حامد سیف؛ منا سلگی؛ آرامیس سیف؛ احسان شاه قاسمی
چکیده
پژوهش حاضر با اتکا به نظریات تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه، نظریهی تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و همچنین نظریهی دریافت (استوارت هال)، خوانش شهروندان دورودی را درخصوص 14 مستند سیاسی شبکهی منوتو که گفتمانهای جمهوری اسلامی و پهلوی را بازنمایی میکند، مورد مطالعه قرار داده است. این پژوهش پرسشهایی از قبیل اینکه گروههای کانونی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با اتکا به نظریات تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه، نظریهی تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و همچنین نظریهی دریافت (استوارت هال)، خوانش شهروندان دورودی را درخصوص 14 مستند سیاسی شبکهی منوتو که گفتمانهای جمهوری اسلامی و پهلوی را بازنمایی میکند، مورد مطالعه قرار داده است. این پژوهش پرسشهایی از قبیل اینکه گروههای کانونی شهروندان دورودی، مستندهای سیاسی شبکهی منوتو را چگونه خوانش میکنند؟ و آیا شبکهی «منوتو» توانسته ذهنیت مثبتی را از گفتمان پهلوی و ذهنیت منفی را از گفتمان جمهوری اسلامی در مخاطب ایرانی ایجاد کند، مطرح و به این پرسشها پاسخ میدهد. پژوهش موردنظر از سنت روش کیفی پیروی کرده و از دو روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف (دستیابی به نوع رمزگذاری متون مستندهای سیاسی شبکهی منوتو) و روش مصاحبهی نیمهساختیافتهی فردی و گروهی (کانونی- دستیابی به خوانش مخاطبان) بهره گرفته است. در مرحلهی اول با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین، 14 مستند سیاسی موردنظر بررسی و نحوهی بازنمایی گفتمان جمهوری اسلامی و گفتمان پهلوی استخراج شد. در مرحلهی بعد خوانش مخاطبان از این مستندها به روش مصاحبههای فردی و گروهی مطالعه و درنهایت در مرحلهی سوم به مقایسهی نحوهی خوانش مخاطبان با نحوهی رمزگذاری شبکهی منوتو پرداخته شده است. نتایج نشان میدهد که غالب کدگذاریها توسط مخاطبان بهصورت هژمونیک خوانش و رمزگشاییشده است؛ بنابراین شبکهی «منوتو» در تأثیرگذاری بر مخاطب (ایجاد ذهنیت منفی نسبت به گفتمان جمهوری اسلامی و ایجاد ذهنیت مثبت نسبت به گفتمان پهلوی) موفق عمل کرده است.
حجت وحدتی؛ محمد حکاک؛ زهرا حسنوند
چکیده
یکی از روندهای جهانی که بهصورت هشدار دهندهای درحال گسترش بوده، تولید، توزیع و مصرف کالاهای تقلبی فریبنده و غیرفریبنده، برندهای معتبر است. باتوجه به اینکه متغیرهای مختلفی بر قصدخرید کالاهای تقلبی اثرگذار هستند، لذا در این تحقیق به مطالعه تاثیر رسانههای اجتماعی بر قصدخرید برند تقلبی پرداخته شده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی ...
بیشتر
یکی از روندهای جهانی که بهصورت هشدار دهندهای درحال گسترش بوده، تولید، توزیع و مصرف کالاهای تقلبی فریبنده و غیرفریبنده، برندهای معتبر است. باتوجه به اینکه متغیرهای مختلفی بر قصدخرید کالاهای تقلبی اثرگذار هستند، لذا در این تحقیق به مطالعه تاثیر رسانههای اجتماعی بر قصدخرید برند تقلبی پرداخته شده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری مورد نظر کلیه مصرف-کنندگان محصولات بدلی، ساکن در شهرستان خرم آباد است که از این جامعه با استفاده از فرمول کوکران نمونهای به حجم 384 نفر برای پاسخگویی به پرسشنامه انتخاب شده است. همچنین با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار PLS به آزمون فرضیات پرداخته شد و درنهایت تایید شد که رسانههای اجتماعی به طور مستقیم بر قصدخرید برند جعلی تاثیر معنادار ندارد و فقط به طور غیرمستقیم (از طریق نگرش و سبک زندگی) بر قصدخرید تاثیر مثبت و معنادار دارد.
هانیه نقدی؛ فائزه تقی پور؛ رضا ابراهیم زاده دستجردی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ارتقای فرهنگ شهروندی بر مبنای استفاده از شبکه های اجتماعی در میان شهروندان تهرانی انجام شده است و از نظر هدف، کاربردی، از نظر زمان گردآوری داده ها مقطعی و از نظر روش کیفی با رویکرد گراندد تئوری با روش نمونه گیری نظری و با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار در سال 1399 انجام شد. در بخش روایی صوری، محتوایی و ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ارتقای فرهنگ شهروندی بر مبنای استفاده از شبکه های اجتماعی در میان شهروندان تهرانی انجام شده است و از نظر هدف، کاربردی، از نظر زمان گردآوری داده ها مقطعی و از نظر روش کیفی با رویکرد گراندد تئوری با روش نمونه گیری نظری و با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار در سال 1399 انجام شد. در بخش روایی صوری، محتوایی و سازه با همکاری اساتید و متخصصین ذیربط در حوزه ارتباطات و مدیریت شهری (خبرگان) بررسی و ملاحظات لازم انجام شد. یافته ها نشان داد، شبکه های اجتماعی تاثیر مثبت و معنی داری بر ابعاد فرهنگ شهروندی دارد یعنی افرادی که بیشتر از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند فرهنگ شهروندی بیشتری دارند. افراد عضو شبکه های اجتماعی ، مسئولیت پذیری، مشارکت، قانون مداری و فرهنگ شهروندی بالاتری نسبت به سایر افراد دارند.در شبکه های اجتماعی، همواره اعضای شبکه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به شرکت در فعالیت های واقعی در زندگی اجتماعی تحریک و تشویق می شوند. اثرگذاری زیاد شبکه های اجتماعی بر میزان و کیفیت مشارکت های اجتماعی باعث شکل گیری این شبکه ها در زمینه های خاص شده است. فرآیند ارتقا فرهنگ شهروندی از طریق شبکه های اجتماعی، با ارتباطات تعاملی، پویا و همه جانبه با دوستان، آشنایان، مسئولین و مدیران شهری و سایر اعضای اجتماع رخ می دهد ،اما در کشور ما نیاز به ایجاد تغییر و تحولات بیشتری است تا بتوان در راستای ارتقای فرهنگ شهروندی مبتنی بر شبکه های اجتماعی عملکرد موثری ارائه نمود.
مهدی لطیفی شیره جینی؛ محمود افروز
چکیده
اواخر سال 2019 ویروس کرونا در چین ظاهر شد. این بیماری در تمام دنیا شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را به شدت تحت تاثیر قرار داد. بدین ترتیب موقعیتی فراهم آمد تا جناحها، سازمانها و حکومتها به دنبال بهرهبرداری سیاسی از شرایط به وجود آمده باشند. رسانه یکی از ابزارهایی بود که نهادهای مختلف سیاسی را در رسیدن به اهداف ایدئولوژیک یاری ...
بیشتر
اواخر سال 2019 ویروس کرونا در چین ظاهر شد. این بیماری در تمام دنیا شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را به شدت تحت تاثیر قرار داد. بدین ترتیب موقعیتی فراهم آمد تا جناحها، سازمانها و حکومتها به دنبال بهرهبرداری سیاسی از شرایط به وجود آمده باشند. رسانه یکی از ابزارهایی بود که نهادهای مختلف سیاسی را در رسیدن به اهداف ایدئولوژیک یاری میرساند. حال این تحقیق در نظر دارد تا با استفاده از نظریه روایت مونا بیکر ، دخالت ایدئولوژیک مترجمین در ترجمه متون خبری و همچنین تاثیر ترجمه بر تنشهای سیاسی به واسطه بازتعریف روایی از شرایط بیماری کرونا در ایران را مورد بررسی قرار دهد. به همین منظور 180 متن خبری فارسی به همراه ترجمه انگلیسی آنها از تارنماهای خبرگزاریهای خارجی جمعآوری شدند. بعد از تحلیل دادهها به واسطه راهبردهای قاببندی نظریه بیکر مشخص شد که نقش مترجم به هنگام بروز یک بحران بسیار مهم است و عملکرد مترجم میتواند جامعه را به سمت ثبات یا عدم ثبات اجتماعی سوق دهد. همچنین مشخص شد که نقش مترجم در ایجاد و یا بازتعریف هویت سیاسی و اجتماعی بسیار پررنگ است. بعلاوه ضرورت اطلاع مخاطب از نقش ترجمه و مترجم در بازتعریف روایی داستان از دیگر یافتههای مهم این تحقیق بود.
ابراهیم احراری؛ زهرا خرازی محمدوندی آذر؛ نسیم مجیدی قهرودی
چکیده
چکیدهاین مقاله با درک بدکارکردی رسانههای جریان اصلی در ایران پس از ظهور فضای مجازی، این پرسش را مطرح نموده است که آیا در حوزه رسانه، پارادایم نوینی ظاهر شده است که الزامات سیاستگذاری و برنامهریزی رسانهای را دستخوش تغییر نموده باشد؟ مفروض این پژوهش این است که با آمدن فضای مجازی، الگوواره جدیدی در سیاستگذاری رسانهای پدید ...
بیشتر
چکیدهاین مقاله با درک بدکارکردی رسانههای جریان اصلی در ایران پس از ظهور فضای مجازی، این پرسش را مطرح نموده است که آیا در حوزه رسانه، پارادایم نوینی ظاهر شده است که الزامات سیاستگذاری و برنامهریزی رسانهای را دستخوش تغییر نموده باشد؟ مفروض این پژوهش این است که با آمدن فضای مجازی، الگوواره جدیدی در سیاستگذاری رسانهای پدید آمده است که همه رسانهها را تحت تأثیر قرار داده است، اما ابزارگرایی حجابی است برای دیدن آن. در این پژوهش، از سه روش کتابخانهای، پدیدارشناسی و تحلیل مضمون استفاده شده و با 25 کارشناس فعال رسانه در دو حوزه وسایل ارتباط جمعی و فضای مجازی که به روش نمونهگیری گلوله برفی انتخاب شدهاند، مصاحبه عمقی صورت گرفته است. در یافتههای تحقیق، با استخراج 64 درون مایه پارادایم حاکم بر فضای مجازی نشان داده شده که چگونه فضای ارتباطی با گرامر جدید رسانهای شامل «غلبه حقمداری بر تکلیفمداری، عبور از رسانههای ماکسیمالیست و مطلقگرا، زیست چندمنبعی و روابط عمومیزدایی از خبر، حداقلی شدن ساختار رسانه با هدف چالاکی و افزایش برد و پایان استیلای ساختارهای هرمی شکل، تغییر رویکردهای مدیریت پیام، اینجایی و اکنونی شدن محتوا و تغییرخواهی و پاسخطلبی» مواجه شده است. نتایج پژوهش، ما را به این شناخت میرساند که فضای مجازی حاصل انباشت و تداوم تاریخی پارادایم زیستی رفرماسیون و انشعابات فکری ناشی از آن بویژه انسانمحوری است. فضای مجازی روی ساختار رسانهها و شاخصهای رقابت رسانهای تأثیرات محسوسی داشته و این تأثیرات پارادایمیک، بازنگری در فهم ما از نظریات ارتباطی را ضروری کرده است.
مهزیار اکبری؛ تحفه قبادی لموکی؛ پیمان غفاری آشتیانی؛ حسین حاجی بابائی
چکیده
به واسطه کاهش روز افزون اثربخشی رویکرد های تبلیغاتی فعلی، استفاده از فناوری واقعیت افزوده به عنوان یک رسانه تبلیغاتی نوین و جذاب، می تواند به عنوان یک راهکار موثر در نظر گرفته شود. بر همین اساس هدف این پژوهش، تبیین و شناسایی ابعاد و شاخص های اصلی موثر بر تبلیغات واقعیت افزوده موبایل محور، غربال گری و اعتبار سنجی آن ها و در نهایت ارائه ...
بیشتر
به واسطه کاهش روز افزون اثربخشی رویکرد های تبلیغاتی فعلی، استفاده از فناوری واقعیت افزوده به عنوان یک رسانه تبلیغاتی نوین و جذاب، می تواند به عنوان یک راهکار موثر در نظر گرفته شود. بر همین اساس هدف این پژوهش، تبیین و شناسایی ابعاد و شاخص های اصلی موثر بر تبلیغات واقعیت افزوده موبایل محور، غربال گری و اعتبار سنجی آن ها و در نهایت ارائه مدل تبلیغاتی واقعیت افزوده مبتنی بر تلفن های همراه هوشمند با محوریت نشانگر های فیزیکی تحت عنوان یک رسانه تبلیغاتی جدید بود. در این مطالعه با بهره گیری از رویکرد آمیخته و ترکیبی از دو روش کیفی و کمی متوالی، در مرحله اول با استفاده از ابزار مصاحبه های نیمه ساختاری یافته با 14 خبره، داده های لازم جمع آوری و روش داده بنیاد اجرا گردید. روایی و پایایی بخش کیفی نیز تایید شد. در مرحله دوم از روش دلفی فازی به منظور اعتبار سنجی مقولات شناسایی شده و ارائه مدل نهایی استفاده گردید. در بخش کیفی5143 مفهوم اولیه، 912 مقوله فرعی، 59 مقوله اصلی شناسایی و در قالب 6 سازه سازمان دهی گردید. تمامی شاخص ها توسط روش دلفی فازی مورد تایید قرار گرفت. با وجود عمر نه چندان طولانی فناوری واقعیت افزوده در صنعت تبلیغات، همچنین تاثیر پذیری آن از عوامل زمینه ای حاکم، این فناوری می تواند در نقش یک رسانه نوین با کمک به صنعت تبلیغات، نتایج ارزشمندی را برای مخاطبان، محصول، شرکت، برند و جامعه در پی داشته باشد و به بازاریابان در کسب نتایج مطلوب کمک نماید.
هاشم عطاپور؛ افشین حمدی پور؛ سمیرا بی پروای سراب
چکیده
امروزه ارزیابی باورپذیری اطلاعات در بستر شبکههای اجتماعی به یک موضوع مهم برای کاربران اطلاعات تبدیل شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر اعتبار شبکههای اجتماعی بر باورپذیری اطلاعات آنها از طریق متغیر میانجی تخصص فردی در میان دانشجویان دانشگاه تبریز است. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است که با استفاده از مدلیابی معادلات ...
بیشتر
امروزه ارزیابی باورپذیری اطلاعات در بستر شبکههای اجتماعی به یک موضوع مهم برای کاربران اطلاعات تبدیل شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر اعتبار شبکههای اجتماعی بر باورپذیری اطلاعات آنها از طریق متغیر میانجی تخصص فردی در میان دانشجویان دانشگاه تبریز است. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است که با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری و روش پیمایشی به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در سالتحصیلی 1400-1399 به تعداد 15732 بود که از میان آنها 375 نفر به عنوان نمونه و به روش نمونه-گیری تصادفی طبقهای انتخاب گردید. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه لی و سوه، استفاده شد. دادهها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد اعتبار رسانه و اعتبار پیام تأثیر مثبت و مستقیمی بر باورپذیری اطلاعات شبکههای اجتماعی در میان دانشجویان دانشگاه تبریز دارند. همچنین تخصص فردی در رابطه بین اعتبار رسانه و اعتبار پیام با باورپذیری اطلاعات شبکههای اجتماعی نقش میانجی دارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اگر درک دانشجویان نسبت به اعتبار رسانه (وابستگی، تعامل و شفافیت) و اعتبار پیام (قدرت استدلال و کیفیت اطلاعات) بیشتر باشد، میتوان پیشبینی کرد که باورپذیری اطلاعات در نزد آنان افزایش یابد. همچنین، افرادی که از تخصص فردی، به معنای توانایی ارزیابی دقیق اطلاعات برخوردارند، نقش عاملهای اصلی مرتبط با محتوای پیام و اعتبار منبع را در باورپذیری اطلاعات بیشتر ارزیابی میکنند.
رامین شمسایی نیا؛ ابوذر خوش بیان
چکیده
تغییرات فناورانه عاملی اساسی در حیات رسانهها و نحوه عملکرد آنها به شمار میرود. این مسئله که رسانهها همواره در بستر یک تکنولوژی نوین، ایجادشدهاند انکارناپذیر است و ظهور رسانههای جدید همیشه بر رسانههای پیشین تأثیرگذار بوده است. دراینبین، تأثیر و تعامل میان تلویزیون و رسانههای اجتماعی مبتنی بر بستر اینترنت بسیار موردتوجه ...
بیشتر
تغییرات فناورانه عاملی اساسی در حیات رسانهها و نحوه عملکرد آنها به شمار میرود. این مسئله که رسانهها همواره در بستر یک تکنولوژی نوین، ایجادشدهاند انکارناپذیر است و ظهور رسانههای جدید همیشه بر رسانههای پیشین تأثیرگذار بوده است. دراینبین، تأثیر و تعامل میان تلویزیون و رسانههای اجتماعی مبتنی بر بستر اینترنت بسیار موردتوجه قرارگرفته است. مسئلهای که میتوان آن را ذیل نظریه همگرایی رسانه مطرح دانست. پژوهش حاضر در چارچوب همگرایی تلویزیون و فضای مجازی به دنبال شناخت و طراحی الگوی کارکردهای رسانههای اجتماعی در برنامهسازی تلویزیونی است. این پژوهش به روش ترکیبی نظریه داده بنیاد کلاسیک و مطالعه موردی و بر اساس نمونهگیری هدفمند از میان برنامههای تلویزیونی شاخص صورت پذیرفته است. پژوهشگران پس از کدگذاری و تجزیهوتحلیل یافتهها به احصاء 23 کارکرد پرداختند که درنهایت این کارکردها را ذیل طراحی یک مدل مفهومی ارائه کردهاند. این مدل کارکردهای مذکور را در چهار مرحله برنامهسازی شامل پیشتولید، تولید، پخش و پساپخش تبیین میکند. برنامهسازان تلویزیون میتوانند با بهره بردن از یافتههای این پژوهش، برنامهسازی خود را ارتقاء داده و از فرآیند همگرایی رسانهها در تولیدات تلویزیونی خود بهره برند.
سیده فهیمه پارسائیان
چکیده
در سالهای اخیر ساخت و انتشار جوکهای برخاسته از حوادث و موضوعات خوشایند و ناخوشایند جامعه (جوکهای فاجعه) به یک پدیده اجتماعی در ایران تبدیلشده است. بیشک دلایل پیدایش، ماهیت، محتوا، و کارکردها و کژکارکردهای این گفتمان نیازمند بررسی از ابعاد مختلف جامعهشناسی، مردمشناسی و بررسی فرهنگعامه است. این پژوهش با تمرکز بر رویدادی ...
بیشتر
در سالهای اخیر ساخت و انتشار جوکهای برخاسته از حوادث و موضوعات خوشایند و ناخوشایند جامعه (جوکهای فاجعه) به یک پدیده اجتماعی در ایران تبدیلشده است. بیشک دلایل پیدایش، ماهیت، محتوا، و کارکردها و کژکارکردهای این گفتمان نیازمند بررسی از ابعاد مختلف جامعهشناسی، مردمشناسی و بررسی فرهنگعامه است. این پژوهش با تمرکز بر رویدادی اخیر، به بررسی محتوایی جوکهای ساختهشده در خصوص حادثه سیلاب گسترده در فروردینماه 1398 در ایران میپردازد. دادههای پژوهش مشتمل بر بیش از 100 جوک است که از شبکههای اجتماعی در خصوص این حادثه گردآوری شد که با روش تحلیل محتوای کیفی کدگذاری و سپس مقولهبندی گردید. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که پدیده سیلاب منتهی به ساخت جوکهایی با مضامین سیاسی- انتقادی، اعتقادی-مذهبی، جنسیتی و منفعلانه گردیده است. بهعبارتیدیگر، بخش اعظمی از این جوکها خنثی نبوده، برگرفته از تجربه زیسته و پیشزمینه ذهنی مخاطب ایرانی هستند و دارای بار ارزشی سیاسی-اجتماعی و ایدئولوژیکی هستند.
سبحان یحیائی
چکیده
این مقاله به چگونگی و سازوکارهای مصرف رسانهای در نوجوانان میپردازد. این مقاله بر مبنای پژوهشی اکتشافی و کیفی مبتنی بر روششناسی داده بنیاد بهپیش رفته است و نویسنده مدعی است با منطق استقراء و از خلال مصاحبههای ژرفانگر و مشاهدات، یک سامان نظری متشکل از قضایایی تئوریک بههمپیوسته را در مورد مصرف رسانهای نوجوانان ارائه میدهد. ...
بیشتر
این مقاله به چگونگی و سازوکارهای مصرف رسانهای در نوجوانان میپردازد. این مقاله بر مبنای پژوهشی اکتشافی و کیفی مبتنی بر روششناسی داده بنیاد بهپیش رفته است و نویسنده مدعی است با منطق استقراء و از خلال مصاحبههای ژرفانگر و مشاهدات، یک سامان نظری متشکل از قضایایی تئوریک بههمپیوسته را در مورد مصرف رسانهای نوجوانان ارائه میدهد. در اجرای مطالعات کیفی و پس از انجام 22 مصاحبه و مشاهدات میدان، 1050 کد باز در مرحله نخست به دست آمد. پس از آن، کدگذاری محوری دادهها با 362 مقوله منتج به شناسایی 15 مفهوم محوری در ترسیم مختصات مصرف رسانهای نوجوانان مورد مطالعه شد.سپس کدگذاری گزینشی صورت گرفت و با اعمال آن در الگوی نظری، قضایایی تئوریک حول آن شکل گرفت که پیامدهای سیستمی مصرف رسانهای نوجوانان را در 5 سطح مورد شناسایی قرار داد که عبارتاند از؛ آریتمی مصرف رسانهای در نوجوانان، مواجهه فعال با رسانهها، تطابق با بزرگسالی، تمایزخواهی چند سطحی و منازعات خانوادگی. بنابراین، برونداد این مقاله، تصویری از چگونگی مصرف رسانهای نوجوانان و نیز سازوکارهای مصرف رسانهای توسط این گروه سنی بوده است.در سطح تحلیل، با توجه به ترسیم ابعاد مصرف رسانهای نوجوانان، تبیین میشود که فقر تولید متون رسانهای متناسب با ویژگیهای سنی نوجوان در رسانههای جمعی، آنان را عموماً در چتر رسانههای اجتماعی با ماهیتی متفاوت-خودگزین، غیرمتمرکز و آریتمیک- به پناه آورده است. کاستن از خلأ توجه به اقتضائات رده سنی نوجوانی-بهعنوان دورۀ قوامیابی هویت اجتماعی افراد- در سیاستگذاریهای رسانههای جمعی، پیشنهاد انضمامی مقاله حاضر است.
حسینعلی کلهر؛ سید حسین ملکوتی هشتجین؛ محمد مظهری؛ آیت مولائی
چکیده
محیط دیجیتال فرصتهایجدیدی را برای مشارکت سیاسی شهروندان ایجاد میکند. در این میان، نظارت بر مراکز قدرت سیاسی و اقتصادی برجسته و مهم است. این نظارت در واقع شامل بررسی عمومی در مورد مدیریت وجوه عمومیو فعالیتهای سیستمهای عمومی و اقتصادی است، بنابراین فرآیندهای نظارت سیاسیازطریقدموکراسیدر محیطدیجیتال ...
بیشتر
محیط دیجیتال فرصتهایجدیدی را برای مشارکت سیاسی شهروندان ایجاد میکند. در این میان، نظارت بر مراکز قدرت سیاسی و اقتصادی برجسته و مهم است. این نظارت در واقع شامل بررسی عمومی در مورد مدیریت وجوه عمومیو فعالیتهای سیستمهای عمومی و اقتصادی است، بنابراین فرآیندهای نظارت سیاسیازطریقدموکراسیدر محیطدیجیتال ویژگیهای ناکارآمد را محکوم میکند. هدف این مقاله توصیف، تمایز و طبقه بندی اشکال مختلف نظارت است که می-تواند در دموکراسیهای کنونی مورد نظر واقع شود. نتایج نشان میدهد که سه زمینه اصلی نظارت وجود دارد که عبارتند از : نظارت دولتی، نظارت مشترک و نظارت مدنی.این پژوهش با مشخص کردن چهار نوع گونه شناسی نظارت مدنی ( عملکرد نگهبان، استخراج و تصفیه اطلاعات محرمانه،گسترش مسائل از طریق روزنامه نگاری جایگزین و گسترش نمایندگی فراتر از پارلمان ها )، موضوعات مذکور را محور بررسی و تمرکز قرار داده است. این پژوهش در پی یافتن پاسخ این سؤال است که در پس زمینه دموکراسی نظارتی در محیط دیجیتال، عوامل نظارت دقیقاً چه کسانی هستند؟ بعلاوه اینکه چگونه میتوان این فرایندها را در حوزه سیاسی بین المللی شناسایی و متمایز کرد؟ یافته های پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و جمع آوری اسناد کتابخانهای نشان میدهد که با اجتناب از بررسی عمیق تجزیه و تحلیل موضوعات درگیر در فرآیندهای موشکافانه، سه بخش اصلی که نظارت بر آنها سازماندهی شده است را میتوان بر اساس بازیگر یا سازمان پیشرو درگیر متمایز کرد.
حسین مطهری نژاد؛ محدثه قاسمی نژاد
چکیده
استفاده از اینترنت در همه حوزهها، در حال افزایش است. دانشآموزان از کاربران اصلی اینترنت هستند. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر سبکهای فرزند پروری اینترنت بر کاربرد واقعی اینترنت توسط دانشآموزان در خانه بود. برای این منظور، 300 نفراز والدین دانشآموزان پایه نهم که با روش نمونهگیری خوشهای انتخابشده بودند به پرسشنامهای متشکل ...
بیشتر
استفاده از اینترنت در همه حوزهها، در حال افزایش است. دانشآموزان از کاربران اصلی اینترنت هستند. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر سبکهای فرزند پروری اینترنت بر کاربرد واقعی اینترنت توسط دانشآموزان در خانه بود. برای این منظور، 300 نفراز والدین دانشآموزان پایه نهم که با روش نمونهگیری خوشهای انتخابشده بودند به پرسشنامهای متشکل از ویژگیهای والدین و فرزند، کاربرد اینترنت و سبکهای فرزند پروری اینترنت با دو بعد؛ کنترل والدین و صمیمیت والدین پاسخ دادند. نتایج نشان داد که اکثریت خانوادهها به اینترنت در خانه دسترسی دارند (82%) و سبک غالب فرزند پروری اینترنت در میان والدین، سبک فرزند پروری مقتدرانه است (7/43%). دسترسی والدین به اینترنت در خانه به سن و تحصیلاتشان مربوط است و همچنین سبکهای فرزند پروری متأثر از جنسیت، سن، تحصیلات، تجربه و نگرش والدین است. سبکهای فرزند پروری اینترنت نیز بر کاربرد اینترنت دانشآموزان تأثیر میگذارند. بیشترین میزان استفاده دانشآموزان از اینترنت زمانی است که والدین سبک فرزند پروری سهلگیرانه را اتخاذ میکنند و کمترین میزان استفاده دانشآموزان از اینترنت زمانی است که والدین سبک فرزند پروری مستبدانه را انتخاب میکنند. تحصیلات، کنترل، تجربه و جنسیت والدین استفاده دانشآموزان از اینترنت در خانه را پیشبینی میکنند (21/0 = R2). سرانجام، نتیجهگیری شد که سبکهای فرزند پروری اینترنت یک عامل جدید برای تبیین و پیشبینی پذیرش و کاربرد اینترنت توسط دانشآموزان است.
منوچهر شاه بابا؛ غلامرضا لطیفی؛ محمدرضا رسولی
چکیده
مقاله ی حاضر بر پایه دستاوردهای حاصل از پرسشنامه و نیز مطالعات کتابخانه ای طولانی مدت و عمیق صورت گرفته و سرانجام با بهره گیری از رهنمودها و نظرات محققین برتر در این حوزه، به شناسایی و تبیین چالش های شبکه های مجازی و تعاملات اجتماعی می پردازد. در این مقاله محقق در پی بررسی این نکته بوده است که بین شبکه های مجازی و تعاملات اجتماعی رابطه ...
بیشتر
مقاله ی حاضر بر پایه دستاوردهای حاصل از پرسشنامه و نیز مطالعات کتابخانه ای طولانی مدت و عمیق صورت گرفته و سرانجام با بهره گیری از رهنمودها و نظرات محققین برتر در این حوزه، به شناسایی و تبیین چالش های شبکه های مجازی و تعاملات اجتماعی می پردازد. در این مقاله محقق در پی بررسی این نکته بوده است که بین شبکه های مجازی و تعاملات اجتماعی رابطه وجود دارد؟ جامعه آماری این پژوهش شامل: دانش آموزان مقظع دبیرستان شهر تهران در نیمه اول سال 1398 در مقطع دبیرستان به خود اختصاص داده اند، می باشد. از میان کل دانش آموزان تعداد 384 نفر که از روش نمونه گیری کوکران به دست آمده به صورت تصادفی انتخاب و مورد بررسی و پرسش قرار گرفته اند.همچنین برای برآورد پایایی سازگاری اجزا از طریق روش ضریب آلفای کرونباخ و برای روایی از روش روایی قضاوتی استفاده شده است.روش تحقیق و آماری نیز به ترتیب پیمایشی (استفاده از پرسشنامه) بوده و با کمک روش های آماری اسپیرمن و معادلات ساختاری لیزرل جهت تعیین درصد فراوانی، درصد تراکمی و ...) ردو تایید روابط و فرضیات صورت گرفته است.نتایج نشان داد که بین ابعاد آسیبهای شبکه اجتماعی و در نهایت بین شبکه های اجتماعی و تعاملات اجتماعی و انزوا رابطه معناداری وجود دارد.
منیر روزبهانی؛ باقر ساروخانی؛ ستار پروین
چکیده
مقاله حاضر با تأکید بر تعاملی بودن رسانههای جدید به تبیین ارتباط میان مصرف شبکههای اجتماعی مجازی (با تأکید بر گفتگوی اجتماعی) و تسامح قومی در بین شهروندان تهرانی پرداخته است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث زمانی، مقطعی و ازلحاظ روش جمعآوری دادهها، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان تهرانی بودند، که تعداد 384 ...
بیشتر
مقاله حاضر با تأکید بر تعاملی بودن رسانههای جدید به تبیین ارتباط میان مصرف شبکههای اجتماعی مجازی (با تأکید بر گفتگوی اجتماعی) و تسامح قومی در بین شهروندان تهرانی پرداخته است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث زمانی، مقطعی و ازلحاظ روش جمعآوری دادهها، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان تهرانی بودند، که تعداد 384 نفر بر اساس برآورد فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونهگیری چندمرحلهای و تصادفی سیستماتیک، بهعنوان نمونه انتخاب شدهاند. با توجه به یافتههای پژوهش، میتوان چنین استدلال کرد که فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، امکان برقراری ارتباط و امکان گفتگو را بهعنوان سازوکاری مناسب جهت تقویت پیوندهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بین خردهفرهنگها و نیز قومیتهای یک جامعه فراهم نموده و نتیجتاً تسامح بین آنها را ارتقاء میدهند. به عبارتی» افزایش مصرف بهینه و متعارف، افزایش استفاده مدیریت شده، پایین بودن سطح استفاده عامیانه و تفننی و نیز افزایش شکلگیری گفتگوی اجتماع«، در کنار یکدیگر میتوانند بهعنوان مدلی جهت افزایش سطح تسامح قومی مدنظر قرار گیرند.
علی احمدی؛ سید محسن عسگرزاده؛ سمیه شیر محمدی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوههای یادبود فوتشدگان در شبکههای اجتماعی و نحوه ابراز احساسات کاربران درباره فرد متوفی انجام شده است. به این منظور کامنتهای کاربران در صفحات اینستاگرامی متوفیان بیماری همهگیر کووید 19 به روش تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل مضمون کامنتهای کاربران در صفحات اینستاگرامی به استخراج شش مضمون ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوههای یادبود فوتشدگان در شبکههای اجتماعی و نحوه ابراز احساسات کاربران درباره فرد متوفی انجام شده است. به این منظور کامنتهای کاربران در صفحات اینستاگرامی متوفیان بیماری همهگیر کووید 19 به روش تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل مضمون کامنتهای کاربران در صفحات اینستاگرامی به استخراج شش مضمون فراگیر «ابراز ناباوری و انکار»، «ابراز غم و اندوه به علت مهیا نبودن شرایط برای آخرین وداع»، «ابراز همدلی»، «اسطورهسازی از متوفی»، «احساس ناراحتی از حاضر نبودن کنار خانواده متوفی به علت ترس از ابتلا به بیماری» و «نقش فضای مجازی برای دیرفراموشی مرگ» منجر شد. بر اساس یافتههای پژوهش، کاربران اینستاگرام در برگزاری یادبود آنلاین غالباً به ابراز غم و اندوه و عرض تسلیت به بازماندگان فرد متوفی و بیان احساسات درباره فرد متوفی میپردازند که گریه و اشک و آه آنها با استفاده از ایموجیهای مرتبط بروز داده میشود. این پژوهش نشان میدهد در شبکههای اجتماعی، کاربران علاوه بر ابراز همدردی با بازماندگان متوفی این امکان را در صفحات اجتماعی فرد از دست رفته دارند که احساسات خود را به صورت یک طرفه با او نیز بیان کنند و به نوعی ارتباط کاربران با متوفیان یک سویه ادامه خواهد داشت که البته این موضوع به دیرفراموشی مرگ افراد و کامل نشدن تکالیف سوگواری منجر خواهد شد.
گلنسا گلینی مقدم؛ میترا صمیعی؛ مریم کمالی
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف تبیین نقش رسانههای اجتماعی در ارتباطات علمی اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی صورت گرفته است. پژوهش از نوع کاربردی به روش پیمایشی- تحلیلی انجام گرفته و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته براساس مدل لانه زنبوری کیتزمان در رسانههای اجتماعی و مدل دانشگاه نامرئی (مدل زاکالا) در ارتباطات علمی بوده ...
بیشتر
پژوهش حاضر، با هدف تبیین نقش رسانههای اجتماعی در ارتباطات علمی اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی صورت گرفته است. پژوهش از نوع کاربردی به روش پیمایشی- تحلیلی انجام گرفته و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته براساس مدل لانه زنبوری کیتزمان در رسانههای اجتماعی و مدل دانشگاه نامرئی (مدل زاکالا) در ارتباطات علمی بوده است. برای روایی پرسشنامه؛ روایی صوری- محتوایی و برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده و مقدار آن 91/. بدست آمد. جامعه آماری 460 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی تهران بودند و 150 نفر به شکل نمونهگیری تصادفی ساده به پرسشنامه پاسخ دادند. یافتههای پژوهش نشان داد که میانگین استفاده از انواع رسانههای اجتماعی 1۳/2 پایینتر از حد متوسط بوده و ارتباطات علمی اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی در گوگل اسکالر بیشتر از سایر رسانهها بوده است. بیشترین ارتباط اعضای هیات علمی با متخصصان داخل کشور بود و بیشترین علت حضور آنها در رسانههای اجتماعی، آشنایی آنان با دیگر تخصصها و استفاده از توان متخصصان رشتههای دیگر بوده است. بیشترین گفتگو و مکالمه از طریق ایمیل صورت گرفته است. به طور متوسط اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی برای معرفی خود در رسانههای اجتماعی صداقت داشته و بیشترین تشکیل گروه متعلق به گروه آموزشی دانشگاه خودشان بوده است.
مصطفی محمدی؛ شکوفه اسدی
چکیده
شبکههای اجتماعی به دلیل سهولت استفاده بستری مناسب برای برقراری ارتباط بین کاربران فراهم نمودهاند و با سرعت ریادی در زندگی اجتماعی مردم نفوذ کردهاند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل تاثیرگذار در اشتراکگذاری تجربه سفر در شبکههای اجتماعی میباشد که به دو دسته عوامل تسهیل کننده و بازدارنده دستهبندی شدهاند. متغیرهای لذت درک ...
بیشتر
شبکههای اجتماعی به دلیل سهولت استفاده بستری مناسب برای برقراری ارتباط بین کاربران فراهم نمودهاند و با سرعت ریادی در زندگی اجتماعی مردم نفوذ کردهاند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل تاثیرگذار در اشتراکگذاری تجربه سفر در شبکههای اجتماعی میباشد که به دو دسته عوامل تسهیل کننده و بازدارنده دستهبندی شدهاند. متغیرهای لذت درک شده، نوع دوستی و خودشکوفایی تحت عنوان عوامل تسهیل کننده و متغیرهای شخصی، رابطهای، دلایل امنیتی و حریم شخصی تحت عنوان عوامل بازدارنده مورد بررسی قرار گرفتند. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظری نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع همبستگی میباشد. جامعهی آماری پژوهش شامل گردشگران و بازدیدکننده از مقصد گردشگری شهرستان بابلسر بودند. نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شد. برای انتخاب افراد نمونه از روش نمونه-گیری تصادفی ساده استفاده شد. جمعآوری دادهها از طریق توزیع پرسشنامه صورت پذیرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از بسته نرمافزارهای SPSS24 و SmartPLS3 انجام شد. یافتهها حاکی از اهمیت تاثیر عوامل بازدارنده بر عدم اشتراک گذاری و عوامل تسهیلکننده بر اشتراکگذاری تجارب سفر در شبکههای اجتماعی است و نتایج بدستآمده، فعالین حوزه گردشگری و بازاریابی را به آگاهی از قدرت محتوای تولید شده توسط کاربر از طریق شبکههای اجتماعی تشویق میکند.
امیر عبدالرضا سپنجی؛ پرهام شجاع
چکیده
دو عامل منابع انسانی و شکل گیری دانش، باعث شده است تا کشور ایران فارق از محدودیتهای سیاسی و اقتصادی در جمع کشورهای تولیدکننده فیلم انیمیشن قرار گیرد؛ اما پس از گذشت نیمقرن از تولید اولین آثار انیمیشن در ایران نگاه حاکم به این فناوری نوین، صرفاً محصولی تفننی است. هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری در 9 بخش تمرکززدایی، رسمیت، تخصصگرایی، ...
بیشتر
دو عامل منابع انسانی و شکل گیری دانش، باعث شده است تا کشور ایران فارق از محدودیتهای سیاسی و اقتصادی در جمع کشورهای تولیدکننده فیلم انیمیشن قرار گیرد؛ اما پس از گذشت نیمقرن از تولید اولین آثار انیمیشن در ایران نگاه حاکم به این فناوری نوین، صرفاً محصولی تفننی است. هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری در 9 بخش تمرکززدایی، رسمیت، تخصصگرایی، استراتژی، شرایط محیطی، فناوری، اندازه، کنترل و دانشبنیان برای شرکتهای تولید فیلم انیمیشن است. روش تحقیق حاضر از نوع کیفی و نظریه زمینهای است. به همین منظور برای جمع آوری اطلاعات، از تکنیک مصاحبه عمیق با اساتید، مدیران و خبرگان حوزه فیلمسازی انیمیشن استفاده گردید و درنهایت با استفاده از روش نظریه زمینهای، 11 مقوله تمرکز ساختاری، تفکر جمعی، فقدان قوانین، روند تولید 5 مرحلهای، ارزیابی توانایی، مدیریت درآمد، محتوای متأثر از شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، سختافزار، کیفیت توانایی، کیفیت بصری و مدیریت دانش یافت شد که بر الگوی ساختاری شرکتهای دانشبنیان تولید فیلم انیمیشن مؤثرند. در نتیجه این تحقیق با تکیه بر 11 مقولهی کشف شده به طراحی ساختار در 9 بخش سازمانی و همچنین الگوی 6 مرحلهای در روند تولید (سفارش، پیش تولید، توزیع، تولید،پس تولید و پخش) با در نظر گرفتن مدیریت دانش و آموزش برای شرکتهای دانشبنیان تولید فیلم انیمیشن پرداخته است.
آرش بیدالله خانی؛ یاسر کهرازه
چکیده
در عصر رسانه ای شدن سیاست ، صنعت سرگرمی به راحتی می تواند برای محیط های سیاسی محتوا و قهرمان تولید کند. بر همین اساس، دونالد ترامپ رئیس جمهوری سابق ایالات متحده، شهرت خود را بیش از هر کمپین انتخاباتی، مدیون رسانه ها، فیلمها، شوهای تلویزیونی، برنامه های سرگرمی و... بود. این امر از جمله عوامل اساسی موفقیت ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ...
بیشتر
در عصر رسانه ای شدن سیاست ، صنعت سرگرمی به راحتی می تواند برای محیط های سیاسی محتوا و قهرمان تولید کند. بر همین اساس، دونالد ترامپ رئیس جمهوری سابق ایالات متحده، شهرت خود را بیش از هر کمپین انتخاباتی، مدیون رسانه ها، فیلمها، شوهای تلویزیونی، برنامه های سرگرمی و... بود. این امر از جمله عوامل اساسی موفقیت ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بوده است. امروزه از ترامپ به عنوان سیاستمدار سلبریتی یا سوپراستار سیاسی نام برده می شود. تمرکز اساسی پژوهش حاضر ، مفهوم شناسی سیاست سلبریتی و سیاست مداران سلبریتی با استفاده از پدیده دونالد ترامپ است. بر همین مبنا مقاله حاضر با روش توصیفی- تبیینی و با سنخ شناسی سیاست سلبریتی و سیاستمدران سلبریتی، این مفهوم را با توجه به روی کارآمدن ترامپ در کاخ سفید، تحلیل می کند. سوال اساسی پژوهش حاضر این است که آیا می توان دونالد ترامپ را با توجه به عملکردهای انتخاباتی و سیاسی اش، سلبریتی نامید؟ مقاله به این سوال پاسخ مثبت می دهد و بر مبنای فرض خود، بر این امر تاکید می کند که پدیدۀ دونالد ترامپ از سنخ سیاستمدران سلبریتی است که با استفاده از سه عامل روایت های رسانه ای، سبک عملکردی و دریافت و ادراک مخاطبان عادی ، در یک محیط پسا دموکراتیک و با توجه به سابقه تاریخی، توانسته است به ریاست جمهوری قدرتمند ترین کشور دنیا ، دست یابد.
محمدآقا دلاورپور؛ احمد آرام دهنه؛ سارا نیک منش
چکیده
در سالهای اخیر، اعتیاد به گوشیهای هوشمند به پدیدهای نسبتاً رایج در بین کاربران نوجوان تبدیل شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش اعتیاد به گوشیهای هوشمند در سلامت روانی دختران و پسران نوجوان بود. طرح پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای مقطعی ـ مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانشآموزان متوسطه دوم شهرستان مهدی ...
بیشتر
در سالهای اخیر، اعتیاد به گوشیهای هوشمند به پدیدهای نسبتاً رایج در بین کاربران نوجوان تبدیل شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش اعتیاد به گوشیهای هوشمند در سلامت روانی دختران و پسران نوجوان بود. طرح پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای مقطعی ـ مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانشآموزان متوسطه دوم شهرستان مهدی شهر سمنان تشکیل میداد. تعداد 211 نفر دانشآموز به روش نمونهگیری خوشهای تصادفی از این جامعه انتخاب شدند. ابزار سنجش شامل فرم کوتاه پرسشنامة اعتیاد به گوشی هوشمند(SPAI-SF) بود. از این ابزار به منظور غربالگری افراد معتاد به گوشی هوشمند از افراد غیرمعتاد به آن استفاده شد. سطح سلامت روانی آزمودنیها نیز با استفاده از پرسشنامه 28 سؤالی سلامت عمومی (G.H.Q) مورد سنجش قرار گرفت. با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیرة عاملی، دادهها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر معنادار نبودن اثر تعاملی و در مقابل، معناداری اثر مستقل دو متغیر اعتیاد به گوشی هوشمند و جنسیت بر سلامت روانی کاربران بود. آنچنان که نمره کلی سلامت روانی و علائم جسمانی، اضطراب و افسردگی کاربران معتاد به گوشی هوشمند، پایینتر از کاربران عادی بود. همچنین مشخص شد که نمره کلی سلامت روانی و علائم جسمانی و اضطراب دختران پایینتر از پسران است. این نتیجه نشان دهنده اثرات زیانبار اعتیاد به گوشی هوشمند در کاهش سلامت جسمانی و روانشناختی کاربران نوجوان است. بنابراین اقدام در جهت پیشگیری از اعتیاد به گوشیهای هوشمند میتواند، مانع بروز آسیب جسمانی و روانی بیشتر در کاربران شود.
اعظم میرزایی؛ زهرا یاراحمدی
چکیده
در طی دهه اخیر استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام در ایران افزایش یافته است. این رشد همزمان سبب به وجود آمدن مفاهیمی همچون خرده سلبریتی، اینستاگرامیها و ... شده است. این فضا با تاسی از فضای روانشناسی مثبت حاکم بر جامعه توانسته است خیل عظیم جمعیت مجازی را با خود برای رسیدن به موفقیت فردی همراه کند. هدف مقاله حاضر، مطالعه فرهنگ روانریتی ...
بیشتر
در طی دهه اخیر استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام در ایران افزایش یافته است. این رشد همزمان سبب به وجود آمدن مفاهیمی همچون خرده سلبریتی، اینستاگرامیها و ... شده است. این فضا با تاسی از فضای روانشناسی مثبت حاکم بر جامعه توانسته است خیل عظیم جمعیت مجازی را با خود برای رسیدن به موفقیت فردی همراه کند. هدف مقاله حاضر، مطالعه فرهنگ روانریتی در ایران؛ با تأکید بر نقش خرده سلبریتیهای انگیزشی در اینستاگرام برای فهم این موضوع که چگونه افراد معمولی توانستهاند در این فضا، از طریق تبلیغ و ترویج آموزههای موفقیت موردتوجه قرار بگیرند. همچنین، بتوانند بهعنوان الگوهای جدید برای کسب زیست شادانه و موفقیت در جامعه معرفی شوند. روش مطالعه در این مقاله کیفی و از کنیک تحلیل محتوی جهت جمعآوری و تحلیل دادهها استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که با الگوهای مختلفی از زیست شادانه مواجه هستیم؛ ازجمله میتوان به اسطورهسازی موفقیت، چرخش به سمت خوشبختی، خلق رباتهای شادنما، انسان خودتنظیمگر، آموزههای قدردانی و خودبرندسازی اشاره کرد. نتایج نشان میدهد که فرهنگ روانریتی، متأثر از خرده سلبریتیها انگیزیشی، پیوند محکمی با اقتصاد نئولیبرال دارد و همانند اقتصاد به فرایند تولید_ نسخههای جدیدی از خود_ متکی است.
رقیه صادق زاده؛ حسن احدی؛ فریبرز درتاج؛ غلامرضا منشئی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط بین اضطراب اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده ، احساس تنهایی ، خود تنظیمی با وابستگی به شبکههای اجتماعی مجازی جهت تدوین مدل ساختاری در دانش آموزان است.نمونه ای به حجم514 نفر در مقطع متوسطه ی دوم به روش خوشه ای چند مرحله ای از چهار منطقه شمال وجنوب تهران انتخاب شده است. دانش آموزان به پرسشنامه های اضطراب اجتماعی( ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط بین اضطراب اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده ، احساس تنهایی ، خود تنظیمی با وابستگی به شبکههای اجتماعی مجازی جهت تدوین مدل ساختاری در دانش آموزان است.نمونه ای به حجم514 نفر در مقطع متوسطه ی دوم به روش خوشه ای چند مرحله ای از چهار منطقه شمال وجنوب تهران انتخاب شده است. دانش آموزان به پرسشنامه های اضطراب اجتماعی( 2004، Puklek) ، حمایت اجتماعی ادراک شده(Zimet et al, 1988)، تنهایی (1996،Russell) وابستگی به شبکههای اجتماعی مجازی محقق ساخته و خود تنظیمی (1999، Brown، Miller، Lawendowski) پاسخ داده اند.داده های پژوهش با استفاده از معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که مدل دارای برازش مناسبی است. در اثرات مستقیم متغیر های اضطراب اجتماعی ،حمایت اجتماعی و خود تنظیمی معنادار بوده اند. همچنین در اثر غیر مستقیم تنها متغیر احساس تنهایی با میانجی گری خودتنظیمی ارتباط معنادار داشته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که چهار متغیر پیش بین در مدل وابستگی به شبکه های اجتماعی تاثیر گذار واقع شده اند که این امر نشان دهنده ی اهمیت ویژه آنهاست
شاهین مظفری؛ مرتضی شفیعی؛ حمید محمودیان عطاآبادی
چکیده
در سالهای اخیر، شبکههای ماهوارهای باقابلیتهای متنوعی که دارند، توانستهاند اثر قابلتأملی بر همۀ ابعاد زندگی بشر ازجمله زندگی روزمره و انتخاب سبک زندگی همۀ اقشار جامعه بهویژه جوانان داشته باشند. لذا هدف این پژوهش سنجش عملکرد شبکههای ماهوارهای فارسیزبان بر سبک زندگی جوانان و از منظر شاخصهای بوردیو بهوسیله مدل تحلیلپوششیدادهها ...
بیشتر
در سالهای اخیر، شبکههای ماهوارهای باقابلیتهای متنوعی که دارند، توانستهاند اثر قابلتأملی بر همۀ ابعاد زندگی بشر ازجمله زندگی روزمره و انتخاب سبک زندگی همۀ اقشار جامعه بهویژه جوانان داشته باشند. لذا هدف این پژوهش سنجش عملکرد شبکههای ماهوارهای فارسیزبان بر سبک زندگی جوانان و از منظر شاخصهای بوردیو بهوسیله مدل تحلیلپوششیدادهها است. بهمنظور پیادهسازی مدل، ابتدا به بررسی مطالعات کتابخانهای در موردبررسی تأثیر شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای بر سبک جوانان از منظر بوردیو پرداخته شد و سپس بر اساس نظرات صاحبنظران در این زمینه؛ شاخصهای ورودی و خروجی پژوهش مشخص شد و با توجه به عدم قطعیت بسیاری از شاخصها از مدل تحلیلپوششیدادههای ناهموار استفاده گردید. به این صورت که متغیرهای ناهموار با استفاده از سطح α به بازه تبدیل گردیدند و یک مدل تحلیلپوششیدادههای بازهای تشکیل شد و کارایی بازهها محاسبه شد. سپس با استفاده از روش رتبهبندی MRA به رتبهبندی و مقایسه بازههای کارا پرداخته شد. سپس آنالیز حساسیت مدل در سطوح مختلف α انجام گرفت و مقدار کارایی هریک از شبکههای مورد ارزیابی به دست آمد و درنهایت شبکهها رتبهبندی شدند. نتایج پژوهش حاکی از این است که شبکه من و تو بیشترین تأثیر را بر سبک زندگی جوانان داشته است و پسازآن بیبیسی فارسی در رتبه دوم، شبکه نسیم در رتبه سوم و شبکه جم در رتبه آخر قرار دارد. در پایان نیز راهکارهای لازم جهت جلوگیری از آثار منفی شبکههای ماهوارهای برونمرزی بر سبک زندگی جوانان و جذب بیشتر مخاطبان به شبکههای فارسیزبان داخلی دادهشده است.
اعظم ولایتی؛ منصور حقیقتیان؛ سید علی هاشمیان فر
چکیده
صنعت فرهنگ جهانی جریانی در جهت تولید فرهنگ استاندارد و قالبی، از طریق ابزارهای مدرنی چون رسانهها برای کنترل و مهار افکار عمومی است. در میان رسانههای امروزی شبکههای اجتماعی مجازی، به عنوان زیست بوم جدید رسانهای طیفهای گسترده افراد را به عنوان کاربر با خود همراه کرده و باعث شکلگیری طبقات جدید اجتماعی نظیر اینفلوئنسرها، سلبریتیها ...
بیشتر
صنعت فرهنگ جهانی جریانی در جهت تولید فرهنگ استاندارد و قالبی، از طریق ابزارهای مدرنی چون رسانهها برای کنترل و مهار افکار عمومی است. در میان رسانههای امروزی شبکههای اجتماعی مجازی، به عنوان زیست بوم جدید رسانهای طیفهای گسترده افراد را به عنوان کاربر با خود همراه کرده و باعث شکلگیری طبقات جدید اجتماعی نظیر اینفلوئنسرها، سلبریتیها و... در این فضا شده است که به بازتولید صنعت فرهنگ میپردازند. سیر رشد این گروه نوظهور در فضای مجازی و سیطره نفوذ آن در دنیای واقعی عامل اصلی پرداختن به این موضوع است. هدف اصلی این مقاله بررسی تاثیرات سلبریتیزه شدن بر ابعاد درونی و بیرونی زندگی روزمره کاربران شبکه اجتماعی اینستاگرام به عنوان پر مخاطبترین شبکه اجتماعی کشور با 26 میلیون کاربر داخلی است. این مقاله از نوع کمی و با روش پیمایش است و جامعهآماری آن کلیه کاربران فعال شبکه اجتماعی اینستاگرام در بازه زمانی سال 1399 در شهر تهران است. نمونه آماری، با نرم افزار SPSS Sample Power در سطح خطای 05/0 درصد، 450 نفر برآورد و دادههای این مقاله از طریق پرسشنامه تحت وب (OneDrive) جمعآوری شده است. در تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار Spss و Smart PLS استفاده شده است. نتایج کلی پژوهش رابطه بین سلبریته شدن و بعد بیرونی زندگی روزمره کاربران با 43% R2= درصد و بعد درونی زندگی روزمره کاربران با 49% R2= تایید میکند. نتابج حاکی از آن است که سلبریزیتهشدن بیشترین اثر را بر ابعاد درونی زندگی کاربران داشته است.
مرتضی موقر؛ زهرا کاظمی سراسکانرود
چکیده
بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار به مشارکت کاربران با نفوذی اطلاق میشود که اعتبار، دنبالکننده و انگیزه انتشار دهان به دهان مثبت تبلیغات در وبلاگها و رسانههای اجتماعی را دارند و به عنوان یکی از اجزای کلیدی استراتژی های بازاریابی دیجیتال برای کسب و کارها اهمیت دارد. هدف این پژوهش شناسایی مولفههای تعیینکننده ارزشآفرینی ...
بیشتر
بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار به مشارکت کاربران با نفوذی اطلاق میشود که اعتبار، دنبالکننده و انگیزه انتشار دهان به دهان مثبت تبلیغات در وبلاگها و رسانههای اجتماعی را دارند و به عنوان یکی از اجزای کلیدی استراتژی های بازاریابی دیجیتال برای کسب و کارها اهمیت دارد. هدف این پژوهش شناسایی مولفههای تعیینکننده ارزشآفرینی بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار برای کسب و کارها است و با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون مطالعات گذشته انجام شده است. مولفهها با استفاده از ماتریس اهمیت- کارکرد و جمعآوری نظر خبرگان از طریق پرسشنامه اولویت بندی شده است. مولفه-های تعیینکننده ارزشآفرینی بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار در 8 دسته مضمون سازماندهنده و 59 مضمون پایه شناسایی شده است و شامل مولفههای ویژگیهای مخاطب، ویژگیهای افراد تاثیرگذار، ویژگیهای محتوا، ویژگیهای پلتفرم، ویژگیهای صنعت، افق زمانی، نگرانیهای اخلاقی و شبکه سازی همکاری است. از نتایج پژوهش حاضر میتوان برای توسعه استراتژیهای بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار متناسب با شرایط کسب و کارها استفاده نمود.