محمد رضایی؛ محمدعلی خلیلی اردکانی؛ بهرنگ ضابطیان
چکیده
این مقاله بر آن است تا ساخت خود زنانه در فیسبوک را مورد بررسی قرار دهد. برای نیل به این هدف، پروفایل فیسبوک 20 کاربر حرفهای را به روش تحلیل محتوی کیفی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان میدهد که از میان دو رویکرد خوشبینانه و بدبینانه به حضور زنان در فیسبوک، رویکرد خوشبینانه تایید میشود. بدین معنا که زنان کاربر ...
بیشتر
این مقاله بر آن است تا ساخت خود زنانه در فیسبوک را مورد بررسی قرار دهد. برای نیل به این هدف، پروفایل فیسبوک 20 کاربر حرفهای را به روش تحلیل محتوی کیفی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان میدهد که از میان دو رویکرد خوشبینانه و بدبینانه به حضور زنان در فیسبوک، رویکرد خوشبینانه تایید میشود. بدین معنا که زنان کاربر حرفهای در بخشهای مختلف پروفایل فیسبوکشان مانند پستهای روی وال، عکس پروفایل، تنظیمات خصوصی، اسم پروفایل، کامنتها، دوستان و گروهها، برخلاف کلیشههای جنسیتی رایج که زنان را احساساتی، مطیع، منفعل، وابسته و جذاب نشان میدهد، به شیوههای مختلف، خود را فعال، مستقل، قدرتمند و منتقد شرایط اجتماعی موجود، نشان دادهاند. بنابراین در فیسبوک، تاحدودی شاهد شکسته شدن مرزهای جنسیتی دوتایی هستیم.
امیر کیهان؛ محمد مهدی فرقانی؛ افسانه مظفری
چکیده
هدف مقاله حاضر مطالعه نقش شبکههای اجتماعی تلفن همراه در بازتولید هویت قومی دانشجویان کرد دانشگاههای تهران است. بر اساس این هدف، با استفاده از استراتژی قیاسی اقدام به تنظیم چارچوب نظری تلفیقی (نظریه اهلی سازی رسانه، نظریه هویت قومی- سیاسی تد رابرت گر و نظریه هویتی هنری تاجفل) شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه کتبی بوده ...
بیشتر
هدف مقاله حاضر مطالعه نقش شبکههای اجتماعی تلفن همراه در بازتولید هویت قومی دانشجویان کرد دانشگاههای تهران است. بر اساس این هدف، با استفاده از استراتژی قیاسی اقدام به تنظیم چارچوب نظری تلفیقی (نظریه اهلی سازی رسانه، نظریه هویت قومی- سیاسی تد رابرت گر و نظریه هویتی هنری تاجفل) شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه کتبی بوده و نمونه آماری شامل 400 نفر از دانشجویان کرد رشتههای علوم اجتماعی و انسانی دانشگاههای تربیت مدرس، تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبائی و شاهد بوده که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخابشدهاند. نتایج تحلیل آماری این بخش از تحقیق نیز نشان داده است که نرمافزارهای اجتماعی پرمخاطب شامل تلگرام، اینستاگرام، واتسآپ و ایمو بوده است. نتایج تحلیلی نشان داده است که تلگرام و اینستاگرام، بدون کنترل تأثیر متغیرهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با هویت قومی دانشجویان رابطه داشتهاند؛ امّا با کنترل تأثیر این متغیرها، تأثیر استفاده از رسانههای اجتماعی تلگرام و اینستاگرام بشدت کاهش پیدا کرده است. بهاینترتیب مقاله حاضر نشان داده است که رسانههای اجتماعی نوین تنها فضای جدیدی برای بازنمایی هویتی افراد بوده و عوامل اصلی تشدید هویت قومی را باید در دنیای آفلاین و در بین علل ساختاری ازجمله محرومیت نسبی، نارضایتی، تجربه زیسته اقوام و غیره جستجو کرد.
محمد مهدی ایزدخواه؛ سبحان یحیائی
چکیده
بازاریابی عصبی علم جدیدی است که به بررسی رفتار مصرفکننده، نه بر اساس خودآگاه بلکه بر اساس ناخودآگاه فرد میپردازد. این دانش نوپا ابزارها و روشهای متنوعی دارد که یکی از آنها، پتانسیل وابسته به رویداد میباشد که در این تحقیق مورداستفاده قرارگرفته. هدف از تحقیق حاضر، شناسایی مؤلفههای جذابیت کاراکترهای پویانمایی است. بنابراین، ...
بیشتر
بازاریابی عصبی علم جدیدی است که به بررسی رفتار مصرفکننده، نه بر اساس خودآگاه بلکه بر اساس ناخودآگاه فرد میپردازد. این دانش نوپا ابزارها و روشهای متنوعی دارد که یکی از آنها، پتانسیل وابسته به رویداد میباشد که در این تحقیق مورداستفاده قرارگرفته. هدف از تحقیق حاضر، شناسایی مؤلفههای جذابیت کاراکترهای پویانمایی است. بنابراین، پژوهش به سؤالاتی ازایندست پاسخ خواهد گفت که کاراکتر زن برای کودکان جذابتر است یا کاراکتر مرد؟ کاراکتر انسان برای کودکان جذابتر است یا کاراکتر حیوان؟ همچنین، پاسخ کودکان در روش سنتی (پرسش از فرد) و روش بازاریابی عصبی مقایسه شده و فهم جدیدی از چگونگی رفتار کودکان در توجه به شخصیتهای موجود در برنامههای کودکان ارائه میشود. تناقضهایی میان آنچه کودکان گفتهاند و میان آنچه در ناخودآگاهشان میگذرد در تحقیق مکشوف گردید که در مخاطب شناسی و تصمیمگیریهای سیاستی رسانهها میتواند مؤثر باشد.
سعید قنبری؛ سوده جوادی؛ داوود عبداللهی
چکیده
امروزه محتوای دینی فراوانی در فضای اینترنت منتشرشده و مخاطب نیز بنا بر سبک مصرف رسانهای خود آنها را مصرف میکند لذا این تحقیق باهدف مطالعه مؤلفههای گوناگون برگرفته از مفاهیم رویکرد مخاطب فعال و نظریه استفاده و خشنودی بر مصرف محتوای دینی انجامشده است. این پژوهش به لحاظ روش، پیمایشی و ابزار جمعآوری اطلاعات آن پرسشنامه بوده ...
بیشتر
امروزه محتوای دینی فراوانی در فضای اینترنت منتشرشده و مخاطب نیز بنا بر سبک مصرف رسانهای خود آنها را مصرف میکند لذا این تحقیق باهدف مطالعه مؤلفههای گوناگون برگرفته از مفاهیم رویکرد مخاطب فعال و نظریه استفاده و خشنودی بر مصرف محتوای دینی انجامشده است. این پژوهش به لحاظ روش، پیمایشی و ابزار جمعآوری اطلاعات آن پرسشنامه بوده که میانگین ضریب پایایی شاخصهای آن نیز طبق آلفای کرونباخ 76/0 برآورد گردید. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 برآورد و اطلاعات مورد نیاز از 385 نفر با روش نمونهگیری خوشهای جمعآوری شد. یافتههای این تحقیق نشان داد که مؤلفههای پاسخدهی به سؤالات، رفع شبهات، کیفیت تربیت خانوادگی، دسترسی آسان به رسانهها و ارتقای آگاهی با میزان مصرف محتوای دینی رابطه مستقیم و معناداری دارند که دراینبین بر اساس تحلیل رگرسیونی مؤلفههای دسترسی آسان و ارتقای آگاهی به ترتیب بیشترین قدرت پیشبینی متغیر وابسته را داشتهاند. مصرف فردی محتوای دینی در رسانههای برخط اینترنتی نیازمند تولید هدفمند و بهدوراز سطحینگری چنین محتوایی به همراه افزایش سطح دسترسی به رسانههای برخط اینترنتی است.
محمد حسینی مقدم؛ تهمینه شاوردی؛ فروزنده جعفرزاده پور
چکیده
پژوهش حاضر به دنبال درک تفاوت شهرت افراد در فضای حقیقی و فضای مجازی است. هدف از این پژوهش، توسعه و معرفی روش های جدید در مطالعات مربوط به فضای مجازی، تحلیل میزان کاربردپذیری سنت نظریات تاثیر رسانه در شرایط گسترش مناسبات فضای جدید درفضای مجازی و مقایسه تفاوت توان رسانه های مختلف بر متغیر مورد بررسی یعنی «شهرت فردی» می باشد. برای ...
بیشتر
پژوهش حاضر به دنبال درک تفاوت شهرت افراد در فضای حقیقی و فضای مجازی است. هدف از این پژوهش، توسعه و معرفی روش های جدید در مطالعات مربوط به فضای مجازی، تحلیل میزان کاربردپذیری سنت نظریات تاثیر رسانه در شرایط گسترش مناسبات فضای جدید درفضای مجازی و مقایسه تفاوت توان رسانه های مختلف بر متغیر مورد بررسی یعنی «شهرت فردی» می باشد. برای این منظور، از موتور جستجوی گوگل به عنوان ابزار پایه برای تولید لیست مشهور ترین افرادی که نام کوچک یکسانی داشته اند، استفاده شده و سپس با استفاده از روش لمپرت و شولمن در کمّی کردن شهرت، به هریک از افراد این لیست، مقادیر عددی متناسب با شهرت شان اختصاص داده شده است. در گام بعد مقادیر شهرت مجازی این افراد با نتایج پیمایشی مشابه در فضای حقیقی مقایسه شده و تفاوت ها با استفاده نظریه «کاشت» تبیین گردیده است. نتایج به دست آمده بیانگر این مطلب است که ضریب و رتبه بندی شهرت مجازی افراد با رتبه شهرت حقیقی آنها تفاوت معناداری دارد و نیز رسانه های مختلف در ایجاد این میزان از شناخته شدگی نقش متفاوتی دارند. این مطلب موید این است که میان آن کسانی که مردم در موردشان چیزهایی می دانند با آن کسانی که مردم می خواهند در موردشان چیزهایی بدانند تفاوت وجود دارد.
سروناز تربتی؛ امین مهدوی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی جوکها در خصوص توافق هستهای که در شبکههای مجازی انتشاریافتهاند، انجام شده است. مسئله اصلی این تحقیق آشکار کردن سویههای ایدئولوژیک و وابستگی این جوکها در خصوص امر هستهای با جناحهای قدرت است و این سؤال مطرح است که چگونه زبان در مناسبات قدرت در قالب طنز و شوخطبعی چرخش پیدا کرده است و همچون یک امر رهاییبخش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی جوکها در خصوص توافق هستهای که در شبکههای مجازی انتشاریافتهاند، انجام شده است. مسئله اصلی این تحقیق آشکار کردن سویههای ایدئولوژیک و وابستگی این جوکها در خصوص امر هستهای با جناحهای قدرت است و این سؤال مطرح است که چگونه زبان در مناسبات قدرت در قالب طنز و شوخطبعی چرخش پیدا کرده است و همچون یک امر رهاییبخش از تحکم و نظم پایگانی موجود، امکان تفسیرهای متفاوت از گفتمان غالب و تکصدا را ایجاد میکند. در این مقاله از روش تحلیل گفتمان انتقادی با رویکرد سهبعدی فرکلاف، نظریه کارناوال باختین و طنز گروستیک استفاده شده است. بدین منظور تعدادی از جوکهای هستهای در فضای مجازی تحلیل و بررسی شدهاند. نتایج نشان داد که خیالپردازی حاصل از جنبههای ایدئولوژیک زبان جوک، وضعیت موجود را بازنمایی و بازتفسیر میکند و به ایجاد، حفظ و تغییر در روابط اجتماعی و کردارهای گفتمانی منتهی میگردد. همچنین با توجه به ویژگیهای متنی آن مشخص شد که تعدادی از آنها، بازتفسیری مثبت و تعدادی نیز بازتفسیری منفی از توافق هستهای دارند. به نظر میرسد که بازنمایی مثبت در قالب ایدئولوژی قدرت حاکم (دولت یازدهم) و بازنمایی منفی در قالب ایدئولوژی اصولگرایان شکلگرفته است. درواقع، ژانر زبانی جوک در خدمت قدرت قرارگرفته و برای هژمونیک و چندصدایی شدن گفتمانهای قدرت به کار گرفته میشود.
مصطفی اجتهادی؛ وحید کشافی نیا
چکیده
«سلبریتی» شکل جدیدی از شهرت است که تحت تأثیر برخی تغییرات اجتماعی نظیر رسانهای شدن، افول دین رسمی سازمانیافته، افول اقتدار گروههای مرجع سنتی و کالایی شدن، ظهور کرده است. این شکل جدید از شهرت، به دلیل دارا بودن پنج ویژگی خاص از اشکال سنتی شهرت، متمایز گردیده است: واسطهمحوری، مخاطبمحوری، سرعت بالا و دامنه گسترده، تنوعبخشی ...
بیشتر
«سلبریتی» شکل جدیدی از شهرت است که تحت تأثیر برخی تغییرات اجتماعی نظیر رسانهای شدن، افول دین رسمی سازمانیافته، افول اقتدار گروههای مرجع سنتی و کالایی شدن، ظهور کرده است. این شکل جدید از شهرت، به دلیل دارا بودن پنج ویژگی خاص از اشکال سنتی شهرت، متمایز گردیده است: واسطهمحوری، مخاطبمحوری، سرعت بالا و دامنه گسترده، تنوعبخشی و جابهجایی. اگرچه فرهنگ سلبریتی بدون حضور سلبریتیها، امکانپذیر نیست، اما این فرهنگ، فراسوی سلبریتیها میرود و مخاطبان، ارزشها و نگرشهای متناظر و رسانههای واسط را نیز در برمیگیرد. در پژوهش حاضر، از منظر جامعهشناختی و با استفاده از روش پیمایش، به بررسی گرایش کاربران اینستاگرام فارسی به فرهنگ سلبریتی، پرداخته شده است. جامعۀ آماری شامل، کلیه کاربران اینستاگرام فارسی است که از بین آنها، به روش نمونهگیری تصادفی ساده، 384 نفر انتخاب گردیدهاند. نتایج پژوهش نشان میدهد که میانگین گرایش به فرهنگ سلبریتی در جمعیت مورد مطالعه، 39/46 از 100 است و به لحاظ فراوانی، اکثر پاسخدهندهها (49.2%) دارای گرایش متوسط به فرهنگ سلبریتی هستند. آزمون مقایسه میانگینها نشان میدهد که به لحاظ جنسیت، زنان، به لحاظ سن، گروه سنی 20 تا 29 سال و به لحاظ تحصیلات، گروه تحصیلی لیسانس، از بیشترین گرایش به فرهنگ سلبریتی برخوردار هستند. نتایج استنباطی پژوهش نیز نشان میدهد که بین گرایش به مذهب و متغیر وابسته (گرایش به فرهنگ سلبریتی) رابطۀ معکوس و بین دو متغیر گرایش به رسانه و مصرفگرایی با متغیر وابسته رابطۀ مستقیم برقرار است.
محمدصادق نصراللهی
چکیده
پالایش فضای مجازی به عنوان یک تدبیر در جهت سالمسازی این زیست بوم، پای ثابت سیاستهای حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران بوده و در عین حال، همیشه عرصهای برای منازعة سیاستگذاران و ذینفعان تلقی شده است. با ظهور شبکهها و پیام رسانهای اجتماعی، بسامد و دامنة این منازعه دوچندان شده؛ به طوری که امروزه پالایش تلگرام مبدل به یکی از اصلیترین ...
بیشتر
پالایش فضای مجازی به عنوان یک تدبیر در جهت سالمسازی این زیست بوم، پای ثابت سیاستهای حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران بوده و در عین حال، همیشه عرصهای برای منازعة سیاستگذاران و ذینفعان تلقی شده است. با ظهور شبکهها و پیام رسانهای اجتماعی، بسامد و دامنة این منازعه دوچندان شده؛ به طوری که امروزه پالایش تلگرام مبدل به یکی از اصلیترین حوزههای مناقشهبرانگیز میان قوه مجریه و قوه قضائیه شده است. اگر بپذیریم که پالایش فضای مجازی یک مسئلة عمومی است، سؤال اساسی آنست که چه راهکارها و تدابیری را میتوان جهت بهبود آن ارائه کرد؟این مقاله با بهرهگیری از روش مصاحبه با خبرگان (29 خبره) و تحلیل این نظرات با استفاده از روش تحلیل مضمونی، سه الگوی سیاستی «فراسیاستهای پالایش»، «پالایش غیرمتمرکز حاکمیتی» و «پالایش همگرای فرهنگی-ارتباطی» (پهفا) را ارائه میکند. الگوی اول بر ضرورت بقای پالایش حاکمیتی تأکید داشته، ضمن آنکه اصلاح آن را ضروری میانگارد. همچنین لازم میداند توسعة مفهومی در پالایش صورت پذیرد. بر همین اساس، الگوی دوم شامل پیشنهادهایی در جهت هر چه مردمیتر شدن پالایش حاکمیتی از جمله: تحقق پالایش ردهبندی شدة کاربرمحور، ارتقای پایش مردمی، شاخصسازی محتوای مجرمانه و ... است. الگوی سوم نیز در یک رویکرد فعال، ضمن بازتعریف پالایش و موسع کردن مفهوم آن، سیاستهایی همچون: خودپالایشی، پالایش خانگی، پالایش نرم از طریق ارتقای تولید محتوا و سرویس بومی، استقرار نظام رتبهبندی محتوا و ... را پیشنهاد میکند.
محمدساجد هاشمی؛ محمدهادی همایون
چکیده
شبکه ملی اطلاعات بعنوان زیرساخت ارتباطی فضای مجازی کشور، پروژهای در دست اجرا است که در مقاطع مختلف مورد توجه رسانهها ازجمله رسانههای خارجی قرار گرفته است. ازآنجاییکه بازنماییهای رسانهای در این خصوص میتواند در جهتگیری افکار عمومی نسبت به ماهیت شبکه ملی اطلاعات مؤثر واقع شود، در این پژوهش بازنمایی این طرح در برخی رسانههای ...
بیشتر
شبکه ملی اطلاعات بعنوان زیرساخت ارتباطی فضای مجازی کشور، پروژهای در دست اجرا است که در مقاطع مختلف مورد توجه رسانهها ازجمله رسانههای خارجی قرار گرفته است. ازآنجاییکه بازنماییهای رسانهای در این خصوص میتواند در جهتگیری افکار عمومی نسبت به ماهیت شبکه ملی اطلاعات مؤثر واقع شود، در این پژوهش بازنمایی این طرح در برخی رسانههای برونمرزی (بیبیسی فارسی، دویچهوله فارسی، رادیو فردا، رادیو زمانه، سیانان، الجزیره، گاردین و واشنگتنپست) را که بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند، به روش تحلیل محتوای کیفی مورد مطالعه قرار دادهایم. بر این اساس، گزارههای کلیدی برآمده از متون برگزیده تا جای ممکن خلاصه شده و بهصورت مضامین منتزع شده از متن مورد تحلیل قرار گرفتند؛ و در نهایت شش مقوله اصلی و یازده مقوله فرعی از دل این مضامین استنتاج گردیدند. مقولههای اصلی عبارتند از: مبهم بودن نسبت شبکه ملی اطلاعات با اینترنت جهانی، اقتدارگرایی و تمامیتخواهی جمهوری اسلامی در فضای مجازی با راهاندازی شبکه ملی اطلاعات، عوامفریبانه بودن تبلیغات جمهوری اسلامی درباره این شبکه، نگرانی همگانی از اجرای این پروژه، فرایند پرهزینه اجرای این طرح و فساد مالی مجریان آن، و عدم امکان راهاندازی شبکه ملی اطلاعات به دلیل موانع و تبعات اجتماعی آن.
سید علیاصغر سلطانی؛ امیرعلی تفرشی
چکیده
گرایش عمده مخاطبان ایرانی به استفاده از شبکههای ماهوارهای، لزوم مطالعه پیامهای ارسالیِ این شبکهها را، از طریق واسازی پیام و کشف مفروضات بدیهی انگاشته شده آنها، ایجاب میکند. بر این اساس پژوهش حاضر با مدنظر قرار دادن برنامههای تولیدی شبکه «من و تو» و تحلیل گفتمان آنها بر اساس نظریه و روش لاکلاوموفه، پاسخ به سؤال پژوهش ...
بیشتر
گرایش عمده مخاطبان ایرانی به استفاده از شبکههای ماهوارهای، لزوم مطالعه پیامهای ارسالیِ این شبکهها را، از طریق واسازی پیام و کشف مفروضات بدیهی انگاشته شده آنها، ایجاب میکند. بر این اساس پژوهش حاضر با مدنظر قرار دادن برنامههای تولیدی شبکه «من و تو» و تحلیل گفتمان آنها بر اساس نظریه و روش لاکلاوموفه، پاسخ به سؤال پژوهش را آغاز کرد. در این وضعیت با استفاده از مفهوم واسازی، و قطع رابطه دال و مدلولهای گفتمانی برنامه (مفروضات بدیهی انگاشته شده)، مفروضات گفتمانی برنامه شناسایی و مفصلبندی برای آنها شکل گرفت. بهحسب مطالعه انجامشده، «مردم»، «تساهل و مدارا»، «تجربههای جدید»، «خوشگذرانی» و «فرهنگ و هنر» بهعنوان دالهای مرکزی گفتمان برنامههای این شبکه مورد شناسایی قرار گرفتند. همچنین مشخص گردید، بیشترین هویتهای گفتمانی که این شبکه مورد بازنمایی قرار میدهد، دو هویت گفتمانی «مردم ایران» و «حکومت جمهوری اسلامی ایران» میباشد. «مردم ایران» در زنجیره هم ارزی شبکه قرارگرفته و بازنمایی میشوند و «حکومت ایران» در راستای زنجیره تفاوت من وتو. در این وضعیت گفتمان من وتو از کارکرد دال خالی و فضای استعاری گفتمانی نیز استفاده میکند، و با بازنمایی منفی از گفتمان حکومت ایران و نمایش دالهایی که-بهحسب بازنمایی- جایشان در مفصلبندی گفتمانیِ این حکومت خالی میباشد؛ و در مقابل مفصلبندی آن دالهای خالی در گفتمان خود، تلاش میکند تا بتواند گفتمان رقیب خود را مورد حاشیه رانی قرار دهد و هژمونی معناییِ خود را تثبیت کند. ازجمله مشخصههای گفتمانی دیگر برنامههای مورد مطالعه تاکید بر «معنویت یا خدا گرایی/پرستیِ فاقد شریعت و تعصب» و پرداخت مثبت به «سلطنت پهلوی» بهحسب پیوند آن با «گذشته خاطرهانگیز» مخاطب میباشد.
صادق حامدی نسب؛ حمیده پاکمهر؛ علی عسگری
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، بررسی ارتباط بین استفاده از شبکههای اجتماعی و سبکهای تدریس مرجح دانشجو معلمان با نقش میانجی سبکهای یادگیری آنها بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید باهنر بیرجند بودند که در سال تحصیلی 1400- 1399 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 156 دانشجو معلم با روش ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، بررسی ارتباط بین استفاده از شبکههای اجتماعی و سبکهای تدریس مرجح دانشجو معلمان با نقش میانجی سبکهای یادگیری آنها بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید باهنر بیرجند بودند که در سال تحصیلی 1400- 1399 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 156 دانشجو معلم با روش نمونهگیری در دسترس بهعنوان اندازه نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل، پرسشنامه سبکهای یادگیری، پرسشنامه سبک تدریس ترجیحی و پرسشنامه استفاده از شبکه های اجتماعی بود. پایایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روایی آنها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و همبستگی بین مؤلفه ها تأیید شد. یافتهها نشان داد که اثر مستقیم استفاده از شبکههای اجتماعی بر سبکهای تدریس و همچنین اثر مستقیم سبکهای یادگیری بر سبکهای تدریس معنی دار بود؛ اما اثر مستقیم استفاده از شبکههای اجتماعی بر سبکهای یادگیری معنی دار نبود. علاوه بر این اثر غیرمستقیم استفاده از شبکههای اجتماعی بر سبکهای تدریس بهواسطهی سبکهای یادگیری معنیدار نبود. بنابراین نمیتوان بهواسطه سبکهای یادگیری دانشجو معلمان، سبکهای تدریس مرجح آنها را از طریق استفاده از شبکههای اجتماعی پیشبینی کرد.
علیرضا عبداللهی نژاد؛ زهرا مهاجری امیری
چکیده
در سالهای اخیر، استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی بهویژه در میان نوجوانانِ نسل زد و دانشآموزان دبیرستانی رشد قابلتوجهی داشته است. یکی از زمینههای استفادهی این نسل از ابزارهای نوین، در حوزه آموزش و یادگیری است. مسئله اصلی در این مقاله این است که چگونه دانشآموزان نوجوان دبیرستانی در شهر تهران از رسانههای اجتماعی برای ...
بیشتر
در سالهای اخیر، استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی بهویژه در میان نوجوانانِ نسل زد و دانشآموزان دبیرستانی رشد قابلتوجهی داشته است. یکی از زمینههای استفادهی این نسل از ابزارهای نوین، در حوزه آموزش و یادگیری است. مسئله اصلی در این مقاله این است که چگونه دانشآموزان نوجوان دبیرستانی در شهر تهران از رسانههای اجتماعی برای پیشبرد فعالیتهای آموزشی و درسی خود و برقراری ارتباط با گروههای همسال و تحصیلی در انجام امور مربوط به مدرسه، پیگیری مباحث درسی و نظایر آن استفاده میکنند. در این راستا، این پژوهش باهدف مطالعه تأثیر پلتفرمهای رسانهای جدید بر فرایند آموزش تحصیلی دانشآموزان نوجوان نسل زد در مقطع متوسطه اول و دوم دبیرستانهای شهر تهران با روش پیمایش انجامشده است. دادهها در این تحقیق با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و توزیع آن در میان حجم نمونه معتبر 450 نفر از دانشآموزان در هشت دبیرستان دخترانه و پسرانه تهران گردآوری شده است. تجزیهوتحلیل یافتهها نشان میدهد که نزدیک به 70 درصد از دانشآموزان دختر و پسر مشارکتکننده در تحقیق، بیش از دو ساعت در روز از رسانههای اجتماعی جدید برای فعالیتهای مختلف از تفریح و سرگرمی تا ارتباط با دوستان و همکلاسیها و پیگیری امور مربوط به مدرسه و تحصیل خود استفاده میکنند. انجام آزمونهای مختلف آماری ازجمله کای اسکوئر و واریانس دو طرفه نشان داد که متغیر مستقل میزان حضور دانشآموزان در پلتفرمهای اجتماعی مجازی در چهار مورد از مجموع موارد مرتبط با بحث آموزش و یادگیری شامل کمک گرفتن از معلم، رهایی از استرس درس و امتحان، دسترسی به محتوای درسی و آموزشی در بستر شبکههای اجتماعی مجازی و ایجاد اختلال در درس خواندن به علت حضور در پلتفرمهای رسانهای جدید، تأثیرگذار بوده است و متغیر مستقل جنسیت تنها در مؤلفه استفاده از رسانههای اجتماعی برای یادگیری مشارکتی نقش اثربخشی داشته است. در این میان، بر اساس یافتههای بهدستآمده، متغیر میزان حضور دانشآموزان در پلتفرمهای اجتماعی مجازی دارای رابطه معناداری است؛ بهعبارتدیگر، هرچه میزان حضور دانشآموزان در پلتفرمهای رسانهای جدید بیشتر میشود، «اختلال در درس خواندن» و «رهایی از استرس درس و امتحان» بیشتر میشود (رابطه مستقیم).
الهام حیدری؛ نادر سید کلالی؛ مهتاب میرزایی
چکیده
در محیط کسبوکار کنونی، افزایش شدت رقابت و عدم اطمینان محیطی باعث شده است که مدیران ارشد برای بهرهگیری از فرصتهای گوناگون، به عواملی که بر عملکرد سازمان تأثیرگذار است توجه ویژهای مبذول کنند. پژوهش حاضر به موضوع تأثیر جهتگیری بازار که یکی از انواع جهتگیریهای استراتژیک محسوب میشود، بر عملکرد کسبوکار با تأکید بر نقش میانجی ...
بیشتر
در محیط کسبوکار کنونی، افزایش شدت رقابت و عدم اطمینان محیطی باعث شده است که مدیران ارشد برای بهرهگیری از فرصتهای گوناگون، به عواملی که بر عملکرد سازمان تأثیرگذار است توجه ویژهای مبذول کنند. پژوهش حاضر به موضوع تأثیر جهتگیری بازار که یکی از انواع جهتگیریهای استراتژیک محسوب میشود، بر عملکرد کسبوکار با تأکید بر نقش میانجی پذیرش شبکههای اجتماعی میپردازد. این مطالعه پژوهشی پیمایشی است و بهمنظور انجام آن نظرات مدیران و رؤسای شعب شرکتهای بیمه آسیا در شهر تهران موردسنجش قرار گرفته است. نمونه آماری تحقیق بر اساس فرمول کوکران شامل 158 شعبه مختلف شرکت بیمه آسیا در شهر تهران در نظر گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که جهتگیری بازار بر عملکرد کسبوکار با نقش میانجی پذیرش شبکههای اجتماعی تأثیرگذار است؛ بنابراین میتوان گفت جهتگیری بازار صرفنظر از تأثیر مستقیم بر عملکرد کسبوکار، میتواند بهطور غیرمستقیم از طریق تأثیرگذاری بر پذیرش شبکههای اجتماعی، زمینه رشد عملکرد شرکت را فراهم آورد.
محمد مهدی فرقانی؛ بهار بدیعی
چکیده
در سالهای اخیر به دنبال ورود تلفنهای همراه هوشمند، عرصه ارتباطات موبایلی شاهد دگرگونیهای فراوانی بوده است. ازآنجاکه یکی از قابلیتهای تکنولوژی درنوردیدن مرزهای جغرافیایی است، جامعه ما نیز شاهد تغییرات اجتماعی برآمده از این نوآوری رسانهای بوده است. در این میان، زندگی روزمره جوانان بهعنوان گروهی که عموماً در پذیرش تکنولوژیهای ...
بیشتر
در سالهای اخیر به دنبال ورود تلفنهای همراه هوشمند، عرصه ارتباطات موبایلی شاهد دگرگونیهای فراوانی بوده است. ازآنجاکه یکی از قابلیتهای تکنولوژی درنوردیدن مرزهای جغرافیایی است، جامعه ما نیز شاهد تغییرات اجتماعی برآمده از این نوآوری رسانهای بوده است. در این میان، زندگی روزمره جوانان بهعنوان گروهی که عموماً در پذیرش تکنولوژیهای نوین پیشقدم میشوند، تحت تأثیر این فضای تکنولوژیک تغییر کرده است. در مقاله حاضر به مطالعه فرآیند پذیرش و اهلی سازی تلفنهای همراه هوشمند در زندگی روزمره جوانان ایرانی پرداختهایم. از خلال مصاحبههای نیمه استاندارد با دانشجویان مقطع کارشناسی شهر تهران، شش مقوله اصلی در نحوه مصرف تلفن همراه هوشمند توسط جوانان به دست آمد که در سطوح فردی و اجتماعی زندگی روزمره آنها تجلی پیداکردهاند. این مقولههای ششگانه عبارتاند از: مصرف اطلاعاتی که شامل چک کردن واقعیتها، آگاهی از اخبار و دسترسی به اطلاعات در لحظه است. مقوله بعد را مصرف مبتنی بر موقعیت نام نهادیم که نمایش موقعیت، نظارت بر موقعیت و احساس امنیت را شامل میشود. سومین مقوله مصرف ارتباطی است که در کاربری شبکههای اجتماعی، اپلیکیشنها پیامرسان و گسست از جمعهای واقعی تجلی پیدا میکند. مقوله چهارم با عنوان انطباق تکنولوژیک شامل همهجا بودن، سهولت یادگیری کاربری و سیالیت تکنولوژی است. ابزار استقلال فردی نیز عنوان مقوله پنجم بوده که به معنای استقلال از خانواده و شکلدهی به روابط گزینشی است. آخرین مقوله در فرآیند اهلی سازی تلفن همراه هوشمند تسلط بر مصرف تکنولوژی است که کنترل شیوه کاربری و تسلط بر بازنمایی هویت مجازی را شامل میشود.
زهرا مجدی زاده؛ حمیده مولایی
چکیده
این مقاله سعی دارد با مطالعه دیاسپورا یا جامعه دور از وطن ایرانی، دغدغههای این گروه در رابطه با وطن خود و نیز سهم و تأثیر آنها در شکلگیری محتوای مرتبط با ایران در توئیتر را مورد تحلیل قرار دهد. اگرچه شکلگیری دیاسپورای ایرانی به پیش از ظهور فناوریها و رسانههای نوین بازمیگردد؛ بااینوجود فضای مجازی و بهویژه اینترنت نقش ...
بیشتر
این مقاله سعی دارد با مطالعه دیاسپورا یا جامعه دور از وطن ایرانی، دغدغههای این گروه در رابطه با وطن خود و نیز سهم و تأثیر آنها در شکلگیری محتوای مرتبط با ایران در توئیتر را مورد تحلیل قرار دهد. اگرچه شکلگیری دیاسپورای ایرانی به پیش از ظهور فناوریها و رسانههای نوین بازمیگردد؛ بااینوجود فضای مجازی و بهویژه اینترنت نقش مهمی در افزایش تعاملات، همکاری و اتحاد میان دیاسپورای ایرانی در سراسر جهان داشته که بهتبع آن قدرت و تأثیرگذاری آنها را افزایش داده است. تحقیق حاضر، با استفاده از روش تحلیل متن در توئیتر انجامشده و بهمنظور تحلیل دادهها از تکنیک تحلیل محتوا استفاده شده است. نتایج تحلیل بیانگر آن است که دیاسپورای ایرانی در توئیتر سهم عمدهای از مطالب مرتبط با ایران را به خود اختصاص داده و یکی از بازیگران کلیدی در این زمینه است. بااینوجود، نتایج حاکی از آن است که در این شبکه آنلاین، جریان ارتباطات چندمرحلهای بوده و هابهای اصلی این شبکه تعداد اندکی از سازمانهای شکلگرفته توسط دیاسپورای ایرانی در جوامع میزبان هستند. همچنین تحلیل 270 توئیت منتخب از دیاسپورای ایرانی نشان میدهد که موضوع اصلی توئیتها در سه مقوله کلی انتقاد از شرایط ایران، بازتاب و تشویق اعتراضات و خبررسانی قرار میگیرد.
میلاد میرمحمدصادقی؛ عبدالعلی قوام؛ افسانه مظفری
چکیده
مقالهی حاضر با استفاده از روش تحلیل شبکههای اجتماعی (SNA) به بررسی اکتشافی شبکهای متشکل از 7885 نفر و 9927 پیوند از کاربران عربزبانِ هوادار گروه تروریستی داعش در شبکهی اجتماعی آنلاین توییتر پرداخته است. هدف از این پژوهش، کشف و استخراج ساختار روابط کاربران مذکور، بررسی مزایا و معایب کارکردی این ساختار برای گروه تروریستی داعش، و شناسایی ...
بیشتر
مقالهی حاضر با استفاده از روش تحلیل شبکههای اجتماعی (SNA) به بررسی اکتشافی شبکهای متشکل از 7885 نفر و 9927 پیوند از کاربران عربزبانِ هوادار گروه تروریستی داعش در شبکهی اجتماعی آنلاین توییتر پرداخته است. هدف از این پژوهش، کشف و استخراج ساختار روابط کاربران مذکور، بررسی مزایا و معایب کارکردی این ساختار برای گروه تروریستی داعش، و شناسایی افرادی (گرههایی) بود که بهلحاظ سنجههای مرکزیت بهعنوان گرههای کلیدی بالقوه در این شبکه محسوب میشدند. بر اساس یافتههای این پژوهش، شبکهی روابط هواداران عربزبان گروه تروریستی داعش در توییتر در بازهی زمانی بهمنماه تا اسفندماه 1397 از ساختاری نامتمرکز با قطر شبکهای بالا، و خوشههایی تشکیل شده بود که با یکدیگر و کل شبکه، پیوندی ضعیف داشتند. این ساختار سبب انعطاف، پایایی و چابکی شبکهی مورد مطالعه و نیز حفظ ناشناسی کاربران مرکزی آن میشد. همچنین ضمن تعیین گرههای دارای بالاترین سنجههای مرکزیت شبکهای، مشخص شد کاربران شبکهی مورد مطالعهی این پژوهش، در سه دستهی کلی قابل تقسیمبندی هستند: «اعضای کلیدی»، «رابطان» و «پیروان».
حامد فروزان؛ سیدرضا نقیب السادات
چکیده
ارتباطات تربیت محور مفهومی نوینی است که از مفاهیم دو گانه ارتباطات انسانی و تربیت دینی الهام گرفته است. با نگرش در مفهوم ارتباطات انسانی از نوع اسلامی می توان به این موضوع اذعان نمود که غالبا در برقراری ارتباطات اعم از چهره به چهره، حضوری، غیرمستقیم، فردی، اجتماعی و....می توان به دو نوع کلی ارتباط پی برد. در هر یک از انواع ارتباط، مسائلی ...
بیشتر
ارتباطات تربیت محور مفهومی نوینی است که از مفاهیم دو گانه ارتباطات انسانی و تربیت دینی الهام گرفته است. با نگرش در مفهوم ارتباطات انسانی از نوع اسلامی می توان به این موضوع اذعان نمود که غالبا در برقراری ارتباطات اعم از چهره به چهره، حضوری، غیرمستقیم، فردی، اجتماعی و....می توان به دو نوع کلی ارتباط پی برد. در هر یک از انواع ارتباط، مسائلی نظیر رشد، تعالی، تربیت وهدایت و...را به وضوح می توان مشاهده نمود. بنابراین، نویسندگان درصدد ارائه پاسخی متقن بدین سوال اساسی می باشند که ارتباطات تربیت محور مبتنی بر چه شاخص هایی است؟ و در ادامه ارتباطات تربیت محور در نظام اسلامی(ایران) دارای چه پیامدهای تربیتی، فرهنگی و ارتباطاتی خواهد بود؟ نتایج پژوهش که بر اساس تحلیل نخبگی یا سوات و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه ای تدوین گردیده اند، 59 مولفه اصلی را در راستای طراحی مدل ارتباطات تربیت محور احصاء نموده اند. سپس مولفه ها و با استفاده از تکنیک QSPM مورد تحلیل و ارزیابی دقیق واقع شدند و پس از تبیین و اولویت بندی متغیرها، طرحواره ارتباطات تربیت محور دینی تدوین گردید. نظریه های مورد استفاده در این مقاله نیز مبتنی بر نظریه های تربیت اسلامی علامه مطهری و ارتباطات دینی پروفسور حمید مولانا می باشد.
کیانوش کریمی؛ جلال غفاری قدیر
چکیده
با ورود رسانههای نوین و افزایش سطح سواد عمومی، افکار عمومی و اقناع آن اهمیت دوچندان یافته است.. اقناع که به گفته ساروخانی غایت هر ارتباط، اعم از انسانی یا رسانهای است، نقش کلیدی جهت تقویت جایگاه جهانی و دستیابی به اهداف راهبردی برای هرگونه جریان سیاسی، اقتصادی و ... ایفا میکند. پژوهش حاضر سعی نموده است با استفاده از قابلیتهای ...
بیشتر
با ورود رسانههای نوین و افزایش سطح سواد عمومی، افکار عمومی و اقناع آن اهمیت دوچندان یافته است.. اقناع که به گفته ساروخانی غایت هر ارتباط، اعم از انسانی یا رسانهای است، نقش کلیدی جهت تقویت جایگاه جهانی و دستیابی به اهداف راهبردی برای هرگونه جریان سیاسی، اقتصادی و ... ایفا میکند. پژوهش حاضر سعی نموده است با استفاده از قابلیتهای بازیوارسازی بهعنوان یک ابزار انگیزشی به رهیافتی جامع برای اقناع افکار عمومی در فضای مجازی دست یابد. برای دستیابی به چنین رهیافتی سعی شده است با استفاده از 3 گام متوالی متشکل از روش پژوهش اسنادی، دلفی و مصاحبه عمیق با کارشناسان حوزه بازیوارسازی و فضای مجازی مدلی جامع برای اقناع افکار عمومی در فضای مجازی ارائه شود. درنتیجه گام اول و دوم پژوهش و با استفاده از روش اسنادی و دلفی( در سه دور متوالی) مدل جامع تأثیرگذاری بر افکار عمومی (7 مرحله) و 13 قابلیت بازیوارسازی مشخص شدند. در گام سوم و نهایی پژوهش نیز بر اساس نتایج دو مرحله نخستِ پژوهش، مدلهایی برای بازیوارسازی مراحل تأثیرگذاری بر افکار عمومی ارائه شد. مدل هفت مرحلهای تأثیرگذاری بر افکار عمومی که بهعنوان ابزاری مهم در دنیای تبلیغات شناخته میشود میتواند بهعنوان مبنایی برای اقناع افکار عمومی در فضای مجازی استفاده شود. استفاده از فناوری بازیوارسازی که دارای پیشینه قوی در جذب و درگیر سازی مخاطبان دارد موفقیت مدل تأثیرگذاری بر افکار عمومی را تضمین مینماید. بازیوارسازی با تلفیق در مدلهای اقناع افکار عمومی اثربخشی و کارایی آنها را بهمراتب افزایش میدهد.
محمد پویا قاسمی؛ حسین صادقی؛ مهناز نادری؛ علی اصغر کیا
چکیده
هر رسانهی اجتماعی سازوکار مختص به خود را برای افزایش مشارکتِ فعال کاربران دارد، علاوه بر این سازوکار، چگونگی تولید محتوا و مصرف رسانههای اجتماعی توسط کاربران، در تغییر و ایجاد ظرفیتهای جدید در این رسانهها مؤثر بوده است. اینستاگرام نمونهای از رسانههای اجتماعی است که موفق به ایجاد بستری برای مشارکت فعال کاربران در راستای ...
بیشتر
هر رسانهی اجتماعی سازوکار مختص به خود را برای افزایش مشارکتِ فعال کاربران دارد، علاوه بر این سازوکار، چگونگی تولید محتوا و مصرف رسانههای اجتماعی توسط کاربران، در تغییر و ایجاد ظرفیتهای جدید در این رسانهها مؤثر بوده است. اینستاگرام نمونهای از رسانههای اجتماعی است که موفق به ایجاد بستری برای مشارکت فعال کاربران در راستای تولید محتوا شده است. نوآوری کاربران در تولید محتوا منجر به شکلگیری گونههای نوینی از محتوا در اینستاگرام شده و از این نظر مطالعه روابط تولید محتوا در اینستاگرام ضروری به نظر میرسد. هدف این پژوهش ارائهی شرحی از عوامل مرتبط در شکلدهی به تولیدات کاربرساخته با تاکید بر رابطهی اینفلوئنسر و فالوئر است. در این پژوهش از روش توصیفی استفاده شده و اطلاعات مورد نیاز با برگزاری سه نشست گروهی متمرکز با کاربران فعال اینستاگرام گردآوری و با استفاده از تکنیک تحلیل تماتیک تحلیل شده است. پس از کدگذاری اطلاعات 11مقولهی اصلی مرتبط با تولید کاربرساز احصاء شد و این مقولات حول مقولهی کانونیِ مشارکت جمعی در تولید محتوا صورتبندی گردید.پس از کدگذاری عناصر موثر بر تولیدات کاربرمحور در بین کاربران ایرانی به 12 مقوله اصلی که بر تولیدات کاربرمحور اثر می گذارند و در نهایت منجر به حفظ شبکه ی ایسنتاگرام می شوند وشناسایی شدند و حول مقوله کانونی چرخه دورانی توجه بین فالوئر و اینفلوئنسر صورت بندی شدند.
بهرام نیک بخش
چکیده
در پژوهش حاضر درک مطلوبیت شهروندان از «رسانه های خبری آنلاین» و «رسانه های اجتماعی» بر اقدامات پیشگیرانه از سوی شهروندان استان خوزستان بررسی شده است. چرا که، انتشار اطلاعات نادرست در طول همه گیری بیماری کووید-19، به عنوان یک دغدغه اجتماعی مطرح و عدم انتشار مطالب درست، یکی از نگرانی های اصلی و تشدید کننده سردرگمی در جامعه ...
بیشتر
در پژوهش حاضر درک مطلوبیت شهروندان از «رسانه های خبری آنلاین» و «رسانه های اجتماعی» بر اقدامات پیشگیرانه از سوی شهروندان استان خوزستان بررسی شده است. چرا که، انتشار اطلاعات نادرست در طول همه گیری بیماری کووید-19، به عنوان یک دغدغه اجتماعی مطرح و عدم انتشار مطالب درست، یکی از نگرانی های اصلی و تشدید کننده سردرگمی در جامعه است. در این راستا، درک مطلوبیت شهروندان از رسانه های جمعی در ارائه اطلاعات موثق و ایجاد انگیزه برای مشارکت بیشتر مردم در رعایت اقدامات پیشگیرانه اعلامی از سوی دولت اهمیت بسیاری دارد. در این زمینه نقش اعتماد بین شهروندان و دولت از منظر سرمایه اجتماعی مورد بررسی و توجه قرار گرفت. همچنین، برای مطالعه تجربی پژوهش حاضر، از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از روش پیمایش استفاده شده است. اطلاعات جمع آوری شده از شهروندان استان خوزستان(384 نفر) در ایام شیوع بیماری کووید-19، به عنوان استراتژی پیشگیری و با روش خوشه بندی متناسب با حجم انتخاب شده است. نتایج پژوهش نه تنها در حوزه پزشکی، بلکه بر افزایش اعتماد اجتماعی از طریق تعامل فعال مردم با دولت دارای اهمیت است. نتایج پژوهش نشان داد که «رسانه های خبری آنلاین» از طریق اعتماد شهروندان به دولت بر اقدامات پیشگیرانه از نقش مطلوبی برخورداراست. علاوه بر این، در حالی که «رسانه های خبری آنلاین» اعتماد را به شهروندان و دولت افزایش می دهند، ولی «رسانه های اجتماعی» بر اعتماد شهروندان و اعتماد به دولت تأثیر نمی گذارد.
فائزه بهمن میرزا؛ فریده حسین ثابت؛ فرامرز سهرابی
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر استفاده از شبکههای اجتماعی بر افسردگی با نقش میانجی تصویر بدن انجام شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادههای پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه جوانان عضو در شبکه های اجتماعی بوده است و اعضای نمونه با روش غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدند. حجم ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر استفاده از شبکههای اجتماعی بر افسردگی با نقش میانجی تصویر بدن انجام شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادههای پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه جوانان عضو در شبکه های اجتماعی بوده است و اعضای نمونه با روش غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدند. حجم نمونه مورد نیاز با استفاده از فرمول گرین 106 نفر تعیین شد (234=n). برای گردآوری دادهها از سه پرسشنامه استاندارد اعتیاد اینترنتی یانگ (1998)، تست افسردگی بک (1967)، پرسشنامه روابط چندبعدی خود-بدن (1997) استفاده شد. نتایج تحلیل دادهها در پژوهش نشان داد که افسردگی پاسخدهندگان خفیف میباشد. همچنین میانگین و انحراف استاندارد استفاده از شبکههای اجتماعی نشاندهنده عدم وابستگی روانی به اینترنت است و در نهایت میانگین و انحراف استاندارد تصویر بدن در پژوهش از تصویر بدنی قوی در پاسخدهندگان خبر میدهد. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که استفاده از شبکههای اجتماعی به طور متوسط با متغیر افسردگی همبستگی دارد و تغییرات این متغیر را به طور معناداری پیشبینی میکند (0.001>P ). همچنین نقش میانجی تصویر بدن در رابطه بین استفاده از شبکههای اجتماعی و افسردگی تایید شد. با توجه به تاثیر معنادار استفاده از شبکههای اجتماعی بر افزایش افسردگی از طریق نقش میانجی تصویر بدن، اتخاذ راهکارهایی جهت آموزش و فرهنگسازی در زمینه استفاده از این شبکهها و افزایش ادراک افراد از تصویر بدنیشان از طریق برنامههای آموزشی و کارگاههای روانشناختی امری اجتنابناپذیر بهنظر میرسد.
بهناز رهبر مهرپو؛ احتشام رشیدی؛ ابوالفضل دانایی
چکیده
یکی از اساسیترین مسائلی که جوامع امروزی با آن مواجهاند، هویت اجتماعی است که با ورود شبکههای مجازی دچار تغییر و تحولات عمده شده است. جهان مجازی با خصیصههایی مثل بیمکانی، فرازمانی، تکثر، سهولت دسترسی، همزمانی و ... بهطور نسبی از جهان واقعی جدا میشود. عامل بنیادین در شکلگیری هویتهای اجتماعی تعاملات انسانی است. درواقع ...
بیشتر
یکی از اساسیترین مسائلی که جوامع امروزی با آن مواجهاند، هویت اجتماعی است که با ورود شبکههای مجازی دچار تغییر و تحولات عمده شده است. جهان مجازی با خصیصههایی مثل بیمکانی، فرازمانی، تکثر، سهولت دسترسی، همزمانی و ... بهطور نسبی از جهان واقعی جدا میشود. عامل بنیادین در شکلگیری هویتهای اجتماعی تعاملات انسانی است. درواقع فرد هنگامیکه به تعامل با فرد دیگری میپردازد هویت خویشتن را بهعنوان یک عضو جامعه پیدا میکند. هویت در بستر تعاملات اجتماعی تعریف میشود. در جامعه ایران، هویتها شکلی سیال و متغیر یافتهاند. بهتدریج هویتهای سنتی مورد پرسش قرارگرفته و هویتهای جدیدی سر برآورده است که از یکپارچگی و ثبات پیشین برخوردار نیستند. یکی از منابع مهم تغییر هویتها در جامعه امروزی، ازجمله در عرصه زندگی زنان، رسانههای جمعی هستند. استفاده از وسایل ارتباطی شامل آفرینش انواع جدید روابط اجتماعی و راههای تازه رابطه خود با دیگران است. ازاینرو، پژوهش حاضر به بررسی بازتعریف هویت اجتماعی زنان تهرانی در فضای اجتماعی میپردازد. روش پژوهش کمی بوده و دادههای موردنیاز با استفاده از یک پرسشنامه محققساخته گردآوری شده است. نتایج نشان میدهد که تمامی ابعاد هویت اجتماعی زنان تهرانی (خانوادگی، ملی، قومی و مذهبی) تضعیفشده است. بعلاوه نتایج بیانگر آن است بیشترین تغییر در هویت دینی زنان شهر تهران مشاهده میشود. همچنین تمامی فرضیههایی که بیانگر ارتباط معنادار بین شبکههای و ابعاد مختلف هویت اجتماعی است تأیید شده است.
شیلا باباخانی؛ نسیم مجیدی؛ عباس اسدی
چکیده
هدف از این پژوهش ارائه الگویی مطلوب از فرهنگ سیاسی برای کاربران رسانههای نوین در ایران بوده است. میدان این پژوهش شامل اساتید، صاحبنظران و خبرگان علوم سیاسی و علوم ارتباطات (ارتباطات سیاسی) و جامعهشناسی سیاسی است که به روش گلوله برفی انتخاب شدهاند. برای گردآوری اطلاعات و دادههای پژوهش از سه روش مرور نظاممند متون و ادبیات موضوع، ...
بیشتر
هدف از این پژوهش ارائه الگویی مطلوب از فرهنگ سیاسی برای کاربران رسانههای نوین در ایران بوده است. میدان این پژوهش شامل اساتید، صاحبنظران و خبرگان علوم سیاسی و علوم ارتباطات (ارتباطات سیاسی) و جامعهشناسی سیاسی است که به روش گلوله برفی انتخاب شدهاند. برای گردآوری اطلاعات و دادههای پژوهش از سه روش مرور نظاممند متون و ادبیات موضوع، مصاحبه اکتشافی و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. پنل دلفی در سه دور اجراشده است. بر اساس نتایج، مؤلفههای اعتماد سیاسی، عدالت سیاسی، مشارکت سیاسی، سواد رسانه و سیاست، جمعگرایی، قانون-مداری، اخلاقمداری، نگرش به مردمسالاری، مدارا و رواداری؛ و دوری از افراط و تفریط بهعنوان اصلیترین مؤلفههای فرهنگ سیاسی مطلوب شناخته شدند که در الگویی چهاربعدی شامل ساختاری/ زمینه، نگرشی/ درونداد، هنجاری-ارزشی/ فرایند و رفتاری/ برونداد جایگذاری و ارائه شدند. الگوی مطلوب از فرهنگ سیاسی که در این پژوهش ارائه شد، شامل 4 بعد، 10 مؤلفه و 94 شاخص اساسی بود.
ایمان عرفان منش؛ سهیلا صادقی فسایی
چکیده
بر اساس تغییرات اجتماعی-فنآورانۀ شهر اطلاعاتی تهران، خانگی شدن فنآوریهای ارتباطی و اطلاعاتی سبب شده است تا ایدۀ همزیستی انسان و فنآوری در ابعادی از سطوح شناختی تا کنشی تسهیل شود. در این میان، عاملان اجتماعی نوجوان از سطح انطباقپذیری بیشتری با فنآوریهای جدید در بُعد کنشهای روزمره برخوردارند؛ تا جایی که تشدید وابستگی به ...
بیشتر
بر اساس تغییرات اجتماعی-فنآورانۀ شهر اطلاعاتی تهران، خانگی شدن فنآوریهای ارتباطی و اطلاعاتی سبب شده است تا ایدۀ همزیستی انسان و فنآوری در ابعادی از سطوح شناختی تا کنشی تسهیل شود. در این میان، عاملان اجتماعی نوجوان از سطح انطباقپذیری بیشتری با فنآوریهای جدید در بُعد کنشهای روزمره برخوردارند؛ تا جایی که تشدید وابستگی به فنآوریهای بهروز، زمینۀ ادغام عاملیت انسان و فنآوری را فراهم میآورد. در این مقاله، نویسندگان تلاش کردهاند تا برخی از جنبههای زندگی خانوادگی مرتبط با مسئلۀ مذکور را بر طبق نگرش نوجوانان(نسل جدید) و نیز مادران و پدران تحلیل کنند. پس از برآورد آمایشی اطلس کلان شهر تهران، با توجه به نمونهگیری هدفمند و تیپیک و با اتخاذ روش مصاحبۀ نیمهساختاریافته با 120 نوجوان و 20 نفر از مادران و پدران مصاحبه شد. رویکرد نظری منطبق بر دوگانۀ ساختار-عاملیت برای انسان و فنآوری بوده و از تحلیل کدگذاری چند-مرحلهای و سنخیابی استفاده شده است. در مجموع، نتایج نشان میدهند که طیفی از نگرشهای متعدد میان نوجوانان و والدین مانند سهگانۀ تکنیکگرایان، محافظهکاران و انسانگرایان قابل احصاست. یکی از مضامین کلیدی در تحلیل مسئله و امکان تلفیق عاملیت عبارت از ایدۀ «فنآوری بهمثابۀ منبع قدرت» برای نوجوانان است. از اینرو، نوعی «انسانشناسی جدید» در فهم کنش نوجوانان بهدلیل اتصال به ابزارها و فنآوریهای جدید شکل میگیرد که بر سطحی از ادغام کنشگر با فنآوریهای نو ظهور دلالت دارد. در این چشمانداز، توجه به مفهوم «نمایش قدرت» حائز اهمیت است.
علی اشرف نظری؛ مجتبی قلی پور
چکیده
یکی از ویژگیهای برجسته جنبش انقلابی مصر (2010-2011)، استفاده ابزاری معترضان از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی نوین بهویژه اینترنت و تلفن همراه است. رسانههای اجتماعی چون فیسبوک، توئیتر و یوتیوب؛ قابلیت پیامدهی متنی و نیز کارکردهای روزنامهنگاری شهروندی از طریق تلفن همراه و اینترنت (در پیوند با رسانههای رسمی)؛ و سایر پتانسیلهای ...
بیشتر
یکی از ویژگیهای برجسته جنبش انقلابی مصر (2010-2011)، استفاده ابزاری معترضان از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی نوین بهویژه اینترنت و تلفن همراه است. رسانههای اجتماعی چون فیسبوک، توئیتر و یوتیوب؛ قابلیت پیامدهی متنی و نیز کارکردهای روزنامهنگاری شهروندی از طریق تلفن همراه و اینترنت (در پیوند با رسانههای رسمی)؛ و سایر پتانسیلهای ارتباطی فناوری اطلاعاتی جدید، نقش قابل ملاحظهای در مراحل مختلف تحولات انقلابی مصر داشتهاند. اصطلاحاتی چون «انقلاب فیسبوکی»، «انقلاب توئیتری»، «انقلاب اینترنتی»، «انقلاب سایبری» و غیره، اگرچه شاید ماهیتی شعارگونه داشته و از دقت علمی به دور باشند، اما اهمیت ارتباطات جدید در فرایندهای انقلابی مصر و سایر کشورهای خاورمیانه را نشان میدهند. در این مقاله تلاش خواهد شد ارزیابی واقعبینانه و دقیقی از نقش ارتباطات مجازی ناشی از فناوریهای اطلاعاتی جدید در جنبش انقلابی مصر داشته باشیم. ارزیابی تأثیر فناوریهای اطلاعاتی جدید بر امکان کنشگرایی سایبر، آفرینش کنشهای آنلاین و تقویت تعامل کنش آنلاین و آفلاین، امکان شبکهسازی اجتماعی، آشکارگی سرکوب و در نتیجه کاهش توان سرکوبگری حکومت بر اثر مکانیزمهای افشاسازی ناشی از ارتباطات، بسیج، سازماندهی، بازنمایی و پخش اخبار و اطلاعات مرتبط با جنبش در فرایند انقلاب مصر عمدهترین مباحث این مقاله را تشکیل خواهند داد. در پایان نیز به بررسی این مسئله میپردازیم که جایگاه فناوریهای جدید ارتباطی در پیروزی انقلاب مصر چیست و اینکه آیا میتوان ارتباطات مجازی را بهمثابه متغیری مستقل در کامیابی جنبش انقلابی مصر بهحساب آورد؟ هدف اصل مقاله حاضر، درک نقش و جایگاه فناوریهای جدید ارتباطی از این منظر است که این ابزارها به خودی نه علت هستند و نه خود کارگزار، بلکه ابزاری است که تحت شرایط وجود علل و زمینههای خاص بهمثابه یک تسریع و تقویتکننده در خدمت اهداف کارگزاران خواهد بود. این همان نقش و جایگاه واقعی فناوری اطلاعاتی - ارتباطی جدید در انقلاب مصر است.