قبال جمهوری اسلامی ایران از ابزار دیپلماسی عمومی بهصورت «راهبردی» استفاده کرده است اما به دلایلی ازجمله نداشتن رابطه دیپلماتیک سنتی با ایران و لزوم داشتن ابزاری برای مدیریت افکار عمومی و جمعآوری اطلاعات از داخل ایران، در سالهای ریاست جمهوری باراک اوباما توجه ویژهای به ...
بیشتر
ایالاتمتحده آمریکا همواره در سیاست خارجی خود در قبال جمهوری اسلامی ایران از ابزار دیپلماسی عمومی بهصورت «راهبردی» استفاده کرده است اما به دلایلی ازجمله نداشتن رابطه دیپلماتیک سنتی با ایران و لزوم داشتن ابزاری برای مدیریت افکار عمومی و جمعآوری اطلاعات از داخل ایران، در سالهای ریاست جمهوری باراک اوباما توجه ویژهای به «دیپلماسی دیجیتال» و «شبکههای اجتماعی» ایجاد شد. استفاده از دیپلماسی دیجیتال و بهطور خاص دیپلماسی توئیتری (توئیپلماسی) بهعنوان ابزاری کارآمد برای سیاست خارجی آمریکا در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما و وزارت خارجه هیلاری کلینتون شدت گرفت و به نقشآفرینی مؤثر در انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 در ایران با استفاده از توئیتر، فیسبوک و یوتیوب و بعدازآن منجر شد. ازاینرو، سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه وزارت خارجه آمریکا از دیپلماسی دیجیتال برای تأثیرگذاری بر ایران در دوران ریاست جمهوری اوباما بهره برده است؟ در پاسخ با استفاده از روش تبیینی، این فرضیه بررسی میگردد که وزارت خارجه آمریکا در چارچوب دیپلماسی دیجیتال با استفاده از توئیتر و ظرفیتهای آن برای به خیابان کشاندن و سازماندهی معترضین به نتیجه انتخابات، جمعآوری اطلاعات از داخل ایران و انتشار تحلیلهای هدفمند و اشاعه ایران هراسی در مقیاس جهانی به مدیریت جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران پرداخته است.