کریم نعمتی اقدم؛ نسیم مجیدی؛ علی اصغر کیا
چکیده
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی نقش رسانه های نوین در تغییرات ظاهری فرهنگ جامعه ایران می باشد که روش تحقیق بدون اتکا به نظریات رایج و با روش نظریه مبنایی (GT) انجام گرفته است. در این روش به صورت استنباطی میتوان بعد از تبیین عناصر و ویژگیهای پیام به ارتباط میان عناصر ارتباط و پیشینه و پیامد (یا آثار) فراگرد ارتباطی نیز پرداخت ..سپس توصیف ...
بیشتر
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی نقش رسانه های نوین در تغییرات ظاهری فرهنگ جامعه ایران می باشد که روش تحقیق بدون اتکا به نظریات رایج و با روش نظریه مبنایی (GT) انجام گرفته است. در این روش به صورت استنباطی میتوان بعد از تبیین عناصر و ویژگیهای پیام به ارتباط میان عناصر ارتباط و پیشینه و پیامد (یا آثار) فراگرد ارتباطی نیز پرداخت ..سپس توصیف و تجزیه و تحلیل اطلاعات در این پژوهش، بر اساس زمینهسازی (یا زمینهبندی) فرهنگی دادههای آنلاین بر اساس طیف لیکرت و از دو روش بازکدگذاری توسط یک پژوهشگر دیگر و روش بازبینی اعضاء استفاده شده و بر اساس نظریة دادهبنیاد با رویکرد گلیزری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتههای این تحقیق نشان می دهد جامعه ایران به دلیل گسترش و بسط شبکههای اجتماعی، برونگرا شده است. و شبکههای اجتماعی مجازی در زمینه ظاهری زندگی ایرانیان چنان تاثیرگذار است که افراد جامعه بهدنبال مسائل سطحی(همچون نقش فرهنگ مصرفی در مردمشناسی، عوامل عقیدتی، شعاریبودن و عملینبودن اصلاح الگوهای مصرفی، کاربرد الگوهای خودساخته برای اصلاح مصرف، عدمبرنامهریزی رسانهها در ترویج و شناخت الگوهای مصرف، تاثیر سلبریتیها در رسانه های جمعی بخصوص اینستاگرام و رد و بدلشدن اطلاعات به صورت دهانبهدهان) روز به روز تغییرات در نوع و شکل فرهنگ مصرف را پذیرفته اند. و در خاتمه تشکیل نهادی برای نظارت مدبرانه در فضای تبلیغات مجازی پیشنهاد شده است.
واژگان کلیدی: فرهنگ، شبکه های مجازی، اینستاگرام، کالاهای مصرفی
بهارک محمودی
چکیده
هدف از نگارش این مقاله، مطالعه و طبقهبندی اشکال مختلف حضور اساتید دانشگاه در اینستاگرام است؛ پلتفرمی که برای کاربران خود از جمله اساتید دانشگاه این امکان را فراهم میکند که خود و قابهایی از سبک زندگیشان را در این عرصه به نمایش درآورند؛ تصاویری که اقتدار و کارکرد سلسلهمراتبی موجود در ارتباط میان استاد و دانشجو را به چالش کشیده ...
بیشتر
هدف از نگارش این مقاله، مطالعه و طبقهبندی اشکال مختلف حضور اساتید دانشگاه در اینستاگرام است؛ پلتفرمی که برای کاربران خود از جمله اساتید دانشگاه این امکان را فراهم میکند که خود و قابهایی از سبک زندگیشان را در این عرصه به نمایش درآورند؛ تصاویری که اقتدار و کارکرد سلسلهمراتبی موجود در ارتباط میان استاد و دانشجو را به چالش کشیده و بدان فضایی متفاوت بخشیدهاست. آنچه در این پژوهش مد نظر است، مطالعه چگونگی و طبقهبندی اشکال مختلف حضور اساتید دانشگاهی در اینستاگرام است که از طریق آن زوایایی از زندگی خویش را به نمایش میگذارند.
حال پرسش این است که اعضای هیأت علمی دانشگاههای ایران در رشتههای مختلف چگونه «خود» و زندگی خود را در اینستاگرام به تصویر میشکند؟ از این روی موقعیت استادی چگونه به اجرا گذاشته میشود و چگونه میتوان اشکال مختلف حضور اساتید در این شبکه اجتماعی را طبقهبندی کرد؟
این مطالعه که در قدم اول با رویکردی اکتشافی آغاز شد با روش مردمنگاری دیجیتال به انجام رسید. پس از مطالعۀ بیست حساب کاربری در سه رشتۀ علومانسانی، هنر و فنی مهندسی این نتیجه حاصل شد که میتوان حضور اساتید دانشگاه در اینستاگرام را با چهار هویت آکادمیک، مناسبتی، روزمره و واکنشی مشاهده کرد. دادههای این پژوهش نشان میدهد که سازوکار اینستاگرام و قواعد حضور در آن با از میان برداشتن حجاب اطلاعاتی میان اساتید و دنبالکنندگانشان می تواند به معمولی شدن هویت استادی و نهایتاً تغییر رابطه سنتی استاد- شاگردی در این فضا منجر شود
فاطمه راه پیمافرد؛ افسانه مظفری؛ داوود نعمتی انارکی
چکیده
هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر خودابرازی[1] کاربران اینستاگرام و بررسی چگونگی روابط این عوامل با خودابرازی است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر طرح، آمیخته از نوع متوالی- اکتشافی است. رویکرد پژوهش در بخش کیفی، از نوع اکتشافی و در بخش کمی، توصیفی از نوع پیمایشی است. نمونه موردمطالعه بخش کیفی، از میان متخصصین علوم ارتباطات ...
بیشتر
هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر خودابرازی[1] کاربران اینستاگرام و بررسی چگونگی روابط این عوامل با خودابرازی است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر طرح، آمیخته از نوع متوالی- اکتشافی است. رویکرد پژوهش در بخش کیفی، از نوع اکتشافی و در بخش کمی، توصیفی از نوع پیمایشی است. نمونه موردمطالعه بخش کیفی، از میان متخصصین علوم ارتباطات و جامعهشناسی که کاربر اینستاگرام بودند با روش غیراحتمالی هدفمند انتخاب شدهاند. جامعه آماری بخشکمی، کاربران اینستاگرام شهر کرج در سال 1399 هستند. آی پی[2] کاربرانی که کاربری آنها با توجه به موقعیت مکانیشان[3]، در اینستاگرام مؤید سکونتشان در شهر کرج بود با کمک شرکت ارائه خدمات تبلیغاتی در اینستاگرام شناسایی و با روش احتمالی و نمونهگیری تصادفی ساده با توجه به فرمول کوکران، 384 نفر انتخاب شدند. ابزار جمعآوری و تکنیک تحلیل دادهها در مرحله کیفی مصاحبه نیمساختاریافته و تکنیک تحلیل مضمون و در بخش کمی، پرسشنامه محققساخته و مدلیابی معادلاتساختاری از طریق نرمافزار لیزرل[4] است. نتایج نشان داد که ویژگیهای سیاسی، فردی، نظام رسانهای، ویژگیهای فرهنگی و ویژگیهای اینستاگرام تأثیر مثبت، مستقیم و معناداری بر خودابرازی داشتهاند. ویژگیهای سیاسی بالاترین تأثیر، ویژگیهای اینستاگرام کمترین تأثیر و ویژگیهای محتوا بر خودابرازی، تأثیر معناداری نداشته است.
همراز تولایی؛ مینا رنجبر فرد؛ سهیلا مهمان نوازان
چکیده
با توجه به دنیای امروز که عصر اطلاعات و ارتباطات است، نقش رسانههای اجتماعی را در انتقال اطلاعات و گسترش انواع ارتباطات در زندگی روزمره و شخصی افراد نمیتوان نادیده گرفت. مهمترین و اصلیترین عنصر یک رسانه اجتماعی، محتوای آن است و یکی از ویژگیهایی که یک محتوا بایستی داشته باشد تا باعث درگیری کاربر گردد، «عاطفه» میباشد. ...
بیشتر
با توجه به دنیای امروز که عصر اطلاعات و ارتباطات است، نقش رسانههای اجتماعی را در انتقال اطلاعات و گسترش انواع ارتباطات در زندگی روزمره و شخصی افراد نمیتوان نادیده گرفت. مهمترین و اصلیترین عنصر یک رسانه اجتماعی، محتوای آن است و یکی از ویژگیهایی که یک محتوا بایستی داشته باشد تا باعث درگیری کاربر گردد، «عاطفه» میباشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر ویژگیهای محتوایی بر درگیری محتوایی (درگیری مشتری) با نقش میانجی عاطفه در پلتفرم رسانه اجتماعی (اینستاگرام) میباشد. جامعه موردنظر، فالوئرهای پیج بیگ بنگ (پیج علمی در ارتباط با نجوم) در اینستاگرام میباشد که تعداد آنها 000/795 است و تعداد نمونه برداشتشده طبق جدول مورگان 384 بوده است. برای جمعآوری دادهها از ابزار پرسشنامه و شمارش بازخوردهای لایک و کامنت کاربران اینستاگرام استفاده گردید. تجزیهوتحلیل دادهها با نرمافزار PLS انجام شد. نتایج نشان داد که ویژگیهای محتوایی که شامل سه بعد اصالت، لذتگرایی و کیفیت است، بر درگیری محتوایی که شامل لایک و کامنت است اثر دارد. همچنین نتایج نشان داد که هر سه بعد اصالت، لذتگرایی و کیفیت بر عاطفه تأثیر دارند. اثر متغیر عاطفه که شامل سه بعد خشنودکننده، برانگیختگی و تسلط است نیز بر درگیری محتوایی تأیید گردید. با توجه به نتایج این پژوهش، شرکتها برای موفقیت در کسبوکار خود نیاز دارند که به پلتفرمهای رسانههای اجتماعی توجه نمایند. درواقع سازمانها بایستی محتوایی مفید، سرگرمکننده و لذتبخش تولید کنند تا مشتری خود را هر چه بیشتر با برند خود درگیر نموده و او را وفادارتر سازند.
هما درودی؛ هادی محمدی
چکیده
امروزه رسانههای اجتماعی به بستر مناسبی برای تاثیرگذاری گسترده بر کاربران این رسانهها تبدیل شده است. اینستاگرام به عنوان یکی از این رسانهها به بستری برای اینفلوئنسرهای ایرانی تبدیل شده است که به صورت مداوم در حال تبلیغات و تاثیرگذاری بر قصد خرید دنبالکنندگان خود میباشند. از طرفی برای اجرای استراتژی بازاریابی اینفلوئنسر در ...
بیشتر
امروزه رسانههای اجتماعی به بستر مناسبی برای تاثیرگذاری گسترده بر کاربران این رسانهها تبدیل شده است. اینستاگرام به عنوان یکی از این رسانهها به بستری برای اینفلوئنسرهای ایرانی تبدیل شده است که به صورت مداوم در حال تبلیغات و تاثیرگذاری بر قصد خرید دنبالکنندگان خود میباشند. از طرفی برای اجرای استراتژی بازاریابی اینفلوئنسر در رسانههای اجتماعی، تشخیص اینکه کدام ویژگیهای اینفلوئنسر سبب تاثیرگذاری بر قصد خرید مخاطبان میشود از اهمیت به سزایی برخوردار است. در پژوهش حاضر ویژگی های اینلوئنسرها (نگرش همسوگرا، جذابیت فیزیکی، جذابیت اجتماعی، اعتبار اینفلوئنسر، آشنایی، تطابق، قابلیت اعتماد، تخصص درک شده، روابط فرا اجتماعی، نگرش به برند، نگرش به تبلیغ و نگرش لذت گرایانه) را به عنوان مقدمات قصد خرید در نظر گرفتیم. جامعه آماری این پژوهش کاربران رسانه اجتماعی اینستاگرام در ایران در سال 1401می باشد که تعداد آنها غیر قابل شمارش است. روش پژوهش، پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه استفاده شده است که 400 پرسشنامه در بین کاربران در دسترس توزیع گردید. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری بر مبنای روش حداقل مربعات جزئی تحلیل شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که تمامی ویژگی های اینفلوئنسرها در قصد خرید کاربران تاثیر معناداری دارد و استراتژیهای بازاریابی اینفلوئنسر رسانههای اجتماعی باید بر اساس ویژگیهای انواع اینفلوئنسرها تنظیم شوند. این پژوهش در نهایت تاثیر و رابطه بین انواع ویژگی های شخصیتی اینفلوئنسرها و نوع اینفلوئنسرها در بازاریابی اینفلوئنسر رسانه های اجتماعی را مشخص کرده و در پایان پیشنهادات کاربردی ارائه داد.
حسین کرمانی؛ امیرعلی تفرشی؛ امیر محمد قدسی؛ علیرضا بیات ماکو؛ علی آتش زر
چکیده
این مقاله تلاش میکند تا گفتمانهای شکلگرفته در دوران همه گیری کرونا در توئیتر و اینستاگرام در ایران را شناسایی و تحلیل کند. با مبنا قرار دادن دیدگاههای فوکو درباره گفتمان و قدرت، ما علاوه بر شناسایی گفتمانهای مسلط در این دو رسانه اجتماعی، نسبت آنها با روابط قدرت در ایران را نیز تحلیل خواهیم کرد. این پژوهش با استفاده از روشهای ...
بیشتر
این مقاله تلاش میکند تا گفتمانهای شکلگرفته در دوران همه گیری کرونا در توئیتر و اینستاگرام در ایران را شناسایی و تحلیل کند. با مبنا قرار دادن دیدگاههای فوکو درباره گفتمان و قدرت، ما علاوه بر شناسایی گفتمانهای مسلط در این دو رسانه اجتماعی، نسبت آنها با روابط قدرت در ایران را نیز تحلیل خواهیم کرد. این پژوهش با استفاده از روشهای ترکیبی انجام شده است. بر اساس روش کدگذاری دو مرحلهای سالدانا، ما نمونه معرفی از 4 میلیون و 165 هزار و 177 توئیت و 4 میلیون و 919 هزار و 839 پست اینستاگرامی که از یک بهمن 1398 تا 10 اردیبهشت 1399 گردآوری شده بود را تحلیل کردیم. یافتههای تحقیق نشان داد که در مجموع 71 گفتمان خرد و 16 گفتمان کلان در این دو رسانه اجتماعی شکل گرفتهاند. تحلیل گفتمانهای مسلط نیز نشان داد کاربران اینستاگرام عمدتا رویکردی غیرسیاسیتر و انتقادیتر نسبتبه همه گیری کرونا در ایران داشتهاند. بهعلاوه، در حالیکه گفتمان بیکفایتی حکومت، در توئیتر، مسلطترین گفتمان بوده، این گفتمان نتوانسته در اینستاگرام، جزو گفتمانهای مسلط قرار گیرد. از طرف دیگر، گفتمان «قصور مردم» در اینستاگرام، جزو گفتمانهای مسلط بوده ولی در توئیتر چندان مورد توجه نبوده است.
میثم مدرسی؛ شقایق جلیلوند
چکیده
اثر شبکههای اجتماعی بر رفتار کارآفرینان در فضای مجازی رو به فزونی است. در این میان شبکه اجتماعی اینستاگرام به عنوان یکی از شبکههای پرمخاطب در حال پررنگ کردن نقش خود در شکل-دهی قصد کارآفرینی کاربران میباشد. در این راستا، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر اینستاگرام بر قصد کارآفرینی در بین دانشجویان دانشگاه سمنان میباشد. پژوهش حاضر ...
بیشتر
اثر شبکههای اجتماعی بر رفتار کارآفرینان در فضای مجازی رو به فزونی است. در این میان شبکه اجتماعی اینستاگرام به عنوان یکی از شبکههای پرمخاطب در حال پررنگ کردن نقش خود در شکل-دهی قصد کارآفرینی کاربران میباشد. در این راستا، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر اینستاگرام بر قصد کارآفرینی در بین دانشجویان دانشگاه سمنان میباشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف، از نوع کاربردی و برحسب نحوه گردآوری دادهها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعۀ آماری مطالعۀ حاضر را دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اداری و علوم و فناوری-های نوین دانشگاه سمنان به تعداد 2000 نفر تشکیل میدهند که بر اساس جدول مورگان 322 نفر به عنوان نمونه انتحاب شدند. همچنین، شـیوۀ نمونهگیری تصادفی طبقهای اسـت. مقیاسهای تحقیق برای سنجش متغیرها پرسشنامۀ استاندارد میباشد. در این پژوهش 6 فرضیه شکل گرفته است که تمامی فرضیات تایید شدهاند. نتایج حاکی از آن است که اینستاگرام بر نگرش کارآفرینانه، هنجارهای اجتماعی کارآفرینانه و درک امکانپذیری کارآفرینانه تاثیر مثبت و معناداری دارد. افزون بر این، نگرش کارآفرینانه، هنجارهای اجتماعی کارآفرینانه و درک امکانپذیری کارآفرینانه بر قصد کارآفرینانه تاثیر مثبت و معناداری دارد.
سمانه کوهستانی؛ فردین علیخواه؛ نادر افقی؛ هدی حلاج زاده
چکیده
رسانههای جدید همچون اینستاگرام قابلیتهایی دارند که به افراد امکان میدهند تا مشهور شوند. بااینوجود، شرایط خرده سلبریتی شدن برای همگان برابر نیست، ازاینرو شناسایی سازوکارهای خرده سلبریتیها برای درک چگونگی کسب شهرت مهم است. همچنین، تأثیرات خرده سلبریتیها به اینستاگرام محدود نشده و آنها بر مناسبات اجتماعی در فضای واقعی ...
بیشتر
رسانههای جدید همچون اینستاگرام قابلیتهایی دارند که به افراد امکان میدهند تا مشهور شوند. بااینوجود، شرایط خرده سلبریتی شدن برای همگان برابر نیست، ازاینرو شناسایی سازوکارهای خرده سلبریتیها برای درک چگونگی کسب شهرت مهم است. همچنین، تأثیرات خرده سلبریتیها به اینستاگرام محدود نشده و آنها بر مناسبات اجتماعی در فضای واقعی نیز تأثیرگذارند. هدف این مطالعه ارائه سنخ شناسی خرده سلبریتیها در اینستاگرام و بررسی سازوکارها و مضامین بازنمایی شده آنها در ژانرهای مختلف سبک زندگی، غذا، انگیزشی، آموزشی و زیبایی است. مطالعه حاضر با روش نتنوگرافی و نمونه گیری هدفمند با تمرکز بر 236 پست اینستاگرام از 50 خرده سلبریتی انجام شد. بر مبنای نتایج، 23 سنخ از خرده سلبریتیها در ژانرهای پرطرفدار شناسایی شدند. همچنین، 23 مضمون فرعی، 9 مضمون محوری و 1 مضمون هسته استخراج شدند. زندگی روی صحنه، اینستاگرام بهمنزله ویترین فروشگاه، پیوند سود و عاطفه، کنشگری برنامهریزی نشده، غذا بهمثابه نمایش، میانبر موفقیت، فردیت گرایی، آموزش فست فودی، زیبایی اینستاگرام پسند و مک دونالیزه شدن شهرت مضامین مستخرج از ژانرهای پنجگانه بودند. نتایج نشان داد که شهرت در اینستاگرام ایرانی همچون غذایی فوری در دسترس کاربران قرارگرفته است و آنها با اتخاذ سازوکارهایی مشابه و زودبازده خواهان تبدیل خود به خرده سلبریتی هستند.
نجمه کریمیان طالخونچه؛ نفیسه صدر ارحامی؛ اکرم حمیدیان؛ فرحناز مصطفوی کهنگی
چکیده
امروزه مفهوم شهروندی به عنوان یکی از مفاهیم دنیای مدرن هدایتگر تعاملات پایدار انسانی است هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام بر هویت شهروندی، شهروندان اصفهان بود پژوهش از جهت هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی و از حیث ارتباط بین متغیرهای ازنوع همبستگی است. جامعه آماری ، شامل تمامی شهروندان شهر ...
بیشتر
امروزه مفهوم شهروندی به عنوان یکی از مفاهیم دنیای مدرن هدایتگر تعاملات پایدار انسانی است هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام بر هویت شهروندی، شهروندان اصفهان بود پژوهش از جهت هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی و از حیث ارتباط بین متغیرهای ازنوع همبستگی است. جامعه آماری ، شامل تمامی شهروندان شهر اصفهان که در سال 1400 کاربر اینستاگرام، بودند که تعداد384 نفر به روش نمونه گیری خوشه ایی تصادفی از این جامعه انتخاب شدند . ابزار سنجش شامل پرسشنامه هویت شهروندی صدر ارحامی و همکاران(1396) و پرسشنامه استفاده از اینستاگرام عموزاده(1395) که در این پژوهش 5 فرضیه مورد سنجش قرار گرفت . به منظور بررسی فرضیههای تحقیق از آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون، معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS25 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام و برخورداری از حقوق شهروندی رابطه معنادار وجود دارد . همچنین استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام بر هویت مایی به طرز معناداری دارای تاثیر مثبت می باشد و استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام بر تعهد مدنی با سطح اطمینان 95 درصد دارای اثر مثبت است. بنابراین بین استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام و هویت شهروندی با سطح اطمینان 95 درصد رابطه معنادار وجود دارد .
رضا همتی؛ احسان آقابابایی؛ فائقه اسماعیلی
چکیده
فناوریهای ارتباطی به بخش جداییناپذیری از زندگی در عصر حاضر تبدیلشدهاند. در میان این، موبایل (تلفن همراه هوشمند) تأثیرات مهمی بر زندگی فردی و اجتماعی جوانان بهویژه دانشجویان گذاشته است. هدف از پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کیفی توصیف معنای کاربران از موبایل بر اساس تجربه استفاده از این وسیله است. مشارکتکنندگان در این پژوهش 15 ...
بیشتر
فناوریهای ارتباطی به بخش جداییناپذیری از زندگی در عصر حاضر تبدیلشدهاند. در میان این، موبایل (تلفن همراه هوشمند) تأثیرات مهمی بر زندگی فردی و اجتماعی جوانان بهویژه دانشجویان گذاشته است. هدف از پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کیفی توصیف معنای کاربران از موبایل بر اساس تجربه استفاده از این وسیله است. مشارکتکنندگان در این پژوهش 15 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان بودند که از طریق نمونهگیری هدفمند برای مصاحبه انتخاب شدند. بر اساس تحلیل مصاحبهها، دو مقولة اصلی («سوژگی متقابل» و «پارادوکس موبایل») و پنج مقوله فرعی («تشخص بخشی به موبایل»، «شکلگیری خود مجازی»، «بی موبایل هراسی»، «فرصت سازی موبایل» و «فرصت سوزی موبایل») در ارتباط با تجارب دانشجویان از موبایل شناسایی شدند. یافتههای پژوهش نشان داد که تلقی و فهم دانشجویان دختر از موبایل بهواسطه گسترش شبکههای اجتماعی مجازی نظیر اینستاگرام فراتر از یک وسیله صرفاً ارتباطی است. کاربران با برقراری ارتباطی دوسویه با موبایل از امکانات آن برای بازتعریف هویت خود در فضای مجازی استفاده کرده و گاهی هویت مجازی را بر خود واقعیشان ترجیح میدهند. جذابیتهای و استفاده افراط گونه از آن علاوه بر ایجاد وابستگی موجب شده تا این وسیله جانشین ارتباطات چهره به چهره شود. دراینبین کاربران با شخصیت دادن به موبایل و ارائه تعریفی انسان گونه از آن در ذهن خود سعی در توجیه این وابستگی داشتند. درنهایت از منظر تجارب دانشجویان، موبایل و شبکههای اجتماعی ذیل آن نظیر اینستاگرام علاوه بر ایجاد فرصتها و ظرفیتهای گوناگون، دلالتهای منفی زیادی را نیز به همراه دارد، این تناقضات باعث شده تا تصویری دوگانه و پارادوکسیکال از موبایل در ذهن کاربران نقش ببندد.
جمال محمدی؛ پرنیا رضی پور
چکیده
شبکه اجتماعی اینستاگرام به عنوان یکی از پرمخاطبترین شبکههای اجتماعی نوین در جامعه ایرانی محسوب میشود که کاربران بسیاری آن را دنبال میکنند. وجود صفحات مختلف و متعدد در شبکه اجتماعی اینستاگرام نشاندهنده آن است که کاربران ایرانی با اهداف و مقاصد متفاوتی به ایجاد و پیگیری این صفحات میپردازند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف ...
بیشتر
شبکه اجتماعی اینستاگرام به عنوان یکی از پرمخاطبترین شبکههای اجتماعی نوین در جامعه ایرانی محسوب میشود که کاربران بسیاری آن را دنبال میکنند. وجود صفحات مختلف و متعدد در شبکه اجتماعی اینستاگرام نشاندهنده آن است که کاربران ایرانی با اهداف و مقاصد متفاوتی به ایجاد و پیگیری این صفحات میپردازند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف مطالعۀ جامعهشناختی شبکه اجتماعی اینستاگرام، ضمن نقادی پژوهشهای پیشین، درصدد تحلیل محتوای صفحات کاربران ایرانی و دستهبندی آنها بر اساس نوع کارکرد جمعی بر آمده است. نتایج نشان میدهد که این صفحات انبوه را میتوان ذیل شش کارکرد جمعی دستهبندی کرد: خبری، آموزشی، بازاریابی، خدماتی، بلاگرها، و پیجهای زرد. بدین-ترتیب، حوزه فعالیت شبکه اجتماعی اینستاگرام فراتر از ارتباط ساده اجتماعی است چراکه شبکههای اجتماعی جدید نظیر اینستاگرام با قابلیتیهای متفاوتی که دارند بسیاری از حوزههای فردی و اجتماعی را تحت پوشش قرار میدهد و میتواند پاسخگوی نیازهای متفاوت افراد در زمینه کسبوکار اقتصادی، دریافت اطلاعات، سرگرمی، آموزش، ارائه خدمات و غیره باشد. شبکه اجتماعی اینستاگرام همچنین موجب تقویت فرهنگ مشارکتی میگردد. چراکه کاربران و کنشگران در این شبکه در ایجاد و گردش محتوا جدید به طور فعالانه مشارکت میکنند.
طلعت سادات کمالی؛ افسانه توسلی
چکیده
مقاله پیش رو در پی تحلیل جنسیتی بازنشر خشونت علیه زنان از سوی سلبریتیها در فضای اینستاگرام است و از منظر جنسیت به عملکرد سلبریتیها در مواجه با خشونت بروز یافته علیه زنان در محتوای منتشر شدهی صفحات آنها می پردازد. اینستاگرام شبکه اجتماعی تصویر محوری است که امروز بستر مساعدی برای ارتباط بین سلبریتیها و مخاطبین آنها فارغ از محدودیتهای ...
بیشتر
مقاله پیش رو در پی تحلیل جنسیتی بازنشر خشونت علیه زنان از سوی سلبریتیها در فضای اینستاگرام است و از منظر جنسیت به عملکرد سلبریتیها در مواجه با خشونت بروز یافته علیه زنان در محتوای منتشر شدهی صفحات آنها می پردازد. اینستاگرام شبکه اجتماعی تصویر محوری است که امروز بستر مساعدی برای ارتباط بین سلبریتیها و مخاطبین آنها فارغ از محدودیتهای رسمی است. بااقبال عمومی مردم نسبت به این گروه وتاثیر عمل آنها در جهتدهی به افکارورفتار جمعی، عملکرد آنها در مواجهه با انواع خشونت بروز یافته برعلیه زنان قابل تامل است. دراین مطالعه باروش پژوهشی کیفی ورویکرد تحلیل محتوا پستهای منتشر شده در حساب های کاربری این افراد با محوریت خشونت علیه زنان بررسی شد. به این منظور 145 صفحه سلبریتی های فعال در اینستاگرام رصد وسه موضوع پرتکرار اسید پاشی، خودسوزی و اعمال خشونت بر زنان انتخاب شدند. 74پست تصویری مرتبط با این مضامین در قالب های عکس، ویدئو و طرح گرافیکی با توجه به عنصر جنسیت در محتوا وصاحبان صفحه تحلیل محتوایی شد. نتایج نشان می دهد: بازنشر خشونت از سوی سلبریتی ها نوعی همراهی و همدلی با افکار عمومی وآگاهی بخشی به گروههای مختلف مخاطبین است و به نوعی میتواند بخشی از مسئولیت اجتماعی این گروه تلقی شود. سلبریتیها با انتشار محتوای حاوی خشونت علیه زنان در پی بازتولید خط خشونت نیستند. خشونت مبتنی برجنسیت موجب حساسیت بیشتر سلبریتی های زن بوده و این گروه پست های بیشتری در این موضوعات منتشر کردند. تاکید بر عناصر جنسیتی در محتوای تصاویر منتشر شده ملموس است.
مهسا زمانی؛ یونس نوربخش؛ هوشنگ نایبی
چکیده
استفاده روزافرون از شبکههای اجتماعی بر ابعاد مختلف سلامت کاربران، تأثیرگذار است. هدف از این پژوهش، ارائه الگو برای ارتقای سلامت اجتماعی از طریق شبکهاجتماعی اینستاگرام است. تاکنون درخصوص رابطه انواع گوناگون استفادهازاینستاگرام با سلامت اجتماعی کاربران پژوهشی انجام نگرفتهاست. در این پژوهش به بررسی رابطه بین میزان استفاده ...
بیشتر
استفاده روزافرون از شبکههای اجتماعی بر ابعاد مختلف سلامت کاربران، تأثیرگذار است. هدف از این پژوهش، ارائه الگو برای ارتقای سلامت اجتماعی از طریق شبکهاجتماعی اینستاگرام است. تاکنون درخصوص رابطه انواع گوناگون استفادهازاینستاگرام با سلامت اجتماعی کاربران پژوهشی انجام نگرفتهاست. در این پژوهش به بررسی رابطه بین میزان استفاده و انواعاستفاده از اینستاگرام با سلامتاجتماعی مخاطبین آن پرداختهشد. بدین منظور در بخش نخست پژوهش با بهرهگیری از روش کیفی و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته به طبقهبندی انواع گوناگون استفاده از اینستاگرام اقدام شد و سپس در بخش دوم با بهرهگیری از روش کمی و توزیع پرسشنامه به بررسی روابط مورد نظر پرداخته شد. یافتههای پژوهش نشانداد بیش از نیمی از کاربران ایرانی اینستاگرام بین یک تا سه ساعت در شبانهروز از این شبکه استفاده میکنند و میزان سلامتاجتماعی آنان در حد متوسط (022/3) است. بین میزان استفاده از اینستاگرام و شاخصهای انطباق، ارزشمندی و سلامتاجتماعی رابطهمعنادار و منفی وجود دارد. انواع گوناگون استفادهاز این شبکه به 9دسته قابل تقسیم است که نتایج نشانداد استفادهازاینستاگرام برایسرگرمی، و غوطهوری با شاخص انطباقاجتماعی رابطهمعنادار منفی دارد. اما استفادهازاینستاگرام برای یادگیری، اشتغال، و انتقال دانشواطلاعات با سلامتاجتماعی رابطهمعنادار و مثبت دارد. استفاده از اینستاگرام برای ارتباطات و نیز برای خودابرازی با تعلقاجتماعی رابطهمعنادار مثبت دارد. براساس یافتههای این پژوهش، ارتقای بخشی از عوامل سلامتاجتماعی در بعد فردی از طریق اینستاگرام قابل تحقق است و این موضوع میتواند موردتوجه کاربران و مسئولین و سیاستگذاران قرار بگیرد.
امیرحسین عالمی؛ سید نورالدین رضوی زاده
چکیده
شبکههای اجتماعی امروز یکی از اصلیترین محیطها برای بروز احساسات و همینطور تأثیرپذیری در مواجه با اخبار و معضلات اجتماعی هستند. ازاینرو شناخت این محیط برای فهم رفتار کاربران و شناخت نقش فضای مجازی بسیار پراهمیت است. در تحقیق پیشرو، اینستاگرام بهعنوان یکی از شبکههای اجتماعی مهم در بین کاربران فارسیزبان (ازلحاظ تعداد ...
بیشتر
شبکههای اجتماعی امروز یکی از اصلیترین محیطها برای بروز احساسات و همینطور تأثیرپذیری در مواجه با اخبار و معضلات اجتماعی هستند. ازاینرو شناخت این محیط برای فهم رفتار کاربران و شناخت نقش فضای مجازی بسیار پراهمیت است. در تحقیق پیشرو، اینستاگرام بهعنوان یکی از شبکههای اجتماعی مهم در بین کاربران فارسیزبان (ازلحاظ تعداد کاربران) برای تحقیق انتخاب شد تا معضل اجتماعی خشونت خانگی علیه زنان بهعنوان یکی از سوژههای مهمی که افکار عمومی را در سالهای اخیر تحت تأثیر قرار داده است موردبررسی قرار گیرد. در این تحقیق موضوع قتل شرافتی (قتل رومینا اشرفی) بهعنوان یکی از حادترین اشکال خشونت خانگی بهطور هدفمند برای مطالعه انتخاب شد و با تحلیل هشتگ #رومینا_اشرفی در اینستاگرام بخش عمدهای از محتوای بهکاررفته در این شبکه اجتماعی که مرتبط با حادثه بودند استخراج شد. از میان ۴۵.۸ هزار پست 33 هزار و 740 پست بر اساس بیشترین بازدید و بیشترین مشارکت نمونهگیری شد. سپس خط زمانی تولید محتوا در اینستاگرام استخراج گردید و با استفاده از هشتگهای مشابه، محتوای منتشرشده نیز محوربندی گردید. در ادامه پستهای برتر و پربازدیدترین و پر مشارکتترین محتوا و کاربران شناسایی شدند. درنهایت با رویکرد نتنوگرافی کامنتهای پر بازدیدترین پست منتشرشده با هشتک مذکور تحلیل و دستهبندی گردید. این مطالعه نشان داد که کاربران در مواجه با حوادث اینچنینی چه رویکرد و چه رفتاری را بیشتر بروز میدهند.
اعظم راودراد؛ میترا شمسی
چکیده
پژوهش حاضر به واکاوی پیامهای بصریای میپردازد که زنان ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام بهاشتراک گذاشته اند، با این هدف که دریابیم آنها چگونه خود را در این شبکه بازنمایی میکنند. این واکاوی، بر اساس تحلیل ایدئولوژیکِ «جان بِرجر» صورت گرفتهاست و در آن، هر تصویر، گزارشی از این موضوع نگریسته شده که یک زن هویت فردی ...
بیشتر
پژوهش حاضر به واکاوی پیامهای بصریای میپردازد که زنان ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام بهاشتراک گذاشته اند، با این هدف که دریابیم آنها چگونه خود را در این شبکه بازنمایی میکنند. این واکاوی، بر اساس تحلیل ایدئولوژیکِ «جان بِرجر» صورت گرفتهاست و در آن، هر تصویر، گزارشی از این موضوع نگریسته شده که یک زن هویت فردی و اجتماعی خود را چگونه میبیند، تعریف میکند و نشان میدهد. در این پژوهش، پس از معرفی کاربران و ارزیابی فضای کلی تصاویرشان، چند نمونه عکس هر کاربر تحلیل شدهاست. در جمعبندی تصاویر کاربران کوشیدهایم رابطه تصاویر با گفتمانهای موجود درباره زنان مشخص شود. بر اساس یافتههای پژوهش، برخی از تصاویر زنان بر نوعی مقاومت در برابر فشارهای اجتماعیِ تبدیل شدن به زنی هنجارمند دلالت دارد که آن را میتوان نشانی از بازاندیشی در هویت تعریفشده زن و ساخت و بازنمایی هویت بر اساس انتخاب کاربران دانست. تحلیل بیشتر تصاویر نشان میدهد زنان در روایت بصری زندگی خود، با بازنمایی خود بر اساس هنجارها و ارزشهای رایج جامعه، به تقویت ارزشهای هژمونیک نظام فرهنگی مردسالارانهای میپردازند که در آن بالیدهاند. آنها دست به کنشهای روایی بصری میزنند که موقعیت زنانگی را آنطور تعریف میکند که جامعه مطلوب میداند!
محمد جواد بادین فکر؛ حسین سرفراز؛ مرتضی سمیعی
چکیده
با مروری بر آثار ترجمهای و تألیفی فارسی در باب فرهنگ شهرت، بر تفوق نگاه های انتقادی پی می بریم؛ از منظر نشانهشناختی موضع انتقادی رولان بارت نسبت به نظام های نشانهای درون فرهنگ به مثابه نظامهای ایدئولوژیک و اسطورهای تلقی رایج و کارویژه نشانهشناسی، افشای دلالتهای پنهان و عمدتاً سرکوبگرانه آنهاست؛ در حالیکه ادعای مقاله ...
بیشتر
با مروری بر آثار ترجمهای و تألیفی فارسی در باب فرهنگ شهرت، بر تفوق نگاه های انتقادی پی می بریم؛ از منظر نشانهشناختی موضع انتقادی رولان بارت نسبت به نظام های نشانهای درون فرهنگ به مثابه نظامهای ایدئولوژیک و اسطورهای تلقی رایج و کارویژه نشانهشناسی، افشای دلالتهای پنهان و عمدتاً سرکوبگرانه آنهاست؛ در حالیکه ادعای مقاله وجود کارکردهای فرهنگی سلبریتی به مثابه یک نظام نشانهای و فرهنگ شهرت به مثابه یک سپهرنشانهای است که با استفاده از نظریه و روششناسی یوری لوتمان پایهگذار مکتب نشانهشناسی فرهنگی تلاش شده است تا تحلیلی تازه از فرهنگ شهرت ارائه شود. نتیجه گیری نظری این مقاله بر این شد که فرهنگ شهرت به عنوان یکی از سپهر های نشانه ای درون فرهنگ قرار داشته و در فرایند های تعیین مرز کردن سپهر فرهنگ مشارکت دارد. سپس با استفاده از نشانه شناسی فرهنگی لوتمان، لایو اینستاگرامی حسن آقامیری ( سلبریتی روحانی) با احلام( سلبریتی زن خواننده) که یک پدیده سلبریتی محور از دو صنف متضاد بوده ، به مثابه پیکره مطالعاتی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه این تحلیل مشخص نمود که دو سلبریتی نهایتا در یک توافق مرز موسیقی حلال و حرام را در لایو اینستاگرام مشخص می نمایند. حسن آقامیری به عنوان مرز در سپهر دین، احلام را که یک عنصر نه-دین محسوب می شود به داخل سپهر دین ترجمه می کند. در طرف مقابل آقامیری خود نیز به وسیله احلام به سپهر موسیقی راه می یابد. در نهایت همخوانی این دو سلبریتی بایکدیگر منجر به انفجار در سپهر نشانه ای می شود.
امیرحسین شمشادی؛ افسانه مظفری؛ محمد سلطانی فر؛ علی اکبر فرهنگی
چکیده
هدف این پژوهش شناسایی مؤلفههای فرهنگ حاکم بر شبکه اجتماعی اینستاگرام بوده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجامشده است. نمونه تحقیق، مشارکتکنندگان بالقوه از اساتید و صاحبنظران، مدیران ستادی و مدیران اجرایی رسانههای فعال در سطح تهران بودند. با در نظر گرفتن اهمیت حداکثر تنوع در نمونه تحقیق و محدودیتهای ...
بیشتر
هدف این پژوهش شناسایی مؤلفههای فرهنگ حاکم بر شبکه اجتماعی اینستاگرام بوده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجامشده است. نمونه تحقیق، مشارکتکنندگان بالقوه از اساتید و صاحبنظران، مدیران ستادی و مدیران اجرایی رسانههای فعال در سطح تهران بودند. با در نظر گرفتن اهمیت حداکثر تنوع در نمونه تحقیق و محدودیتهای موجود برای انجام مصاحبه، ملاکهایی برای انتخاب چارچوب نمونه در نظر گرفته شد. با استفاده از نمونهگیری هدفمند (بر مبنای معیارهای انتخاب) و نظری بعد از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 نمونه متخصص، اشباع مضمونی حاصلشده است. با توجه به شیوع کرونا و محدودیتهای ناشی از آن، شیوههای متنوعی برای مصاحبه استفاده شد (حضوری/ تلفنی/ مجازی (واتساپ و اسکایپ). پروتکل مصاحبه نیمه ساختارمند بر مبنای مرور ادبیات پژوهش و مبانی تجربی تدوین و مورداستفاده قرار گرفت. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از فرآیند 6 مرحلهای کلارک و برون[1] (2017) در حوزه تحلیل تماتیک، بهصورت رفت و برگشتی مستمر بین داده و کدگذاریهای تحلیلشده حاصل 6 مرحله، آشنایی با داده، ایجاد کدهای اولیه، جستجوی کدهای گزینشی، ساخت تمهای فرعی، تعریف تمهای اصلی و تهیه گزارش پایانی انجامشده که دراینبین 119 مفهوم کلیدی، 38 واحد معنایی فشرده، 11 مضمون فرعی و 5 مضمون اصلی به دست آمد. یافتهها نشان داد که فرهنگ حاکم بر شبکه اینستاگرام را میتوان در 5 مضمون کلی: «توهم دانایی»، «گفتمان ضدفرهنگی»، «فردگرایی شبکهای»، «فرهنگ سلبریتی» و «کنشگری/ مقاومت نامرئی» ارائه داد.
محمد سعید ذکایی؛ محمد تقی کرمی؛ شیما فرزادمنش
چکیده
فضای مجازی عرصه ای برای بازنمایی هویت های اجتماعی است و در این میان هویت های زنانه نیز مجال بسیاری برای خود ابرازی در این میدان یافته اند. فضای مجازی همزمان انعکاسدهنده و برسازنده زندگی روزمره است. پژوهش حاضر با تأکید بر زندگی روزمره خانوادگی زنان ایرانی در اینستاگرام در جستجوی فهم چگونگی استفاده آنها از فضای مجازی برای تأثیرگذاری ...
بیشتر
فضای مجازی عرصه ای برای بازنمایی هویت های اجتماعی است و در این میان هویت های زنانه نیز مجال بسیاری برای خود ابرازی در این میدان یافته اند. فضای مجازی همزمان انعکاسدهنده و برسازنده زندگی روزمره است. پژوهش حاضر با تأکید بر زندگی روزمره خانوادگی زنان ایرانی در اینستاگرام در جستجوی فهم چگونگی استفاده آنها از فضای مجازی برای تأثیرگذاری بر مخاطب و الگوهای بازخورد مخاطبان در صفحات و پستهای اینستاگرامرهای زن خانه دار میباشد. با تحلیل بیش از 800 پست از 26 اینستاگرامر و نظرات مخاطبان ذیل پستها، سه مضمون کلی شامل مادری و خانه ایده آل؛ انقیاد توأم با قدرتمندی / بازنمایی هویتهای زنانه-مردانه و پارادوکسهای هویتی / بازنمایی مفهوم خوشبختی در پیوند با خانواده، مصرف تظاهری و زیبایی استخراج و تحلیل شده اند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که شبکه اینستاگرام برای زنان اینستاگرامر ایرانی دارای کارکرد هویتبخشی و فراغتی است که در بستر آن زنان ضمن بازنمایی نقش های جنسیتی در قالب کلیشه های سنتی، نسبت به الگوهای حاکم بر ساختارهای مردسالارانه مقاومت داشته و کنشهای آگاهانه ای برای رسیدن به اهداف خود و تبدیل شدن به اینستاگرامر انجام میدهند و در این مسیر، همزمان درجاتی از سوژگی و فرودستی آنان بازنمایی میشود.
مصطفی غنی زاده؛ علی یوسفی؛ غلامرضا صدیق اورعی
چکیده
اینستاگرام از جمله شبکه اجتماعی عکس محوری است که در سالهای اخیر با اقبال گسترده ایرانیان روبرو بوده و درعینحال چالشهایی را پیش روی مردم ایران قرار داده است. این در حالی است که بسیاری از هنجارهای عمل و تعامل در این شبکه برای جامعه شناسان مبهم و ناشناخته است. هدف نوشتار حاضر شناسایی هنجارهای عمل و تعامل در این فضا و تناسب میان این ...
بیشتر
اینستاگرام از جمله شبکه اجتماعی عکس محوری است که در سالهای اخیر با اقبال گسترده ایرانیان روبرو بوده و درعینحال چالشهایی را پیش روی مردم ایران قرار داده است. این در حالی است که بسیاری از هنجارهای عمل و تعامل در این شبکه برای جامعه شناسان مبهم و ناشناخته است. هدف نوشتار حاضر شناسایی هنجارهای عمل و تعامل در این فضا و تناسب میان این هنجارها با ساختار اینستاگرام با استفاده از روش مردمنگاری اینترنتی است. زمینه تحقیق حاضر، کاربران ایرانی فعال و مقیم ایران در شبکه اجتماعی اینستاگرام با تأکید بر کاربران دارای فالور بیشتر بوده است. مهمترین نتایج این تحقیق عبارتاند از: نخست شناسایی تعدادی از مهمترین هنجارهای عمل و تعامل در این شبکه از جمله هنجار نامگذاری پروفایل، انتخاب عکس پروفایل، نوشتن متن بیوگرافی، ارسال اتفاقات روزمره در استوری، ارسال عکسهای اصلی در هیستوری، لایک، فالوکردن و کامنت گذاری بوده است. دوم شناسایی دو نوع ساختار اجتماعی در اینستاگرام است. یکی ساختار نرمافزاری مانند استوری، هیستوری و کامنت که مهیاکننده و محدودکننده کنشهای مختلف است و دومی ساختارهای هنجاری که توسط کاربران ساخته میشود. این ساختارها گزینههایی را به کنشگران پیشنهاد میدهد و افراد با استفاده از آن گزینهها و خلاقیتهایشان اقدام به جذب فالور مینمایند که موجب افزایش فالور برای برخی و ایجاد نوعی قشربندی براساس فالورها میگردد.
داتیس خواجه ئیان؛ سیاوش صلواتیان؛ شقایق کلی؛ توحید سلطانی
چکیده
پلتفرمها در قالب بهروزرسانی امکانات و قابلیتها تغییرات سبک زندگی کابران پلتفرمها را تسهیل میکنند و با توجه به اینکه، رسانههای جدید ابتدا با ظهورشان و سپس با ارائه امکانات جدید به لذت تازهای منجر میشوند، بنابراین، شناخت انگیزههای بومیان دیجیتال در استفاده از امکان هشتگگذاری ضروری است. هدف این تحقیق، بررسی هشتگهای ...
بیشتر
پلتفرمها در قالب بهروزرسانی امکانات و قابلیتها تغییرات سبک زندگی کابران پلتفرمها را تسهیل میکنند و با توجه به اینکه، رسانههای جدید ابتدا با ظهورشان و سپس با ارائه امکانات جدید به لذت تازهای منجر میشوند، بنابراین، شناخت انگیزههای بومیان دیجیتال در استفاده از امکان هشتگگذاری ضروری است. هدف این تحقیق، بررسی هشتگهای پرکاربرد و میزان استفاده از این هشتگها توسط بومیان دیجیتال و در ادامه آن، شناسایی انگیزههای هشتگگذاری بومیان دیجیتال در اینستاگرام است. بنابراین، در قدم اول، از طریق دادهکاوی هشتگهای پرکاربرد 534 نفر از بومیان دیجیتال در طی یک ماه جمعآوری شد و سپس از طریق مصاحبه نیمه ساختیافته با 20 نفر از بومیان دیجیتال، انگیزهها و الگوهای رفتاری این نسل شناسایی شد. طبق یافتهها، 15097 هشتگ از پستهای 534 کاربر اینستاگرام استخراج شد که «nice»، «jzb»، «best» و «awli» پرکاربردترین هشتگها بودند. انگیزههای استفاده از هشتگها شامل تعلقداشتن، اجتماعیبودن، جلب توجه، کسب اطلاعات، محبتکردن، مستندسازی موقعیتها و ابراز هویت شخصی است. بروز لذتها و انگیزههای جدید ناشی از هشتگ از نگاه کاربر و جامعه و سهولت استفاده از دیدگاه نرمافزاری نهایتاً به ظهور سبک زندگی جدید کمک میکند که بومیان دیجیتال از رهگذر استفاده از این امکان، به بازآفرینی هنجارهای دنیای واقعی در دنیای مجازی میپردازند.
اعظم ده صوفیانی؛ بهارک محمودی حنارود
چکیده
هدف از نگارش این مقاله مطالعه کنش گروهی از «زنان بیخانمان بهبودیافته» بهعنوان بخشی از فرودستان اجتماعی در اینستاگرام است. گروهی که هرچند به رسانههای رسمی دسترسی کمتری دارند، اما در رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی از امکان نمایش خود و زندگی روزمرهشان برخوردار شدهاند. ازاینروی در این مقاله محتوای به اشتراک گذاشته ...
بیشتر
هدف از نگارش این مقاله مطالعه کنش گروهی از «زنان بیخانمان بهبودیافته» بهعنوان بخشی از فرودستان اجتماعی در اینستاگرام است. گروهی که هرچند به رسانههای رسمی دسترسی کمتری دارند، اما در رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی از امکان نمایش خود و زندگی روزمرهشان برخوردار شدهاند. ازاینروی در این مقاله محتوای به اشتراک گذاشته توسط این گروه در اینستاگرام مورد مطالعه قرار گرفت. با این پرسشها که این زنان در پُستهای اینستاگرام خود چه مضامینی را به اشتراک میگذارند؟ در این تصاویر گذار از بیخانمانی تا باخانمانی چگونه رخ میدهد؟ و بهطور کلی این شبکه اجتماعی چه قابلیتها و فرصتهایی را برای آنها بهعنوان ابزار و استراتژیای برای گذراندن زندگی روزمره فراهم میآورد؟ این تحقیق با رویکرد کیفی و روش تحلیل تماتیک و مطالعه 140 پست اینستاگرام از صفحه 10 زن بیخانمان بهبودیافته انجام شدهاست. بر اساس یافتههای نوشته حاضر، سه دسته مضمون شامل «ظاهر آراسته»، «حضور اجتماعی» و «جستجوی عشق و آرامش» در پستها شناسایی شدند. اینطور به نظر میرسد که فقدان نمایش گذشته در گذار از بیخانمانی به باخانمانی و ارائه تصویری از زن بدون گذشته در این پستها و نمایش یک «خود» جدید در اینستاگرام، برای این کاربران کارکردی جبرانکننده داشتهاست؛ نظیر سیاست و مقاومتی که در نظریه «پیشروی آرام» بیات و مفهوم «تاکتیک کنارآمدن» دوسرتو مطرح میشود.
علی احمدی؛ سید محسن عسگرزاده؛ سمیه شیر محمدی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوههای یادبود فوتشدگان در شبکههای اجتماعی و نحوه ابراز احساسات کاربران درباره فرد متوفی انجام شده است. به این منظور کامنتهای کاربران در صفحات اینستاگرامی متوفیان بیماری همهگیر کووید 19 به روش تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل مضمون کامنتهای کاربران در صفحات اینستاگرامی به استخراج شش مضمون ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوههای یادبود فوتشدگان در شبکههای اجتماعی و نحوه ابراز احساسات کاربران درباره فرد متوفی انجام شده است. به این منظور کامنتهای کاربران در صفحات اینستاگرامی متوفیان بیماری همهگیر کووید 19 به روش تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل مضمون کامنتهای کاربران در صفحات اینستاگرامی به استخراج شش مضمون فراگیر «ابراز ناباوری و انکار»، «ابراز غم و اندوه به علت مهیا نبودن شرایط برای آخرین وداع»، «ابراز همدلی»، «اسطورهسازی از متوفی»، «احساس ناراحتی از حاضر نبودن کنار خانواده متوفی به علت ترس از ابتلا به بیماری» و «نقش فضای مجازی برای دیرفراموشی مرگ» منجر شد. بر اساس یافتههای پژوهش، کاربران اینستاگرام در برگزاری یادبود آنلاین غالباً به ابراز غم و اندوه و عرض تسلیت به بازماندگان فرد متوفی و بیان احساسات درباره فرد متوفی میپردازند که گریه و اشک و آه آنها با استفاده از ایموجیهای مرتبط بروز داده میشود. این پژوهش نشان میدهد در شبکههای اجتماعی، کاربران علاوه بر ابراز همدردی با بازماندگان متوفی این امکان را در صفحات اجتماعی فرد از دست رفته دارند که احساسات خود را به صورت یک طرفه با او نیز بیان کنند و به نوعی ارتباط کاربران با متوفیان یک سویه ادامه خواهد داشت که البته این موضوع به دیرفراموشی مرگ افراد و کامل نشدن تکالیف سوگواری منجر خواهد شد.
مریم مقیمی؛ هادی خانیکی؛ سید علی اصغر سلطانی
چکیده
مقاله پیشرو با هدف تحلیل گفتمان انتقادی نفرتپراکنی زنان علیه زنان در صفحات کاربران زن در شبکه اینستاگرام به نگارش درآمده است. بر این اساس با رجوع به آراء گلیردونه در زمینه مقابله با نفرتپراکنی اینترنتی، به تحلیل گفتمان انتقادی صفحات چهار کاربر زن فعال در حوزه زنان پرداخته شد. به این منظور با توجه به رهیافت تحلیل گفتمانی تئون ...
بیشتر
مقاله پیشرو با هدف تحلیل گفتمان انتقادی نفرتپراکنی زنان علیه زنان در صفحات کاربران زن در شبکه اینستاگرام به نگارش درآمده است. بر این اساس با رجوع به آراء گلیردونه در زمینه مقابله با نفرتپراکنی اینترنتی، به تحلیل گفتمان انتقادی صفحات چهار کاربر زن فعال در حوزه زنان پرداخته شد. به این منظور با توجه به رهیافت تحلیل گفتمانی تئون ای. وندایک، فرم کار ویژهای برای ثبت و استخراج اطلاعات از متن خبرهای انتخابشده در نظر گرفته شد. نتایج نشان میدهد که تحلیل و بررسی پستهای بررسیشده حاکی از سه نوع خشونت است: علیه تبعیض و نظام مردسالاری، علیه نهاد خانواده و نقش سنتی زنان و در نهایت رستگاری به سمت ارزشهای فمنیستی و مدرن از دریچه تخریب و علیه ارزشهای سنتی و تلاش برای شکستن قفس سنتها. در برآیند کلی مطالعه گفتمانی صفحات مورد بررسی، مشخص گردید که دال مرکزی مجموع پستهای مطالعهشده در نظم گفتمانی هویت زنانه «اجتماعی بودن» است. زن باید در جامعه حضور داشته باشد. حضور زن در جامعه منتج به آگاهی زنانه شده، برابری جنسیتی رخ خواهد داد. دالهای پیرامونی دیگری نیز چون «نفی جمعگرایی»، «روابط جنسی» و «برابری جنسیتی» منظومه گفتمانی کاربران زن را در نظم گفتمانی هویت زنانه تشکیل میدهند. این گفتمان، دیگریهایی را نیز برای خود متصور است که اغلب در قالب هویتهایی تحجر و نگاه مردسالارنه، ضدانسانیت، اختلالات جنسی، چندهمسری، تبعیض تاریخی و... نمایان میشوند.
زهرا اردکانی فرد؛ ندا رضوی زاده
چکیده
با ظهور شبکههای اجتماعی آنلاین در سالهای اخیر با پدیده حضور فراگیر سلبریتیها در این شبکهها مواجه هستیم. سلبریتیها در این شبکهها بدون واسطه رسانههای رسمی مانند مطبوعات خود را بازنمایی میکنند. بر اساس نظریه گافمن سلبریتیها از شبکههای اجتماعی بهعنوان ابزار جلوی صحنه استفاده میکنند تا خودِ مطلوب و موردنظرشان ...
بیشتر
با ظهور شبکههای اجتماعی آنلاین در سالهای اخیر با پدیده حضور فراگیر سلبریتیها در این شبکهها مواجه هستیم. سلبریتیها در این شبکهها بدون واسطه رسانههای رسمی مانند مطبوعات خود را بازنمایی میکنند. بر اساس نظریه گافمن سلبریتیها از شبکههای اجتماعی بهعنوان ابزار جلوی صحنه استفاده میکنند تا خودِ مطلوب و موردنظرشان را به مخاطبان شبکههای اجتماعی عرضه کنند. ازآنجاکه این اشخاص مورد اقبال و توجه افراد زیادی در جامعه هستند، این تحقیق نحوه خودبازنماییهای آنها را در شبکه اجتماعی اینستاگرام بهعنوان افراد مورد رجوع و پربیننده موردمطالعه قرار داده است. برای این منظور از طریق استخراج الگوهای خودبازنمایی و تکنیکها و استراتژیهای آن به ارائه مدلی جامع از نحوه خودبازنمایی سلبریتیها در این شبکه پرداخته است. 391 پست اینستاگرامی از صفحات 5 نفر از سلبریتیهای ایرانی که بیشترین تعداد دنبال کننده را دارند به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده است. نتایج تحلیل محتوای کیفی روی نمونهها که شامل مهناز افشار، رامبدجوان، بهنوش بختیاری، ترانه علیدوستی و محمدرضا گلزار میباشد، پنج الگوی خودبازنمایی را در صفحات آنها به دست داد. این پنج الگو شامل الگوی بازنمایی هویت حرفهای، الگوی بازنمایی کنشگری اجتماعی، الگوهای تعاملگرایانه با مخاطبان، الگوی بازنمایی کنشگری سیاسی و الگوی بازنمایی زندگی شخصی روزمره میباشد. با استفاده از تفسیرهای نشانه شناختی و استخراج دلالتهای ضمنی این الگوها، مؤلفههای پنجگانه خاص و محبوب بودگی، عادی و از جنس جامعه بودگی، فعال و مسئولیتپذیر بودگی، مورد تأیید و خیرخواه بودگی و صمیمی و مردمی بودگی به دست آمد که در کلیت سلبریتیها را به مثابه گروه مرجع بازنمایی میکند.
مرتضی امیدیان
چکیده
رسانههای نوظهور از جمله اینستاگرام نقش مهمی بر زندگی فردی و روابط اجتماعی ما دارند. در گرماگرم مقابله با ویروس کرونا و لزوم استمرار فعالیتهای آموزشی از طریق شبکههای اجتماعی بار دیگر یک طنز در رابطه با فعالیت یک معلم باسابقه در یک صفحه اینستاگرام، منبعی برای خبرسازی شد. این مقاله ضمن تحلیل واکنش کاربران این صفحه و دو صفحه که در ...
بیشتر
رسانههای نوظهور از جمله اینستاگرام نقش مهمی بر زندگی فردی و روابط اجتماعی ما دارند. در گرماگرم مقابله با ویروس کرونا و لزوم استمرار فعالیتهای آموزشی از طریق شبکههای اجتماعی بار دیگر یک طنز در رابطه با فعالیت یک معلم باسابقه در یک صفحه اینستاگرام، منبعی برای خبرسازی شد. این مقاله ضمن تحلیل واکنش کاربران این صفحه و دو صفحه که در واکنش به این طنز توجه کاربران را به خود جلب کرده بود، تلاش کرده است تا علل روانشناختی این نوع واکنشها و انواع واکنشها را شناسایی کند. روش به کار گرفته شده در این پژوهش روش کیفی از نوع تحلیل روانشناختی گفتمان است. به این منظور 90 گفتگو بهصورت نمونهگیری هدفمند از سه صفحه اینستاگرام در رابطه با موضوع مورد پژوهش انتخاب و بهمنظور استخراج کدها و مقولهها مورد تحلیل قرار گرفتند. پس از تحلیل دادهها از 90 گفتگو 102 عبارت مستقل و بدون تکرار انتخاب گردید. از این 102 عبارت با توجه به مضمون گفتار، 32 کد آزاد استخراج شد که در 7 گروه دستهبندی شدند. سپس با توجه به نظریهها و پژوهشهای مشابه به تحلیل روانشناختی علل انتخاب نوع واکنش اقدام شد. در این رابطه 7 نوع واکنش موافق، مخالف، بیخبر، بیتفاوت، کماهمیت، فرصتطلب و درگیری کلامی شدید شناسایی و علل روانشناختی این نوع واکنشها در قالب نیازهای روانشاختی و هویت اجتماعی مورد بحث قرار گرفت.