بهارک محمودی
چکیده
هدف از نگارش این مقاله، مطالعه و طبقهبندی اشکال مختلف حضور اساتید دانشگاه در اینستاگرام است؛ پلتفرمی که برای کاربران خود از جمله اساتید دانشگاه این امکان را فراهم میکند که خود و قابهایی از سبک زندگیشان را در این عرصه به نمایش درآورند؛ تصاویری که اقتدار و کارکرد سلسلهمراتبی موجود در ارتباط میان استاد و دانشجو را به چالش کشیده ...
بیشتر
هدف از نگارش این مقاله، مطالعه و طبقهبندی اشکال مختلف حضور اساتید دانشگاه در اینستاگرام است؛ پلتفرمی که برای کاربران خود از جمله اساتید دانشگاه این امکان را فراهم میکند که خود و قابهایی از سبک زندگیشان را در این عرصه به نمایش درآورند؛ تصاویری که اقتدار و کارکرد سلسلهمراتبی موجود در ارتباط میان استاد و دانشجو را به چالش کشیده و بدان فضایی متفاوت بخشیدهاست. آنچه در این پژوهش مد نظر است، مطالعه چگونگی و طبقهبندی اشکال مختلف حضور اساتید دانشگاهی در اینستاگرام است که از طریق آن زوایایی از زندگی خویش را به نمایش میگذارند.
حال پرسش این است که اعضای هیأت علمی دانشگاههای ایران در رشتههای مختلف چگونه «خود» و زندگی خود را در اینستاگرام به تصویر میشکند؟ از این روی موقعیت استادی چگونه به اجرا گذاشته میشود و چگونه میتوان اشکال مختلف حضور اساتید در این شبکه اجتماعی را طبقهبندی کرد؟
این مطالعه که در قدم اول با رویکردی اکتشافی آغاز شد با روش مردمنگاری دیجیتال به انجام رسید. پس از مطالعۀ بیست حساب کاربری در سه رشتۀ علومانسانی، هنر و فنی مهندسی این نتیجه حاصل شد که میتوان حضور اساتید دانشگاه در اینستاگرام را با چهار هویت آکادمیک، مناسبتی، روزمره و واکنشی مشاهده کرد. دادههای این پژوهش نشان میدهد که سازوکار اینستاگرام و قواعد حضور در آن با از میان برداشتن حجاب اطلاعاتی میان اساتید و دنبالکنندگانشان می تواند به معمولی شدن هویت استادی و نهایتاً تغییر رابطه سنتی استاد- شاگردی در این فضا منجر شود
مطالعات فضای مجازی و شبکههای اجتماعی
سمیه شالچی؛ فاطمه نوروزی
چکیده
در این پژوهش توجه ما به طور ویژه بر هواداران زن و مخاطبان سوییت هوم بلاگرهای اینستاگرامی بوده است، نخست به این پرسش پرداختیم که رابطه ی بین سوییت هوم بلاگر و هوادار توسط هوادار چگونه تعریف می شود؟ سپس محتوای صفحه در نگاه هوادار چگونه درک و فهم می شود؟ در این پژوهش از روش کیفی بهره جستیم و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته با ...
بیشتر
در این پژوهش توجه ما به طور ویژه بر هواداران زن و مخاطبان سوییت هوم بلاگرهای اینستاگرامی بوده است، نخست به این پرسش پرداختیم که رابطه ی بین سوییت هوم بلاگر و هوادار توسط هوادار چگونه تعریف می شود؟ سپس محتوای صفحه در نگاه هوادار چگونه درک و فهم می شود؟ در این پژوهش از روش کیفی بهره جستیم و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 21 نفر از زنانی که مخاطبان فعال پنج صفحه ی سوییت هوم اینستاگرامی بودند، به گفتگو نشستیم. با کمک تحلیل تماتیک داده های حاصل شده به پنج تم اصلی رسیدیم. در اولین تم به وجود نوعی بی اعتمادی گاهی عمیق نسبت به محتوایی که بلاگر تولید می کند دست یافتیم. در تم های بعدی در رابطه با بلاگر هواداران ، به تاثیر حضور هوادران بر روند تولید محتوای بلاگرها و قدرت پنهان آنها در جهت دهی به مسیر صفحات سوییت هوم پرداختیم. به طوریکه که مخاطب خود را عضوی از یک خانواده ی بزرگ تر بداند. نتایج نشان گر این بود که هواداران سوییت هوم بلاگرها، کنشگرانی تاثیرگذار و آگاه اند، و به نقششان در میدان مورد نظر کم و بیش اشراف دارند. این حقیقت استخراج شد که هوادار و مخاطب کنونی، پذیرای هر نوع از محتوای تولید شده نیست، بلکه به صورت پنهان، یک رابطه ی دو سویه با بلاگر دارد، و حتی آمرانه محتوایی که می خواهد را مطالبه می کند
مطالعات فضای مجازی و شبکههای اجتماعی
بیلال محمد؛ علی اصغر کیا؛ هادی خانیکی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش شبکههای اجتماعی مجازی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان اقلیم کردستان عراق میباشد. پژوهش حاضر از جنبه هدف از نوع پژوهشهای کاربردی و ازلحاظ ماهیت توصیفی- همبستگی میباشد که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانشجویان مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری اقلیم کردستان ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش شبکههای اجتماعی مجازی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان اقلیم کردستان عراق میباشد. پژوهش حاضر از جنبه هدف از نوع پژوهشهای کاربردی و ازلحاظ ماهیت توصیفی- همبستگی میباشد که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانشجویان مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری اقلیم کردستان عراق میباشد. حجم نمونه پژوهش با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران 384 نفر محاسبه گردید و ابزار پژوهش پرسشنامه محققساخته و مشتمل بر 83 سؤال میباشد که اعتبار آن به ترتیب با استفاده از روش اعتبار محتوایی (صوری) و پایایی آن نیز با استفاده از پیشآزمون و ضریب آلفای کرنباخ مناسب ارزیابی گردید و با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای گردآوریشده و با نرمافزار spss تحلیل شد. یافتههای پژوهش نشان داد که تأثیر متغیرهای؛ میزان استفاده از شبکههای اجتماعی، اعتیاد به رسانه، وضع تأهل، محتوای رسانه و پایگاه اجتماعی/اقتصادی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان معنیدار است. همچنین متغیر اعتیاد به رسانه با ضریب رگرسیونی 299/0 دارای بالاترین ضریب رگرسیونی و متغیر مذهب (دین) با ضریب 030/0 دارای ضعیفترین ضریب رگرسیونی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان اقلیم کردستان عراق میباشند.
بهمن ربیعی نیا؛ حسین هرسیج
چکیده
عالمگیر شدن استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی موجب تغییرات مهمی در سبک زندگی، عادات و ارتباطات اجتماعی و ارتباط بین مردم و دولتها شده است. جنبشهای اجتماعی بهعنوان یکی از روشهای انتقال خواستهها و ارتباط بین مردم و حاکمیت بهشدت متأثر از این تغییرات است. در دو دهه اخیر کارکرد بسیج شبکههای اجتماعی چهره جدیدی از جنبشهای ...
بیشتر
عالمگیر شدن استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی موجب تغییرات مهمی در سبک زندگی، عادات و ارتباطات اجتماعی و ارتباط بین مردم و دولتها شده است. جنبشهای اجتماعی بهعنوان یکی از روشهای انتقال خواستهها و ارتباط بین مردم و حاکمیت بهشدت متأثر از این تغییرات است. در دو دهه اخیر کارکرد بسیج شبکههای اجتماعی چهره جدیدی از جنبشهای اجتماعی را در سراسر دنیا به نمایش گذاشته است. هدف پژوهش حاضر تبیین این تأثیر در جنبشهای اجتماعی ایران بین سالهای 1388 تا 1398 میباشد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و از منابع کتابخانهای، اسنادی و دادههای ثانویه جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد کاربرد شبکههای اجتماعی در بازه زمانی موردنظر نقشی مؤثر و محوری در تسهیل بسیج منابع برای جنبشهای اجتماعی داشته است؛ حوادث عمده بررسیشده در بازه زمانی مذکور مشخص میکند فارغ از علل وجودیِ جنبشهای اجتماعی با کنترل یا عدم دسترسی شبکههای اجتماعی، به صحنه آوردن طرفداران جنبش مختل شده و با گذشت زمان این جنبشهای اعتراضی دچار فرسایش و ضعف میشود.
محمدجواد افشارصفوی؛ گلنار شجاعی باغینی؛ محمدرضا رستمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مدلسازی عوامل مؤثر بر رقابتپذیری رسانههای مکتوب در مواجهه با شبکههای اجتماعی بهمنظور تداوم حیات آنهاست. این پژوهش ازنظر هدف، توسعهای-کاربردی و ازنظر رویکرد، از نوع آمیخته اکتشافی است. در مرحله کیفی، با بهرهگیری از روش نظریهپردازی دادهبنیاد (گراندد تئوری)، دادههای موردنیاز برای تدوین چارچوبی جهت ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، مدلسازی عوامل مؤثر بر رقابتپذیری رسانههای مکتوب در مواجهه با شبکههای اجتماعی بهمنظور تداوم حیات آنهاست. این پژوهش ازنظر هدف، توسعهای-کاربردی و ازنظر رویکرد، از نوع آمیخته اکتشافی است. در مرحله کیفی، با بهرهگیری از روش نظریهپردازی دادهبنیاد (گراندد تئوری)، دادههای موردنیاز برای تدوین چارچوبی جهت رقابتپذیری رسانههای مکتوب با شبکههای اجتماعی گردآوری و مؤلفهها و شاخصهای مربوطه استخراج شد. برای شناسایی مفاهیم، از مصاحبههای نیمهساختاریافته با خبرگان استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه خبرگان و کارشناسان روزنامه خراسان در مشهد است. نمونهگیری بهصورت هدفمند و به روش گلولهبرفی انجام گرفت و در مرحله مقدماتی، 17 مصاحبه برای جمعآوری دادهها صورت گرفت. در بخش کمی، جامعه آماری شامل 2500 نفر از مشترکان سالیانه روزنامه خراسان بود که با استفاده از فرمول کوکران، 333 نفر بهصورت تصادفی ساده بهعنوان نمونه انتخاب شدند. بر اساس مؤلفههای شناساییشده، پرسشنامهای طراحی و دادهها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزار LISREL تحلیل شد. نتایج نشان داد که مقولات اصلی تحقیق در قالب شش بعد مدل پارادایمی شامل شرایط علّی (20 مقوله)، پدیده محوری (رقابتپذیری برای ادامه حیات در قالب 7 مقوله)، راهبردها (13 مقوله)، زمینه (12 مقوله)، شرایط مداخلهگر محیطی (11 مقوله) و پیامدها (12 مقوله) قرار میگیرند. شاخص برازش مطلق GOF برابر با 0.61 بهدست آمد که نشانگر برازش مناسب مدل است.
صادق حامدی نسب؛ معصومه عزیزی؛ رضوان محمدی
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی محتوای یادگیری دانشجو معلمان در شبکه های اجتماعی و ادراک آنها نسبت به اعتبار محتوای به اشتراک گذاشته شده در این شبکه ها بود. روش این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسانه بود. جامعه پژوهش کلیه دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان شهرستان بیرجند بود که در سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش بررسی محتوای یادگیری دانشجو معلمان در شبکه های اجتماعی و ادراک آنها نسبت به اعتبار محتوای به اشتراک گذاشته شده در این شبکه ها بود. روش این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسانه بود. جامعه پژوهش کلیه دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان شهرستان بیرجند بود که در سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند. با روش نمونهگیری هدفمند و تا اشباع نظری دادهها با 15 نفر (7 نفر مرد و 8 نفر زن) از این دانشجو معلمان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت و داده های حاصل با روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت. برای پایایی داده ها از روش توافق بین کدگذاران و برای روایی یافته ها از روش بازنگری توسط متخصصان استفاده شد. یافته ها نشان داد که محتوای یادگیری دانشجو معلمان در شبکه های اجتماعی شامل محتوای مرتبط با دانشگاه (رشته محور، مهارت محور و زبان انگلیسی)، مدرسه (روش تدریس، مدیریت کلاس و محتوای دوره ابتدایی) و اطلاعات عمومی (اخبار، اطلاعات پزشکی و اطلاعات فناورانه) است. همچنین دانشجو معلمان نسبت به محتوای به اشتراک گذاشتهشده در شبکههای اجتماعی دیدگاه مثبتی ندارند و ازنظر آنها، محتوای موجود در شبکه های اجتماعی، نامتناسب، غیر موثق و ناقص است. بر این اساس پیشنهاد میشود که دانشگاه فرهنگیان با ارائه محتوای معتبر، طبقه بندی شده و متناسب با هر رشته تحصیلی در شبکه های اجتماعی به توسعه حرفه ای دانشجو معلمان و نگرش مثبت آنها به محتوای این شبکه ها کمک کند.
هانیه نقدی؛ فائزه تقی پور؛ رضا ابراهیم زاده دستجردی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ارتقای فرهنگ شهروندی بر مبنای استفاده از شبکه های اجتماعی در میان شهروندان تهرانی انجام شده است و از نظر هدف، کاربردی، از نظر زمان گردآوری داده ها مقطعی و از نظر روش کیفی با رویکرد گراندد تئوری با روش نمونه گیری نظری و با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار در سال 1399 انجام شد. در بخش روایی صوری، محتوایی و ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ارتقای فرهنگ شهروندی بر مبنای استفاده از شبکه های اجتماعی در میان شهروندان تهرانی انجام شده است و از نظر هدف، کاربردی، از نظر زمان گردآوری داده ها مقطعی و از نظر روش کیفی با رویکرد گراندد تئوری با روش نمونه گیری نظری و با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار در سال 1399 انجام شد. در بخش روایی صوری، محتوایی و سازه با همکاری اساتید و متخصصین ذیربط در حوزه ارتباطات و مدیریت شهری (خبرگان) بررسی و ملاحظات لازم انجام شد. یافته ها نشان داد، شبکه های اجتماعی تاثیر مثبت و معنی داری بر ابعاد فرهنگ شهروندی دارد یعنی افرادی که بیشتر از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند فرهنگ شهروندی بیشتری دارند. افراد عضو شبکه های اجتماعی ، مسئولیت پذیری، مشارکت، قانون مداری و فرهنگ شهروندی بالاتری نسبت به سایر افراد دارند.در شبکه های اجتماعی، همواره اعضای شبکه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به شرکت در فعالیت های واقعی در زندگی اجتماعی تحریک و تشویق می شوند. اثرگذاری زیاد شبکه های اجتماعی بر میزان و کیفیت مشارکت های اجتماعی باعث شکل گیری این شبکه ها در زمینه های خاص شده است. فرآیند ارتقا فرهنگ شهروندی از طریق شبکه های اجتماعی، با ارتباطات تعاملی، پویا و همه جانبه با دوستان، آشنایان، مسئولین و مدیران شهری و سایر اعضای اجتماع رخ می دهد ،اما در کشور ما نیاز به ایجاد تغییر و تحولات بیشتری است تا بتوان در راستای ارتقای فرهنگ شهروندی مبتنی بر شبکه های اجتماعی عملکرد موثری ارائه نمود.
عزت اله میرزایی؛ الهام کشاورز مقدم
چکیده
پژوهش حاضر به ضرورت سیاستگذاری اجتماعی در حیطة مدیریت و کنترل افکار عمومی ایرانیان میپردازد. این پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی-تحلیلی تلاش مینماید تا با تکیه بر آراء و عقاید 16 نفر از اساتید و خبرگان در حوزههای علوم اجتماعی و علوم ارتباطات در دانشگاههای تهران، تربیت مدرس و خوارزمی و از طریق نرمافزارِ MAXQDA به این مهم پاسخ دهد ...
بیشتر
پژوهش حاضر به ضرورت سیاستگذاری اجتماعی در حیطة مدیریت و کنترل افکار عمومی ایرانیان میپردازد. این پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی-تحلیلی تلاش مینماید تا با تکیه بر آراء و عقاید 16 نفر از اساتید و خبرگان در حوزههای علوم اجتماعی و علوم ارتباطات در دانشگاههای تهران، تربیت مدرس و خوارزمی و از طریق نرمافزارِ MAXQDA به این مهم پاسخ دهد که چه بستر و زمینههایی موجب شکلگیری نوعی ذهنیت منفی میان ایرانیان شده است؟ چنانچه این تحقیق در گام نخست به دنبال فهم تأثیرگذاری علّتهای شکلدهنده به بدبینی افکار عمومی و ذهنیت مشوّش ایرانیان و در گام دوم با تحلیل روابط معنادار علّت و معلولی در پی ارائه استراتژیهایی در حوزة سیاستگذاری اجتماعی است. یافتههای تحقیق دال بر این بوده که از عواملی نظیر ِناامیدی، منفیگرایی، بیاعتمادی و کاهش اقبال به فضای رسانهای رسمی میتوان بهعنوان بسترهای شکلدهنده به افکار عمومی ایرانیان نام برد. همین بسترها موجب شدهاند که ویژگیهای این افکار عمومی به سمت تغییر و تحوّل در روند کنشگری افکار عمومی (تبدیل واکنش به کنش)، نارضایتی و مطالبهگری مردم متأثر از جوّ رسانهای و فضای مجازی، توجّه افکار عمومی به ارزشها و هنجارهای جهانی، تمایل به شکلدهی جنبشها و کنشهای اعتراضی جدید و ... سوق پیدا کند. درنهایت با تکیه بر بسترها و ویژگیهای افکار عمومی ایرانیان، میتوان از سه مقولة اقدام تحت پوشش، اقدام هماهنگ ساز (شکلدهی به روایتهای همسو) و اقدام رسانهای جهت هدایت و مدیریت افکار عمومی بهره گرفت. با توجّه به آنچه گفته شد، میتوان نتیجه گرفت که توجّه به رسانهها و شبکههای اجتماعی بایستی هرچه بیشتر در راستای هدایت و مدیریت افکار عمومی مدنظر قرار گیرد.
حمیده حسین زاده؛ افسانه توسلی.
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی فمینیسم سایبر در ایران و باهدف شناسایی مطالبات بازنمایی شده در شبکههای اجتماعی فمینیستی صورت گرفته است؛ این پژوهش بر اساس نوع هدف، کاربردی و به لحاظ نوع روش، کیفی است. در این مطالعه بهمنظور شناسایی مطالبات بازنمایی شده، محتوای شبکههای اجتماعی فمینیستی موردبررسی قرار گرفته است، ازاینرو از مجموع 44 ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور بررسی فمینیسم سایبر در ایران و باهدف شناسایی مطالبات بازنمایی شده در شبکههای اجتماعی فمینیستی صورت گرفته است؛ این پژوهش بر اساس نوع هدف، کاربردی و به لحاظ نوع روش، کیفی است. در این مطالعه بهمنظور شناسایی مطالبات بازنمایی شده، محتوای شبکههای اجتماعی فمینیستی موردبررسی قرار گرفته است، ازاینرو از مجموع 44 پیج شناساییشده با دارا بودن شاخصههای مرتبط زیر: «1_اشارههای نشانهشناسی از رویکردهای فمینیستی در تنظیم متن و محتوای بکار رفته، 2_ وجود کلیدواژههای فمینیستی و اندیشههای مرتبط در متن و محتوای بکار رفته، 3_ صفحات فعال فمینیستی بیانکنندهی مطالبات. 4_مرتبط بودن پستها با مطالبات حوزه زنان. 5_ تمرکز در خصوص زن ایرانی، 6_ معرفی خود بهعنوان فمینیست در قسمت مشخصات (بیو) این شبکهها»، 16 پیج پرمخاطب با تعداد فالوور بیش از K50 مورد انتخاب و تحت تجزیهوتحلیل دادهای قرار گرفتند. تحلیل یافتههای فاز کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت که درنهایت یک هستهی اصلی تحت عنوان «رفع محدودیتهای اعمالشده علیه زنان» و پنج مضمون اصلی شامل: «1. رفع بیعدالتی و نابرابری جنسیتی، 2. رفع محرومیت نسبی از مناسبات و تجربه زیسته، 3. رفع بحران عاملیت زنانه، 4. رفع کلیشههای برساخت حول گفتمان تبعیض، 5. رفع سرکوب و خفقان نظاممند» شناسایی شد. با توجه به این دادهها میتوان نتیجه گرفت: فمینیستهای سایبر با در نظر گرفتن پیشفرض «اعمال محدودیتهای اعمالشده علیه زنان» دست به کنشهایی در میدان فضای سایبر میزنند که نتیجهی آن بازنمایی مطالباتی در فضای مجازی بهعنوان مطالبات زنان در میدان واقعیت میباشد.
منوچهر علی شاه بابا؛ غلامرضا لطیفی؛ محمدرضا رسولی
چکیده
گسترش فضای مجازی و استفاده از ابزارهای آن مانند تلگرام، تغییرات زیادی را در سبک زندگی و تعامل شهروندان به وجود آورده است. با توجه به اینکه دانشآموزان از آسیبپذیرترین اقشار جامعه در این زمینه هستند، این پژوهش به بررسی آسیبشناسی نقش تلگرام بر انزوا و اختلال دانشآموزان در تعاملات اجتماعی میپردازد. روش تحقیق بهکاربرده شده در ...
بیشتر
گسترش فضای مجازی و استفاده از ابزارهای آن مانند تلگرام، تغییرات زیادی را در سبک زندگی و تعامل شهروندان به وجود آورده است. با توجه به اینکه دانشآموزان از آسیبپذیرترین اقشار جامعه در این زمینه هستند، این پژوهش به بررسی آسیبشناسی نقش تلگرام بر انزوا و اختلال دانشآموزان در تعاملات اجتماعی میپردازد. روش تحقیق بهکاربرده شده در این پژوهش توصیفی، همبستگی بوده و با استفاده از ضرایب همبستگی محاسبهشده، اقدام به تدوین مدل ساختاری گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانشآموزان دبیرستانی شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران معادل با 384 نفر انتخاب شد. روش تحقیق و آماری نیز به ترتیب پیمایشی (استفاده از پرسشنامه) بوده و با کمک روشهای آماری اسپیرمن و معادلات ساختاری لیزرل جهت تعیین درصد فراوانی، درصد تراکمی و ...) رد و تأیید روابط و فرضیات صورت گرفته است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بعد عوامل آسیبزای شبکههای اجتماعی و افزایش انزوای اجتماعی با تأکید بر نقش تلگرام در تعامل اجتماعی یا انزوای اجتماعی در میان دانشآموزان دبیرستان شهر تهران تأثیرگذار است. همچنین بعد عوامل آسیبزای شبکههای اجتماعی و اختلال در تعامل اجتماعی با تأکید بر نقش تلگرام در تعامل اجتماعی یا انزوای اجتماعی در میان دانشآموزان دبیرستان شهر تهران تأثیرگذار است؛ و درنهایت نتایج نشان داد که بین انزوا و اختلال دانشآموزان و استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام رابطه معناداری وجود دارد. استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام بر شکلگیری انزوای اجتماعی دانشآموزان شهر تهران اثرگذار است و به دلایلی ازجمله عدم مدیریت صحیح و فرهنگ ضعیف استفاده از تلگرام باعث بروز برخی انحرافات اجتماعی و انزوا در دانشآموزان شهر تهران شده است.
فریبا سیدان؛ فاطمه انگورج تقوی
چکیده
رسانههای نوین، از طریق ترویج الگوهای متفاوت تعامل اجتماعی و امکان دسترسی به اطلاعات وسیع، چشماندازهای جدیدی به روی اعضای خانواده گشوده و با فراهم کردن فرصتهای جدید برای فعالیت مشترک، تأثیرات شگرفی بر ارتباطات اعضای خانواده گذاشته است. بررسی میانجیگری و نحوه مواجهه والدین با فضای مجازی، نهتنها به طرح راهکارهایی نوین در آموزش ...
بیشتر
رسانههای نوین، از طریق ترویج الگوهای متفاوت تعامل اجتماعی و امکان دسترسی به اطلاعات وسیع، چشماندازهای جدیدی به روی اعضای خانواده گشوده و با فراهم کردن فرصتهای جدید برای فعالیت مشترک، تأثیرات شگرفی بر ارتباطات اعضای خانواده گذاشته است. بررسی میانجیگری و نحوه مواجهه والدین با فضای مجازی، نهتنها به طرح راهکارهایی نوین در آموزش رسانهای والدین کمک نموده، بلکه عرصههای جدیدی در مطالعات رسانه، بهویژه در حوزه خانواده بازمی کند. هدف اصلی این مقاله، مطالعه نحوه میانجیگری و تعاملات والدین در بهکارگیری و استفاده فرزندان از امکانات فضای مجازی، حدود و مرزهای فعالیت با فناوریهای ارتباطی و مهارتهای لازم در فضای رسانه است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است. نمونه تحقیق، مشارکتکنندگان بالقوه از والدین در سطح شهرکرج بودند. با در نظر گرفتن اهمیت حداکثر تنوع در نمونه تحقیق و محدودیتهای موجود برای انجام مصاحبه، ملاکهایی برای انتخاب چارچوب نمونه در نظر گرفته شد. با استفاده از نمونهگیری هدفمند (برمبنای معیارهای انتخاب) و نظری، بعد از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نمونه والد، اشباع مضمونی حاصل شد. یافتههای این پژوهش از 57 اظهار مهم غیرتکراری و غیرهمپوشان، ذیل 4 «مضمون کلی» شامل توانمندی رسانهای والدین، «میانجیگری محدودکننده»، «میانجیگری دیدهبان»، «میانجیگری فعال»، 10«مضمون فرعی» و 43 «واحد معنایی فشرده» به دست آمدند. نتایج نشان داد مهارتهای رسانهای والدین شامل راهبردهایی است که به آنان امکان میدهد بهطور مؤثر با محیط رسانهای و استفاده کودکان و نوجوانان روبرو شوند. باتوجه به انواع استراتژیهای میانجیگریهای محدودکننده، دیدهبانی و فعال، در تعاملات پیچیده والد-کودک، بسیاری از عوامل زمینهساز فردی مداخله کرده و استراتژیهای میانجیگری، با تغییرات رفتارهای دیجیتالی کودکان متغیربوده، و تابعی از رشد و فعالیت آنان در فضای مجازی است؛ بنابراین نحوه مواجهه والدین با فضای رسانه، منحصر به یک استراتژی میانجیگری نبوده، و ممکن است بهمنظور مداخلة رسانهای، والدین از چند روش استفاده کنند. نهتنها والدین بر رفتارهای کودک تأثیرگذارند، بلکه رفتار واقعی کودک یا توانمندیهای دیجیتالی وی نیز رفتار آنان را متأثر نموده، بهنحویکه رویکرد میانجیگری خودرا، باتوجه به فعالیتی که کودک انجام میدهد، اتخاذ میکنند.
فرید گنجی؛ سردار محمدی
چکیده
چکیدهپژوهش حاضر با هدف تحلیل تجربه زیسته ورزشکاران حرفهای در شبکه اجتماعی اینستاگرام صورت گرفت. روش تحقیق به صورت کیفی (پدیدارشناسی) انجام شد. جامعه پژوهش حاضر را ورزشکاران حرفهای بود که سابقه بیشتر از دوسال عضو بودن در شبکه اجتماعی اینستاگرام را داشتند. نمونه گیری به روش هدفمند صورت و گردآوری دادهها تا رسیدن محقق به اشباع نظری ...
بیشتر
چکیدهپژوهش حاضر با هدف تحلیل تجربه زیسته ورزشکاران حرفهای در شبکه اجتماعی اینستاگرام صورت گرفت. روش تحقیق به صورت کیفی (پدیدارشناسی) انجام شد. جامعه پژوهش حاضر را ورزشکاران حرفهای بود که سابقه بیشتر از دوسال عضو بودن در شبکه اجتماعی اینستاگرام را داشتند. نمونه گیری به روش هدفمند صورت و گردآوری دادهها تا رسیدن محقق به اشباع نظری صورت گرفت (2+7). جهت گردآوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از مصاحبه از تحلیل مضمون استفاده شد. در نهایت مضمونهای اصلی پس از مراحل ادغام، تلفیق و حذف (تکنیکهای مناسب جهت تصمیم درست) سایر مضمونها صورت گرفت و محقق مضمون-هایی را انتخاب کرد که بهرهگیری از آن نتایج ثمربخشتری در تحقیق دارد. یافتهها شامل سه تم اصلی: لایک کردن و کامنت گذاشتن، فالو کردن، به دست آوردن طرفدار بود. جهت تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از مصاحبه از نرم افزار دسته بندی و طبقه بندی دادههای کیفی ان ویوو نسخه 10 استفاده شد.
الهام حیدری؛ نادر سید کلالی؛ مهتاب میرزایی
چکیده
در محیط کسبوکار کنونی، افزایش شدت رقابت و عدم اطمینان محیطی باعث شده است که مدیران ارشد برای بهرهگیری از فرصتهای گوناگون، به عواملی که بر عملکرد سازمان تأثیرگذار است توجه ویژهای مبذول کنند. پژوهش حاضر به موضوع تأثیر جهتگیری بازار که یکی از انواع جهتگیریهای استراتژیک محسوب میشود، بر عملکرد کسبوکار با تأکید بر نقش میانجی ...
بیشتر
در محیط کسبوکار کنونی، افزایش شدت رقابت و عدم اطمینان محیطی باعث شده است که مدیران ارشد برای بهرهگیری از فرصتهای گوناگون، به عواملی که بر عملکرد سازمان تأثیرگذار است توجه ویژهای مبذول کنند. پژوهش حاضر به موضوع تأثیر جهتگیری بازار که یکی از انواع جهتگیریهای استراتژیک محسوب میشود، بر عملکرد کسبوکار با تأکید بر نقش میانجی پذیرش شبکههای اجتماعی میپردازد. این مطالعه پژوهشی پیمایشی است و بهمنظور انجام آن نظرات مدیران و رؤسای شعب شرکتهای بیمه آسیا در شهر تهران موردسنجش قرار گرفته است. نمونه آماری تحقیق بر اساس فرمول کوکران شامل 158 شعبه مختلف شرکت بیمه آسیا در شهر تهران در نظر گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که جهتگیری بازار بر عملکرد کسبوکار با نقش میانجی پذیرش شبکههای اجتماعی تأثیرگذار است؛ بنابراین میتوان گفت جهتگیری بازار صرفنظر از تأثیر مستقیم بر عملکرد کسبوکار، میتواند بهطور غیرمستقیم از طریق تأثیرگذاری بر پذیرش شبکههای اجتماعی، زمینه رشد عملکرد شرکت را فراهم آورد.
میثم مدرسی؛ شقایق جلیلوند
چکیده
اثر شبکههای اجتماعی بر رفتار کارآفرینان در فضای مجازی رو به فزونی است. در این میان شبکه اجتماعی اینستاگرام به عنوان یکی از شبکههای پرمخاطب در حال پررنگ کردن نقش خود در شکل-دهی قصد کارآفرینی کاربران میباشد. در این راستا، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر اینستاگرام بر قصد کارآفرینی در بین دانشجویان دانشگاه سمنان میباشد. پژوهش حاضر ...
بیشتر
اثر شبکههای اجتماعی بر رفتار کارآفرینان در فضای مجازی رو به فزونی است. در این میان شبکه اجتماعی اینستاگرام به عنوان یکی از شبکههای پرمخاطب در حال پررنگ کردن نقش خود در شکل-دهی قصد کارآفرینی کاربران میباشد. در این راستا، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر اینستاگرام بر قصد کارآفرینی در بین دانشجویان دانشگاه سمنان میباشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف، از نوع کاربردی و برحسب نحوه گردآوری دادهها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعۀ آماری مطالعۀ حاضر را دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اداری و علوم و فناوری-های نوین دانشگاه سمنان به تعداد 2000 نفر تشکیل میدهند که بر اساس جدول مورگان 322 نفر به عنوان نمونه انتحاب شدند. همچنین، شـیوۀ نمونهگیری تصادفی طبقهای اسـت. مقیاسهای تحقیق برای سنجش متغیرها پرسشنامۀ استاندارد میباشد. در این پژوهش 6 فرضیه شکل گرفته است که تمامی فرضیات تایید شدهاند. نتایج حاکی از آن است که اینستاگرام بر نگرش کارآفرینانه، هنجارهای اجتماعی کارآفرینانه و درک امکانپذیری کارآفرینانه تاثیر مثبت و معناداری دارد. افزون بر این، نگرش کارآفرینانه، هنجارهای اجتماعی کارآفرینانه و درک امکانپذیری کارآفرینانه بر قصد کارآفرینانه تاثیر مثبت و معناداری دارد.
علی نوریجانی؛ حسین اسلامی؛ سید علیرضا افشانی؛ حسن دهقان دهنوی
چکیده
فضای حکمرانی در عرصه جهانی منبعت و متأثر از شبکههای اجتماعی و ویژگیهای غیرقابلاجتناب عصر جامعه شبکهای، دچار تغییراتی بنیادین شده است که این تغییرات، بهروزرسانی و ایجاد تحول در فضای حکمرانی «در»، «بر» و «از طریق» شبکههای اجتماعی را بدیهی و اجتنابناپذیر میکند. ازاینرو مقاله پیش رو درصدد ارائه الگوی ...
بیشتر
فضای حکمرانی در عرصه جهانی منبعت و متأثر از شبکههای اجتماعی و ویژگیهای غیرقابلاجتناب عصر جامعه شبکهای، دچار تغییراتی بنیادین شده است که این تغییرات، بهروزرسانی و ایجاد تحول در فضای حکمرانی «در»، «بر» و «از طریق» شبکههای اجتماعی را بدیهی و اجتنابناپذیر میکند. ازاینرو مقاله پیش رو درصدد ارائه الگوی مطلوب و مؤثر برای ایفای نقش اقتداری در آینده معادلات سایبری در دنیا است تا از این طریق امکان سهیم بودن در نقشآفرینی بینالمللی حوزه سایبر فراهم شود. برای نیل به هدف دستیابی به الگوی مطلوب حکمرانی دیجیتال در عصر جامعه شبکهای ضمن بهرهگیری از روش مشاهده اسنادی و مطالعات کتابخانهای، با دستیابی به شیوههای بهرهگیری سایر کشورها از این فضا برای بسط و توسعه حکمرانی داخلی و بینالمللی، به بررسی دو رویکرد «حکمرانی باز» و «حکمرانی کنترلی» و اثرات هر یک در صورت اتخاذ و نحوه جایابی در مناسبات بینالمللی پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد علیرغم اینکه عدهای بر این باورند که رویکرد حکمرانی باز در عرصه بینالملل از سوی کشورها، رویکرد غالب است، ترکیبی از هر دو و مبتنی بر نظام مسائل جوامع بر شیوههای حکمرانی سایبری آنها اثرگذار است؛ بنابراین الگوی مطلوب حکمرانی دیجیتال، حکمرانی اقتداری منعطف و مبتنی بر نظام مسائلی است که باید در عرصه داخلی و بینالمللی از سوی کشورها اتخاذ شود.
مرتضی موقر؛ زهرا کاظمی سراسکانرود
چکیده
بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار به مشارکت کاربران با نفوذی اطلاق میشود که اعتبار، دنبالکننده و انگیزه انتشار دهان به دهان مثبت تبلیغات در وبلاگها و رسانههای اجتماعی را دارند و به عنوان یکی از اجزای کلیدی استراتژی های بازاریابی دیجیتال برای کسب و کارها اهمیت دارد. هدف این پژوهش شناسایی مولفههای تعیینکننده ارزشآفرینی ...
بیشتر
بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار به مشارکت کاربران با نفوذی اطلاق میشود که اعتبار، دنبالکننده و انگیزه انتشار دهان به دهان مثبت تبلیغات در وبلاگها و رسانههای اجتماعی را دارند و به عنوان یکی از اجزای کلیدی استراتژی های بازاریابی دیجیتال برای کسب و کارها اهمیت دارد. هدف این پژوهش شناسایی مولفههای تعیینکننده ارزشآفرینی بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار برای کسب و کارها است و با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون مطالعات گذشته انجام شده است. مولفهها با استفاده از ماتریس اهمیت- کارکرد و جمعآوری نظر خبرگان از طریق پرسشنامه اولویت بندی شده است. مولفه-های تعیینکننده ارزشآفرینی بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار در 8 دسته مضمون سازماندهنده و 59 مضمون پایه شناسایی شده است و شامل مولفههای ویژگیهای مخاطب، ویژگیهای افراد تاثیرگذار، ویژگیهای محتوا، ویژگیهای پلتفرم، ویژگیهای صنعت، افق زمانی، نگرانیهای اخلاقی و شبکه سازی همکاری است. از نتایج پژوهش حاضر میتوان برای توسعه استراتژیهای بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار متناسب با شرایط کسب و کارها استفاده نمود.
پروین جوانبخت؛ رضا اسماعیلی؛ فائزه تقی پور
چکیده
در طی دهههای اخیر رسانههای جمعی نقش انکارناپذیری در شکلدهی افکار عمومی در نوع و میزان مشارکت در انتخابات صنفی و سیاسی ایفا کردهاند و از طریق شیوههای اقناعی تأثیرگذاری زیادی را بر انتخاب کاندیداها داشتهاند. درواقع احزاب و گروهها بر اساس شیوههای اقناعی تلاش میکنند اهداف و برنامهها و محتوای عملکردی آینده را بهواسطه ...
بیشتر
در طی دهههای اخیر رسانههای جمعی نقش انکارناپذیری در شکلدهی افکار عمومی در نوع و میزان مشارکت در انتخابات صنفی و سیاسی ایفا کردهاند و از طریق شیوههای اقناعی تأثیرگذاری زیادی را بر انتخاب کاندیداها داشتهاند. درواقع احزاب و گروهها بر اساس شیوههای اقناعی تلاش میکنند اهداف و برنامهها و محتوای عملکردی آینده را بهواسطه شبکههای اجتماعی در اختیار مردم قرار دهند و بر این اساس آرا بیشتری را به خود اختصاص بدهند. هدف این پژوهش تحلیل ساختاری-تفسیری ¹( ) شیوههای اقناعی متداولِ اشتراکگذاری پیام در شبکههای اجتماعی در دوران انتخابات شورای شهر مبتنی بر رویکرد باهم نگری میباشد. در این پژوهش ۱۵ نفر از متخصصان رشتههای رسانه، ارتباطات و علوم اجتماعی از طریق نمونهگیری همگن انتخاب شدند و در دو بخش باهم نگری و تحلیل ساختاری-تفسیری مشارکت نمودند. در این پژوهش بهمنظور شناسایی شیوههای اقناعی متداول در اشتراکگذاری محتوا در شبکههای اجتماعی در دوران انتخابات از طریق هفت گام باهم نگری ابعاد اصلی و فرعی شناسایی شدند و بر این اساس چهار بعد اصلی اقناع بهعنوان کارکرد اطلاعرسانی، اقناع بهعنوان کارکرد ابزارگرایی، اقناع بهعنوان کارکرد اشتراکی و اقناع بهعنوان کارکرد تبلیغاتی در قالب بیستویک شاخص وارد تحلیل دلفی شدند. در تحلیل دلفی هفت شاخص حذف شدند و بیستویک شاخص پس از تأیید در دو راند دلفی وارد تحلیل ساختاری-تفسیری شدند و بر اساس این تحلیل هفت سطح ازنظر تأثیرگذاری شیوههای اقناعی در تولید محتوا در شبکههای اجتماعی مشخص شدند که در پایینترین و اثرگذارترین سطح دو شاخص ایجاد شور و هیجان و تحریک احساس جمعی و در بالاترین و کم اثرترین سطح نیز حجیم نشان دادن نقاط ضعف رقبا در تبلیغات قرار گرفت.
یوسف رمضانی؛ محسن رجب زاده؛ مهناز رئوف سلامتی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به تسهیم دانش در شبکههای اجتماعی است. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری تحقیق دانشجویان نحصیلات تکمیلی مؤسسات آموزش عالی شهر مشهد میباشد که به شیوهی نمونهگیری از نوع غیراحتمالی در دسترس انتخاب گردیدند. دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به تسهیم دانش در شبکههای اجتماعی است. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری تحقیق دانشجویان نحصیلات تکمیلی مؤسسات آموزش عالی شهر مشهد میباشد که به شیوهی نمونهگیری از نوع غیراحتمالی در دسترس انتخاب گردیدند. دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی و معادلات ساختاری "SEM"در نرم افزار Smart PLS تحلیل گردید که مطابق نتایج بدست آمده، عوامل روابط متقابل، لذت در کمک به دیگران، اعتماد، سودمندی ادراک شده، سهولت استفاده درک شده و سازگاری بر نگرش نسبت به تسهیم دانش تأثیر مثبت و معناداری دارند و ساماندهی تلاش بر نگرش نسبت به تسهیم دانش تأثیر منفی دارد. خودکارایی دانشی بر نگرش نسبت به تسهیم دانش تأثیر ندارند. همچنین عامل نفوذ همکاران بر هنجار ذهنی کاربران نسبت به تسهیم دانش تأثیر مثبت و معناداری دارد. عوامل خودکارایی دانشی، سهولت استفاده درک شده، قابلیت دسترسی به منابع بر کنترل رفتاری درک شده کاربران نسبت به تسهیم دانش تأثیر مثبت و معناداری دارند و همچنین نگرش نسبت به تسهیم دانش، کنترل رفتاری درک شده نسبت به تسهیم دانش بر تمایل به تسهیم دانش در شبکههای اجتماعی تأثیر ندارند و هنجار ذهنی نسبت به تسهیم دانش بر تمایل به تسهیم دانش در شبکههای اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری دارد.
سیده شیما کارانجام؛ سید رضا سید جوادین؛ محمدرحیم اسفیدانی؛ مسلم علی محمد لو
چکیده
یکی از منابع عمده دانش بشری که نقش مهمی در بقا و سلامت جوامع ایفا میکند دانش حکومتداری و مدیریت عمومی امور است. نظام سیاستگذاری به فراخور فضای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و فناورانه حاکم بر عالم، میبایست سبک و سیاق مناسبی برای حکمرانی موفق برگزیند. باتوجه به ظهور عصر شبکه و باتوجه به نفوذ فضای مجازی در تمام ابعاد زندگی فردی ...
بیشتر
یکی از منابع عمده دانش بشری که نقش مهمی در بقا و سلامت جوامع ایفا میکند دانش حکومتداری و مدیریت عمومی امور است. نظام سیاستگذاری به فراخور فضای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و فناورانه حاکم بر عالم، میبایست سبک و سیاق مناسبی برای حکمرانی موفق برگزیند. باتوجه به ظهور عصر شبکه و باتوجه به نفوذ فضای مجازی در تمام ابعاد زندگی فردی و خطمشیگذاری حاکمیتی، این مطالعه با هدف طراحی مدل نگاشت شناختی ذهنی حکمرانی بر شبکههای اجتماعی با استفاده از تکنیک استخراج استعاری زالتمن (زیمت) که یکی از روشهای پژوهش برگرفته از علوم اعصاب در مدیریت است اجراگردیدهاست. بدینمنظور با 12 نفر از خبرگان، کارشناسان و محققان فعال مدیریت، حکمرانی و رسانههای اجتماعی مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته با میانگین زمانی 3:24 ساعت و با پراکندگی جغرافیایی از 5 استان کشور: تهران، شیراز، اصفهان، کرمانشاه و مشهد در فضای Adobe Connect انجام گرفت. پساز تحلیل نتایج 67 مفهوم برای طراحی مدل شناسایی شد و سرانجام جهت ساختاربخشی نقشه اجماعی از نرمافزار 9Atlas.ti استفاده شد، امیداست این الگو بتواند دریچه جدیدی پیشروی اندیشمندان، فعالان دستگاههای حکومتی و بازیگران راهبردی جهت تدوین سیاستهایی اثربخش و کارآمد در حوزه حاکمیت شبکههای اجتماعی به عنوان یک ابر رسانه پویا در سطح ملی و فرامرزی بگشاید.
حمیده خالقی محمدی؛ افسانه مظفری؛ نسیم مجیدی قهرودی
چکیده
یکی از بخش های جامعه که به دلیل نداشتن سلامتی جسمی، همیشه با محرومیت های زیادی چه در استفاده از خدمات عمومی و شهروندی و چه در حضور فعال در جامعه روبرو می باشند، معلولین آن جامعه می باشند. برخوردهای مبتنی بر تبعیض افراد جامعه نسبت به معلولین، براساس فرضیاتی در مورد معلولین شکل گرفته است که کاملا مغایر با نظر معلولین راجع به پذیرششان ...
بیشتر
یکی از بخش های جامعه که به دلیل نداشتن سلامتی جسمی، همیشه با محرومیت های زیادی چه در استفاده از خدمات عمومی و شهروندی و چه در حضور فعال در جامعه روبرو می باشند، معلولین آن جامعه می باشند. برخوردهای مبتنی بر تبعیض افراد جامعه نسبت به معلولین، براساس فرضیاتی در مورد معلولین شکل گرفته است که کاملا مغایر با نظر معلولین راجع به پذیرششان می باشد. یکی از ابزارهایی که همواره برای تغییر نگرش افراد مورد توجه بوده است، رسانه ها می باشند. در این بین از آنجا که محتوای شبکه های اجتماعی توسط خود جامعه تولید و انتخاب می شود، نسبت به رسانه های یک طرفه مثل تلویزیون، روزنامه ها بیشتر مورد توجه قرار می گیرند و می توانند سبب تغییر نگرش مردم شوند. در این تحقیق به مطالعه نقش رسانه در تغییر نگرش شهروندان تهرانی بر اساس مدل کوشش درخور پرداخته شده است که منظور از رسانه شبکه های اجتماعی می باشد. این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی می باشد جامعه آماری این تحقیق را شهروندان شهر تهران(افراد ۱۸ سال به بالا) تشکیل می دهند. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد توجه به تولید محتواهای راه محوری در شبکه های اجتماعی، بر نگرش شناختی، عاطفی و آمادگی برای عمل تاثیر گذار است. همچنین توجه به تولید محتواهای راه حاشیه ای شبکه های اجتماعی بر نگرش شناختی و عاطفی تاثیر گذار است لیکن بر نگرش آمادگی برای عمل تاثیری ندارد.
مصطفی محمدی؛ شکوفه اسدی
چکیده
شبکههای اجتماعی به دلیل سهولت استفاده بستری مناسب برای برقراری ارتباط بین کاربران فراهم نمودهاند و با سرعت ریادی در زندگی اجتماعی مردم نفوذ کردهاند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل تاثیرگذار در اشتراکگذاری تجربه سفر در شبکههای اجتماعی میباشد که به دو دسته عوامل تسهیل کننده و بازدارنده دستهبندی شدهاند. متغیرهای لذت درک ...
بیشتر
شبکههای اجتماعی به دلیل سهولت استفاده بستری مناسب برای برقراری ارتباط بین کاربران فراهم نمودهاند و با سرعت ریادی در زندگی اجتماعی مردم نفوذ کردهاند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل تاثیرگذار در اشتراکگذاری تجربه سفر در شبکههای اجتماعی میباشد که به دو دسته عوامل تسهیل کننده و بازدارنده دستهبندی شدهاند. متغیرهای لذت درک شده، نوع دوستی و خودشکوفایی تحت عنوان عوامل تسهیل کننده و متغیرهای شخصی، رابطهای، دلایل امنیتی و حریم شخصی تحت عنوان عوامل بازدارنده مورد بررسی قرار گرفتند. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظری نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع همبستگی میباشد. جامعهی آماری پژوهش شامل گردشگران و بازدیدکننده از مقصد گردشگری شهرستان بابلسر بودند. نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شد. برای انتخاب افراد نمونه از روش نمونه-گیری تصادفی ساده استفاده شد. جمعآوری دادهها از طریق توزیع پرسشنامه صورت پذیرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از بسته نرمافزارهای SPSS24 و SmartPLS3 انجام شد. یافتهها حاکی از اهمیت تاثیر عوامل بازدارنده بر عدم اشتراک گذاری و عوامل تسهیلکننده بر اشتراکگذاری تجارب سفر در شبکههای اجتماعی است و نتایج بدستآمده، فعالین حوزه گردشگری و بازاریابی را به آگاهی از قدرت محتوای تولید شده توسط کاربر از طریق شبکههای اجتماعی تشویق میکند.
سام محمدپور؛ یونس شکرخواه
چکیده
کاربرد نظریه برجستهسازی در پنجاهسالگی خود بسیار فراگیرتر از گذشته شده است و امروزه میتوان آن را به دو شاخه اصلی برجستهسازی سنتی و مدرن تقسیم کرد. بر اساس نظریه برجستهسازی، احزاب سیاسی با بهرهگیری از ابزار رسانهای و بازاریابی سیاسی قادرند توجهات را به موضوعات مورد نظر خود معطوف سازند. برای مدتهای طولانی، مفروضات اصلی ...
بیشتر
کاربرد نظریه برجستهسازی در پنجاهسالگی خود بسیار فراگیرتر از گذشته شده است و امروزه میتوان آن را به دو شاخه اصلی برجستهسازی سنتی و مدرن تقسیم کرد. بر اساس نظریه برجستهسازی، احزاب سیاسی با بهرهگیری از ابزار رسانهای و بازاریابی سیاسی قادرند توجهات را به موضوعات مورد نظر خود معطوف سازند. برای مدتهای طولانی، مفروضات اصلی نظریه برجستهسازی حول محور روزنامهها و شبکههای رادیویی و تلویزیونی -به عنوان رسانههای جمعی فراگیر- تنظیم شده بود. با گسترش فناوریهای ارتباطی و ظهور شبکههای اجتماعی، نقش تعیینکننده رسانههای سنتی در انتخابات به چالش کشیده شده است و امروزه احزاب سیاسی به منظور برجستهسازی مواضع و برنامههای خود به دنبال استفاده و حضور هرچه بیشتر در شبکههای اجتماعی هستند. در این راستا، پژوهش حاضر با بهرهمندی از مباحث نظریه برجستهسازی و بررسی رفتار رسانهای احزاب بریتانیایی در دو انتخابات عمومی 2015 و 2017، در صدد پاسخ به این پرسش بود که گرایش احزاب بریتانیا به استفاده از رسانههای مختلف در دو انتخابات مذکور چگونه بوده است. یافتههای پژوهش، با تکیه بر یافتهها و نتایج مهمترین سازمانهای آماری بریتانیا و جهان نشان داد که انتخابات عمومی 2015 و 2017 بریتانیا، به ترتیب نقطه عطف و نقطه اوجی در گرایش احزاب بریتانیایی به شبکههای اجتماعی به عنوان ابزار برجستهسازی در دوران مدرن بوده است. بر این اساس، به نظر میرسد شبکههای اجتماعی با پایان دادن به دههها سلطه روزنامهها و شبکههای تلویزیونی، در حال مطرح شدن به عنوان رسانههای تعیینکننده در کارزارهای انتخاباتی هستند.
سعداله عزتی؛ ذبیح اله صدفی
چکیده
مصرف شبکه های اجتماعی درکشورما درحال حاضربه یک مسأله اجتماعی تبدیل شده است..پژوهش حاضر باعنوان "تبیین جامعه شناختی مصرف شبکه های اجتماعی درمیان دانشجویان دانشگاه فرهنگیان ایلام" باهدف تبیین وشناخت این مسأله دربین دانشجویان انجام شده است.. روش این پژوهش پیمایشی و جمع آوری داده ها با پرسشنامه ی محقق ساخته انجام گرفت. تعیین اعتبارابزار ...
بیشتر
مصرف شبکه های اجتماعی درکشورما درحال حاضربه یک مسأله اجتماعی تبدیل شده است..پژوهش حاضر باعنوان "تبیین جامعه شناختی مصرف شبکه های اجتماعی درمیان دانشجویان دانشگاه فرهنگیان ایلام" باهدف تبیین وشناخت این مسأله دربین دانشجویان انجام شده است.. روش این پژوهش پیمایشی و جمع آوری داده ها با پرسشنامه ی محقق ساخته انجام گرفت. تعیین اعتبارابزار بااستفاده از ضریب آلفای کرونباخ صورت گرفته است.جامعه ی آماری شامل تمامی 600 نفردانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان ایلام وحجم نمونه براساس جدول مورگان،234 نفرتعیین وموردبررسی قرارگرفتند. یافته های پژوهش بیانگرآن است که بین خودافشایی(65/) گذران اوقات فراغت(57/) ساختاردموکراتیک شبکه ها(55/) یادگیری وتبادل تجربیات(56/) دلبستگی وحفظ روابط(56/) احساس انزوای اجتماعی(54/) نقش گروه های مرجع(50/) نیازبه کسب اطلاعات(42/) اشاعه نوآوری(47/) اقناع رسانه ای(42/) رابطه ی معناداروجود دارد..براساس تحلیل رگرسیونی در مجموع 57% ازکل واریانس مصرف شبکه های اجتماعی (R2=%57)، با متغیرهای خودافشایی ، گذران اوقات فراغت ، یادگیری و تبادلتجریبات ، آشنایی با مفهوم شبکههای اجتماعی ، نقش گروههای مرجع، ساختار دموکراتیک شبکههای اجتماعی و محل سکونت قابل پیش بینی است.
صادق حامدی نسب؛ حمیده پاکمهر؛ علی عسگری
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، بررسی ارتباط بین استفاده از شبکههای اجتماعی و سبکهای تدریس مرجح دانشجو معلمان با نقش میانجی سبکهای یادگیری آنها بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید باهنر بیرجند بودند که در سال تحصیلی 1400- 1399 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 156 دانشجو معلم با روش ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، بررسی ارتباط بین استفاده از شبکههای اجتماعی و سبکهای تدریس مرجح دانشجو معلمان با نقش میانجی سبکهای یادگیری آنها بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید باهنر بیرجند بودند که در سال تحصیلی 1400- 1399 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 156 دانشجو معلم با روش نمونهگیری در دسترس بهعنوان اندازه نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل، پرسشنامه سبکهای یادگیری، پرسشنامه سبک تدریس ترجیحی و پرسشنامه استفاده از شبکه های اجتماعی بود. پایایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روایی آنها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و همبستگی بین مؤلفه ها تأیید شد. یافتهها نشان داد که اثر مستقیم استفاده از شبکههای اجتماعی بر سبکهای تدریس و همچنین اثر مستقیم سبکهای یادگیری بر سبکهای تدریس معنی دار بود؛ اما اثر مستقیم استفاده از شبکههای اجتماعی بر سبکهای یادگیری معنی دار نبود. علاوه بر این اثر غیرمستقیم استفاده از شبکههای اجتماعی بر سبکهای تدریس بهواسطهی سبکهای یادگیری معنیدار نبود. بنابراین نمیتوان بهواسطه سبکهای یادگیری دانشجو معلمان، سبکهای تدریس مرجح آنها را از طریق استفاده از شبکههای اجتماعی پیشبینی کرد.
کریم شعبانی؛ علی گرانمایه پور؛ شهناز هاشمی
چکیده
هدف از مطالعه حاضر، بررسی راههای تشخیص اخبار جعلی در رسانهها بهویژه شبکههای اجتماعی بوده، زیرا سرعت انتشار خبر جعلی در رسانههای نوین و تأثیر سوء آن بر افکار عمومی، در مواردی غیرقابلجبران است.روش مطالعه حاضر کیفی و جامعه آماری آن شامل خبرگان حوزه علوم ارتباطات، رسانه و خبررسانی، که از روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر، بررسی راههای تشخیص اخبار جعلی در رسانهها بهویژه شبکههای اجتماعی بوده، زیرا سرعت انتشار خبر جعلی در رسانههای نوین و تأثیر سوء آن بر افکار عمومی، در مواردی غیرقابلجبران است.روش مطالعه حاضر کیفی و جامعه آماری آن شامل خبرگان حوزه علوم ارتباطات، رسانه و خبررسانی، که از روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی (ارجاع زنجیرهای) بر اساس معیارهای ورود به مطالعه انتخابشدهاند، بود. اطلاعات موردنیاز با استفاده از مطالعات اسنادی و مصاحبه نیمه ساختاریافته به مدت 1720 دقیقه و به تعداد 15 مصاحبه با شرط اشباع نشری به دست آمد و جهت اعتبار سنجی تحلیل تماتیک از روش دریافت بازخورد مشارکتکنندگان استفاده شد. تحلیل نتایج با استفاده از نرمافزار MAXQDA 2020 و روش تحلیل تماتیک انجام گرفت.نتایج تحلیل، در غالب 439 مفهوم کلیدی و 57 کد ، 12 تم فرعی و 5 تم اصلی «شاکله محتوایی»، «عامل نشر»، «منبع خبر»، «قوانین» و «الگوریتمهای ماشینی» شکلدهی شدند.تفسیر و تحلیل دادهها نشان داد که تشخیص اخبار جعلی در رسانه و شبکههای اجتماعی در ایران بیش از هر چیز نیاز به تشکیل پایگاه دادهای جهت مقایسه و الگوبرداری شیوههای نگارش خبر جعلی و تشخیص آن داشته است و باید پژوهشهای بیشتری درزمینه ی تحلیل محتوا به زبان فارسی صورت گرفته تا درک بهتری از الگوهای نوشتاری خبر جعلی به زبان فارسی به دست آید.