محمودرضا رهبرقاضی؛ مرضیه فدایی ده چشمه؛ اعظم شهریاری
چکیده
مصرفگرایی سیاسی شیوه جدیدی است که شهروندان توسط آن میتوانند از طریق انتخاب کالاها و محصولات سازگار با ارزشهای اجتماعی، اخلاقی و سیاسی خود در الگوها و فرایندهای اجتماعی و سیاسی جامعه خود مشارکت کنند. به عبارت دیگر، تصور آگاهی، آزادی و توانایی عمل انسان ماهیت مصرفگرایی سیاسی را تشکیل میدهد و به همین دلیل است که مصرفکنندگان ...
بیشتر
مصرفگرایی سیاسی شیوه جدیدی است که شهروندان توسط آن میتوانند از طریق انتخاب کالاها و محصولات سازگار با ارزشهای اجتماعی، اخلاقی و سیاسی خود در الگوها و فرایندهای اجتماعی و سیاسی جامعه خود مشارکت کنند. به عبارت دیگر، تصور آگاهی، آزادی و توانایی عمل انسان ماهیت مصرفگرایی سیاسی را تشکیل میدهد و به همین دلیل است که مصرفکنندگان سیاسی از تواناییهای خود جهت تغییرات اجتماعی و سیاسی استفاده میکنند. در این راستا شناخت نقش عوامل موثر بر مصرفگرایی سیاسی به منظور ارزیابی نظرات مردم، اهمیت بسیار زیادی دارد. در این راستا، هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر ابعاد مختلف شبکههای اجتماعی (مدت زمان عضویت در شبکههای اجتماعی، میزان استفاده روزانه از شبکههای اجتماعی، میزان فعال بودن کاربران در شبکههای اجتماعی و میزان واقعی تلقی کردن محتوای شبکههای اجتماعی از دیدگاه کاربران) بر مصرفگرایی سیاسی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان کلیه دانشگاههای سطح شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 میباشد که به روش نمونهگیری خوشهای 327 نفر از آنان به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و با روش پیمایش مورد مطالعه قرار گرفتند.در این راستا نتایج پژوهش نشان می دهد تنها میزان فعالیت در شبکه های اجتماعی بر مصرف گرایی سیاسی تاثیر معنی دار داشته است. به عبارت دیگر به هر میزان فعالیت افراد در شبکههای اجتماعی عمق بیشتری مییابد، گرایش آنان به مصرفگرایی سیاسی نیز افزایش پیدا میکند.
عبدالرحمان علیزاده؛ زرین زردار
چکیده
این مقاله به دنبال بررسی عواملی است که سبب شدهاند جوان ایرانی برای تأمین نیاز خود به سرگرمی، شبکههای ماهوارهای را به برنامههای مشابه تلویزیون داخلی ترجیح دهد و به این سؤال پاسخ میدهد که از دید مخاطبان جوان، چه عواملی سبب جذابیت محتواهای داستانی و مستند تلویزیونهای ماهوارهای شدهاند؟ برای یافتن پاسخ این سؤال با 25 جوان ...
بیشتر
این مقاله به دنبال بررسی عواملی است که سبب شدهاند جوان ایرانی برای تأمین نیاز خود به سرگرمی، شبکههای ماهوارهای را به برنامههای مشابه تلویزیون داخلی ترجیح دهد و به این سؤال پاسخ میدهد که از دید مخاطبان جوان، چه عواملی سبب جذابیت محتواهای داستانی و مستند تلویزیونهای ماهوارهای شدهاند؟ برای یافتن پاسخ این سؤال با 25 جوان تهرانی مصاحبه فردی و گروهی نیمه ساختاریافته کیفی انجامشده و متن مصاحبهها به روش تحلیل مضمونی و با کمک نرمافزار مکسکیودا تحلیلشده است. تحلیل یافتههای مصاحبهها نشان میدهد که دلایل جذابیت فیلمها و سریالهای تلویزیونی ماهوارهای را میتوان در مضامین فراگیر زیر خلاصه کرد: روالهای قصهپردازی، چسب اجتماعی، توانمندسازی اطلاعاتی مخاطب، مقاومت در برابر چارچوبهای تلویزیون داخلی و تکرار الگوهای آشنا. همچنین دلایل جذابیت مستندهای تلویزیونهای ماهوارهای را میتوان در جامعیت روایت و انتخاب و روایت حرفهای سوژهها خلاصه کرد. بهطورکلی محتوای داستانی و مستند شبکههای ماهوارهای سه کارکرد اصلی دارند: مخاطبان با استفاده از محتوا تعاملات خود را گسترش میدهند و موضوعاتی برای ارتباط به دست میآورند. آنها میتوانند در دنیایی که معانی آن را مؤلفان دیگری تولید کردهاند، الگوهای آشنای خود را بیایند و فضای آشنای خود را شکل دهند و با اطلاعاتی که از محتوای داستانی و مستند به دست میآورند، بدون اینکه رنج مواجهه با محتوای جدی را متحمل شده باشند، احساس میکنند در ساختن دنیای خود و مواجهه با جهان اجتماعی توانمندند و این توانمندی بااحساس احاطه بر جهان بهدستآمده که رضایت روانی مخاطبان جوان را در پی دارد.
سید محمد مهدی زاده؛ مهدخت بروجردی علوی؛ سید محسن عسگرزاده
چکیده
پژوهش حاضر، برای شناخت چارچوب سازی سخنرانی ترامپ و روحانی در مورد مذاکرات برجام، توسط خبرگزاریهای ایسنا، فارس، بیبیسی فارسی و بخش فارسی صدای آمریکا در پیامرسان تلگرام صورت گرفته و از نظریه چارچوب سازی بهعنوان مبانی نظری تحقیق استفاده شده است. روش تحقیق، تحلیل محتوای کمی و واحد تحلیل، مطلب است. در این پژوهش، کلیه اخبار منتشره ...
بیشتر
پژوهش حاضر، برای شناخت چارچوب سازی سخنرانی ترامپ و روحانی در مورد مذاکرات برجام، توسط خبرگزاریهای ایسنا، فارس، بیبیسی فارسی و بخش فارسی صدای آمریکا در پیامرسان تلگرام صورت گرفته و از نظریه چارچوب سازی بهعنوان مبانی نظری تحقیق استفاده شده است. روش تحقیق، تحلیل محتوای کمی و واحد تحلیل، مطلب است. در این پژوهش، کلیه اخبار منتشره در مورد رویداد موردبررسی در کانالهای تلگرامی رسانههای خبری ذکر شده، به شیوه نمونهگیری هدفمند، کل شماری شدهاند. ضریب پایایی تحقیق بر اساس فرمول اسکات محاسبه شد که برای همه متغیرها بالای ۸۰ درصد بود که این امر نشانگر پایایی مطلوب متغیرهای پژوهش حاضر است. بر اساس یافتههای این تحقیق، در مورد سخنرانی ترامپ و روحانی، شیوه انتشار اخبار در خبرگزاری ایسنا، خبرگزاری فارس و بیبیسی فارسی تقریباً مشابه یکدیگر بوده است و این رسانههای خبری (بیبیسی فارسی تا حدودی) علیه سخنرانی ترامپ، مطالب خود را منتشر کردهاند، در حالی اکثر قریب بهاتفاق اخبار صدای امریکا علیه سخنرانی روحانی منعکسشده بود.
سید ضیاء هاشمی؛ محمد رهبری
چکیده
توسعه شبکههای اجتماعی مجازی در سالیان اخیر و ایجاد سهولت بیشتر برای دسترسی به این شبکهها از طریق موبایلهای هوشمند، بر فرهنگ مردم و به خصوص نسل جوانی که روزانه از این شبکهها استفاده میکنند تأثیرات فراوانی گذاشته است. در میان این شبکهها، توئیتر به علت فیلتر بودن در ایران و فعالیت بسیاری از کاربرانش با نام مستعار، شرایطی را ...
بیشتر
توسعه شبکههای اجتماعی مجازی در سالیان اخیر و ایجاد سهولت بیشتر برای دسترسی به این شبکهها از طریق موبایلهای هوشمند، بر فرهنگ مردم و به خصوص نسل جوانی که روزانه از این شبکهها استفاده میکنند تأثیرات فراوانی گذاشته است. در میان این شبکهها، توئیتر به علت فیلتر بودن در ایران و فعالیت بسیاری از کاربرانش با نام مستعار، شرایطی را فراهم میکند تا افراد در آن آزادانهتر سخن بگویند یا آن گونه که هیرشی میگوید، کنترل اجتماعی بر آنها کمتر میشود. پایینتر بودن کنترل اجتماعی میتواند منجر به افزایش تولید محتوای مبتذل در توئیتر گردد. بنابراین فهم نقش توئیتر در بکارگیری محتوای مبتذل به عنوان امری ناهنجار و قبیح ضرورت دارد تا تأثیرات هنجاری استفاده آن بر کاربرانش سنجیده شود.در این پژوهش محتوای توئیتر، با استفاده از دادهکاوی بر اساس کلیدواژهها و با روش توصیفی- آماری از سال 88 تا 96 مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای حاصل از دادهکاوی بر روی 82 میلیون توئیت، نشان میدهد که اگرچه توئیتهایی با مضامین مبتذل در سالهای اولیه استفاده از توئیتر، بیشتر مورد استفاده کاربران قرار گرفته است، اما پس از سال 92 میزان استفاده از این مضامین به نرخ نسبتا ثابتی رسیده و در مجموع نیز تنها حدود 3 تا 4درصد از کل توئیتها را شامل شده است. در نتیجه برخلاف فرضیه اولیه، توئیتر باعث قبحزدایی از این نوع مضامین نشده است که علت این امر میتواند شکلگیری یک هنجار جدید در این اجتماع مجازی و افزایش کنترل اجتماعی غیر رسمی به دنبال حضور کاربران با نام و نشان خودشان میباشد.
سیدجمال الدین اکبرزاده جهرمی؛ سیدنورالدین رضوی زاده؛ محدثه شیخی
چکیده
توجه به بدن در جوامع معاصر رو به فزونی است. آمارهای فزاینده جراحیهای زیبایی و مصرف لوازمآرایشی نیز نشان از همین موضوع در ایران دارد. در فرایند مدیریت بدن رسانهها و ازجمله شبکههای اجتماعی نقشی تعیینکننده دارند، چرا که تصور افراد از بدن ایدهآل اغلب متکی به تصاویر رسانهای است. ویژگیهایی چون سطح دسترسی بالا، بصری بودن و عامهپسندیِ ...
بیشتر
توجه به بدن در جوامع معاصر رو به فزونی است. آمارهای فزاینده جراحیهای زیبایی و مصرف لوازمآرایشی نیز نشان از همین موضوع در ایران دارد. در فرایند مدیریت بدن رسانهها و ازجمله شبکههای اجتماعی نقشی تعیینکننده دارند، چرا که تصور افراد از بدن ایدهآل اغلب متکی به تصاویر رسانهای است. ویژگیهایی چون سطح دسترسی بالا، بصری بودن و عامهپسندیِ ناشی از حضور ستارگان، اینستاگرام را بدل به مورد مناسبی برای مطالعات مدیریت بدن میکند. این مقاله با استفاده از روش پیمایش به بررسی نقش اینستاگرام در مدیریت بدن زنان میپردازد. جامعه آماری شامل کلیه دختران و زنان بین ۱۵ تا ۵۵ سال ساکن منطقه یک و منطقه بیست تهران (شهرری) است. جمعآوری اطلاعات با بهرهگیری از تکنیک پرسشنامه و به روش نمونهگیری احتمالی و از نوع تصادفی چندمرحلهای انجام شده است. یافتهها نشان میدهند که بین منطقه محل سکونت و تمایلات زنان در مدیریت بدن تفاوت معناداری وجود ندارد. با افزایش مصرف اینستاگرام، تمایلات مدرن زنان در مدیریت بدن افزایش مییابد. همچنین نحوه مصرف اینستاگرام با نحوه مدیریت بدن در ارتباط است، بدین معنی که زنان دنبال کننده سلبریتیها و صفحات مد هم به لحاظ نگرش و هم به لحاظ رفتار از سطح مدیریت بدن بالاتری برخوردارند. علاوه بر این یافتهها نشان میدهند زنانی که صفحات سلبریتیها را دنبال میکنند، میزان رضایتشان از ظاهر و بدن خود پایینتر است. میتوان مدعی شد یافتهها در سطحی کلیتر حاکی از این هستند که میان فعالیت در شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام و تغییر چارچوبهای ارزشی زنان ایرانی در حوزه بدن، ارتباط وثیقی وجود دارد.
عبدالعلی علی عسکری؛ سیاوش صلواتیان؛ محمد حسین اقبال دوست
چکیده
جایگاه تلویزیون که تا پیش از این بیشترین سهم را در سبد مصرف رسانهای مخاطبان داشت، حالا با تحولات سریع حوزه رسانههای نوین به جد در معرض تهدید است. هدف اصلی مقاله حاضر شناسایی راهکارهایی برای استفاده از ظرفیتهای پهنباند در ارتقای جایگاه تلویزیون در سبد مصرف رسانهای مخاطبان است. برای شناسایی این راهکارها با استفاده از روش دلفی ...
بیشتر
جایگاه تلویزیون که تا پیش از این بیشترین سهم را در سبد مصرف رسانهای مخاطبان داشت، حالا با تحولات سریع حوزه رسانههای نوین به جد در معرض تهدید است. هدف اصلی مقاله حاضر شناسایی راهکارهایی برای استفاده از ظرفیتهای پهنباند در ارتقای جایگاه تلویزیون در سبد مصرف رسانهای مخاطبان است. برای شناسایی این راهکارها با استفاده از روش دلفی کلاسیک به خبرگان حوزه علوم ارتباطات و متخصصانی که در زمینه رسانههای بر بستر پهنباند خبرگی نظری و یا تجربی داشتند، رجوع شد. 21 نفر از ایشان با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش دلفی در سه دور اجرا شد که در مرحله اول از طریق روش مصاحبه عمیق و در مراحل بعدی به کمک پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات مورد نیاز گردآوری شد. نهایتاً اعضای پنل دلفی درباره 21 راهکار که در 5 بخش «محتوایی»، «مدیریتی»، «تکنیکی»، «خط مشی گذاری» و «تجاری- اقتصادی» طبقهبندی شده بودند، به اجماع نظر رسیدند. از مهمترین راهکارهای محتوایی شناساییشده میتوان به «تولید محتوای مختص فضای مجازی» و «تغییر در مدل خبررسانی»؛ از مهمترین راهکارهای مدیریتی به «مخاطب شناسی بستر پهنباند» و «ارتقای سطح سواد رسانهای کاربران»؛ از مهمترین راهکارهای تکنیکی به «تحول در حوزه آرشیو» و «استفاده از ظرفیت بازخوردگیری برای واکاوی ویژگیهای کاربران»؛ از مهمترین راهکارهای خط مشی گذاری به «تنظیم مقررات روشن» و «تعامل بازیگران حوزه پخش فراگیر صوت و تصویر در فضای مجازی» و از مهمترین راهکارهای تجاری- اقتصادی به «خلق ارزش افزوده برای فروش محصولات بیشتر» و «ایجاد بستر مناسب برای فروش محصولات» اشاره کرد.
محمد سعید ذکایی؛ فرزانه نزاکتی رضاپور
چکیده
این پژوهش، با هدف شناخت سبک زندگی «دیجیتال و درحرکت» دانشجویان که اصطلاحاً آن را «موبیتال» نامیدهایم، انجامشده است. به این منظور، با روش نظریۀ مبنایی و تکنیک مصاحبۀ اپیزودیک با دانشجویان دو دانشگاه سطح یک کشور (علامه طباطبائی و صنعتی شریف) که سه گروه آموزشی اصلی علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه را پوشش میدهند، ...
بیشتر
این پژوهش، با هدف شناخت سبک زندگی «دیجیتال و درحرکت» دانشجویان که اصطلاحاً آن را «موبیتال» نامیدهایم، انجامشده است. به این منظور، با روش نظریۀ مبنایی و تکنیک مصاحبۀ اپیزودیک با دانشجویان دو دانشگاه سطح یک کشور (علامه طباطبائی و صنعتی شریف) که سه گروه آموزشی اصلی علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه را پوشش میدهند، گفتگو کردیم. برخلاف پژوهشهایی که فقط رضایت حاصل از کاربری تکنولوژیهای نوین ارتباطی برای کاربران را برجسته میکنند، در این پژوهش دریافتیم که تجربۀ زیستۀ دانشجویان از کاربری دستگاههای دیجیتال همراه، تجربۀ متناقضگونۀ احساس «خشنودی و ناخشنودی همزمان» است. اگرچه این تجربه در آنها «ناهماهنگی شناختی» و احساسی دوگانه نسبت به دستگاههای دیجیتال همراه ایجاد کرده، اما دانشجویان استراتژیهایی برای کاهش این ناهماهنگی یافتهاند. آنها سعی میکنند با «انتخاب عقلانی» و «خودکنترلی» منافع خود را از این سبک زندگی جدید، حداکثر کنند و از آسیبهای آن تا حد ممکن دور بمانند. همچنین، دریافتیم که هر سه عامل دانشجویان، دستگاهها و جامعه، در شکلدهی به آنچه «سبک زندگی موبیتال» مینامیم، نقش دارند. نظریۀ کنشگر- شبکه، بهتر از سایر دیدگاهها میتواند وضعیت موجود را تبیین کند. این یافته، دیدگاه مهمی در خصوص ارزیابی نظریههای موجود و چشمانداز ارزشمندی برای صورتبندی نظریههای جدید ارائه میدهد.
مهدی منتظر قائم؛ مونا شعبان کاسهگر
چکیده
در این مقاله به توانمندی زنان در فضای سایبر پرداخته شده است. مطالعه توانایی زنان در فضای سایبر از این جهت است که این فضا شرایط لازم برای مشارکت زنان فارغ از برخی محدودیتهای دنیای واقعی را فراهم میکند که این امر میتواند به توانمندی فردی بینجامد. آنها میتوانند با داشتن مجموعه مهارتها و انگیزه لازم مسیر را برای استفاده از ...
بیشتر
در این مقاله به توانمندی زنان در فضای سایبر پرداخته شده است. مطالعه توانایی زنان در فضای سایبر از این جهت است که این فضا شرایط لازم برای مشارکت زنان فارغ از برخی محدودیتهای دنیای واقعی را فراهم میکند که این امر میتواند به توانمندی فردی بینجامد. آنها میتوانند با داشتن مجموعه مهارتها و انگیزه لازم مسیر را برای استفاده از اینترنت در جهت منافع خود و تولید محتوا هموار کنند. همچنین با رساندن صدایشان به گوش دیگران امکان تغییر و اصلاح کلیشههای قالبی و ایماژهایی که به آنها نسبت داده میشود را عملی میسازند. اما آنها برای عملیاتی کردن امکان استفاده از اینترنت در جهت هر آنچه که میخواهند، نیازمند مؤلفههایی هستند. به همین دلیل برای شناسایی این مؤلفهها و تأثیر آنها بر توانمند شدن فردی زنان در استفاده از فضای سایبر، پرسشنامهای آنلاین طراحی و تنظیم شد و در اختیار زنانی که در فضای سایبر به انواع فعالیتها میپردازند، قرار داده شد. بعد از تکمیل پرسشنامهها، تعداد 429 پرسشنامه با استفاده از نرمافزار Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته نشان میدهد متغیرهایی همچون هدفمندی فعالیت، میزان آشنایی نسبت به زنان فعال، میزان فعالیت و سواد رسانهای انتقادی در بخش مصرف و تولید، توانمندی زنان در استفاده از فضای سایبر را افزایش میدهد.
سیدجمال الدین اکبرزاده جهرمی
چکیده
پساتلویزیون که با تحقق همگرایی رسانهای و گذار از شکل سنتی تلویزیون آغاز میشود، نه به معنای مرگ تلویزیون بلکه تجدید ساختار در شیوههای تولید، توزیع و مصرف محتوای تلویزیونی است. همگرایی رسانهای که بهمثابه تحولی ساختاری سازمانهای پخش تلویزیونی را به چالش کشیده است، سازمان صداوسیما را بواسطۀ موقعیت انحصاریاش با وضعیت خطیرتری ...
بیشتر
پساتلویزیون که با تحقق همگرایی رسانهای و گذار از شکل سنتی تلویزیون آغاز میشود، نه به معنای مرگ تلویزیون بلکه تجدید ساختار در شیوههای تولید، توزیع و مصرف محتوای تلویزیونی است. همگرایی رسانهای که بهمثابه تحولی ساختاری سازمانهای پخش تلویزیونی را به چالش کشیده است، سازمان صداوسیما را بواسطۀ موقعیت انحصاریاش با وضعیت خطیرتری کرده است. این مقاله در صدد بررسی واکنشهای صداوسیما به همگرایی رسانهای و ارزیابی این واکنشهاست و برای این منظور از روش کیفی مصاحبۀ عمیق و سندپژوهی بهره میبرد. در مجموع با 17 نفر از کارشناسان و سیاستگذاران حوزۀ تلویزیون مصاحبه گردید. یافتههای تحقیق حاکی از این است که صداوسیما با درک مخاطرات و فرصتهای فضای جدید، اقدامات زیادی را در دستور کار قرار داده است؛ راه-اندازی پخش زمینی دیجیتال، افزایش شبکههای تلویزیونی، «اچ. دی » کردن بعضی از شبکهها، بهره-گیری از تکنولوژی ماهواره و توزیع سیگنال تلویزیونی در سطح ملی و قرار دادن شبکههای ملّی و استانی بر روی ماهواره برای دسترسی به مخاطبان بیشتر در سطح ملّی و نیز و راهاندازی شبکههای ماهوارهای تلویزیونی در سطح منطقهای و جهانی بخشی از این اقدامات است. سیاستها و اقدامات صداوسیما با نقدهایی جدی نیز روبرو است از جمله این که در توسعۀ شبکهها و خدمات رویکردی تکنولوژیک غلبه دارد؛ بواسطۀ فقدان سازوکارهای بازار و انحصار صداوسیما، اقدامات انجام شده مبتنی بر برنامهریزی متمرکزی است که هزینههای زیاد و کارایی کم را به همراه دارد و این که در بسط همگرایی و پیامدهای آن رویکردی اغلب امنیتی و سیاسی مشهود است.
مصطفی غنی زاده؛ علی یوسفی؛ غلامرضا صدیق اورعی
چکیده
اینستاگرام از جمله شبکه اجتماعی عکس محوری است که در سالهای اخیر با اقبال گسترده ایرانیان روبرو بوده و درعینحال چالشهایی را پیش روی مردم ایران قرار داده است. این در حالی است که بسیاری از هنجارهای عمل و تعامل در این شبکه برای جامعه شناسان مبهم و ناشناخته است. هدف نوشتار حاضر شناسایی هنجارهای عمل و تعامل در این فضا و تناسب میان این ...
بیشتر
اینستاگرام از جمله شبکه اجتماعی عکس محوری است که در سالهای اخیر با اقبال گسترده ایرانیان روبرو بوده و درعینحال چالشهایی را پیش روی مردم ایران قرار داده است. این در حالی است که بسیاری از هنجارهای عمل و تعامل در این شبکه برای جامعه شناسان مبهم و ناشناخته است. هدف نوشتار حاضر شناسایی هنجارهای عمل و تعامل در این فضا و تناسب میان این هنجارها با ساختار اینستاگرام با استفاده از روش مردمنگاری اینترنتی است. زمینه تحقیق حاضر، کاربران ایرانی فعال و مقیم ایران در شبکه اجتماعی اینستاگرام با تأکید بر کاربران دارای فالور بیشتر بوده است. مهمترین نتایج این تحقیق عبارتاند از: نخست شناسایی تعدادی از مهمترین هنجارهای عمل و تعامل در این شبکه از جمله هنجار نامگذاری پروفایل، انتخاب عکس پروفایل، نوشتن متن بیوگرافی، ارسال اتفاقات روزمره در استوری، ارسال عکسهای اصلی در هیستوری، لایک، فالوکردن و کامنت گذاری بوده است. دوم شناسایی دو نوع ساختار اجتماعی در اینستاگرام است. یکی ساختار نرمافزاری مانند استوری، هیستوری و کامنت که مهیاکننده و محدودکننده کنشهای مختلف است و دومی ساختارهای هنجاری که توسط کاربران ساخته میشود. این ساختارها گزینههایی را به کنشگران پیشنهاد میدهد و افراد با استفاده از آن گزینهها و خلاقیتهایشان اقدام به جذب فالور مینمایند که موجب افزایش فالور برای برخی و ایجاد نوعی قشربندی براساس فالورها میگردد.
سارا ابوطالب جولا؛ علیرضا حسینی پاکدهی؛ زهرا حکیمی
چکیده
پژوهش حاضر درصدد است که به چگونگی نقش تماشای سریالهای تلویزیونی ماهوارهای در تغییر پوشش محلی زنان کُرد شهر پاوه با مطالعه موردی سریال حریم سلطان از دیدگاه این زنان بپردازد و مهمترین علل و انگیزهها و دلایلی که موجب این تغییر شدهاند را، شناسایی کند. این پژوهش از نوع کیفی است که از روش تحلیل مضمونی مصاحبه بهعنوان روش اجرای تحقیق ...
بیشتر
پژوهش حاضر درصدد است که به چگونگی نقش تماشای سریالهای تلویزیونی ماهوارهای در تغییر پوشش محلی زنان کُرد شهر پاوه با مطالعه موردی سریال حریم سلطان از دیدگاه این زنان بپردازد و مهمترین علل و انگیزهها و دلایلی که موجب این تغییر شدهاند را، شناسایی کند. این پژوهش از نوع کیفی است که از روش تحلیل مضمونی مصاحبه بهعنوان روش اجرای تحقیق و تکنیک مصاحبه نیمه ساختیافته برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان 50-15ساله کُرد در سال 94-93 ساکن شهر پاوه که در دوخت لباس محلی خود از مدل خرم سلطان استفاده کردهاند. در این پژوهش نمونهگیری به شیوه هدفمند از میان جامعه آماری صورت گرفت و ملاک تعین حجم نمونه نیز اشباع نظری سؤالات تحقیق بود. بر اساس نتایج این تحقیق تغییر صورت گرفته در پوشش صرفاً ایده گرفتن از لباسهای سریال حریم سلطان و ترکیب آن با پوشش محلی بوده است و تنها عامل تغییر آن را نمیتوان صرفاً تماشای برنامههای ماهوارهای دانست بلکه این عامل خود بهعنوان عامل اصلی و مستقیم در کنار عوامل دیگر، اثر خود را تشدید میکند.
محمد جواد بادین فکر؛ حسین سرفراز؛ مرتضی سمیعی
چکیده
با مروری بر آثار ترجمهای و تألیفی فارسی در باب فرهنگ شهرت، بر تفوق نگاه های انتقادی پی می بریم؛ از منظر نشانهشناختی موضع انتقادی رولان بارت نسبت به نظام های نشانهای درون فرهنگ به مثابه نظامهای ایدئولوژیک و اسطورهای تلقی رایج و کارویژه نشانهشناسی، افشای دلالتهای پنهان و عمدتاً سرکوبگرانه آنهاست؛ در حالیکه ادعای مقاله ...
بیشتر
با مروری بر آثار ترجمهای و تألیفی فارسی در باب فرهنگ شهرت، بر تفوق نگاه های انتقادی پی می بریم؛ از منظر نشانهشناختی موضع انتقادی رولان بارت نسبت به نظام های نشانهای درون فرهنگ به مثابه نظامهای ایدئولوژیک و اسطورهای تلقی رایج و کارویژه نشانهشناسی، افشای دلالتهای پنهان و عمدتاً سرکوبگرانه آنهاست؛ در حالیکه ادعای مقاله وجود کارکردهای فرهنگی سلبریتی به مثابه یک نظام نشانهای و فرهنگ شهرت به مثابه یک سپهرنشانهای است که با استفاده از نظریه و روششناسی یوری لوتمان پایهگذار مکتب نشانهشناسی فرهنگی تلاش شده است تا تحلیلی تازه از فرهنگ شهرت ارائه شود. نتیجه گیری نظری این مقاله بر این شد که فرهنگ شهرت به عنوان یکی از سپهر های نشانه ای درون فرهنگ قرار داشته و در فرایند های تعیین مرز کردن سپهر فرهنگ مشارکت دارد. سپس با استفاده از نشانه شناسی فرهنگی لوتمان، لایو اینستاگرامی حسن آقامیری ( سلبریتی روحانی) با احلام( سلبریتی زن خواننده) که یک پدیده سلبریتی محور از دو صنف متضاد بوده ، به مثابه پیکره مطالعاتی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه این تحلیل مشخص نمود که دو سلبریتی نهایتا در یک توافق مرز موسیقی حلال و حرام را در لایو اینستاگرام مشخص می نمایند. حسن آقامیری به عنوان مرز در سپهر دین، احلام را که یک عنصر نه-دین محسوب می شود به داخل سپهر دین ترجمه می کند. در طرف مقابل آقامیری خود نیز به وسیله احلام به سپهر موسیقی راه می یابد. در نهایت همخوانی این دو سلبریتی بایکدیگر منجر به انفجار در سپهر نشانه ای می شود.
غلامرضا حداد
چکیده
در عصر انقلاب اطلاعات و ارتباطات، حیات اجتماعی بطور عام و حیات سیاسی بطور خاص، عمیقاً رسانه-ای شده است. در کنار تعابیر متنوعی که تاکنون از این پدیده ارائه شده است، این مقاله بر تعبیری خاص از سیاست رسانهای شده استوار است مبنی بر وضعیتی که در آن، گسترش حضور و نقش رسانهها در حیات سیاسی جوامع، شرایطی را فراهم میآورد که افراد عادی ...
بیشتر
در عصر انقلاب اطلاعات و ارتباطات، حیات اجتماعی بطور عام و حیات سیاسی بطور خاص، عمیقاً رسانه-ای شده است. در کنار تعابیر متنوعی که تاکنون از این پدیده ارائه شده است، این مقاله بر تعبیری خاص از سیاست رسانهای شده استوار است مبنی بر وضعیتی که در آن، گسترش حضور و نقش رسانهها در حیات سیاسی جوامع، شرایطی را فراهم میآورد که افراد عادی امکان کنشگری خاص و فعالانه سیاسی بیابند. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که آیا رسانهای شدن سیاست تمامی جوامع را فارغ از ظرفیتهای خاص و ویژگیهای زمینهای خود به یک شکل متاثر میکند یا پدیدهای زمینهمند است که بروندادهای متفاوت و متنوعی را در محیطهای متفاوت به همراه خواهد داشت. در این راستا دو نمونهی جو لولهکش در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده 2008 و میرزاآقا در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم 1396 به عنوان افرادی عادی که رسانهای شدن سیاست امکان تبدیل آنان به سوژههای کنشگر سیاسی را فراهم آورده موضوع مطالعهای مقایسهای قرار گرفتند. با انتخاب جامعهشناسی فرهنگی به عنوان چارچوب نظری، مقایسهی این دو نمونه در سه شاخص پویائی سوژگی سیاسی، گونهشناسی رسانهها، و ماندگاری سوژگی سیاسی نشان داد که رسانهای شدن سیاست پدیدهای زمینهمند است که در جوامع توسعهیافتهی دموکراتیک، پویائی حداکثری سوژگی سیاسی در بستر تمامی سطوح رسانههای کلانمقیاس، میانمقیاس و خردمقیاس، و با ماندگاری سوژگی بالا را به همراه دارد اما در جوامع درحال توسعه و شبه دموکراسیها، پویائی حداقلی سوژگی سیاسی تنها در سطح رسانههای خردمقیاس و محدود به دورههای برگزاری انتخابات را ممکن مینماید.
راضیه فرشید؛ فائزه سادات بحرالعلومی طباطبائی؛ نصرت ریاحی نیا
چکیده
هدف پژوهش حاضر تحلیل و مقایسه مفاهیم سواد رسانه ای و سواد رایانه ای بر اساس آثار نمایه شده در پایگاه وب آو ساینس است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش شناسی، توصیفی با رویکرد علم سنجی است که در آن از فنون تحلیل شبکه استفاده شده است. جامعه پژوهش تولیدات علمی مرتبط با موضوع سواد رسانه ای و سواد رایانه ای است. یافتههای بدست آمده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تحلیل و مقایسه مفاهیم سواد رسانه ای و سواد رایانه ای بر اساس آثار نمایه شده در پایگاه وب آو ساینس است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش شناسی، توصیفی با رویکرد علم سنجی است که در آن از فنون تحلیل شبکه استفاده شده است. جامعه پژوهش تولیدات علمی مرتبط با موضوع سواد رسانه ای و سواد رایانه ای است. یافتههای بدست آمده حاکی از آن است که در حوزه سواد رسانه ای 1736 اثر و در حوزه سواد رایانه ای 772 اثر نمایه شده است. فدرو در حوزه سواد رسانه و گراسر آ سی بیشترین تولیدات را در حوزه سواد رایانه داشته اند. در میان کشورها، آمریکا در جایگاه اول در دو حوزه قرار گرفته است که در این میان ایران با 11 اثر در جایگاه 31 سواد رایانه و با 8 اثر در جایگاه 19 سواد رسانه قرار گرفته است. واژگان آثار سواد رسانه 9 خوشه و آثار سواد رایانه 6 خوشه را تشکیل دادند. 327 کلیدواژه مشترک در خوشه های موضوعی این دو حوزه وجود دارد که سبب تنها 19 درصد میزان تشابه میان دوحوزه است. همچنین توجه به حوزه سواد رسانه و سواد رایانه بهعنوان یکی از مولفههای جامعه در رشد و ارتقای افراد میتواند نقش بسزایی داشته باشد. در تحلیلها و نتایج پژوهش حاضر پیشنهاداتی برای مدیران و سیاست مداران ارائه گردید تا موضوعات این حوزه بهتر روشن شود و به شکل بهتری برای توسعه آن سرمایه گذاری شود.
حسین سلیمی؛ پیمان وهاب پور
چکیده
توئیتر یکی از رسانههای شبکه اجتماعی است که امکان تعامل گسترده در عرصهٔ جهانی را برای ما فراهم میکند. این رسانه در یک دهه اخیر مورد توجه سیاستمداران و بهویژه دیپلماتها قرار گرفته و محفلی برای انعکاس اولویتها، ارزشها و ایدههای آنان شده است. استفاده از این زیرساخت نوع جدیدی از دیپلماسی را با عنوان «توئیپلماسی» به وجود ...
بیشتر
توئیتر یکی از رسانههای شبکه اجتماعی است که امکان تعامل گسترده در عرصهٔ جهانی را برای ما فراهم میکند. این رسانه در یک دهه اخیر مورد توجه سیاستمداران و بهویژه دیپلماتها قرار گرفته و محفلی برای انعکاس اولویتها، ارزشها و ایدههای آنان شده است. استفاده از این زیرساخت نوع جدیدی از دیپلماسی را با عنوان «توئیپلماسی» به وجود آورده و بیش از 92 درصد از کشورهای عضو سازمان ملل در این رسانه، حساب کاربری دارند و هویت خود و کشورشان را نمایندگی میکنند. در ایران نیز سیاستمداران و دیپلماتها از این قافله عقب نماندهاند و حضور فعالی دارند. این مقاله در تلاش است با استفاده از نظریه امنیت هستی شناختی به بررسی چگونگی بازنمایی هویت و هنجارهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در توئیتر نماید. پرسش اصلی این است که سیاستمدار ایرانی خود را چگونه و با چه روایتی در شبکه اجتماعی توئیتر عرضه میکند؟ بر این اساس محورهای ذیل بهعنوان روایت ایرانی از سیاست خارجی ایران جمعبندی میشوند: 1. ایران؛ امنیت ساز منطقه 2. ایران؛ دولت توسعهگرای اقتصادی 3. ایران؛ پایبند به تعهدات بینالمللی و 4. ایران مستقل. مهمترین ناامن کننده روایت ایرانی از سیاست خارجی نیز ایالاتمتحده آمریکا به نمایندگی توئیتر دونالد ترامپ و نیز رژیم صهیونیستی شناساییشده که کنشگران سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تلاش میکنند در مقابل آن هویت امن و معتبر خویش را بازسازی کرده و قوام بخشند.
رسانههای نوین
مرتضی فاضلی مقدم؛ افسانه مظفری؛ هادی خانیکی
چکیده
چکیده: امروزه نقش واهمیت رسانه ها در اطلاع رسانی و شکل دهی به افکار عمومی بر کسی پوشیده نیست ودر میان انواع رسانه ها،رسانه های اجتماعی با تحولاتی که در ابعاد مختلف فناوری، تجهیزات، حجم و روش داشته اند، می توانند به عنوان حامل و فرستنده پیام دراقناع افکار عمومی بیشترین تاثیرراداشته باشند.تحقیق حاضرباهدف شناسایی مولفه های الگوی اقناع ...
بیشتر
چکیده: امروزه نقش واهمیت رسانه ها در اطلاع رسانی و شکل دهی به افکار عمومی بر کسی پوشیده نیست ودر میان انواع رسانه ها،رسانه های اجتماعی با تحولاتی که در ابعاد مختلف فناوری، تجهیزات، حجم و روش داشته اند، می توانند به عنوان حامل و فرستنده پیام دراقناع افکار عمومی بیشترین تاثیرراداشته باشند.تحقیق حاضرباهدف شناسایی مولفه های الگوی اقناع افکار عمومی در رسانه های اجتماعی انجام شده ورویکرد پژوهش از نوع کیفی با استفاده از راهبرد سنتز پژوهی میباشد. جامعه آماری در بخش اول شامل کلیه مقاله های مرتبط با موضوع "اقناع "، "افکار عمومی"، "رسانههای اجتماعی" در بازه زمانی 2010 تا 2023 بود. نمونه آماری شامل کلیه اسناد و منابع مرتبط با موضوع به تعداد 75 سند می باشد که22 موردپس از چندین مرحله غربالگری بر اساس عنوان، چکیده و محتوا،انتخاب و وباروش کدگذاری مخصوص مطالعات کیفی تحلیل گردید.نتیجه نشان داد مولفه های الگوی اقناع افکار عمومی در بستر رسانه های اجتماعی شامل پنج مولفه اصلی(مقوله هسته ای) است که عبارتند از: راهبرد های متقاعدسازی، اعتماد و صداقت، مخاطب محوری، کمیابی و ویژگی پیام . با توجه به نتیجه تحقیق پیشنهاد میشودازسوی فعالان ،کنشگران ومدیران عرصه رسانه برای اقناع افکاری عمومی در رسانه های اجتماعی ،اعتمادسازی درمیان مخاطبان صورت گیرد. سپس، برای تولید پیام های اقناعی عناصری چون صداقت،اعتبار ،جذابیت وجلب اعتماد مخاطب را درنظر گرفته و راهبردها وتکنیک های اقناعی مناسب را انتخاب نمایند. همچنین به مخاطب، نیاز ها و اهداف او از حضور در رسانههای اجتماعی توجه نموده، پیام های غیرتکراری و جذاب تولید و منتشر نمایند.
فاطمه طاهری
چکیده
سرمایه اجتماعی توسط بانک جهانی به عنوان هنجارهای اجتماعی نهفته در ساختارهای اجتماعی تعریف شده است که نقش هماهنگی اقدامات افراد برای نیل به اهداف را بر عهده دارد. با افزایش ارتباطات الکترونیکی، بستر سرمایه اجتماعی تغییر نموده و دغدغه پژوهشگران را به سمت سرمایه اجتماعی آنلاین پیش برده است. هدف این مقاله واکاوی نظرات مخالف و موافق ...
بیشتر
سرمایه اجتماعی توسط بانک جهانی به عنوان هنجارهای اجتماعی نهفته در ساختارهای اجتماعی تعریف شده است که نقش هماهنگی اقدامات افراد برای نیل به اهداف را بر عهده دارد. با افزایش ارتباطات الکترونیکی، بستر سرمایه اجتماعی تغییر نموده و دغدغه پژوهشگران را به سمت سرمایه اجتماعی آنلاین پیش برده است. هدف این مقاله واکاوی نظرات مخالف و موافق صاحبنظران در ارتباط با ظهور این متغیر میباشد. با توجه به ماهیت مروری مقاله، تعداد 138 مقاله معتبر بینالمللی مورد بررسی اولیه قرار گرفت که با توجه به نامناسب بودن عنوان، چکیده و محتوای 78 مقاله، تعداد 60 مورد برای بررسی نهایی در نظر گرفته شد. مرور این موارد به بررسی مطالعات صورت گرفته در حوزه سرمایه اجتماعی آنلاین و نتایج حاصل از دیدگاه صاحبنظران می-پردازد. نتایج نشان میدهد اگرچه سرمایه اجتماعی آنلاین تا حد زیادی توسط پژوهشگران مورد تایید قرار گرفته است، اما آراء مخالف در این ارتباط نشان میدهند بهرهگیری از سرمایه اجتماعی آنلاین در وضعیت مطلوب نیازمند تقویت مهارتهای ارتباطات الکترونیکی، توسعه پلتفرمهای مختلف و چگونگی استفاده صحیح از انها میباشد. در واقع هنوز بین صاحبنظران، توافق جمعی در ارتباط با وضعیت سرمایه اجتماعی در شبکههای اجتماعی آنلاین وجود ندارد و پژوهشهای بیشتری مورد نیاز است تا وضعیت این مفهوم نو پا را با وضوح بیشتری مورد شناسایی قرار دهد. این مطالعه بعنوان روزنهای برای شروع مطالعات منسجم وضعیت سرمایه اجتماعی در شبکههای اجتماعی و ارتباطات الکترونیکی، اهمیت و ضرورت پژوهشهای کیفی و کمی مختلف در این ارتباط را رهنمون می-شود.
رضا صابری؛ رعنا موی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی نحوه بازتاب اخبار مربوط به موج اول شیوع ویروس کرونا در ایران در دو سایت «صداوسیما» و «بیبیسی فارسی» انجام گرفته است. از دسامبر 2019، واژگان «کرونا» و «کووید-19» ازجمله پرکاربردترین مفاهیم خبری رسانههای سنتی و نوین جهان گردید که برای بازنمایی یک رویداد یا بحران انسانی که اولین موارد ابتلا ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی نحوه بازتاب اخبار مربوط به موج اول شیوع ویروس کرونا در ایران در دو سایت «صداوسیما» و «بیبیسی فارسی» انجام گرفته است. از دسامبر 2019، واژگان «کرونا» و «کووید-19» ازجمله پرکاربردترین مفاهیم خبری رسانههای سنتی و نوین جهان گردید که برای بازنمایی یک رویداد یا بحران انسانی که اولین موارد ابتلا آن در درمانگاهها و بیمارستانهای شهر ووهان کشور چین مشاهده گردید، مورداستفاده قرار گرفت.»وبسایت» یک رسانه نوین محسوب میشود که تبادل یا انتشار محتوا در آن، تنها به کمک ابزارهای مجهز به پردازشگر دیجیتال امکانپذیر است. مفهوم «خبر» در این پژوهش شامل کلیه اخبار، گزارشها، مصاحبهها، یادداشتها و تحلیل کارشناسان بوده است که در«موج اول شیوع ویروس کرونا در ایران» در سایتهای خبری بیبیسی فارسی و خبرگزاری صداوسیما انتشار یافته است. موج اول کرونا در ایران از تاریخ 1/12/ 1398 (20/2/2020) شروع و در تاریخ 17/03/ 1399 (6/6/2020) پایان مییابد. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی، محتوای پیامهای سایتهای موردمطالعه را در 17 مقوله (متغیر) و در 62 زیر مقوله (گویه) کدگذاری نموده است. جامعه آماری شامل 1015 واحد تحلیل بوده است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 278 خبر، گزارش، مصاحبه یا تحلیل بهعنوان نمونه انتخاب و با استفاده از روش نمونهگیری چندمرحلهای (سهمیهای و تصادفی سیستماتیک)، دادههای تحقیق جمعآوری گردیده است. با توجه به چارچوب نظری تحقیق، یافتههای پژوهش نشان میدهد که اگرچه ویروس کرونا بهعنوان یک بیماری فراگیر انسانی با ارزشهای خبری متعدد و مهم، توجه سایتهای خبری را به انعکاس ابعاد مختلف آن جلب نموده است، اما التزام هر سایت خبری به چارچوببندی خاص، باعث گردیده که روح قالب در محتواهایی تولیدی سایت خبری صداوسیما بهعنوان رسانه موافق وضع موجود، رویکرد «امیدبخش» را انتخاب نموده و در مقابل سایت خبری بیبیسی بهعنوان یک رسانه مخالف وضع موجود، رویکرد «نگرانی» را در رویدادهای خبری کرونا بازتولید نماید.
محمدصادق نصراللهی؛ محمد جواد بادین فکر
چکیده
فضای مجازی با محوریت و سکانداری پیامرسانهای اجتماعی، بخش غالب مصرف رسانهای مخاطبان را در عصر حاضر تسخیر کرده است. تحلیل اجمالی الگوی ارتباطی کاربران در پیامرسانهای اجتماعی نشاندهندة استفادة متعارف از ایموجی ها است؛ به طوری که کمتر گفتگوی مجازیای را میتوان یافت که تهی از ایموجی باشد. استفادة نادرست، مبهم و چندگانه از ایموجیها به ...
بیشتر
فضای مجازی با محوریت و سکانداری پیامرسانهای اجتماعی، بخش غالب مصرف رسانهای مخاطبان را در عصر حاضر تسخیر کرده است. تحلیل اجمالی الگوی ارتباطی کاربران در پیامرسانهای اجتماعی نشاندهندة استفادة متعارف از ایموجی ها است؛ به طوری که کمتر گفتگوی مجازیای را میتوان یافت که تهی از ایموجی باشد. استفادة نادرست، مبهم و چندگانه از ایموجیها به ویژه در فرهنگهایی غیر از فرهنگ مولد آنها، این سؤال را در ذهن نگارندگان پرورید که منشأ این پدیده چیست؟ و تفاوت فرهنگی قرارداد کنندة ایموجی و مصرفکنندة آن چگونه در تحقق چنین پدیدهای اثرگذار بوده است؟ در جهت پرداختن به این دغدغه، سؤال اصلی مقاله اینگونه مطرح میشود که مدلولها و مفاهیم صریح و ضمنی ایموجیهای پیامرسانهای اجتماعی چیست و آیا تأثر آنها از نظام فرهنگی و ارزشی جهان غرب قابل اثبات است؟این مقاله با بهرهگیری از روش نشانهشناسی و با استفاده از تکنیک همنشینی و جانشینی، معانی فرهنگی صریح و ضمنی برآمده از ایموجیهای منتخب را (23 ایموجی) در سه بخش خانواده، جنسیت و زبان دست بررسی کرده است. یافتههای این مقاله نشان میدهد که رهیافت فرهنگی حاکم بر ایموجیها، تکثرگرایی و نسبیت فرهنگی برآمده از مدرنیسم و پست مدرنیسم است. طبیعتا این دو رهیافت منجر به بروز پدیدههایی چون خلاء فرهنگی، تفاوت فرهنگی، تضاد فرهنگی، تقابل فرهنگی، ابهام فرهنگی و اشاعة فرهنگی در مصرفکنندگان و مخاطبان شده است. در پایان تأکید مقاله بر اتخاذ رویکرد فعال کشورها در ایجاد ایموجیهای بومی و متناسب با فرهنگ آنها است.
آزاده سالمی؛ هادی خانیکی؛ حبیب صبوری خسروشاهی؛ شهناز هاشمی
چکیده
استفاده بهینه از فناوریهای نوین ارتباطی در عین حالی که نیازمند سواد رسانهایست، ممکن است با بهبود این مهارتها همراه باشد. برای بررسی این موضوع، هدف از این پژوهش، دستیابی به الگویی برای پیشبینی وضعیت سواد رسانهای درحوزه سلامت با توجه به نقش و سهم استفاده کاربران از رسانههای اجتماعی است. منظور از سواد رسانهای سلامت، درک افراد ...
بیشتر
استفاده بهینه از فناوریهای نوین ارتباطی در عین حالی که نیازمند سواد رسانهایست، ممکن است با بهبود این مهارتها همراه باشد. برای بررسی این موضوع، هدف از این پژوهش، دستیابی به الگویی برای پیشبینی وضعیت سواد رسانهای درحوزه سلامت با توجه به نقش و سهم استفاده کاربران از رسانههای اجتماعی است. منظور از سواد رسانهای سلامت، درک افراد از تواناییشان در دسترسی، تحلیل، خلق و انتقال پیامهای ارتباطی در حوزه سلامت از طریق رسانههاست. روش تحقیق، پیمایش و جامعه آماری، شهروندان بزرگسال تهرانی هستند که از اینترنت استفاده میکنند. نمونهگیری به روش خوشهای چندمرحلهای و زمان اجرای پیمایش، اردیبهشت ماه سال 1398 بوده است. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته است که روایی (صوری و سازه) و پایایی (ضریب آلفای کرونباخ 837/0) آن مناسب ارزیابی شده است. بر اساس الگوی تحلیل مسیر، از میان متغیرهای بررسی شده، «رضامندی از کاربرد رسانههای اجتماعی در حوزه سلامت» بیشترین سهم را در پیشبینی تغییرات سواد رسانهای سلامت کاربران اینترنت در تهران دارد و بعد از آن به ترتیب «میزان استفاده از رسانههای اجتماعی»، «سالهای تحصیل»، «پذیرش رسانههای اجتماعی در حوزه سلامت» و «سن» قرار دارند. میتوان نتیجه گرفت با افزایش ضریب نفوذ اینترنت، شکاف دیجیتال بیش از دسترسی و میزان استفاده اعضای جامعه از فناوریهای نوین، در زمینه نحوه بهرهگیری آنان از این رسانهها معنا پیدا میکند. در بین متغیرهای زمینهای، «جنس» نقشی در تبیین سواد رسانهای در حوزه سلامت نداشته است اما «تحصیلات» و «سن» به شکاف دیجیتال در بین گروههای اجتماعی دامن میزنند.
محمد نیک ملکی؛ حسین علی افخمی
چکیده
ادغام هوشمصنوعی در روزنامهنگاری، بهطور فزایندهای به بخشی از ساختار بسیاری از خبرگزاریها و رسانه های خبری تبدیل شده است. اهمیت رو به رشد آن، گواهی بر پیشرفت فناوری و شاخصی از تغییر نیازها و پویایی مصرف اخبار در عصر دیجیتال است. این مهم در سالهای اخیر، نگرشها را نسبت به توسعه هوشمصنوعی در اتاقهای خبر و بهویژه چرخه تولید، ...
بیشتر
ادغام هوشمصنوعی در روزنامهنگاری، بهطور فزایندهای به بخشی از ساختار بسیاری از خبرگزاریها و رسانه های خبری تبدیل شده است. اهمیت رو به رشد آن، گواهی بر پیشرفت فناوری و شاخصی از تغییر نیازها و پویایی مصرف اخبار در عصر دیجیتال است. این مهم در سالهای اخیر، نگرشها را نسبت به توسعه هوشمصنوعی در اتاقهای خبر و بهویژه چرخه تولید، توزیع و مصرف اخبار تغییر داده است. مقاله حاضر ضمن بررسی «وضعیت موجود دانش، مهارت و نگرش سردبیران، به انتظارات و چالشهای کاربرد هوشمصنوعی و چشمانداز آن در قالب روزنامهنگاری مبتنی بر هوش مصنوعی» در اتاق خبر خبرگزاری صداوسیما پرداخته است. در این پژوهش از نظریه «میدان» بوردیو استفاده شده است. روش این پژوهش مبتنی بر پیمایش و به شیوه نمونهگیری غیر احتمالی و در بازه زمانی اردیبهشتماه 1402 انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را 50 نفر از سردبیران خبرگزاری صداوسیما تشکیل میدهد. نتایج نشان داد؛ سردبیران «بهرهوری بیشتر»، «کارآمدی روزنامهنگاران»، «دریافت سریع اخبار» و «کاهش هزینه از طریق خودکار سازی» را به ترتیب بهعنوان 4 دلیل عمده پذیرش فناوریهای هوشمصنوعی در اتاق خبر خبرگزاری صداوسیما بیان کردند. همچنین «مدیریت محتوا»، «تولید خودکار و کارآمدتر محتوا»، «شناسایی اخبار جعلی/ تشخیص جعل عمیق» و «تجزیهوتحلیل احساسات کاربران» را بهعنوان چهار اولویتی که در اتاق خبر خبرگزاری انتظار دارند، هوشمصنوعی روزنامهنگاری تلویزیونی را مجدداً شکل دهد. همچنین «فقدان مهارتهای مرتبط با هوشمصنوعی به همراه دشواری جذب و استخدام استعدادها»، «فقدان دانش، مهارتها و درک در مورد پتانسیل هوشمصنوعی در سازمان خبری»، «فقدان استراتژی بهویژه در سطح مدیریت/ فقدان بینش مدیریتی استراتژیک»، «فقدان منابع مالی و/ یا فقدان تمایل به سرمایهگذاری در منابع موجود» و «مسائل ساختاری، ازجمله شکافهای فنی بین بخشها» بهعنوان 5 چالش مهم و موانع پذیرش فناوریهای هوشمصنوعی در اتاق خبر خبرگزاری صداوسیما ارزیابی کردند.
فاطمه نوری راد؛ هادی خانیکی
چکیده
نوجوانان امروز به واسطه حضور دائمی در رسانههای اجتماعی در زیست جهانی زندگی می کنند که بیش از گذشته مرزهایش نامشخص است. رسانه ها و ابزارهای فناورانه ارتباطی مواجهه غیرمستقیم فرهنگ های دیگر را بیش از پیش مهیا کردهاند. و این موقعیت، نوجوان را در شرایطی قرار می دهد که ناچار است درگیر چالشهایی بر سر هویت و تعریف خود شود. هویت شکل گرفته ...
بیشتر
نوجوانان امروز به واسطه حضور دائمی در رسانههای اجتماعی در زیست جهانی زندگی می کنند که بیش از گذشته مرزهایش نامشخص است. رسانه ها و ابزارهای فناورانه ارتباطی مواجهه غیرمستقیم فرهنگ های دیگر را بیش از پیش مهیا کردهاند. و این موقعیت، نوجوان را در شرایطی قرار می دهد که ناچار است درگیر چالشهایی بر سر هویت و تعریف خود شود. هویت شکل گرفته در هر فردی از نوع و سبک خاصی برخوردار است. که تحت عنوان سبک های هویتی نامیده می شود. سبکهای هویتی، همان مقیاس و میزان تمایزی است که می توان در میان افراد قائل شد. در این خصوص، برزونسکی (1992)، سبکهای هویتی را مشتمل بر اطلاعاتی ، هنجاری ، سردرگم و متعهد میداند.به این اعتبار پژوهش حاضر درصدد است رابطه بین نگرش به رسانه های اجتماعی با سبک های هویتی را در نوجوانان 12 تا 18 ساله با روش پیمایش آنلاین و نمونه آماری 1065 نفر بررسی کند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه استاندارد برزونسکی و محقق ساخته است.نتایج پژوهش حاکی از آن است که با توجه به آزمون کولوموگرف – اسمیرنف و سطح معناداری به دست آمده بالای 5/0 داده های پژوهش نرمال و از آزمونهای پارامتریک استفاده شد. با توجه به آزمون همبسنگی پیرسون در سطح معناداری 5/0 بین هویت سردرگم و متعهد و نگرش به رسانه های اجتماعی رابطه معنادار وجود دارد و فرض وجود رابطه بین سبک هویتی اطلاعاتی و هنجاری با نگرش به رسانه های اجتماعی رد شده است.
سام محمدپور؛ یونس شکرخواه
چکیده
کاربرد نظریه برجستهسازی در پنجاهسالگی خود بسیار فراگیرتر از گذشته شده است و امروزه میتوان آن را به دو شاخه اصلی برجستهسازی سنتی و مدرن تقسیم کرد. بر اساس نظریه برجستهسازی، احزاب سیاسی با بهرهگیری از ابزار رسانهای و بازاریابی سیاسی قادرند توجهات را به موضوعات مورد نظر خود معطوف سازند. برای مدتهای طولانی، مفروضات اصلی ...
بیشتر
کاربرد نظریه برجستهسازی در پنجاهسالگی خود بسیار فراگیرتر از گذشته شده است و امروزه میتوان آن را به دو شاخه اصلی برجستهسازی سنتی و مدرن تقسیم کرد. بر اساس نظریه برجستهسازی، احزاب سیاسی با بهرهگیری از ابزار رسانهای و بازاریابی سیاسی قادرند توجهات را به موضوعات مورد نظر خود معطوف سازند. برای مدتهای طولانی، مفروضات اصلی نظریه برجستهسازی حول محور روزنامهها و شبکههای رادیویی و تلویزیونی -به عنوان رسانههای جمعی فراگیر- تنظیم شده بود. با گسترش فناوریهای ارتباطی و ظهور شبکههای اجتماعی، نقش تعیینکننده رسانههای سنتی در انتخابات به چالش کشیده شده است و امروزه احزاب سیاسی به منظور برجستهسازی مواضع و برنامههای خود به دنبال استفاده و حضور هرچه بیشتر در شبکههای اجتماعی هستند. در این راستا، پژوهش حاضر با بهرهمندی از مباحث نظریه برجستهسازی و بررسی رفتار رسانهای احزاب بریتانیایی در دو انتخابات عمومی 2015 و 2017، در صدد پاسخ به این پرسش بود که گرایش احزاب بریتانیا به استفاده از رسانههای مختلف در دو انتخابات مذکور چگونه بوده است. یافتههای پژوهش، با تکیه بر یافتهها و نتایج مهمترین سازمانهای آماری بریتانیا و جهان نشان داد که انتخابات عمومی 2015 و 2017 بریتانیا، به ترتیب نقطه عطف و نقطه اوجی در گرایش احزاب بریتانیایی به شبکههای اجتماعی به عنوان ابزار برجستهسازی در دوران مدرن بوده است. بر این اساس، به نظر میرسد شبکههای اجتماعی با پایان دادن به دههها سلطه روزنامهها و شبکههای تلویزیونی، در حال مطرح شدن به عنوان رسانههای تعیینکننده در کارزارهای انتخاباتی هستند.
غلامرضا کمری؛ عباس اسدی؛ امیرحسام اسحاقی
چکیده
شبکه های اجتماعی (پلتفرم های موبایلی) شبکه ی ارتباطی فراگیر و غیر رسمی است از این رو بستر مناسبی برای تولید و انتشار قابل توجهی از شایعه می باشد که اثرات منفی بسیاری بر جامعه می گذارد. شناخت علل و چگونگی تشکیل وکسترش این پدیده ناهنجار ارتباطات مجازی در کاهش و منترل آن کارساز است.از این رو این تحقیق با هدف شناخت قالب های رایج شایعه و گفتمان ...
بیشتر
شبکه های اجتماعی (پلتفرم های موبایلی) شبکه ی ارتباطی فراگیر و غیر رسمی است از این رو بستر مناسبی برای تولید و انتشار قابل توجهی از شایعه می باشد که اثرات منفی بسیاری بر جامعه می گذارد. شناخت علل و چگونگی تشکیل وکسترش این پدیده ناهنجار ارتباطات مجازی در کاهش و منترل آن کارساز است.از این رو این تحقیق با هدف شناخت قالب های رایج شایعه و گفتمان شناسی آن در فضای مجازی انجام گرفت. روش تحقیق کیفی و از نوع تحلیل مضمون است. جامعه آماری مطالعات و تحقیقات اخیر در حوزه شایعه و فضای مجازیست که پس از تجزیه و تحلیل 30 داده ی علمی(مقاله، پایان نامه و طرح تحقیقاتی)، نتایج نشان داد: در رابطه با گفتمان و قالب سه مولفه اصلی : ساختارگفتمان – قالب و زمینه در تولید اغلب شایعات مشابه هستند و در ادامه نتایج به ترتیب زیر مقوله های؛ محتوای تغییر پذیر، باور پذیر بودن، گفتارعامیانه، بدون سند و غیر علمی بودن، نامشخص ، ابهام و اغراق آمیز بودن، گفتارآتشین و تلقین فاجعه ، قالب حقیقت جویی، انتقادی، آزادی خواهی، حقوق بشری، هیجانی و پیشگویانه همچنین موضوعات خاص، اجتماعی– مدنی، سیاسی و امنیتی در رابطه با «قالب های رایج و نوع گفتمان شایعه سازی در فضای مجازی» استخراج شد.
سید محمدباقر جعفری؛ علیرضا امیرکبیری؛ حسین امجدی
چکیده
استفاده روزافزون شهروندان از خدمات وب 2.0 و رسانههای اجتماعی که اکثراً هم بومی نیستند لزوم تلاش دولت برای ورود به عرصۀ خدماترسانی از طریق ابزار رسانه های اجتماعی را جدیتر مینماید. در این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سؤالات هستیم که اگر دولت بخواهد برای خدماترسانی از طریق ابزار رسانه های اجتماعی عمل نماید، اولاً چه ...
بیشتر
استفاده روزافزون شهروندان از خدمات وب 2.0 و رسانههای اجتماعی که اکثراً هم بومی نیستند لزوم تلاش دولت برای ورود به عرصۀ خدماترسانی از طریق ابزار رسانه های اجتماعی را جدیتر مینماید. در این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سؤالات هستیم که اگر دولت بخواهد برای خدماترسانی از طریق ابزار رسانه های اجتماعی عمل نماید، اولاً چه مجموعه عوامل تأثیرگذاری وجود خواهد داشت و دوماً کدامیک از این عوامل پیشران و کدامیک بهعنوان عامل پیشگیر در مسیر حرکت دولت عمل خواهند نمود. برای انجام این پژوهش، از روش فراترکیب استفاده به عملآورده شده است. برای دستیابی به تعداد مقالات مناسب بررسی، از روش 7 مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شد. نهایتاً تعداد 39 مقاله موردبررسی واقع شد. برای ارزیابی کیفیت 39 منبع نهایی از ابزار گلین استفاده شد. تمام 39 منبع نهایی توانستند نمره بالای 75 درصد را کسب نمایند. بررسی این مقالات از طریق روش فراترکیب نهایتاً ما را به شناسایی 4 عامل، مدیریتی، سازمانی، انسانی و زیرساختی رهنمون شد. هرکدام از این عوامل شامل زیرعامل هایی هستند که با توجه به ادبیاتِ موردبررسی بهعنوان پیشران و یا پیشگیر بر سر راه استفاده دولت از رسانه های اجتماعی برای خدماترسانی، عمل میکنند. برای تعین پاسخ به نوع تأثیر عامل (پیشران بودن و یا پیشگیر بودن) با توجه به متن پژوهش ها و همینطور محدودیت های موجود در کشور از این منظر، تصمیم گیری شد.