علیرضا قربانی؛ مهدی حمزه پور؛ علی اصغر کیاء
چکیده
حکمرانی فضای مجازی در جمهوری اسلامی ایران با چالشهای متعددی از جمله تشتّت و تعارض نهادی، ناپایداری سیاستی، بیتوجهی به زمینههای اجتماعی و افکار عمومی در امر سیاستگذاری و غلبه نگاه فنی - تکنیکی مواجه است که سبب شده حکمرانی در این زمینه با نقطۀ مطلوب فاصله چشمگیری داشته باشد. پژوهش حاضر به دنبال آن است که عوامل کلان مؤثر بر بهبود ...
بیشتر
حکمرانی فضای مجازی در جمهوری اسلامی ایران با چالشهای متعددی از جمله تشتّت و تعارض نهادی، ناپایداری سیاستی، بیتوجهی به زمینههای اجتماعی و افکار عمومی در امر سیاستگذاری و غلبه نگاه فنی - تکنیکی مواجه است که سبب شده حکمرانی در این زمینه با نقطۀ مطلوب فاصله چشمگیری داشته باشد. پژوهش حاضر به دنبال آن است که عوامل کلان مؤثر بر بهبود عملکرد حکمرانی فضای مجازی را شناسایی نماید، آنها را اولویتبندی کند و نسبت به هریک از آنها تجویزهای راهبردی ارائه نماید. در گام اول این پژوهش، از طریق مصاحبه با 11 نفر از صاحبنظران عرصۀ حکمرانی فضای مجازی و سپس تحلیل مضمون آنها، عوامل مؤثر بر بهبود عملکرد حکمرانی فضای مجازی شناسایی گردید. این مؤلفهها عبارتاند از: نظریۀ مبنایی و مدل حکمرانی فضای مجازی - ساختار نهادی - قوانین و مقررات - سیاستها و راهبردهای کلان - شیوۀ تعامل حاکمیت با کشورها، نهاد و شرکتهای بینالمللی - شیوۀ تعامل حاکمیت با بخش خصوصی - شیوۀ تعامل حاکمیت با مردم و نهادهای مردمی - شیوۀ تعامل حاکمیت با نهادهای علمی و پژوهشی - مسئولان و کارگزاران نظام حکمرانی فضای مجازی - فساد، تعارض منافع و انحصار - نفوذ دشمن. در گام دوم که بر مبنای روش تحلیل اهمیت - عملکرد (IPA) انجام شد، بر اساس مؤلفههای استخراجشده در گام اول، پرسشنامۀ IPA بین 21 نفر از متخصصان عرصۀ حکمرانی فضای مجازی توزیع گردید. سپس دادهها مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند و مبتنی بر روش IPA اولویت هریک از مؤلفههای یازدهگانه و تجویز راهبردی مرتبط با هریک از آنها، بیان گردید.
رضا صابری؛ رعنا موی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی نحوه بازتاب اخبار مربوط به موج اول شیوع ویروس کرونا در ایران در دو سایت «صداوسیما» و «بیبیسی فارسی» انجام گرفته است. از دسامبر 2019، واژگان «کرونا» و «کووید-19» ازجمله پرکاربردترین مفاهیم خبری رسانههای سنتی و نوین جهان گردید که برای بازنمایی یک رویداد یا بحران انسانی که اولین موارد ابتلا ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی نحوه بازتاب اخبار مربوط به موج اول شیوع ویروس کرونا در ایران در دو سایت «صداوسیما» و «بیبیسی فارسی» انجام گرفته است. از دسامبر 2019، واژگان «کرونا» و «کووید-19» ازجمله پرکاربردترین مفاهیم خبری رسانههای سنتی و نوین جهان گردید که برای بازنمایی یک رویداد یا بحران انسانی که اولین موارد ابتلا آن در درمانگاهها و بیمارستانهای شهر ووهان کشور چین مشاهده گردید، مورداستفاده قرار گرفت.»وبسایت» یک رسانه نوین محسوب میشود که تبادل یا انتشار محتوا در آن، تنها به کمک ابزارهای مجهز به پردازشگر دیجیتال امکانپذیر است. مفهوم «خبر» در این پژوهش شامل کلیه اخبار، گزارشها، مصاحبهها، یادداشتها و تحلیل کارشناسان بوده است که در«موج اول شیوع ویروس کرونا در ایران» در سایتهای خبری بیبیسی فارسی و خبرگزاری صداوسیما انتشار یافته است. موج اول کرونا در ایران از تاریخ 1/12/ 1398 (20/2/2020) شروع و در تاریخ 17/03/ 1399 (6/6/2020) پایان مییابد. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی، محتوای پیامهای سایتهای موردمطالعه را در 17 مقوله (متغیر) و در 62 زیر مقوله (گویه) کدگذاری نموده است. جامعه آماری شامل 1015 واحد تحلیل بوده است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 278 خبر، گزارش، مصاحبه یا تحلیل بهعنوان نمونه انتخاب و با استفاده از روش نمونهگیری چندمرحلهای (سهمیهای و تصادفی سیستماتیک)، دادههای تحقیق جمعآوری گردیده است. با توجه به چارچوب نظری تحقیق، یافتههای پژوهش نشان میدهد که اگرچه ویروس کرونا بهعنوان یک بیماری فراگیر انسانی با ارزشهای خبری متعدد و مهم، توجه سایتهای خبری را به انعکاس ابعاد مختلف آن جلب نموده است، اما التزام هر سایت خبری به چارچوببندی خاص، باعث گردیده که روح قالب در محتواهایی تولیدی سایت خبری صداوسیما بهعنوان رسانه موافق وضع موجود، رویکرد «امیدبخش» را انتخاب نموده و در مقابل سایت خبری بیبیسی بهعنوان یک رسانه مخالف وضع موجود، رویکرد «نگرانی» را در رویدادهای خبری کرونا بازتولید نماید.
منوچهر علی شاه بابا؛ غلامرضا لطیفی؛ محمدرضا رسولی
چکیده
گسترش فضای مجازی و استفاده از ابزارهای آن مانند تلگرام، تغییرات زیادی را در سبک زندگی و تعامل شهروندان به وجود آورده است. با توجه به اینکه دانشآموزان از آسیبپذیرترین اقشار جامعه در این زمینه هستند، این پژوهش به بررسی آسیبشناسی نقش تلگرام بر انزوا و اختلال دانشآموزان در تعاملات اجتماعی میپردازد. روش تحقیق بهکاربرده شده در ...
بیشتر
گسترش فضای مجازی و استفاده از ابزارهای آن مانند تلگرام، تغییرات زیادی را در سبک زندگی و تعامل شهروندان به وجود آورده است. با توجه به اینکه دانشآموزان از آسیبپذیرترین اقشار جامعه در این زمینه هستند، این پژوهش به بررسی آسیبشناسی نقش تلگرام بر انزوا و اختلال دانشآموزان در تعاملات اجتماعی میپردازد. روش تحقیق بهکاربرده شده در این پژوهش توصیفی، همبستگی بوده و با استفاده از ضرایب همبستگی محاسبهشده، اقدام به تدوین مدل ساختاری گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانشآموزان دبیرستانی شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران معادل با 384 نفر انتخاب شد. روش تحقیق و آماری نیز به ترتیب پیمایشی (استفاده از پرسشنامه) بوده و با کمک روشهای آماری اسپیرمن و معادلات ساختاری لیزرل جهت تعیین درصد فراوانی، درصد تراکمی و ...) رد و تأیید روابط و فرضیات صورت گرفته است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بعد عوامل آسیبزای شبکههای اجتماعی و افزایش انزوای اجتماعی با تأکید بر نقش تلگرام در تعامل اجتماعی یا انزوای اجتماعی در میان دانشآموزان دبیرستان شهر تهران تأثیرگذار است. همچنین بعد عوامل آسیبزای شبکههای اجتماعی و اختلال در تعامل اجتماعی با تأکید بر نقش تلگرام در تعامل اجتماعی یا انزوای اجتماعی در میان دانشآموزان دبیرستان شهر تهران تأثیرگذار است؛ و درنهایت نتایج نشان داد که بین انزوا و اختلال دانشآموزان و استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام رابطه معناداری وجود دارد. استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام بر شکلگیری انزوای اجتماعی دانشآموزان شهر تهران اثرگذار است و به دلایلی ازجمله عدم مدیریت صحیح و فرهنگ ضعیف استفاده از تلگرام باعث بروز برخی انحرافات اجتماعی و انزوا در دانشآموزان شهر تهران شده است.
بهرام نیک بخش
چکیده
در پژوهش حاضر درک مطلوبیت شهروندان از «رسانه های خبری آنلاین» و «رسانه های اجتماعی» بر اقدامات پیشگیرانه از سوی شهروندان استان خوزستان بررسی شده است. چرا که، انتشار اطلاعات نادرست در طول همه گیری بیماری کووید-19، به عنوان یک دغدغه اجتماعی مطرح و عدم انتشار مطالب درست، یکی از نگرانی های اصلی و تشدید کننده سردرگمی در جامعه ...
بیشتر
در پژوهش حاضر درک مطلوبیت شهروندان از «رسانه های خبری آنلاین» و «رسانه های اجتماعی» بر اقدامات پیشگیرانه از سوی شهروندان استان خوزستان بررسی شده است. چرا که، انتشار اطلاعات نادرست در طول همه گیری بیماری کووید-19، به عنوان یک دغدغه اجتماعی مطرح و عدم انتشار مطالب درست، یکی از نگرانی های اصلی و تشدید کننده سردرگمی در جامعه است. در این راستا، درک مطلوبیت شهروندان از رسانه های جمعی در ارائه اطلاعات موثق و ایجاد انگیزه برای مشارکت بیشتر مردم در رعایت اقدامات پیشگیرانه اعلامی از سوی دولت اهمیت بسیاری دارد. در این زمینه نقش اعتماد بین شهروندان و دولت از منظر سرمایه اجتماعی مورد بررسی و توجه قرار گرفت. همچنین، برای مطالعه تجربی پژوهش حاضر، از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از روش پیمایش استفاده شده است. اطلاعات جمع آوری شده از شهروندان استان خوزستان(384 نفر) در ایام شیوع بیماری کووید-19، به عنوان استراتژی پیشگیری و با روش خوشه بندی متناسب با حجم انتخاب شده است. نتایج پژوهش نه تنها در حوزه پزشکی، بلکه بر افزایش اعتماد اجتماعی از طریق تعامل فعال مردم با دولت دارای اهمیت است. نتایج پژوهش نشان داد که «رسانه های خبری آنلاین» از طریق اعتماد شهروندان به دولت بر اقدامات پیشگیرانه از نقش مطلوبی برخورداراست. علاوه بر این، در حالی که «رسانه های خبری آنلاین» اعتماد را به شهروندان و دولت افزایش می دهند، ولی «رسانه های اجتماعی» بر اعتماد شهروندان و اعتماد به دولت تأثیر نمی گذارد.
حفیظه مهدیان
چکیده
زیباییشناسی پستمدرن، زیباییشناسی فروکاهنده، تقلیلدهنده و سبکگراست که در بسیاری از آثار تولیدشده در شبکههای اجتماعی مشاهده میشود. با حاکمیت زیباییشناسیِ رسانههای مجازیِ عصر پستمدرن، فرهنگ سلبریتیسم بهسرعت گسترش پیدا کرد. در این عصرِ «رسانههای ارائهگر»[1]، نوجوانان ترغیب شدهاند تا مبتنی بر زیباییشناسی ...
بیشتر
زیباییشناسی پستمدرن، زیباییشناسی فروکاهنده، تقلیلدهنده و سبکگراست که در بسیاری از آثار تولیدشده در شبکههای اجتماعی مشاهده میشود. با حاکمیت زیباییشناسیِ رسانههای مجازیِ عصر پستمدرن، فرهنگ سلبریتیسم بهسرعت گسترش پیدا کرد. در این عصرِ «رسانههای ارائهگر»[1]، نوجوانان ترغیب شدهاند تا مبتنی بر زیباییشناسی پستمدرن و بینیازی از ممیزیهای فرمی و محتواییِ سختگیرانهی رسانههای مدرن، میکروسلبریتیهای عصر خود باشند. این پژوهش با مطالعه موردی یکی از صفحات تینیجری پرمخاطب سعی دارد مؤلفههای زیباییشناسی پستمدرن را در این صفحه تحلیل کند. بدین منظور لازم است «فرم» و «محتوا»ی صفحه بهموازات هم تحلیل شود: برای بررسی زیباییشناسی «محتوایی»، از روش تحلیل رتوریک نقد زمینه فانتزی استفاده شده است و برای درک زیباییشناسی فرمی این صفحه، بر اساس نشانهشناسی آثار ویدئویی، بر رمزگان فنی همچون موسیقی، کاراکترسازی، زیبایی بصری (میزانسن، گریم، نورپردازی ...)، بینامتنیت، تمرکز کردهایم. نتایج، نشان از شش مضمون اصلی در آرتیفکتهای صفحه دارد: چالشهای والد-فرزندی، مدرسه-دانشآموزی، همالانی؛ هجو خویشتن؛ اغراق در کلیشههای روزمره؛ سرخوشیهای تهی از معنا؛ بازنماییِ تناقض؛ گونهبندیها. با در نظر گرفتن بسامد زمینه فانتزی صفحه این نتیجه گرفته میشود که زمینه فانتزی اصلی این صفحه «نوجوان سرخورده؛ سرخوشی در لحظه» است. هجو خویشتن و پذیرفتن سرخوردگی، تنها کنشی است که ناخودآگاه در مقابله با سرخوردگیها پیش گرفته شده است.
[1]. presentational media
سحر انبارکی؛ ساناز پوروشسب؛ قاسم آزادی احمدآبادی
چکیده
شیوع ویروس کرونا سؤالات زیادی را برای عموم ایجاد کرده است و بسیاری از افراد، از نظامهای پرسش و پاسخ شبکههای اجتماعی برای پاسخ به سؤالات خود در مورد این بیماری استفاده میکنند. ازاینرو، پژوهش حاضر به تحلیل محتوای پرسشها و پاسخها درباره بیماری کووید 19 میپردازد و دلایل مشارکت کاربران در نظام پرسش و پاسخ شبکه اجتماعی علمی ریسرچ ...
بیشتر
شیوع ویروس کرونا سؤالات زیادی را برای عموم ایجاد کرده است و بسیاری از افراد، از نظامهای پرسش و پاسخ شبکههای اجتماعی برای پاسخ به سؤالات خود در مورد این بیماری استفاده میکنند. ازاینرو، پژوهش حاضر به تحلیل محتوای پرسشها و پاسخها درباره بیماری کووید 19 میپردازد و دلایل مشارکت کاربران در نظام پرسش و پاسخ شبکه اجتماعی علمی ریسرچ گیت در این حوزه را موردبررسی قرار میدهد. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی است. برای استخراج دادههای موردنیاز از خزنده شبکه اجتماعی علمی ریسرچ گیت استفاده شد و با استفاده از چکلیست تأییدشده، محتوا تحلیل گردید. ازاینرو، 1337 پرسش و 4857 پاسخ در بازه زمانی دو ماه پایانی سال 2020 (نوامبر و دسامبر) در نظام پرسش و پاسخ ریسرچگیت، در زمینۀ COVID-19 یا Coronavirus تحلیل شد. پرسشها با توجه به نوع و پاسخها بر اساس ارجاع، بررسی شدند. سپس برای تعیین دلایل مشارکت کاربران،620 پرسشنامه محقق ساخته بهصورت آنلاین بین کاربران توزیع شد تا کاربران با استفاده از طیف لیکرت از 1 تا 5 به دلایل ذکرشده، نمره بدهند. پرسشگران بیشتر مردان (6/60 درصد) و 9/55 درصد دارای رتبه علمی دکتری و بالاتر هستند. پاسخدهندگان، حدود 61 درصد مرد و 4/66 درصد دارای رتبه علمی دکتری و بالاتر هستند. پرسشگران بیشتر از مهارتها و تجربیات شخصی افراد پرسش کردهاند و پاسخدهندگان بیشتر به منابع اینترنتی ارجاع دادهاند. پرسشکنندگان نیز بیشتر برای یافتن اطلاعات و گرفتن نظرات شخصی افراد در نظام پرسش و پاسخ ریسرچگیت مشارکت دارند. از نتایج این پژوهش میتوان بهعنوان مشوقی برای پژوهشگران جهت استفاده از شبکههای اجتماعی علمی برای دستیابی به اطلاعات موردنیاز خود استفاده کرد. همچنین با انجام پژوهشهایی مشابه و گردآوری اطلاعات موردنیاز، نتایج نهایی آنها را بهصورت الگوریتمهایی جهت طراحی شبکههای اجتماعی به طراحان و سازندگان ارائه داد تا از این طریق طراحان را از اولویتها و علاقهمندیهای کاربران مطلع ساخت و درنهایت بتوان شبکه هایی با کیفیت بالاتر و کاربرپسندتر در اختیار داشت.
مرضیه رییسی؛ علیرضا همایونی؛ محبوبه زارع مرزونی
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه ساختاری بین سیستمهای مغزی رفتاری و نظمجویی شناختی هیجانی با وابستگی به شبکههای اجتماعی در دانشآموزان بود. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدلیابی معادلات ساختاری میباشد. جامعه آماری شامل دانشآموزان مقطع دوم متوسطه میباشند. برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه ساختاری بین سیستمهای مغزی رفتاری و نظمجویی شناختی هیجانی با وابستگی به شبکههای اجتماعی در دانشآموزان بود. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدلیابی معادلات ساختاری میباشد. جامعه آماری شامل دانشآموزان مقطع دوم متوسطه میباشند. برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهدهشده (17 متغیر) و تخصیص ضریب 15 برای هر متغیر مشاهدهشده تعداد 261 نفر با روش نمونهگیری در دسترس بهعنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامههای سیستمهای مغزی رفتاری کارور و وایت (1994)، پرسشنامه نظمجویی شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران (۲۰۰۱) و پرسشنامه وابستگی به شبکههای اجتماعی خواجه احمدی و همکاران (۱۳۹۵) پاسخ دادند. تجزیهوتحلیل دادهها با روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزار SPSS 18 و Amos 24 انجام شد. یافتهها نشان داد سیستم فعالساز رفتاری با وابستگی به شبکههای اجتماعی رابطه مثبت و معنادار و سیستم بازداری رفتاری با وابستگی به شبکههای اجتماعی رابطه منفی و معنادار و نظمجویی شناختی هیجانی منفی با وابستگی به شبکههای اجتماعی رابطه مثبت و معنادار و نظمجویی شناختی هیجانی مثبت با وابستگی به شبکههای اجتماعی رابطه منفی و معنادار دارد. همچنین نظمجویی شناختی هیجانی میانجیگر رابطه سیستمهای مغزی رفتاری و وابستگی به شبکههای اجتماعی است. مدل پژوهش نیز تأیید شد و بهطورکلی 75 درصد از واریانس وابستگی به شبکههای اجتماعی توسط سیستمهای مغزی رفتاری و نظمجویی شناختی هیجانی قابل تبیین میباشد.
فاطمه راه پیمافرد؛ افسانه مظفری؛ داوود نعمتی انارکی
چکیده
هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر خودابرازی[1] کاربران اینستاگرام و بررسی چگونگی روابط این عوامل با خودابرازی است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر طرح، آمیخته از نوع متوالی- اکتشافی است. رویکرد پژوهش در بخش کیفی، از نوع اکتشافی و در بخش کمی، توصیفی از نوع پیمایشی است. نمونه موردمطالعه بخش کیفی، از میان متخصصین علوم ارتباطات ...
بیشتر
هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر خودابرازی[1] کاربران اینستاگرام و بررسی چگونگی روابط این عوامل با خودابرازی است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر طرح، آمیخته از نوع متوالی- اکتشافی است. رویکرد پژوهش در بخش کیفی، از نوع اکتشافی و در بخش کمی، توصیفی از نوع پیمایشی است. نمونه موردمطالعه بخش کیفی، از میان متخصصین علوم ارتباطات و جامعهشناسی که کاربر اینستاگرام بودند با روش غیراحتمالی هدفمند انتخاب شدهاند. جامعه آماری بخشکمی، کاربران اینستاگرام شهر کرج در سال 1399 هستند. آی پی[2] کاربرانی که کاربری آنها با توجه به موقعیت مکانیشان[3]، در اینستاگرام مؤید سکونتشان در شهر کرج بود با کمک شرکت ارائه خدمات تبلیغاتی در اینستاگرام شناسایی و با روش احتمالی و نمونهگیری تصادفی ساده با توجه به فرمول کوکران، 384 نفر انتخاب شدند. ابزار جمعآوری و تکنیک تحلیل دادهها در مرحله کیفی مصاحبه نیمساختاریافته و تکنیک تحلیل مضمون و در بخش کمی، پرسشنامه محققساخته و مدلیابی معادلاتساختاری از طریق نرمافزار لیزرل[4] است. نتایج نشان داد که ویژگیهای سیاسی، فردی، نظام رسانهای، ویژگیهای فرهنگی و ویژگیهای اینستاگرام تأثیر مثبت، مستقیم و معناداری بر خودابرازی داشتهاند. ویژگیهای سیاسی بالاترین تأثیر، ویژگیهای اینستاگرام کمترین تأثیر و ویژگیهای محتوا بر خودابرازی، تأثیر معناداری نداشته است.
همراز تولایی؛ مینا رنجبر فرد؛ سهیلا مهمان نوازان
چکیده
با توجه به دنیای امروز که عصر اطلاعات و ارتباطات است، نقش رسانههای اجتماعی را در انتقال اطلاعات و گسترش انواع ارتباطات در زندگی روزمره و شخصی افراد نمیتوان نادیده گرفت. مهمترین و اصلیترین عنصر یک رسانه اجتماعی، محتوای آن است و یکی از ویژگیهایی که یک محتوا بایستی داشته باشد تا باعث درگیری کاربر گردد، «عاطفه» میباشد. ...
بیشتر
با توجه به دنیای امروز که عصر اطلاعات و ارتباطات است، نقش رسانههای اجتماعی را در انتقال اطلاعات و گسترش انواع ارتباطات در زندگی روزمره و شخصی افراد نمیتوان نادیده گرفت. مهمترین و اصلیترین عنصر یک رسانه اجتماعی، محتوای آن است و یکی از ویژگیهایی که یک محتوا بایستی داشته باشد تا باعث درگیری کاربر گردد، «عاطفه» میباشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر ویژگیهای محتوایی بر درگیری محتوایی (درگیری مشتری) با نقش میانجی عاطفه در پلتفرم رسانه اجتماعی (اینستاگرام) میباشد. جامعه موردنظر، فالوئرهای پیج بیگ بنگ (پیج علمی در ارتباط با نجوم) در اینستاگرام میباشد که تعداد آنها 000/795 است و تعداد نمونه برداشتشده طبق جدول مورگان 384 بوده است. برای جمعآوری دادهها از ابزار پرسشنامه و شمارش بازخوردهای لایک و کامنت کاربران اینستاگرام استفاده گردید. تجزیهوتحلیل دادهها با نرمافزار PLS انجام شد. نتایج نشان داد که ویژگیهای محتوایی که شامل سه بعد اصالت، لذتگرایی و کیفیت است، بر درگیری محتوایی که شامل لایک و کامنت است اثر دارد. همچنین نتایج نشان داد که هر سه بعد اصالت، لذتگرایی و کیفیت بر عاطفه تأثیر دارند. اثر متغیر عاطفه که شامل سه بعد خشنودکننده، برانگیختگی و تسلط است نیز بر درگیری محتوایی تأیید گردید. با توجه به نتایج این پژوهش، شرکتها برای موفقیت در کسبوکار خود نیاز دارند که به پلتفرمهای رسانههای اجتماعی توجه نمایند. درواقع سازمانها بایستی محتوایی مفید، سرگرمکننده و لذتبخش تولید کنند تا مشتری خود را هر چه بیشتر با برند خود درگیر نموده و او را وفادارتر سازند.
اعظم میرزایی؛ زهرا یاراحمدی
چکیده
در طی دهه اخیر استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام در ایران افزایش یافته است. این رشد همزمان سبب به وجود آمدن مفاهیمی همچون خرده سلبریتی، اینستاگرامیها و ... شده است. این فضا با تاسی از فضای روانشناسی مثبت حاکم بر جامعه توانسته است خیل عظیم جمعیت مجازی را با خود برای رسیدن به موفقیت فردی همراه کند. هدف مقاله حاضر، مطالعه فرهنگ روانریتی ...
بیشتر
در طی دهه اخیر استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام در ایران افزایش یافته است. این رشد همزمان سبب به وجود آمدن مفاهیمی همچون خرده سلبریتی، اینستاگرامیها و ... شده است. این فضا با تاسی از فضای روانشناسی مثبت حاکم بر جامعه توانسته است خیل عظیم جمعیت مجازی را با خود برای رسیدن به موفقیت فردی همراه کند. هدف مقاله حاضر، مطالعه فرهنگ روانریتی در ایران؛ با تأکید بر نقش خرده سلبریتیهای انگیزشی در اینستاگرام برای فهم این موضوع که چگونه افراد معمولی توانستهاند در این فضا، از طریق تبلیغ و ترویج آموزههای موفقیت موردتوجه قرار بگیرند. همچنین، بتوانند بهعنوان الگوهای جدید برای کسب زیست شادانه و موفقیت در جامعه معرفی شوند. روش مطالعه در این مقاله کیفی و از کنیک تحلیل محتوی جهت جمعآوری و تحلیل دادهها استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که با الگوهای مختلفی از زیست شادانه مواجه هستیم؛ ازجمله میتوان به اسطورهسازی موفقیت، چرخش به سمت خوشبختی، خلق رباتهای شادنما، انسان خودتنظیمگر، آموزههای قدردانی و خودبرندسازی اشاره کرد. نتایج نشان میدهد که فرهنگ روانریتی، متأثر از خرده سلبریتیها انگیزیشی، پیوند محکمی با اقتصاد نئولیبرال دارد و همانند اقتصاد به فرایند تولید_ نسخههای جدیدی از خود_ متکی است.
هما درودی؛ هادی محمدی
چکیده
امروزه رسانههای اجتماعی به بستر مناسبی برای تاثیرگذاری گسترده بر کاربران این رسانهها تبدیل شده است. اینستاگرام به عنوان یکی از این رسانهها به بستری برای اینفلوئنسرهای ایرانی تبدیل شده است که به صورت مداوم در حال تبلیغات و تاثیرگذاری بر قصد خرید دنبالکنندگان خود میباشند. از طرفی برای اجرای استراتژی بازاریابی اینفلوئنسر در ...
بیشتر
امروزه رسانههای اجتماعی به بستر مناسبی برای تاثیرگذاری گسترده بر کاربران این رسانهها تبدیل شده است. اینستاگرام به عنوان یکی از این رسانهها به بستری برای اینفلوئنسرهای ایرانی تبدیل شده است که به صورت مداوم در حال تبلیغات و تاثیرگذاری بر قصد خرید دنبالکنندگان خود میباشند. از طرفی برای اجرای استراتژی بازاریابی اینفلوئنسر در رسانههای اجتماعی، تشخیص اینکه کدام ویژگیهای اینفلوئنسر سبب تاثیرگذاری بر قصد خرید مخاطبان میشود از اهمیت به سزایی برخوردار است. در پژوهش حاضر ویژگی های اینلوئنسرها (نگرش همسوگرا، جذابیت فیزیکی، جذابیت اجتماعی، اعتبار اینفلوئنسر، آشنایی، تطابق، قابلیت اعتماد، تخصص درک شده، روابط فرا اجتماعی، نگرش به برند، نگرش به تبلیغ و نگرش لذت گرایانه) را به عنوان مقدمات قصد خرید در نظر گرفتیم. جامعه آماری این پژوهش کاربران رسانه اجتماعی اینستاگرام در ایران در سال 1401می باشد که تعداد آنها غیر قابل شمارش است. روش پژوهش، پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه استفاده شده است که 400 پرسشنامه در بین کاربران در دسترس توزیع گردید. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری بر مبنای روش حداقل مربعات جزئی تحلیل شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که تمامی ویژگی های اینفلوئنسرها در قصد خرید کاربران تاثیر معناداری دارد و استراتژیهای بازاریابی اینفلوئنسر رسانههای اجتماعی باید بر اساس ویژگیهای انواع اینفلوئنسرها تنظیم شوند. این پژوهش در نهایت تاثیر و رابطه بین انواع ویژگی های شخصیتی اینفلوئنسرها و نوع اینفلوئنسرها در بازاریابی اینفلوئنسر رسانه های اجتماعی را مشخص کرده و در پایان پیشنهادات کاربردی ارائه داد.
زینب ابراهیمی؛ زهرا قاسمی
چکیده
هدف از این مقاله تبیین جامعهشناختی مدیریت بدن و الگوپذیری از ستارههای زن سینمای ایران است. روش این تحقیق کیفی و نظریه مبنایی یا گرندد تئوری است؛ که از تلفیق دو مدل پارادایم اشتروس و مدل نظریه مبنایی کیتی چارلز بهره میگیرد. رویهی تحلیل دادههای گرداوری شده، تحلیل موضوعی یا تماتیک است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه عمقی و مشاهده ...
بیشتر
هدف از این مقاله تبیین جامعهشناختی مدیریت بدن و الگوپذیری از ستارههای زن سینمای ایران است. روش این تحقیق کیفی و نظریه مبنایی یا گرندد تئوری است؛ که از تلفیق دو مدل پارادایم اشتروس و مدل نظریه مبنایی کیتی چارلز بهره میگیرد. رویهی تحلیل دادههای گرداوری شده، تحلیل موضوعی یا تماتیک است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه عمقی و مشاهده است که حین انجام پروژه طراحی و تکمیل میشود. جامعه آماری این تحقیق زنانی هستند که به کلینیکهای زیبایی مناطق 5 تهران مراجعه میکنند روش نمونهگیری از دو روش نمونهگیری غیراحتمالی آگاهانه و نمونهگیری نظری بهره میگیریم. حجم نمونه این تحقیق 14 زن بین 17 تا 68 سال هستند. نتایج این تحقیق نشان میدهد، مخاطبان بهنوعی دچار چشم و همچشمی رسانهای هستند. آنها به دنبال همرنگی با بازیگران و سلبریتیهای سینمایی هستند. البته شرایط زمینهای و مداخلهگر متفاوتی این پدیده را تشدید و تسهیل میکنند. از شرایط عمدهای که میتوان نام برد، فشارهای اجتماعی است. تصور منفی از بدن از مؤلفههای مداخلهگر دیگر است که خود رسانهها در به وجود آمدنان نقش بسزایی دارند. نارضایتی از زندگی و غیرقابلحل بودن بعضی مشکلات نیز از شرایط زمینهای روی آوردن به پدیده جراحیهای زیبایی میباشد. فرد که نمیتواند مشکلات پایهای خود را حل کند با روی آوردن به پروژههای زیباسازی حواس خود را به موضوعات کمعمقتری جلب میکند.