حسین کرمانی؛ مرضیه ادهم؛ امیرعلی تفرشی
چکیده
هدف این مقاله، ارائه یک رهیافت جامع و دقیق برای انجام تحقیقات اجتماعی در توئیتر است. توئیتر در سالهای اخیر به رسانهای محبوب در بین کاربران تبدیل شده اما مسائل روش شناختی تحقیق در رسانههای اجتماعی در ایران به موازات گسترش استفاده از این رسانهها توسعه نیافته است. این در حالیاست که نبود یک رهیافت نظاممند میتواند به تشتت نظری ...
بیشتر
هدف این مقاله، ارائه یک رهیافت جامع و دقیق برای انجام تحقیقات اجتماعی در توئیتر است. توئیتر در سالهای اخیر به رسانهای محبوب در بین کاربران تبدیل شده اما مسائل روش شناختی تحقیق در رسانههای اجتماعی در ایران به موازات گسترش استفاده از این رسانهها توسعه نیافته است. این در حالیاست که نبود یک رهیافت نظاممند میتواند به تشتت نظری و روشی و در نهایت عدم اعتبار یافتهها در تحقیقات روی توئیتر فارسی بیانجامد. ما در این تحقیق با ترکیب سه روش تحلیل شبکه اجتماعی، تحلیل محتوای مردمنگارانه و تحلیل گفتمان انتقادی رسانههای اجتماعی تلاش میکنیم این خلا را رفع کنیم. رهیافت ارائه شده شامل تمامی مراحل انجام یک تحقیق از انتخاب بازه زمانی گردآوری دادهها تا تحلیلهای آماری و نهایی است. این رهیافت برخلاف رهیافتهای موجود، کاربر و محتوا (توئیت) را بطور همزمان در نظر گرفته و تحلیل میکند. همچنین راهکارهایی برای کدگذاری کاربرها و شناسایی ویژگیهای جمعیت شناختی آنها و توئیتها ارائه میکند که می تواند مبنایی برای انجام تحقیقات بعدی باشد.
سید علیاصغر سلطانی؛ امیرعلی تفرشی
چکیده
گرایش عمده مخاطبان ایرانی به استفاده از شبکههای ماهوارهای، لزوم مطالعه پیامهای ارسالیِ این شبکهها را، از طریق واسازی پیام و کشف مفروضات بدیهی انگاشته شده آنها، ایجاب میکند. بر این اساس پژوهش حاضر با مدنظر قرار دادن برنامههای تولیدی شبکه «من و تو» و تحلیل گفتمان آنها بر اساس نظریه و روش لاکلاوموفه، پاسخ به سؤال پژوهش ...
بیشتر
گرایش عمده مخاطبان ایرانی به استفاده از شبکههای ماهوارهای، لزوم مطالعه پیامهای ارسالیِ این شبکهها را، از طریق واسازی پیام و کشف مفروضات بدیهی انگاشته شده آنها، ایجاب میکند. بر این اساس پژوهش حاضر با مدنظر قرار دادن برنامههای تولیدی شبکه «من و تو» و تحلیل گفتمان آنها بر اساس نظریه و روش لاکلاوموفه، پاسخ به سؤال پژوهش را آغاز کرد. در این وضعیت با استفاده از مفهوم واسازی، و قطع رابطه دال و مدلولهای گفتمانی برنامه (مفروضات بدیهی انگاشته شده)، مفروضات گفتمانی برنامه شناسایی و مفصلبندی برای آنها شکل گرفت. بهحسب مطالعه انجامشده، «مردم»، «تساهل و مدارا»، «تجربههای جدید»، «خوشگذرانی» و «فرهنگ و هنر» بهعنوان دالهای مرکزی گفتمان برنامههای این شبکه مورد شناسایی قرار گرفتند. همچنین مشخص گردید، بیشترین هویتهای گفتمانی که این شبکه مورد بازنمایی قرار میدهد، دو هویت گفتمانی «مردم ایران» و «حکومت جمهوری اسلامی ایران» میباشد. «مردم ایران» در زنجیره هم ارزی شبکه قرارگرفته و بازنمایی میشوند و «حکومت ایران» در راستای زنجیره تفاوت من وتو. در این وضعیت گفتمان من وتو از کارکرد دال خالی و فضای استعاری گفتمانی نیز استفاده میکند، و با بازنمایی منفی از گفتمان حکومت ایران و نمایش دالهایی که-بهحسب بازنمایی- جایشان در مفصلبندی گفتمانیِ این حکومت خالی میباشد؛ و در مقابل مفصلبندی آن دالهای خالی در گفتمان خود، تلاش میکند تا بتواند گفتمان رقیب خود را مورد حاشیه رانی قرار دهد و هژمونی معناییِ خود را تثبیت کند. ازجمله مشخصههای گفتمانی دیگر برنامههای مورد مطالعه تاکید بر «معنویت یا خدا گرایی/پرستیِ فاقد شریعت و تعصب» و پرداخت مثبت به «سلطنت پهلوی» بهحسب پیوند آن با «گذشته خاطرهانگیز» مخاطب میباشد.