علیرضا عبداللهی نژاد؛ نوشین مجلسی
چکیده
مقاله حاضر به مطالعه پدیده خشونتکلامی در صفحات مجازی پربازدید در اینستاگرام پرداخته است. بدین منظور در گام نخست، صفحات پرطرفداری که تا زمان آغاز این پژوهش بیش از یک میلیون دنبالکننده داشتند، شناسایی شد. این صفحات متعلق به 19 سلبریتی هنری در داخل ایران است. پس از آن، اظهارنظرهای دنبالکنندگان این صفحات از منظر خشونت کلامی مورد مطالعه ...
بیشتر
مقاله حاضر به مطالعه پدیده خشونتکلامی در صفحات مجازی پربازدید در اینستاگرام پرداخته است. بدین منظور در گام نخست، صفحات پرطرفداری که تا زمان آغاز این پژوهش بیش از یک میلیون دنبالکننده داشتند، شناسایی شد. این صفحات متعلق به 19 سلبریتی هنری در داخل ایران است. پس از آن، اظهارنظرهای دنبالکنندگان این صفحات از منظر خشونت کلامی مورد مطالعه قرار گرفت. در این پژوهش از نظریههای ادب از براون و لوینسون (1978 و 1987) و بیادبی کلامی از کالپپر (2011) که با محوریت وجهه، ذیلِ نظریه نمایشی گافمن قرار میگیرند، استفاده شده است. برای انجام پژوهش از روش کیفیِ تحلیل مضمون استفاده شد. سرانجام، با تحلیل حدود 1500 اظهارنظر (کامنت) که حاوی خشونت کلامی بودند، اشباع نظری حاصل شد و تعداد 9 مضمون فراگیر با عنوان زندگی شخصی، جایگاه و مقام حرفهای هنرمند، آسایش و رفاه، جنسی، جنسیت، سیاست، مذهب، قومیت و اصل و نسب و دغدغههای اجتماعی، فرهنگی و شهروندی استخراج شدند. پس از این مرحله، شبکه مضامین فراگیر به عنوان الگوهای اصلی و پرتکرار دادههای متنی، ترسیم و همچنین پیش از آن در جداول نُهگانه دو سطح دیگر مضامین یعنی تعداد مضامین پایه و سازماندهنده آورده، توصیف و تحلیل شد.
غلامرضا حداد
چکیده
در عصر انقلاب اطلاعات و ارتباطات، حیات اجتماعی بطور عام و حیات سیاسی بطور خاص، عمیقاً رسانه-ای شده است. در کنار تعابیر متنوعی که تاکنون از این پدیده ارائه شده است، این مقاله بر تعبیری خاص از سیاست رسانهای شده استوار است مبنی بر وضعیتی که در آن، گسترش حضور و نقش رسانهها در حیات سیاسی جوامع، شرایطی را فراهم میآورد که افراد عادی ...
بیشتر
در عصر انقلاب اطلاعات و ارتباطات، حیات اجتماعی بطور عام و حیات سیاسی بطور خاص، عمیقاً رسانه-ای شده است. در کنار تعابیر متنوعی که تاکنون از این پدیده ارائه شده است، این مقاله بر تعبیری خاص از سیاست رسانهای شده استوار است مبنی بر وضعیتی که در آن، گسترش حضور و نقش رسانهها در حیات سیاسی جوامع، شرایطی را فراهم میآورد که افراد عادی امکان کنشگری خاص و فعالانه سیاسی بیابند. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که آیا رسانهای شدن سیاست تمامی جوامع را فارغ از ظرفیتهای خاص و ویژگیهای زمینهای خود به یک شکل متاثر میکند یا پدیدهای زمینهمند است که بروندادهای متفاوت و متنوعی را در محیطهای متفاوت به همراه خواهد داشت. در این راستا دو نمونهی جو لولهکش در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده 2008 و میرزاآقا در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم 1396 به عنوان افرادی عادی که رسانهای شدن سیاست امکان تبدیل آنان به سوژههای کنشگر سیاسی را فراهم آورده موضوع مطالعهای مقایسهای قرار گرفتند. با انتخاب جامعهشناسی فرهنگی به عنوان چارچوب نظری، مقایسهی این دو نمونه در سه شاخص پویائی سوژگی سیاسی، گونهشناسی رسانهها، و ماندگاری سوژگی سیاسی نشان داد که رسانهای شدن سیاست پدیدهای زمینهمند است که در جوامع توسعهیافتهی دموکراتیک، پویائی حداکثری سوژگی سیاسی در بستر تمامی سطوح رسانههای کلانمقیاس، میانمقیاس و خردمقیاس، و با ماندگاری سوژگی بالا را به همراه دارد اما در جوامع درحال توسعه و شبه دموکراسیها، پویائی حداقلی سوژگی سیاسی تنها در سطح رسانههای خردمقیاس و محدود به دورههای برگزاری انتخابات را ممکن مینماید.
رضا صمیم؛ حامد کیا
چکیده
در این مقاله ما به دنبال بررسی موسیقی رپ فارسی خارج از محدودههای موسیقیایی آن هستیم. رپ فارسی فقط به تولید موسیقی خلاصه نمیشود، بلکه با وجود زیرزمینی بودن آن و اینکه امکان حضور در رسانههای ملی و کنسرتها برای رپرها وجود ندارد، تنها فضای مجازی است که میتواند شکاف بین رپر و مخاطب را پر کند. شبکه مجازی چون اینستاگرام به رپ فارسی ...
بیشتر
در این مقاله ما به دنبال بررسی موسیقی رپ فارسی خارج از محدودههای موسیقیایی آن هستیم. رپ فارسی فقط به تولید موسیقی خلاصه نمیشود، بلکه با وجود زیرزمینی بودن آن و اینکه امکان حضور در رسانههای ملی و کنسرتها برای رپرها وجود ندارد، تنها فضای مجازی است که میتواند شکاف بین رپر و مخاطب را پر کند. شبکه مجازی چون اینستاگرام به رپ فارسی اجازه میدهد تا چیزی فراتر از حد انتظار را از خود نشان دهد. در فضای اینستاگرام، ما با حجم انبوهی از تصاویر بارگذاری شده مواجه هستیم که فرهنگ بصری رپ فارسی را نشان میدهند. فرهنگ بصری رپ در شرایطی شکل میگیرد که شهر ایرانی اجازه تجربه دیده شدن را به رپ فارسی نمیدهد و کوچ کردن آن به خیابانهای اینستاگرامی نشان از اهمیت وجه بصری در کنار وجه شنیداری برای رپ فارسی است. بر این اساس، هدف مقالۀ حاضر بررسی چگونگی بصری شدن رپ فارسی در فضای مجازی و شکلگیری رژیم بصری رپ فارسی است. برای این منظور از روششناختی کیفی استفاده شده است. تصاویر تولید شده در صفحات اینستاگرام رپرها، مخاطبان و همچنین صفحات عمومی دربارۀ رپ فارسی بررسی شدهاند. در نتیجه، فرایند بازنشر تصویر در ساختار اینستاگرام توسط رپ فارسی سبب شده است تا رپ فارسی بتواند برای خود تاریخسازی کند و با تولید خبر به همراه چرخش اطلاعات تبدیل به موضوعی برای فکر و بحث کردن شود.
ایمان عرفان منش؛ سهیلا صادقی فسایی
چکیده
بر اساس تغییرات اجتماعی-فنآورانۀ شهر اطلاعاتی تهران، خانگی شدن فنآوریهای ارتباطی و اطلاعاتی سبب شده است تا ایدۀ همزیستی انسان و فنآوری در ابعادی از سطوح شناختی تا کنشی تسهیل شود. در این میان، عاملان اجتماعی نوجوان از سطح انطباقپذیری بیشتری با فنآوریهای جدید در بُعد کنشهای روزمره برخوردارند؛ تا جایی که تشدید وابستگی به ...
بیشتر
بر اساس تغییرات اجتماعی-فنآورانۀ شهر اطلاعاتی تهران، خانگی شدن فنآوریهای ارتباطی و اطلاعاتی سبب شده است تا ایدۀ همزیستی انسان و فنآوری در ابعادی از سطوح شناختی تا کنشی تسهیل شود. در این میان، عاملان اجتماعی نوجوان از سطح انطباقپذیری بیشتری با فنآوریهای جدید در بُعد کنشهای روزمره برخوردارند؛ تا جایی که تشدید وابستگی به فنآوریهای بهروز، زمینۀ ادغام عاملیت انسان و فنآوری را فراهم میآورد. در این مقاله، نویسندگان تلاش کردهاند تا برخی از جنبههای زندگی خانوادگی مرتبط با مسئلۀ مذکور را بر طبق نگرش نوجوانان(نسل جدید) و نیز مادران و پدران تحلیل کنند. پس از برآورد آمایشی اطلس کلان شهر تهران، با توجه به نمونهگیری هدفمند و تیپیک و با اتخاذ روش مصاحبۀ نیمهساختاریافته با 120 نوجوان و 20 نفر از مادران و پدران مصاحبه شد. رویکرد نظری منطبق بر دوگانۀ ساختار-عاملیت برای انسان و فنآوری بوده و از تحلیل کدگذاری چند-مرحلهای و سنخیابی استفاده شده است. در مجموع، نتایج نشان میدهند که طیفی از نگرشهای متعدد میان نوجوانان و والدین مانند سهگانۀ تکنیکگرایان، محافظهکاران و انسانگرایان قابل احصاست. یکی از مضامین کلیدی در تحلیل مسئله و امکان تلفیق عاملیت عبارت از ایدۀ «فنآوری بهمثابۀ منبع قدرت» برای نوجوانان است. از اینرو، نوعی «انسانشناسی جدید» در فهم کنش نوجوانان بهدلیل اتصال به ابزارها و فنآوریهای جدید شکل میگیرد که بر سطحی از ادغام کنشگر با فنآوریهای نو ظهور دلالت دارد. در این چشمانداز، توجه به مفهوم «نمایش قدرت» حائز اهمیت است.
سیدوحید عقیلی؛ طاهر روشندل اربطانی؛ محمدمهدی فرجیان
چکیده
این پژوهش به بررسی نقش انتخاباتی رسانههای اجتماعی پرداخته است. پژوهش حاضر بهروش تلفی انجام شده. بدینترتیب که ابتدا با مصاحبه عمیق با تعدادی از خبرگان گویههای پژوهش استخراج شده و سپس در یک پنل خبرگانی، نظر خبرگان در خصوص این گویهها اخذ شده. نهایتا این فرایند تا رسیدن به اشباع ادامه یافته است. خبرگان حاضر در این پژوهش معتقدند که ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی نقش انتخاباتی رسانههای اجتماعی پرداخته است. پژوهش حاضر بهروش تلفی انجام شده. بدینترتیب که ابتدا با مصاحبه عمیق با تعدادی از خبرگان گویههای پژوهش استخراج شده و سپس در یک پنل خبرگانی، نظر خبرگان در خصوص این گویهها اخذ شده. نهایتا این فرایند تا رسیدن به اشباع ادامه یافته است. خبرگان حاضر در این پژوهش معتقدند که رسانههای اجتماعی واجد ویژگیهای فراهم آوردن فضای چندصدایی، رسمیت پایینتر نسبت به رسانههای رسمی، تریبون یافتن افراد مختلف، امکان شنیده شدن و دیده شدن نگاههای فراوان و متکثر و نیز ماهیت تعاملی هستند و نیز معتقدند رسانههای اجتماعی در نقش سیاسی رسانه و در انتخابات بتدریج جایگزین رسانههای سنتی خواهند شد. ایشان معتقدند مشکلاتی از قبیل مخدوش بودن اعتبار منبع و یا نقش توزیعکنندگی صرف، با ظهور گروهها و افراد ذیصلاح که نقش مرجعیت فکری ایفا خواهند کرد، بتدریج حل خواهد شد. همچنین این رسانهها میتوانند در قامت حوزه عمومی هابرماس ایفای نقش کنند.
مهدی بیگدلو
چکیده
فرهنگ سیاسی در ایران بهعنوان فضایی فرهنگی که نمایانگر چگونگی ارتباط مردم با نظام سیاسی است در دهههای اخیر از پدیدههای متنوعی همچون انقلاب، ساختار نظام سیاسی، کارگزاران حکومتی و... متاثر شده است. در این فضای فرهنگی پدیده شبکههای اجتماعی مجازی در سالهای اخیر آثار مختلفی بر جای گذاشته است. اما اینکه این پدیده و بهطور خاص شبکههای ...
بیشتر
فرهنگ سیاسی در ایران بهعنوان فضایی فرهنگی که نمایانگر چگونگی ارتباط مردم با نظام سیاسی است در دهههای اخیر از پدیدههای متنوعی همچون انقلاب، ساختار نظام سیاسی، کارگزاران حکومتی و... متاثر شده است. در این فضای فرهنگی پدیده شبکههای اجتماعی مجازی در سالهای اخیر آثار مختلفی بر جای گذاشته است. اما اینکه این پدیده و بهطور خاص شبکههای توئیتر و فیسبوک توانسته مانند دیگر پدیدههای تاریخی بر فرهنگ سیاسی استادان دانشگاهها بهعنوان قشری که بیشترین بهرهبرداری را از این دو شبکه اجتماعی دارند تاثیر بگذارد، مسئلهای است که پژوهش حاضر برای پاسخگویی به آن از روش موردی- زمینهای و در سطح توصیفی- تحلیلی بهره برده است. این تحقیق با بهرهگیری از نظرات استادان علوم انسانی دانشگاههای هشت کلانشهر کشور به شیوه پیمایشی و سپس تحلیل دادههای بهدست آمده با استفاده از آزمون تاو کندال به این نتیجه دست یافته است که سه کارکرد توسعه قابلیتهای نظارتی، همگرایی ارتباطات اجتماعی و ارزشسازی توییتر و فیسبوک در مجموع بر شش مولفه از هشت مولفه فرهنگ سیاسی کاربران دانشگاهی در ایران موثر بوده که از این میان هر سه کارکرد بر نقد نظام سیاسی؛ دو کارکرد بر بیاعتمادی، بیگانهستیزی و برتری ارزشهای دینی و فقط یک کارکرد بر افراطگرایی و خودمداری تاثیر دارند و رفتارهای فراقانونی و مطلقگرایی فکری نیز تاثیری از این کارکردها نمیپذیرند.
محمد مهدی فرقانی؛ ربابه مهاجری
چکیده
استفاده مفرط از شبکه های اجتماعی تلفن همراه همچون تلگرام، اینستاگرام و ... در حالی رشد فزاینده ای گرفته که اثرات اجتماعی استفاده طولانی مدت از آنها نادیده گرفته شده است. استفاده از شبکههای اجتماعی تلفن همراه در ایران به سرعت تبدیل به نوعی اعتیاد میان بسیاری از نوجوانان و جوانان شده و برخی از آسیبهای اجتماعی را تشدید کرده است. زندگی ...
بیشتر
استفاده مفرط از شبکه های اجتماعی تلفن همراه همچون تلگرام، اینستاگرام و ... در حالی رشد فزاینده ای گرفته که اثرات اجتماعی استفاده طولانی مدت از آنها نادیده گرفته شده است. استفاده از شبکههای اجتماعی تلفن همراه در ایران به سرعت تبدیل به نوعی اعتیاد میان بسیاری از نوجوانان و جوانان شده و برخی از آسیبهای اجتماعی را تشدید کرده است. زندگی روزمره نسل جوان به شبکههای اجتماعی تلفن همراه گره خورده است. از همین روی، مقاله حاضر به بررسی رابطه بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی تلفن همراه و تغییر سبک زندگی جوانان 15 تا 29 می پردازد. به این منظور با استفاده از روش پیمایش، پرسشنامه محقق ساخته ای بین 384 نفر از جوانان 15 تا 29 سال شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشهای چند مرحله ای توزیع شد . نتایج آن حاکی از آن است که:بین مولفه های سبک زندگی همچون تغییر سلیقه در نوع پوشش، تغییر در شیوه تغذیه، تغییر در خودآرایی، تغییر در انتخاب دکوراسیون و اثاثیه منزل، تغییر در سبک خرید، تغییر در شیوه های گذران اوقات فراغت و تفریح و تغییر در تعاملات و ارتباطات رو در روی کاربران با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی تلفن همراه رابطه وجود دارد به طوری که با افزایش ساعات استفاده از این شبکه ها تغییر در هر یک از مولفه های سبک زندگی نیز بیشتر می شود .
علی آدمی؛ سیداحمد نکویی
چکیده
رسانهها در عصر جدید امکانات مثبتی را برای پیشبرد ارزشهای انسانی و پیشرفت صلح در جامعه جهانی ایجاد کردهاند و از سوی دیگر، با توجه به محدودیت در کنترل و گستره بیحدوحصر آن به ابزاری در دست گروههای رادیکال و جهادی برای تبلیغ ارزشها و گسترش اقدامات ضد انسانی و ضد حقوق بشری آنان تبدیل شده است. در این میان منطقه خاورمیانه کانون اصلی ...
بیشتر
رسانهها در عصر جدید امکانات مثبتی را برای پیشبرد ارزشهای انسانی و پیشرفت صلح در جامعه جهانی ایجاد کردهاند و از سوی دیگر، با توجه به محدودیت در کنترل و گستره بیحدوحصر آن به ابزاری در دست گروههای رادیکال و جهادی برای تبلیغ ارزشها و گسترش اقدامات ضد انسانی و ضد حقوق بشری آنان تبدیل شده است. در این میان منطقه خاورمیانه کانون اصلی فعالیت و مبارزات منفی این گروهها بوده که در سالهای بعد از 2010 نیز به کانون اصلی بحران در سطح جهانی تبدیل شده است. بر همین مبنا، رد راستای بررسی چرایی این مسئله، پرسش اصلی مقّال حاضر این است که «رسانه چه جایگاهی در راهبردهای گروههای سلفی بهویژه القاعده و داعش داشته و فعالیت رسانهای این گروهها چه تاثیری را بر زیست اجتماعی مردمان خاورمیانه داشته است؟» واقعیت آن است که گروههای جهادی و بهطور خاص دو گروه تروریستی القاعده و داعش، در سالهای اخیر راهبرد رسانهای مشخص و گستردهای را بر مبنای تلاش برای عضوگیری، ترویج خشونت، مشروعیتسازی و فراخواندن پیامهای خود برای طرفدران و دشمنان، در پیش گرفتهاند.همچنین، این گروهها در عرصه میدانی نیز خاورمیانه را به جولانگاه اصلی اقدامات مخرب خود تبدیل کردهاند و شرایط بهگونهای شده که میتوان امروزه از سایه افکندن تروریسم و جهادیگری بر خاورمیانه سخن به میان آورد. در سطحی دیگر، فعالیتها و بهطور خاص استقرار حکومت اسلامی داعش در سالهای بعد از 2014 در کشورهای عراق و سوریه، منطقه خاورمیانه را در مسیر بازتولید دائم خشونت و ارزشهای داعشی قرار خواهد داد.