کریم نعمتی اقدم؛ نسیم مجیدی؛ علی اصغر کیا
چکیده
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی نقش رسانه های نوین در تغییرات ظاهری فرهنگ جامعه ایران می باشد که روش تحقیق بدون اتکا به نظریات رایج و با روش نظریه مبنایی (GT) انجام گرفته است. در این روش به صورت استنباطی میتوان بعد از تبیین عناصر و ویژگیهای پیام به ارتباط میان عناصر ارتباط و پیشینه و پیامد (یا آثار) فراگرد ارتباطی نیز پرداخت ..سپس توصیف ...
بیشتر
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی نقش رسانه های نوین در تغییرات ظاهری فرهنگ جامعه ایران می باشد که روش تحقیق بدون اتکا به نظریات رایج و با روش نظریه مبنایی (GT) انجام گرفته است. در این روش به صورت استنباطی میتوان بعد از تبیین عناصر و ویژگیهای پیام به ارتباط میان عناصر ارتباط و پیشینه و پیامد (یا آثار) فراگرد ارتباطی نیز پرداخت ..سپس توصیف و تجزیه و تحلیل اطلاعات در این پژوهش، بر اساس زمینهسازی (یا زمینهبندی) فرهنگی دادههای آنلاین بر اساس طیف لیکرت و از دو روش بازکدگذاری توسط یک پژوهشگر دیگر و روش بازبینی اعضاء استفاده شده و بر اساس نظریة دادهبنیاد با رویکرد گلیزری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتههای این تحقیق نشان می دهد جامعه ایران به دلیل گسترش و بسط شبکههای اجتماعی، برونگرا شده است. و شبکههای اجتماعی مجازی در زمینه ظاهری زندگی ایرانیان چنان تاثیرگذار است که افراد جامعه بهدنبال مسائل سطحی(همچون نقش فرهنگ مصرفی در مردمشناسی، عوامل عقیدتی، شعاریبودن و عملینبودن اصلاح الگوهای مصرفی، کاربرد الگوهای خودساخته برای اصلاح مصرف، عدمبرنامهریزی رسانهها در ترویج و شناخت الگوهای مصرف، تاثیر سلبریتیها در رسانه های جمعی بخصوص اینستاگرام و رد و بدلشدن اطلاعات به صورت دهانبهدهان) روز به روز تغییرات در نوع و شکل فرهنگ مصرف را پذیرفته اند. و در خاتمه تشکیل نهادی برای نظارت مدبرانه در فضای تبلیغات مجازی پیشنهاد شده است.
واژگان کلیدی: فرهنگ، شبکه های مجازی، اینستاگرام، کالاهای مصرفی
شیلا باباخانی؛ نسیم مجیدی؛ عباس اسدی
چکیده
هدف از این پژوهش ارائه الگویی مطلوب از فرهنگ سیاسی برای کاربران رسانههای نوین در ایران بوده است. میدان این پژوهش شامل اساتید، صاحبنظران و خبرگان علوم سیاسی و علوم ارتباطات (ارتباطات سیاسی) و جامعهشناسی سیاسی است که به روش گلوله برفی انتخاب شدهاند. برای گردآوری اطلاعات و دادههای پژوهش از سه روش مرور نظاممند متون و ادبیات موضوع، ...
بیشتر
هدف از این پژوهش ارائه الگویی مطلوب از فرهنگ سیاسی برای کاربران رسانههای نوین در ایران بوده است. میدان این پژوهش شامل اساتید، صاحبنظران و خبرگان علوم سیاسی و علوم ارتباطات (ارتباطات سیاسی) و جامعهشناسی سیاسی است که به روش گلوله برفی انتخاب شدهاند. برای گردآوری اطلاعات و دادههای پژوهش از سه روش مرور نظاممند متون و ادبیات موضوع، مصاحبه اکتشافی و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. پنل دلفی در سه دور اجراشده است. بر اساس نتایج، مؤلفههای اعتماد سیاسی، عدالت سیاسی، مشارکت سیاسی، سواد رسانه و سیاست، جمعگرایی، قانون-مداری، اخلاقمداری، نگرش به مردمسالاری، مدارا و رواداری؛ و دوری از افراط و تفریط بهعنوان اصلیترین مؤلفههای فرهنگ سیاسی مطلوب شناخته شدند که در الگویی چهاربعدی شامل ساختاری/ زمینه، نگرشی/ درونداد، هنجاری-ارزشی/ فرایند و رفتاری/ برونداد جایگذاری و ارائه شدند. الگوی مطلوب از فرهنگ سیاسی که در این پژوهش ارائه شد، شامل 4 بعد، 10 مؤلفه و 94 شاخص اساسی بود.
ابراهیم احراری؛ زهرا خرازی محمدوندی آذر؛ نسیم مجیدی قهرودی
چکیده
چکیدهاین مقاله با درک بدکارکردی رسانههای جریان اصلی در ایران پس از ظهور فضای مجازی، این پرسش را مطرح نموده است که آیا در حوزه رسانه، پارادایم نوینی ظاهر شده است که الزامات سیاستگذاری و برنامهریزی رسانهای را دستخوش تغییر نموده باشد؟ مفروض این پژوهش این است که با آمدن فضای مجازی، الگوواره جدیدی در سیاستگذاری رسانهای پدید ...
بیشتر
چکیدهاین مقاله با درک بدکارکردی رسانههای جریان اصلی در ایران پس از ظهور فضای مجازی، این پرسش را مطرح نموده است که آیا در حوزه رسانه، پارادایم نوینی ظاهر شده است که الزامات سیاستگذاری و برنامهریزی رسانهای را دستخوش تغییر نموده باشد؟ مفروض این پژوهش این است که با آمدن فضای مجازی، الگوواره جدیدی در سیاستگذاری رسانهای پدید آمده است که همه رسانهها را تحت تأثیر قرار داده است، اما ابزارگرایی حجابی است برای دیدن آن. در این پژوهش، از سه روش کتابخانهای، پدیدارشناسی و تحلیل مضمون استفاده شده و با 25 کارشناس فعال رسانه در دو حوزه وسایل ارتباط جمعی و فضای مجازی که به روش نمونهگیری گلوله برفی انتخاب شدهاند، مصاحبه عمقی صورت گرفته است. در یافتههای تحقیق، با استخراج 64 درون مایه پارادایم حاکم بر فضای مجازی نشان داده شده که چگونه فضای ارتباطی با گرامر جدید رسانهای شامل «غلبه حقمداری بر تکلیفمداری، عبور از رسانههای ماکسیمالیست و مطلقگرا، زیست چندمنبعی و روابط عمومیزدایی از خبر، حداقلی شدن ساختار رسانه با هدف چالاکی و افزایش برد و پایان استیلای ساختارهای هرمی شکل، تغییر رویکردهای مدیریت پیام، اینجایی و اکنونی شدن محتوا و تغییرخواهی و پاسخطلبی» مواجه شده است. نتایج پژوهش، ما را به این شناخت میرساند که فضای مجازی حاصل انباشت و تداوم تاریخی پارادایم زیستی رفرماسیون و انشعابات فکری ناشی از آن بویژه انسانمحوری است. فضای مجازی روی ساختار رسانهها و شاخصهای رقابت رسانهای تأثیرات محسوسی داشته و این تأثیرات پارادایمیک، بازنگری در فهم ما از نظریات ارتباطی را ضروری کرده است.
شیلا باباخانی؛ نسیم مجیدی؛ عباس اسدی
چکیده
یکی از مهمترین پیامدهای زیست مجازی ایرانیان، تغییرات محتمل در هنجارها و ایستارهای سیاسی جامعه یا همان فرهنگ سیاسی است. فرهنگ سیاسی در ایران بهعنوان فضایی فرهنگی که نمایانگر چگونگی ارتباط مردم با نظام سیاسی است، به همان اندازه که از پدیدههای متنوعی همچون انقلاب، ساختار نظام سیاسی، کارگزاران حکومتی و... تأثیر پذیرفته، محتمل است ...
بیشتر
یکی از مهمترین پیامدهای زیست مجازی ایرانیان، تغییرات محتمل در هنجارها و ایستارهای سیاسی جامعه یا همان فرهنگ سیاسی است. فرهنگ سیاسی در ایران بهعنوان فضایی فرهنگی که نمایانگر چگونگی ارتباط مردم با نظام سیاسی است، به همان اندازه که از پدیدههای متنوعی همچون انقلاب، ساختار نظام سیاسی، کارگزاران حکومتی و... تأثیر پذیرفته، محتمل است که ظهور و گسترش شبکههای اجتماعی نیز متأثر شده باشد. اینکه فرهنگ سیاسی ایرانیان در فضای شبکههای اجتماعی واجد چه مؤلفههایی و شاخصهایی است، مسئلهای است که پژوهش حاضر برای پاسخگویی به آن از روش کیفی و تکنیک دلفی بهره برده است. میدان این پژوهش شامل اساتید، صاحبنظران و خبرگان علوم سیاسی و علوم ارتباطات (ارتباطات سیاسی) و جامعهشناسی سیاسی است که به روش گلوله برفی انتخاب شدهاند. برای گردآوری اطلاعات و دادههای پژوهش از سه روش مرور نظاممند متون و ادبیات موضوع، مصاحبه اکتشافی و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. پنل دلفی در سه دور اجرا شده است. از میان تعداد 28 مؤلفه مطرحشده توسط خبرگان در دور اول، تعداد 7 مؤلفه در دور دوم تأیید شدند که به ترتیب اهمیت و اولویت عبارتاند از: فقدان اعتماد، نقد/تخریب نظام سیاسی، افراطگرایی سیاسی، خودمداری، پارادوکس بیگانهستیزی/ بیگانه گرایی، جهتگیری غیرمشارکتی/اعتراضی؛ و رفتارهای سوگیرانه. درنهایت در دور سوم برای هرکدام از این مؤلفهها، دقیقترین و مهمترین شاخصها انتخاب شدند. مهمترین دستاورد این مطالعه معرفی دو مؤلفه فرهنگ سیاسی ایرانیان است که اساساً تعلق به عصر رسانههای نوین دارد: نقد/تخریب نظام سیاسی و جهتگیری غیرمشارکتی/اعتراضی.
مژده ماهرخ مقدم؛ نسیم مجیدی قهرودی؛ افسانه مظفری
چکیده
به موازات توسعه جوامع و پیشرفت علمی و فرهنگی آن بعضی از مظاهر غیر مادی از جمله حقوق افراد نسبت به مطالبات آنها و جنبه های مختلف بهره برداری از اموال غیرمادی نیز به عنوان نوعی مال شناخته شدند که از آن جمله می توان به حقوق مالکیت معنوی اشاره نمود. از طرفی با پیدایش و گسترش محیط و فضای مجازی، توازن دیرین و همزیستی کپی رایت و منافع عمومی ...
بیشتر
به موازات توسعه جوامع و پیشرفت علمی و فرهنگی آن بعضی از مظاهر غیر مادی از جمله حقوق افراد نسبت به مطالبات آنها و جنبه های مختلف بهره برداری از اموال غیرمادی نیز به عنوان نوعی مال شناخته شدند که از آن جمله می توان به حقوق مالکیت معنوی اشاره نمود. از طرفی با پیدایش و گسترش محیط و فضای مجازی، توازن دیرین و همزیستی کپی رایت و منافع عمومی دستخوش آشفتگی شد.همچنین در حال حاضر به خاطر نپیوستن به کنوانسیون برن، ارتباط کشور با سطح بین المللی گسسته است. لذا توجه به حقوق مولف برای ایجاد ارتباط و مبادلات فرهنگی، اقتصادی و ... کشور در عرصه جهانی، ضروری است. در این پژوهش از روش دلفی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان، مولفان، مدرسان و فعالان در عرصه، حقوق، ارتباطات و فناوری اطلاعات است که در حوزه مالکیت معنوی نیز تجربه و تخصص لازم را دارا باشند. نمونه مورد مطالعه به صورت نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شد. بر اساس نتایج این پژوهش، عوامل موثر بر حقوق مالکیت معنوی در حوزه کتب و نشریات در فضای مجازی در چند محور شناسایی شد در واقع محقق پس از اجرای روش دلفی و اجماع نظر خبرگان، چهار حوزه موثر بر حقوق مالکیت معنوی شناسایی شد که عبارتند از: حوزه رسانه ای، حقوقی، فلسفی و فنی که لزوم سیاست گذاری مطلوب مسائل حقوق مالکیت معنوی، در این چهار حوزه احساس می شود.