مریم مقیمی؛ هادی خانیکی؛ سید علی اصغر سلطانی
چکیده
مقاله پیشرو با هدف تحلیل گفتمان انتقادی نفرتپراکنی زنان علیه زنان در صفحات کاربران زن در شبکه اینستاگرام به نگارش درآمده است. بر این اساس با رجوع به آراء گلیردونه در زمینه مقابله با نفرتپراکنی اینترنتی، به تحلیل گفتمان انتقادی صفحات چهار کاربر زن فعال در حوزه زنان پرداخته شد. به این منظور با توجه به رهیافت تحلیل گفتمانی تئون ...
بیشتر
مقاله پیشرو با هدف تحلیل گفتمان انتقادی نفرتپراکنی زنان علیه زنان در صفحات کاربران زن در شبکه اینستاگرام به نگارش درآمده است. بر این اساس با رجوع به آراء گلیردونه در زمینه مقابله با نفرتپراکنی اینترنتی، به تحلیل گفتمان انتقادی صفحات چهار کاربر زن فعال در حوزه زنان پرداخته شد. به این منظور با توجه به رهیافت تحلیل گفتمانی تئون ای. وندایک، فرم کار ویژهای برای ثبت و استخراج اطلاعات از متن خبرهای انتخابشده در نظر گرفته شد. نتایج نشان میدهد که تحلیل و بررسی پستهای بررسیشده حاکی از سه نوع خشونت است: علیه تبعیض و نظام مردسالاری، علیه نهاد خانواده و نقش سنتی زنان و در نهایت رستگاری به سمت ارزشهای فمنیستی و مدرن از دریچه تخریب و علیه ارزشهای سنتی و تلاش برای شکستن قفس سنتها. در برآیند کلی مطالعه گفتمانی صفحات مورد بررسی، مشخص گردید که دال مرکزی مجموع پستهای مطالعهشده در نظم گفتمانی هویت زنانه «اجتماعی بودن» است. زن باید در جامعه حضور داشته باشد. حضور زن در جامعه منتج به آگاهی زنانه شده، برابری جنسیتی رخ خواهد داد. دالهای پیرامونی دیگری نیز چون «نفی جمعگرایی»، «روابط جنسی» و «برابری جنسیتی» منظومه گفتمانی کاربران زن را در نظم گفتمانی هویت زنانه تشکیل میدهند. این گفتمان، دیگریهایی را نیز برای خود متصور است که اغلب در قالب هویتهایی تحجر و نگاه مردسالارنه، ضدانسانیت، اختلالات جنسی، چندهمسری، تبعیض تاریخی و... نمایان میشوند.
سید علیاصغر سلطانی؛ امیرعلی تفرشی
چکیده
گرایش عمده مخاطبان ایرانی به استفاده از شبکههای ماهوارهای، لزوم مطالعه پیامهای ارسالیِ این شبکهها را، از طریق واسازی پیام و کشف مفروضات بدیهی انگاشته شده آنها، ایجاب میکند. بر این اساس پژوهش حاضر با مدنظر قرار دادن برنامههای تولیدی شبکه «من و تو» و تحلیل گفتمان آنها بر اساس نظریه و روش لاکلاوموفه، پاسخ به سؤال پژوهش ...
بیشتر
گرایش عمده مخاطبان ایرانی به استفاده از شبکههای ماهوارهای، لزوم مطالعه پیامهای ارسالیِ این شبکهها را، از طریق واسازی پیام و کشف مفروضات بدیهی انگاشته شده آنها، ایجاب میکند. بر این اساس پژوهش حاضر با مدنظر قرار دادن برنامههای تولیدی شبکه «من و تو» و تحلیل گفتمان آنها بر اساس نظریه و روش لاکلاوموفه، پاسخ به سؤال پژوهش را آغاز کرد. در این وضعیت با استفاده از مفهوم واسازی، و قطع رابطه دال و مدلولهای گفتمانی برنامه (مفروضات بدیهی انگاشته شده)، مفروضات گفتمانی برنامه شناسایی و مفصلبندی برای آنها شکل گرفت. بهحسب مطالعه انجامشده، «مردم»، «تساهل و مدارا»، «تجربههای جدید»، «خوشگذرانی» و «فرهنگ و هنر» بهعنوان دالهای مرکزی گفتمان برنامههای این شبکه مورد شناسایی قرار گرفتند. همچنین مشخص گردید، بیشترین هویتهای گفتمانی که این شبکه مورد بازنمایی قرار میدهد، دو هویت گفتمانی «مردم ایران» و «حکومت جمهوری اسلامی ایران» میباشد. «مردم ایران» در زنجیره هم ارزی شبکه قرارگرفته و بازنمایی میشوند و «حکومت ایران» در راستای زنجیره تفاوت من وتو. در این وضعیت گفتمان من وتو از کارکرد دال خالی و فضای استعاری گفتمانی نیز استفاده میکند، و با بازنمایی منفی از گفتمان حکومت ایران و نمایش دالهایی که-بهحسب بازنمایی- جایشان در مفصلبندی گفتمانیِ این حکومت خالی میباشد؛ و در مقابل مفصلبندی آن دالهای خالی در گفتمان خود، تلاش میکند تا بتواند گفتمان رقیب خود را مورد حاشیه رانی قرار دهد و هژمونی معناییِ خود را تثبیت کند. ازجمله مشخصههای گفتمانی دیگر برنامههای مورد مطالعه تاکید بر «معنویت یا خدا گرایی/پرستیِ فاقد شریعت و تعصب» و پرداخت مثبت به «سلطنت پهلوی» بهحسب پیوند آن با «گذشته خاطرهانگیز» مخاطب میباشد.