رسانههای نوین
مرتضی فاضلی مقدم؛ افسانه مظفری؛ هادی خانیکی
چکیده
چکیده: امروزه نقش واهمیت رسانه ها در اطلاع رسانی و شکل دهی به افکار عمومی بر کسی پوشیده نیست ودر میان انواع رسانه ها،رسانه های اجتماعی با تحولاتی که در ابعاد مختلف فناوری، تجهیزات، حجم و روش داشته اند، می توانند به عنوان حامل و فرستنده پیام دراقناع افکار عمومی بیشترین تاثیرراداشته باشند.تحقیق حاضرباهدف شناسایی مولفه های الگوی اقناع ...
بیشتر
چکیده: امروزه نقش واهمیت رسانه ها در اطلاع رسانی و شکل دهی به افکار عمومی بر کسی پوشیده نیست ودر میان انواع رسانه ها،رسانه های اجتماعی با تحولاتی که در ابعاد مختلف فناوری، تجهیزات، حجم و روش داشته اند، می توانند به عنوان حامل و فرستنده پیام دراقناع افکار عمومی بیشترین تاثیرراداشته باشند.تحقیق حاضرباهدف شناسایی مولفه های الگوی اقناع افکار عمومی در رسانه های اجتماعی انجام شده ورویکرد پژوهش از نوع کیفی با استفاده از راهبرد سنتز پژوهی میباشد. جامعه آماری در بخش اول شامل کلیه مقاله های مرتبط با موضوع "اقناع "، "افکار عمومی"، "رسانههای اجتماعی" در بازه زمانی 2010 تا 2023 بود. نمونه آماری شامل کلیه اسناد و منابع مرتبط با موضوع به تعداد 75 سند می باشد که22 موردپس از چندین مرحله غربالگری بر اساس عنوان، چکیده و محتوا،انتخاب و وباروش کدگذاری مخصوص مطالعات کیفی تحلیل گردید.نتیجه نشان داد مولفه های الگوی اقناع افکار عمومی در بستر رسانه های اجتماعی شامل پنج مولفه اصلی(مقوله هسته ای) است که عبارتند از: راهبرد های متقاعدسازی، اعتماد و صداقت، مخاطب محوری، کمیابی و ویژگی پیام . با توجه به نتیجه تحقیق پیشنهاد میشودازسوی فعالان ،کنشگران ومدیران عرصه رسانه برای اقناع افکاری عمومی در رسانه های اجتماعی ،اعتمادسازی درمیان مخاطبان صورت گیرد. سپس، برای تولید پیام های اقناعی عناصری چون صداقت،اعتبار ،جذابیت وجلب اعتماد مخاطب را درنظر گرفته و راهبردها وتکنیک های اقناعی مناسب را انتخاب نمایند. همچنین به مخاطب، نیاز ها و اهداف او از حضور در رسانههای اجتماعی توجه نموده، پیام های غیرتکراری و جذاب تولید و منتشر نمایند.
عزت اله میرزایی؛ الهام کشاورز مقدم
چکیده
پژوهش حاضر به ضرورت سیاستگذاری اجتماعی در حیطة مدیریت و کنترل افکار عمومی ایرانیان میپردازد. این پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی-تحلیلی تلاش مینماید تا با تکیه بر آراء و عقاید 16 نفر از اساتید و خبرگان در حوزههای علوم اجتماعی و علوم ارتباطات در دانشگاههای تهران، تربیت مدرس و خوارزمی و از طریق نرمافزارِ MAXQDA به این مهم پاسخ دهد ...
بیشتر
پژوهش حاضر به ضرورت سیاستگذاری اجتماعی در حیطة مدیریت و کنترل افکار عمومی ایرانیان میپردازد. این پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی-تحلیلی تلاش مینماید تا با تکیه بر آراء و عقاید 16 نفر از اساتید و خبرگان در حوزههای علوم اجتماعی و علوم ارتباطات در دانشگاههای تهران، تربیت مدرس و خوارزمی و از طریق نرمافزارِ MAXQDA به این مهم پاسخ دهد که چه بستر و زمینههایی موجب شکلگیری نوعی ذهنیت منفی میان ایرانیان شده است؟ چنانچه این تحقیق در گام نخست به دنبال فهم تأثیرگذاری علّتهای شکلدهنده به بدبینی افکار عمومی و ذهنیت مشوّش ایرانیان و در گام دوم با تحلیل روابط معنادار علّت و معلولی در پی ارائه استراتژیهایی در حوزة سیاستگذاری اجتماعی است. یافتههای تحقیق دال بر این بوده که از عواملی نظیر ِناامیدی، منفیگرایی، بیاعتمادی و کاهش اقبال به فضای رسانهای رسمی میتوان بهعنوان بسترهای شکلدهنده به افکار عمومی ایرانیان نام برد. همین بسترها موجب شدهاند که ویژگیهای این افکار عمومی به سمت تغییر و تحوّل در روند کنشگری افکار عمومی (تبدیل واکنش به کنش)، نارضایتی و مطالبهگری مردم متأثر از جوّ رسانهای و فضای مجازی، توجّه افکار عمومی به ارزشها و هنجارهای جهانی، تمایل به شکلدهی جنبشها و کنشهای اعتراضی جدید و ... سوق پیدا کند. درنهایت با تکیه بر بسترها و ویژگیهای افکار عمومی ایرانیان، میتوان از سه مقولة اقدام تحت پوشش، اقدام هماهنگ ساز (شکلدهی به روایتهای همسو) و اقدام رسانهای جهت هدایت و مدیریت افکار عمومی بهره گرفت. با توجّه به آنچه گفته شد، میتوان نتیجه گرفت که توجّه به رسانهها و شبکههای اجتماعی بایستی هرچه بیشتر در راستای هدایت و مدیریت افکار عمومی مدنظر قرار گیرد.
حسن بشیر؛ امیررضا تمدن؛ امین میرشکاری سلیمانی
چکیده
با گسترش روز افزون استفاده از فناوریهای نوین ارتباطی، ابزارهای مدیریت افکار عمومی نیز دستخوش تحولات اساسی شده است؛ بهطوریکه هم از نظر روشی و هم از نظر مبانی نظری، تحولاتی در حوزه مدیریت افکار عمومی رخ داده است که ضرورت بازنگری و توسعه ادبیات نظری گذشته را مضاعف مینماید. آنچه که امروزه در چند سال اخیر و بهویژه پس از انتخابات ...
بیشتر
با گسترش روز افزون استفاده از فناوریهای نوین ارتباطی، ابزارهای مدیریت افکار عمومی نیز دستخوش تحولات اساسی شده است؛ بهطوریکه هم از نظر روشی و هم از نظر مبانی نظری، تحولاتی در حوزه مدیریت افکار عمومی رخ داده است که ضرورت بازنگری و توسعه ادبیات نظری گذشته را مضاعف مینماید. آنچه که امروزه در چند سال اخیر و بهویژه پس از انتخابات سال 2016 در ایالات متحده امریکا بهعنوان یکی از شیوه های نوین در مدیریت افکار عمومی از آن یاد میشود، مسأله «دستکاری اجتماعی » است. نگارندگان معتقدند ایران، بهدلیل قرارگرفتن در موقعیت ارتباطی برجسته، یکی از کشورهایی است که در معرض دستکاری اجتماعی خصمانه از سوی قدرتهای خارجی منطقهای و فرامنطقهای قرار میگیرد. به همین منظور با چارچوب دستکاری اجتماعی خصمانه، اقدامات سایبری عربستان سعودی علیه جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. برای پژوهش حاضر، با روش ماشینی بیش از 900 هزار داده مرتبط با ایران به زبان عربی از شبکه اجتماعی توییتر از سال 2021 تا 2022 میلادی استخراج گردید؛ سپس با استفاده از روش تحلیل شبکه، فعالیت کاربران عربستانی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که عربستان سعودی با تکنیک های دستکاری اجتماعی خصمانه به ویژه با سرمایه گذاری بر ابزارهای سایبری، در صدد بیاعتبارکردن، بیثباتسازی، تضعیف و بعضاً ترویج گروههای خاص و مؤسساتی است که برای قدرت رقابتی کشور هدف مهم هستند.
زهرا اردکانی فرد؛ مژگان عظیمی هاشمی
چکیده
در مقطعی از تابستان 1397 موضوع گردشگری جنسی مسافران عراقی در مشهد توسط رسانه های جمعی به صورت گسترده مورد توجه قرار گرفت. به دنبال توجه و برجسته سازی رسانه های جمعی، افکار عمومی نیز در شبکه های اجتماعی درباره این موضوع به گفتگو و اظهار نظر پرداختند. لذا این تحقیق به دنبال توصیف و تحلیل نحوه بازنمایی این موضوع در رسانه های رسمی و همچنین ...
بیشتر
در مقطعی از تابستان 1397 موضوع گردشگری جنسی مسافران عراقی در مشهد توسط رسانه های جمعی به صورت گسترده مورد توجه قرار گرفت. به دنبال توجه و برجسته سازی رسانه های جمعی، افکار عمومی نیز در شبکه های اجتماعی درباره این موضوع به گفتگو و اظهار نظر پرداختند. لذا این تحقیق به دنبال توصیف و تحلیل نحوه بازنمایی این موضوع در رسانه های رسمی و همچنین بررسی تاثیر این بازنمایی و برجسته سازی رسانه ای بر افکار عمومی در شبکه اجتماعی توئیتر است.برای این منظور از روش تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل 20 خبر منتشر شده در رسانه های رسمی و همچنین 54 توئیت کاربران در شبکه اجتماعی توئیتر استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که طبق نظریه برجسته سازی، تعداد توئیت های افکار عمومی در هر روز با تعداد اخبار این موضوع در رسانه های جمعی نسبت مستقیم دارد و رسانه های جمعی در اولویت گذاری و جلب توجه مخاطبان به این موضوع موفق بوده اند. اما محتوای توئیت ها کاملا منطبق بر دیدگاه هایی که در رسانه های جمعی طرح شده است، نمی باشد. در دو مورد که شامل ادعای شایعه سازی و نژادپرستی است انطباق وجود دارد اما دو ادعای حکومتی بودن و سوء مدیریت نظام در توئیت ها وجود دارد که در بازنمایی رسانه های جمعی مطرح نشده است.
کیانوش کریمی؛ جلال غفاری قدیر
چکیده
با ورود رسانههای نوین و افزایش سطح سواد عمومی، افکار عمومی و اقناع آن اهمیت دوچندان یافته است.. اقناع که به گفته ساروخانی غایت هر ارتباط، اعم از انسانی یا رسانهای است، نقش کلیدی جهت تقویت جایگاه جهانی و دستیابی به اهداف راهبردی برای هرگونه جریان سیاسی، اقتصادی و ... ایفا میکند. پژوهش حاضر سعی نموده است با استفاده از قابلیتهای ...
بیشتر
با ورود رسانههای نوین و افزایش سطح سواد عمومی، افکار عمومی و اقناع آن اهمیت دوچندان یافته است.. اقناع که به گفته ساروخانی غایت هر ارتباط، اعم از انسانی یا رسانهای است، نقش کلیدی جهت تقویت جایگاه جهانی و دستیابی به اهداف راهبردی برای هرگونه جریان سیاسی، اقتصادی و ... ایفا میکند. پژوهش حاضر سعی نموده است با استفاده از قابلیتهای بازیوارسازی بهعنوان یک ابزار انگیزشی به رهیافتی جامع برای اقناع افکار عمومی در فضای مجازی دست یابد. برای دستیابی به چنین رهیافتی سعی شده است با استفاده از 3 گام متوالی متشکل از روش پژوهش اسنادی، دلفی و مصاحبه عمیق با کارشناسان حوزه بازیوارسازی و فضای مجازی مدلی جامع برای اقناع افکار عمومی در فضای مجازی ارائه شود. درنتیجه گام اول و دوم پژوهش و با استفاده از روش اسنادی و دلفی( در سه دور متوالی) مدل جامع تأثیرگذاری بر افکار عمومی (7 مرحله) و 13 قابلیت بازیوارسازی مشخص شدند. در گام سوم و نهایی پژوهش نیز بر اساس نتایج دو مرحله نخستِ پژوهش، مدلهایی برای بازیوارسازی مراحل تأثیرگذاری بر افکار عمومی ارائه شد. مدل هفت مرحلهای تأثیرگذاری بر افکار عمومی که بهعنوان ابزاری مهم در دنیای تبلیغات شناخته میشود میتواند بهعنوان مبنایی برای اقناع افکار عمومی در فضای مجازی استفاده شود. استفاده از فناوری بازیوارسازی که دارای پیشینه قوی در جذب و درگیر سازی مخاطبان دارد موفقیت مدل تأثیرگذاری بر افکار عمومی را تضمین مینماید. بازیوارسازی با تلفیق در مدلهای اقناع افکار عمومی اثربخشی و کارایی آنها را بهمراتب افزایش میدهد.