حمیده حسین زاده؛ افسانه توسلی.
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی فمینیسم سایبر در ایران و باهدف شناسایی مطالبات بازنمایی شده در شبکههای اجتماعی فمینیستی صورت گرفته است؛ این پژوهش بر اساس نوع هدف، کاربردی و به لحاظ نوع روش، کیفی است. در این مطالعه بهمنظور شناسایی مطالبات بازنمایی شده، محتوای شبکههای اجتماعی فمینیستی موردبررسی قرار گرفته است، ازاینرو از مجموع 44 ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور بررسی فمینیسم سایبر در ایران و باهدف شناسایی مطالبات بازنمایی شده در شبکههای اجتماعی فمینیستی صورت گرفته است؛ این پژوهش بر اساس نوع هدف، کاربردی و به لحاظ نوع روش، کیفی است. در این مطالعه بهمنظور شناسایی مطالبات بازنمایی شده، محتوای شبکههای اجتماعی فمینیستی موردبررسی قرار گرفته است، ازاینرو از مجموع 44 پیج شناساییشده با دارا بودن شاخصههای مرتبط زیر: «1_اشارههای نشانهشناسی از رویکردهای فمینیستی در تنظیم متن و محتوای بکار رفته، 2_ وجود کلیدواژههای فمینیستی و اندیشههای مرتبط در متن و محتوای بکار رفته، 3_ صفحات فعال فمینیستی بیانکنندهی مطالبات. 4_مرتبط بودن پستها با مطالبات حوزه زنان. 5_ تمرکز در خصوص زن ایرانی، 6_ معرفی خود بهعنوان فمینیست در قسمت مشخصات (بیو) این شبکهها»، 16 پیج پرمخاطب با تعداد فالوور بیش از K50 مورد انتخاب و تحت تجزیهوتحلیل دادهای قرار گرفتند. تحلیل یافتههای فاز کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت که درنهایت یک هستهی اصلی تحت عنوان «رفع محدودیتهای اعمالشده علیه زنان» و پنج مضمون اصلی شامل: «1. رفع بیعدالتی و نابرابری جنسیتی، 2. رفع محرومیت نسبی از مناسبات و تجربه زیسته، 3. رفع بحران عاملیت زنانه، 4. رفع کلیشههای برساخت حول گفتمان تبعیض، 5. رفع سرکوب و خفقان نظاممند» شناسایی شد. با توجه به این دادهها میتوان نتیجه گرفت: فمینیستهای سایبر با در نظر گرفتن پیشفرض «اعمال محدودیتهای اعمالشده علیه زنان» دست به کنشهایی در میدان فضای سایبر میزنند که نتیجهی آن بازنمایی مطالباتی در فضای مجازی بهعنوان مطالبات زنان در میدان واقعیت میباشد.
داود نعمتی انارکی؛ هادی نظری
چکیده
رسانهها با بازنمایی «دیگریِ» بیگانه نقش مهمی در برساختن هویتهای سیاسی و اجتماعی ایفا میکنند. در این مقاله کوشیدهایم تا نمود بیگانه هراسی و بیگانهستیزی را در گفتمان خبری سیمای جمهوری اسلامی ایران مورد واکاوی قرار دهیم. به این منظور آمریکا بهعنوان بیگانه یا «دیگری» مهم انتخاب و بازنمایی سیاستهای این کشور را در ...
بیشتر
رسانهها با بازنمایی «دیگریِ» بیگانه نقش مهمی در برساختن هویتهای سیاسی و اجتماعی ایفا میکنند. در این مقاله کوشیدهایم تا نمود بیگانه هراسی و بیگانهستیزی را در گفتمان خبری سیمای جمهوری اسلامی ایران مورد واکاوی قرار دهیم. به این منظور آمریکا بهعنوان بیگانه یا «دیگری» مهم انتخاب و بازنمایی سیاستهای این کشور را در گفتمان خبری سیمای جمهوری اسلامی ایران موردمطالعه قراردادیم. ازآنجاکه بازنمایی «دیگری» در پیوند با «خود» معنا پیدا میکند سؤال اصلی تحقیق چنین طرح میشود؛ سیاستهای آمریکا بهعنوان «بیگانه» یا «دیگری» چگونه بازنمایی شده و از خلال بازنمایی دیگری، هویت «خودی» چگونه تعریف میشود. در این راستا بخش خبری ساعت 21 شبکه یک سیما بهعنوان یکی از مهمترین بخشهای خبری سیما انتخاب و موردمطالعه قرار گرفت. رویکرد نظری تحقیق را پیرامون مبانی نظری مفهوم «بازنمایی»، «گفتمان»، «هویت» و نظریه «هراس اخلاقی» سامان دادیم. برای پاسخ به مسئله تحقیق نمونهها، بر اساس مدلی تلفیقی از تحلیل گفتمان و نشانهشناسی موردمطالعه قرار گرفتند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که گفتمان خبری شبکه یک در بازنمایی سیاستهای آمریکا «دیگر هراسی» و «دیگر ستیزی» را بازتولید و در مقابل بر هویت خودی بهعنوان هویتی «مبارز»، «انقلابی»، «آگاه» و... تأکید میکند.
مجید فولادیان؛ مهدیه عظیمی نیا؛ زینب فیاض پارسا
چکیده
عشق رمانتیک که محصول مدرن جهان غرب است، بهتدریج وارد کشور ایران شده است و دغدغة کنونی و اصلی نسل جوان امروز شناخته میشود. یکی از مؤثرین عوامل تأثیرگذار بر اهمیت عشق بین نسل جوان امروزی، نوع کارتونهای پخششده در زمان کودکی آنهاست. کارتونها یکی از برنامههای بسیار تأثیرگذار بر شکلدهی علایق، ارزشها و الگوهای برتر در ذهن ...
بیشتر
عشق رمانتیک که محصول مدرن جهان غرب است، بهتدریج وارد کشور ایران شده است و دغدغة کنونی و اصلی نسل جوان امروز شناخته میشود. یکی از مؤثرین عوامل تأثیرگذار بر اهمیت عشق بین نسل جوان امروزی، نوع کارتونهای پخششده در زمان کودکی آنهاست. کارتونها یکی از برنامههای بسیار تأثیرگذار بر شکلدهی علایق، ارزشها و الگوهای برتر در ذهن کودکان و در طول زندگی آنها هستند؛ برایناساس، هدف از نگارش این مقاله، بازنمایی مفهوم عشق در کارتونهای مورد علاقة دانشجویان کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد بوده است. در این پژوهش پرسشنامهای برای انتخاب کارتونها به دانشجویان داده شد. پس از اینکه دو کارتون بابالنگدراز و سیندرلا بهعنوان کارتونهای مورد علاقة دانشجویان مشخص شدند، با استفاده از رویکرد تحلیل محتوا و نشانهشناسی جان فیسک تحلیل شدند. نتایج مهم پژوهش نشان داد که بازنمایی در این دو کارتون از نوع بازنمایی اجتماعی است. در این دو کارتون، مفهوم عشق محوریت اصلی داستان است. بازنمایی مفهوم عشق در این دو کارتون از نوع بازنمایی اجتماعی و به دو صورت «عشق در یک نگاه و لحظه» و «دوستی و شناخت تدریجی برای رسیدن به کمال عشق یعنی ازدواج» نشان داده شده است. از مهمترین مباحث مطرحشده در این دو کارتون، نقش حمایتگری و تمکن مالی یک پسر برای دختری است که در سـطح اجـتماعی و اقتصادی پایینتر از پسر قرار گرفته است و آن پسر بهعنوان فرشتة نجات و رهـایی دختر از مشکـلات و سختـیهای گذشته زندگی، بهطور برجسته به تصویر کشیده شده است.
زهرا اردکانی فرد؛ مژگان عظیمی هاشمی
چکیده
در مقطعی از تابستان 1397 موضوع گردشگری جنسی مسافران عراقی در مشهد توسط رسانه های جمعی به صورت گسترده مورد توجه قرار گرفت. به دنبال توجه و برجسته سازی رسانه های جمعی، افکار عمومی نیز در شبکه های اجتماعی درباره این موضوع به گفتگو و اظهار نظر پرداختند. لذا این تحقیق به دنبال توصیف و تحلیل نحوه بازنمایی این موضوع در رسانه های رسمی و همچنین ...
بیشتر
در مقطعی از تابستان 1397 موضوع گردشگری جنسی مسافران عراقی در مشهد توسط رسانه های جمعی به صورت گسترده مورد توجه قرار گرفت. به دنبال توجه و برجسته سازی رسانه های جمعی، افکار عمومی نیز در شبکه های اجتماعی درباره این موضوع به گفتگو و اظهار نظر پرداختند. لذا این تحقیق به دنبال توصیف و تحلیل نحوه بازنمایی این موضوع در رسانه های رسمی و همچنین بررسی تاثیر این بازنمایی و برجسته سازی رسانه ای بر افکار عمومی در شبکه اجتماعی توئیتر است.برای این منظور از روش تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل 20 خبر منتشر شده در رسانه های رسمی و همچنین 54 توئیت کاربران در شبکه اجتماعی توئیتر استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که طبق نظریه برجسته سازی، تعداد توئیت های افکار عمومی در هر روز با تعداد اخبار این موضوع در رسانه های جمعی نسبت مستقیم دارد و رسانه های جمعی در اولویت گذاری و جلب توجه مخاطبان به این موضوع موفق بوده اند. اما محتوای توئیت ها کاملا منطبق بر دیدگاه هایی که در رسانه های جمعی طرح شده است، نمی باشد. در دو مورد که شامل ادعای شایعه سازی و نژادپرستی است انطباق وجود دارد اما دو ادعای حکومتی بودن و سوء مدیریت نظام در توئیت ها وجود دارد که در بازنمایی رسانه های جمعی مطرح نشده است.
زهرا اردکانی فرد؛ ندا رضوی زاده
چکیده
با ظهور شبکههای اجتماعی آنلاین در سالهای اخیر با پدیده حضور فراگیر سلبریتیها در این شبکهها مواجه هستیم. سلبریتیها در این شبکهها بدون واسطه رسانههای رسمی مانند مطبوعات خود را بازنمایی میکنند. بر اساس نظریه گافمن سلبریتیها از شبکههای اجتماعی بهعنوان ابزار جلوی صحنه استفاده میکنند تا خودِ مطلوب و موردنظرشان ...
بیشتر
با ظهور شبکههای اجتماعی آنلاین در سالهای اخیر با پدیده حضور فراگیر سلبریتیها در این شبکهها مواجه هستیم. سلبریتیها در این شبکهها بدون واسطه رسانههای رسمی مانند مطبوعات خود را بازنمایی میکنند. بر اساس نظریه گافمن سلبریتیها از شبکههای اجتماعی بهعنوان ابزار جلوی صحنه استفاده میکنند تا خودِ مطلوب و موردنظرشان را به مخاطبان شبکههای اجتماعی عرضه کنند. ازآنجاکه این اشخاص مورد اقبال و توجه افراد زیادی در جامعه هستند، این تحقیق نحوه خودبازنماییهای آنها را در شبکه اجتماعی اینستاگرام بهعنوان افراد مورد رجوع و پربیننده موردمطالعه قرار داده است. برای این منظور از طریق استخراج الگوهای خودبازنمایی و تکنیکها و استراتژیهای آن به ارائه مدلی جامع از نحوه خودبازنمایی سلبریتیها در این شبکه پرداخته است. 391 پست اینستاگرامی از صفحات 5 نفر از سلبریتیهای ایرانی که بیشترین تعداد دنبال کننده را دارند به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده است. نتایج تحلیل محتوای کیفی روی نمونهها که شامل مهناز افشار، رامبدجوان، بهنوش بختیاری، ترانه علیدوستی و محمدرضا گلزار میباشد، پنج الگوی خودبازنمایی را در صفحات آنها به دست داد. این پنج الگو شامل الگوی بازنمایی هویت حرفهای، الگوی بازنمایی کنشگری اجتماعی، الگوهای تعاملگرایانه با مخاطبان، الگوی بازنمایی کنشگری سیاسی و الگوی بازنمایی زندگی شخصی روزمره میباشد. با استفاده از تفسیرهای نشانه شناختی و استخراج دلالتهای ضمنی این الگوها، مؤلفههای پنجگانه خاص و محبوب بودگی، عادی و از جنس جامعه بودگی، فعال و مسئولیتپذیر بودگی، مورد تأیید و خیرخواه بودگی و صمیمی و مردمی بودگی به دست آمد که در کلیت سلبریتیها را به مثابه گروه مرجع بازنمایی میکند.
محمدقلی میناوندچال؛ سیمین مشکواتی
چکیده
در این پژوهش سعی بر این است تا چگونگی تقابل هژمونی رسانههای غربی و عمل کانترهژمونیک رسانه خبری پرس تیوی با طرح پرسشهایی چون «چرا سخن میگویند؟»، «چه کسانی سخن میگویند؟»، «از چه سخن میگویند؟» و «چگونه سخن میگویند؟» بررسی شود. دادهها از نوع کیفی و روش مطالعه تحلیل گفتمان انتقادی و چارچوب مفهومی متشکل ...
بیشتر
در این پژوهش سعی بر این است تا چگونگی تقابل هژمونی رسانههای غربی و عمل کانترهژمونیک رسانه خبری پرس تیوی با طرح پرسشهایی چون «چرا سخن میگویند؟»، «چه کسانی سخن میگویند؟»، «از چه سخن میگویند؟» و «چگونه سخن میگویند؟» بررسی شود. دادهها از نوع کیفی و روش مطالعه تحلیل گفتمان انتقادی و چارچوب مفهومی متشکل از نظریههای هژمونی گرامشی، بازنمایی استوارت هال و گفتمان لاکلا و موفه است. یافتهها نشان میدهد آنچه در رسانههای خبری غربی از «اسلام و شرق« بهمثابه «دیگری فرودست» بازنمایی شده در شبکه خبری پرس تیوی با استفاده از تکنیک «بازنمایی معکوس» به اشکال مختلف نفی و طرد میشود. شبکه خبری پرس تیوی در شرایط تاریخی خاص با بهرهمندی از دو دسته روشنفکران سنتی و ارگانیک، با تمرکز بر صداهای به حاشیه رانده شده و با استفاده از سیستم واژگانی ویژه در مقابل هژمونی رسانههای غربی به طرح موضوعات و نگرشهای پسااستعماری میپردازد که با هدف گفتمان کانترهژمونیک این شبکه همخوانی دارد.
احمدرضا معتمدی
چکیده
«زیگفرید کراکوئر» بهمثابه آخرین نظریهپرداز واقعگرا در دوران کلاسیک، وجه ذاتی ماهیت بازنمایی رسانه فیلم را «مفاهیم بنیادین» و به تعبیر خودش «رویکرد عکاسانه» تلقی میکند و خلاقیتهای فنی را عرضِ ذاتی فیلم میشناسد. «راجر اسکروتن»، «بازنمایی» را حد اطلاق به کنشی میداند که «علت غایی» خودش باشد. ...
بیشتر
«زیگفرید کراکوئر» بهمثابه آخرین نظریهپرداز واقعگرا در دوران کلاسیک، وجه ذاتی ماهیت بازنمایی رسانه فیلم را «مفاهیم بنیادین» و به تعبیر خودش «رویکرد عکاسانه» تلقی میکند و خلاقیتهای فنی را عرضِ ذاتی فیلم میشناسد. «راجر اسکروتن»، «بازنمایی» را حد اطلاق به کنشی میداند که «علت غایی» خودش باشد. اگر عکس «الف»، تصویرگر موضوع «ب» است، به شرطی عکس «الف» مصداق بازنمایی است، که مقصود اصلی دیدار، عکس «الف» باشد و نه دیدن موضوع «ب». بنابراین «رویکرد عکاسانه» در فیلم، که ذهن آگاه و نیت هدفمند را از واسطۀ موضوع «بازنموده» و تصویر آن حذف میکند؛ نه کنش «بازنمایی» تلقی میشود و نه بالمآل «اثر هنری».منازعه ناتمام شکلگرا ـ واقعگرا در دوران کلاسیک، در نظریههای فیلم معاصر یا در مباحث زبانشناختی، نشانهشناختی، معناشناختی، روانکاوی، جامعهشناختی،... مفقود میشود و یا در نظریههایی معطوف به منازعه، چون راجر اسکروتن و موارد مشابه، به انسداد مضاعف میرسد. مدعای این نوشتار آن است که رویکردهای شناختی، همواره در جمعبندی منازعه شکلگرا ـ واقعگرا به بنبست میرسد. راهکار بنیادین، رویکرد هستیشناختی به ماهیت بازنمایی فیلم است، که از ابتدا مورد توجه متفکران و فلسفهورزان «فلسفه هنر دینی» بوده است. روش تحقیق در این نوشتار برمبنای پژوهش کتابخانهای و تحلیلی ـ توصیفی است.
فرید عزیزی؛ محمد اتابک؛ حسینعلی افخمی
چکیده
امروزه، بازیهای رایانهای صنعت جهانی بزرگی است که با صنعتهای انتشار کتاب، موسیقی و فیلم در حال رقابت است و محصولات این صنعت بهصورت گستردهای از سوی کودکان و نوجوانان برای پر کردن اوقات فراغت استفاده میشود. بازیهای رایانهای همراه با سرگرمی و لذت، ایماژها و دیدگاههای بستهبندیشدهای را در قالب کلیشهها ارائه میدهند. ...
بیشتر
امروزه، بازیهای رایانهای صنعت جهانی بزرگی است که با صنعتهای انتشار کتاب، موسیقی و فیلم در حال رقابت است و محصولات این صنعت بهصورت گستردهای از سوی کودکان و نوجوانان برای پر کردن اوقات فراغت استفاده میشود. بازیهای رایانهای همراه با سرگرمی و لذت، ایماژها و دیدگاههای بستهبندیشدهای را در قالب کلیشهها ارائه میدهند. پژوهش حاضر با مطالعه بر روی مجموعه بازی رایانهای السا در پی واسازی کلیشههای جنسیتی زنانه است. این مطالعه ضمن بررسی بازنمایی جنسیت در این مجموعه بازی، نشان میدهد چه دلالتها و مضامین پنهانی در پس برساخت نمونه آرمانی زنانه نهفته است. بهطورکلی این پژوهش برای رمزگشایی از مضامین و کلیشههای جنسیتی پنهان شده در این مجموعه بازی از رویکرد کیفی و روش نشانهشناسی استفاده میکند. یافتهها نشان داد حضور شخصیت زن در اغلب صحنهها تروماتیک و مسئلهدار است؛ از جمله مقولههای کلیشهای برسازنده این هویت تروماتیک عبارتاند از: قرار گرفتن در نقشهای تعیینشده، بدن تربیتپذیر، نمایش توأم با رضایت و حضور پنهان سوژه حامی. کلیشههای جنسیتی نهفته در پس این بازی، زنان را متعلق به خانه و محیط آن میداند و از طریق طبیعی سازی نقشهای جنسیتی در پی تشدید روابط موجود است.
محمد مهدی فرقانی؛ رامین شمسایی نیا
چکیده
پژوهش پیشرو کوششی برای ارائه رهیافتی به فراگرد تعامل رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی در تولید جریان های اصلی خبر و پویش های اجتماعی با مطالعه موردی بازنمایی اقتصاد مقاومتی به مثابه یک الگوی توسعه ملی است. روند اقبال کاربران به شبکه های اجتماعی(بویژه پیام رسان های موبایل محور) مدیران رسانه های جمعی را بر آن داشته است تا از ظرفیت این ...
بیشتر
پژوهش پیشرو کوششی برای ارائه رهیافتی به فراگرد تعامل رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی در تولید جریان های اصلی خبر و پویش های اجتماعی با مطالعه موردی بازنمایی اقتصاد مقاومتی به مثابه یک الگوی توسعه ملی است. روند اقبال کاربران به شبکه های اجتماعی(بویژه پیام رسان های موبایل محور) مدیران رسانه های جمعی را بر آن داشته است تا از ظرفیت این فناوری های نوین ارتباطی برای توزیع مناسبتر تولیدات خود در فضای مجازی بهره بیشتری گیرند، ترکیب و تعامل رسانه های جمعی مانند خبرگزاری ها و رسانه های اجتماعی(برای توزیع موثر خبر و ایجاد پویش اجتماعی) بهینه ترین حالت اثرگذاری رسانه ها برای اقناع افکار عمومی و اجرای الگوهای توسعه ملی است. در ایران آسیب پذیری اقتصاد ملی در برابر تکانه های طبیعی و تعمدی اقتصاد جهانی و داخلی، سیاستگذاران را بر آن داشت تا الگویی درون زا، برون گرا و متناسب با شرایط بومی کشور با عنوان اقتصاد مقاومتی طراحی کنند. در این پژوهش برای سنجش جامع رویکرد های رسانه های نزدیک به گفتمان های مسلط به اقتصاد مقاومتی به تحلیل گفتمانی 63 متن از خبرگزاری های ایسنا، صداوسیما و فارس به نمایندگی از سه گفتمان مسلط اصلاح طلبان، حاکمیت، اصولگرایان پرداخته شده است. در نتیجه گیری نمودار مقایسه ای مزیت ها و محدودیت های «پایگاه آنلاین» و «کانال تلگرام» خبرگزاری ها آمده است، تحلیل گفتمانی این سه رسانه نشان از فقدان قرائت مشترک از معنای اقتصادمقاومتی و واگرایی نسبی و نگاه بخشی نگرانه رویکرد هر رسانه متناسب با گفتمان مسلط نزدیک به آن دارد.
محمد تقی کرمی؛ زهرا محمد زاده
چکیده
مقاله حاضر به بررسی بازنمایی زن دوم در سینمای ایران در طی دو دهه 1370 و 1380 میپردازد. برای نیل به این هدف از روش کیفی نشانهشناسی استفاده و بر اساس الگوی سلبی و کاودری، رمزگان فنی و با بهکارگیری رمزگان روایی بارت، ارجاعات و دلالتهای موجود در متن فیلم، مشخص شده است. با تمرکز بر این الگوها، سعی بر این بوده که در چهار فیلم: «شوکران»، ...
بیشتر
مقاله حاضر به بررسی بازنمایی زن دوم در سینمای ایران در طی دو دهه 1370 و 1380 میپردازد. برای نیل به این هدف از روش کیفی نشانهشناسی استفاده و بر اساس الگوی سلبی و کاودری، رمزگان فنی و با بهکارگیری رمزگان روایی بارت، ارجاعات و دلالتهای موجود در متن فیلم، مشخص شده است. با تمرکز بر این الگوها، سعی بر این بوده که در چهار فیلم: «شوکران»، «زن دوم»، «پاتو زمین نذار» و «زندگی خصوصی» که به روشی هدفمند برگزیده شدهاند، شخصیت زن دوم واکاوی و بازنمایی سینمایی از شخصیت زن دوم و کلیشههای به کار رفته در این بازنمایی آشکار شود.بنابر نتایج این مقاله میتوان گفت در بازنمایی زن دوم شاهد کلیشههایی هستیم که به کرات به تصویر در آمدهاند. کلیشههایی چون: «یافتن تکیهگاه عاطفی»، «زن مدرن و مستقل»، «زن مطلقه»، «اغواگری»، «تنهایی»، «مادرانگی»، «دینداری»، «تبرئه شدن و مظلومیت»، «ارتباط پنهانی» و «بیآبرویی» از عمده کلیشههای مطرح شده در این فیلمها هستند. با بررسی این فیلمها مشخص شد که زن دوم هرچند عمدتاً در ابتدای امر اغواگر و فریبنده ظاهر میشود، اما در جریان داستان در جستجوی نقش همسر و در پی تشکیل کانون خانوادگیست و در نهایت او از تقصیر ورود به این رابطه تبرئه میشود. انگشت اتهام در خصوص ازدواج دوم عمدتاً به سوی مردان متأهل است و اراده آنها در ورود به این ارتباط اصیل شمرده میشود.
هادی خانیکی؛ محیا برکت
چکیده
بازیهای رایانهای ازجمله کالاهای پر تقاضای فرهنگی در جهان پیش رو جامعه ما به شمار میآیند، از این رو به لحاظ خلق، انتقال و توزیع ارزشهای فرهنگی نیز مورد توجه قرار گرفتهاند. این مقاله با توجه به همین ویژگی ارتباطی بازیهای رایانهای به مطالعه بازنمایی ایدئولوژیها و ارزشهای فرهنگی آنها پرداخته است. مطالعه موردی این تحقیق ...
بیشتر
بازیهای رایانهای ازجمله کالاهای پر تقاضای فرهنگی در جهان پیش رو جامعه ما به شمار میآیند، از این رو به لحاظ خلق، انتقال و توزیع ارزشهای فرهنگی نیز مورد توجه قرار گرفتهاند. این مقاله با توجه به همین ویژگی ارتباطی بازیهای رایانهای به مطالعه بازنمایی ایدئولوژیها و ارزشهای فرهنگی آنها پرداخته است. مطالعه موردی این تحقیق تحلیل نشانهشناسی سه بازی رایانهای "مدافعان کربلا"، "مقاومت"و "میر مهنا" است که با پشتیبانی سه نهاد رسمی عرضه شدهاند. هدف این مطالعه، چگونگی پردازش ایدئولوژیهای فرهنگی در محتوای بازی رایانهای از سوی بازیسازهای ایرانی است. روش تحقیق در این مطالعه روش کیفی، مبتنی بر نشانهشناسی است که در این باب از نظریههای رولان بارت برای تحلیل رمزگان فرهنگی و فیلیپ تاگ برای واکاوی نشانههای رسانه استفادهشده است. نتایج تحقیق که در دو سطح ماهیت رسانه و ایدئولوژیهای فرهنگی استخراج شدهاند نشاندهنده آناند که بازیهای رایانهای ایرانی از قابلیتهای خاص رسانه بازی مانند "تعاملی بودن" و "روایت سازی" توسط بازیکن استفاده نکردهاند. در بعد ایدئولوژیهای فرهنگی نیز نتایج تحقیق نشان میدهد که میان محتوای ایدئولوژیک بازیها و ایدئولوژیهای فرهنگی نهاد سازنده بازی ارتباط تنگاتنگی وجود دارد پس سیر روایی بازی مبتنی بر ارزشهای رسمی است.
عبدالله بیچرانلو؛ حامد طالبیان؛ سارا زندوکیلی
چکیده
این مطالعه با هدف فهم مقولهها و عوامل مرتبط با بازنمایی حریم خصوصی در میان کاربران فیسبوک و پیامدهای فرهنگی آن تدارک دیده شده است. برای رسیدن به این هدف، نخست پنداشتهای فرهنگی و معنایی کاربران دربارة مفهوم حریم خصوصی شناسایی شده است تا بنیانی برای مطالعة الگوهای فرهنگی بازنمایی یا پنهانسازی و حفاظت از حریم خصوصی در میان کاربران ...
بیشتر
این مطالعه با هدف فهم مقولهها و عوامل مرتبط با بازنمایی حریم خصوصی در میان کاربران فیسبوک و پیامدهای فرهنگی آن تدارک دیده شده است. برای رسیدن به این هدف، نخست پنداشتهای فرهنگی و معنایی کاربران دربارة مفهوم حریم خصوصی شناسایی شده است تا بنیانی برای مطالعة الگوهای فرهنگی بازنمایی یا پنهانسازی و حفاظت از حریم خصوصی در میان کاربران فراهم کند. متناسب با هدف فهم الگوهای فرهنگی، از روش مردمنگاری مجازی استفاده شده است. در خلال کار میدانی، با 21 کاربر فعال فیسبوک در فواصل مختلف مصاحبههای مردمنگارانه آنلاین و آفلاین صورت گرفته و مستندات مجازی مختلف مطالعه شده است. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که محوریترین مقوله در این زمینه تعاریف متکثر فرهنگی کاربران از مفهوم حریم خصوصی است که از دو عامل هویتی و به هم پیوستة میل به بازنمایی و میل به پنهان کردن و مترادفهای آن در تعامل اجتماعی با دیگران یعنی میل تماشاباره و میل بازبینانه پیروی میکند.