پریسا نظامی؛ سید مهدی شریفی؛ عباس نرگسیان؛ مهران رضوانی
چکیده
در عصر حاضر که رقابت و چالش برای بقا به امری مهم و جدی برای همة سازمان ها تبدیل شده است، کانالهای خبری پیام رسان های اجتماعی نیز از آن مستثنی نیستند و با آن درگیرند؛ چنانچه می بینیم کانال های ناکام خبری به سرعت با ریزش اعضاء مواجه و حذف می شوند. در چنین شرایطی، داشتن شهرت و حفظ آن و بهینه سازی اعتبار کانال، از ضروری ترین ابزار برای پیشبرد ...
بیشتر
در عصر حاضر که رقابت و چالش برای بقا به امری مهم و جدی برای همة سازمان ها تبدیل شده است، کانالهای خبری پیام رسان های اجتماعی نیز از آن مستثنی نیستند و با آن درگیرند؛ چنانچه می بینیم کانال های ناکام خبری به سرعت با ریزش اعضاء مواجه و حذف می شوند. در چنین شرایطی، داشتن شهرت و حفظ آن و بهینه سازی اعتبار کانال، از ضروری ترین ابزار برای پیشبرد فعالیت رسانههای خبری در شبکه های پیام رسان به شمار می رود. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد تفسیری و روش کیفی، الگویی از شهرت رسانهای کانالهای پیامرسان خبری را ارائه میدهد. استراتژی این پژوهش نظریه داده بنیاد مبتنی بر رویکرد گلیزری و روش تجزیهوتحلیل اطلاعات نیز بر اساس گامهای کدگذاری گلیزر است. جامعه موردمطالعه، مدیران و کارشناسان فعال در حوزهی فضای مجازی و رسانههای خبری هستند که در این راستا با 11 نفر از مدیران و خبرگان که نسبت به رسانههای اجتماعی خصوصاً حوزهی خبر در فضای مجازی و پیامرسانها آگاهی کافی داشته و آن را درک کردهاند، مصاحبههای عمیق صورت گرفت. بهمنظور ارائه الگو با توجه به نتایج مصاحبهها و تحلیلهای صورت گرفته، از خانواده شش سی گلیزر استفاده شد. حاصل پژوهش، درنهایت، 7 مقوله شامل مقولهی محوری "مدیریت حرفهای و متعهدانه"، مقولههای " الزامات اخلاقی"، "ویژگیهای حرفهای خبر"، " محیط تعاملی"، "محیط رقابتی"، "زیرساخت و قابلیت دسترسی پیامرسان" و درنهایت، " شهرت رسانهای کانال پیامرسان خبری" نیز بهعنوان پیامد، بوده است.
راضیه فرشید؛ فائزه سادات بحرالعلومی طباطبائی؛ نصرت ریاحی نیا
چکیده
هدف پژوهش حاضر تحلیل و مقایسه مفاهیم سواد رسانه ای و سواد رایانه ای بر اساس آثار نمایه شده در پایگاه وب آو ساینس است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش شناسی، توصیفی با رویکرد علم سنجی است که در آن از فنون تحلیل شبکه استفاده شده است. جامعه پژوهش تولیدات علمی مرتبط با موضوع سواد رسانه ای و سواد رایانه ای است. یافتههای بدست آمده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تحلیل و مقایسه مفاهیم سواد رسانه ای و سواد رایانه ای بر اساس آثار نمایه شده در پایگاه وب آو ساینس است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش شناسی، توصیفی با رویکرد علم سنجی است که در آن از فنون تحلیل شبکه استفاده شده است. جامعه پژوهش تولیدات علمی مرتبط با موضوع سواد رسانه ای و سواد رایانه ای است. یافتههای بدست آمده حاکی از آن است که در حوزه سواد رسانه ای 1736 اثر و در حوزه سواد رایانه ای 772 اثر نمایه شده است. فدرو در حوزه سواد رسانه و گراسر آ سی بیشترین تولیدات را در حوزه سواد رایانه داشته اند. در میان کشورها، آمریکا در جایگاه اول در دو حوزه قرار گرفته است که در این میان ایران با 11 اثر در جایگاه 31 سواد رایانه و با 8 اثر در جایگاه 19 سواد رسانه قرار گرفته است. واژگان آثار سواد رسانه 9 خوشه و آثار سواد رایانه 6 خوشه را تشکیل دادند. 327 کلیدواژه مشترک در خوشه های موضوعی این دو حوزه وجود دارد که سبب تنها 19 درصد میزان تشابه میان دوحوزه است. همچنین توجه به حوزه سواد رسانه و سواد رایانه بهعنوان یکی از مولفههای جامعه در رشد و ارتقای افراد میتواند نقش بسزایی داشته باشد. در تحلیلها و نتایج پژوهش حاضر پیشنهاداتی برای مدیران و سیاست مداران ارائه گردید تا موضوعات این حوزه بهتر روشن شود و به شکل بهتری برای توسعه آن سرمایه گذاری شود.
فرید محمدی؛ سیدوحید عقیلی؛ محمد جواد (مجید) رضاییان
چکیده
دنیای امروز شاهد انقلابی در عرصه روایتگری است. تولید کنندگان محتوا در سراسر جهان به طور فزایندهای از فناوریهای نوپدید همانند واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و واقعیت ترکیبی برای روایت داستانهای خود استفاده میکنند. ژورنالیسم واقعیت مجازی به عنوان یک مفهوم جدید قابلیت تعامل مخاطب با خبر، تجربه رویداد به عنوان اول شخص و افزایش همدلی ...
بیشتر
دنیای امروز شاهد انقلابی در عرصه روایتگری است. تولید کنندگان محتوا در سراسر جهان به طور فزایندهای از فناوریهای نوپدید همانند واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و واقعیت ترکیبی برای روایت داستانهای خود استفاده میکنند. ژورنالیسم واقعیت مجازی به عنوان یک مفهوم جدید قابلیت تعامل مخاطب با خبر، تجربه رویداد به عنوان اول شخص و افزایش همدلی را به همراه دارد. با این حال ژورنالیسم واقعیت مجازی با چالشهای فراوانی روبرو است، برخی آنرا هدف نهایی ژورنالیسم میدانند که مرزهای زمان و مکان را از بین برده و افراد میتوانند به صورت عینی رویداد را تجربه کنند ومنتقدین آنرا مغایر با اصول ژورنالیستی قلمداد کرده و اعتقاد دارند ژورنالیسم به عدالت بیشتر نیاز دارد تا افزایش همدلی. این مقاله با بهرهگیری از روش کیفی مصاحبه عمیق با کارشناسان ژورنالیسم واقعیت مجازی و با استفاده از تکنیک مقایسه دائمی مهمترین چالشهای اخلاقی ژورنالیسم واقعیت مجازی را مورد بررسی قرار میدهد. نتایج پژوهش نشانگر آن است که چالشهای اخلاقی باید از دو منظر تولیدکنندگان و مخاطبان مورد بررسی قرار گیرد. تولید کنندگان ژورنالیسم واقعیت مجازی باید پاسخی روشن به تغییرات بنیادین در رویه بنگاههای خبری و اصول روایتگری داده و به دنبال حفظ استقلال خود باشند و از طرفی قوانینی را جهت تامین شفافیت، صداقت، ساخت محتوایی هوشمندانه، مراقبت از کودکان، جمعآوری مسئولانه دادهها و هدف ژورنالیسم، به کارگیرند. همچنین در بخش مخاطبان باید چالشهای برداشت شخصی از رویداد، از میان رفتن واقع-گرایی، از دست دادن جریان اصلی رویداد، چگونگی تاثیر محتوا بر مخاطب و جعل عمیق مورد نظر قرار گیرند.
صادق حامدی نسب؛ حمیده پاکمهر؛ علی عسگری
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، بررسی ارتباط بین استفاده از شبکههای اجتماعی و سبکهای تدریس مرجح دانشجو معلمان با نقش میانجی سبکهای یادگیری آنها بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید باهنر بیرجند بودند که در سال تحصیلی 1400- 1399 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 156 دانشجو معلم با روش ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، بررسی ارتباط بین استفاده از شبکههای اجتماعی و سبکهای تدریس مرجح دانشجو معلمان با نقش میانجی سبکهای یادگیری آنها بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید باهنر بیرجند بودند که در سال تحصیلی 1400- 1399 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 156 دانشجو معلم با روش نمونهگیری در دسترس بهعنوان اندازه نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل، پرسشنامه سبکهای یادگیری، پرسشنامه سبک تدریس ترجیحی و پرسشنامه استفاده از شبکه های اجتماعی بود. پایایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روایی آنها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و همبستگی بین مؤلفه ها تأیید شد. یافتهها نشان داد که اثر مستقیم استفاده از شبکههای اجتماعی بر سبکهای تدریس و همچنین اثر مستقیم سبکهای یادگیری بر سبکهای تدریس معنی دار بود؛ اما اثر مستقیم استفاده از شبکههای اجتماعی بر سبکهای یادگیری معنی دار نبود. علاوه بر این اثر غیرمستقیم استفاده از شبکههای اجتماعی بر سبکهای تدریس بهواسطهی سبکهای یادگیری معنیدار نبود. بنابراین نمیتوان بهواسطه سبکهای یادگیری دانشجو معلمان، سبکهای تدریس مرجح آنها را از طریق استفاده از شبکههای اجتماعی پیشبینی کرد.
فاطمه گلابی؛ محمد عباس زاده؛ توکل آقایاری هیر؛ سجاد مسگر زاده
چکیده
در این پژوهش کیفی با مطالعه صفحات ماشین باز در اینستاگرام براساس رویکرد اجرای هویت باتلر، نه تنها روش اجرای هویت جنسیتی زن یا سوژه زن مشخص شد بلکه تلاش شد تا گفتمان شکل دهنده چنین اجرای نیز مورد بررسی و استدلال قرار گیرد. یافتهها بر اساس معانی ذهنی مشارکتکنندگان نشان داد که زنان با رفتارهای بدنِ جنسی خود به وجودِ خود عینیت میدهند. ...
بیشتر
در این پژوهش کیفی با مطالعه صفحات ماشین باز در اینستاگرام براساس رویکرد اجرای هویت باتلر، نه تنها روش اجرای هویت جنسیتی زن یا سوژه زن مشخص شد بلکه تلاش شد تا گفتمان شکل دهنده چنین اجرای نیز مورد بررسی و استدلال قرار گیرد. یافتهها بر اساس معانی ذهنی مشارکتکنندگان نشان داد که زنان با رفتارهای بدنِ جنسی خود به وجودِ خود عینیت میدهند. آنان بدن خود را به صورت کالا درک میکنند که میتوانند در قالب این کالا خود را توسعه دهند و هویت زنانه خود را شکل دهند. بنابراین اجراهای جنسیتی اغلب در قالب نمایش بدن و اجراهای جنسی رخ میدهد. چنین درکی از جنسیت زن و اجراهای مبتنی بر آن محور اصلی گفتمان سرمایهداری جنسی است. گفتمان جدید اقتصادی که مبتنی بر تقاطع جنس و اقتصاد است. تقاطعی یا محور مختصاتی که در آن محور اقتصاد و بدنِ جنسی به یکدیگر میرسند و با هم آمیخته میشوند. حلقه ارتباط در این تقاطع بدنِ جنسی زن است. از همین رو ویژگیهای جنسی زن تبدیل به مهمترین ویژگی جنسیتی او میشود. یعنی جنسیت بیشتر شامل جنس و بازتولید آن میشود.
کامران شیوندی؛ فضل الله حسنوند؛ مریم عبدالهی مقدم؛ محمود کوشکی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسهی ویژگیهای روانشناختی دانشآموزان درگیر در فضای مجازی و دانشآموزان معمولی در دانشآموزان دورهی متوسطه اول و دوم در شهرستان پلدختر انجام شده است. این پژوهش مبتنی بر روش علی- مقایسهای بود. جامعهی آماری پژوهش حاضر شامل کلیهی دانشآموزان مدارس دوره متوسطهی شهرستان پلدختر در سال 97-96 برابر ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسهی ویژگیهای روانشناختی دانشآموزان درگیر در فضای مجازی و دانشآموزان معمولی در دانشآموزان دورهی متوسطه اول و دوم در شهرستان پلدختر انجام شده است. این پژوهش مبتنی بر روش علی- مقایسهای بود. جامعهی آماری پژوهش حاضر شامل کلیهی دانشآموزان مدارس دوره متوسطهی شهرستان پلدختر در سال 97-96 برابر با 3990 نفر بود. بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 350 نفر (175 دختر و 175 پسر) به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. افراد نمونه بر اساس روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. پرسشنامه عشق به یادگیری مکفارلن (2003)، شادکامی آکسفورد (1989)، عزّتنفس روزنبرگ، جهتگیری زندگی شییر و کارور (1994)، انگیزش پیشرفت هرمنس (1970) و مهارتهای خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995) مورد استفاده قرار گرفت. دادههای بدستآمده با استفاده از نرمافزار SPSS21 تحلیل شدند. تحلیل دادهها نشان داد که دانشآموزان درگیر در فضای مجازی به طور معناداری، عشق به یادگیری، شادکامی و انگیزش پیشرفت تحصیلی کمتر، عملکرد تحصیلی ضعیفتر، عزّتنفس پایینتر و جهتگیری زندگی بدبینانهتر نشان دادند و تنها در استفاده از مهارتهای خودتنظیمی با دانشآموزان معمولی تفاوت معنادار نداشتند. یافتههای بدستآمده از این پژوهش حاکی از این است که غرق شدن دانشآموزان در فضای مجازی از جنبههای گوناگون میتواند زمینهی آسیب رساندن به نوجوانان، به عنوان فراگیران دانش، را موجب گردد؛ که این آسیب در وهلهی نخست میتواند جنبه عاطفی داشته و عشق به یادگیری، شادمانی، عزتنفس و خوشبینی در نوجوانان را به عنوان سازههای اساسی رشد مورد هجوم قرار دهد و در وهلهیی بعد، افت تحصیلی و عملکرد تحصیلی نامناسب را به دنبال داشته باشد.
یداله قاسمی پور؛ فریبا سعیدی
چکیده
هدف این پژوهش مقایسه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، سبک های دلبستگی و خودشناسی در دانشجویان دختر و پسر است. پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه ملایر در سال تحصیلی 1396 و نمونه آن شامل 207 نفر (دختر = 111، پسر= 96) بود که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از ...
بیشتر
هدف این پژوهش مقایسه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، سبک های دلبستگی و خودشناسی در دانشجویان دختر و پسر است. پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه ملایر در سال تحصیلی 1396 و نمونه آن شامل 207 نفر (دختر = 111، پسر= 96) بود که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از مقیاس های دلبستگی هازن و شیور (1987)، خودشناسی قربانی و واتسون (2008) و میزان ساعاتی که آزمودنی در شبانه روز صرف استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی از جمله تلگرام، اینستاگرام، واتس اپ، ایمو، لاین، فیس بوک می کند، استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. محل زندگی به صورت متغیر هم پراش کنترل شد. نتایج نشان داد بین دختران و پسران در متغیر خودشناسی، سبک دلبستگی اجتنابی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی تفاوت معنادار وجود دارد (0/05 > P). خودشناسی در دختران بالاتر از پسران بود و میزان استفاده از شبکه ها در پسران بیشتر و سبک دلبستگی اجتنابی در پسران بیشتر از دختران بود. بنابراین، آموزش های روانشناختی در ارتباط با خودشناسی و دلبستگی در روابط پسران می تواند در میزان استفاده از شبکه های اجتماعی آن مفید واقع شود.
کریم شعبانی؛ علی گرانمایه پور؛ شهناز هاشمی
چکیده
هدف از مطالعه حاضر، بررسی راههای تشخیص اخبار جعلی در رسانهها بهویژه شبکههای اجتماعی بوده، زیرا سرعت انتشار خبر جعلی در رسانههای نوین و تأثیر سوء آن بر افکار عمومی، در مواردی غیرقابلجبران است.روش مطالعه حاضر کیفی و جامعه آماری آن شامل خبرگان حوزه علوم ارتباطات، رسانه و خبررسانی، که از روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر، بررسی راههای تشخیص اخبار جعلی در رسانهها بهویژه شبکههای اجتماعی بوده، زیرا سرعت انتشار خبر جعلی در رسانههای نوین و تأثیر سوء آن بر افکار عمومی، در مواردی غیرقابلجبران است.روش مطالعه حاضر کیفی و جامعه آماری آن شامل خبرگان حوزه علوم ارتباطات، رسانه و خبررسانی، که از روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی (ارجاع زنجیرهای) بر اساس معیارهای ورود به مطالعه انتخابشدهاند، بود. اطلاعات موردنیاز با استفاده از مطالعات اسنادی و مصاحبه نیمه ساختاریافته به مدت 1720 دقیقه و به تعداد 15 مصاحبه با شرط اشباع نشری به دست آمد و جهت اعتبار سنجی تحلیل تماتیک از روش دریافت بازخورد مشارکتکنندگان استفاده شد. تحلیل نتایج با استفاده از نرمافزار MAXQDA 2020 و روش تحلیل تماتیک انجام گرفت.نتایج تحلیل، در غالب 439 مفهوم کلیدی و 57 کد ، 12 تم فرعی و 5 تم اصلی «شاکله محتوایی»، «عامل نشر»، «منبع خبر»، «قوانین» و «الگوریتمهای ماشینی» شکلدهی شدند.تفسیر و تحلیل دادهها نشان داد که تشخیص اخبار جعلی در رسانه و شبکههای اجتماعی در ایران بیش از هر چیز نیاز به تشکیل پایگاه دادهای جهت مقایسه و الگوبرداری شیوههای نگارش خبر جعلی و تشخیص آن داشته است و باید پژوهشهای بیشتری درزمینه ی تحلیل محتوا به زبان فارسی صورت گرفته تا درک بهتری از الگوهای نوشتاری خبر جعلی به زبان فارسی به دست آید.
مینا بهنام
چکیده
در پژوهش حاضر ضمن بازخوانی متن شاهنامه به تبیین اهمیت گیم پلی با اقتباس از شاهنامه در مقولات فرهنگی و بینافرهنگی و در سیطرهای وسیع تر سایر آثار ادبی با قابلیت تبدیل به یک گیم پلی، پرداخته میشود. فرایند اقتباس به عنوان محملی برای بازآفرینی اثر ادبی و تولدی دوباره ضمن آگاهی از تفاوت های ذاتی دو رسانة نوشتاری و دیداری، میتواند کمک ...
بیشتر
در پژوهش حاضر ضمن بازخوانی متن شاهنامه به تبیین اهمیت گیم پلی با اقتباس از شاهنامه در مقولات فرهنگی و بینافرهنگی و در سیطرهای وسیع تر سایر آثار ادبی با قابلیت تبدیل به یک گیم پلی، پرداخته میشود. فرایند اقتباس به عنوان محملی برای بازآفرینی اثر ادبی و تولدی دوباره ضمن آگاهی از تفاوت های ذاتی دو رسانة نوشتاری و دیداری، میتواند کمک شایان توجهی در امر تولید اثر انجام دهد. مسألة پژوهش بررسی چگونگی اقتباس بازی سیاوش از شاهنامه است و تلاش میکند تا با روشی مبتنی بر مشاهدة تجربی و مطالعة کیفی در حوزة دو رسانه، به این پرسش پاسخ دهد که این اقتباس تا چه اندازه منجر به تغییرات ساختی و محتوایی اثر ادبی شده است. با آنکه به نظر میرسد هدف اقتباسگر استفاده از متن و پای بندی بر محتوای آن با تغییراتی به مقتضای تغییر رسانة بازی رایانه ای باشد اما در نهایت آنچه پدیدار می شود به تخریب ساخت و محتوای داستان اصلی و اختلاط مقولات مختلفی از چندین داستان و ماجرا منجر میشود و به بیان دیگر اقتباس تنها نقطة آغازینی برای بازنویسی و بازخوانش اثر ادبی به زبان بازی محسوب میشود.
هاشم عطاپور؛ افشین حمدی پور؛ سمیرا بی پروای سراب
چکیده
امروزه ارزیابی باورپذیری اطلاعات در بستر شبکههای اجتماعی به یک موضوع مهم برای کاربران اطلاعات تبدیل شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر اعتبار شبکههای اجتماعی بر باورپذیری اطلاعات آنها از طریق متغیر میانجی تخصص فردی در میان دانشجویان دانشگاه تبریز است. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است که با استفاده از مدلیابی معادلات ...
بیشتر
امروزه ارزیابی باورپذیری اطلاعات در بستر شبکههای اجتماعی به یک موضوع مهم برای کاربران اطلاعات تبدیل شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر اعتبار شبکههای اجتماعی بر باورپذیری اطلاعات آنها از طریق متغیر میانجی تخصص فردی در میان دانشجویان دانشگاه تبریز است. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است که با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری و روش پیمایشی به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در سالتحصیلی 1400-1399 به تعداد 15732 بود که از میان آنها 375 نفر به عنوان نمونه و به روش نمونه-گیری تصادفی طبقهای انتخاب گردید. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه لی و سوه، استفاده شد. دادهها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد اعتبار رسانه و اعتبار پیام تأثیر مثبت و مستقیمی بر باورپذیری اطلاعات شبکههای اجتماعی در میان دانشجویان دانشگاه تبریز دارند. همچنین تخصص فردی در رابطه بین اعتبار رسانه و اعتبار پیام با باورپذیری اطلاعات شبکههای اجتماعی نقش میانجی دارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اگر درک دانشجویان نسبت به اعتبار رسانه (وابستگی، تعامل و شفافیت) و اعتبار پیام (قدرت استدلال و کیفیت اطلاعات) بیشتر باشد، میتوان پیشبینی کرد که باورپذیری اطلاعات در نزد آنان افزایش یابد. همچنین، افرادی که از تخصص فردی، به معنای توانایی ارزیابی دقیق اطلاعات برخوردارند، نقش عاملهای اصلی مرتبط با محتوای پیام و اعتبار منبع را در باورپذیری اطلاعات بیشتر ارزیابی میکنند.
پریناز تقوی؛ حسین آقاجانی مرساء
چکیده
رفتارهای جنسی مخاطره آمیز، تهدید بزرگی برای سلامت جسمی و اجتماعی جوانان محسوب می شود. به علت اپیدمی جهانی عفونتهای آمیزشی، میزان شیوع بیماریهای جنسی در زمینه رفتار های جنسی مخاطره آمیز و ارتباطات جنسی ایمن، از اهمیت خاصی برخوردار است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و روش انجام این تحقیق مدل معادلات ساختاری بوده است و دادهها توسط ...
بیشتر
رفتارهای جنسی مخاطره آمیز، تهدید بزرگی برای سلامت جسمی و اجتماعی جوانان محسوب می شود. به علت اپیدمی جهانی عفونتهای آمیزشی، میزان شیوع بیماریهای جنسی در زمینه رفتار های جنسی مخاطره آمیز و ارتباطات جنسی ایمن، از اهمیت خاصی برخوردار است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و روش انجام این تحقیق مدل معادلات ساختاری بوده است و دادهها توسط نرم افزار spss25 و اسمارت پی ال اس (pls3) تجزیه و تحلیل شده است جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه والدین کاربر شبکه های اجتماعی که زنان و مردان متاهل دانشجو دانشگاه آزاد تهران دارای حداقل یک فرزند بودند 50 نفر از دانشجویان با روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و پرسشنامه تکمیل شده و بینقص از آنها جمعآوری شده است. نتایج تحلیل نشان داد که بین استفاده از شبکه های اجتماعی و بیماری های جنسی ناشی از رفتار پر خطر و زیرمولفه های آن از جمله(رابطه جنسی خشن، همجنس گرایی، انحراف جنسی، بیماری جنسی تنوع طلبی، خیانت جنسی، خود ارضایی) رابطه معناداری وجود دارد یعنی با افزایش استفاده از شبکه های اجتماعی که در آن مطالب جنسی تبادل میشود، بیماری های جنسی ناشی از رفتار پر خطر افزایش می یابد. میان استفاده از شبکه های اجتماعی با فرکانس بیشتری برای یافتن شرکای جنسی و خطر ابتلا به بیماریهای جنسی رابطه معناداری وجود دارد.
سیّد محمّد میرتقیان رودسری؛ مهدی کروبی؛ نجمه غریبی؛ مهشید ناسوتی
چکیده
همافزایی گردشگری و فضاهای مجازی مانند شبکههای اجتماعی، به یک فراجریان تبدیل شده است؛ تا جایی که به میزان غیرقابل باوری این دو به هم وابستهاند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رفتار وفاداری الکترونیکی گردشگران در این فراجریان و عوامل موثر بر آن است. جامعهی آماری پژوهش، گردشگران کاربر در سایتهای شبکهی اجتماعی هستند. نمونهی آماری ...
بیشتر
همافزایی گردشگری و فضاهای مجازی مانند شبکههای اجتماعی، به یک فراجریان تبدیل شده است؛ تا جایی که به میزان غیرقابل باوری این دو به هم وابستهاند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رفتار وفاداری الکترونیکی گردشگران در این فراجریان و عوامل موثر بر آن است. جامعهی آماری پژوهش، گردشگران کاربر در سایتهای شبکهی اجتماعی هستند. نمونهی آماری 1599 نفر تعیین گردید. از پرسشنامهی الکترونیکی برای جمعآوری دادهها استفاده شد. دادهها از طریق بستههای نرمافزاری SPSS25 و Lisrel8.5 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از تایید تاثیر محیط خدمات الکترونیکی بر اعتماد، رضایت، تعهد و وفاداری الکترونیکی است. همچنین اعتماد الکترونیکی بر رضایت و وفاداری الکترونیکی تاثیرگذار بوده است. به علاوه رضایت الکترونیکی بر تعهد و وفاداری الکترونیکی تاثیر داشته است. مبتنی بر یافتهها، میتوان پیشنهاد کرد که شبکههای اجتماعی توجه بیشتری به عناصر محیط خدمات الکترونیکی مانند جذابیت دیداری، ارزش سرگرمکنندگی، قابلیت استفاده، سفارشی-سازی/شخصی سازی و تعاملات داشته باشند. همچنین، پیشنهادهای کاربردی دیگری ارائه گردید.