منوچهر علی شاه بابا؛ غلامرضا لطیفی؛ محمدرضا رسولی
چکیده
گسترش فضای مجازی و استفاده از ابزارهای آن مانند تلگرام، تغییرات زیادی را در سبک زندگی و تعامل شهروندان به وجود آورده است. با توجه به اینکه دانشآموزان از آسیبپذیرترین اقشار جامعه در این زمینه هستند، این پژوهش به بررسی آسیبشناسی نقش تلگرام بر انزوا و اختلال دانشآموزان در تعاملات اجتماعی میپردازد. روش تحقیق بهکاربرده شده در ...
بیشتر
گسترش فضای مجازی و استفاده از ابزارهای آن مانند تلگرام، تغییرات زیادی را در سبک زندگی و تعامل شهروندان به وجود آورده است. با توجه به اینکه دانشآموزان از آسیبپذیرترین اقشار جامعه در این زمینه هستند، این پژوهش به بررسی آسیبشناسی نقش تلگرام بر انزوا و اختلال دانشآموزان در تعاملات اجتماعی میپردازد. روش تحقیق بهکاربرده شده در این پژوهش توصیفی، همبستگی بوده و با استفاده از ضرایب همبستگی محاسبهشده، اقدام به تدوین مدل ساختاری گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانشآموزان دبیرستانی شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران معادل با 384 نفر انتخاب شد. روش تحقیق و آماری نیز به ترتیب پیمایشی (استفاده از پرسشنامه) بوده و با کمک روشهای آماری اسپیرمن و معادلات ساختاری لیزرل جهت تعیین درصد فراوانی، درصد تراکمی و ...) رد و تأیید روابط و فرضیات صورت گرفته است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بعد عوامل آسیبزای شبکههای اجتماعی و افزایش انزوای اجتماعی با تأکید بر نقش تلگرام در تعامل اجتماعی یا انزوای اجتماعی در میان دانشآموزان دبیرستان شهر تهران تأثیرگذار است. همچنین بعد عوامل آسیبزای شبکههای اجتماعی و اختلال در تعامل اجتماعی با تأکید بر نقش تلگرام در تعامل اجتماعی یا انزوای اجتماعی در میان دانشآموزان دبیرستان شهر تهران تأثیرگذار است؛ و درنهایت نتایج نشان داد که بین انزوا و اختلال دانشآموزان و استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام رابطه معناداری وجود دارد. استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام بر شکلگیری انزوای اجتماعی دانشآموزان شهر تهران اثرگذار است و به دلایلی ازجمله عدم مدیریت صحیح و فرهنگ ضعیف استفاده از تلگرام باعث بروز برخی انحرافات اجتماعی و انزوا در دانشآموزان شهر تهران شده است.
رضا صمیم؛ حامد کیا
چکیده
در این مقاله ما به دنبال بررسی موسیقی رپ فارسی خارج از محدودههای موسیقیایی آن هستیم. رپ فارسی فقط به تولید موسیقی خلاصه نمیشود، بلکه با وجود زیرزمینی بودن آن و اینکه امکان حضور در رسانههای ملی و کنسرتها برای رپرها وجود ندارد، تنها فضای مجازی است که میتواند شکاف بین رپر و مخاطب را پر کند. شبکه مجازی چون اینستاگرام به رپ فارسی ...
بیشتر
در این مقاله ما به دنبال بررسی موسیقی رپ فارسی خارج از محدودههای موسیقیایی آن هستیم. رپ فارسی فقط به تولید موسیقی خلاصه نمیشود، بلکه با وجود زیرزمینی بودن آن و اینکه امکان حضور در رسانههای ملی و کنسرتها برای رپرها وجود ندارد، تنها فضای مجازی است که میتواند شکاف بین رپر و مخاطب را پر کند. شبکه مجازی چون اینستاگرام به رپ فارسی اجازه میدهد تا چیزی فراتر از حد انتظار را از خود نشان دهد. در فضای اینستاگرام، ما با حجم انبوهی از تصاویر بارگذاری شده مواجه هستیم که فرهنگ بصری رپ فارسی را نشان میدهند. فرهنگ بصری رپ در شرایطی شکل میگیرد که شهر ایرانی اجازه تجربه دیده شدن را به رپ فارسی نمیدهد و کوچ کردن آن به خیابانهای اینستاگرامی نشان از اهمیت وجه بصری در کنار وجه شنیداری برای رپ فارسی است. بر این اساس، هدف مقالۀ حاضر بررسی چگونگی بصری شدن رپ فارسی در فضای مجازی و شکلگیری رژیم بصری رپ فارسی است. برای این منظور از روششناختی کیفی استفاده شده است. تصاویر تولید شده در صفحات اینستاگرام رپرها، مخاطبان و همچنین صفحات عمومی دربارۀ رپ فارسی بررسی شدهاند. در نتیجه، فرایند بازنشر تصویر در ساختار اینستاگرام توسط رپ فارسی سبب شده است تا رپ فارسی بتواند برای خود تاریخسازی کند و با تولید خبر به همراه چرخش اطلاعات تبدیل به موضوعی برای فکر و بحث کردن شود.
جمال محمدی؛ پرنیا رضی پور
چکیده
شبکه اجتماعی اینستاگرام به عنوان یکی از پرمخاطبترین شبکههای اجتماعی نوین در جامعه ایرانی محسوب میشود که کاربران بسیاری آن را دنبال میکنند. وجود صفحات مختلف و متعدد در شبکه اجتماعی اینستاگرام نشاندهنده آن است که کاربران ایرانی با اهداف و مقاصد متفاوتی به ایجاد و پیگیری این صفحات میپردازند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف ...
بیشتر
شبکه اجتماعی اینستاگرام به عنوان یکی از پرمخاطبترین شبکههای اجتماعی نوین در جامعه ایرانی محسوب میشود که کاربران بسیاری آن را دنبال میکنند. وجود صفحات مختلف و متعدد در شبکه اجتماعی اینستاگرام نشاندهنده آن است که کاربران ایرانی با اهداف و مقاصد متفاوتی به ایجاد و پیگیری این صفحات میپردازند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف مطالعۀ جامعهشناختی شبکه اجتماعی اینستاگرام، ضمن نقادی پژوهشهای پیشین، درصدد تحلیل محتوای صفحات کاربران ایرانی و دستهبندی آنها بر اساس نوع کارکرد جمعی بر آمده است. نتایج نشان میدهد که این صفحات انبوه را میتوان ذیل شش کارکرد جمعی دستهبندی کرد: خبری، آموزشی، بازاریابی، خدماتی، بلاگرها، و پیجهای زرد. بدین-ترتیب، حوزه فعالیت شبکه اجتماعی اینستاگرام فراتر از ارتباط ساده اجتماعی است چراکه شبکههای اجتماعی جدید نظیر اینستاگرام با قابلیتیهای متفاوتی که دارند بسیاری از حوزههای فردی و اجتماعی را تحت پوشش قرار میدهد و میتواند پاسخگوی نیازهای متفاوت افراد در زمینه کسبوکار اقتصادی، دریافت اطلاعات، سرگرمی، آموزش، ارائه خدمات و غیره باشد. شبکه اجتماعی اینستاگرام همچنین موجب تقویت فرهنگ مشارکتی میگردد. چراکه کاربران و کنشگران در این شبکه در ایجاد و گردش محتوا جدید به طور فعالانه مشارکت میکنند.
سمیه لبافی؛ علی اصغر کیاء؛ امرالله تقوا
چکیده
استفاده از صفحهنمایش دوم تجربه جدید در تماشای تلویزیون است و به بیننده اجازه میدهد که به شیوهای متفاوت با یک برنامه تلویزیونی تعامل داشته باشد. پژوهش حاضر، با رویکرد کیفی و روش تحلیلتم باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر ترویج و توسعه صفحهنمایش دوم جهت افزایش تعامل مخاطبان با تلویزیون در افغانستان انجام شده است. در این راستا از ابزار ...
بیشتر
استفاده از صفحهنمایش دوم تجربه جدید در تماشای تلویزیون است و به بیننده اجازه میدهد که به شیوهای متفاوت با یک برنامه تلویزیونی تعامل داشته باشد. پژوهش حاضر، با رویکرد کیفی و روش تحلیلتم باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر ترویج و توسعه صفحهنمایش دوم جهت افزایش تعامل مخاطبان با تلویزیون در افغانستان انجام شده است. در این راستا از ابزار مصاحبه عمیق و نیم ساختاریافته استفاده کرده و دادههای خود را از مصاحبه با 20 مدیر از پنج شبکه تلویزیون خصوصی در افغانستان و 20 نفر از کاربران صفحهنمایش دوم در این کشور جمعآوری کرده است. پس از تحلیل دادهها به روش تحلیلتم، نتایج که شامل عوامل مؤثر بر توسعه و ترویج صفحهنمایش دوم در افغانستان است در شش دسته تم طبقهبندی گردید. این شش دسته تم شامل ویژگیهای صفحهنمایش دوم، عوامل زمینهساز صفحهنمایش دوم، عوامل بازدارنده صفحهنمایش دوم، پیشرانهای صفحهنمایش دوم، راهبردهای توسعه صفحهنمایش دوم و پیامدهای ترویج و توسعه صفحهنمایش دوم هستند. در این پژوهش پس از استخراج تمها، همچنین عوامل توسعهدهنده (فردی، سازمانی، محیطی) و عوامل محدودکننده (فردی، سازمانی، محیطی) از هم تفکیک شدند. یافتههای پژوهش به مدیران شبکههای تلویزیونی در افغانستان کمک خواهد کرد تا استراتژیهای جدیدی برای راهاندازی، تولید و مدیریت محتوا در قالب صفحهنمایش دوم اتخاذ کنند تا مخاطب این تکنولوژی جدید پخش تلویزیونی افزایش یابد. درنتیجه، گسترش استفاده صفحهنمایش دوم، به مخاطبان افغانی قدرت تولید روایتهای عمومی را در کنار سازمانهای خبری رسمی و نخبگان سیاسی خواهد داد.
حسین نوروزی؛ فریبا بهامین؛ فاطمه داودآبادی فراهانی
چکیده
جوامع برند مبتنی بر رسانه اجتماعی برای شرکتها یک ابزار بالقوه برای توسعه روابط برند ایجاد کرده است؛ اما بایستی به این نکته توجه داشت که تمایل روزافزون به استفاده از رسانهها و شبکههای اجتماعی در کنار فرصتهایی که ایجاد میکند، میتواند تهدیدات امنیتی و اجتماعی را نیز با خود به همراه داشته باشد و بهنوعی شرایط و بستر مساعدی ...
بیشتر
جوامع برند مبتنی بر رسانه اجتماعی برای شرکتها یک ابزار بالقوه برای توسعه روابط برند ایجاد کرده است؛ اما بایستی به این نکته توجه داشت که تمایل روزافزون به استفاده از رسانهها و شبکههای اجتماعی در کنار فرصتهایی که ایجاد میکند، میتواند تهدیدات امنیتی و اجتماعی را نیز با خود به همراه داشته باشد و بهنوعی شرایط و بستر مساعدی برای ظهور ناامنی و از بین بردن حریم خصوصی به وجود آورده است. این پژوهش به دنبال درک ارزشهای موجود جامعه برند مبتنی بر رسانه اجتماعی است و از منظر انتقال اعتماد به بررسی این امر میپردازد که چگونه اعتماد مشتری به برند از طریق سایر اجزا جامعه برند میتواند انتقال یابد. مطالعهی حاضر، پژوهشی توصیفی پیمایشی است. برای این منظور نظرات تعداد 384 نفر از کاربران فعال در جوامع برندی شکلگرفته در شبکه اجتماعی اینستاگرام با استفاده از پرسشنامه آنلاین جمعآوری و موردسنجش قرار گرفت و با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزار آماری SMART PLS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که امنیت ادراکشده توسط مشتریان در شبکههای اجتماعی اثر مثبت و معناداری بر انتقال اعتماد میان اجزا جامعه برند مبتنی بر رسانه اجتماعی دارد. همچنین انتقال اعتماد (اعتماد بین مشتری با مشتری – اعتماد بین مشتری با بازاریاب) اثر مثبت معناداری بر مشارکت مشتریان در جامعه برند دارد و انتقال اعتماد و مشارکت سبب اعتماد به برند میگردند. بر این اساس پیشنهادهایی نیز جهت تقویت ادراک مشتریان از امنیت و افزایش مشارکت ایشان در جوامع برند ارائه میگردد.
سیدعماد حسینی؛ شهاب اسفندیاری؛ مرضیه پیراوی ونک؛ سناء شایان
چکیده
در دهۀ پنجاه میلادی، فیلمهای متمایز غیرغربی، توجه بسیاری از مردم جهان را به خود جلب کرد. ازآنپس، رویکردهای مطالعاتی متفاوتی برای شناخت و تحلیل این فیلمها و نیز مقاومت در برابر سینمای غرب به وجود آمد، ازجمله میتوان به «سینمای سوم»[1]، «سینمای دیاسپوریک»[2]، «سینمای پسااستعماری»[3]، «نظریۀ امپریالیسم رسانهای»[4] ...
بیشتر
در دهۀ پنجاه میلادی، فیلمهای متمایز غیرغربی، توجه بسیاری از مردم جهان را به خود جلب کرد. ازآنپس، رویکردهای مطالعاتی متفاوتی برای شناخت و تحلیل این فیلمها و نیز مقاومت در برابر سینمای غرب به وجود آمد، ازجمله میتوان به «سینمای سوم»[1]، «سینمای دیاسپوریک»[2]، «سینمای پسااستعماری»[3]، «نظریۀ امپریالیسم رسانهای»[4] و... اشاره کرد. نگارندگان معتقدند این رهیافتها در طی زمان، با توجه به تغییرات سیاسی، اقتصادی، ارتباطی بهخصوص بالا رفتن سواد رسانهای[5]، ایجاد و گسترش شبکههای توزیع رسانهای و... دیگر آن کارآمدی سابق را ندارند. در این مقاله کوشش شده با مرور و کنکاش در این رویکردها، آنها را نقد، و با بررسی وضع موجود در جریانهای مختلف مطالعات سینمایی، لزوم بازاندیشی در این رویکردها را تبیین کنیم. در این پژوهش نظری، که با روش مونتاژ و با استفاده از منابع کتابخانهای صورت گرفته، در پی آنیم که لزوم عبور از دوقطبی رایج غرب/دیگری[6] را که مبنای نظری جریانهای پیشین مقاومت در برابر غرب در طول تاریخ سینما است، یادآوری کنیم و نشان دهیم غربیزدایی مطالعات فیلم[7] بهعنوان روشی نوخاسته برای مقاومت در برابر سینمای غرب چگونه هدف خود را مرکززدایی[8] از غرب قرار داده است نه طرد غرب یا جابهجایی مرکزها. با غربیزدایی مطالعات فیلم درمییابیم سینمای غرب نیز سینمایی است در کنار سینماهای دیگر که هویت و ارزش دارد و در دنیای چندکانونی و چندفرهنگی حاضر میتواند حضوری زایا، پویا و عادلانه داشته باشد. نظریهپردازان معاصر فیلم قبل از نقد و تحلیل هر فیلم لازم است زمینۀ فرهنگی آن را بشناسند تا بتوانند به درک نزدیکی از هویت خاص آن نائل آیند. در این پژوهش سینمای عباس کیارستمی از منظر غربیزدایی بررسی شده است. کیارستمی با تکنیکهایی همچون کندی ریتم، نماهای طولانی، استفادۀ حداقلی از موسیقی و دیگر تکنیکها، توانسته است تفاوت فیلمهای خود را با فیلمهای غربی به رخ بکشد؛ همچنین با الهام شعر ایرانی (کهن و معاصر)، نمایشهای آیینی (همچون تعزیه)، و دیگر آثار فرهنگی ایرانی اسلامی، توانسته است به سینمایی دست یابد که هدفش، برخلاف سینمای رایج که سرگرمی است، وادار کردن مخاطب به اندیشیدن است. * این مقاله مستخرج از پایاننامه دکتری سید عماد حسینی با عنوان «رهیافت غیرغربی به مطالعات فیلم» در دانشگاه هنر اصفهان است. [1] Third Cinema [2] Diasporia cinema [3] Post colonialism cinema [4] Media imperialism theory [5] Media literacy [6] West/Other [7] De-Westernizing Film Studies [8] Decentralization
سعید اشیری؛ سید محمدحسین هاشمیان؛ علی اصغر اسلامی تنها
چکیده
بلاکچین، بهمثابه یک تکنولوژی برافکن و تحولگرا، دارای آثار و کارکردهای فراگیری در حوزهی عمومی و فرهنگی است و نگاه غالب تهدیدمحور یا فرصتمحور یا ترکیبی و واقعبینانه از آن، زمینهساز اتخاذ رویکردها و خطّمشیهای عمومی و فرهنگی متناسب با آن خواهد بود. بازشناسی بلاکچین از کمند تحلیل استعارههای هستیشناختی، پنجره و دریچهی ...
بیشتر
بلاکچین، بهمثابه یک تکنولوژی برافکن و تحولگرا، دارای آثار و کارکردهای فراگیری در حوزهی عمومی و فرهنگی است و نگاه غالب تهدیدمحور یا فرصتمحور یا ترکیبی و واقعبینانه از آن، زمینهساز اتخاذ رویکردها و خطّمشیهای عمومی و فرهنگی متناسب با آن خواهد بود. بازشناسی بلاکچین از کمند تحلیل استعارههای هستیشناختی، پنجره و دریچهی جدیدی را برای شناخت دقیقتر این تکنولوژی را بهدست خواهد داد. این استعارهها مبتنی بر استعارهی مبنایی و اصلی بلاکچین بهمثابه شبکه یا سیستم، در سه سطح استعارههای فراسیستمی، درونسیستمی و بیناسیستمی دستهبندی و سپس تحلیلی از مهمترین استعارههای بلاکچین، بدین نحو بهدست آمده است: بلاکچین بهمثابه رمزگان؛ بلاکچین بهمثابه خزانه؛ بلاکچین بهمثابه خداوندگار.
مجتبی صمدی؛ مهدی محسنیان راد؛ علیرضا حسینی پاکدهی
چکیده
امروزه بازیهای رایانهای به عنوان عرصه جدیدی از ظهور رسانههای نوین در بعد جامعهپذیری مطرحاند که بنابر نظر بسیاری از صاحبنظران، در سالهای آتی به صنعت اول سرگرمی در جهان مبدل میشوند، از سوی دیگر، گیمنتها در جامعه ایران به عنوان عرصه ظهور رفتارها و کنشهای ارتباطی کاربران بازیهای ویدئویی و رایانهای، در ترسیم فرهنگ ...
بیشتر
امروزه بازیهای رایانهای به عنوان عرصه جدیدی از ظهور رسانههای نوین در بعد جامعهپذیری مطرحاند که بنابر نظر بسیاری از صاحبنظران، در سالهای آتی به صنعت اول سرگرمی در جهان مبدل میشوند، از سوی دیگر، گیمنتها در جامعه ایران به عنوان عرصه ظهور رفتارها و کنشهای ارتباطی کاربران بازیهای ویدئویی و رایانهای، در ترسیم فرهنگ بازیکردن در جوامع از جمله جامعه ایرانی جایگاه ویژهای بر عهده دارند، لذا این مقاله در راستای چنین هدفی در تلاش است تا به این پرسش پاسخ دهد که الگوی رفتارها و کنشهای ارتباطی کاربران بازیهای رایانهای در گیمنتهای شهر تهران چگونه است؟بنابراین، برای پاسخ بدین پرسش، متکی بر روش مشاهده مشارکتی، 35 گیمنت در شهر تهران و با نمونهگیری خوشهای مورد مشاهده قرار گرفت و در کنار 53 مصاحبه نیمهساختمند با کاربران این گیمنتها بر اساس نمونههای در دسترس، و یادداشتها و تصاویر تهیه شده توسط مشاهدهگران و نیز مراجعه به صفحات مجازی این اجتماعات، دادههای حاصل شده به کمک روش تحلیل مضمون و بر اساس مدل ولکات تجزیه و تحلیل شد. در نتیجه، 17 الگوی رفتاری و کنش ارتباطی مانند الگوی هیجان- تن صدا، الگوی اختلاط جنسیتی و تعدیل فحاشیهای کنشگونه و رفتارگونه، و الگوی عدم واکنش به توهین و تحقیر حاصل گردید که نشان دهنده وضعیت یک اجتماع پشت صحنهای است.
الهه رحمانی؛ سیدرضا نقیب السادات؛ مسعود تقی آبادی
چکیده
پژوهش حاضر تحت عنوان نقش رسانههای نوین در سبک زندگی سلامتمحور باهدف شناخت ابعاد نقشآفرینی در کنار میزان بهرهمندی پاسخگویان از رسانههای نوین؛ انجامشده است و با روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی و حجم نمونه 376 نفر برآورد شده است.نتایج نشان میدهد که رسانهها در بعد سلامت ...
بیشتر
پژوهش حاضر تحت عنوان نقش رسانههای نوین در سبک زندگی سلامتمحور باهدف شناخت ابعاد نقشآفرینی در کنار میزان بهرهمندی پاسخگویان از رسانههای نوین؛ انجامشده است و با روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی و حجم نمونه 376 نفر برآورد شده است.نتایج نشان میدهد که رسانهها در بعد سلامت جسمانی بیشترین اطلاعرسانی را انجام میدهند و ویژگیهای فردی و اجتماعی پاسخگویان تغییر زیادی در رابطه بین رسانههای نوین با مؤلفههای سلامت (ابعاد) ایجاد نکردهاند و عمده تغییرات حاصل ناشی از شیوههای بهرهبرداری از رسانههای نوین بوده است. زابطه بین استفاده از رسانههای نوین در سبک زندگی سلامتمحور و در زمینه سلامت و رابطه بین استفاده از کانالهای شبکههای اجتماعی مرتبط با سلامت در سبک زندگی سلامتمحور با 1% درصد خطا و 99% اطمینان معنیدار است. رابطه بین رسانههای نوین و بعد سلامت روحی و جسمانی در سبک زندگی سلامتمحور با1%درصد خطا و 99% درصد اطمینان معنیدار است و رابطه بین پوششدهی رسانههای نوین در بعد سلامت معنوی و اجتماعی در سبک زندگی سلامتمحور با 1%درصد خطا و 95%درصد اطمینان معنیدار نیست. همچنین جاذبهها و الگوهای بهرهبرداری از رسانههای نوین عامل اصلی تغییر در سبک زندگی سلامتمحور افراد بوده است. در اینجا استفاده بیشتر از رسانههای نوین تغییر بیشتری را بهزعم افراد در سبک زندگی سلامتمحور ایجاد نموده است و با توجه به نظریه کاشت افراد به میزانی که از رسانهها استفاده میکنند ارزشهای آن را بیشتر درونی میکنند که در اینجا نیز این اتفاق رخداده است.
احمد پاکزاد؛ سید نورالدین رضوی زاده؛ محمد رضا کلاهی
چکیده
عصر ما عصر شهرت است و سلبریتیها جنبهای گریزناپذیر از زندگی روزمره ما هستند. با توجه به نفوذ و اقبال بالایی که سلبریتیها در بین نسل جدید برخوردارند، فعالیت آنها در سالهای اخیر به یک چالش جدی در جامعه ایران تبدیل شده است. بر این اساس، در تحقیق حاضر به مطالعه نگرش مردم تهران نسبت به سلبریتیها پرداخته شده است. روش پژوهش، از ...
بیشتر
عصر ما عصر شهرت است و سلبریتیها جنبهای گریزناپذیر از زندگی روزمره ما هستند. با توجه به نفوذ و اقبال بالایی که سلبریتیها در بین نسل جدید برخوردارند، فعالیت آنها در سالهای اخیر به یک چالش جدی در جامعه ایران تبدیل شده است. بر این اساس، در تحقیق حاضر به مطالعه نگرش مردم تهران نسبت به سلبریتیها پرداخته شده است. روش پژوهش، از نوع اسنادی- پیمایشی و نمونه آن 384 نفر از شهروندان 15 سال و بالاتر ساکن شهر تهران بوده است که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. دادهها با کمک پرسشنامه، گردآوری و بهوسیله نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد 7/72 درصد پاسخگویان اخبار و حواشی مربوط به سلبریتیها را پیگیری میکنند. «بازیگران سینما و تلویزیون»، «ورزشکاران» و «خوانندگان و نوازندگان داخلی» به ترتیب مهمترین سلبریتیهای موردعلاقه پاسخگویان بودهاند. «موفقیت در زمینه شغلی»، «مردمی بودن» و «موضعگیریهای سیاسی و اجتماعی» از دلایل مهم علاقهمندی افراد به سلبریتیها است. یافتههای پژوهش حاضر همچنین نشان میدهد که اگرچه مردم اخبار و حواشی سلبریتیها را پیگیری میکنند اما 9/68 درصد در حد «کم یا خیلی کم» و تنها 1/13 درصد در حد «زیاد یا خیلی زیاد» به سلبریتیها گرایش دارند. نمره میانگین گرایش پاسخگویان به سلبریتیها 6 از 20 میباشد که بیانگر گرایش پایین است.
حمید عبداللهیان؛ حسین کرمانی
چکیده
این مقاله به تحلیل شبکه و مطالعه همگانهای شبکهای در توییتر در ایران میپردازد. توضیح آنکه توییتر در رویدادهای سیاسی نقش پررنگی یافته درحالیکه مطالعه منظم دراینباره بهاندازه اهمیت توییتر رشد نکرده است. ازاینجهت، با توجه به اهمیت توییتر در ایران و همچنین نقش همگانهای شبکهای در این رسانه اجتماعی، گام اول برای تحلیل نقش ...
بیشتر
این مقاله به تحلیل شبکه و مطالعه همگانهای شبکهای در توییتر در ایران میپردازد. توضیح آنکه توییتر در رویدادهای سیاسی نقش پررنگی یافته درحالیکه مطالعه منظم دراینباره بهاندازه اهمیت توییتر رشد نکرده است. ازاینجهت، با توجه به اهمیت توییتر در ایران و همچنین نقش همگانهای شبکهای در این رسانه اجتماعی، گام اول برای تحلیل نقش توییتر در حوزه سیاست در ایران، شناخت و تحلیل ویژگیها و ساختار این همگانهای شبکهای است؛ بنابراین، هدف این تحقیق شناسایی و تحلیل ساختار همگانهای شبکهای در توییتر فارسی است. گردآوری دادهها برای تحقیق در بازه زمانی 25 روزه انتخابات ریاست جمهوری 1396 انجام شد. برای اجرای تحقیق، علاوه بر استفاده از مفهوم نظری همگان شبکهای، روشهای تحلیل شبکه اجتماعی و تحلیل محتوای مردمنگارانه را ترکیب کردهایم. با استفاده از شاخص ماژولاریتی (خوشه خوشه شدگی)، سه خوشه اصلی در شبکه ریتوئیت شناسایی شد: 1- خوشه اصلاحطلبان، 2- خوشه اصولگرایان و 3- خوشه مهاجران. برای توصیف ویژگیهای این سه همگان، کاربران مؤثر هر یک را بر اساس شاخص رتبه صفحه شناسایی کردیم. یافتهها نشان میدهد که کاربران مؤثر اغلب از روزنامهنگاران، رسانهها و شهروندان عادی تشکیل میشوند. همچنین شکاف جنسیتی معناداری در همگانهای شبکهای وجود دارد. حساب کاربری اغلب اعضای این همگانها بعد از انتخابات فعال مانده، اما اعضای این سه همگان ازنظر داشتن هویت واقعی با یکدیگر تفاوت دارند.
مسعود کوثری؛ سیدبشیر حسینی؛ آرین طاهری؛ مسعود علیدادی
چکیده
ارتباط منطق با بازیهای رایانهای را در دو سطح میتوان بررسی کرد: 1. کاربرد منطق در طراحی و تولید بازیهای رایانهای 2. کاربرد منطق در استفاده و خوانش از متن بازیهای رایانهای. در این مقاله، با توجّه به اتّخاذ رویکرد تحلیلی رسانهای، تمرکز ما بر سطح دوم ارتباط منطق با بازیهاست که به تحلیل رسانهای و ارتباطی بازی معطوف میشود. ...
بیشتر
ارتباط منطق با بازیهای رایانهای را در دو سطح میتوان بررسی کرد: 1. کاربرد منطق در طراحی و تولید بازیهای رایانهای 2. کاربرد منطق در استفاده و خوانش از متن بازیهای رایانهای. در این مقاله، با توجّه به اتّخاذ رویکرد تحلیلی رسانهای، تمرکز ما بر سطح دوم ارتباط منطق با بازیهاست که به تحلیل رسانهای و ارتباطی بازی معطوف میشود. ارزشهای منطقی، اغلب در پس جاذبههای دیداری، شنیداری، روایی و رویهای بازیها پنهان هستند، امّا اهمیت بنیادینی در اینکه کاربر بازی چگونه جهان بازی را تجزیهوتحلیل میکند دارند. منطق دو ارزشی، در بازیهای رایانهای اغلب بهصورت تقابلهای دوگانه ساختاری در لایههای سهگانه متن نمود مییابد. بر همین اساس، برای تحلیل این دوگانههای متقابل از مبانی نظری نشانهشناسی و زبانشناسی ساختارگرا بهره بردهایم. ما ضمن استفاده از رهیافت مطالعه موردی تجمعی، از مبانی روششناختی نشانهشناسی لایهای برای تفکیک لایههای متنی در بازیهای رایانهای استفاده کردهایم. در این مطالعه، با هدف دستیابی به فهمی عمیقتر از کاربرد منطقهای دو ارزشی برای تحقق کارکردهای رسانهای در بازیهای رایانهای – و بهطور خاص، بازیهای رایانهای هدفمند – انواع مختلف کاربرد نظامهای منطقی دو ارزشی از طریق تحلیل تقابلهای دوگانه موجود در سه لایه متنی نشانهای، روایی و رویهای در چهار بازی رایانهای هدفمند (بازی عفو، بازی مکدونالد، آشتی ساز و درگیریهای جهان: فلسطین) دستهبندیشده است.
احمد غیاثوند
چکیده
امروزه با پدیده جهانی شدن و گسترش آن به همه دنیا، رسانه های نوین بیش از پیش اهمیت پیدا کردهاند و همزمان استفاده از اینترنت و مطالعه اینترنتی از رونق بسیاری برخوردار شده است. بنابراین بررسی میزان مطالعه اینترنتی افراد جامعه، بر حسب منابع مختلف و تبیین آن از اهداف اساسی این پژوهش می باشد. پژوهش حاضر به روش پیمایش در بین افراد 15 سال به ...
بیشتر
امروزه با پدیده جهانی شدن و گسترش آن به همه دنیا، رسانه های نوین بیش از پیش اهمیت پیدا کردهاند و همزمان استفاده از اینترنت و مطالعه اینترنتی از رونق بسیاری برخوردار شده است. بنابراین بررسی میزان مطالعه اینترنتی افراد جامعه، بر حسب منابع مختلف و تبیین آن از اهداف اساسی این پژوهش می باشد. پژوهش حاضر به روش پیمایش در بین افراد 15 سال به بالای شهر تهران در سال 1393 انجام گرفته است. حجم نمونه برابر با 5000 نفر و شیوه نمونهگیری چند مرحلهای بوده است. بر اساس نتایج حاصل، میزان مطالعه سایتهای اینترنتی برابر با 20 دقیقه، فایلهای الکترونیک برابر با 8 دقیقه، پستهای الکترونیک برابر با 8 دقیقه، مطالعه شبکههای اجتماعی مجازی برابر با 13 دقیقه در طول شبانهروز است. و در مجموع، مردم شهر تهران به طور متوسط 49 دقیقه مطالعه اینترنتی دارند که در مقایسه با سایر منابع مطالعاتی، وضعیت نسبتاً بالایی را نشان میدهد. در زمینه عوامل مؤثر بر مطالعه اینترنتی، مردان بیش از زنان، مجردان بیش از متأهلان، تحصیلکردهها بیش از سایر مقاطع تحصیلی، گروههای سنی جوان و دانشجویان و شاغلان بیش از سایر گروهها از اینترنت استفاده و نیز بیشتر مطالعه میکنند. به لحاظ خانوادگی میزان سواد والدین و پایگاه اقتصادی و اجتماعی بر میزان مطالعه اینترنتی فرزندان تأثیر داشته و نیز در بعد اجتماعی مشاهده گردید که مناطق توسعهیافته در شهر تهران استفاده بیشتری از منابع اینترنتی دارند.
مهدخت بروجردی؛ امیرسعید صدیق
چکیده
تأثیر رسانههای مجازی بر افکار و هویت مخاطبان در سطح قومی و ملی از مباحث بحثبرانگیزی است که موضوع تحقیقات متعددی در دهه 80 و آغازین سالهای دهه 90 شمسی در محافل علمی و دانشگاهی بوده است. در پژوهش حاضر، از میان تحقیقات موجود در زمینه تأثیر فضای مجازی بر هویت ملی و قومی، دوازده مقاله منتشر شده در نشریات علمی، انتخاب شدند و به شیوه فرا ...
بیشتر
تأثیر رسانههای مجازی بر افکار و هویت مخاطبان در سطح قومی و ملی از مباحث بحثبرانگیزی است که موضوع تحقیقات متعددی در دهه 80 و آغازین سالهای دهه 90 شمسی در محافل علمی و دانشگاهی بوده است. در پژوهش حاضر، از میان تحقیقات موجود در زمینه تأثیر فضای مجازی بر هویت ملی و قومی، دوازده مقاله منتشر شده در نشریات علمی، انتخاب شدند و به شیوه فرا تحلیل مورد بررسی قرار گرفتند. نکته مشترک این تحقیقات، سنجش تأثیرات فضای مجازی بر هویت ملی و قومی مخاطبان بوده است. در این فرا تحلیل، دادههای جمعآوری شده از مقالات مورد بررسی قرار گرفتند تا بهاین پرسش پاسخ دهند که رسانههای جدید با توجه به رشد سریع در میان جامعه قومی ایران بهویژه نسل جوان، در تعامل با هویت قومی و ملی چه آثار و پیامدهایی داشتهاند. دستاورد اکثر پژوهشهای مورد بررسی، تأیید تأثیر مثبت فضای مجازی بر هویت قومی بود؛ اگرچه از دید بعضی از محققان، اثرات منفی فضای مجازی نیز نادیده گرفته نشده بود. تقویت مرزبندیها و رشد انشعابات کوچک قومی ازجمله اثرات منفی قلمداد شده بود. همچنین، بهزعم پژوهشها، نشانههایی از جریان هویت زدای قومی نیز قابل کتمان نیست.
مصطفی صالحی؛ حمید عبداللهیان؛ علیرضا اسحاقپور
چکیده
در این پژوهش درصدد هستیم تا وزن ویژگیهای مختلف هوموفیلی ازجمله: جنسیت، مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، سال ورود به دانشگاه، شهرستان محل سکونت و وضعیت تأهل را برای کاربران ایرانی در یک شبکه اجتماعی مجازی نمونه (دانشجویان تحصیلات تکمیلی زنجان)، به دست آوریم. تا آنجا که میدانیم، این مقاله اولین کار پژوهشی است که الگوی رفتاری کاربران ایرانی ...
بیشتر
در این پژوهش درصدد هستیم تا وزن ویژگیهای مختلف هوموفیلی ازجمله: جنسیت، مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، سال ورود به دانشگاه، شهرستان محل سکونت و وضعیت تأهل را برای کاربران ایرانی در یک شبکه اجتماعی مجازی نمونه (دانشجویان تحصیلات تکمیلی زنجان)، به دست آوریم. تا آنجا که میدانیم، این مقاله اولین کار پژوهشی است که الگوی رفتاری کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی مجازی، را مورد مطالعه قرار میدهد. ساختار مقاله نیز مبتنی بر بیان مسئله و بعد ارائه طرح نظری برای تبیین نظری آنکه مبتنی بر استفاده از نظریه هوموفیلی برای شناسایی روابط هوموفیلی در بین دانشجویان دانشگاه زنجان بهعنوان نمونه موردی است. سپس در بخش روششناسی به ارائه ابزار اندازهگیری هوموفیلی میپردازیم و در نهایت نیز تحلیلها را ارائه کرده و نتیجهگیری میکنیم تا دستاورد علمی مقاله روشن شود.
فاطمه عظیمی فرد؛ سیاوش صلواتیان؛ علیرضا عمادالدین
چکیده
هدف این مقاله مقایسه تطابق محتوایی عکس و متن اخبار در وبگاه شبکه های خبر، العالم و پرس تی وی است. در راستای این هدف، برای تحلیل نشانهشناسانه تصاویر از الگوی نشانه پیرس (نماد، نمایه و شمایل)، برای تحلیل گفتمان تصاویر از الگوی کرس و ونلیوون (فاصله اجتماعی، زاویه اجتماعی و تعامل اجتماعی)، برای تحلیل متن خبر از الگوی نشانهشناسی متنِ ...
بیشتر
هدف این مقاله مقایسه تطابق محتوایی عکس و متن اخبار در وبگاه شبکه های خبر، العالم و پرس تی وی است. در راستای این هدف، برای تحلیل نشانهشناسانه تصاویر از الگوی نشانه پیرس (نماد، نمایه و شمایل)، برای تحلیل گفتمان تصاویر از الگوی کرس و ونلیوون (فاصله اجتماعی، زاویه اجتماعی و تعامل اجتماعی)، برای تحلیل متن خبر از الگوی نشانهشناسی متنِ رولان بارت (دلالت صریح، دلالت ضمنی و اسطوره) و برای بررسی ارتباط تصاویر و متن نیز از الگوی بارت (لنگرگاه و بازپخش) بهره گرفته شد. جامعه این پژوهش اخبار وبگاه شبکههای خبر، العالم و پرستیوی طی دو ماه آذر و دی 1394 بود. پس از دو مرحله گزینش و از بین 664 خبر، به صورت نمونهگیری هدفمند تعداد 30 خبر (10 خبر از هر سایت) انتخاب و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در نمونههای بررسی شده، وبگاه شبکه پرس تی وی عملکرد بهتری در زمینه کاربرد عکس دارد. وبگاه شبکه العالم که نسبت به وبگاه شبکه پرستیوی در کاربرد عکس کمی ضعیف تر عمل کرده است، با اختلافی اندک در رتبه دوم قرار دارد و در انتها وبگاه شبکه خبر قرار دارد که عملکردی بسیار ضعیف در کاربرد عکس در اخبار از خود نشان داد. همچنین بر اساس یافته های پژوهش مشخص شد که 16 خبر از 30 خبری که مورد تحلیل قرار گرفتند (تقریباً نیمی از اخبار) دارای تطابق عکس و متن خبر هستند، در 8 خبر به طور کامل عدم تطابق عکس و متن خبر مشاهده شد.
محمد رضایی؛ محمدعلی خلیلی اردکانی؛ بهرنگ ضابطیان
چکیده
این مقاله بر آن است تا ساخت خود زنانه در فیسبوک را مورد بررسی قرار دهد. برای نیل به این هدف، پروفایل فیسبوک 20 کاربر حرفهای را به روش تحلیل محتوی کیفی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان میدهد که از میان دو رویکرد خوشبینانه و بدبینانه به حضور زنان در فیسبوک، رویکرد خوشبینانه تایید میشود. بدین معنا که زنان کاربر ...
بیشتر
این مقاله بر آن است تا ساخت خود زنانه در فیسبوک را مورد بررسی قرار دهد. برای نیل به این هدف، پروفایل فیسبوک 20 کاربر حرفهای را به روش تحلیل محتوی کیفی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان میدهد که از میان دو رویکرد خوشبینانه و بدبینانه به حضور زنان در فیسبوک، رویکرد خوشبینانه تایید میشود. بدین معنا که زنان کاربر حرفهای در بخشهای مختلف پروفایل فیسبوکشان مانند پستهای روی وال، عکس پروفایل، تنظیمات خصوصی، اسم پروفایل، کامنتها، دوستان و گروهها، برخلاف کلیشههای جنسیتی رایج که زنان را احساساتی، مطیع، منفعل، وابسته و جذاب نشان میدهد، به شیوههای مختلف، خود را فعال، مستقل، قدرتمند و منتقد شرایط اجتماعی موجود، نشان دادهاند. بنابراین در فیسبوک، تاحدودی شاهد شکسته شدن مرزهای جنسیتی دوتایی هستیم.
امیر کیهان؛ محمد مهدی فرقانی؛ افسانه مظفری
چکیده
هدف مقاله حاضر مطالعه نقش شبکههای اجتماعی تلفن همراه در بازتولید هویت قومی دانشجویان کرد دانشگاههای تهران است. بر اساس این هدف، با استفاده از استراتژی قیاسی اقدام به تنظیم چارچوب نظری تلفیقی (نظریه اهلی سازی رسانه، نظریه هویت قومی- سیاسی تد رابرت گر و نظریه هویتی هنری تاجفل) شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه کتبی بوده ...
بیشتر
هدف مقاله حاضر مطالعه نقش شبکههای اجتماعی تلفن همراه در بازتولید هویت قومی دانشجویان کرد دانشگاههای تهران است. بر اساس این هدف، با استفاده از استراتژی قیاسی اقدام به تنظیم چارچوب نظری تلفیقی (نظریه اهلی سازی رسانه، نظریه هویت قومی- سیاسی تد رابرت گر و نظریه هویتی هنری تاجفل) شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه کتبی بوده و نمونه آماری شامل 400 نفر از دانشجویان کرد رشتههای علوم اجتماعی و انسانی دانشگاههای تربیت مدرس، تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبائی و شاهد بوده که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخابشدهاند. نتایج تحلیل آماری این بخش از تحقیق نیز نشان داده است که نرمافزارهای اجتماعی پرمخاطب شامل تلگرام، اینستاگرام، واتسآپ و ایمو بوده است. نتایج تحلیلی نشان داده است که تلگرام و اینستاگرام، بدون کنترل تأثیر متغیرهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با هویت قومی دانشجویان رابطه داشتهاند؛ امّا با کنترل تأثیر این متغیرها، تأثیر استفاده از رسانههای اجتماعی تلگرام و اینستاگرام بشدت کاهش پیدا کرده است. بهاینترتیب مقاله حاضر نشان داده است که رسانههای اجتماعی نوین تنها فضای جدیدی برای بازنمایی هویتی افراد بوده و عوامل اصلی تشدید هویت قومی را باید در دنیای آفلاین و در بین علل ساختاری ازجمله محرومیت نسبی، نارضایتی، تجربه زیسته اقوام و غیره جستجو کرد.
محمد مهدی ایزدخواه؛ سبحان یحیائی
چکیده
بازاریابی عصبی علم جدیدی است که به بررسی رفتار مصرفکننده، نه بر اساس خودآگاه بلکه بر اساس ناخودآگاه فرد میپردازد. این دانش نوپا ابزارها و روشهای متنوعی دارد که یکی از آنها، پتانسیل وابسته به رویداد میباشد که در این تحقیق مورداستفاده قرارگرفته. هدف از تحقیق حاضر، شناسایی مؤلفههای جذابیت کاراکترهای پویانمایی است. بنابراین، ...
بیشتر
بازاریابی عصبی علم جدیدی است که به بررسی رفتار مصرفکننده، نه بر اساس خودآگاه بلکه بر اساس ناخودآگاه فرد میپردازد. این دانش نوپا ابزارها و روشهای متنوعی دارد که یکی از آنها، پتانسیل وابسته به رویداد میباشد که در این تحقیق مورداستفاده قرارگرفته. هدف از تحقیق حاضر، شناسایی مؤلفههای جذابیت کاراکترهای پویانمایی است. بنابراین، پژوهش به سؤالاتی ازایندست پاسخ خواهد گفت که کاراکتر زن برای کودکان جذابتر است یا کاراکتر مرد؟ کاراکتر انسان برای کودکان جذابتر است یا کاراکتر حیوان؟ همچنین، پاسخ کودکان در روش سنتی (پرسش از فرد) و روش بازاریابی عصبی مقایسه شده و فهم جدیدی از چگونگی رفتار کودکان در توجه به شخصیتهای موجود در برنامههای کودکان ارائه میشود. تناقضهایی میان آنچه کودکان گفتهاند و میان آنچه در ناخودآگاهشان میگذرد در تحقیق مکشوف گردید که در مخاطب شناسی و تصمیمگیریهای سیاستی رسانهها میتواند مؤثر باشد.
سعید قنبری؛ سوده جوادی؛ داوود عبداللهی
چکیده
امروزه محتوای دینی فراوانی در فضای اینترنت منتشرشده و مخاطب نیز بنا بر سبک مصرف رسانهای خود آنها را مصرف میکند لذا این تحقیق باهدف مطالعه مؤلفههای گوناگون برگرفته از مفاهیم رویکرد مخاطب فعال و نظریه استفاده و خشنودی بر مصرف محتوای دینی انجامشده است. این پژوهش به لحاظ روش، پیمایشی و ابزار جمعآوری اطلاعات آن پرسشنامه بوده ...
بیشتر
امروزه محتوای دینی فراوانی در فضای اینترنت منتشرشده و مخاطب نیز بنا بر سبک مصرف رسانهای خود آنها را مصرف میکند لذا این تحقیق باهدف مطالعه مؤلفههای گوناگون برگرفته از مفاهیم رویکرد مخاطب فعال و نظریه استفاده و خشنودی بر مصرف محتوای دینی انجامشده است. این پژوهش به لحاظ روش، پیمایشی و ابزار جمعآوری اطلاعات آن پرسشنامه بوده که میانگین ضریب پایایی شاخصهای آن نیز طبق آلفای کرونباخ 76/0 برآورد گردید. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 برآورد و اطلاعات مورد نیاز از 385 نفر با روش نمونهگیری خوشهای جمعآوری شد. یافتههای این تحقیق نشان داد که مؤلفههای پاسخدهی به سؤالات، رفع شبهات، کیفیت تربیت خانوادگی، دسترسی آسان به رسانهها و ارتقای آگاهی با میزان مصرف محتوای دینی رابطه مستقیم و معناداری دارند که دراینبین بر اساس تحلیل رگرسیونی مؤلفههای دسترسی آسان و ارتقای آگاهی به ترتیب بیشترین قدرت پیشبینی متغیر وابسته را داشتهاند. مصرف فردی محتوای دینی در رسانههای برخط اینترنتی نیازمند تولید هدفمند و بهدوراز سطحینگری چنین محتوایی به همراه افزایش سطح دسترسی به رسانههای برخط اینترنتی است.
محمد حسینی مقدم؛ تهمینه شاوردی؛ فروزنده جعفرزاده پور
چکیده
پژوهش حاضر به دنبال درک تفاوت شهرت افراد در فضای حقیقی و فضای مجازی است. هدف از این پژوهش، توسعه و معرفی روش های جدید در مطالعات مربوط به فضای مجازی، تحلیل میزان کاربردپذیری سنت نظریات تاثیر رسانه در شرایط گسترش مناسبات فضای جدید درفضای مجازی و مقایسه تفاوت توان رسانه های مختلف بر متغیر مورد بررسی یعنی «شهرت فردی» می باشد. برای ...
بیشتر
پژوهش حاضر به دنبال درک تفاوت شهرت افراد در فضای حقیقی و فضای مجازی است. هدف از این پژوهش، توسعه و معرفی روش های جدید در مطالعات مربوط به فضای مجازی، تحلیل میزان کاربردپذیری سنت نظریات تاثیر رسانه در شرایط گسترش مناسبات فضای جدید درفضای مجازی و مقایسه تفاوت توان رسانه های مختلف بر متغیر مورد بررسی یعنی «شهرت فردی» می باشد. برای این منظور، از موتور جستجوی گوگل به عنوان ابزار پایه برای تولید لیست مشهور ترین افرادی که نام کوچک یکسانی داشته اند، استفاده شده و سپس با استفاده از روش لمپرت و شولمن در کمّی کردن شهرت، به هریک از افراد این لیست، مقادیر عددی متناسب با شهرت شان اختصاص داده شده است. در گام بعد مقادیر شهرت مجازی این افراد با نتایج پیمایشی مشابه در فضای حقیقی مقایسه شده و تفاوت ها با استفاده نظریه «کاشت» تبیین گردیده است. نتایج به دست آمده بیانگر این مطلب است که ضریب و رتبه بندی شهرت مجازی افراد با رتبه شهرت حقیقی آنها تفاوت معناداری دارد و نیز رسانه های مختلف در ایجاد این میزان از شناخته شدگی نقش متفاوتی دارند. این مطلب موید این است که میان آن کسانی که مردم در موردشان چیزهایی می دانند با آن کسانی که مردم می خواهند در موردشان چیزهایی بدانند تفاوت وجود دارد.
سروناز تربتی؛ امین مهدوی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی جوکها در خصوص توافق هستهای که در شبکههای مجازی انتشاریافتهاند، انجام شده است. مسئله اصلی این تحقیق آشکار کردن سویههای ایدئولوژیک و وابستگی این جوکها در خصوص امر هستهای با جناحهای قدرت است و این سؤال مطرح است که چگونه زبان در مناسبات قدرت در قالب طنز و شوخطبعی چرخش پیدا کرده است و همچون یک امر رهاییبخش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی جوکها در خصوص توافق هستهای که در شبکههای مجازی انتشاریافتهاند، انجام شده است. مسئله اصلی این تحقیق آشکار کردن سویههای ایدئولوژیک و وابستگی این جوکها در خصوص امر هستهای با جناحهای قدرت است و این سؤال مطرح است که چگونه زبان در مناسبات قدرت در قالب طنز و شوخطبعی چرخش پیدا کرده است و همچون یک امر رهاییبخش از تحکم و نظم پایگانی موجود، امکان تفسیرهای متفاوت از گفتمان غالب و تکصدا را ایجاد میکند. در این مقاله از روش تحلیل گفتمان انتقادی با رویکرد سهبعدی فرکلاف، نظریه کارناوال باختین و طنز گروستیک استفاده شده است. بدین منظور تعدادی از جوکهای هستهای در فضای مجازی تحلیل و بررسی شدهاند. نتایج نشان داد که خیالپردازی حاصل از جنبههای ایدئولوژیک زبان جوک، وضعیت موجود را بازنمایی و بازتفسیر میکند و به ایجاد، حفظ و تغییر در روابط اجتماعی و کردارهای گفتمانی منتهی میگردد. همچنین با توجه به ویژگیهای متنی آن مشخص شد که تعدادی از آنها، بازتفسیری مثبت و تعدادی نیز بازتفسیری منفی از توافق هستهای دارند. به نظر میرسد که بازنمایی مثبت در قالب ایدئولوژی قدرت حاکم (دولت یازدهم) و بازنمایی منفی در قالب ایدئولوژی اصولگرایان شکلگرفته است. درواقع، ژانر زبانی جوک در خدمت قدرت قرارگرفته و برای هژمونیک و چندصدایی شدن گفتمانهای قدرت به کار گرفته میشود.
مصطفی اجتهادی؛ وحید کشافی نیا
چکیده
«سلبریتی» شکل جدیدی از شهرت است که تحت تأثیر برخی تغییرات اجتماعی نظیر رسانهای شدن، افول دین رسمی سازمانیافته، افول اقتدار گروههای مرجع سنتی و کالایی شدن، ظهور کرده است. این شکل جدید از شهرت، به دلیل دارا بودن پنج ویژگی خاص از اشکال سنتی شهرت، متمایز گردیده است: واسطهمحوری، مخاطبمحوری، سرعت بالا و دامنه گسترده، تنوعبخشی ...
بیشتر
«سلبریتی» شکل جدیدی از شهرت است که تحت تأثیر برخی تغییرات اجتماعی نظیر رسانهای شدن، افول دین رسمی سازمانیافته، افول اقتدار گروههای مرجع سنتی و کالایی شدن، ظهور کرده است. این شکل جدید از شهرت، به دلیل دارا بودن پنج ویژگی خاص از اشکال سنتی شهرت، متمایز گردیده است: واسطهمحوری، مخاطبمحوری، سرعت بالا و دامنه گسترده، تنوعبخشی و جابهجایی. اگرچه فرهنگ سلبریتی بدون حضور سلبریتیها، امکانپذیر نیست، اما این فرهنگ، فراسوی سلبریتیها میرود و مخاطبان، ارزشها و نگرشهای متناظر و رسانههای واسط را نیز در برمیگیرد. در پژوهش حاضر، از منظر جامعهشناختی و با استفاده از روش پیمایش، به بررسی گرایش کاربران اینستاگرام فارسی به فرهنگ سلبریتی، پرداخته شده است. جامعۀ آماری شامل، کلیه کاربران اینستاگرام فارسی است که از بین آنها، به روش نمونهگیری تصادفی ساده، 384 نفر انتخاب گردیدهاند. نتایج پژوهش نشان میدهد که میانگین گرایش به فرهنگ سلبریتی در جمعیت مورد مطالعه، 39/46 از 100 است و به لحاظ فراوانی، اکثر پاسخدهندهها (49.2%) دارای گرایش متوسط به فرهنگ سلبریتی هستند. آزمون مقایسه میانگینها نشان میدهد که به لحاظ جنسیت، زنان، به لحاظ سن، گروه سنی 20 تا 29 سال و به لحاظ تحصیلات، گروه تحصیلی لیسانس، از بیشترین گرایش به فرهنگ سلبریتی برخوردار هستند. نتایج استنباطی پژوهش نیز نشان میدهد که بین گرایش به مذهب و متغیر وابسته (گرایش به فرهنگ سلبریتی) رابطۀ معکوس و بین دو متغیر گرایش به رسانه و مصرفگرایی با متغیر وابسته رابطۀ مستقیم برقرار است.
محمدصادق نصراللهی
چکیده
پالایش فضای مجازی به عنوان یک تدبیر در جهت سالمسازی این زیست بوم، پای ثابت سیاستهای حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران بوده و در عین حال، همیشه عرصهای برای منازعة سیاستگذاران و ذینفعان تلقی شده است. با ظهور شبکهها و پیام رسانهای اجتماعی، بسامد و دامنة این منازعه دوچندان شده؛ به طوری که امروزه پالایش تلگرام مبدل به یکی از اصلیترین ...
بیشتر
پالایش فضای مجازی به عنوان یک تدبیر در جهت سالمسازی این زیست بوم، پای ثابت سیاستهای حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران بوده و در عین حال، همیشه عرصهای برای منازعة سیاستگذاران و ذینفعان تلقی شده است. با ظهور شبکهها و پیام رسانهای اجتماعی، بسامد و دامنة این منازعه دوچندان شده؛ به طوری که امروزه پالایش تلگرام مبدل به یکی از اصلیترین حوزههای مناقشهبرانگیز میان قوه مجریه و قوه قضائیه شده است. اگر بپذیریم که پالایش فضای مجازی یک مسئلة عمومی است، سؤال اساسی آنست که چه راهکارها و تدابیری را میتوان جهت بهبود آن ارائه کرد؟این مقاله با بهرهگیری از روش مصاحبه با خبرگان (29 خبره) و تحلیل این نظرات با استفاده از روش تحلیل مضمونی، سه الگوی سیاستی «فراسیاستهای پالایش»، «پالایش غیرمتمرکز حاکمیتی» و «پالایش همگرای فرهنگی-ارتباطی» (پهفا) را ارائه میکند. الگوی اول بر ضرورت بقای پالایش حاکمیتی تأکید داشته، ضمن آنکه اصلاح آن را ضروری میانگارد. همچنین لازم میداند توسعة مفهومی در پالایش صورت پذیرد. بر همین اساس، الگوی دوم شامل پیشنهادهایی در جهت هر چه مردمیتر شدن پالایش حاکمیتی از جمله: تحقق پالایش ردهبندی شدة کاربرمحور، ارتقای پایش مردمی، شاخصسازی محتوای مجرمانه و ... است. الگوی سوم نیز در یک رویکرد فعال، ضمن بازتعریف پالایش و موسع کردن مفهوم آن، سیاستهایی همچون: خودپالایشی، پالایش خانگی، پالایش نرم از طریق ارتقای تولید محتوا و سرویس بومی، استقرار نظام رتبهبندی محتوا و ... را پیشنهاد میکند.
محمدساجد هاشمی؛ محمدهادی همایون
چکیده
شبکه ملی اطلاعات بعنوان زیرساخت ارتباطی فضای مجازی کشور، پروژهای در دست اجرا است که در مقاطع مختلف مورد توجه رسانهها ازجمله رسانههای خارجی قرار گرفته است. ازآنجاییکه بازنماییهای رسانهای در این خصوص میتواند در جهتگیری افکار عمومی نسبت به ماهیت شبکه ملی اطلاعات مؤثر واقع شود، در این پژوهش بازنمایی این طرح در برخی رسانههای ...
بیشتر
شبکه ملی اطلاعات بعنوان زیرساخت ارتباطی فضای مجازی کشور، پروژهای در دست اجرا است که در مقاطع مختلف مورد توجه رسانهها ازجمله رسانههای خارجی قرار گرفته است. ازآنجاییکه بازنماییهای رسانهای در این خصوص میتواند در جهتگیری افکار عمومی نسبت به ماهیت شبکه ملی اطلاعات مؤثر واقع شود، در این پژوهش بازنمایی این طرح در برخی رسانههای برونمرزی (بیبیسی فارسی، دویچهوله فارسی، رادیو فردا، رادیو زمانه، سیانان، الجزیره، گاردین و واشنگتنپست) را که بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند، به روش تحلیل محتوای کیفی مورد مطالعه قرار دادهایم. بر این اساس، گزارههای کلیدی برآمده از متون برگزیده تا جای ممکن خلاصه شده و بهصورت مضامین منتزع شده از متن مورد تحلیل قرار گرفتند؛ و در نهایت شش مقوله اصلی و یازده مقوله فرعی از دل این مضامین استنتاج گردیدند. مقولههای اصلی عبارتند از: مبهم بودن نسبت شبکه ملی اطلاعات با اینترنت جهانی، اقتدارگرایی و تمامیتخواهی جمهوری اسلامی در فضای مجازی با راهاندازی شبکه ملی اطلاعات، عوامفریبانه بودن تبلیغات جمهوری اسلامی درباره این شبکه، نگرانی همگانی از اجرای این پروژه، فرایند پرهزینه اجرای این طرح و فساد مالی مجریان آن، و عدم امکان راهاندازی شبکه ملی اطلاعات به دلیل موانع و تبعات اجتماعی آن.