محمد رضایی؛ مهدی غلامزاده
چکیده
در میانِ اندیشمندان و جامعهشناسانِ ایرانی مجادلهای مبنی بر فردگرا یا جمعگرا بودن جامعۀ ایرانی وجود دارد؛ اما این مجادله و همچنین پژوهشهای تجربی در مورد فردگرا یا جمعگرا بودن جامعۀ ایران فارغ از توجه به زندگی ایرانیها در شبکههای اجتماعی مجازی، شکلگرفته و انجامشده است. حالآنکه با گسترش استفاده از این شبکهها در سالهای ...
بیشتر
در میانِ اندیشمندان و جامعهشناسانِ ایرانی مجادلهای مبنی بر فردگرا یا جمعگرا بودن جامعۀ ایرانی وجود دارد؛ اما این مجادله و همچنین پژوهشهای تجربی در مورد فردگرا یا جمعگرا بودن جامعۀ ایران فارغ از توجه به زندگی ایرانیها در شبکههای اجتماعی مجازی، شکلگرفته و انجامشده است. حالآنکه با گسترش استفاده از این شبکهها در سالهای اخیر لازم است تا جمعگرایی و فردگرایی در نسبت با شبکههای مجازی نیز مورد مطالعه قرار گیرد. برای مطالعۀ این موضوع در این پژوهش، کار با نظریۀ فردگرایی شبکهای بری وِلمن (2012) آغاز گردید و درنهایت این مفهوم بازتعریف و مقیاسی برای سنجش آن ساخته شد؛ بنابراین یکی از نوآوریهای این پژوهش ساخت مدل اندازهگیری برای این مفهوم بوده است. یافتههای بهدستآمده نشان از فردگرایی شبکهای در سطح متوسط دارد و بهطورکلی میتوان گفت کنشهای فردگرایانه و جمعگرایانه در سطوح مختلف در شبکههای اجتماعی مجازی دیده میشود. همچنین یافتههای جدید نشان میدهد خانوادهگرایی بهعنوان یکی از فرهنگهای عمومی جامعۀ ایران در شبکههای مجازی نیز نقش چشمگیری دارد. در نهایت میتوان گفت مقیاس فردگرایی شبکهای ساختهشده در این پژوهش که برای اولین بار سنجش شده است میتواند الگوی مناسبی در مطالعه فردگرایی در فضای مجازی باشد که لازم است اصلاح و دوباره سنجش شود.
عبدالرحمان علیزاده؛ زرین زردار
چکیده
این مقاله به دنبال بررسی عواملی است که سبب شدهاند جوان ایرانی برای تأمین نیاز خود به سرگرمی، شبکههای ماهوارهای را به برنامههای مشابه تلویزیون داخلی ترجیح دهد و به این سؤال پاسخ میدهد که از دید مخاطبان جوان، چه عواملی سبب جذابیت محتواهای داستانی و مستند تلویزیونهای ماهوارهای شدهاند؟ برای یافتن پاسخ این سؤال با 25 جوان ...
بیشتر
این مقاله به دنبال بررسی عواملی است که سبب شدهاند جوان ایرانی برای تأمین نیاز خود به سرگرمی، شبکههای ماهوارهای را به برنامههای مشابه تلویزیون داخلی ترجیح دهد و به این سؤال پاسخ میدهد که از دید مخاطبان جوان، چه عواملی سبب جذابیت محتواهای داستانی و مستند تلویزیونهای ماهوارهای شدهاند؟ برای یافتن پاسخ این سؤال با 25 جوان تهرانی مصاحبه فردی و گروهی نیمه ساختاریافته کیفی انجامشده و متن مصاحبهها به روش تحلیل مضمونی و با کمک نرمافزار مکسکیودا تحلیلشده است. تحلیل یافتههای مصاحبهها نشان میدهد که دلایل جذابیت فیلمها و سریالهای تلویزیونی ماهوارهای را میتوان در مضامین فراگیر زیر خلاصه کرد: روالهای قصهپردازی، چسب اجتماعی، توانمندسازی اطلاعاتی مخاطب، مقاومت در برابر چارچوبهای تلویزیون داخلی و تکرار الگوهای آشنا. همچنین دلایل جذابیت مستندهای تلویزیونهای ماهوارهای را میتوان در جامعیت روایت و انتخاب و روایت حرفهای سوژهها خلاصه کرد. بهطورکلی محتوای داستانی و مستند شبکههای ماهوارهای سه کارکرد اصلی دارند: مخاطبان با استفاده از محتوا تعاملات خود را گسترش میدهند و موضوعاتی برای ارتباط به دست میآورند. آنها میتوانند در دنیایی که معانی آن را مؤلفان دیگری تولید کردهاند، الگوهای آشنای خود را بیایند و فضای آشنای خود را شکل دهند و با اطلاعاتی که از محتوای داستانی و مستند به دست میآورند، بدون اینکه رنج مواجهه با محتوای جدی را متحمل شده باشند، احساس میکنند در ساختن دنیای خود و مواجهه با جهان اجتماعی توانمندند و این توانمندی بااحساس احاطه بر جهان بهدستآمده که رضایت روانی مخاطبان جوان را در پی دارد.
سید روح الله حاج زرگرباشی؛ احسان موحدیان
چکیده
موضوع مقاله حاضر مطالعه سایبر دیپلماسی دولت آمریکا و تأثیر آن بر دیدگاه کاربران ایرانی فیسبوک فارسی وزارت امور خارجه این کشور است. با عنایت به جایگاه مهم ایران در سیاست خارجی آمریکا، وزارت امور خارجه ایالاتمتحده، صفحه فیسبوک فارسی را بهمنظور تأثیرگذاری بر کاربران ایرانی راه اندازی کرده است. مسئله اساسی مقاله، شناسایی میزان ...
بیشتر
موضوع مقاله حاضر مطالعه سایبر دیپلماسی دولت آمریکا و تأثیر آن بر دیدگاه کاربران ایرانی فیسبوک فارسی وزارت امور خارجه این کشور است. با عنایت به جایگاه مهم ایران در سیاست خارجی آمریکا، وزارت امور خارجه ایالاتمتحده، صفحه فیسبوک فارسی را بهمنظور تأثیرگذاری بر کاربران ایرانی راه اندازی کرده است. مسئله اساسی مقاله، شناسایی میزان تأثیرگذاری استفاده از فیسبوک فارسی وزارت امور خارجه آمریکا بهعنوان یک ابزار سایبر دیپلماسی دولت این کشور بر دیدگاه کاربران ایرانی فضای مجازی نسبت به جامعه ایران است. برای پاسخ به پرسش مقاله، از روش تحلیل محتوای کیفی سایتهای رادیو فردا، صدای آمریکا و فیسبوک فارسی وزارت امور خارجه آمریکا برای استخراج گزارههای پرسشنامه، و سپس انجام پیمایش استفادهشده است. بر اساس فرضیه اصلی مقاله، کاربرانی که از فیسبوک فارسی وزارت امور خارجه آمریکا استفاده میکنند، در مقایسه با کاربرانی که از آن استفاده نمیکنند؛ بیشتر تحت تأثیر محتوا و پیامهای سایبر دیپلماسی این کشور بوده و این امر باعث ایجاد نگرش منفی نسبت به جامعه ایران در بین آنها میشود. بر همین اساس، میزان استفاده از صفحه فیسبوک فارسی بر نوع نگرش کاربران نسبت به جامعه ایران به مقدار 12 درصد تأثیر دارد که این تأثیر ازلحاظ آماری معنیدار است. همچنین هرچقدر مطالب صفحه فیسبوک فارسی وزارت امور خارجه آمریکا مورد تأیید کاربران باشد به میزان 30 درصد تغییر در نگرش (منفی) آنها نسبت به جامعه ایران قابل برآورد است.
سروناز تربتی؛ امین مهدوی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی جوکها در خصوص توافق هستهای که در شبکههای مجازی انتشاریافتهاند، انجام شده است. مسئله اصلی این تحقیق آشکار کردن سویههای ایدئولوژیک و وابستگی این جوکها در خصوص امر هستهای با جناحهای قدرت است و این سؤال مطرح است که چگونه زبان در مناسبات قدرت در قالب طنز و شوخطبعی چرخش پیدا کرده است و همچون یک امر رهاییبخش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی جوکها در خصوص توافق هستهای که در شبکههای مجازی انتشاریافتهاند، انجام شده است. مسئله اصلی این تحقیق آشکار کردن سویههای ایدئولوژیک و وابستگی این جوکها در خصوص امر هستهای با جناحهای قدرت است و این سؤال مطرح است که چگونه زبان در مناسبات قدرت در قالب طنز و شوخطبعی چرخش پیدا کرده است و همچون یک امر رهاییبخش از تحکم و نظم پایگانی موجود، امکان تفسیرهای متفاوت از گفتمان غالب و تکصدا را ایجاد میکند. در این مقاله از روش تحلیل گفتمان انتقادی با رویکرد سهبعدی فرکلاف، نظریه کارناوال باختین و طنز گروستیک استفاده شده است. بدین منظور تعدادی از جوکهای هستهای در فضای مجازی تحلیل و بررسی شدهاند. نتایج نشان داد که خیالپردازی حاصل از جنبههای ایدئولوژیک زبان جوک، وضعیت موجود را بازنمایی و بازتفسیر میکند و به ایجاد، حفظ و تغییر در روابط اجتماعی و کردارهای گفتمانی منتهی میگردد. همچنین با توجه به ویژگیهای متنی آن مشخص شد که تعدادی از آنها، بازتفسیری مثبت و تعدادی نیز بازتفسیری منفی از توافق هستهای دارند. به نظر میرسد که بازنمایی مثبت در قالب ایدئولوژی قدرت حاکم (دولت یازدهم) و بازنمایی منفی در قالب ایدئولوژی اصولگرایان شکلگرفته است. درواقع، ژانر زبانی جوک در خدمت قدرت قرارگرفته و برای هژمونیک و چندصدایی شدن گفتمانهای قدرت به کار گرفته میشود.
طاهر روشندل اربطانی؛ هومان اسعدی؛ افشین امیدی
چکیده
نابسامانی نظام نوآوری یکی از علل اصلی وجود معضلات اقتصادی در صنعت موسیقی به شمار میرود و رفع آنها مستلزم سازماندهی نظام نوآوری در بخشهای مختلف صنعت موسیقی، بهخصوص در عصر دیجیتال میباشد. در دهههای اخیر، توزیع دیجیتال موسیقی بهطور چشمگیری توانسته است برای جوامع مختلف، خلق ثروت زیادی داشته باشد. در محیط اکنونی رسانههای ...
بیشتر
نابسامانی نظام نوآوری یکی از علل اصلی وجود معضلات اقتصادی در صنعت موسیقی به شمار میرود و رفع آنها مستلزم سازماندهی نظام نوآوری در بخشهای مختلف صنعت موسیقی، بهخصوص در عصر دیجیتال میباشد. در دهههای اخیر، توزیع دیجیتال موسیقی بهطور چشمگیری توانسته است برای جوامع مختلف، خلق ثروت زیادی داشته باشد. در محیط اکنونی رسانههای دیجیتال، «توزیع» در محوریت صنعت موسیقی قرار دارد. بنابراین با نگاهی دقیقتر به چگونگی توزیع دیجیتال موسیقی میتوان نقشه دستیابی به خلق ثروت در صنعت موسیقی را بهطور نظاممند ترسیم نمود. این پژوهش با استفاده از یک مطالعه موردی عمیق، به دنبال آن است که از طریق شناسایی و تحلیل نوآوریهای رسانهای یک نمونه کسبوکار ایرانی در توزیع دیجیتال موسیقی (بیپتونز)، راه دستیابی به بازار کارآمد رسانهای در دنیای دیجیتالی صنعت موسیقی ایران را هموار سازد. در این راستا، با استفاده از چارچوب مفهومی نوآوری رسانهای استورسول و کرومسویک، نوآوریهای صورت گرفته در این کسبوکار آنلاین در پنج بُعد محصول، فرایند، موقعیت، پارادایمی و اجتماعی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج اصلی این پژوهش نشان میدهد که نوآوریهای رسانهای نباید تنها بهمنزله نوآوریهای تکنولوژیکی در نظر گرفته شوند؛ در عوض، کسبوکارهای آنلاین در توزیع دیجیتالی موسیقی باید نگاهی «انسانگرایانه» نسبت به نوآوریهای رسانهای اتخاذ کنند. کلید موفقیت کسبوکارهای آنلاین در صنعت موسیقی، توجه بیشتر به بازیگر کلیدی این صنعت یعنی «انسان» میباشد.
سیاوش صلواتیان؛ مصیب علی اکبرزاده آرانی؛ عباس ناصری طاهری
چکیده
هدف این مقاله مطالعه تطبیقی عملکرد رسانههای جمعی در جریان خبریای است که رسانههای اجتماعی پیرامون خبر فوت مرتضی پاشایی ایجاد کردند. 9 سایت خبری یا خبرگزاری برتر انتخاب و مطالب آنها در سه بازه زمانی پیش از فوت، از زمان فوت تا تشییع و هفته پس از تشییع تحلیل شد. همچنین نیمصفحه اول 24 روزنامه پرتیراژ کشور بررسی شد. از بین بخشهای ...
بیشتر
هدف این مقاله مطالعه تطبیقی عملکرد رسانههای جمعی در جریان خبریای است که رسانههای اجتماعی پیرامون خبر فوت مرتضی پاشایی ایجاد کردند. 9 سایت خبری یا خبرگزاری برتر انتخاب و مطالب آنها در سه بازه زمانی پیش از فوت، از زمان فوت تا تشییع و هفته پس از تشییع تحلیل شد. همچنین نیمصفحه اول 24 روزنامه پرتیراژ کشور بررسی شد. از بین بخشهای خبری صداوسیما نیز پنج بخش خبری و شبکههای ماهوارهای خبری، بیبیسی فارسی، منوتو و صدای آمریکا به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. سپس روند جریانسازی خبری استخراج و اقدامات هر یک از رسانهها در مقاطع مختلف این جریان خبری مشخص گردید. برای تحلیل دادهها از دو روش تحلیل مضمون برای شناسایی مضامین و از روش تحلیل محتوای کمی برای شمارش واحدهای موجود در متن پیامها استفاده شد. بر اساس یافتههای این پژوهش سبقت رسانههای اجتماعی بر رسانههای جمعی در این جریانسازی خبری مشهود است. در موج اول، رسانههای اجتماعی پیشتاز بودند. در موج دوم، رسانههای جمعی سعی کردند، عقبافتادگی خود را از این حجم عظیم خبری جبران کنند و بهسرعت وارد شده و تلاش نمودند با موج اول همراهی کنند. اما سرعت حوادث باعث میشود ابتکار عمل از دست رسانههای جمعی خارجشده و هیچ رسانهای نتواند در موج سوم به مدیریت مطلوب جریان خبری خود بپردازد. موج تولید محتوا در شبکههای اجتماعی، رسانههای جمعی را غافلگیر میکند و سایتهای خبری با پوشش همهجانبه خبری موضوع پاشایی، بیش از اینکه به فکر جهتدهی به افکار عمومی باشند، به فکر جذب یا نگهداشتن مخاطبان خود هستند.
فریده آفرین
چکیده
با توجه به رواج فرمهای رویتپذیر هنر دوره قاجار در آثار برخی از هنرمندان معاصر ایران، هدف تحقیق، تحلیل مکانیسم قدرت حاکمیتمند در 6 اثر نمایشگاه آندرگراند سیامک فیلیزاده است. سؤال تحقیق درباره چگونگی نگاه به مؤلفههای این مکانیسم در آثار یادشده در دو بخش نظام سلطنتی/حکومتی و سرمایهداری است. روش خوانش آثار توصیفی-تحلیلی با بهرهگیری ...
بیشتر
با توجه به رواج فرمهای رویتپذیر هنر دوره قاجار در آثار برخی از هنرمندان معاصر ایران، هدف تحقیق، تحلیل مکانیسم قدرت حاکمیتمند در 6 اثر نمایشگاه آندرگراند سیامک فیلیزاده است. سؤال تحقیق درباره چگونگی نگاه به مؤلفههای این مکانیسم در آثار یادشده در دو بخش نظام سلطنتی/حکومتی و سرمایهداری است. روش خوانش آثار توصیفی-تحلیلی با بهرهگیری از آرای میشل فوکو و رویکرد «تبارشناسی» است. در این رویکرد مؤلفههایی چون کارکرد یا هدف؛ شیوه، ابزار یا تکنیک و نظام تمایزگذاری در مکانیسم قدرت حاکمیتمند، تحلیل میشود. خوانش توصیفی مؤلفههای بصری، نوشتاری و پسزمینه آثار یادشده سلطه خطوط عمودی و سطوح کشیده، رنگهای سرد؛ تیره و گرفته، استفاده اندک از نوشته و تأکید بسیار بر عناصر معماری در پسزمینه را نشان میدهد. در این آثار از بسیاری از قوانین نمادین هنر درباری نماد زدایی و در شخصیتهای تاریخی دستکاری صورت گرفته است. خوانش تحلیلی ترکیببندی آثار فیلیزاده با وجود اینکه حاکی از نیرویِ گسست دوره قاجار یعنی هنر نمادین درباری از جریان هنر اعتراضی و بازاری است؛ گسست سنت و مدرنیته و آغازههای گسست سلطنت مشروطه از مشروعه را نشان میدهد. در این عکسها خوانش توصیفی جزییاتی چون لباس برند و مارک شخصیت بدمن و سوپرمن ناصرالدینشاه، لباس پاپ آرتی و دستبند و گردن بند طلای او، مانکنها، زنان لاغراندام و... به تأثیر سرمایهداری از طریق فرهنگ بر جامعه هنرمند اشاره میکند. نتیجه اینکه در این آثار همراهِ تأکید بر ابزار و تکنیک و هدف قدرت حاکمیتمند در یک نظام سلطنتی، از مؤلفههای قدرت حاکمیتمند در نظام سرمایهداری نیز پرده برداشته میشود.
مریم طاهریان؛ علی دلاور؛ محمدرضا رسولی؛ سید وحید عقیلی
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی رابطه استفاده از شبکههای اجتماعی با هوش شناختی، هوش هیجانی، خلاقیت و ویژگیهای شخصیتی در کاربران میپردازد. روش تحقیق به کار برده شده در این پژوهش توصیفی، همبستگی بوده و با استفاده از ضرایب همبستگی محاسبهشده، اقدام به تدوین مدل ساختاری گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوره ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی رابطه استفاده از شبکههای اجتماعی با هوش شناختی، هوش هیجانی، خلاقیت و ویژگیهای شخصیتی در کاربران میپردازد. روش تحقیق به کار برده شده در این پژوهش توصیفی، همبستگی بوده و با استفاده از ضرایب همبستگی محاسبهشده، اقدام به تدوین مدل ساختاری گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوره دوم شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران معادل با 400 نفر انتخاب شد. اطلاعات لازم بهوسیله پنج پرسشنامه هوش ریون، هوش هیجانی بار- آن، خلاقیت تورنس، ویژگیهای شخصیتی پنج عاملینئو[1] و پرسشنامه محقق ساخته شبکههایاجتماعی جمعآوری شد. تجزیهوتحلیل اطلاعات آزمون نیز در دوطبقه توصیفی و استنباطی صورت گرفت که عمدهترین نتایج آن بدین قراراست: بر اساس نتایج مشخص شد که اثر مستقیم هوش بر استفاده از شبکههای اجتماعی معنادار نمیباشد، اما اثر هوش بر شبکههای اجتماعی با مداخله هوش هیجانی بهصورت معکوس معنادار است. همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن بود که اثر مستقیم هوش هیجانی توانسته است استفاده از شبکه اجتماعی را پیشبینی کند. فرضیه پژوهشی مبنی بر اینکه خلاقیت، استفاده از شبکههای اجتماعی را پیشبینی میکند، تأیید نشد. اثر ویژگیهای شخصیتی بر شبکههای اجتماعی با مداخله هوش هیجانی بهصورت معکوس معنادار است و هوش هیجانی در مقایسه با سایر متغیرهای شناختی نقش بیشتری در پیشبینی استفاده از شبکههای اجتماعی دارد.
[1]. NEO Five-factor Personality traits
زهرا نصراصفهانی؛ خدیجه علی آبادی؛ اسماعیل زارعی زوارکی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف تحلیل محتوای بازیهای رایانهای آموزشی بر اساس اصول و استانداردهای عمومی طراحی بازی است. سؤالات اساس این پژوهش عبارتاند از: 1. آیا بازیهای رایانهای آموزشی تولیدشده بر اساس استانداردهای طراحی بازیهای رایانهای جدی ساخته شدهاند؟ 2. آیا بازیهای رایانهای آموزشی تولیدشده با عناصر و اصول عمومی طراحی بازی ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف تحلیل محتوای بازیهای رایانهای آموزشی بر اساس اصول و استانداردهای عمومی طراحی بازی است. سؤالات اساس این پژوهش عبارتاند از: 1. آیا بازیهای رایانهای آموزشی تولیدشده بر اساس استانداردهای طراحی بازیهای رایانهای جدی ساخته شدهاند؟ 2. آیا بازیهای رایانهای آموزشی تولیدشده با عناصر و اصول عمومی طراحی بازی مطابقت دارند؟ روش پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. جامعه آماری این پژوهش تمام بازیهای رایانهای آموزشی تولیدشده میباشد. جهت انتخاب نمونه از نمونهگیری در دسترس استفادهشده است و بهاینترتیب 9 بازی رایانهای آموزشی انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها شامل یک چکلیست محقق ساخته میباشد. برای محاسبه ضریب پایایی در این پژوهش از روش ضریب پایایی مرکب استفاده شد و توافق 94/0 به دست آمد. این چکلیست دربرگیرنده مقیاس پنجدرجهای لیکرت است و دادهها با استفاده از نرمافزار spss مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که همه بازیهای مورد بررسی از نظر دارا بودن اصول و همچنین استانداردها در وضعیت نسبتاً مطلوب (متوسط) قرار دارند.
گلنسا گلینی مقدم؛ میترا صمیعی؛ مریم کمالی
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف تبیین نقش رسانههای اجتماعی در ارتباطات علمی اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی صورت گرفته است. پژوهش از نوع کاربردی به روش پیمایشی- تحلیلی انجام گرفته و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته براساس مدل لانه زنبوری کیتزمان در رسانههای اجتماعی و مدل دانشگاه نامرئی (مدل زاکالا) در ارتباطات علمی بوده ...
بیشتر
پژوهش حاضر، با هدف تبیین نقش رسانههای اجتماعی در ارتباطات علمی اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی صورت گرفته است. پژوهش از نوع کاربردی به روش پیمایشی- تحلیلی انجام گرفته و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته براساس مدل لانه زنبوری کیتزمان در رسانههای اجتماعی و مدل دانشگاه نامرئی (مدل زاکالا) در ارتباطات علمی بوده است. برای روایی پرسشنامه؛ روایی صوری- محتوایی و برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده و مقدار آن 91/. بدست آمد. جامعه آماری 460 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی تهران بودند و 150 نفر به شکل نمونهگیری تصادفی ساده به پرسشنامه پاسخ دادند. یافتههای پژوهش نشان داد که میانگین استفاده از انواع رسانههای اجتماعی 1۳/2 پایینتر از حد متوسط بوده و ارتباطات علمی اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی در گوگل اسکالر بیشتر از سایر رسانهها بوده است. بیشترین ارتباط اعضای هیات علمی با متخصصان داخل کشور بود و بیشترین علت حضور آنها در رسانههای اجتماعی، آشنایی آنان با دیگر تخصصها و استفاده از توان متخصصان رشتههای دیگر بوده است. بیشترین گفتگو و مکالمه از طریق ایمیل صورت گرفته است. به طور متوسط اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی برای معرفی خود در رسانههای اجتماعی صداقت داشته و بیشترین تشکیل گروه متعلق به گروه آموزشی دانشگاه خودشان بوده است.