علی انتظاری
چکیده
در این مقاله تداخلات فضای مجازی و فضای واقعی و آسیبهایی که ممکن است خو گرفتن در فضای مجازی بر مناسبات اجتماعی در فضای واقعی وارد کند از منظر تکوین ادراک جمعی مورد مداقه نظری قرار گرفته است. درمجموع به نظر میرسد طی فرایندی که در مقاله توضیح داده شده است غرق شدن در فضای مجازی و شکلگیری ادراک مجازی در کنار خو گرفتن به قواعد فضای مجازی ...
بیشتر
در این مقاله تداخلات فضای مجازی و فضای واقعی و آسیبهایی که ممکن است خو گرفتن در فضای مجازی بر مناسبات اجتماعی در فضای واقعی وارد کند از منظر تکوین ادراک جمعی مورد مداقه نظری قرار گرفته است. درمجموع به نظر میرسد طی فرایندی که در مقاله توضیح داده شده است غرق شدن در فضای مجازی و شکلگیری ادراک مجازی در کنار خو گرفتن به قواعد فضای مجازی موجب اختلالات ادراکی کنشگران در فضای واقعی شده است بهنحویکه بهجای عقلانیت ارتباطی در دوران حاکمیت رسانههای اجتماعی با پدیدهای تحت عنوان «پریشانی ارتباطی» مواجه هستیم. پدیدهای که موجب شده است اختلالات عمدهای در مناسبات اجتماعی فردی و گروهی انسانها به وجود آورد. خطای محاسباتی در ارسال پیام و کنش معنادار، شوکه شدن در برابر واکنش نسبت به پیام ارسال شده و کنش صورت گرفته، ابراز آرمان های دور و دراز به عنوان دست یافتنی های کوتاه مدت از جمله اجزای مفهومی پریشانی ارتباطی تلقی می شوند.
رسانههای نوین
مرتضی فاضلی مقدم؛ افسانه مظفری؛ هادی خانیکی
چکیده
چکیده: امروزه نقش واهمیت رسانه ها در اطلاع رسانی و شکل دهی به افکار عمومی بر کسی پوشیده نیست ودر میان انواع رسانه ها،رسانه های اجتماعی با تحولاتی که در ابعاد مختلف فناوری، تجهیزات، حجم و روش داشته اند، می توانند به عنوان حامل و فرستنده پیام دراقناع افکار عمومی بیشترین تاثیرراداشته باشند.تحقیق حاضرباهدف شناسایی مولفه های الگوی اقناع ...
بیشتر
چکیده: امروزه نقش واهمیت رسانه ها در اطلاع رسانی و شکل دهی به افکار عمومی بر کسی پوشیده نیست ودر میان انواع رسانه ها،رسانه های اجتماعی با تحولاتی که در ابعاد مختلف فناوری، تجهیزات، حجم و روش داشته اند، می توانند به عنوان حامل و فرستنده پیام دراقناع افکار عمومی بیشترین تاثیرراداشته باشند.تحقیق حاضرباهدف شناسایی مولفه های الگوی اقناع افکار عمومی در رسانه های اجتماعی انجام شده ورویکرد پژوهش از نوع کیفی با استفاده از راهبرد سنتز پژوهی میباشد. جامعه آماری در بخش اول شامل کلیه مقاله های مرتبط با موضوع "اقناع "، "افکار عمومی"، "رسانههای اجتماعی" در بازه زمانی 2010 تا 2023 بود. نمونه آماری شامل کلیه اسناد و منابع مرتبط با موضوع به تعداد 75 سند می باشد که22 موردپس از چندین مرحله غربالگری بر اساس عنوان، چکیده و محتوا،انتخاب و وباروش کدگذاری مخصوص مطالعات کیفی تحلیل گردید.نتیجه نشان داد مولفه های الگوی اقناع افکار عمومی در بستر رسانه های اجتماعی شامل پنج مولفه اصلی(مقوله هسته ای) است که عبارتند از: راهبرد های متقاعدسازی، اعتماد و صداقت، مخاطب محوری، کمیابی و ویژگی پیام . با توجه به نتیجه تحقیق پیشنهاد میشودازسوی فعالان ،کنشگران ومدیران عرصه رسانه برای اقناع افکاری عمومی در رسانه های اجتماعی ،اعتمادسازی درمیان مخاطبان صورت گیرد. سپس، برای تولید پیام های اقناعی عناصری چون صداقت،اعتبار ،جذابیت وجلب اعتماد مخاطب را درنظر گرفته و راهبردها وتکنیک های اقناعی مناسب را انتخاب نمایند. همچنین به مخاطب، نیاز ها و اهداف او از حضور در رسانههای اجتماعی توجه نموده، پیام های غیرتکراری و جذاب تولید و منتشر نمایند.
علیرضا حاتمی؛ داتیس خواجه ئیان؛ امیر حسین آقائی
چکیده
دیجیکالا به عنوان بزرگترین پلتفرم خردهفروشی آنلاین در ایران، یکی از برندهاییست که از ظرفیت رسانههای اجتماعی مختلف برای تحقق اهدافش بهره میجوید. از طرفی فضای کلی و منحصربفرد حاکم بر میکروبلاگ توییتر به گونهایست که فعالیت در آن حساسیتهای خاص خودش را دارد. به همین دلیل، در پژوهش حاضر به تحلیل شیوه درگیرشدن مخاطب-مشتریان در ...
بیشتر
دیجیکالا به عنوان بزرگترین پلتفرم خردهفروشی آنلاین در ایران، یکی از برندهاییست که از ظرفیت رسانههای اجتماعی مختلف برای تحقق اهدافش بهره میجوید. از طرفی فضای کلی و منحصربفرد حاکم بر میکروبلاگ توییتر به گونهایست که فعالیت در آن حساسیتهای خاص خودش را دارد. به همین دلیل، در پژوهش حاضر به تحلیل شیوه درگیرشدن مخاطب-مشتریان در توییتر با برند دیجیکالا پرداخته شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی-اکتشافی بوده و رویکرد آن کمی است. همچنین از دادهکاوی و تحلیل شبکههای اجتماعی در آن استفاده شده و با استفاده از یکی از ابزارهای پایش شبکههای اجتماعی، یعنی پلتفرم هشتگ، به گردآوری و تحلیل دادهها یا همان توییتهای موجود در اینترنت پرداخته شده است.در همین راستا، ابتدا توییتهای کاربران توییتر که شامل کلیدواژههای مرتبط با دیجیکالا بودند را گردآوری و با تحلیل آنها تلاش کردیم الگوهای درگیرشدن مخاطب-مشتریان با این برند را شناسایی کنیم. در انتها، با نمایش نمودار سریهای زمانی روند انتشار مطالب، سریهای زمانی و روند احساسات یا سنتیمنت مطالب، ابرکلمات، ابرهشتگ و تاپیک مدلینگ، برجستهترین روندها و موضوعات درگیرکننده کاربران توییتر با دیجیکالا ارائه و ضمن تحلیل چرایی آن، پیشنهاداتی برای حضور موثر برندها در این شبکه اجتماعی آورده شده است.
فائزه بهمن میرزا؛ فریده حسین ثابت؛ فرامرز سهرابی
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر استفاده از شبکههای اجتماعی بر افسردگی با نقش میانجی تصویر بدن انجام شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادههای پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه جوانان عضو در شبکه های اجتماعی بوده است و اعضای نمونه با روش غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدند. حجم ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر استفاده از شبکههای اجتماعی بر افسردگی با نقش میانجی تصویر بدن انجام شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادههای پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه جوانان عضو در شبکه های اجتماعی بوده است و اعضای نمونه با روش غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدند. حجم نمونه مورد نیاز با استفاده از فرمول گرین 106 نفر تعیین شد (234=n). برای گردآوری دادهها از سه پرسشنامه استاندارد اعتیاد اینترنتی یانگ (1998)، تست افسردگی بک (1967)، پرسشنامه روابط چندبعدی خود-بدن (1997) استفاده شد. نتایج تحلیل دادهها در پژوهش نشان داد که افسردگی پاسخدهندگان خفیف میباشد. همچنین میانگین و انحراف استاندارد استفاده از شبکههای اجتماعی نشاندهنده عدم وابستگی روانی به اینترنت است و در نهایت میانگین و انحراف استاندارد تصویر بدن در پژوهش از تصویر بدنی قوی در پاسخدهندگان خبر میدهد. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که استفاده از شبکههای اجتماعی به طور متوسط با متغیر افسردگی همبستگی دارد و تغییرات این متغیر را به طور معناداری پیشبینی میکند (0.001>P ). همچنین نقش میانجی تصویر بدن در رابطه بین استفاده از شبکههای اجتماعی و افسردگی تایید شد. با توجه به تاثیر معنادار استفاده از شبکههای اجتماعی بر افزایش افسردگی از طریق نقش میانجی تصویر بدن، اتخاذ راهکارهایی جهت آموزش و فرهنگسازی در زمینه استفاده از این شبکهها و افزایش ادراک افراد از تصویر بدنیشان از طریق برنامههای آموزشی و کارگاههای روانشناختی امری اجتنابناپذیر بهنظر میرسد.
زهرا باقری؛ سیدرضا نقیب السادات؛ منصوره زارعان
چکیده
مطالبات درواقع نیازهای همه یا بخش بزرگی از اعضای یک جامعه است که خود برگرفته از گفتمانهای ترویجشده در آن جامعه است. گفتمانها به اولویتبندی نیازهای طرفداران خود میپردازند؛ بنابراین با شناسایی گفتمانهایی که طرفداران زیادی در حوزه حقوق زنان دارند، میتوان مطالبات آنها را شناخت. نتیجه این شناسایی در سطح کلان میتواند ...
بیشتر
مطالبات درواقع نیازهای همه یا بخش بزرگی از اعضای یک جامعه است که خود برگرفته از گفتمانهای ترویجشده در آن جامعه است. گفتمانها به اولویتبندی نیازهای طرفداران خود میپردازند؛ بنابراین با شناسایی گفتمانهایی که طرفداران زیادی در حوزه حقوق زنان دارند، میتوان مطالبات آنها را شناخت. نتیجه این شناسایی در سطح کلان میتواند رویکرد قانونگذاری و برنامهریزی برای تحقق این خواستهها را فراهم کند. ازآنجاکه شبکه اجتماعی اینستاگرام بستر وسیعی را برای به اشتراکگذاری مطالب مختلف از قبیل متن، تصویر، صوت و تصویر فراهم میکند، پژوهش حاضر به تحلیل گفتمان مطالبات حقوق زنان در این شبکه اجتماعی پرداخته است. این تحقیق اکتشافی ازنظر روششناسی کاربردی و کیفی است که با استفاده از روش تحلیل گفتمان نورمن فرکلاف و تئون ون دایک و نیز روش نمونهگیری غیراحتمالی و تکنیک هدفمند انجام شده است. جامعه آماری کلیه صفحات واقعی کاربران زن ایرانی با بیش از 10000 فالوور بود. این صفحات باید در مورد حقوق زنان ایرانی باشد. هر پست باید حداقل سیصد کلمه باشد و معیارهای دیگری مانند دوقطبی بودن را، داشته باشد. بر این اساس از هزار صفحه، 56 صفحه واجد شرایط بودند. نتایج تحقیق نشان داد که یازده گفتمان که در اینستاگرام طرفداران زیادی دارد مطالبات حقوق زنان را دنبال میکند. این گفتمانها بر اساس بیشترین تعداد طرفداران: «فمینیست رادیکال»، «فمینیست لیبرال»، «مطالبات فرهنگی و اجتماعی مادران»، «توانمندسازی زنان»، «نواندیشان دینی»، «مثبتنگری به بدن»، «مطالبات فرهنگی و اجتماعی زنان»، «وبلاگ نویسان ضد تبلیغات»، «مطالبات حقوقی زنان»، «ضد خشونت علیه زنان» و «فمینیست اسلامی».
تقی اکبری؛ بابک نوراله زاده خیاوی
چکیده
سواد رسانه ای مجموعهای از مهارتهای قابل یادگیری است که به توانایی دسترسی، تجزیه و تحلیل ، نقد و ایجاد انواع پیامهای رسانهای اشاره دارد و یک مهارت ضروری در دنیای امروزی به شمار میرود. پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان سواد رسانه ای انتقادی براساس الگوی الیزابت تامن انجام شده است . این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ شیوه پژوهش ...
بیشتر
سواد رسانه ای مجموعهای از مهارتهای قابل یادگیری است که به توانایی دسترسی، تجزیه و تحلیل ، نقد و ایجاد انواع پیامهای رسانهای اشاره دارد و یک مهارت ضروری در دنیای امروزی به شمار میرود. پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان سواد رسانه ای انتقادی براساس الگوی الیزابت تامن انجام شده است . این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ شیوه پژوهش ، پیمایشی وتوصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را تمامی کارکنان ادارات شهرستان اردبیل در سال 1400 تشکیل داده اند که حجم آن براساس آمار سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان و سالنامه آماری سال 1399 برابر با 10000نفراست . برای تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 285 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است و روش گردآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه استاندارد تامن (1995) صورت گرفته است. نتایج پژوهش و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss26 نشان می دهدکه بین متغیرهای جمعیت شناختی (جنسیت،وضعیت تأهل ، میزان درآمد، سن ، میزان تحصیلات) با میزان سواد رسانه ای انتقادی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج یافته های استنباطی نشان داد که میزان سواد رسانه ای انتقادی با در نظر گرفتن متغیرهای رژیم مصرفی، شناخت ویژگی های پیام و نقد پیام در بین پاسخ گویان به پرسشنامه بزرگتر از 05%(000/1) می باشد و میانگین سواد رسانه ای در جامعه آماری پژوهش حاضر کمتر از حد مطلوب است.
صادق حامدی نسب؛ معصومه عزیزی؛ رضوان محمدی
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی محتوای یادگیری دانشجو معلمان در شبکه های اجتماعی و ادراک آنها نسبت به اعتبار محتوای به اشتراک گذاشته شده در این شبکه ها بود. روش این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسانه بود. جامعه پژوهش کلیه دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان شهرستان بیرجند بود که در سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش بررسی محتوای یادگیری دانشجو معلمان در شبکه های اجتماعی و ادراک آنها نسبت به اعتبار محتوای به اشتراک گذاشته شده در این شبکه ها بود. روش این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسانه بود. جامعه پژوهش کلیه دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان شهرستان بیرجند بود که در سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند. با روش نمونهگیری هدفمند و تا اشباع نظری دادهها با 15 نفر (7 نفر مرد و 8 نفر زن) از این دانشجو معلمان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت و داده های حاصل با روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت. برای پایایی داده ها از روش توافق بین کدگذاران و برای روایی یافته ها از روش بازنگری توسط متخصصان استفاده شد. یافته ها نشان داد که محتوای یادگیری دانشجو معلمان در شبکه های اجتماعی شامل محتوای مرتبط با دانشگاه (رشته محور، مهارت محور و زبان انگلیسی)، مدرسه (روش تدریس، مدیریت کلاس و محتوای دوره ابتدایی) و اطلاعات عمومی (اخبار، اطلاعات پزشکی و اطلاعات فناورانه) است. همچنین دانشجو معلمان نسبت به محتوای به اشتراک گذاشتهشده در شبکههای اجتماعی دیدگاه مثبتی ندارند و ازنظر آنها، محتوای موجود در شبکه های اجتماعی، نامتناسب، غیر موثق و ناقص است. بر این اساس پیشنهاد میشود که دانشگاه فرهنگیان با ارائه محتوای معتبر، طبقه بندی شده و متناسب با هر رشته تحصیلی در شبکه های اجتماعی به توسعه حرفه ای دانشجو معلمان و نگرش مثبت آنها به محتوای این شبکه ها کمک کند.
زهره منصوری خسرویه؛ علیرضا عراقیه؛ نادر برزگر؛ امیرحسین مهدیزاده؛ حسینعلی جاهد
چکیده
پژوهش حاضر باهدف طراحی الگوی برنامه درسی توسعه مهارتهای حرفهای دانشجویان با استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی انجام شده است.روش پژوهش، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی که در بخش کیفی داده بنیاد و در بخش کمی توصیفی-پیمایشی مقطعی بود. شرکت کنندگان دربخش کیفی شامل کلیه خبرگان برنامه درسی و متخصصان مرتبط به طرح پژوهش بودند که با استفاده ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف طراحی الگوی برنامه درسی توسعه مهارتهای حرفهای دانشجویان با استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی انجام شده است.روش پژوهش، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی که در بخش کیفی داده بنیاد و در بخش کمی توصیفی-پیمایشی مقطعی بود. شرکت کنندگان دربخش کیفی شامل کلیه خبرگان برنامه درسی و متخصصان مرتبط به طرح پژوهش بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمندانتخاب شدند. تعداد شرکت کنندگان بر اساس اشباع نظری 13 نفر در نظرگرفته شد. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران بودکه با استفاده از جدول مورگان و روش نمونهگیری خوشهای چند مرحله ای 382 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبههای نیمه ساختاریافته با خبرگان و در بخش کمی شامل پرسشنامه محقق ساخته بود. روش تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش در بخش کیفی کدگذاری نظری و در بخش کمی نیز آمار توصیفی (درصد، فراوانی) و استنباطی (تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی) با استفاده از نرم افزار Amos وSpss-V23 بود. برای اعتبارسنجی الگوی ارائه شده از روش دلفی استفاده گردید. یافتهها نشان داد که برنامه درسی مورد نظر در 14 بعد مورد توجه قرار گرفته است که شامل منطق، اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی – یادگیری، فعالیتهای یادگیری فراگیران، مواد و منابع، گروهبندی فراگیران، زمان، فضا، روشهای ارزشیابی، صلاحیتهای حرفهای اساتید، تعالی، عوامل بازدارنده و عوامل تسهیلگر بود. درنهایت بر اساس عوامل شناساییشده الگوی برنامه درسی توسعه مهارتهای حرفهای دانشجویان با استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی طراحی شد که از دیدگاه متخصصان و کاربران از اعتبارمناسبی برخوردار بود.
حامد سیف؛ منا سلگی؛ آرامیس سیف؛ احسان شاه قاسمی
چکیده
پژوهش حاضر با اتکا به نظریات تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه، نظریهی تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و همچنین نظریهی دریافت (استوارت هال)، خوانش شهروندان دورودی را درخصوص 14 مستند سیاسی شبکهی منوتو که گفتمانهای جمهوری اسلامی و پهلوی را بازنمایی میکند، مورد مطالعه قرار داده است. این پژوهش پرسشهایی از قبیل اینکه گروههای کانونی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با اتکا به نظریات تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه، نظریهی تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و همچنین نظریهی دریافت (استوارت هال)، خوانش شهروندان دورودی را درخصوص 14 مستند سیاسی شبکهی منوتو که گفتمانهای جمهوری اسلامی و پهلوی را بازنمایی میکند، مورد مطالعه قرار داده است. این پژوهش پرسشهایی از قبیل اینکه گروههای کانونی شهروندان دورودی، مستندهای سیاسی شبکهی منوتو را چگونه خوانش میکنند؟ و آیا شبکهی «منوتو» توانسته ذهنیت مثبتی را از گفتمان پهلوی و ذهنیت منفی را از گفتمان جمهوری اسلامی در مخاطب ایرانی ایجاد کند، مطرح و به این پرسشها پاسخ میدهد. پژوهش موردنظر از سنت روش کیفی پیروی کرده و از دو روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف (دستیابی به نوع رمزگذاری متون مستندهای سیاسی شبکهی منوتو) و روش مصاحبهی نیمهساختیافتهی فردی و گروهی (کانونی- دستیابی به خوانش مخاطبان) بهره گرفته است. در مرحلهی اول با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین، 14 مستند سیاسی موردنظر بررسی و نحوهی بازنمایی گفتمان جمهوری اسلامی و گفتمان پهلوی استخراج شد. در مرحلهی بعد خوانش مخاطبان از این مستندها به روش مصاحبههای فردی و گروهی مطالعه و درنهایت در مرحلهی سوم به مقایسهی نحوهی خوانش مخاطبان با نحوهی رمزگذاری شبکهی منوتو پرداخته شده است. نتایج نشان میدهد که غالب کدگذاریها توسط مخاطبان بهصورت هژمونیک خوانش و رمزگشاییشده است؛ بنابراین شبکهی «منوتو» در تأثیرگذاری بر مخاطب (ایجاد ذهنیت منفی نسبت به گفتمان جمهوری اسلامی و ایجاد ذهنیت مثبت نسبت به گفتمان پهلوی) موفق عمل کرده است.
اعظم ولایتی؛ منصور حقیقتیان؛ سید علی هاشمیان فر
چکیده
صنعت فرهنگ جهانی جریانی در جهت تولید فرهنگ استاندارد و قالبی، از طریق ابزارهای مدرنی چون رسانهها برای کنترل و مهار افکار عمومی است. در میان رسانههای امروزی شبکههای اجتماعی مجازی، به عنوان زیست بوم جدید رسانهای طیفهای گسترده افراد را به عنوان کاربر با خود همراه کرده و باعث شکلگیری طبقات جدید اجتماعی نظیر اینفلوئنسرها، سلبریتیها ...
بیشتر
صنعت فرهنگ جهانی جریانی در جهت تولید فرهنگ استاندارد و قالبی، از طریق ابزارهای مدرنی چون رسانهها برای کنترل و مهار افکار عمومی است. در میان رسانههای امروزی شبکههای اجتماعی مجازی، به عنوان زیست بوم جدید رسانهای طیفهای گسترده افراد را به عنوان کاربر با خود همراه کرده و باعث شکلگیری طبقات جدید اجتماعی نظیر اینفلوئنسرها، سلبریتیها و... در این فضا شده است که به بازتولید صنعت فرهنگ میپردازند. سیر رشد این گروه نوظهور در فضای مجازی و سیطره نفوذ آن در دنیای واقعی عامل اصلی پرداختن به این موضوع است. هدف اصلی این مقاله بررسی تاثیرات سلبریتیزه شدن بر ابعاد درونی و بیرونی زندگی روزمره کاربران شبکه اجتماعی اینستاگرام به عنوان پر مخاطبترین شبکه اجتماعی کشور با 26 میلیون کاربر داخلی است. این مقاله از نوع کمی و با روش پیمایش است و جامعهآماری آن کلیه کاربران فعال شبکه اجتماعی اینستاگرام در بازه زمانی سال 1399 در شهر تهران است. نمونه آماری، با نرم افزار SPSS Sample Power در سطح خطای 05/0 درصد، 450 نفر برآورد و دادههای این مقاله از طریق پرسشنامه تحت وب (OneDrive) جمعآوری شده است. در تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار Spss و Smart PLS استفاده شده است. نتایج کلی پژوهش رابطه بین سلبریته شدن و بعد بیرونی زندگی روزمره کاربران با 43% R2= درصد و بعد درونی زندگی روزمره کاربران با 49% R2= تایید میکند. نتابج حاکی از آن است که سلبریزیتهشدن بیشترین اثر را بر ابعاد درونی زندگی کاربران داشته است.