سعید ثقه ئی؛ علی اصغر کیا؛ رضا صابری
چکیده
آثار ادبی فاخر برجایمانده از نویسندگان بنام جامعه که بهنوعی نمایندگان جامعه و بازتابدهندگان مناسبات موجود در آن هستند را میتوان بهعنوان گزارشها و روایتهای مهمی تلقی کرد که ماده ذهنی جامعه را تأمین میکنند و تحلیل آن میتواند در جهت تبیین مؤلفههای محوری جامعه همچون جایگاه اجتماعی و جنسیت کمک شایانی نماید. این در حالی ...
بیشتر
آثار ادبی فاخر برجایمانده از نویسندگان بنام جامعه که بهنوعی نمایندگان جامعه و بازتابدهندگان مناسبات موجود در آن هستند را میتوان بهعنوان گزارشها و روایتهای مهمی تلقی کرد که ماده ذهنی جامعه را تأمین میکنند و تحلیل آن میتواند در جهت تبیین مؤلفههای محوری جامعه همچون جایگاه اجتماعی و جنسیت کمک شایانی نماید. این در حالی است که هدایت بهعنوان نویسندهای صاحب سبک و تأثیرگذار در آثار شاخص و متعددی همچون بوف کور، علویه خانم، سه قطره خون، عروسک پشت پرده و زنی که مردش را گم کرد به مسائل و موضوعات پیرامون زنان در جامعه پرداخته و جنسیت زن در آثار مذکور دارای نقشی پررنگ و محوری است، ازاینرو در این پژوهش سعی شد با تحلیل گفتمان انتقادی به روش فرکلاف، داستان زنی که مردش را گم کرد به واکاوی جایگاه اجتماعی جنسیت زن در جامعه پرداخته و نقش ارتباطات انسانی در شکلگیری جایگاه مذکور بررسی شود که درنهایت مشخص شد هدایت با پررنگ نشان دادن نقش ارتباطات انسانی در شکلگیری جایگاه زنان، مسائل و مشکلات پیرامون آنان را بهخوبی به تصویر کشیده است که در جامعه حال حاضر نیز همچنان مصداق دارد و وی نشان داده است تا مادامیکه جامعه مشکلات مذکور را حل نکند زنان قربانی بی سروصدای تراژدی حضور در جامعه هستند و در آخر نیز تلاش شد با ارائه جداول و نمودارهای متعدد در قالب آمار توصیفی از یافتههای تحقیق، نتایج آن ملموس و محسوستر نشان داده شود.
محمد نیک ملکی؛ حسین علی افخمی
چکیده
ادغام هوشمصنوعی در روزنامهنگاری، بهطور فزایندهای به بخشی از ساختار بسیاری از خبرگزاریها و رسانه-های خبری تبدیل شده است. اهمیت رو به رشد آن، گواهی بر پیشرفت فناوری و شاخصی از تغییر نیازها و پویایی مصرف اخبار در عصر دیجیتال است. این مهم در سالهای اخیر، نگرشها را نسبت به توسعه هوشمصنوعی در اتاقهای خبر و بهویژه چرخه تولید، ...
بیشتر
ادغام هوشمصنوعی در روزنامهنگاری، بهطور فزایندهای به بخشی از ساختار بسیاری از خبرگزاریها و رسانه-های خبری تبدیل شده است. اهمیت رو به رشد آن، گواهی بر پیشرفت فناوری و شاخصی از تغییر نیازها و پویایی مصرف اخبار در عصر دیجیتال است. این مهم در سالهای اخیر، نگرشها را نسبت به توسعه هوشمصنوعی در اتاقهای خبر و بهویژه چرخه تولید، توزیع و مصرف اخبار تغییر داده است. مقاله حاضر ضمن بررسی «وضعیت موجود دانش، مهارت و نگرش سردبیران، به انتظارات و چالشهای کاربرد هوشمصنوعی و چشمانداز آن در قالب روزنامهنگاری مبتنی بر هوش مصنوعی» در اتاق خبر خبرگزاری صداوسیما پرداخته است. در این پژوهش از نظریه «میدان» بوردیو استفاده شده است. روش این پژوهش مبتنی بر پیمایش و به شیوه نمونهگیری غیر احتمالی و در بازه زمانی اردیبهشتماه 1402 انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را 50 نفر از سردبیران خبرگزاری صداوسیما تشکیل میدهد. نتایج نشان داد؛ سردبیران «بهرهوری بیشتر»، «کارآمدی روزنامهنگاران»، «دریافت سریع اخبار» و «کاهش هزینه از طریق خودکار سازی» را به ترتیب بهعنوان 4 دلیل عمده پذیرش فناوریهای هوشمصنوعی در اتاق خبر خبرگزاری صداوسیما بیان کردند. همچنین «مدیریت محتوا»، «تولید خودکار و کارآمدتر محتوا»، «شناسایی اخبار جعلی/ تشخیص جعل عمیق» و «تجزیهوتحلیل احساسات کاربران» را بهعنوان چهار اولویتی که در اتاق خبر خبرگزاری انتظار دارند، هوشمصنوعی روزنامهنگاری تلویزیونی را مجدداً شکل دهد. همچنین «فقدان مهارتهای مرتبط با هوشمصنوعی به همراه دشواری جذب و استخدام استعدادها»، «فقدان دانش، مهارتها و درک در مورد پتانسیل هوشمصنوعی در سازمان خبری»، «فقدان استراتژی بهویژه در سطح مدیریت/ فقدان بینش مدیریتی استراتژیک»، «فقدان منابع مالی و/ یا فقدان تمایل به سرمایهگذاری در منابع موجود» و «مسائل ساختاری، ازجمله شکافهای فنی بین بخشها» بهعنوان 5 چالش مهم و موانع پذیرش فناوریهای هوشمصنوعی در اتاق خبر خبرگزاری صداوسیما ارزیابی کردند.
مینا نظری؛ مهدی منتظر قائم؛ محمدرضا رسولی
چکیده
امروزه برند به یکی از مهمترین موضوعات در تمامی شرکتها تبدیل شده است، بهطوریکه هیچ شرکتی را نمیتوان بدون برند در نظر گرفت. این موضوع به حدی گسترشیافته که علاوه بر سیاستمداران، برخی از شهروندان نیز درصدد ایجاد برند شخصی برای خود هستند. برای ایجاد برند میتوان اقدامات مختلفی انجام داد که شامل طیف وسیعی از تبلیغات در شرکتهای ...
بیشتر
امروزه برند به یکی از مهمترین موضوعات در تمامی شرکتها تبدیل شده است، بهطوریکه هیچ شرکتی را نمیتوان بدون برند در نظر گرفت. این موضوع به حدی گسترشیافته که علاوه بر سیاستمداران، برخی از شهروندان نیز درصدد ایجاد برند شخصی برای خود هستند. برای ایجاد برند میتوان اقدامات مختلفی انجام داد که شامل طیف وسیعی از تبلیغات در شرکتهای بزرگ تا تولید محتوا توسط شهروندان در شبکههای اجتماعی میشود. این گستره وسیع میتواند یک برند ایجاد کند، هرچند که امروزه برند به یک علم پیچیده و تخصصی تبدیلشده و از یک عنوان فراتر رفته است، بهطوریکه اعمال نام برند بر یک برند، ایجاد محدودیت برای آن محسوب میشود. طبق طبقهبندی کلر، سالهاست که دنیا در عصر برندسازی به سر میبرد، اما با توجه به ضرورت و اهمیت این موضوع در عصر کنونی، هنوز دوران برندسازی در ایران فرا نرسیده است و این اصطلاحی ناآشنا است. برای بسیاری از سازمانها، یا اگر اینطور باشد، بسیار غیرحرفهای است و ما تصمیم گرفتیم که برندسازی را با استفاده از فناوریهای ارتباطی بررسی کنیم. این مقاله از پایاننامه دکتری با موضوع طراحی مدل استراتژی روابط عمومی باهدف برندسازی سازمانی در شبکههای اجتماعی استخراج شده است. در این مقاله نقش روابط عمومی بهعنوان یکی از ابزارهای تولید و ارتقای برند موردبررسی قرارگرفته و مصاحبه با اساتید ارتباطات و کارشناسان روابط عمومی از سراسر جهان با استفاده از روش تئوری زمینهای انجام شده است. در این مقاله با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، نمونههای آماری خود را از قارههای مختلف انتخاب کردیم. نمونه ما 15 نفر از اساتید ارتباطات و متخصصان روابط عمومی بودند. طی چند مرحله مصاحبه، دادههای ما تکمیل شد و دادهها را با استفاده از نرمافزار MacQDA تجزیهوتحلیل کردیم و مفاهیم و مقولهها را استخراج کردیم و درنهایت با استفاده از نظریههایی که بر اساس دادهها به دست آوردیم به نتیجهگیری رسیدیم. با توجه به نتایج بهدستآمده مشخص شد که علاوه بر وظیفه اصلی فروش، وظیفه تولید و ترویج و تثبیت برند نیز یکی از وظایف انکارناپذیر روابط عمومی است. با توجه به دستهبندیهای استخراجشده از دادههای این رساله، به نظریههای مهمی مانند آکواریوم شیشهای، هویتسازمانی و فرهنگ جامعه رسیدیم که نقش مهمی در برندسازی سازمانی دارند و متخصصان روابط عمومی باید این مقولهها را در برندسازی سازمانی با استفاده از فناوریهای نوین موردتوجه قرار دهند. بنابراین روابط عمومی با اتخاذ استراتژیهای مناسب برای تولید، ترویج و تثبیت برند، قادر به توسعه برندسازی سازمانی در سطح شبکههای اجتماعی است.
شیلا باباخانی؛ نسیم مجیدی؛ عباس اسدی
چکیده
هدف از این پژوهش ارائه الگویی مطلوب از فرهنگ سیاسی برای کاربران رسانههای نوین در ایران بوده است. میدان این پژوهش شامل اساتید، صاحبنظران و خبرگان علوم سیاسی و علوم ارتباطات (ارتباطات سیاسی) و جامعهشناسی سیاسی است که به روش گلوله برفی انتخاب شدهاند. برای گردآوری اطلاعات و دادههای پژوهش از سه روش مرور نظاممند متون و ادبیات موضوع، ...
بیشتر
هدف از این پژوهش ارائه الگویی مطلوب از فرهنگ سیاسی برای کاربران رسانههای نوین در ایران بوده است. میدان این پژوهش شامل اساتید، صاحبنظران و خبرگان علوم سیاسی و علوم ارتباطات (ارتباطات سیاسی) و جامعهشناسی سیاسی است که به روش گلوله برفی انتخاب شدهاند. برای گردآوری اطلاعات و دادههای پژوهش از سه روش مرور نظاممند متون و ادبیات موضوع، مصاحبه اکتشافی و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. پنل دلفی در سه دور اجراشده است. بر اساس نتایج، مؤلفههای اعتماد سیاسی، عدالت سیاسی، مشارکت سیاسی، سواد رسانه و سیاست، جمعگرایی، قانون-مداری، اخلاقمداری، نگرش به مردمسالاری، مدارا و رواداری؛ و دوری از افراط و تفریط بهعنوان اصلیترین مؤلفههای فرهنگ سیاسی مطلوب شناخته شدند که در الگویی چهاربعدی شامل ساختاری/ زمینه، نگرشی/ درونداد، هنجاری-ارزشی/ فرایند و رفتاری/ برونداد جایگذاری و ارائه شدند. الگوی مطلوب از فرهنگ سیاسی که در این پژوهش ارائه شد، شامل 4 بعد، 10 مؤلفه و 94 شاخص اساسی بود.
سعید ذکایی؛ علی خانمحمدی؛ سمیرا نوری
چکیده
دنیاگیری کرونا با ایجاد «وضعیت استثنایی» باعث تسریع «تسلط پزشکی» بر افکار عمومی شد. پانصد فیلم، عکس و متن که توسط کاربران عادی «شبکة اینستاگرام» در روزهای همهگیری بیماری بازنشر شده، بررسی شده است. با نشانهشناسی این محتواها، رمزگانهای «خط مقدم، خطوط پشتیبانی و خائنان مبارزه با کرونا» بهدستآمده است. ...
بیشتر
دنیاگیری کرونا با ایجاد «وضعیت استثنایی» باعث تسریع «تسلط پزشکی» بر افکار عمومی شد. پانصد فیلم، عکس و متن که توسط کاربران عادی «شبکة اینستاگرام» در روزهای همهگیری بیماری بازنشر شده، بررسی شده است. با نشانهشناسی این محتواها، رمزگانهای «خط مقدم، خطوط پشتیبانی و خائنان مبارزه با کرونا» بهدستآمده است. این رمزگانها توأمان دارای دال و مدلولهای فرادست و فرودست است. دالهای مدافعان سلامت، شهید سلامت، آمادگی رزمندگان و فداکاری کادر درمانی یک روایت «حماسی، قدسی و فرادست» از کادر درمانی بهویژه کادر درمانی زن ارائه میدهد. دالهای «جبهة خانگی»، «مبارزات مردمی، سازمانی و نهادی» روایتی «امیدوارانه، همدلانه، یاریگرانه و فرادست» از مبارزه با بیماری ارائه میدهد؛ اما در مقابل دالهای عدم پشتیبانی از کادر درمانی و فشار روی کادر درمانی روایت «فجیع، غمانگیز و فرودست» از روزهای همهگیری ارائه میکند. در این همهگیری، پزشکی بر زندگی روزمره توسط دستورالعملهای بهداشتی (همچون تعیین گروه آسیبپذیر و قرنطینة خانگی) و بر حافظة شهروندان توسط «قدسیسازی» کادر درمانی تسلط یافت. «مردم بیتوجه» و «مسافران نوروزی» دشمن و «شر» پنداشته شدهاند. حافظة عامیانه «مردم» را بیش از «حکومت» و «نظام بهداشت و درمان» در همهگیری بیماری مسئول میدانند. این فرافکنی را میتوان برآمده از زیست قدرت و سیاست حافظهای دانست که ریشههای قدرتِ دانش قدرت پزشکی در ایران را پنهان کرده است.
ابراهیم زارع پور نصیرآبادی؛ آرش روازژیان؛ زهره السادات دعائی
چکیده
با توجه تقاضای روزافزون سازمان انتقال خون و تعداد محدود متقاضیان برای اهداء پژوهش حاضر سعی دارد عوامل ایجاد نگرش مثبت و نیات رفتاری کاربران شبکه های مجازی نسبت به اهدای خون در ایران را بررسی نماید. در این مطالعه از نظریه اجتماعی شناختی، مدل اعتقاد بهداشتی و نظریه رفتار برنامهریزیشده برای بررسی چگونگی تأثیر ارتباطات رسانه های ...
بیشتر
با توجه تقاضای روزافزون سازمان انتقال خون و تعداد محدود متقاضیان برای اهداء پژوهش حاضر سعی دارد عوامل ایجاد نگرش مثبت و نیات رفتاری کاربران شبکه های مجازی نسبت به اهدای خون در ایران را بررسی نماید. در این مطالعه از نظریه اجتماعی شناختی، مدل اعتقاد بهداشتی و نظریه رفتار برنامهریزیشده برای بررسی چگونگی تأثیر ارتباطات رسانه های اجتماعی بر نگرش و قصد اهداء خون از طریق برخی پیامدهای روانشناختی-اجتماعی در میان کاربران شبکههای اجتماعی مجازی استفاده شده است. به این منظور با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس نمونه ای مشتمل بر 384 نفر تعیین شد. بهمنظور سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های استاندارد استفاده شده است. پایایی ابزار پژوهش توسط آزمون آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که ارتباطات رسانههای اجتماعی بر آگاهی، ادراک، همسالان، خانواده و قصد رفتاری تأثیر مثبت دارد. انگیزه، آگاهی، همسالان و خانواده بر نگرشها تأثیر مثبت گذاشت که بهنوبه خود، قصد اهدای خون را پیشبینی کرد. از این مطالعه میتوان دریافت که نگرشهای مثبت نسبت به اهدای خون در کاربران شبکه های مجازی قصد آنها را برای اهدای خون تحریک کرد.
قاسم زارعی؛ گلثوم اکبری آرباطان
چکیده
رسانههای اجتماعی و پایداری جریانهای اصلی بازاریابی و تجارت هستند. با پیشرفت فناوری بازاریابی پایدار به استفاده از رسانههای اجتماعی تمرکز میکند، جایی که مصرفکنندگان میتوانند مستقیماً با بسیاری از مصرفکنندگان دیگر ارتباط برقرار کنند و بر باورها و رفتار آنها تأثیر بگذارند. این تأثیرگذارها هم محتوای ارگانیک و هم محتوای ...
بیشتر
رسانههای اجتماعی و پایداری جریانهای اصلی بازاریابی و تجارت هستند. با پیشرفت فناوری بازاریابی پایدار به استفاده از رسانههای اجتماعی تمرکز میکند، جایی که مصرفکنندگان میتوانند مستقیماً با بسیاری از مصرفکنندگان دیگر ارتباط برقرار کنند و بر باورها و رفتار آنها تأثیر بگذارند. این تأثیرگذارها هم محتوای ارگانیک و هم محتوای حمایتشده را ایجاد میکنند. این پژوهش باهدف ارائه الگویی برای بازاریابی پایدار مبتنی بر اینفلوئنسرها در رسانههای اجتماعی به شیوهی توصیفی، از طریق مصاحبههای عمیق نیمهساختارمند به تدوین و اعتباریابی چارچوبی مفهومی با روش داده بنیاد پرداخته است. جامعهی آماری شامل خبرگان و صاحبنظران و متخصصان رسانههای اجتماعی و بازاریابی پایدار و اینفلوئنسرهای رسانههای اجتماعی هستند که از بین آنها ۱3 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در این مطالعه مشارکت کردند. تعداد نمونهها از قاعده اشباع پیروی میکند. ﺑﺮای تجزیهوتحلیل دادهها، از روش ﮐﺪﮔﺬاری ﺑﺎز، ﻣﺤﻮری و ﮔﺰﯾﻨﺸﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ یافتههای پژوهش نشان میدهد مفاهیم در قالب یک مقوله محوری و 12 مقوله اصلی و 25 مقوله فرعی و 147 ﻣﻔﻬﻮم ﯾﺎ ﮐﺪ ﺑﺎز ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺷﺪ. درنهایت ﻣﺪل ﭘﺎراداﯾﻤﯽ ﺑﺎزارﯾﺎﺑﯽ پایدار مبتنی بر اینفلوئنسرها در رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اراﺋﻪ ﺷﺪ. شرایط علی شامل (شایستگیهای محتوایی، شایستگیهای تعامل و توانایی تأثیرگذاری)، شرایط زمینهای شامل (قدرت اینفلوئنسرها، همراهی اجتماعی) شرایط مداخلهگر (خودبرندسازی اینفلوئنسرها، محدودیت در کنترل محتوا)، راهبردها (جهتدهی مجدد آمیخته بازاریابی، شبکهسازی آنلاین)، پیامدها شامل (ایجاد نیروهای خودپایدار، ارزشآفرینی فراگیر، هویت پایدار) دستهبندی شدند.
صغری عاشوری؛ زهرا میرحسینی
چکیده
مقاله حاضر مبتنی بر پژوهشی کیفی است که با هدف تحلیل معنای کارآفرینی و فهم چگونگی کنش کارآفرینانهی زنان در شبکهی اجتماعی اینستاگرام انجام شدهاست. بدین منظور با 14 زن کارآفرین که دارای صفحات فعال در اینستاگرام هستند، مصاحبههای عمیق صورتپذیرفته و سپس دادههای جمعآوری شده با استفاده از روش تحلیل تماتیک مورد تحلیل قرارگرفته ...
بیشتر
مقاله حاضر مبتنی بر پژوهشی کیفی است که با هدف تحلیل معنای کارآفرینی و فهم چگونگی کنش کارآفرینانهی زنان در شبکهی اجتماعی اینستاگرام انجام شدهاست. بدین منظور با 14 زن کارآفرین که دارای صفحات فعال در اینستاگرام هستند، مصاحبههای عمیق صورتپذیرفته و سپس دادههای جمعآوری شده با استفاده از روش تحلیل تماتیک مورد تحلیل قرارگرفته است.یافتههای تحقیق در مجموع دربردارنده سه مضمون فراگیر شامل «اینستاگرام و عرضه توانمندیهای زنان»؛ «آنلاین شاپ اینستاگرامی متناسب با نقشهای چندگانه زن»؛ « اینستاگرام بستر نو برای کنش اجتماعی فعالانه زنان» و همچنین هفت مضمون سازمان یافته است که عبارتند از: «فروشگاه اینستاگرامی»؛ «مشتری محوری»؛ «شکوفایی زودبازده»؛ «تعادل شغل با خانواده»؛ «حرکت رو به جلو و در لحظه»؛ «تناسب شغل با شخصیت زنانه»؛ «امکان رشد و بروز خلاقیت زنان» بدست آمد. نتیجه حاصل از این پژوهش نشان داد که فضای مجازی و خصوصا اینستاگرام فضای امن فکری و کنشگرانهی فعال ومنعطفی برای اثرگذاری اجتماعی_اقتصادی زنان کارآفرین پدیدار نموده است که در آن از جذب و تعامل با مشتریان تا اثرگذاری فکری و رفتاری بر مشتری را برای زنان کارآفرین فعال در این سکو فراهم کرده است.
هانیه نقدی؛ فائزه تقی پور؛ رضا ابراهیم زاده دستجردی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ارتقای فرهنگ شهروندی بر مبنای استفاده از شبکه های اجتماعی در میان شهروندان تهرانی انجام شده است و از نظر هدف، کاربردی، از نظر زمان گردآوری داده ها مقطعی و از نظر روش کیفی با رویکرد گراندد تئوری با روش نمونه گیری نظری و با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار در سال 1399 انجام شد. در بخش روایی صوری، محتوایی و ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ارتقای فرهنگ شهروندی بر مبنای استفاده از شبکه های اجتماعی در میان شهروندان تهرانی انجام شده است و از نظر هدف، کاربردی، از نظر زمان گردآوری داده ها مقطعی و از نظر روش کیفی با رویکرد گراندد تئوری با روش نمونه گیری نظری و با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار در سال 1399 انجام شد. در بخش روایی صوری، محتوایی و سازه با همکاری اساتید و متخصصین ذیربط در حوزه ارتباطات و مدیریت شهری (خبرگان) بررسی و ملاحظات لازم انجام شد. یافته ها نشان داد، شبکه های اجتماعی تاثیر مثبت و معنی داری بر ابعاد فرهنگ شهروندی دارد یعنی افرادی که بیشتر از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند فرهنگ شهروندی بیشتری دارند. افراد عضو شبکه های اجتماعی ، مسئولیت پذیری، مشارکت، قانون مداری و فرهنگ شهروندی بالاتری نسبت به سایر افراد دارند.در شبکه های اجتماعی، همواره اعضای شبکه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به شرکت در فعالیت های واقعی در زندگی اجتماعی تحریک و تشویق می شوند. اثرگذاری زیاد شبکه های اجتماعی بر میزان و کیفیت مشارکت های اجتماعی باعث شکل گیری این شبکه ها در زمینه های خاص شده است. فرآیند ارتقا فرهنگ شهروندی از طریق شبکه های اجتماعی، با ارتباطات تعاملی، پویا و همه جانبه با دوستان، آشنایان، مسئولین و مدیران شهری و سایر اعضای اجتماع رخ می دهد ،اما در کشور ما نیاز به ایجاد تغییر و تحولات بیشتری است تا بتوان در راستای ارتقای فرهنگ شهروندی مبتنی بر شبکه های اجتماعی عملکرد موثری ارائه نمود.