مینا نظری؛ مهدی منتظر قائم؛ محمدرضا رسولی
چکیده
امروزه برند به یکی از مهمترین موضوعات در تمامی شرکتها تبدیل شده است، بهطوریکه هیچ شرکتی را نمیتوان بدون برند در نظر گرفت. این موضوع به حدی گسترشیافته که علاوه بر سیاستمداران، برخی از شهروندان نیز درصدد ایجاد برند شخصی برای خود هستند. برای ایجاد برند میتوان اقدامات مختلفی انجام داد که شامل طیف وسیعی از تبلیغات در شرکتهای ...
بیشتر
امروزه برند به یکی از مهمترین موضوعات در تمامی شرکتها تبدیل شده است، بهطوریکه هیچ شرکتی را نمیتوان بدون برند در نظر گرفت. این موضوع به حدی گسترشیافته که علاوه بر سیاستمداران، برخی از شهروندان نیز درصدد ایجاد برند شخصی برای خود هستند. برای ایجاد برند میتوان اقدامات مختلفی انجام داد که شامل طیف وسیعی از تبلیغات در شرکتهای بزرگ تا تولید محتوا توسط شهروندان در شبکههای اجتماعی میشود. این گستره وسیع میتواند یک برند ایجاد کند، هرچند که امروزه برند به یک علم پیچیده و تخصصی تبدیلشده و از یک عنوان فراتر رفته است، بهطوریکه اعمال نام برند بر یک برند، ایجاد محدودیت برای آن محسوب میشود. طبق طبقهبندی کلر، سالهاست که دنیا در عصر برندسازی به سر میبرد، اما با توجه به ضرورت و اهمیت این موضوع در عصر کنونی، هنوز دوران برندسازی در ایران فرا نرسیده است و این اصطلاحی ناآشنا است. برای بسیاری از سازمانها، یا اگر اینطور باشد، بسیار غیرحرفهای است و ما تصمیم گرفتیم که برندسازی را با استفاده از فناوریهای ارتباطی بررسی کنیم. این مقاله از پایاننامه دکتری با موضوع طراحی مدل استراتژی روابط عمومی باهدف برندسازی سازمانی در شبکههای اجتماعی استخراج شده است. در این مقاله نقش روابط عمومی بهعنوان یکی از ابزارهای تولید و ارتقای برند موردبررسی قرارگرفته و مصاحبه با اساتید ارتباطات و کارشناسان روابط عمومی از سراسر جهان با استفاده از روش تئوری زمینهای انجام شده است. در این مقاله با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، نمونههای آماری خود را از قارههای مختلف انتخاب کردیم. نمونه ما 15 نفر از اساتید ارتباطات و متخصصان روابط عمومی بودند. طی چند مرحله مصاحبه، دادههای ما تکمیل شد و دادهها را با استفاده از نرمافزار MacQDA تجزیهوتحلیل کردیم و مفاهیم و مقولهها را استخراج کردیم و درنهایت با استفاده از نظریههایی که بر اساس دادهها به دست آوردیم به نتیجهگیری رسیدیم. با توجه به نتایج بهدستآمده مشخص شد که علاوه بر وظیفه اصلی فروش، وظیفه تولید و ترویج و تثبیت برند نیز یکی از وظایف انکارناپذیر روابط عمومی است. با توجه به دستهبندیهای استخراجشده از دادههای این رساله، به نظریههای مهمی مانند آکواریوم شیشهای، هویتسازمانی و فرهنگ جامعه رسیدیم که نقش مهمی در برندسازی سازمانی دارند و متخصصان روابط عمومی باید این مقولهها را در برندسازی سازمانی با استفاده از فناوریهای نوین موردتوجه قرار دهند. بنابراین روابط عمومی با اتخاذ استراتژیهای مناسب برای تولید، ترویج و تثبیت برند، قادر به توسعه برندسازی سازمانی در سطح شبکههای اجتماعی است.
حامد فروزان؛ سیدرضا نقیب السادات
چکیده
ارتباطات تربیت محور مفهومی نوینی است که از مفاهیم دو گانه ارتباطات انسانی و تربیت دینی الهام گرفته است. با نگرش در مفهوم ارتباطات انسانی از نوع اسلامی می توان به این موضوع اذعان نمود که غالبا در برقراری ارتباطات اعم از چهره به چهره، حضوری، غیرمستقیم، فردی، اجتماعی و....می توان به دو نوع کلی ارتباط پی برد. در هر یک از انواع ارتباط، مسائلی ...
بیشتر
ارتباطات تربیت محور مفهومی نوینی است که از مفاهیم دو گانه ارتباطات انسانی و تربیت دینی الهام گرفته است. با نگرش در مفهوم ارتباطات انسانی از نوع اسلامی می توان به این موضوع اذعان نمود که غالبا در برقراری ارتباطات اعم از چهره به چهره، حضوری، غیرمستقیم، فردی، اجتماعی و....می توان به دو نوع کلی ارتباط پی برد. در هر یک از انواع ارتباط، مسائلی نظیر رشد، تعالی، تربیت وهدایت و...را به وضوح می توان مشاهده نمود. بنابراین، نویسندگان درصدد ارائه پاسخی متقن بدین سوال اساسی می باشند که ارتباطات تربیت محور مبتنی بر چه شاخص هایی است؟ و در ادامه ارتباطات تربیت محور در نظام اسلامی(ایران) دارای چه پیامدهای تربیتی، فرهنگی و ارتباطاتی خواهد بود؟ نتایج پژوهش که بر اساس تحلیل نخبگی یا سوات و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه ای تدوین گردیده اند، 59 مولفه اصلی را در راستای طراحی مدل ارتباطات تربیت محور احصاء نموده اند. سپس مولفه ها و با استفاده از تکنیک QSPM مورد تحلیل و ارزیابی دقیق واقع شدند و پس از تبیین و اولویت بندی متغیرها، طرحواره ارتباطات تربیت محور دینی تدوین گردید. نظریه های مورد استفاده در این مقاله نیز مبتنی بر نظریه های تربیت اسلامی علامه مطهری و ارتباطات دینی پروفسور حمید مولانا می باشد.
هادی خانیکی
چکیده
مقاله پیش رو مروری بر سیر تحول مفهوم ارتباطات در ایران بر پایه آموزشهای جدید دانشگاهی دارد. مطالعات نخستین در این حوزه، بر دو واژه "وسایل ارتباط جمعی" و "رسانه" مبتنی است که واژه نخست، مورد تأکید مرحوم دکتر معتمدنژاد و واژه دوم، مورد تأکید روانشاد دکتر مجید تهرانیان بود. این تمایز در نامگذاری تنها از اختلاف بر سر دامنه سختافزارها ...
بیشتر
مقاله پیش رو مروری بر سیر تحول مفهوم ارتباطات در ایران بر پایه آموزشهای جدید دانشگاهی دارد. مطالعات نخستین در این حوزه، بر دو واژه "وسایل ارتباط جمعی" و "رسانه" مبتنی است که واژه نخست، مورد تأکید مرحوم دکتر معتمدنژاد و واژه دوم، مورد تأکید روانشاد دکتر مجید تهرانیان بود. این تمایز در نامگذاری تنها از اختلاف بر سر دامنه سختافزارها و فناوریهای ارتباطی نشئت نمیگیرد، بلکه ناظر بر وجوه اجتماعی زبان ومعنا یافتن واژگان در این حوزه نیز هست؛ چنانکه بر واژه "رسانه" در این میان معانی جدیدی بار شد که پیش از این، در زبان فارسی به چشم نمیخورد. مقاله با مطالعه تاریخی و با روش اسنادی روند پیدایش و تحول این مفاهیم را از میان آثار و نوشتههای معتمدنژاد و تهرانیان که هر دو نقش مؤسس در آموزش و پژوهش ارتباطات در ایران دارند، واکاویده و به اعتبار تأسیس دانشکده علوم ارتباطات و راهاندازی فصلنامه "مطالعات رسانههای نوین"، انتظارهای جدید از دانش ارتباطات و رسانههای نوین را مطرح کرده است. نویسنده در این مقاله بر اساس مطالعهای تاریخی و تطبیقی نتیجه میگیرد که در "مطالعات رسانههای نوین باید هر دو وجه سختافزاری و نرمافزاری تحولات جدید را در تمامیسطوح رسانهای و ارتباطی مد نظر قرار داد.