امیر محمد قدسی؛ سید جمال الدین اکبرزاده جهرمی
چکیده
اگرچه، گفتوگو و مباحثه مستدل و آزادانه که به شکلگیری افکار عمومی بینجامد، مشخصه نظریه حوزه عمومی هابرماس است؛ اما در توئیتر فارسی به علت خوشهای شدن کاربران و مواجهه آنها با افکار و عقاید مشابه، گفتوگو و تضارب آرا کمتر پدید خواهدآمد. هدف از انجام این پژوهش شناسایی و بررسی ویژگیها و مشخصههای منحصربهفرد کاربرانی است که ...
بیشتر
اگرچه، گفتوگو و مباحثه مستدل و آزادانه که به شکلگیری افکار عمومی بینجامد، مشخصه نظریه حوزه عمومی هابرماس است؛ اما در توئیتر فارسی به علت خوشهای شدن کاربران و مواجهه آنها با افکار و عقاید مشابه، گفتوگو و تضارب آرا کمتر پدید خواهدآمد. هدف از انجام این پژوهش شناسایی و بررسی ویژگیها و مشخصههای منحصربهفرد کاربرانی است که در میان قطبهای اصلی شبکه توئیتر فارسی توزیع شده و کار تسهیلگری ارتباط و فراهم آوردن زمینه گفتوگو میان قطبهای شبکه را انجام میدهند. برای تحقق این هدف ابتدا از طریق بهینهسازی معیارهای مرکزیت، واسطهگران (بروکرها) را شناسایی و سپس با کدگذاری توئیتهای آنان براساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی رسانههای اجتماعی، کردارها و گفتارهای خاص آنها را تعیین نمودیم. در پایان و در بخش نتیجهگیری، تشابه گفتارها و کردارهای بروکرها را با نظریه کنش ارتباطی هابرماس نشانداده و استنباط نمودیم، کاربرانی ویژگیهای مد نظر نظریه کنش ارتباطی را دارا هستند که در میانه جریان ارتباطی و مرتبط با سایر خوشهها قرار دارند و در قامت واسطهگر یا تسهیلگر ارتباطی ظاهر میشوند، نه آنهایی که در خوشههای مجزا و بدون ارتباط با دیگر بخشهای شبکه قرار میگیرند.
سام محمدپور؛ یونس شکرخواه
چکیده
کاربرد نظریه برجستهسازی در پنجاهسالگی خود بسیار فراگیرتر از گذشته شده است و امروزه میتوان آن را به دو شاخه اصلی برجستهسازی سنتی و مدرن تقسیم کرد. بر اساس نظریه برجستهسازی، احزاب سیاسی با بهرهگیری از ابزار رسانهای و بازاریابی سیاسی قادرند توجهات را به موضوعات مورد نظر خود معطوف سازند. برای مدتهای طولانی، مفروضات اصلی ...
بیشتر
کاربرد نظریه برجستهسازی در پنجاهسالگی خود بسیار فراگیرتر از گذشته شده است و امروزه میتوان آن را به دو شاخه اصلی برجستهسازی سنتی و مدرن تقسیم کرد. بر اساس نظریه برجستهسازی، احزاب سیاسی با بهرهگیری از ابزار رسانهای و بازاریابی سیاسی قادرند توجهات را به موضوعات مورد نظر خود معطوف سازند. برای مدتهای طولانی، مفروضات اصلی نظریه برجستهسازی حول محور روزنامهها و شبکههای رادیویی و تلویزیونی -به عنوان رسانههای جمعی فراگیر- تنظیم شده بود. با گسترش فناوریهای ارتباطی و ظهور شبکههای اجتماعی، نقش تعیینکننده رسانههای سنتی در انتخابات به چالش کشیده شده است و امروزه احزاب سیاسی به منظور برجستهسازی مواضع و برنامههای خود به دنبال استفاده و حضور هرچه بیشتر در شبکههای اجتماعی هستند. در این راستا، پژوهش حاضر با بهرهمندی از مباحث نظریه برجستهسازی و بررسی رفتار رسانهای احزاب بریتانیایی در دو انتخابات عمومی 2015 و 2017، در صدد پاسخ به این پرسش بود که گرایش احزاب بریتانیا به استفاده از رسانههای مختلف در دو انتخابات مذکور چگونه بوده است. یافتههای پژوهش، با تکیه بر یافتهها و نتایج مهمترین سازمانهای آماری بریتانیا و جهان نشان داد که انتخابات عمومی 2015 و 2017 بریتانیا، به ترتیب نقطه عطف و نقطه اوجی در گرایش احزاب بریتانیایی به شبکههای اجتماعی به عنوان ابزار برجستهسازی در دوران مدرن بوده است. بر این اساس، به نظر میرسد شبکههای اجتماعی با پایان دادن به دههها سلطه روزنامهها و شبکههای تلویزیونی، در حال مطرح شدن به عنوان رسانههای تعیینکننده در کارزارهای انتخاباتی هستند.
سمیه لبافی؛ علی اصغر کیاء؛ امرالله تقوا
چکیده
استفاده از صفحهنمایش دوم تجربه جدید در تماشای تلویزیون است و به بیننده اجازه میدهد که به شیوهای متفاوت با یک برنامه تلویزیونی تعامل داشته باشد. پژوهش حاضر، با رویکرد کیفی و روش تحلیلتم باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر ترویج و توسعه صفحهنمایش دوم جهت افزایش تعامل مخاطبان با تلویزیون در افغانستان انجام شده است. در این راستا از ابزار ...
بیشتر
استفاده از صفحهنمایش دوم تجربه جدید در تماشای تلویزیون است و به بیننده اجازه میدهد که به شیوهای متفاوت با یک برنامه تلویزیونی تعامل داشته باشد. پژوهش حاضر، با رویکرد کیفی و روش تحلیلتم باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر ترویج و توسعه صفحهنمایش دوم جهت افزایش تعامل مخاطبان با تلویزیون در افغانستان انجام شده است. در این راستا از ابزار مصاحبه عمیق و نیم ساختاریافته استفاده کرده و دادههای خود را از مصاحبه با 20 مدیر از پنج شبکه تلویزیون خصوصی در افغانستان و 20 نفر از کاربران صفحهنمایش دوم در این کشور جمعآوری کرده است. پس از تحلیل دادهها به روش تحلیلتم، نتایج که شامل عوامل مؤثر بر توسعه و ترویج صفحهنمایش دوم در افغانستان است در شش دسته تم طبقهبندی گردید. این شش دسته تم شامل ویژگیهای صفحهنمایش دوم، عوامل زمینهساز صفحهنمایش دوم، عوامل بازدارنده صفحهنمایش دوم، پیشرانهای صفحهنمایش دوم، راهبردهای توسعه صفحهنمایش دوم و پیامدهای ترویج و توسعه صفحهنمایش دوم هستند. در این پژوهش پس از استخراج تمها، همچنین عوامل توسعهدهنده (فردی، سازمانی، محیطی) و عوامل محدودکننده (فردی، سازمانی، محیطی) از هم تفکیک شدند. یافتههای پژوهش به مدیران شبکههای تلویزیونی در افغانستان کمک خواهد کرد تا استراتژیهای جدیدی برای راهاندازی، تولید و مدیریت محتوا در قالب صفحهنمایش دوم اتخاذ کنند تا مخاطب این تکنولوژی جدید پخش تلویزیونی افزایش یابد. درنتیجه، گسترش استفاده صفحهنمایش دوم، به مخاطبان افغانی قدرت تولید روایتهای عمومی را در کنار سازمانهای خبری رسمی و نخبگان سیاسی خواهد داد.
بهناز رهبر مهرپو؛ احتشام رشیدی؛ ابوالفضل دانایی
چکیده
یکی از اساسیترین مسائلی که جوامع امروزی با آن مواجهاند، هویت اجتماعی است که با ورود شبکههای مجازی دچار تغییر و تحولات عمده شده است. جهان مجازی با خصیصههایی مثل بیمکانی، فرازمانی، تکثر، سهولت دسترسی، همزمانی و ... بهطور نسبی از جهان واقعی جدا میشود. عامل بنیادین در شکلگیری هویتهای اجتماعی تعاملات انسانی است. درواقع ...
بیشتر
یکی از اساسیترین مسائلی که جوامع امروزی با آن مواجهاند، هویت اجتماعی است که با ورود شبکههای مجازی دچار تغییر و تحولات عمده شده است. جهان مجازی با خصیصههایی مثل بیمکانی، فرازمانی، تکثر، سهولت دسترسی، همزمانی و ... بهطور نسبی از جهان واقعی جدا میشود. عامل بنیادین در شکلگیری هویتهای اجتماعی تعاملات انسانی است. درواقع فرد هنگامیکه به تعامل با فرد دیگری میپردازد هویت خویشتن را بهعنوان یک عضو جامعه پیدا میکند. هویت در بستر تعاملات اجتماعی تعریف میشود. در جامعه ایران، هویتها شکلی سیال و متغیر یافتهاند. بهتدریج هویتهای سنتی مورد پرسش قرارگرفته و هویتهای جدیدی سر برآورده است که از یکپارچگی و ثبات پیشین برخوردار نیستند. یکی از منابع مهم تغییر هویتها در جامعه امروزی، ازجمله در عرصه زندگی زنان، رسانههای جمعی هستند. استفاده از وسایل ارتباطی شامل آفرینش انواع جدید روابط اجتماعی و راههای تازه رابطه خود با دیگران است. ازاینرو، پژوهش حاضر به بررسی بازتعریف هویت اجتماعی زنان تهرانی در فضای اجتماعی میپردازد. روش پژوهش کمی بوده و دادههای موردنیاز با استفاده از یک پرسشنامه محققساخته گردآوری شده است. نتایج نشان میدهد که تمامی ابعاد هویت اجتماعی زنان تهرانی (خانوادگی، ملی، قومی و مذهبی) تضعیفشده است. بعلاوه نتایج بیانگر آن است بیشترین تغییر در هویت دینی زنان شهر تهران مشاهده میشود. همچنین تمامی فرضیههایی که بیانگر ارتباط معنادار بین شبکههای و ابعاد مختلف هویت اجتماعی است تأیید شده است.
سعداله عزتی؛ ذبیح اله صدفی
چکیده
مصرف شبکه های اجتماعی درکشورما درحال حاضربه یک مسأله اجتماعی تبدیل شده است..پژوهش حاضر باعنوان "تبیین جامعه شناختی مصرف شبکه های اجتماعی درمیان دانشجویان دانشگاه فرهنگیان ایلام" باهدف تبیین وشناخت این مسأله دربین دانشجویان انجام شده است.. روش این پژوهش پیمایشی و جمع آوری داده ها با پرسشنامه ی محقق ساخته انجام گرفت. تعیین اعتبارابزار ...
بیشتر
مصرف شبکه های اجتماعی درکشورما درحال حاضربه یک مسأله اجتماعی تبدیل شده است..پژوهش حاضر باعنوان "تبیین جامعه شناختی مصرف شبکه های اجتماعی درمیان دانشجویان دانشگاه فرهنگیان ایلام" باهدف تبیین وشناخت این مسأله دربین دانشجویان انجام شده است.. روش این پژوهش پیمایشی و جمع آوری داده ها با پرسشنامه ی محقق ساخته انجام گرفت. تعیین اعتبارابزار بااستفاده از ضریب آلفای کرونباخ صورت گرفته است.جامعه ی آماری شامل تمامی 600 نفردانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان ایلام وحجم نمونه براساس جدول مورگان،234 نفرتعیین وموردبررسی قرارگرفتند. یافته های پژوهش بیانگرآن است که بین خودافشایی(65/) گذران اوقات فراغت(57/) ساختاردموکراتیک شبکه ها(55/) یادگیری وتبادل تجربیات(56/) دلبستگی وحفظ روابط(56/) احساس انزوای اجتماعی(54/) نقش گروه های مرجع(50/) نیازبه کسب اطلاعات(42/) اشاعه نوآوری(47/) اقناع رسانه ای(42/) رابطه ی معناداروجود دارد..براساس تحلیل رگرسیونی در مجموع 57% ازکل واریانس مصرف شبکه های اجتماعی (R2=%57)، با متغیرهای خودافشایی ، گذران اوقات فراغت ، یادگیری و تبادلتجریبات ، آشنایی با مفهوم شبکههای اجتماعی ، نقش گروههای مرجع، ساختار دموکراتیک شبکههای اجتماعی و محل سکونت قابل پیش بینی است.
رضا همتی؛ احسان آقابابایی؛ فائقه اسماعیلی
چکیده
فناوریهای ارتباطی به بخش جداییناپذیری از زندگی در عصر حاضر تبدیلشدهاند. در میان این، موبایل (تلفن همراه هوشمند) تأثیرات مهمی بر زندگی فردی و اجتماعی جوانان بهویژه دانشجویان گذاشته است. هدف از پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کیفی توصیف معنای کاربران از موبایل بر اساس تجربه استفاده از این وسیله است. مشارکتکنندگان در این پژوهش 15 ...
بیشتر
فناوریهای ارتباطی به بخش جداییناپذیری از زندگی در عصر حاضر تبدیلشدهاند. در میان این، موبایل (تلفن همراه هوشمند) تأثیرات مهمی بر زندگی فردی و اجتماعی جوانان بهویژه دانشجویان گذاشته است. هدف از پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کیفی توصیف معنای کاربران از موبایل بر اساس تجربه استفاده از این وسیله است. مشارکتکنندگان در این پژوهش 15 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان بودند که از طریق نمونهگیری هدفمند برای مصاحبه انتخاب شدند. بر اساس تحلیل مصاحبهها، دو مقولة اصلی («سوژگی متقابل» و «پارادوکس موبایل») و پنج مقوله فرعی («تشخص بخشی به موبایل»، «شکلگیری خود مجازی»، «بی موبایل هراسی»، «فرصت سازی موبایل» و «فرصت سوزی موبایل») در ارتباط با تجارب دانشجویان از موبایل شناسایی شدند. یافتههای پژوهش نشان داد که تلقی و فهم دانشجویان دختر از موبایل بهواسطه گسترش شبکههای اجتماعی مجازی نظیر اینستاگرام فراتر از یک وسیله صرفاً ارتباطی است. کاربران با برقراری ارتباطی دوسویه با موبایل از امکانات آن برای بازتعریف هویت خود در فضای مجازی استفاده کرده و گاهی هویت مجازی را بر خود واقعیشان ترجیح میدهند. جذابیتهای و استفاده افراط گونه از آن علاوه بر ایجاد وابستگی موجب شده تا این وسیله جانشین ارتباطات چهره به چهره شود. دراینبین کاربران با شخصیت دادن به موبایل و ارائه تعریفی انسان گونه از آن در ذهن خود سعی در توجیه این وابستگی داشتند. درنهایت از منظر تجارب دانشجویان، موبایل و شبکههای اجتماعی ذیل آن نظیر اینستاگرام علاوه بر ایجاد فرصتها و ظرفیتهای گوناگون، دلالتهای منفی زیادی را نیز به همراه دارد، این تناقضات باعث شده تا تصویری دوگانه و پارادوکسیکال از موبایل در ذهن کاربران نقش ببندد.
شلاله معراجی اسکوئی؛ کامران محمدخانی؛ علی دلاور؛ علی اکبر فرهنگی
چکیده
حریمشکنیها (رفتارهای غیرهنجارمند اجتماعی) و سوء رفتارها، راههای جدیدی برای ظهور خود در رسانههای اجتماعی آنلاین یافتهاند. ازاینروی، کنترل اجتماعی این نوع رفتارها برای تضمین آرامش و امنیت کاربران و جلوگیری از تسری این حریمشکنیها به جامعه واقعی حائز اهمیت است. پژوهش حاضر، با هدف کاوش در حریمشکنیهای ادراکشده کاربران ...
بیشتر
حریمشکنیها (رفتارهای غیرهنجارمند اجتماعی) و سوء رفتارها، راههای جدیدی برای ظهور خود در رسانههای اجتماعی آنلاین یافتهاند. ازاینروی، کنترل اجتماعی این نوع رفتارها برای تضمین آرامش و امنیت کاربران و جلوگیری از تسری این حریمشکنیها به جامعه واقعی حائز اهمیت است. پژوهش حاضر، با هدف کاوش در حریمشکنیهای ادراکشده کاربران ایرانی اینستاگرام و ابزار کنترل اجتماعی مؤثر ادراکشده توسط آنان، انجام شده است. در این راستا، تحلیل محتوای کیفی بر روی دادههای گردآوریشده از 58 مصاحبه آنلاین انجامشده توسط پرسشنامه دارای سؤالات باز و بسته پاسخ، صورت پذیرفت. نتایج، وقاحت نگاری، اطلاعات حریمشکن، تخلیه هیجانی، محتوای بازار-محور، رفتارهای مخاطرهآمیز و رفتارهای مجرمانه را به عنوان حریمشکنیهای ادراکشده کاربران نشان داد. پنج ابزار فردی ادراکشده (ویژگیهای شخصیتی؛ جایگاه اجتماعی؛ نگرشهای فردی؛ عادات استفاده رسانهای؛ نادیده گرفتن/ بی کنشی) و نیز شش ابزار اجتماعی ادراکشده کنترل اجتماعی حریمشکنیهای فرهنگی سایبری (ساختار خانواده؛ گروههای اجتماعی؛ ابزار تکنولوژیک؛ عوامل قانونی؛ آگاهی افزایی؛ و نگرشهای اجتماعی) شناسایی شدند. از نتایج میتوان استنباط نمود که فیلترینگ و رسانههای اجتماعی داخلی، ابزار کنترل اجتماعی مؤثری نیستند. از نتایج پژوهش حاضر میتوان برای توسعه سیاستها و اقدامات کنترل اجتماعی رسمی و غیررسمی برای کاهش حریمشکنیهای رسانههای اجتماعی بهره برد.
شیلا باباخانی؛ نسیم مجیدی؛ عباس اسدی
چکیده
یکی از مهمترین پیامدهای زیست مجازی ایرانیان، تغییرات محتمل در هنجارها و ایستارهای سیاسی جامعه یا همان فرهنگ سیاسی است. فرهنگ سیاسی در ایران بهعنوان فضایی فرهنگی که نمایانگر چگونگی ارتباط مردم با نظام سیاسی است، به همان اندازه که از پدیدههای متنوعی همچون انقلاب، ساختار نظام سیاسی، کارگزاران حکومتی و... تأثیر پذیرفته، محتمل است ...
بیشتر
یکی از مهمترین پیامدهای زیست مجازی ایرانیان، تغییرات محتمل در هنجارها و ایستارهای سیاسی جامعه یا همان فرهنگ سیاسی است. فرهنگ سیاسی در ایران بهعنوان فضایی فرهنگی که نمایانگر چگونگی ارتباط مردم با نظام سیاسی است، به همان اندازه که از پدیدههای متنوعی همچون انقلاب، ساختار نظام سیاسی، کارگزاران حکومتی و... تأثیر پذیرفته، محتمل است که ظهور و گسترش شبکههای اجتماعی نیز متأثر شده باشد. اینکه فرهنگ سیاسی ایرانیان در فضای شبکههای اجتماعی واجد چه مؤلفههایی و شاخصهایی است، مسئلهای است که پژوهش حاضر برای پاسخگویی به آن از روش کیفی و تکنیک دلفی بهره برده است. میدان این پژوهش شامل اساتید، صاحبنظران و خبرگان علوم سیاسی و علوم ارتباطات (ارتباطات سیاسی) و جامعهشناسی سیاسی است که به روش گلوله برفی انتخاب شدهاند. برای گردآوری اطلاعات و دادههای پژوهش از سه روش مرور نظاممند متون و ادبیات موضوع، مصاحبه اکتشافی و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. پنل دلفی در سه دور اجرا شده است. از میان تعداد 28 مؤلفه مطرحشده توسط خبرگان در دور اول، تعداد 7 مؤلفه در دور دوم تأیید شدند که به ترتیب اهمیت و اولویت عبارتاند از: فقدان اعتماد، نقد/تخریب نظام سیاسی، افراطگرایی سیاسی، خودمداری، پارادوکس بیگانهستیزی/ بیگانه گرایی، جهتگیری غیرمشارکتی/اعتراضی؛ و رفتارهای سوگیرانه. درنهایت در دور سوم برای هرکدام از این مؤلفهها، دقیقترین و مهمترین شاخصها انتخاب شدند. مهمترین دستاورد این مطالعه معرفی دو مؤلفه فرهنگ سیاسی ایرانیان است که اساساً تعلق به عصر رسانههای نوین دارد: نقد/تخریب نظام سیاسی و جهتگیری غیرمشارکتی/اعتراضی.
حسینعلی کلهر؛ سید حسین ملکوتی هشتجین؛ محمد مظهری؛ آیت مولائی
چکیده
محیط دیجیتال فرصتهایجدیدی را برای مشارکت سیاسی شهروندان ایجاد میکند. در این میان، نظارت بر مراکز قدرت سیاسی و اقتصادی برجسته و مهم است. این نظارت در واقع شامل بررسی عمومی در مورد مدیریت وجوه عمومیو فعالیتهای سیستمهای عمومی و اقتصادی است، بنابراین فرآیندهای نظارت سیاسیازطریقدموکراسیدر محیطدیجیتال ...
بیشتر
محیط دیجیتال فرصتهایجدیدی را برای مشارکت سیاسی شهروندان ایجاد میکند. در این میان، نظارت بر مراکز قدرت سیاسی و اقتصادی برجسته و مهم است. این نظارت در واقع شامل بررسی عمومی در مورد مدیریت وجوه عمومیو فعالیتهای سیستمهای عمومی و اقتصادی است، بنابراین فرآیندهای نظارت سیاسیازطریقدموکراسیدر محیطدیجیتال ویژگیهای ناکارآمد را محکوم میکند. هدف این مقاله توصیف، تمایز و طبقه بندی اشکال مختلف نظارت است که می-تواند در دموکراسیهای کنونی مورد نظر واقع شود. نتایج نشان میدهد که سه زمینه اصلی نظارت وجود دارد که عبارتند از : نظارت دولتی، نظارت مشترک و نظارت مدنی.این پژوهش با مشخص کردن چهار نوع گونه شناسی نظارت مدنی ( عملکرد نگهبان، استخراج و تصفیه اطلاعات محرمانه،گسترش مسائل از طریق روزنامه نگاری جایگزین و گسترش نمایندگی فراتر از پارلمان ها )، موضوعات مذکور را محور بررسی و تمرکز قرار داده است. این پژوهش در پی یافتن پاسخ این سؤال است که در پس زمینه دموکراسی نظارتی در محیط دیجیتال، عوامل نظارت دقیقاً چه کسانی هستند؟ بعلاوه اینکه چگونه میتوان این فرایندها را در حوزه سیاسی بین المللی شناسایی و متمایز کرد؟ یافته های پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و جمع آوری اسناد کتابخانهای نشان میدهد که با اجتناب از بررسی عمیق تجزیه و تحلیل موضوعات درگیر در فرآیندهای موشکافانه، سه بخش اصلی که نظارت بر آنها سازماندهی شده است را میتوان بر اساس بازیگر یا سازمان پیشرو درگیر متمایز کرد.
مونا جامی پور؛ سید محمدباقر جعفری؛ ریحانه عصاریان
چکیده
رسانههـای اجتماعی به عنوان یک ابزار مؤثر در کسبوکارهای کوچک و متوسط، طیف وسیعی از فرصتهای ارزشمند را ایجاد و موجب کاهش چشمگیر هزینهها خواهد شد و امروزه استراتژی بنگاهها برای تعامل با مشتریان و ایجاد روابط و همکاری با دیگر عناصر بازار با ظهور رسانههای اجتماعی تغییر داشته است. در طول دو دهه قبل، تحقیقات مربوط به رسانههای ...
بیشتر
رسانههـای اجتماعی به عنوان یک ابزار مؤثر در کسبوکارهای کوچک و متوسط، طیف وسیعی از فرصتهای ارزشمند را ایجاد و موجب کاهش چشمگیر هزینهها خواهد شد و امروزه استراتژی بنگاهها برای تعامل با مشتریان و ایجاد روابط و همکاری با دیگر عناصر بازار با ظهور رسانههای اجتماعی تغییر داشته است. در طول دو دهه قبل، تحقیقات مربوط به رسانههای اجتماعی در حوزه کسبوکار بهطور فزایندهای افزایشیافته است ولیکن تاکنون مطالعه جامعی در رابطه با ارزشهای تجاری رسانههای اجتماعی در کسبوکارهای کوچک و متوسط و اولویتبندی آنها صورت نگرفته است. لذا پژوهش حاضر با بررسی سیستماتیک مطالعات در بازه زمانی سالهای 2012 تا 2019، 57 مقاله انتخاب و با استفاده از روش فراترکیب مقالات منتخب مورد بررسی قرار گرفته و ارزشهای تجاری اشاره شده در آنها کدگذاری شدند. سپس ارزشهای شناساییشده با استفاده از روش آنتروپی شانون اولویتبندی شدند بهطوریکه پنج طبقه اصلی ارزش تجاری شامل ارزش عملیاتی، ارزش مالی، ارزش استراتژیک، ارزش مشتری و در نهایت ارزش دانشی/ اطلاعاتی به ترتیب رتبه اول تا پنجم را به خود اختصاص دادند. پژوهش حاضر هم از لحاظ یافته ها و هم از نظر روش شناسی در حوزه بکارگیری رسانه اجتماعی در شرکت های کوچک و متوسط دارای نوآوری می باشد.
حسن مومنی؛ مرجان آل بهبهانی
چکیده
تأثیرات مطلوب و یا آسیبزای فضای مجازی بر بخشهای مختلف زندگی خاصه در ساحت تحصیلی و درسی همواره محل بحث بوده است. در همین راستا، هدف اصلی پژوهش حاضر پرداختن به تأثیر سبک زندگی مجازی محور بر درگیری تحصیلی دانشآموزان بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان متوسطه (اول و دوم) شهرستان دهلران در سال تحصیلی 98-1397 بود که از میان آنها با روش نمونهگیری ...
بیشتر
تأثیرات مطلوب و یا آسیبزای فضای مجازی بر بخشهای مختلف زندگی خاصه در ساحت تحصیلی و درسی همواره محل بحث بوده است. در همین راستا، هدف اصلی پژوهش حاضر پرداختن به تأثیر سبک زندگی مجازی محور بر درگیری تحصیلی دانشآموزان بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان متوسطه (اول و دوم) شهرستان دهلران در سال تحصیلی 98-1397 بود که از میان آنها با روش نمونهگیری خوشهای 360 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. همچنین ابزار تحقیق شامل پرسشنامههای استاندارد درگیری تحصیلی ریو (2013) و طاهری (1393) بودند که پایایی آن (با آلفای کرونباخ) 88/0 حاصل شد. نتایج همبستگی بین سبک زندگی مجازی محور و درگیری تحصیلی نشان داد رابطه معنادار ولی منفی بین آنها وجود دارد (001/0 ≥p، 39/0=r). تحلیل نتایج معادلات ساختاری با نرمافزار آیموس (Amos) نیز حاکی از این بود که متغیر سبک زندگی مجازی محور با ابعاد ششگانه آن (کسب دانش، ارتباط، هویت، خدمات، کسب لذت و بعد پیامدی) قادر به پیشبینی 51/0 (51/0= R2) واریانس متغیر درگیری تحصیلی است. ضریب بتا و سطح معناداری این رابطه نیز به ترتیب (53/0- =β، 001/0 ≥p) است. نتایج تحقیق نشان داد سبک زندگی مجازی محور بر روی امورات تحصیلی دانشآموزان تأثیر منفی دارد. ازاینرو باید نسبت به اصلاح این سبک زندگی با رویکرد حداکثر سود و حداقل ضرر بهره برد.
فرزین فرحبد؛ مژگان عبداللهی کلورزی؛ مرتضی لطف الهی
چکیده
پپژوهش حاضر با هدف تبیین مشارکت سیاسی آفلاین دانشجویان دانشگاههای اردبیل با توجه به نقش شبکههای اجتماعی اینترنتی انجام شده است. این تحقیق ازنظر هدف کاربردی بود و به روش پیمایشی واز نوع همبستگی صورت گرفت. جامعهآماری پژوهش، 29500 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل و دانشگاه محقق اردبیلی بودند که برای تعیین حجم نمونه ...
بیشتر
پپژوهش حاضر با هدف تبیین مشارکت سیاسی آفلاین دانشجویان دانشگاههای اردبیل با توجه به نقش شبکههای اجتماعی اینترنتی انجام شده است. این تحقیق ازنظر هدف کاربردی بود و به روش پیمایشی واز نوع همبستگی صورت گرفت. جامعهآماری پژوهش، 29500 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل و دانشگاه محقق اردبیلی بودند که برای تعیین حجم نمونه از طریق فرمول کوکران جامعه محدود 750 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونهگیری غیراحتمالی دردسترس بوده و برای تحقق اهداف پژوهش از پرسشنامه استفاده شد. همچنین بهمنظور تحلیل دادهها از آزمون معادلات ساختاری و نرمافزارهای اسپیاساس20 و اموس18 استفاده گردید. نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین اجزای تشکیل دهنده مدل ارادهگرایی مدنی با مشارکت سیاسی آنلاین و آفلاین دانشجویان دانشگاههای اردبیل وجود دارد که در این میان بعد مشارکت عاطفی با ضریبتاثیر 0.309 دارای بیشترین تاثیر بر مشارکت سیاسی آنلاین و متغیر فراخواندن با ضریبتاثیر 0.302 دارای بیشترین تاثیر بر مشارکت سیاسی آفلاین دانشجویان دانشگاههای اردبیل بود. همچنین ارتباط بین مشارکت سیاسی آنلاین و آفلاین دانشجویان با ضریب تاثیر 0.293 تایید شد.