محمد محسن؛ حوراء حومانی
چکیده
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 و به ویژه بعد از فروپاشی اردوگاه اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری اسلامی ایران به دشمن اصلی ایالات متحده در منطقهی خاورمیانه تبدیل شد. از آنجا که سکانداران کاخ سفید به این باور رسیدهاند که دورهی تاثیر گذاری و ایجاد تغییرات مورد نظر از طریق إعمال پارامترهای سخت اقتصادی یا نظامی سنتی به سر آمده ...
بیشتر
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 و به ویژه بعد از فروپاشی اردوگاه اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری اسلامی ایران به دشمن اصلی ایالات متحده در منطقهی خاورمیانه تبدیل شد. از آنجا که سکانداران کاخ سفید به این باور رسیدهاند که دورهی تاثیر گذاری و ایجاد تغییرات مورد نظر از طریق إعمال پارامترهای سخت اقتصادی یا نظامی سنتی به سر آمده است، از همین رو به بهره گیری از آنچه جوزف نای آن را "قدرت نرم" نامید و در دو دههی گذشته به گفتمانی اساسی در محافل فکری تبدیل شده است روی آوردند. در واقع ایالات متحدهی آمریکا ستون فقرات جنگ نرم خود را بر محور تخریب چهرهی ایران در نزد افکار عمومی جهانی متمرکز ساخته است و در این میان فیلمهای آمریکایی به سان اسب معروف تروا، به بازیگری کلیدی برای تحقق این هدف و تاثیر گذاری بر اندیشه و تفکر کشورها و ملل مختلف تبدیل شده است.پژوهش پیش رو از سویی به ریشههای نزاع ایران و آمریکا میپردازد و از سوی دیگر با تمرکز بر کارکرد سینما و هالیوود که به سان دو بال هستهای جنگ نرم آمریکا، تاثیرات بیسابقه و مخربی بر کشورها و ملل مختلف از خود بر جای میگذارد ابزارهای مورد استفاده در این جنگ را مورد بررسی قرار داده است. در این راستا نویسندگان مقاله 25 فیلم درام آمریکایی را که در فاصلهی سالهای 1979 تا 2016 با موضوع تاریخ معاصر ایران و تاریخ قدیم امپراطوری آن بر روی پرده رفتهاند را مورد مطالعه و ارزیابی قرار دادهاند.این پژوهش همچنین ارتباط میان هالیوود و هیمنهی (هژمونی) فرهنگی و سیاسی موجود در تولیدات ایدئولوژیزه شده، و نیز ارتباط میان آن و بازارهای مالی در زمینه ی تجارت و رفاه طلبی ایدئولوژیزه شده را از نظر دور نداشته است و آمار و ارقام جامعی از میزان فروش و سود این فیلمها در گیشهی سینماهای جهان و خاورمیانه ارائه مینماید. از دیگر سو نگارندگان، به نوع جهت گیری این فیلمها در انتخاب موضوعات و مضامین فرهنگی و سیاسی مرتبط با جمهوری اسلامی ایران مانند: حمایت از تروریسم، نقض دمکراسی، و نقض حقوق بشر نیز توجه داشته اند.این پژوهش در پایان چشم انداز جامعی از جنگ نرم کنونی ضد ایران، ارائه و راهکارهای عمل گرایانه برای مواجهه با آن پیشنهاد میدهد.
محمد تقی کرمی؛ زهرا محمد زاده
چکیده
مقاله حاضر به بررسی بازنمایی زن دوم در سینمای ایران در طی دو دهه 1370 و 1380 میپردازد. برای نیل به این هدف از روش کیفی نشانهشناسی استفاده و بر اساس الگوی سلبی و کاودری، رمزگان فنی و با بهکارگیری رمزگان روایی بارت، ارجاعات و دلالتهای موجود در متن فیلم، مشخص شده است. با تمرکز بر این الگوها، سعی بر این بوده که در چهار فیلم: «شوکران»، ...
بیشتر
مقاله حاضر به بررسی بازنمایی زن دوم در سینمای ایران در طی دو دهه 1370 و 1380 میپردازد. برای نیل به این هدف از روش کیفی نشانهشناسی استفاده و بر اساس الگوی سلبی و کاودری، رمزگان فنی و با بهکارگیری رمزگان روایی بارت، ارجاعات و دلالتهای موجود در متن فیلم، مشخص شده است. با تمرکز بر این الگوها، سعی بر این بوده که در چهار فیلم: «شوکران»، «زن دوم»، «پاتو زمین نذار» و «زندگی خصوصی» که به روشی هدفمند برگزیده شدهاند، شخصیت زن دوم واکاوی و بازنمایی سینمایی از شخصیت زن دوم و کلیشههای به کار رفته در این بازنمایی آشکار شود.بنابر نتایج این مقاله میتوان گفت در بازنمایی زن دوم شاهد کلیشههایی هستیم که به کرات به تصویر در آمدهاند. کلیشههایی چون: «یافتن تکیهگاه عاطفی»، «زن مدرن و مستقل»، «زن مطلقه»، «اغواگری»، «تنهایی»، «مادرانگی»، «دینداری»، «تبرئه شدن و مظلومیت»، «ارتباط پنهانی» و «بیآبرویی» از عمده کلیشههای مطرح شده در این فیلمها هستند. با بررسی این فیلمها مشخص شد که زن دوم هرچند عمدتاً در ابتدای امر اغواگر و فریبنده ظاهر میشود، اما در جریان داستان در جستجوی نقش همسر و در پی تشکیل کانون خانوادگیست و در نهایت او از تقصیر ورود به این رابطه تبرئه میشود. انگشت اتهام در خصوص ازدواج دوم عمدتاً به سوی مردان متأهل است و اراده آنها در ورود به این ارتباط اصیل شمرده میشود.