مهرنوش متحدین؛ فریبرز درتاج؛ فاطمه قائمی؛ رضا قربان جهرمی
چکیده
گسترش استفاده از اینترنت ابعاد مختلف زندگی انسان را تحت تأثیر قرار داده بهنحویکه استفاده بیرویه از اینترنت با آسیبهای متعدد فردی و اجتماعی همراه گردیده است. در این رابطه، پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش میانجی راهبردهای تنظیم هیجان و مقابله اجتنابی در رابطه بین نیازهای بنیادین روانشناختی و استفاده آسیبزا از اینترنت انجام ...
بیشتر
گسترش استفاده از اینترنت ابعاد مختلف زندگی انسان را تحت تأثیر قرار داده بهنحویکه استفاده بیرویه از اینترنت با آسیبهای متعدد فردی و اجتماعی همراه گردیده است. در این رابطه، پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش میانجی راهبردهای تنظیم هیجان و مقابله اجتنابی در رابطه بین نیازهای بنیادین روانشناختی و استفاده آسیبزا از اینترنت انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای علوم و تحقیقات، مرکزی و کرج در سال تحصیلی 99-1398 بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای، تعداد 397 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامههای استفاده آسیبزا از اینترنت، تنظیم شناختی هیجان، نیازهای بنیادی روانی و پرسشنامه مقابله با موقعیتهای استرسزا بود. دادهها با روش تحلیل مسیر و با کمک نرمافزار Spss و Amos تجزیهوتحلیل شد. یافتهها نشان داد نیازهای بنیادین روانشناختی بر استفاده آسیبزا از اینترنت دارای اثر مستقیم نیستند اما اثرات غیرمستقیم نیازهای روانشناختی از طریق تنظیم شناختی هیجان و مقابله اجتنابی بر استفاده آسیبزا از اینترنت معنادار بود (0.05>P)؛ بنابراین، درمانگران و مشاوران بایستی در مداخلات مختلف بهمنظور کاهش استفاده آسیبزا از اینترنت، به نقش میانجی راهبردهای تنظیم هیجان و مقابله اجتنابی نیز توجه داشته باشند.
فرید محمدی؛ سیدوحید عقیلی؛ محمد جواد (مجید) رضاییان
چکیده
دنیای امروز شاهد انقلابی در عرصه روایتگری است. تولید کنندگان محتوا در سراسر جهان به طور فزایندهای از فناوریهای نوپدید همانند واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و واقعیت ترکیبی برای روایت داستانهای خود استفاده میکنند. ژورنالیسم واقعیت مجازی به عنوان یک مفهوم جدید قابلیت تعامل مخاطب با خبر، تجربه رویداد به عنوان اول شخص و افزایش همدلی ...
بیشتر
دنیای امروز شاهد انقلابی در عرصه روایتگری است. تولید کنندگان محتوا در سراسر جهان به طور فزایندهای از فناوریهای نوپدید همانند واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و واقعیت ترکیبی برای روایت داستانهای خود استفاده میکنند. ژورنالیسم واقعیت مجازی به عنوان یک مفهوم جدید قابلیت تعامل مخاطب با خبر، تجربه رویداد به عنوان اول شخص و افزایش همدلی را به همراه دارد. با این حال ژورنالیسم واقعیت مجازی با چالشهای فراوانی روبرو است، برخی آنرا هدف نهایی ژورنالیسم میدانند که مرزهای زمان و مکان را از بین برده و افراد میتوانند به صورت عینی رویداد را تجربه کنند ومنتقدین آنرا مغایر با اصول ژورنالیستی قلمداد کرده و اعتقاد دارند ژورنالیسم به عدالت بیشتر نیاز دارد تا افزایش همدلی. این مقاله با بهرهگیری از روش کیفی مصاحبه عمیق با کارشناسان ژورنالیسم واقعیت مجازی و با استفاده از تکنیک مقایسه دائمی مهمترین چالشهای اخلاقی ژورنالیسم واقعیت مجازی را مورد بررسی قرار میدهد. نتایج پژوهش نشانگر آن است که چالشهای اخلاقی باید از دو منظر تولیدکنندگان و مخاطبان مورد بررسی قرار گیرد. تولید کنندگان ژورنالیسم واقعیت مجازی باید پاسخی روشن به تغییرات بنیادین در رویه بنگاههای خبری و اصول روایتگری داده و به دنبال حفظ استقلال خود باشند و از طرفی قوانینی را جهت تامین شفافیت، صداقت، ساخت محتوایی هوشمندانه، مراقبت از کودکان، جمعآوری مسئولانه دادهها و هدف ژورنالیسم، به کارگیرند. همچنین در بخش مخاطبان باید چالشهای برداشت شخصی از رویداد، از میان رفتن واقع-گرایی، از دست دادن جریان اصلی رویداد، چگونگی تاثیر محتوا بر مخاطب و جعل عمیق مورد نظر قرار گیرند.
سیده مرجان حسینی؛ حسینعلی افخمی
چکیده
پیر شدن جمعیت پدیدهای فراگیر است که تعداد زیادی از کشورها را درگیر خود کرده و تعداد دیگری نیز تا چندی دیگر با آن مواجه خواهند شد. فناوریهای نوین ارتباطی، ابزارهایی هستند که میتوانند برای بالا بردن کیفیت زندگی جمعیت رو به رشد سالمندان مورد استفاده قرار بگیرند. امروزه اپلیکیشنهای فراوانی با هدف کنترل سلامتی، درمان بیماری، آگاهی ...
بیشتر
پیر شدن جمعیت پدیدهای فراگیر است که تعداد زیادی از کشورها را درگیر خود کرده و تعداد دیگری نیز تا چندی دیگر با آن مواجه خواهند شد. فناوریهای نوین ارتباطی، ابزارهایی هستند که میتوانند برای بالا بردن کیفیت زندگی جمعیت رو به رشد سالمندان مورد استفاده قرار بگیرند. امروزه اپلیکیشنهای فراوانی با هدف کنترل سلامتی، درمان بیماری، آگاهی بخشیدن در خصوص سبک زندگی سالم و انگیزه بخشیدن به سالمندان برای داشتن رفتارهای سلامتمحور، طراحی و از طریق بازارهای سیستمهای عامل مختلف برای تلفنهای همراه عرضه شدهاند. در کشور ما نیز با گسترش استفاده از تلفن همراه هوشمند در بین اقشار و طبقات مختلف و گروههای سنی گوناگون، به این جنبه از امکانات تکنولوژی توجه شده است. در این پژوهش، رویکرد اپلیکیشنهای موبایلی ایرانی مخصوص سالمندان نسبت به موضوع سلامتی این گروه، از طریق روش تحلیل محتوای کمی، مورد ارزیابی قرار گرفت. 4 اپلیکیشن از میان 36 اپلیکیشن سلامتمحور ایرانی مخصوص سالمندان انتخاب شد و مطالب آنها از طریق نمونهگیری تصادفی و با استفاده از دستورالعمل کدگذاری مرکب از دو نمونهی خارجی و نمونهی طراحی شده توسط پژوهشگر مورد بررسی قرار گرفتند. از نتایج این پژوهش میتوان به این اشاره کرد که رویکرد این اپلیکیشنها به سلامت سالمندان، بیشتر بر محور درمان است تا پیشگیری. محتوای این اپلیکیشنها بیشتر جنبهی آگاهیبخشی و مستعدکنندگی رفتار سلامتمحور دارد تا فعالسازی و تقویتکنندگی آن. دیگر نتیجهی این پژوهش این است که این اپلیکیشنها از نظر فراهم کردن امکانات فنی برای استفادهی سالمندان (مانند رنگ پسزمینه، اندازه فونت، راهنمای استفاده و ...) مناسب نیستند.
هوشیار رشیدی؛ عادل دست گشاده؛ محمد صدیق زاهدی
چکیده
این مقاله به بررسی رابطه هویت زبانی گویشوران زبان فارسی و نوع وابستگی آنها به زبان فارسی (به عنوان زبان مادری یا زبان دوم) با میزان پایبندی آنها به هنجارهای زبان فارسی نوشتاری معیار در تلگرام پرداخت. تعداد 115 نفر از کاربران تلگرام در مقطع کاردانی و کارشناسی به صورت تصادفی انتخاب شدند. نخست، هویت زبانی آنها از طریق پرسشنامه هویت زبانی ...
بیشتر
این مقاله به بررسی رابطه هویت زبانی گویشوران زبان فارسی و نوع وابستگی آنها به زبان فارسی (به عنوان زبان مادری یا زبان دوم) با میزان پایبندی آنها به هنجارهای زبان فارسی نوشتاری معیار در تلگرام پرداخت. تعداد 115 نفر از کاربران تلگرام در مقطع کاردانی و کارشناسی به صورت تصادفی انتخاب شدند. نخست، هویت زبانی آنها از طریق پرسشنامه هویت زبانی رضایی، خطیب و بالغی زاده (2014) اندازه گیری شد. سپس، آنها به دو گروه زبان مادری و زبان دوم هر کدام با زیر گروههای هویت زبانی بالا و پایین تقسیم شدند تا اینکه در نهایت چهار گروه هر کدام شامل 25 نفر مشخص شد. برای جمع آوری دادهها، صفحاتی از نوشتههای آنها در تلگرام از حیث زبانی و بر مبنای معیارهای زبانی بررسی شد. نتایج نشان داد که هویت زبانی در گروه زبان مادری ارتباط معنی داری با میزان پایبندی به هنجارها داشت. همچنین، از حیث میزان تاثیر نوع وابستگی به زبان فارسی(به عنوان زبان مادری یا زبان دوم)، نتایج حاکی از آن بود که، با هویت زبانی مشابه، میزان پایبندی گروههای زبان دوم در قیاس با گروههای زبان مادری بیشتر بوده است.
منوچهر علی شاه بابا؛ غلامرضا لطیفی؛ محمدرضا رسولی
چکیده
گسترش فضای مجازی و استفاده از ابزارهای آن مانند تلگرام، تغییرات زیادی را در سبک زندگی و تعامل شهروندان به وجود آورده است. با توجه به اینکه دانشآموزان از آسیبپذیرترین اقشار جامعه در این زمینه هستند، این پژوهش به بررسی آسیبشناسی نقش تلگرام بر انزوا و اختلال دانشآموزان در تعاملات اجتماعی میپردازد. روش تحقیق بهکاربرده شده در ...
بیشتر
گسترش فضای مجازی و استفاده از ابزارهای آن مانند تلگرام، تغییرات زیادی را در سبک زندگی و تعامل شهروندان به وجود آورده است. با توجه به اینکه دانشآموزان از آسیبپذیرترین اقشار جامعه در این زمینه هستند، این پژوهش به بررسی آسیبشناسی نقش تلگرام بر انزوا و اختلال دانشآموزان در تعاملات اجتماعی میپردازد. روش تحقیق بهکاربرده شده در این پژوهش توصیفی، همبستگی بوده و با استفاده از ضرایب همبستگی محاسبهشده، اقدام به تدوین مدل ساختاری گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانشآموزان دبیرستانی شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران معادل با 384 نفر انتخاب شد. روش تحقیق و آماری نیز به ترتیب پیمایشی (استفاده از پرسشنامه) بوده و با کمک روشهای آماری اسپیرمن و معادلات ساختاری لیزرل جهت تعیین درصد فراوانی، درصد تراکمی و ...) رد و تأیید روابط و فرضیات صورت گرفته است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بعد عوامل آسیبزای شبکههای اجتماعی و افزایش انزوای اجتماعی با تأکید بر نقش تلگرام در تعامل اجتماعی یا انزوای اجتماعی در میان دانشآموزان دبیرستان شهر تهران تأثیرگذار است. همچنین بعد عوامل آسیبزای شبکههای اجتماعی و اختلال در تعامل اجتماعی با تأکید بر نقش تلگرام در تعامل اجتماعی یا انزوای اجتماعی در میان دانشآموزان دبیرستان شهر تهران تأثیرگذار است؛ و درنهایت نتایج نشان داد که بین انزوا و اختلال دانشآموزان و استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام رابطه معناداری وجود دارد. استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام بر شکلگیری انزوای اجتماعی دانشآموزان شهر تهران اثرگذار است و به دلایلی ازجمله عدم مدیریت صحیح و فرهنگ ضعیف استفاده از تلگرام باعث بروز برخی انحرافات اجتماعی و انزوا در دانشآموزان شهر تهران شده است.
رضا صمیم؛ حامد کیا
چکیده
در این مقاله ما به دنبال بررسی موسیقی رپ فارسی خارج از محدودههای موسیقیایی آن هستیم. رپ فارسی فقط به تولید موسیقی خلاصه نمیشود، بلکه با وجود زیرزمینی بودن آن و اینکه امکان حضور در رسانههای ملی و کنسرتها برای رپرها وجود ندارد، تنها فضای مجازی است که میتواند شکاف بین رپر و مخاطب را پر کند. شبکه مجازی چون اینستاگرام به رپ فارسی ...
بیشتر
در این مقاله ما به دنبال بررسی موسیقی رپ فارسی خارج از محدودههای موسیقیایی آن هستیم. رپ فارسی فقط به تولید موسیقی خلاصه نمیشود، بلکه با وجود زیرزمینی بودن آن و اینکه امکان حضور در رسانههای ملی و کنسرتها برای رپرها وجود ندارد، تنها فضای مجازی است که میتواند شکاف بین رپر و مخاطب را پر کند. شبکه مجازی چون اینستاگرام به رپ فارسی اجازه میدهد تا چیزی فراتر از حد انتظار را از خود نشان دهد. در فضای اینستاگرام، ما با حجم انبوهی از تصاویر بارگذاری شده مواجه هستیم که فرهنگ بصری رپ فارسی را نشان میدهند. فرهنگ بصری رپ در شرایطی شکل میگیرد که شهر ایرانی اجازه تجربه دیده شدن را به رپ فارسی نمیدهد و کوچ کردن آن به خیابانهای اینستاگرامی نشان از اهمیت وجه بصری در کنار وجه شنیداری برای رپ فارسی است. بر این اساس، هدف مقالۀ حاضر بررسی چگونگی بصری شدن رپ فارسی در فضای مجازی و شکلگیری رژیم بصری رپ فارسی است. برای این منظور از روششناختی کیفی استفاده شده است. تصاویر تولید شده در صفحات اینستاگرام رپرها، مخاطبان و همچنین صفحات عمومی دربارۀ رپ فارسی بررسی شدهاند. در نتیجه، فرایند بازنشر تصویر در ساختار اینستاگرام توسط رپ فارسی سبب شده است تا رپ فارسی بتواند برای خود تاریخسازی کند و با تولید خبر به همراه چرخش اطلاعات تبدیل به موضوعی برای فکر و بحث کردن شود.
جمال محمدی؛ پرنیا رضی پور
چکیده
شبکه اجتماعی اینستاگرام به عنوان یکی از پرمخاطبترین شبکههای اجتماعی نوین در جامعه ایرانی محسوب میشود که کاربران بسیاری آن را دنبال میکنند. وجود صفحات مختلف و متعدد در شبکه اجتماعی اینستاگرام نشاندهنده آن است که کاربران ایرانی با اهداف و مقاصد متفاوتی به ایجاد و پیگیری این صفحات میپردازند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف ...
بیشتر
شبکه اجتماعی اینستاگرام به عنوان یکی از پرمخاطبترین شبکههای اجتماعی نوین در جامعه ایرانی محسوب میشود که کاربران بسیاری آن را دنبال میکنند. وجود صفحات مختلف و متعدد در شبکه اجتماعی اینستاگرام نشاندهنده آن است که کاربران ایرانی با اهداف و مقاصد متفاوتی به ایجاد و پیگیری این صفحات میپردازند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف مطالعۀ جامعهشناختی شبکه اجتماعی اینستاگرام، ضمن نقادی پژوهشهای پیشین، درصدد تحلیل محتوای صفحات کاربران ایرانی و دستهبندی آنها بر اساس نوع کارکرد جمعی بر آمده است. نتایج نشان میدهد که این صفحات انبوه را میتوان ذیل شش کارکرد جمعی دستهبندی کرد: خبری، آموزشی، بازاریابی، خدماتی، بلاگرها، و پیجهای زرد. بدین-ترتیب، حوزه فعالیت شبکه اجتماعی اینستاگرام فراتر از ارتباط ساده اجتماعی است چراکه شبکههای اجتماعی جدید نظیر اینستاگرام با قابلیتیهای متفاوتی که دارند بسیاری از حوزههای فردی و اجتماعی را تحت پوشش قرار میدهد و میتواند پاسخگوی نیازهای متفاوت افراد در زمینه کسبوکار اقتصادی، دریافت اطلاعات، سرگرمی، آموزش، ارائه خدمات و غیره باشد. شبکه اجتماعی اینستاگرام همچنین موجب تقویت فرهنگ مشارکتی میگردد. چراکه کاربران و کنشگران در این شبکه در ایجاد و گردش محتوا جدید به طور فعالانه مشارکت میکنند.
سمیه لبافی؛ علی اصغر کیاء؛ امرالله تقوا
چکیده
استفاده از صفحهنمایش دوم تجربه جدید در تماشای تلویزیون است و به بیننده اجازه میدهد که به شیوهای متفاوت با یک برنامه تلویزیونی تعامل داشته باشد. پژوهش حاضر، با رویکرد کیفی و روش تحلیلتم باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر ترویج و توسعه صفحهنمایش دوم جهت افزایش تعامل مخاطبان با تلویزیون در افغانستان انجام شده است. در این راستا از ابزار ...
بیشتر
استفاده از صفحهنمایش دوم تجربه جدید در تماشای تلویزیون است و به بیننده اجازه میدهد که به شیوهای متفاوت با یک برنامه تلویزیونی تعامل داشته باشد. پژوهش حاضر، با رویکرد کیفی و روش تحلیلتم باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر ترویج و توسعه صفحهنمایش دوم جهت افزایش تعامل مخاطبان با تلویزیون در افغانستان انجام شده است. در این راستا از ابزار مصاحبه عمیق و نیم ساختاریافته استفاده کرده و دادههای خود را از مصاحبه با 20 مدیر از پنج شبکه تلویزیون خصوصی در افغانستان و 20 نفر از کاربران صفحهنمایش دوم در این کشور جمعآوری کرده است. پس از تحلیل دادهها به روش تحلیلتم، نتایج که شامل عوامل مؤثر بر توسعه و ترویج صفحهنمایش دوم در افغانستان است در شش دسته تم طبقهبندی گردید. این شش دسته تم شامل ویژگیهای صفحهنمایش دوم، عوامل زمینهساز صفحهنمایش دوم، عوامل بازدارنده صفحهنمایش دوم، پیشرانهای صفحهنمایش دوم، راهبردهای توسعه صفحهنمایش دوم و پیامدهای ترویج و توسعه صفحهنمایش دوم هستند. در این پژوهش پس از استخراج تمها، همچنین عوامل توسعهدهنده (فردی، سازمانی، محیطی) و عوامل محدودکننده (فردی، سازمانی، محیطی) از هم تفکیک شدند. یافتههای پژوهش به مدیران شبکههای تلویزیونی در افغانستان کمک خواهد کرد تا استراتژیهای جدیدی برای راهاندازی، تولید و مدیریت محتوا در قالب صفحهنمایش دوم اتخاذ کنند تا مخاطب این تکنولوژی جدید پخش تلویزیونی افزایش یابد. درنتیجه، گسترش استفاده صفحهنمایش دوم، به مخاطبان افغانی قدرت تولید روایتهای عمومی را در کنار سازمانهای خبری رسمی و نخبگان سیاسی خواهد داد.
مینا نظری؛ مهدی منتظر قائم؛ محمدرضا رسولی
چکیده
امروزه برند به یکی از مهمترین موضوعات در تمامی شرکتها تبدیل شده است، بهطوریکه هیچ شرکتی را نمیتوان بدون برند در نظر گرفت. این موضوع به حدی گسترشیافته که علاوه بر سیاستمداران، برخی از شهروندان نیز درصدد ایجاد برند شخصی برای خود هستند. برای ایجاد برند میتوان اقدامات مختلفی انجام داد که شامل طیف وسیعی از تبلیغات در شرکتهای ...
بیشتر
امروزه برند به یکی از مهمترین موضوعات در تمامی شرکتها تبدیل شده است، بهطوریکه هیچ شرکتی را نمیتوان بدون برند در نظر گرفت. این موضوع به حدی گسترشیافته که علاوه بر سیاستمداران، برخی از شهروندان نیز درصدد ایجاد برند شخصی برای خود هستند. برای ایجاد برند میتوان اقدامات مختلفی انجام داد که شامل طیف وسیعی از تبلیغات در شرکتهای بزرگ تا تولید محتوا توسط شهروندان در شبکههای اجتماعی میشود. این گستره وسیع میتواند یک برند ایجاد کند، هرچند که امروزه برند به یک علم پیچیده و تخصصی تبدیلشده و از یک عنوان فراتر رفته است، بهطوریکه اعمال نام برند بر یک برند، ایجاد محدودیت برای آن محسوب میشود. طبق طبقهبندی کلر، سالهاست که دنیا در عصر برندسازی به سر میبرد، اما با توجه به ضرورت و اهمیت این موضوع در عصر کنونی، هنوز دوران برندسازی در ایران فرا نرسیده است و این اصطلاحی ناآشنا است. برای بسیاری از سازمانها، یا اگر اینطور باشد، بسیار غیرحرفهای است و ما تصمیم گرفتیم که برندسازی را با استفاده از فناوریهای ارتباطی بررسی کنیم. این مقاله از پایاننامه دکتری با موضوع طراحی مدل استراتژی روابط عمومی باهدف برندسازی سازمانی در شبکههای اجتماعی استخراج شده است. در این مقاله نقش روابط عمومی بهعنوان یکی از ابزارهای تولید و ارتقای برند موردبررسی قرارگرفته و مصاحبه با اساتید ارتباطات و کارشناسان روابط عمومی از سراسر جهان با استفاده از روش تئوری زمینهای انجام شده است. در این مقاله با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، نمونههای آماری خود را از قارههای مختلف انتخاب کردیم. نمونه ما 15 نفر از اساتید ارتباطات و متخصصان روابط عمومی بودند. طی چند مرحله مصاحبه، دادههای ما تکمیل شد و دادهها را با استفاده از نرمافزار MacQDA تجزیهوتحلیل کردیم و مفاهیم و مقولهها را استخراج کردیم و درنهایت با استفاده از نظریههایی که بر اساس دادهها به دست آوردیم به نتیجهگیری رسیدیم. با توجه به نتایج بهدستآمده مشخص شد که علاوه بر وظیفه اصلی فروش، وظیفه تولید و ترویج و تثبیت برند نیز یکی از وظایف انکارناپذیر روابط عمومی است. با توجه به دستهبندیهای استخراجشده از دادههای این رساله، به نظریههای مهمی مانند آکواریوم شیشهای، هویتسازمانی و فرهنگ جامعه رسیدیم که نقش مهمی در برندسازی سازمانی دارند و متخصصان روابط عمومی باید این مقولهها را در برندسازی سازمانی با استفاده از فناوریهای نوین موردتوجه قرار دهند. بنابراین روابط عمومی با اتخاذ استراتژیهای مناسب برای تولید، ترویج و تثبیت برند، قادر به توسعه برندسازی سازمانی در سطح شبکههای اجتماعی است.
حسین نوروزی؛ فریبا بهامین؛ فاطمه داودآبادی فراهانی
چکیده
جوامع برند مبتنی بر رسانه اجتماعی برای شرکتها یک ابزار بالقوه برای توسعه روابط برند ایجاد کرده است؛ اما بایستی به این نکته توجه داشت که تمایل روزافزون به استفاده از رسانهها و شبکههای اجتماعی در کنار فرصتهایی که ایجاد میکند، میتواند تهدیدات امنیتی و اجتماعی را نیز با خود به همراه داشته باشد و بهنوعی شرایط و بستر مساعدی ...
بیشتر
جوامع برند مبتنی بر رسانه اجتماعی برای شرکتها یک ابزار بالقوه برای توسعه روابط برند ایجاد کرده است؛ اما بایستی به این نکته توجه داشت که تمایل روزافزون به استفاده از رسانهها و شبکههای اجتماعی در کنار فرصتهایی که ایجاد میکند، میتواند تهدیدات امنیتی و اجتماعی را نیز با خود به همراه داشته باشد و بهنوعی شرایط و بستر مساعدی برای ظهور ناامنی و از بین بردن حریم خصوصی به وجود آورده است. این پژوهش به دنبال درک ارزشهای موجود جامعه برند مبتنی بر رسانه اجتماعی است و از منظر انتقال اعتماد به بررسی این امر میپردازد که چگونه اعتماد مشتری به برند از طریق سایر اجزا جامعه برند میتواند انتقال یابد. مطالعهی حاضر، پژوهشی توصیفی پیمایشی است. برای این منظور نظرات تعداد 384 نفر از کاربران فعال در جوامع برندی شکلگرفته در شبکه اجتماعی اینستاگرام با استفاده از پرسشنامه آنلاین جمعآوری و موردسنجش قرار گرفت و با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزار آماری SMART PLS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که امنیت ادراکشده توسط مشتریان در شبکههای اجتماعی اثر مثبت و معناداری بر انتقال اعتماد میان اجزا جامعه برند مبتنی بر رسانه اجتماعی دارد. همچنین انتقال اعتماد (اعتماد بین مشتری با مشتری – اعتماد بین مشتری با بازاریاب) اثر مثبت معناداری بر مشارکت مشتریان در جامعه برند دارد و انتقال اعتماد و مشارکت سبب اعتماد به برند میگردند. بر این اساس پیشنهادهایی نیز جهت تقویت ادراک مشتریان از امنیت و افزایش مشارکت ایشان در جوامع برند ارائه میگردد.
امیر حسین آقائی؛ علیرضا حاتمی؛ داتیس خواجه ئیان
چکیده
دیجیکالا به عنوان بزرگترین پلتفرم خردهفروشی آنلاین در ایران، یکی از برندهاییست که از ظرفیت رسانههای اجتماعی مختلف برای تحقق اهدافش بهره میجوید. از طرفی فضای کلی و منحصربفرد حاکم بر میکروبلاگ توییتر به گونهایست که فعالیت در آن حساسیتهای خاص خودش را دارد. به همین دلیل، در پژوهش حاضر به تحلیل شیوه درگیرشدن مخاطب-مشتریان در ...
بیشتر
دیجیکالا به عنوان بزرگترین پلتفرم خردهفروشی آنلاین در ایران، یکی از برندهاییست که از ظرفیت رسانههای اجتماعی مختلف برای تحقق اهدافش بهره میجوید. از طرفی فضای کلی و منحصربفرد حاکم بر میکروبلاگ توییتر به گونهایست که فعالیت در آن حساسیتهای خاص خودش را دارد. به همین دلیل، در پژوهش حاضر به تحلیل شیوه درگیرشدن مخاطب-مشتریان در توییتر با برند دیجیکالا پرداخته شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی-اکتشافی بوده و رویکرد آن کمی است. همچنین از دادهکاوی و تحلیل شبکههای اجتماعی در آن استفاده شده و با استفاده از یکی از ابزارهای پایش شبکههای اجتماعی، یعنی پلتفرم هشتگ، به گردآوری و تحلیل دادهها یا همان توییتهای موجود در اینترنت پرداخته شده است.در همین راستا، ابتدا توییتهای کاربران توییتر که شامل کلیدواژههای مرتبط با دیجیکالا بودند را گردآوری و با تحلیل آنها تلاش کردیم الگوهای درگیرشدن مخاطب-مشتریان با این برند را شناسایی کنیم. در انتها، با نمایش نمودار سریهای زمانی روند انتشار مطالب، سریهای زمانی و روند احساسات یا سنتیمنت مطالب، ابرکلمات، ابرهشتگ و تاپیک مدلینگ، برجستهترین روندها و موضوعات درگیرکننده کاربران توییتر با دیجیکالا ارائه و ضمن تحلیل چرایی آن، پیشنهاداتی برای حضور موثر برندها در این شبکه اجتماعی آورده شده است.
سیدعماد حسینی؛ شهاب اسفندیاری؛ مرضیه پیراوی ونک؛ سناء شایان
چکیده
در دهۀ پنجاه میلادی، فیلمهای متمایز غیرغربی، توجه بسیاری از مردم جهان را به خود جلب کرد. ازآنپس، رویکردهای مطالعاتی متفاوتی برای شناخت و تحلیل این فیلمها و نیز مقاومت در برابر سینمای غرب به وجود آمد، ازجمله میتوان به «سینمای سوم»[1]، «سینمای دیاسپوریک»[2]، «سینمای پسااستعماری»[3]، «نظریۀ امپریالیسم رسانهای»[4] ...
بیشتر
در دهۀ پنجاه میلادی، فیلمهای متمایز غیرغربی، توجه بسیاری از مردم جهان را به خود جلب کرد. ازآنپس، رویکردهای مطالعاتی متفاوتی برای شناخت و تحلیل این فیلمها و نیز مقاومت در برابر سینمای غرب به وجود آمد، ازجمله میتوان به «سینمای سوم»[1]، «سینمای دیاسپوریک»[2]، «سینمای پسااستعماری»[3]، «نظریۀ امپریالیسم رسانهای»[4] و... اشاره کرد. نگارندگان معتقدند این رهیافتها در طی زمان، با توجه به تغییرات سیاسی، اقتصادی، ارتباطی بهخصوص بالا رفتن سواد رسانهای[5]، ایجاد و گسترش شبکههای توزیع رسانهای و... دیگر آن کارآمدی سابق را ندارند. در این مقاله کوشش شده با مرور و کنکاش در این رویکردها، آنها را نقد، و با بررسی وضع موجود در جریانهای مختلف مطالعات سینمایی، لزوم بازاندیشی در این رویکردها را تبیین کنیم. در این پژوهش نظری، که با روش مونتاژ و با استفاده از منابع کتابخانهای صورت گرفته، در پی آنیم که لزوم عبور از دوقطبی رایج غرب/دیگری[6] را که مبنای نظری جریانهای پیشین مقاومت در برابر غرب در طول تاریخ سینما است، یادآوری کنیم و نشان دهیم غربیزدایی مطالعات فیلم[7] بهعنوان روشی نوخاسته برای مقاومت در برابر سینمای غرب چگونه هدف خود را مرکززدایی[8] از غرب قرار داده است نه طرد غرب یا جابهجایی مرکزها. با غربیزدایی مطالعات فیلم درمییابیم سینمای غرب نیز سینمایی است در کنار سینماهای دیگر که هویت و ارزش دارد و در دنیای چندکانونی و چندفرهنگی حاضر میتواند حضوری زایا، پویا و عادلانه داشته باشد. نظریهپردازان معاصر فیلم قبل از نقد و تحلیل هر فیلم لازم است زمینۀ فرهنگی آن را بشناسند تا بتوانند به درک نزدیکی از هویت خاص آن نائل آیند. در این پژوهش سینمای عباس کیارستمی از منظر غربیزدایی بررسی شده است. کیارستمی با تکنیکهایی همچون کندی ریتم، نماهای طولانی، استفادۀ حداقلی از موسیقی و دیگر تکنیکها، توانسته است تفاوت فیلمهای خود را با فیلمهای غربی به رخ بکشد؛ همچنین با الهام شعر ایرانی (کهن و معاصر)، نمایشهای آیینی (همچون تعزیه)، و دیگر آثار فرهنگی ایرانی اسلامی، توانسته است به سینمایی دست یابد که هدفش، برخلاف سینمای رایج که سرگرمی است، وادار کردن مخاطب به اندیشیدن است. * این مقاله مستخرج از پایاننامه دکتری سید عماد حسینی با عنوان «رهیافت غیرغربی به مطالعات فیلم» در دانشگاه هنر اصفهان است. [1] Third Cinema [2] Diasporia cinema [3] Post colonialism cinema [4] Media imperialism theory [5] Media literacy [6] West/Other [7] De-Westernizing Film Studies [8] Decentralization
سعید اشیری؛ سید محمدحسین هاشمیان؛ علی اصغر اسلامی تنها
چکیده
بلاکچین، بهمثابه یک تکنولوژی برافکن و تحولگرا، دارای آثار و کارکردهای فراگیری در حوزهی عمومی و فرهنگی است و نگاه غالب تهدیدمحور یا فرصتمحور یا ترکیبی و واقعبینانه از آن، زمینهساز اتخاذ رویکردها و خطّمشیهای عمومی و فرهنگی متناسب با آن خواهد بود. بازشناسی بلاکچین از کمند تحلیل استعارههای هستیشناختی، پنجره و دریچهی ...
بیشتر
بلاکچین، بهمثابه یک تکنولوژی برافکن و تحولگرا، دارای آثار و کارکردهای فراگیری در حوزهی عمومی و فرهنگی است و نگاه غالب تهدیدمحور یا فرصتمحور یا ترکیبی و واقعبینانه از آن، زمینهساز اتخاذ رویکردها و خطّمشیهای عمومی و فرهنگی متناسب با آن خواهد بود. بازشناسی بلاکچین از کمند تحلیل استعارههای هستیشناختی، پنجره و دریچهی جدیدی را برای شناخت دقیقتر این تکنولوژی را بهدست خواهد داد. این استعارهها مبتنی بر استعارهی مبنایی و اصلی بلاکچین بهمثابه شبکه یا سیستم، در سه سطح استعارههای فراسیستمی، درونسیستمی و بیناسیستمی دستهبندی و سپس تحلیلی از مهمترین استعارههای بلاکچین، بدین نحو بهدست آمده است: بلاکچین بهمثابه رمزگان؛ بلاکچین بهمثابه خزانه؛ بلاکچین بهمثابه خداوندگار.
مجتبی صمدی؛ مهدی محسنیان راد؛ علیرضا حسینی پاکدهی
چکیده
امروزه بازیهای رایانهای به عنوان عرصه جدیدی از ظهور رسانههای نوین در بعد جامعهپذیری مطرحاند که بنابر نظر بسیاری از صاحبنظران، در سالهای آتی به صنعت اول سرگرمی در جهان مبدل میشوند، از سوی دیگر، گیمنتها در جامعه ایران به عنوان عرصه ظهور رفتارها و کنشهای ارتباطی کاربران بازیهای ویدئویی و رایانهای، در ترسیم فرهنگ ...
بیشتر
امروزه بازیهای رایانهای به عنوان عرصه جدیدی از ظهور رسانههای نوین در بعد جامعهپذیری مطرحاند که بنابر نظر بسیاری از صاحبنظران، در سالهای آتی به صنعت اول سرگرمی در جهان مبدل میشوند، از سوی دیگر، گیمنتها در جامعه ایران به عنوان عرصه ظهور رفتارها و کنشهای ارتباطی کاربران بازیهای ویدئویی و رایانهای، در ترسیم فرهنگ بازیکردن در جوامع از جمله جامعه ایرانی جایگاه ویژهای بر عهده دارند، لذا این مقاله در راستای چنین هدفی در تلاش است تا به این پرسش پاسخ دهد که الگوی رفتارها و کنشهای ارتباطی کاربران بازیهای رایانهای در گیمنتهای شهر تهران چگونه است؟بنابراین، برای پاسخ بدین پرسش، متکی بر روش مشاهده مشارکتی، 35 گیمنت در شهر تهران و با نمونهگیری خوشهای مورد مشاهده قرار گرفت و در کنار 53 مصاحبه نیمهساختمند با کاربران این گیمنتها بر اساس نمونههای در دسترس، و یادداشتها و تصاویر تهیه شده توسط مشاهدهگران و نیز مراجعه به صفحات مجازی این اجتماعات، دادههای حاصل شده به کمک روش تحلیل مضمون و بر اساس مدل ولکات تجزیه و تحلیل شد. در نتیجه، 17 الگوی رفتاری و کنش ارتباطی مانند الگوی هیجان- تن صدا، الگوی اختلاط جنسیتی و تعدیل فحاشیهای کنشگونه و رفتارگونه، و الگوی عدم واکنش به توهین و تحقیر حاصل گردید که نشان دهنده وضعیت یک اجتماع پشت صحنهای است.
الهه رحمانی؛ سیدرضا نقیب السادات؛ مسعود تقی آبادی
چکیده
پژوهش حاضر تحت عنوان نقش رسانههای نوین در سبک زندگی سلامتمحور باهدف شناخت ابعاد نقشآفرینی در کنار میزان بهرهمندی پاسخگویان از رسانههای نوین؛ انجامشده است و با روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی و حجم نمونه 376 نفر برآورد شده است.نتایج نشان میدهد که رسانهها در بعد سلامت ...
بیشتر
پژوهش حاضر تحت عنوان نقش رسانههای نوین در سبک زندگی سلامتمحور باهدف شناخت ابعاد نقشآفرینی در کنار میزان بهرهمندی پاسخگویان از رسانههای نوین؛ انجامشده است و با روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی و حجم نمونه 376 نفر برآورد شده است.نتایج نشان میدهد که رسانهها در بعد سلامت جسمانی بیشترین اطلاعرسانی را انجام میدهند و ویژگیهای فردی و اجتماعی پاسخگویان تغییر زیادی در رابطه بین رسانههای نوین با مؤلفههای سلامت (ابعاد) ایجاد نکردهاند و عمده تغییرات حاصل ناشی از شیوههای بهرهبرداری از رسانههای نوین بوده است. زابطه بین استفاده از رسانههای نوین در سبک زندگی سلامتمحور و در زمینه سلامت و رابطه بین استفاده از کانالهای شبکههای اجتماعی مرتبط با سلامت در سبک زندگی سلامتمحور با 1% درصد خطا و 99% اطمینان معنیدار است. رابطه بین رسانههای نوین و بعد سلامت روحی و جسمانی در سبک زندگی سلامتمحور با1%درصد خطا و 99% درصد اطمینان معنیدار است و رابطه بین پوششدهی رسانههای نوین در بعد سلامت معنوی و اجتماعی در سبک زندگی سلامتمحور با 1%درصد خطا و 95%درصد اطمینان معنیدار نیست. همچنین جاذبهها و الگوهای بهرهبرداری از رسانههای نوین عامل اصلی تغییر در سبک زندگی سلامتمحور افراد بوده است. در اینجا استفاده بیشتر از رسانههای نوین تغییر بیشتری را بهزعم افراد در سبک زندگی سلامتمحور ایجاد نموده است و با توجه به نظریه کاشت افراد به میزانی که از رسانهها استفاده میکنند ارزشهای آن را بیشتر درونی میکنند که در اینجا نیز این اتفاق رخداده است.
احمد پاکزاد؛ سید نورالدین رضوی زاده؛ محمد رضا کلاهی
چکیده
عصر ما عصر شهرت است و سلبریتیها جنبهای گریزناپذیر از زندگی روزمره ما هستند. با توجه به نفوذ و اقبال بالایی که سلبریتیها در بین نسل جدید برخوردارند، فعالیت آنها در سالهای اخیر به یک چالش جدی در جامعه ایران تبدیل شده است. بر این اساس، در تحقیق حاضر به مطالعه نگرش مردم تهران نسبت به سلبریتیها پرداخته شده است. روش پژوهش، از ...
بیشتر
عصر ما عصر شهرت است و سلبریتیها جنبهای گریزناپذیر از زندگی روزمره ما هستند. با توجه به نفوذ و اقبال بالایی که سلبریتیها در بین نسل جدید برخوردارند، فعالیت آنها در سالهای اخیر به یک چالش جدی در جامعه ایران تبدیل شده است. بر این اساس، در تحقیق حاضر به مطالعه نگرش مردم تهران نسبت به سلبریتیها پرداخته شده است. روش پژوهش، از نوع اسنادی- پیمایشی و نمونه آن 384 نفر از شهروندان 15 سال و بالاتر ساکن شهر تهران بوده است که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. دادهها با کمک پرسشنامه، گردآوری و بهوسیله نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد 7/72 درصد پاسخگویان اخبار و حواشی مربوط به سلبریتیها را پیگیری میکنند. «بازیگران سینما و تلویزیون»، «ورزشکاران» و «خوانندگان و نوازندگان داخلی» به ترتیب مهمترین سلبریتیهای موردعلاقه پاسخگویان بودهاند. «موفقیت در زمینه شغلی»، «مردمی بودن» و «موضعگیریهای سیاسی و اجتماعی» از دلایل مهم علاقهمندی افراد به سلبریتیها است. یافتههای پژوهش حاضر همچنین نشان میدهد که اگرچه مردم اخبار و حواشی سلبریتیها را پیگیری میکنند اما 9/68 درصد در حد «کم یا خیلی کم» و تنها 1/13 درصد در حد «زیاد یا خیلی زیاد» به سلبریتیها گرایش دارند. نمره میانگین گرایش پاسخگویان به سلبریتیها 6 از 20 میباشد که بیانگر گرایش پایین است.
حمید عبداللهیان؛ حسین کرمانی
چکیده
این مقاله به تحلیل شبکه و مطالعه همگانهای شبکهای در توییتر در ایران میپردازد. توضیح آنکه توییتر در رویدادهای سیاسی نقش پررنگی یافته درحالیکه مطالعه منظم دراینباره بهاندازه اهمیت توییتر رشد نکرده است. ازاینجهت، با توجه به اهمیت توییتر در ایران و همچنین نقش همگانهای شبکهای در این رسانه اجتماعی، گام اول برای تحلیل نقش ...
بیشتر
این مقاله به تحلیل شبکه و مطالعه همگانهای شبکهای در توییتر در ایران میپردازد. توضیح آنکه توییتر در رویدادهای سیاسی نقش پررنگی یافته درحالیکه مطالعه منظم دراینباره بهاندازه اهمیت توییتر رشد نکرده است. ازاینجهت، با توجه به اهمیت توییتر در ایران و همچنین نقش همگانهای شبکهای در این رسانه اجتماعی، گام اول برای تحلیل نقش توییتر در حوزه سیاست در ایران، شناخت و تحلیل ویژگیها و ساختار این همگانهای شبکهای است؛ بنابراین، هدف این تحقیق شناسایی و تحلیل ساختار همگانهای شبکهای در توییتر فارسی است. گردآوری دادهها برای تحقیق در بازه زمانی 25 روزه انتخابات ریاست جمهوری 1396 انجام شد. برای اجرای تحقیق، علاوه بر استفاده از مفهوم نظری همگان شبکهای، روشهای تحلیل شبکه اجتماعی و تحلیل محتوای مردمنگارانه را ترکیب کردهایم. با استفاده از شاخص ماژولاریتی (خوشه خوشه شدگی)، سه خوشه اصلی در شبکه ریتوئیت شناسایی شد: 1- خوشه اصلاحطلبان، 2- خوشه اصولگرایان و 3- خوشه مهاجران. برای توصیف ویژگیهای این سه همگان، کاربران مؤثر هر یک را بر اساس شاخص رتبه صفحه شناسایی کردیم. یافتهها نشان میدهد که کاربران مؤثر اغلب از روزنامهنگاران، رسانهها و شهروندان عادی تشکیل میشوند. همچنین شکاف جنسیتی معناداری در همگانهای شبکهای وجود دارد. حساب کاربری اغلب اعضای این همگانها بعد از انتخابات فعال مانده، اما اعضای این سه همگان ازنظر داشتن هویت واقعی با یکدیگر تفاوت دارند.
مسعود کوثری؛ سیدبشیر حسینی؛ آرین طاهری؛ مسعود علیدادی
چکیده
ارتباط منطق با بازیهای رایانهای را در دو سطح میتوان بررسی کرد: 1. کاربرد منطق در طراحی و تولید بازیهای رایانهای 2. کاربرد منطق در استفاده و خوانش از متن بازیهای رایانهای. در این مقاله، با توجّه به اتّخاذ رویکرد تحلیلی رسانهای، تمرکز ما بر سطح دوم ارتباط منطق با بازیهاست که به تحلیل رسانهای و ارتباطی بازی معطوف میشود. ...
بیشتر
ارتباط منطق با بازیهای رایانهای را در دو سطح میتوان بررسی کرد: 1. کاربرد منطق در طراحی و تولید بازیهای رایانهای 2. کاربرد منطق در استفاده و خوانش از متن بازیهای رایانهای. در این مقاله، با توجّه به اتّخاذ رویکرد تحلیلی رسانهای، تمرکز ما بر سطح دوم ارتباط منطق با بازیهاست که به تحلیل رسانهای و ارتباطی بازی معطوف میشود. ارزشهای منطقی، اغلب در پس جاذبههای دیداری، شنیداری، روایی و رویهای بازیها پنهان هستند، امّا اهمیت بنیادینی در اینکه کاربر بازی چگونه جهان بازی را تجزیهوتحلیل میکند دارند. منطق دو ارزشی، در بازیهای رایانهای اغلب بهصورت تقابلهای دوگانه ساختاری در لایههای سهگانه متن نمود مییابد. بر همین اساس، برای تحلیل این دوگانههای متقابل از مبانی نظری نشانهشناسی و زبانشناسی ساختارگرا بهره بردهایم. ما ضمن استفاده از رهیافت مطالعه موردی تجمعی، از مبانی روششناختی نشانهشناسی لایهای برای تفکیک لایههای متنی در بازیهای رایانهای استفاده کردهایم. در این مطالعه، با هدف دستیابی به فهمی عمیقتر از کاربرد منطقهای دو ارزشی برای تحقق کارکردهای رسانهای در بازیهای رایانهای – و بهطور خاص، بازیهای رایانهای هدفمند – انواع مختلف کاربرد نظامهای منطقی دو ارزشی از طریق تحلیل تقابلهای دوگانه موجود در سه لایه متنی نشانهای، روایی و رویهای در چهار بازی رایانهای هدفمند (بازی عفو، بازی مکدونالد، آشتی ساز و درگیریهای جهان: فلسطین) دستهبندیشده است.
احمد غیاثوند
چکیده
امروزه با پدیده جهانی شدن و گسترش آن به همه دنیا، رسانه های نوین بیش از پیش اهمیت پیدا کردهاند و همزمان استفاده از اینترنت و مطالعه اینترنتی از رونق بسیاری برخوردار شده است. بنابراین بررسی میزان مطالعه اینترنتی افراد جامعه، بر حسب منابع مختلف و تبیین آن از اهداف اساسی این پژوهش می باشد. پژوهش حاضر به روش پیمایش در بین افراد 15 سال به ...
بیشتر
امروزه با پدیده جهانی شدن و گسترش آن به همه دنیا، رسانه های نوین بیش از پیش اهمیت پیدا کردهاند و همزمان استفاده از اینترنت و مطالعه اینترنتی از رونق بسیاری برخوردار شده است. بنابراین بررسی میزان مطالعه اینترنتی افراد جامعه، بر حسب منابع مختلف و تبیین آن از اهداف اساسی این پژوهش می باشد. پژوهش حاضر به روش پیمایش در بین افراد 15 سال به بالای شهر تهران در سال 1393 انجام گرفته است. حجم نمونه برابر با 5000 نفر و شیوه نمونهگیری چند مرحلهای بوده است. بر اساس نتایج حاصل، میزان مطالعه سایتهای اینترنتی برابر با 20 دقیقه، فایلهای الکترونیک برابر با 8 دقیقه، پستهای الکترونیک برابر با 8 دقیقه، مطالعه شبکههای اجتماعی مجازی برابر با 13 دقیقه در طول شبانهروز است. و در مجموع، مردم شهر تهران به طور متوسط 49 دقیقه مطالعه اینترنتی دارند که در مقایسه با سایر منابع مطالعاتی، وضعیت نسبتاً بالایی را نشان میدهد. در زمینه عوامل مؤثر بر مطالعه اینترنتی، مردان بیش از زنان، مجردان بیش از متأهلان، تحصیلکردهها بیش از سایر مقاطع تحصیلی، گروههای سنی جوان و دانشجویان و شاغلان بیش از سایر گروهها از اینترنت استفاده و نیز بیشتر مطالعه میکنند. به لحاظ خانوادگی میزان سواد والدین و پایگاه اقتصادی و اجتماعی بر میزان مطالعه اینترنتی فرزندان تأثیر داشته و نیز در بعد اجتماعی مشاهده گردید که مناطق توسعهیافته در شهر تهران استفاده بیشتری از منابع اینترنتی دارند.
مهدخت بروجردی؛ امیرسعید صدیق
چکیده
تأثیر رسانههای مجازی بر افکار و هویت مخاطبان در سطح قومی و ملی از مباحث بحثبرانگیزی است که موضوع تحقیقات متعددی در دهه 80 و آغازین سالهای دهه 90 شمسی در محافل علمی و دانشگاهی بوده است. در پژوهش حاضر، از میان تحقیقات موجود در زمینه تأثیر فضای مجازی بر هویت ملی و قومی، دوازده مقاله منتشر شده در نشریات علمی، انتخاب شدند و به شیوه فرا ...
بیشتر
تأثیر رسانههای مجازی بر افکار و هویت مخاطبان در سطح قومی و ملی از مباحث بحثبرانگیزی است که موضوع تحقیقات متعددی در دهه 80 و آغازین سالهای دهه 90 شمسی در محافل علمی و دانشگاهی بوده است. در پژوهش حاضر، از میان تحقیقات موجود در زمینه تأثیر فضای مجازی بر هویت ملی و قومی، دوازده مقاله منتشر شده در نشریات علمی، انتخاب شدند و به شیوه فرا تحلیل مورد بررسی قرار گرفتند. نکته مشترک این تحقیقات، سنجش تأثیرات فضای مجازی بر هویت ملی و قومی مخاطبان بوده است. در این فرا تحلیل، دادههای جمعآوری شده از مقالات مورد بررسی قرار گرفتند تا بهاین پرسش پاسخ دهند که رسانههای جدید با توجه به رشد سریع در میان جامعه قومی ایران بهویژه نسل جوان، در تعامل با هویت قومی و ملی چه آثار و پیامدهایی داشتهاند. دستاورد اکثر پژوهشهای مورد بررسی، تأیید تأثیر مثبت فضای مجازی بر هویت قومی بود؛ اگرچه از دید بعضی از محققان، اثرات منفی فضای مجازی نیز نادیده گرفته نشده بود. تقویت مرزبندیها و رشد انشعابات کوچک قومی ازجمله اثرات منفی قلمداد شده بود. همچنین، بهزعم پژوهشها، نشانههایی از جریان هویت زدای قومی نیز قابل کتمان نیست.
مصطفی صالحی؛ حمید عبداللهیان؛ علیرضا اسحاقپور
چکیده
در این پژوهش درصدد هستیم تا وزن ویژگیهای مختلف هوموفیلی ازجمله: جنسیت، مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، سال ورود به دانشگاه، شهرستان محل سکونت و وضعیت تأهل را برای کاربران ایرانی در یک شبکه اجتماعی مجازی نمونه (دانشجویان تحصیلات تکمیلی زنجان)، به دست آوریم. تا آنجا که میدانیم، این مقاله اولین کار پژوهشی است که الگوی رفتاری کاربران ایرانی ...
بیشتر
در این پژوهش درصدد هستیم تا وزن ویژگیهای مختلف هوموفیلی ازجمله: جنسیت، مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، سال ورود به دانشگاه، شهرستان محل سکونت و وضعیت تأهل را برای کاربران ایرانی در یک شبکه اجتماعی مجازی نمونه (دانشجویان تحصیلات تکمیلی زنجان)، به دست آوریم. تا آنجا که میدانیم، این مقاله اولین کار پژوهشی است که الگوی رفتاری کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی مجازی، را مورد مطالعه قرار میدهد. ساختار مقاله نیز مبتنی بر بیان مسئله و بعد ارائه طرح نظری برای تبیین نظری آنکه مبتنی بر استفاده از نظریه هوموفیلی برای شناسایی روابط هوموفیلی در بین دانشجویان دانشگاه زنجان بهعنوان نمونه موردی است. سپس در بخش روششناسی به ارائه ابزار اندازهگیری هوموفیلی میپردازیم و در نهایت نیز تحلیلها را ارائه کرده و نتیجهگیری میکنیم تا دستاورد علمی مقاله روشن شود.
فاطمه عظیمی فرد؛ سیاوش صلواتیان؛ علیرضا عمادالدین
چکیده
هدف این مقاله مقایسه تطابق محتوایی عکس و متن اخبار در وبگاه شبکه های خبر، العالم و پرس تی وی است. در راستای این هدف، برای تحلیل نشانهشناسانه تصاویر از الگوی نشانه پیرس (نماد، نمایه و شمایل)، برای تحلیل گفتمان تصاویر از الگوی کرس و ونلیوون (فاصله اجتماعی، زاویه اجتماعی و تعامل اجتماعی)، برای تحلیل متن خبر از الگوی نشانهشناسی متنِ ...
بیشتر
هدف این مقاله مقایسه تطابق محتوایی عکس و متن اخبار در وبگاه شبکه های خبر، العالم و پرس تی وی است. در راستای این هدف، برای تحلیل نشانهشناسانه تصاویر از الگوی نشانه پیرس (نماد، نمایه و شمایل)، برای تحلیل گفتمان تصاویر از الگوی کرس و ونلیوون (فاصله اجتماعی، زاویه اجتماعی و تعامل اجتماعی)، برای تحلیل متن خبر از الگوی نشانهشناسی متنِ رولان بارت (دلالت صریح، دلالت ضمنی و اسطوره) و برای بررسی ارتباط تصاویر و متن نیز از الگوی بارت (لنگرگاه و بازپخش) بهره گرفته شد. جامعه این پژوهش اخبار وبگاه شبکههای خبر، العالم و پرستیوی طی دو ماه آذر و دی 1394 بود. پس از دو مرحله گزینش و از بین 664 خبر، به صورت نمونهگیری هدفمند تعداد 30 خبر (10 خبر از هر سایت) انتخاب و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در نمونههای بررسی شده، وبگاه شبکه پرس تی وی عملکرد بهتری در زمینه کاربرد عکس دارد. وبگاه شبکه العالم که نسبت به وبگاه شبکه پرستیوی در کاربرد عکس کمی ضعیف تر عمل کرده است، با اختلافی اندک در رتبه دوم قرار دارد و در انتها وبگاه شبکه خبر قرار دارد که عملکردی بسیار ضعیف در کاربرد عکس در اخبار از خود نشان داد. همچنین بر اساس یافته های پژوهش مشخص شد که 16 خبر از 30 خبری که مورد تحلیل قرار گرفتند (تقریباً نیمی از اخبار) دارای تطابق عکس و متن خبر هستند، در 8 خبر به طور کامل عدم تطابق عکس و متن خبر مشاهده شد.
محمد رضایی؛ محمدعلی خلیلی اردکانی؛ بهرنگ ضابطیان
چکیده
این مقاله بر آن است تا ساخت خود زنانه در فیسبوک را مورد بررسی قرار دهد. برای نیل به این هدف، پروفایل فیسبوک 20 کاربر حرفهای را به روش تحلیل محتوی کیفی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان میدهد که از میان دو رویکرد خوشبینانه و بدبینانه به حضور زنان در فیسبوک، رویکرد خوشبینانه تایید میشود. بدین معنا که زنان کاربر ...
بیشتر
این مقاله بر آن است تا ساخت خود زنانه در فیسبوک را مورد بررسی قرار دهد. برای نیل به این هدف، پروفایل فیسبوک 20 کاربر حرفهای را به روش تحلیل محتوی کیفی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان میدهد که از میان دو رویکرد خوشبینانه و بدبینانه به حضور زنان در فیسبوک، رویکرد خوشبینانه تایید میشود. بدین معنا که زنان کاربر حرفهای در بخشهای مختلف پروفایل فیسبوکشان مانند پستهای روی وال، عکس پروفایل، تنظیمات خصوصی، اسم پروفایل، کامنتها، دوستان و گروهها، برخلاف کلیشههای جنسیتی رایج که زنان را احساساتی، مطیع، منفعل، وابسته و جذاب نشان میدهد، به شیوههای مختلف، خود را فعال، مستقل، قدرتمند و منتقد شرایط اجتماعی موجود، نشان دادهاند. بنابراین در فیسبوک، تاحدودی شاهد شکسته شدن مرزهای جنسیتی دوتایی هستیم.
امیر کیهان؛ محمد مهدی فرقانی؛ افسانه مظفری
چکیده
هدف مقاله حاضر مطالعه نقش شبکههای اجتماعی تلفن همراه در بازتولید هویت قومی دانشجویان کرد دانشگاههای تهران است. بر اساس این هدف، با استفاده از استراتژی قیاسی اقدام به تنظیم چارچوب نظری تلفیقی (نظریه اهلی سازی رسانه، نظریه هویت قومی- سیاسی تد رابرت گر و نظریه هویتی هنری تاجفل) شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه کتبی بوده ...
بیشتر
هدف مقاله حاضر مطالعه نقش شبکههای اجتماعی تلفن همراه در بازتولید هویت قومی دانشجویان کرد دانشگاههای تهران است. بر اساس این هدف، با استفاده از استراتژی قیاسی اقدام به تنظیم چارچوب نظری تلفیقی (نظریه اهلی سازی رسانه، نظریه هویت قومی- سیاسی تد رابرت گر و نظریه هویتی هنری تاجفل) شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه کتبی بوده و نمونه آماری شامل 400 نفر از دانشجویان کرد رشتههای علوم اجتماعی و انسانی دانشگاههای تربیت مدرس، تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبائی و شاهد بوده که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخابشدهاند. نتایج تحلیل آماری این بخش از تحقیق نیز نشان داده است که نرمافزارهای اجتماعی پرمخاطب شامل تلگرام، اینستاگرام، واتسآپ و ایمو بوده است. نتایج تحلیلی نشان داده است که تلگرام و اینستاگرام، بدون کنترل تأثیر متغیرهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با هویت قومی دانشجویان رابطه داشتهاند؛ امّا با کنترل تأثیر این متغیرها، تأثیر استفاده از رسانههای اجتماعی تلگرام و اینستاگرام بشدت کاهش پیدا کرده است. بهاینترتیب مقاله حاضر نشان داده است که رسانههای اجتماعی نوین تنها فضای جدیدی برای بازنمایی هویتی افراد بوده و عوامل اصلی تشدید هویت قومی را باید در دنیای آفلاین و در بین علل ساختاری ازجمله محرومیت نسبی، نارضایتی، تجربه زیسته اقوام و غیره جستجو کرد.
محمد مهدی ایزدخواه؛ سبحان یحیائی
چکیده
بازاریابی عصبی علم جدیدی است که به بررسی رفتار مصرفکننده، نه بر اساس خودآگاه بلکه بر اساس ناخودآگاه فرد میپردازد. این دانش نوپا ابزارها و روشهای متنوعی دارد که یکی از آنها، پتانسیل وابسته به رویداد میباشد که در این تحقیق مورداستفاده قرارگرفته. هدف از تحقیق حاضر، شناسایی مؤلفههای جذابیت کاراکترهای پویانمایی است. بنابراین، ...
بیشتر
بازاریابی عصبی علم جدیدی است که به بررسی رفتار مصرفکننده، نه بر اساس خودآگاه بلکه بر اساس ناخودآگاه فرد میپردازد. این دانش نوپا ابزارها و روشهای متنوعی دارد که یکی از آنها، پتانسیل وابسته به رویداد میباشد که در این تحقیق مورداستفاده قرارگرفته. هدف از تحقیق حاضر، شناسایی مؤلفههای جذابیت کاراکترهای پویانمایی است. بنابراین، پژوهش به سؤالاتی ازایندست پاسخ خواهد گفت که کاراکتر زن برای کودکان جذابتر است یا کاراکتر مرد؟ کاراکتر انسان برای کودکان جذابتر است یا کاراکتر حیوان؟ همچنین، پاسخ کودکان در روش سنتی (پرسش از فرد) و روش بازاریابی عصبی مقایسه شده و فهم جدیدی از چگونگی رفتار کودکان در توجه به شخصیتهای موجود در برنامههای کودکان ارائه میشود. تناقضهایی میان آنچه کودکان گفتهاند و میان آنچه در ناخودآگاهشان میگذرد در تحقیق مکشوف گردید که در مخاطب شناسی و تصمیمگیریهای سیاستی رسانهها میتواند مؤثر باشد.