هادی خانیکی
چکیده
مقاله پیش رو مروری بر سیر تحول مفهوم ارتباطات در ایران بر پایه آموزشهای جدید دانشگاهی دارد. مطالعات نخستین در این حوزه، بر دو واژه "وسایل ارتباط جمعی" و "رسانه" مبتنی است که واژه نخست، مورد تأکید مرحوم دکتر معتمدنژاد و واژه دوم، مورد تأکید روانشاد دکتر مجید تهرانیان بود. این تمایز در نامگذاری تنها از اختلاف بر سر دامنه سختافزارها ...
بیشتر
مقاله پیش رو مروری بر سیر تحول مفهوم ارتباطات در ایران بر پایه آموزشهای جدید دانشگاهی دارد. مطالعات نخستین در این حوزه، بر دو واژه "وسایل ارتباط جمعی" و "رسانه" مبتنی است که واژه نخست، مورد تأکید مرحوم دکتر معتمدنژاد و واژه دوم، مورد تأکید روانشاد دکتر مجید تهرانیان بود. این تمایز در نامگذاری تنها از اختلاف بر سر دامنه سختافزارها و فناوریهای ارتباطی نشئت نمیگیرد، بلکه ناظر بر وجوه اجتماعی زبان ومعنا یافتن واژگان در این حوزه نیز هست؛ چنانکه بر واژه "رسانه" در این میان معانی جدیدی بار شد که پیش از این، در زبان فارسی به چشم نمیخورد. مقاله با مطالعه تاریخی و با روش اسنادی روند پیدایش و تحول این مفاهیم را از میان آثار و نوشتههای معتمدنژاد و تهرانیان که هر دو نقش مؤسس در آموزش و پژوهش ارتباطات در ایران دارند، واکاویده و به اعتبار تأسیس دانشکده علوم ارتباطات و راهاندازی فصلنامه "مطالعات رسانههای نوین"، انتظارهای جدید از دانش ارتباطات و رسانههای نوین را مطرح کرده است. نویسنده در این مقاله بر اساس مطالعهای تاریخی و تطبیقی نتیجه میگیرد که در "مطالعات رسانههای نوین باید هر دو وجه سختافزاری و نرمافزاری تحولات جدید را در تمامیسطوح رسانهای و ارتباطی مد نظر قرار داد.
محمد امین قانعیراد؛ علی جنادله
چکیده
پیدایش اینترنت به عنوان یک تکنولوژی نوین ارتباطی، مباحث مهم و متفاوتی را در خصوص نسبت این تکنولوژی با حوزه عمومی به همراه داشته است. در این مقاله سعی شد بر مبنای حوزه عمومی مورد نظر هابرماس، با طرح چهار سؤال اساسی در خصوص امکان یا امتناع شکل گیری حوزه عمومی در فضای مجازی با روش مرور سیستماتیک به مطالعه دیدگاههای مطرح شده در این ...
بیشتر
پیدایش اینترنت به عنوان یک تکنولوژی نوین ارتباطی، مباحث مهم و متفاوتی را در خصوص نسبت این تکنولوژی با حوزه عمومی به همراه داشته است. در این مقاله سعی شد بر مبنای حوزه عمومی مورد نظر هابرماس، با طرح چهار سؤال اساسی در خصوص امکان یا امتناع شکل گیری حوزه عمومی در فضای مجازی با روش مرور سیستماتیک به مطالعه دیدگاههای مطرح شده در این زمینه پرداخته شود. براساس این مطالعه، در مجموع سه دیدگاه امکان، امتناع و مشروط بودن شکلگیری حوزه عمومی مجازی را میتوان از هم متمایز کرد. برآیند این سه دیدگاه این است که با وجود برخی ظرفیتهای فضای مجازی برای شکلگیری حوزه عمومی، همچنان چالشهای مهمی از جمله شکاف دیجیتال، قطبی بودن و چندپارهگی در فضای مجازی، ناشناس بودن، و در نهایت سست شدن پیوندهای اجتماعی واقعی وجود دارد. همچنین مطالعه دقیقتر نسبت فضای مجازی با حوزه عمومی نیازمند اجتناب از جبرگرایی تکنولوژیک و در نظر گرفتن زمینه نهادی و اجتماعی و مطالعه مقایسهای در زمینههای اجتماعی و نهادی مختلف است.
عبدالله بیچرانلو؛ حامد طالبیان؛ سارا زندوکیلی
چکیده
این مطالعه با هدف فهم مقولهها و عوامل مرتبط با بازنمایی حریم خصوصی در میان کاربران فیسبوک و پیامدهای فرهنگی آن تدارک دیده شده است. برای رسیدن به این هدف، نخست پنداشتهای فرهنگی و معنایی کاربران دربارة مفهوم حریم خصوصی شناسایی شده است تا بنیانی برای مطالعة الگوهای فرهنگی بازنمایی یا پنهانسازی و حفاظت از حریم خصوصی در میان کاربران ...
بیشتر
این مطالعه با هدف فهم مقولهها و عوامل مرتبط با بازنمایی حریم خصوصی در میان کاربران فیسبوک و پیامدهای فرهنگی آن تدارک دیده شده است. برای رسیدن به این هدف، نخست پنداشتهای فرهنگی و معنایی کاربران دربارة مفهوم حریم خصوصی شناسایی شده است تا بنیانی برای مطالعة الگوهای فرهنگی بازنمایی یا پنهانسازی و حفاظت از حریم خصوصی در میان کاربران فراهم کند. متناسب با هدف فهم الگوهای فرهنگی، از روش مردمنگاری مجازی استفاده شده است. در خلال کار میدانی، با 21 کاربر فعال فیسبوک در فواصل مختلف مصاحبههای مردمنگارانه آنلاین و آفلاین صورت گرفته و مستندات مجازی مختلف مطالعه شده است. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که محوریترین مقوله در این زمینه تعاریف متکثر فرهنگی کاربران از مفهوم حریم خصوصی است که از دو عامل هویتی و به هم پیوستة میل به بازنمایی و میل به پنهان کردن و مترادفهای آن در تعامل اجتماعی با دیگران یعنی میل تماشاباره و میل بازبینانه پیروی میکند.
محمد رضایی؛ محمدعلی خلیلی اردکانی؛ بهرنگ ضابطیان
چکیده
این مقاله بر آن است تا ساخت خود زنانه در فیسبوک را مورد بررسی قرار دهد. برای نیل به این هدف، پروفایل فیسبوک 20 کاربر حرفهای را به روش تحلیل محتوی کیفی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان میدهد که از میان دو رویکرد خوشبینانه و بدبینانه به حضور زنان در فیسبوک، رویکرد خوشبینانه تایید میشود. بدین معنا که زنان کاربر ...
بیشتر
این مقاله بر آن است تا ساخت خود زنانه در فیسبوک را مورد بررسی قرار دهد. برای نیل به این هدف، پروفایل فیسبوک 20 کاربر حرفهای را به روش تحلیل محتوی کیفی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان میدهد که از میان دو رویکرد خوشبینانه و بدبینانه به حضور زنان در فیسبوک، رویکرد خوشبینانه تایید میشود. بدین معنا که زنان کاربر حرفهای در بخشهای مختلف پروفایل فیسبوکشان مانند پستهای روی وال، عکس پروفایل، تنظیمات خصوصی، اسم پروفایل، کامنتها، دوستان و گروهها، برخلاف کلیشههای جنسیتی رایج که زنان را احساساتی، مطیع، منفعل، وابسته و جذاب نشان میدهد، به شیوههای مختلف، خود را فعال، مستقل، قدرتمند و منتقد شرایط اجتماعی موجود، نشان دادهاند. بنابراین در فیسبوک، تاحدودی شاهد شکسته شدن مرزهای جنسیتی دوتایی هستیم.
اعظم راودراد؛ مهسا بدری
چکیده
در این پژوهش ساختار روایی انیمیشنها و بازیهای رایانهای معادل آنها به منظور شناخت چگونگی ارتباط این دو ساختار با یکدیگر، مورد مقایسه قرار گرفتهاند. در این تحقیق ترکیبی از نظریات کلود لوی-استروس و ولادیمیر پراپ به عنوان تکیهگاه نظری تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. پیش از هر چیز با تکیه بر نظریه کلود لوی- استروس ساختارمندی ...
بیشتر
در این پژوهش ساختار روایی انیمیشنها و بازیهای رایانهای معادل آنها به منظور شناخت چگونگی ارتباط این دو ساختار با یکدیگر، مورد مقایسه قرار گرفتهاند. در این تحقیق ترکیبی از نظریات کلود لوی-استروس و ولادیمیر پراپ به عنوان تکیهگاه نظری تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. پیش از هر چیز با تکیه بر نظریه کلود لوی- استروس ساختارمندی روایتها پیش فرض قرار داده شده که بر اساس آن، ساختار روایتها، معناهای خاصی را برای حل نمادین تناقضات تولید میکنند. تحلیل همنشینی و مطالعه نحوه چینش عناصر درون ساختار روایت، با تکیه بر روایت شناسی پراپ صورت گرفت و تحلیل جانشینی به منظور تعیین چیستی معنای متن، با تکیه بر تقابلهای دوجزئی لوی-استروس، صورت گرفت. روششناسی تحقیق حاضر مبتنی بر مطالعه ساختارمند متن صورت گرفت که در این راستا، روشی که ولادیمیر پراپ در روایتشناسی به کار بسته است، راهنمای عمل قرار گرفته است. این تحقیق نشان میدهد که ساختار روایی بازیهای رایانهای با ایجاد تغییراتی در ساختار روایی انیمیشنها ، الگوی روایی آن را که مبتنی بر قضاوتی ارزشی است، به الگویی مبتنی بر وظایف ارزشی تغییر میدهد. بر این اساس شیوه و روشی برای زندگی در انیمیشنها مورد قضاوت ارزشی مثبت قرار گرفته و به عنوان راه حلی نمادین میان خوب و بد ارائه میگردد. این شیوه و روش در بازیهای رایانهای معادل آن انیمیشنها، به عنوان وظایفی ارزشی بر دوش بازیکن قرار میگیرند که عاملی برای ایجاد پایبندی به معنای روایت انیمیشنها است.
مهدخت بروجردی علوی؛ حسن بهروز خانیکی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف «شناخت ساختار و محتوای پیامهای فرهنگی سایت دانشگاه علامه طباطبائی» انجام شده است. پرسش اساسی در این پژوهش این است که ویژگیهای ساختاری و محتوایی مطالب و پیامهای فرهنگی نوشتاری و دیداری منتشر شده در سایت دانشگاه علامه طباطبائی چگونه است؟ برای رسیدن به این پاسخ از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شد. جامعه آماری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف «شناخت ساختار و محتوای پیامهای فرهنگی سایت دانشگاه علامه طباطبائی» انجام شده است. پرسش اساسی در این پژوهش این است که ویژگیهای ساختاری و محتوایی مطالب و پیامهای فرهنگی نوشتاری و دیداری منتشر شده در سایت دانشگاه علامه طباطبائی چگونه است؟ برای رسیدن به این پاسخ از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه مطالب و پیامهای فرهنگی نوشتاری و دیداری ارائه شده بر روی سایت دانشگاه علامه طباطبائی در شش ماهه دوم سال 1393 است. در این پژوهش نمونه گیری صورت نگرفته و جامعه آماری کل شماری شدهاست. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بیشترین مطالب فرهنگی در ماه آذر بر روی سایت قرار گرفته شده و به وسیله عکس برجسته سازی شده است. عکسها بیشتر خبری و کمتر آرشیوی است که حاکی از فعالیت دست اندرکاران و به روز بودن سایت است. طراحی گرافیکی در پوسترهای اطلاع رسان از اهمیت بالایی برخوردار است. خبرساز اصلی سایت، معاونت فرهنگی و سپس دانشجویان هستند. از رئیس دانشگاه، رئیس دانشکدهها و مسئول نهاد رهبری بسیار کم، خبر کار شده است و این امر مبین آن است که سایت شخصیت محور نیست، بلکه ارزشهای خبری، محور انتخاب مطالب فرهنگی قرار گرفتهاند. در این سایت، به پیامهای ملی همانند پیامهای مذهبی اهمیت داده شدهاست. همچنین میتوان نتیجه گرفت که بخش اصلی سایت دانشگاه بیشتر به مسائل فرهنگی و اطلاع رسانی میپردازد و رسالت اصلی خود را انجام میدهد و کمتر به حواشی میپردازد. بیشترین حجم پیامها بر اساس نظریه سیستمهای متأخر پارسونز از خرده نظام الگوی پنهان حفظ نظم و مدیریت تنش که به نیاز جامعه به هدایت و جهت گیری اشاره دارد، تبعیت میکند. برجسته سازی یکی از مهمترین نظریههای ارتباطی است که پیامهای فرهنگی در سایت دانشگاه بر اساس آن تنظیم و ارائه شدهاست. محتوای پیامهای فرهنگی با توجه به مخاطبان خاص، بیشتر به مسائل دانشجویی و فعالیتهای فرهنگی دانشجویی پرداخته شده است و همچنین بر اطلاع رسانی و ارائه گزارش فعالیتهای فرهنگی و پرداختن به مناسبتهای ملی و مذهبی با ارائه آیات و روایات در محتوای پیامها تأکید شده است.